شنبه , ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
صفحه اول » اجتماعی و سیاسی » شفافیت فضای سیاسی کشور در دوران پسابرجام

شفافیت فضای سیاسی کشور در دوران پسابرجام

گروه سیاسی-رجانیوز:بُعد دیگر این ماجرا را باید در سطح دیگری نگاه کرد. هنگامی که جریان اصلاح طلب کشور بر سر موضوعی نظیر بهائیان -که در شناسایی آن به دین یا مذهب یا فرقه در میان مسلمانان اختلافی نیست بلکه سابقه این فرقه ساخته دست انگلیس از توطئه و دسیسه و اقدام سازمان یافته علیه امنیت و نظم کشور سیاه است- چنین تفکراتی را دارد، در موضوعی نظیر “امنیت ملی” که می تواند تعاریف متعددی را در بر بگیرد چگونه رفتار خواهد کرد. همین امر است که می تواند در تحلیل و ریشه یابی ارتباط بهائیان با فتنه 88 و نقش فتنه گران در مساله هسته ای و تحریم ها کمک کند.

63069008_64821294dfabd

اتحاد و همدلی با بهاییت با رمز اخلاق برای فتح سنگرهای قدرت در جمهوری اسلامی

این روزها، فضای سیاسی ایران به نهایت شفافیت خود رسیده است. اگر روزگاری گفته می شد که افراطیون اصلاح طلب اعتقادی به گفتمان انقلاب اسلامی ندارند و میان منافع و عقاید آنها و بهائیت پیوند وجود دارد، داد و قالشان بلند می شد و موجی از انتقاد و تکذیبیه به راه می افتاد که این سخنان تهمت است و قائلان به آن بی اخلاق؛ اما این روزها دیگر آشکار شده است که این جریان سیاسی در کشور به دنبال چیست. به گزارش رجانیوز طی روزهای گذشته، دیدار فائزه هاشمی با یکی از سران بهائیت موضوعی بود که تحلیل و واکنش های مختلفی را با خود به دنبال داشت. واکنش هایی که عمدتا به تقبیح این عمل متمرکز بود تا جایی که هاشمی رفسنجانی نیز مجبور شد هر چند حداقلی و ملایم به این اقدام واکنش نشان دهد و ضمن اشتباه خواندن این کار و لزوم تصحیح، فرقه ضاله بهاییت را نیز یک فرقه استعمار ساخته و منحرف بخواند و بگوید که «ما همیشه از این فرقه تبری جسته و میجوییم». با این وجود سایر حواشی ایجاد شده در کنار این مساله به خاطر شخصیت مرتکب به فراموشی سپرده شد. حواشی‌ای که از حمایت ها و گاها سکوت های همفکران دختر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام شکل گرفت. مساله‌ای که می تواند حاوی پیام مستقلی باشد. در شرایطی که به نظر می رسید جایگاه فرقه ضاله بهائیت در اندیشه اسلامی و اقداماتی که این گروه در سالهای پیش از انقلاب و بعد از انقلاب در جهت ضربه زدن به تفکر اسلام ناب انجام داده بود، امر واضحی بوده و قبح عمل فائزه به حد کافی روشن باشد که دیگر نیازی به توضیج نداشته باشد، اما بعد از این واقعه جمعی از هم فکران سیاسی او تصمیم گرفتند که مخفی کاری را کنار گذارند و با به نمایش گذاشتن تفکر واقعی خود این اقدام را مورد حمایت قرار دهند. در همین راستا صادق زیباکلام فعال سیاسی اصلاح‌طلب در گفتگو با یکی از رسانه های اصلاح طلب با اشاره به دیدار فائزه هاشمی و یکی از اعضای سرکرده فرقه ضاله بهاییت اظهار داشت:

«ایشان درست ترین، اخلاقی ترین و انسانی ترین کار ممکن را کردند که به عیادت آن خانم بهایی رفتند.»

صادق زیباکلام در بخش دیگری از این مصاحبه گفت:

«خانم فائزه هاشمی به دیدار کسی رفتند که 8 ماه با او در یک سلول بوده است؛ یعنی ابتدایی ترین کاری که یک انسان می تواند در حق یک انسان دیگر انجام دهد ایشان کرده است. به نظر من اگر وی به دیدار هم سلولی و هم بندش صرفاً به خاطر اینکه افکار و عقایدشان مخالف هم است نمی رفت آن وقت بود که جای گلایه داشت و جای این بود که خانم هاشمی را آماج حملات قرار دهند».

اما این تنها حمایت نبود. محمد امجد فرزند محمود امجد و از فعالان اصلاح‌طلب مقيم خارج در حمايت از فائزه هاشمي در اينستاگرام خود با انتشار عکس این دیدار نوشت:

«به رغم هجمه ای که اردوگاه جور پسند ارتجاع علیه خانم فائزه براه انداخته اند، من این اقدام شحجاعانه ایشان را می ستایم و امیدوارم دیگر مومنان و هم کیشان ام در حوزه و دانشگاه با دفاع و ترویج این گونه فعالیت های مدنی و حقوق بشری مانع از ظلم و جور بیشتر به هم میهنان مان شوند».

از سوی دیگر سعید شریعتی عضو شورای مرکزی حزب مشارکت یکی دیگر از افرادی بود که حمایت خود از بهائیان را آشکار ساخت. شریعتی در نامه ای به آیت الله مکارم شیرازی از نجس خوانده شدن بهائیان انتقاد کرد و آن را مخالف اخلاق دانست و این کار را به محروم ساختن عده ای از شهروندان از حقوقشان تعبیر کرد ! همچنین روزنامه آرمان که روزنامه حامی خانواده هاشمی است نیز عکس یک خود را به فائزه هاشمی اختصاص داد اما در موضعی حمایتی از هاشمی رفسنجانی رفتار وی نسبت به تذکر به فرزندش را ارج نهاد، ولی از سوی دیگر به جای تقبیح کار فائزه هاشمی معترض شد که چرا عکس‌های حضور وی در محفل بهایی‌ها انتشار یافته و آنرا خلاف اخلاق نامید و طبق رویه معمول این روزنامه از منتقدان انتقاد کرد!. اما درکنار حمایت های آشکار عده ای از اصلاح طلبان، سایر هم قطاران فائزه هاشمی ترجیح دادند تا در موقعیت کنونی سکوت کنند تا شاید با آشکار کردن عقیده خود به راحتی جایگاه خود در جامعه را به راحتی از دست ندهند. اما این سکوت زمانی معنی پیدا می کند که بدانیم فائزه هاشمی از اعضای موسس حزب «کارگزاران سازندگی ایران» در دهه 70 بوده است؛هرچند در آن زمان حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی سعی بر کتمان رابطه خویش با این حزب داشته است اما ارتباط خانوادگی اکثریت اعضای مرکزی حزب با آیت الله و تکمیل شدن لیست اعضای اصلی حزب توسط رجال نزدیک به وی باعث شده است که همواره ایشان را «پدر معنوی» حزب کارگزاران بدانند. مضاف بر اینها فائزه هاشمی پدیده انتخابات پنجمین دوره مجلس شورای اسلامی بود که با تکیه کردن بر حزب کارگزاران و هنجارشکنی های تبلیغاتی بعنوان نماینده تهران وارد مجلس شد. حالا هم نزدیک به دو دهه است که فائزه هاشمی فراتر از فرزند نسبی حجه الاسلام هاشمی رفسنجانی بودن عضو مرکزی حزبیست که فرزند معنوی ایشان است و بارها در همین جایگاه در برهه های مختلف زمانی بخصوص برهه های انتخاباتی با اعلام مواضع جنجالی و رادیکال اهداف حزب را پیگیری کرده است. با این وجود سکوت اعضای حزب کارگزاران در خصوص این اقدام این روزها بیشتر از هر حرف صریحی پیام خود را منتشر می کند. تمام این موارد بیان کننده این موضوع است که این روزها دیگر شفافیت به حدی رسیده است که نه تنها فائزه هاشمی به دیدار بهائیان می رود و با آنها عکس یادگاری می گیرد و از کرده خود نه تنها پشیمان نیست بلکه این کار را در راستای اهداف خود می داند، بلکه سایر اعضای جریان اصلاح طلب نیز به هواداری از او بلند می شوند و از این عمل حمایت می کنند. اما بُعد دیگر این ماجرا را باید در سطح دیگری نگاه کرد. هنگامی که جریان اصلاح طلب کشور بر سر موضوعی نظیر بهائیان -که در شناسایی آن به دین یا مذهب یا فرقه در میان مسلمانان اختلافی نیست بلکه سابقه این فرقه ساخته دست انگلیس از توطئه و دسیسه و اقدام سازمان یافته علیه امنیت و نظم کشور سیاه است- چنین تفکراتی را دارد، در موضوعی نظیر “امنیت ملی” که می تواند تعاریف متعددی را در بر بگیرد چگونه رفتار خواهد کرد. همین امر است که می تواند در تحلیل و ریشه یابی ارتباط بهائیان با فتنه 88 و نقش فتنه گران در مساله هسته ای و تحریم ها کمک کند. کسی که با بهائیان که یک فرقه ضاله بوده و سابقه ی خرابکار علیه انقلاب اسلامی دارد، دیدار می کند و عکس یادگاری می گیرد و این کار را از وظایف خود معرفی می کند، بلاشک تعریفی از منافع ملی ارائه خواهد داد که با این رفتار انطباق داشته باشد و منطقا از چنین کسی نباید انتظار داشت که در مناسبات سیاسی کشور و روابط بین الملل از موضع غیرت سیاسی رفتار کند.

آلبوم تصاویر