خبر نامه شب تاب در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود – از گوشه‌ای برون آی ای کوکب هدایت.
با بسته ویژه خبری-تحلیلی همراه باشید.
***
بیماری روانی وزیر روحانی به‌خاطر «گرانی»
«محمد دامادی»، نماینده اصلاح‌طلب ساری در مجلس و از امضاکنندگان استیضاح آخوندی، در بخشی از یک مصاحبه با شماره یکشنبه گذشته روزنامه آرمان امروز گفته است:
هر وزیری به دلیل خاص خودش استیضاح می‌شود. نمایندگان مجلس مدام باید مصلحت اندیشی کنند؟ واقعا با مصلحت اندیشی کارها پیش خواهد رفت؟ رئیس‌جمهور به مجلس می‌آید و مصلحت اندیشی می‌کند، نمایندگان مصلحت را در نظر می‌گیرند. آیا مشکلات حل می‌شود؟ از سویی مردم هم از ما انتظاراتی دارند و می‌گویند چرا به مشکلات رسیدگی نمی‌کنید؟ چرا اغماض می‌کنید؟ به هر حال نمایندگان باید وظیفه خود را انجام دهند. دولت خود را تغییر دهد. دولت وزرایی را که انگیزه کار ندارند کنار بگذارد.
او تصریح می‌کند:
«وزیری که خودش از وضع موجود افسردگی گرفته است، حتما نمی‌تواند کار کند. ما در شرایط فعلی مدیران و وزرایی می‌خواهیم جسور و نترس و شجاع باشند. اگر مدیری در شرایط سخت وا بدهد یا فرماندهی که بترسد، هزار لشگر هم در اختیارش باشد قطعا شکست خواهد خورد. امروز مدیرانی می‌خواهیم که به دل خطر بروند. بنده با بسیاری از وزرا و مدیران که خصوصی صحبت می‌کنم، بی‌انگیزگی در سخنانشان موج می‌زند.»
دامادی می‌افزاید:
این خیلی بد است که مدیران بی‌انگیزه بر سر کار باشند. مدیر بی‌انگیزه و خسته که نمی‌تواند نیروهای زیر دست خود را هدایت کند و امور دستگاه و وزارتخانه را پیش ببرد. بنابراین خود دولت باید دست به تغییرات می‌زد. دولت خیلی کُند عمل می‌کند. نمی‌دانم دولت چه شیوه و مسیری را دنبال می‌کند که تا این حد کُند پیش می‌رود. انتخاب پیرمردها نشان داد که دولت پیر و کُند و محتاط است.[1]
*نکته اینجاست که دلسوزان کشور از ابتدای انتخابات 92 این هشدار را دادند که با آمدن اصلاح‌طلبان در دولت و ایضا آمدن آنها در مجلس دهم، موجی از پیری و فسردگی و بی‌انگیزگی دامان اجرائیات کشور را خواهد گرفت اما به هر حال این جریان خاص سیاسی هم‌اکنون با رأی مردم اجرائیات کشور را بدست گرفته و راه چاره‌ای هم جز تحمل مشکلات نیست.
صد البته در این فضا، دولتِ اصلاح‌طلبان و نمایندگان چپ مجلس بایستی به مردم پاسخگو باشند و توضیح بدهند که چرا پاسخ آنهمه اعتماد مردم و مثلا پیروزی لیستی در انتخابات مجلس و شورای شهر تهران را اینگونه می‌دهند؟!
اما در عین این پاسخگویی، بایستی دست از فرافکنی و متهم کردن دیگران نیز بردارند تا راه‌های چاره بهتر اجرا شوند.
جالب است که ستاد جریان چپ امروز از این می‌گویند که فرایند استیضاح‌های وزرای کم توان در مجلس یک فرایند انتخاباتی است! و به سال آینده ربط دارد.
آنها البته در قبال اصلاح‌طلبانی که جزو امضاکنندگان استیضاح‌ها هستند نیز چیزی نمی‌گویند و فقط مصطفی میرلوحی، عضو شورایعالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان در این‌باره گفته است که ما این رفتارها را در انتخابات سال آینده در نظر می‌گیریم![2]
تحلیل‌هایی وجود دارد که می‌گوید انتقادات این روزهای اصلاح‌طلبان از دولت یک شوی سیاسی است که دو هدف را دنبال می‌کند.
نخست اینکه قصد دارد پل‌های «عبور اصلاح‌طلبان از روحانی» را ایجاد کند و سپس اینکه با انتقادات وسیع و سیاه‌نمایی گسترده از وضع موجود، وارد فاز ایجاد «سابوتاژ و فتنه اقتصادی» شود.
***
رحیمی: «نظارت استصوابی» را اصلاح می‌کنیم و شورای نگهبان هم نمی‌تواند مانع باشد
«علیرضا رحیمی»، فعال اصلاح‌طلب و از نمایندگان عضو فراکسیون امید مجلس که نام و عکس وی در ماجرای «سلفی حقارت» بیشتر دیده شد، طی اظهاراتی در مصاحبه با روزنامه اعتماد از طرحی در میان برخی نمایندگان اصلاح‌طلب مجلس گفته که به موجب آن قرار است فرایند «نظارت استصوابی شورای نگهبان» اصلاح شود!
او در این رابطه تصریح کرده است:
آنچه حائز اهمیت است اینکه انتظار و مطالبه‌ای که نخبگان و گروه‌های مرجع جامعه از فراکسیون امید و نمایندگان اصلاح طلب –درباره نظارت استصوابی دارند- مطالبه بجایی است! و خواسته شاقی نیز نیست که به هیچ عنوان عملی و شدنی نباشد.
رحیمی همچنین با بیان اینکه باید فضا را مهیا کنیم و نمایندگان را برای همراهی با این طرح متقاعد کنیم، می‌گوید:
«مساله این است که (در میان) نمایندگان عضو فراکسیون امید – و به طور کلی اصلاح‌طلبان– البته نه به صورت فراکسیونی و تشکیلاتی بلکه به صورت انگیزه‌های سیاسی، آنقدر انگیزه وجود دارد که رد چنین طرحی از سوی شورای نگهبان با آنکه قابل پیش بینی است، به عنوان یک مانع در جریان تصویب این طرح و اعمال اصلاحات لازم تلقی نمی‌شود. آنچنان که به صراحت عرض کردم، رد چنین طرحی در شورای نگهبان با آنکه بسیار هم محتمل است، مانعی برای اقدام نمایندگان مجلس نخواهد بود.»[3]
*باید از باب کنایه گفت که ایکاش نمایندگان اصلاح‌طلب مجلس برای مقولاتی مثل گرانی، کم‌کاری‌های عامدانه اقتصادی در درون دولت و مسئله «کارشکنی قیمتی»، اقدام تأثیرگذار انجام می‌دادند و موانع را برمی‌داشتند…
همچنین گفتنیست، که ماهیت دخالت چند نماینده اصلاح‌طلب در بحث نظارت استصوابی که یک اختیار حکومتی شورای نگهبان است؛ امری فی‌نفسه غلط به نظر می‌رسد و ورود تقنینی به آن دچار اشکال فلسفی است.
این نکته نیز لازم به تأکید است که «ماجرای شورای شهر بابل» به وضوح نشان داد که نبود نظارت استصوابی چه آسیب‌های پلشتی را شامل حال مردم خواهد کرد!
***
جوّسازی حضرتی علیه محسن رضایی!
«الیاس حضرتی»، مدیر مسئول روزنامه اعتماد و از نمایندگان اصلاح‌طلب مجلس در بخشی از یک مصاحبه تفصیلی با خبرگزاری ایلنا گفته است:
«عده‌ای از دوستان خودشان را به عنوان آدم‌هایی بالغ و عاقل و تحلیلگر قلمداد می‌کنند که می‌گویند اگر وارد کارهای اصلاح‌طلبانه شویم با شورای نگهبان و برخی نهادها درگیر می‌شویم و حساسیت پیدا می‌شود و از سوی دیگر اصولگرایی را هم قبول ندارند و لذا در این وسط سعی می‌کنند جریانی با نام مستقلین راه بیندازند. این در همه دوره‌ها وجود داشت؛ الان هم جریانی در جامعه هستند که می‌گویند نه راست، نه چپ، نه اصلاح‌طلب نه اصولگرا و می‌خواهند جریان سومی را راه بیندازند. آقای محسن رضایی سال‌ها تلاش کرد تا بتواند این جریان سوم را تشکیل دهد و مدیریت کند. در گذشته هم جریان سوم وجود داشت مثلا در زمان ملی شدن صنعت نفت هم بود که عده‌ای با نام جریان سوم وارد عمل شدند.»
او همچنین در پاسخ به سؤال ایلنا پیرامون چیزی به نام «دیکتاتوری لاریجانی در مجلس» نیز اظهار می‌کند:
طبیعی است که رییس یک نظر شخصی هم داشته باشد و سعی می‌کند این نظرات را با ظرافت‌هایی در کارها اعمال کند. البته من خیلی کم دیدم چنین اتفاقی به صورت آشکارا رخ دهد که خب بخشی طبیعی است بخشی هم باید به حساب این گذاشته شود که اداره فضایی به این سختی نیازمند جمع‌بندی و تصمیم‌گیری‌هایی دارد و الا نمی‌توان بعضی جلسات و مباحث را مدیریت کرد. از این بابت من کلمه دیکتاتوری را در خصوص رییس مجلس قبول ندارم.[4]
*ما هم موافقیم که چیزی به نام دیکتاتوری ریاست در مجلس وجود ندارد اما پر واضح است که آقای حضرتی و سیاست‌ورزی عجیب او راهی جز تمجید از دکتر لاریجانی ندارد.
همچنین است که این اوج ناجوانمردی است که آقای حضرتی از آنرو که تصوّر می‌کند گذری از دروازه محسن رضایی ندارد، از او با کنایه «عاقل و بالغ و تحلیلگر» یاد می‌کند!
اگرچه هنوز کسی در ایران بصورت طیفی داعیه عضویت در جریان سوم را ندارد اما مخالفت امثال حضرتی با شکل‌گیری این جریان یکی از تعالیم «سعید حجاریان» است.
تعالیم و تأکیدی که در مانیفست آن حتی برای کسی که قصد ایجاد جریان سوم را داشته باشد، تهدیدات جدی نیز در نظر گرفته شده است!
البته علت مخالفت شدید اصلاح‌طلبان با شکل‌گیری چیزی به نام جریان سوم در ظاهر امر مشخص نیست اما این مسئله اظهر من الشّمس است که این جریان خاص سیاسی در تمام حیات سیاسی خود، از شکل‌گیری یک جریان قوی مدیریتی در کشور که اجرا را مقدم بر سیاست‌ورزی می‌داند؛ جلوگیری کرده و همانطور که اشاره شد؛ تهدیداتی جدی را هم در مقابل آن در نظر گرفته است.
رخدادی قابل اثبات که همواره موجب «حذف مدیران جهادی» از صحنه اجرائیات کشور شده است.
تهدیدی که یک ورژن آن همانطور که در صحبت‌های حضرتی دیده می‌شود، خطاب قرار دادن دیگران با ادبیاتی سخیف و دون شأن است.
*عکس از ایلنا
***
1_ http://www.armandaily.ir/fa/print/main/234200
