در بیت امام خمینی معمولاً سیدحسن خمینی گفت و گو میکند و سایر اعضا ترجیح میدهند گفت و گویی نداشته باشند؛ اما حالا سیدعلی خمینی با روزنامه آرمان گفت وگو کرده و تیتر و عکس یک این روزنامه را به خود اختصاص داده است. علی خمینی در بخشهایی از این گفت وگو که با تیتر «وجدان عمومی جامعه را تخطئه نكنيد» تأکید کرده است: «ما الان مدعی نیستیم که يك حکومت اسلامی استاندارد و تمام عيار چه از حیث سیاسی و چه از حیث قضائی و چه از حیث اقتصادی هستیم. نه، فاصله داریم و مردم ما از خیلی از اتفاقات ناراضی و ناراحتاند اما این هم کم لطفی و بی انصافی است که جوری بیان و صحبت کنیم که گویی همه چیز سیاه است و گويى عقبگرد داشتهایم و پیش نرفتیم. نخیر! بنده معتقد هستم در این 40 سال که انقلاب شکل گرفته و ملت آمدهاند ما به طور عادی دائما پیش رفتهایم. ممکن است که سالهایی سرعتمان کم باشد یا بعضی وقتها درجا بزنیم یا حتى یک وقتهایی در بعضی از موضوعات عقب رفته باشیم ولی شما آمار بگیرید و به کسانی که یادشان رفته، یادآوری کنید که شرایط امروز ما با شرایط 20، 30 و 40 سال پیش ما مساوی نیست. ما در همه زمینهها پیشرفت کردهایم. البته نارضایتی وجود دارد.»
نوه امام خمینی در بخش دیگری از این گفت و گو اظهار میکند: «البته شرایط ما با مطلوب خیلی فاصله دارد ولی دنیا هم با مطلوب خیلی فاصله دارد. ما هم از حیث اقتصادی و هم از حیث سیاسی و هم از حیث اجتماعی فریاد برمی آوریم که طلاق زیاد است. 19 درصد از ازدواجهای ما به طلاق میانجامد. خیلی خب، خیلی بد است که در جمهوری اسلامی که ما ادعای معنویت و خانواده داریم، 19 درصد ازدواجها به طلاق میانجامد اما آیا آن کسی که میگوید 19 درصد ازدواجها در ایران به طلاق منتهی میشود در فرانسه که امالقرای مطلوب غرب محسوب میشود، ببیند میزان طلاق چند درصد است؟
آیا 60 درصد آمار طلاق در اروپا را دیده است؟ البته این 19 درصد ما هم خیلی بد و فاجعه است و باید جلوی آن گرفته و برایش فکری شود که حتما در این میان مشکلات اقتصادی و فرهنگی هم دخیل است. تغییرات مختلف اجتماعی حتما هست اما آیا ما باید همین طور بگوییم که وضعیت ما خیلی بد است و 19 درصد طلاق داریم اما 60 درصد اروپا را نبینیم و بعد فکر کنیم که ما در جهنم هفتم و آنها در بهشت هفتم هستند! این از کجا نشات میگیرد؟ اینکه همه داریم گوی سبقت را در سیاهنمایی و خراب کردن اقدامات جمهوری اسلامی از هم میربایيم. جمهوری اسلامی به کلیتش چه در دوره زعامت امام و چه در دوره زعامت مقام معظم رهبری به پیش رفته اما این به این معنا نیست که ما مشکل نداریم. مردم ما امروز مشکل، مصیبت، فقر، بدهی و مشکلات خانوادگی دارند. کارگران ما امروز مشکل دارند و اینها هست ولی امید را از مردم نگیریم. بگوییم که ما داریم رو به جلو حرکت و پیشرفت میکنیم و انشاءا… اینها هم حل میشود»
نوه امام خمینی در بخشی از این گفت و گو درباره وضعیت فساد در شرایط کنونی کشور نیز عنوان نموده است: «من خودم از قبل از سه هزار میلیارد هرجا که سخنرانی داشتم یکی از تاکیداتم بر همین مساله فساد بود. اما الان دیگر جواب مردم، پوزخند است. بالاخره شما یک حکومت هستید. 5 سال یک فاجعه را به عنوان ساختارهای فسادزا شناسایی کرده اید. بالاخره یکبار، دوبار فریاد میزنید و مردم میگویند احسنت و پشتتان هستند. ولی وقتی 10 سال قرار است همینطور از فساد بگویید و هیچ کاری نمیکنید این دیگر نشان از ناتوانی شماست. دیگر نباید از فساد دم بزنید بلکه باید مثل ما پایین بنشینید و یک عده دیگر که بلد هستند آنها کار را انجام دهند. ما شعارزده شده ایم و متاسفانه موضوعات را که مطرح میکنیم، شروع به بزرگنمایی و شعاردادن میکنیم و دیگر از شعار خسته میشویم و مردم هم خسته میشوند و دیگر کنارش میگذاریم و فاسدان هم کار خودشان را انجام میدهند. لذا در کل باید از شعار کم کرده و به عمل بیفزاییم.
بپذیریم که حکومت تشکیل داده ایم. یک سری از لوازم، لوازم حکومت است. یک وقتی میگوییم حکومت جمهوری اسلامی. جمهوریت یک معنا و اسلام یک معنایی دارد اما حکومت هم یک لوازمی دارد. اینکه من میگویم انقلاب ملت ایران، براى آب و نان نبود به این معنا نیست که اگر شما حکومت تشکیل دادید باز هم وظیفه آب و نان مردم را ندارید. حکومت محمدرضا پهلوی هم که باشد همین آب و نان را باید تامین کند. شمر هم حکومت تشکیل دهد، آب و نان را باید تامین کند. ما باید بپذیریم که ما حکومت هستیم و ما باید حل کنیم چون کس دیگرى نیست که بخواهد حل کند. اما شعار پشت شعار و حرف پشت حرف و اعلام همیشگی و وعده مقابله با آن و بعد از سه هزار میلیارد به هشت هزار برسیم و از هشت تا به 12 هزار میلیارد برسیم و بعد هم دروغ و راست قاطی شده. اينها قابل تحمل نيست.
روحانيت يك عمر در منابر براى مردم خوانده است که امیرالمومنین فرمان داد که قلمها را نازک کنید. (چون قلم را در دوات میزدند و مینوشتند)، گفت که قلمها را نازک کنید، فاصله خطها را کم کنید. این حکومتی است که ما خبرش را دادیم و بعد ما در زندگی امام میدیدیم. امام نوشتههای خود را کنار روزنامه مینوشتند و به دفترشان میدادند. بالاخره اینها مشکلاتی است که با آن روبه رو هستیم و مردم دیگر از اینکه بخواهم بگویم فساد اینطور و آنطور است، خسته شده اند. دیگر اگر مردم عمل نبینند حق دارند که عصبانی و معترض شوند و به بی کفایتی مسئولانشان حكم كنند.»
خمینی درباره حضور زنان در جامعه نیز تأکید کرده است: «ما تناقضاتی داریم. از اول باید تکلیفمان را روشن کنیم. اگر قرار است به زن پُست ندهیم و کار نکند و شغل نداشته باشد و در خانه باشد از اول نگذاریم که از 18 سالگی به دانشگاه برود و رشته مهندسی و فنی درس بخواند که در ازدواجش هم 4، 5 سال تاخیر بیفتد و آخر سر هم هرجا برود بگویند که به زن کار نمیدهیم و برو خانه بچه داری ات را بکن! آنوقت از هر دوتایش میمانیم. اگر قرار است به زنان کار ندهیم خب از اول نگذاریم به دانشگاه برود. ولی اگر قرار است کار بدهیم و بگوييم خوب است به دانشگاه برود. بايد بعد از اتمام تحصیلات دانشگاهی فکری به حالش بکنیم. اما از همه جهات با مشکل روبه رو هستیم. این هم شایسته نیست که زنان و دخترانمان را در یک فضای فاسد بفرستیم.
بالاخره از بعضی موارد مطلع هستیم و باید نسبت به اینها دغدغه داشته باشیم. مردم هم نسبت به این مسأله دغدغه دارند. خود یک پدر، شوهر و خود یک زن. برخی از زنان مجبور هستند که در بعضی از فضاها کار کنند. امروز يكى از دغدغههای دنیای غرب این است که به زنها ظلم میشود و از آنها سوءاستفاده میشود. باید از اول راهی که غرب رفت و حالا در پی اصلاح آن است را نرويم. ما که داریم میبینیم، پس از اول اصلاح شده جلو برویم وتجربههای غرب را پیش چشم خودمان داشته باشیم. امروز من میدانم برخی از زنان اجبارا در محوطه و محیطی کار میکنند که به آنها ظلم شده و از آنها بهره برداریهای غلط میشود.
این را هم خود زنان باید دغدغه داشته باشند. بالاخره اسلام، حدودی را میان زن و مرد قرار داده. ما معتقد هستیم که زنان در انقلاب بودند، هستند و خواهند بود. در تمام کشور باید از آنها استفاده شود اما نه با نگاه لاابالی غربی. ما عقیده مان این است که خود زنان رنج میبرند ونمی پذیرند. حالا اگر کسی خواست، خواست خودش است و ما کاری نداریم. ولی کسانی که برنامه ریزی میکنند اولا باید سازوکار تصمیم گیريشان واحد باشد و بالاخره به یک تصمیمی برسیم که به آن تناقضی که گفتم، نخوریم. مراقب هم باشیم که يك وقت با مشکلات دیگری روبهرو نشویم.
ببینید! در زمان امام والده ما به دانشگاه رفتند و درس خواندند. امام یک مرجع تقلید بود. یک انسانی که کسی در تدین او هیچ شبههای ندارد. کسی در غیرتش هیچ شبههای ندارد. امام خیلی غیرت دینی داشت. دختر امام خانم مصطفوی، جمعیت زنان جمهوری اسلامی را به عنوان حزب تاسیس میکنند. کاملا فعالیت میکند، گروه تشکیل میدهد، آدم جمع میکند، سخنرانی میگذارند و جلسه برگزار میکنند. والده من به دانشگاه میروند و درس میخوانند و بقیه دختران خانواده امام هم میرفتند و درس میخواندند اما با همه این حرفها امام میگفتند پسری که بالغ شده در جلسهای که دختران پیش من نشستهاند، وارد نشود. یعنی مرز هم بود. بچهها که بالغ میشدند میگفت دختران که میآیند شما دیگر نیایید چون اینها میخواهند راحت باشند. اما از آن طرف همین دختران همه آزاد بودند که به دانشگاه بروند و فعالیت کنند و در خیابانها بروند. قبل از انقلاب، تظاهرات میکردند.
والده ما، بچه به بغل در خیابان تظاهرات میکرده و میآمده. اصل قصه دیوارکشی به والده ما برمی گردد که به امام گفتند در کلاس ما حدفاصلی گذاشتهاند و دیواری کشیدهاند. امام میگویند که بیخود این کار را کردند. والده ما میگوید که صورت بدی دارد که اینطوری خط کشی کنند. امام پدر ما را میخواهد. به پدرم میگوید که بررسی کنيد و جلویش را بگیرید. بعد از آن آيتا… خامنهاى در نماز جمعه به این مطلب اشاره میکنند که ما مخالف دیوار کشیدن هستیم. ما نمیخواهیم در دانشگاهها دیوار بکشیم. مساله این است که وقتی امام را مدنظر قرار دهیم، امام در غایت عمل به وظایف شرعی بود. یعنی امام سر مساله شرعی با کسی کوتاه نمیآمد. این در خانواده بود، در بیرون از خانه بود، در نوشتههایشان هم هست… .»