اختلافات و رقابت های دیرینه سید ابراهیم رئیسی و شیخ صادق لاریجانی و آشکار شدن گوشه فساد نهادینه در قوه قضائیه
عباس عبدی :
اتفاقی مهم و تا حدی عجیب در صداوسیما رخ داد. در یک برنامه تلویزیونی سه نفر گفتگو میکنند که یکی از آنها مجری است و دو نفر مهمان نیز از گویندگان مشهور خبر و یک همکار وی هستند. مهمانان به تعریف واقعهای میپردازند که ظاهرا در چند سال پیش و در یک برنامه تلویزیونی مطالبی را گفتهاند که به مذاق یکی از مقامات مهم کشور خوش نمیآید. گوینده ماجرا میکوشد که نام نبرد، ولی مجری دخالت کرده و نام آقای صادق لاریجانی را به صراحت اعلام میکند و این نکته بسیار عجیبی است. پس از پخش آن برنامه، رییس قوه عصبانی میشود و صدا وسیما را متهم به حضور نفوذیها میکند. مهمان برنامه با لحن طنز میگوید که ماجرا را جدی نگرفتیم، ولی گفتند دارند میآیند دستگیرتان کنند! گوینده مشهور خبر هم تاکید میکند که برایمان پروندهای را باز کردند و احضار شدیم و با پادرمیانی رییس اسبق صداوسیما که در جلسات گوناگون به خدمت آقای رییس قوه رسیدند، غائله خاتمه مییابد.
تا اینجای ماجرا خیلی عجیب است که صداوسیما جرات میکند یا اجازه پیدا میکند که تا این حد از خطوط قرمز خود ساخته عبور کند و با لحن شوخی و حتی تمسخرآمیزی به بیان این داستان بپردازند. آقای صادق لاریجانی که دیگر در موقعیت ریاست قوه قضاییه نیستند و حرفشان خریدار جدی ندارد بطوریکه یکی از مدیران نزدیک به ایشان نیز بازداشت شده و اکنون با چنین برنامهای مواجه هستند، بهتر میتوانند حس کنند که دیگران در طول سالیان زیاد ریاست ایشان از اتهامات یکسویه علیه خودشان چه کشیدهاند؟ اتهاماتی که همین رسانه عامل انتشار آنها نیز بود.
مشکل اصلی متوجه صداوسیما است که در آن زمان خبر ماجرا را پخش نکرد و در برابر آن تهدیدات مقاومت ننمود. باید میگذاشت آن افراد احضار و حتی محاکمه شوند و سپس از طریق نقد رفتار آن دستگاه بساط این تخلفات را برمیچید؛ نه اینکه با لابی کردن و مسکوت گذاشتن ماجرا به نهادینه شدن این رفتار کمک کند و حالا پس از چند سال باید به صورت شوخی و خنده و حتی تمسخرآمیز آن خبر را که در اصل گریهآور است افشا کنند.
هنگامی که صداوسیما خبر به این مهمی را که مربوط به خودشان نیز میشود پنهان میدارند و از انتشار آن خودداری میکنند، چه جایی برای انتشار اخبار مشابه دیگر میماند؟