دوشنبه , ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
صفحه اول » اجتماعی و سیاسی » “مخابرات” سلسله اعصاب ارتش است. زمانی که بتوان این سلسله اعصاب را قطع کرد، هر نیروی نظامی از کار خواهد افتاد.

“مخابرات” سلسله اعصاب ارتش است. زمانی که بتوان این سلسله اعصاب را قطع کرد، هر نیروی نظامی از کار خواهد افتاد.

به گزارش سرویس دفاع و امنیت مشرق،  گلوله‌های توپخانه در اکثر موارد  با استفاده از مواد منفجره برای نابودی یک یا چند هدف به کار می‌روند اما ، با گسترش کاربردهای این سامانه‌ها و ترسیم طراحی‌های مختلف و متنوع برای آن، مهمات خاصی دیگری نیز به وجود آمد که با تصور عامه درباره گلوله‌های مورد استفاده در توپخانه متفاوت است.

توپخانه

خوشبختانه نیروهای مسلح کشورمان نیز در این زمینه جزو پیشگامان محسوب شده و علاوه بر وجود یگانهای توپخانه ای قدرتمند و هوشمند در سپاه و ارتش، اخیراً از یک دستاورد متفاوت و مهم نیز رونمایی شده که جزئیات آن در نمایشگاه‌های دستاوردهای ارتش جمهوری اسلامی ایران به نمایش درآمد و نشان داد نزاجا نیز مجهز به یک مدل خاص از گلوله‌ها است که می‌تواند تأثیر مهمی در میدان نبرد داشته باشد. به بهانه معرفی این گلوله، تعدادی از مهمات خاص توپخانه را معرفی کرده و در نهایت به مدل ایرانی نیز خواهیم پرداخت.

ابتکار سوئدی و آلمانی برای مقابله با تانک‌ها

مقابله با قوای زرهی دشمن از جمله مباحثی بوده که خصوصاً در دوره جنگ سرد و در اروپای غربی و پیمان ناتو به عنوان یک مسئله مهم تلقی می‌شد. موشک‌های ضد زره، بالگردها، هواپیماهای پشتیبانی نزدیک، بمب‌های خوشه‌ای ضد زره و حتی استفاده از تسلیحات اتمی تاکتیکی همه از جمله راه‌هایی بود که در سالهای جنگ سرد برای مقابله با سیل عظیم نیروهای زرهی پیمان ورشو توسعه پیدا کرد. از توپخانه نیز به شکل سنتی می‌توان برای مقابله با یگان‌های زرهی استفاده کرد ولی در برخی از کشورهای جهان مهمات خاصی برای مقابله با تانک‌ها توسعه پیدا کرده است.

مدل ۱۵۵ BONUS ساخت شرکت بوفورس سوئد از جمله این مهمات است که ترکیبی جالب از گلوله ۱۵۵ میلی متری توپخانه و ریز مهمات هوشمند را با هم ایجاد کرده. اساس کار این مهمات بر این شکل است که درون گلوله مورد نظر دو ریز مهمات قرار دارد و وقتی گلوله شلیک می‌شود و به نقطه مورد نظر بر اساس مختصات کلی هدف می‌رسد (برد گلوله در نهایت ۳۵ کیلومتر است) بعد از رسیدن به نقطه مورد نظر، یک حسگر در نوک گلوله فعال شده، به نوعی باعث باز شدن پوسته گلوله می‌شود و دو ریز مهمات حاوی حسگر رها می‌شوند و بالچه‌هایی که برای آنها تعبیه شده است نیز باز شده و سرعت سقوط آنها را کاهش می‌دهد.

حسگرهای نصب شده بر روی این ریز مهمات از نوع فروسرخ هستند و منطقه مورد نظر را اسکن کرده و با پیدا کردن هدف، مثل یک تانک، یک خرج گود شکل گرفته انفجاری که به صورت اختصاری EFP نامیده می‌شود را با سرعت بالا به سمت تانک پرتاب می‌کند. خودروهای زرهی از بخش بالا دارای کم‌ترین زره بوده و بیشترین آسیب را می‌توان به آنها از این محل وارد آورد.

اما آلمانی‌ها هم توسط شرکت GIWS mbh گلوله SMArt 155 را توسعه دادند که از نظر عملکرد تقریبا مشابه با نمونه سوئدی است که برای عملیات ضد زره استفاده می‌شود. در این میان دو تفاوت بین این مهمات‌ها وجود دارد. نمونه آلمانی برای ریز مهمات خود به جای بالچه از چترهای کوچک استفاده می‌کند و در عین حال در کنار حسگرهای فروسرخ از گیرنده‌های موجی میلی متری نیز برای هدف یابی استفاده می‌کند. به غیر از این دو مورد، گلوله‌ها دقیقاً به مانند یکدیگر عمل می‌کنند.

گلوله‌های ساخت آلمان به یونان، سوئیس و استرالیا و گلوله‌های ساخت سوئد نیز به فرانسه و فنلاند  صادر شده است. آمریکا نیز با الگو برداری از گلوله‌های مدل سوئدی مهمات سری SADARM را توسعه داد و در سال ۲۰۰۳ در عراق از آنها بهره برد. اما اکنون آمریکایی‌ها بیشتر به دنبال استفاده از مهمات ایکسکالیبر در بخش توپخانه به جای سری SADARM هستند.

نروژ و فنلاند به دنبال یک انقلاب در توپخانه

مدتی است که بحث‌هایی مبنی بر افزایش برد گلوله‌های توپخانه با کالیبر ۱۵۵ میلی متری در جهان گرم شده و ارتش‌های مختلفی از جمله آمریکا به داشتن این نوع از مهمات ابراز علاقه کردند. هدف از داشتن این نوع مهمات رسیدن به بردهای بالای ۱۰۰ کیلومتر است که اصولاً با گلوله‌های معمولی ۱۵۵ میلی متری ممکن نیست اما شرکت نروژی / فنلاندی Nammo از یک نمونه گلوله ۱۵۵ کیلومتری توپخانه رونمایی کرده که از پیشران رم‌جت (RamJet) بهره برده و می‌تواند به برد بیش از ۱۰۰ کیلومتر دست پیدا کند.

در حال حاضر هنوز از وضعیت تولید انبوه این گلوله خبری در دست نیست اما آمریکا برای بازه تا سال ۲۰۲۳ میلادی امید زیادی دارد که بتواند گلوله‌ای با این توانایی را وارد خدمت کرده و به نظر این نمونه اروپایی از جمله کاندیداهای مهم برای این امر به حساب می‌آید.

اخلال رادیویی با گلوله توپخانه؛ ایران صاحب یک توان راهبردی شد

بحث اخلال در ارتباطات دشمن یک مسئله بسیار تخصصی است که در ارتش‌های جهان، عمدتاً این وظیفه بر عهده یگان‌های جنگال است. سیستم‌های پیچیده و بسیار گران قیمتی برای این عملیات‌ها استفاده می‌شود که عمدتاً با فاصله از خط اصلی میدان نبرد فعال شده یا به شکل پادهای ویژه در زیر هواپیماهای رزمی نصب شده و در مدت زمانی مشخص بر فراز منطقه‌ای خاص عملیات اخلال انجام می‌شود.

جالب است بدانید در برخی کشورها همچون بلغارستان از دهه ۱۹۸۰ میلادی گلوله‌های توپخانه ای با قابلیت اخلال ارتباطی نیز توسعه پیدا کرده که به عنوان سری Starshel شناخته می‌شود. گلوله‌های این سری بر اساس مهمات استاندارد شرقی ۱۵۲ میلی متری توسعه پیدا کرده و دارای بردی در حدود ۱۴ الی ۱۶ کیلومتر است. بعد از برخورد به زمین یک آنتن از پشت گلوله خارج می‌شود که با استفاده از یک باطری لیتیومی به مدت یک ساعت می‌تواند تا شعاع ۷۰۰ متر ارتباطات دشمن را مختل کند.

اهمیت این مسئله آنجاست که با قطع شدن ارتباط رادیویی بین واحدهای دشمن، عملاً توان هماهنگی از آنها گرفته می‌شود. یک جمله رایج درباره بحث مخابرات در ارتش‌های جهان وجود دارد و آن هم این است که مخابرات در حکم سلسله اعصاب ارتش است و زمانی که بتوان این سلسله اعصاب را قطع کرد، به نوعی این ارتش از کار خواهد افتاد.

اما خبر خوب اینجاست که اخیراً نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران نیز از گلوله‌های جمر خود رونمایی کرده که این گلوله خاص، تحت طرحی به اسم اختلال ۸۵ طراحی و ساخت شده است. گلوله ساخته شده توسط ارتش جمهوری اسلامی ایران دارای مشخصاتی از این قرار است: کالیبر ۱۵۵ میلی متر، برد جمر در حدود ۷۰۰ متر، دارای باتری‌های مقاوم در برابر فساد که قابلیت انبارداری طولانی این محصول را فراهم می‌کند، اخلال روی فرکانس ۴۰ تا ۱۱۰ مگاهرتز و توان تشعشعی ۱۰ وات و عمر ۱ ساعت.

با استفاده از این گلوله و شلیک چند تیر از آن، می‌توان فضای بسیار گسترده‌ای را پوشش و تحت اخلال قرار داد. این توانایی رزمی نه فقط در مقابله با یک دشمن کلاسیک و منظم بلکه در برابر گروه‌های تروریستی نیز شدیداً کاربردی است زیرا بنا بر شواهد موجود امروز استفاده از سیستم‌های مخابراتی حتی در بین گروه‌های تروریستی و شبه نظامی نیز کاملاً رواج دارد. حالا در کنار گلوله‌های شدید الانفجار و بصیر هدایت لیزری، توانایی اخلال ارتباطی و فلج کردن سیستم عصبی دشمن نیز به توانایی‌های توپخانه ارتش جمهوری اسلامی ایران افزوده شده است.

موشک فیبر نوری

سپاه اکنون وارد یک باشگاه خاص از دارندگان سلاحی تاکتیکی و مهم شده که می تواند توان نیروهای زمینی را کاملا ارتقا ببخشد؛ ارتقایی هر کشور قدرتمندی در دنیا توان دستیابی به آن را نداشته است.

به گزارش سرویس دفاع و امنیت مشرق، افزودن توان و قدرت آتش یگان های پیاده نظام از ابتدا جزو اصلی ترین دغدغه های فرماندهان نظامی بوده و توسعه راکت اندازهای ضد زره مثل سری آر پی جی، خمپاره اندازهای ۶۰ میلی متری، نارنجک اندازها و سامانه های قابل نصب روی خودروهای سبک از جمله راه حل هایی بوده اند که تا به امروز برای پشتیبانی از پیاده نظام استفاده شده اند چراکه به طور کلی دو نوع پشتیبانی آتش از پیاده نظام وجود دارد؛ یکی پشتیبانی که توسط خود یگان پیاده یعنی به کمک وسایل همراه یگان انجام می شود و دیگری مربوط به یگان های توپخانه، هواپیماها یا موشک هایی هستند که از دورتر به سمت هدف شلیک می شوند.

در جریان جنگ تحمیلی و با شکل گیری یگان های پیاده نظام سپاه به عنوان شالوده رزمی این سازمان و حضور در عملیات های رزمی، بحث پشتیبانی آتش به سرعت برای این رزمندگان نیز مطرح شد. در دوره های ابتدایی جنگ، آتش عقبه توسط توپخانه نیروی زمینی ارتش برای یگان های سپاه ایجاد می شد اما کم کم با ارائه و برنامه ریزی فرماندهان پرفروغش چون شهید حسن طهرانی مقدم، سپاه دست به تشکیل یگان های توپخانه برای خود زد.

با آغاز فتنه در سرزمین شام و حضور بخشی از نیروهای مستشاری سپاه در این کشور، نیروهای ایرانی با فضایی متفاوت از زمان جنگ تحمیلی مواجه شدند. جنگ های شهری، فاصله بسیار کم نیروهای خودی و دشمن، حضور دشمن در میان غیرنظامیان، عدم امکان انتقال سامانه های توپخانه ای از ایران به سوریه (به دلیل حضور مستشاری کشورمان) و بسیاری مشکلات دیگر نیروهای عمل کننده سپاه را با یک چالش جدی برای فرماندهی و مدیریت این نبرد مواجه کرده بود.

اخیرا سردار حاجی زاده فرمانده نیروی هوا فضای سپاه در سخنرانی جدید خود به نکته ای اشاره کرده که به نوعی گره گشای این مشکل سپاه در سوریه بوده است. حاجی زاده این گونه می گوید: “در جریان جنگ سوریه یک روز به سردار حاج‌قاسم‌ سلیمانی گفتم چرا از موشک علیه داعش استفاده نمی‌کنید و ایشان گفت برد موشک‌های شما زیاد است و به درد ما نمی‌خورد، ‌ما موشک با برد ۱۰ کیلومتر لازم داریم، ‌ پس از شش ماه کار و تلاش و با همکاری وزارت دفاع، موشک با برد ۲۳ کیلومتر ساختیم و در دو سال آخر نبرد در سوریه از اینها استفاده می‌کردیم. “

این فرمانده ارشد نیروهای مسلح اما درباره کم و کیف نوع این موشک، این که از چه نوع سامانه هدایتی بهره می برد یا دیگر اطلاعات مرسوم درباره موشک مورد نظر توضیحات تکمیلی نداده است اما یک موشک با برد ۲۳ کیلومتر در حقیقت در یک کلاس خاص از تسلیحات قرار می گیرد که در ادامه به آنها می پردازیم.

فیبر نوری به جای سیم مسی؛ راه حل مشکل سپاه

یک کلاس بسیار خاص از موشک های کوتاه برد زمین به زمین وجود دارند که البته در برخی از موارد برای شلیک از روی پهپاد، بالگرد و حتی شناورهای نظامی نیز توسعه پیدا کرده اند. پایه اصلی این موشک ها گونه های ضد زره هستند که بزرگتر شده اند اما دارای بردهای معمولا بالای ۱۰ و ۱۲ کیلومتر هستند. اولین سوال یا به عبارت دیگر چالش که در این جا مطرح میشود بحث هدایت و هدف یابی این موشک ها در زمان پرواز است. در بردهای کمتر، موشک هایی مثل تاو یا کورنت از سیستم های هدایت سیمی یا لیزری برای هدایت در خط دید بهره می بردند اما وقتی برد، از حدی بیشتر می شود هدف مورد نظر به خاطر خاصیت کروی بودن کره زمین از دید انسان خارج می شود.

آنچه که در برخی از کشورهای دنیا برای حل این مشکل پیشنهاد شده بحث استفاده از موشک هایی با استفاده از هدایت فیبر نوری تا قبل از رسیدن به مرحله نهایی است. در این روش دقیقا شبیه به روش هدایت سیمی در موشکی مثل تاو، موشک شلیک می شود و رشته فیبر نوری به موشک وصل است و موشک کمی به سمت بالا رفته و دوربین موجود در کلاهک موشک، از طریق این فیبر نوری تصویر را برای کاربر ارسال می کند. اما فراموش نکنید که فیبر نوری از اندازه و وزن بسیار کمی برخوردار بوده و می توان حجم بسیار زیادی از آن در اندازه و وزن بسیار کمی جمع کرد. در مرحله نهایی این کلاس از موشک ها نیز معمولا از سامانه تصویر ساز فروسرخ استفاده می شود که بر روی هدف قفل کرده و بروی آن شیرجه می رود. مصداق اینکه کدام محصول ایرانی بر اساس طرح مذکور، مورد ارتقاء قرار گرفته، اعلام نشده اما گونه هدایت شونده راکت ۱۲۲ میلیمتری که برد متوسط آن بین ۲۰ تا ۲۵ کیلومتر است، می تواند گزینه مطلوبی باشد که البته ممکن است به جای استفاده از راه حل فیبرنوری، مدل دیگری توسط متخصصان کشورمان اجرا شده باشد.

بر این اساس، در ادامه به بررسی مهمترین مادیق موشک های بسیار کوتاه برد یا اصطلاحا موشک های خارج از میدان دید ((Non Line Of Sight Missiles که در دنیا ساخته شده اند، می پردازیم.

پروژه MGM-۱۵۷ EFOGM توسط شرکت ریتهون آمریکا در دهه ۱۹۸۰ میلادی یکی از همین طرح ها بود که در حقیقت به نوعی بر پایه و اسکلت موشک تاو توسعه پیدا کرد و قرار بود با نصب یک دوربین روی سر این موشک و همچنین نصب کابل فیبر نوری در انتهای آن و رسیدن به برد ۱۵ کیلومتر، توان ضد زره نیروی زمینی ارتش آمریکا را افزایش دهد. پروژه از لحاظ فنی تکمیل شده و آماده تولید انبوه بود منتهی با ورود به دهه ۹۰ میلادی و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق این طرح اولویت خود را برای نیروهای مسلح آمریکا از دست داده و کنسل شد.

موشک MGM-۱۵۷ EFOGM

چین سری HJ-۱۰  را از موشک های خارج از میدان دید توسعه داده که بیش از ۱۰ کیلومتر برد دارد و از روی زره پوش، بالگرد و پهپاد شلیک می شود. این موشک ها از سیستم های مختلف هدایتی و البته از مدل های مختلف سر جنگی بهره می برند. مدل AFT-۱۰ این موشک در حقیقت گونه پرتاب شونده از زره پوش است که از سیستم هدایت ترکیبی از فیبر نوری، امواج راداری موجی میلیتری و تصویر ساز فروسرخ بهره می برد و برای اولین بار در سال ۲۰۱۴ در خدمت ارتش چین مشاهده شده است.

موشک AFT-۱۰

پروژه موشکی Polyphem یک طرح مشترک اروپایی با توسعه یک موشک با هدایت با استفاده از فیبر نوری با برد تا نهایت ۶۰ کیلومتر بود که بین سه کشور انگلستان، ایتالیا و آلمان پیگیری می شد که در نهایت در سال ۲۰۰۳ میلادی به دلیل مختلف، عملیاتی شدن آن لغو شد.

موشک Polyphem

پروژه ALAS از صربستان که عملیاتی شده و امارات متحده عربی نیز از مشتریان این طرح است. این موشک در سه فاز توسعه پیدا کرده و قابلیت درگیری با اهداف زمینی و دریایی را دارد. این موشک از موتور سوخت جامد، کابل فیبر نوری برای انتقال اطلاعات و برد ۲۵ کیلومتر بهره می برد. مدل C این موشک که توسط امارات سفارش داده شده گونه دفاع ساحلی آن است که می توان برد آن را تا ۵۰ کیلومتر نیز افزایش داد.

موشک ALAS

موشک تایپ ۹۶ ساخت صنایع سنگین کاوازاکی ژاپن دیگر موشک از این کلاس است که حدود ۲۵ کیلومتر برد دارد و معمولا از روی خودروی کلاس هاموی شلیک می شود. این موشک نیز از هدایت فیبر نوری در میانه راه  و سامانه تصویر ساز فرو سرخ در فاز نهایی حمله بهره می برد.

موشک تایپ ۹۶

و اما آخرین موشک مورد اشاره در این کلاس ساخت رژیم اشغالگر صهیونیستی بوده و آن هم عضوی از خانواده موشک های ضد زره اسپایک به نام Spike NLOS است. این موشک ۲۵ کیلومتر برد داشته و به کره جنوبی و انگلستان نیز صادر شده و علاوه بر پرتابگر های زمینی امکان نصب بر روی بالگرد را نیز دارد. اخیرا در جریان درگیری های مرزی بین اسراییل و سوریه، از این موشک برای حمله به پست های مرزی ارتش سوریه نیز استفاده شده است. این موشک تا فاصله ۸ کیلومتری از پرتاب گر از فیبرنوری برای کنترل استفاده کرده و پس از آن از امواج رادیویی برای کنترل بهره می برد.

موشک Spike NLOS

در هر حال با توجه به موارد فوق، به نظر می رسد سپاه پاسداران وارد یک باشگاه بسیار خاص از دارندگان سلاحی تاکتیکی و مهم شده که می تواند توان نیروهای زمینی در رسته پیاده را کاملا ارتقا ببخشد؛ ارتقایی که اگرچه نیازمند مقداری فیبر نوری و یک سامانه اپتیکی باشد اما خلاقیت و برنامه ریزی دقیق و تکنولوژی خاصی را می طلبد که هر کشور قدرتمندی در دنیا توان دستیابی به آن را نداشته است. در عین حال تجارب حضور موفق و موثر فرماندهان نیروهای مسلح در نبرد سوریه، علاوه بر آنکه موجب کوتاهی دست دشمنان از قطع محور مقاومت و محدود سازی نیروهای علاقمند به انقلاب اسلامی شد، بلکه تاثیرات مهمی نیز در به روزرسانی تجهیزات و تاکتیک های نیروهای مسلح کشورمان داشته که یکی از مهمترین نتایج آن، ریشه کنی تکفیری های داعش از غرب آسیاست.