مروری بر روزنامه‌های شنبه ۴ شهریورماه

آنچه برای روحانی شگون ندارد/قفل کنسرت در مشهد شکست/جنجالهای شیوه نامه استخدام معلمان/وحشت تلآویو از پایان داعش/آیا وزارت دادگستری سرحال آمده است؟ دیگر موضوعی که در اکثر روزنامههای امروز مورد توجه قرار گرفته است، انعقاد قرارداد فاینانس بین ایران و کره است که روزنامه ایران از آن به عنوان «بزرگترین قرارداد وامخارجی پسابرجام» یاد میکند. روزنامه شرق امضای این قرار داد را شکستن طلسم ورود پول به ایران میداند و روزنامه شهروند با اعلام میزان ۱۰ میلیارد دلاری این قرارداد عنوان «وام طلایی سئول به تهران» را برای انعکاس آن انتخاب کرده است. رئیس کل بانک مرکزی این قرارداد را نشانه بازگشت اعتماد جهانی به نظام بانکی ایران دانسته است. علاوه بر موارد یاد شده، موضوعات و محورهای دیگری نیز در روزنامههای امروز در گزارشها و یادداشت هایی مورد نقد و بررسی و تحلیل قرار گرفته اند که در ادامه تعدادی از آنها را مرور میکنیم: آنچه برای روحانی شگون ندارد احمد غلامی سردبیر شرق در بخشی از سرمقاله امروز این روزنامه با عنوان «آنچه برای روحانی شگون ندارد» نوشت:دولتهای بعد از انقلاب با همه تفاوتهایشان، مسیر مشابهی را طی میکنند. این دولتها با آغازی توفانی درصدند بنیان مشکلات را از جا بر کنند و طرحی نو در اندازند. شعارها با شور چنان در هم میآمیزد که همهچیز دستیافتنی میشود و رسیدن به میعادگاه سعادت آسان جلوه میکند. این از ویژگیهای انقلاب است که گاه شرارههای آن از زیر خاکستر سر بر میکشد و شعلهور میشود و مردم را به شوق میاندازد که راه رسیدن به قله هموار است. فرورفتن در خلسه خلاصشدن از مصائب بیشماری که ارمغانش بیخوابی، هول و اضطراب از آینده است و بس. اینچنین دولتها از پی هم آمدند: دولت هاشمی، خاتمی، احمدینژاد و روحانی. دولت که زمانی «بخت» معنا داشت، اکنون دستگاهی است برای ساماندادنِ سیاست، سیاستی که زمانی «تنبیه» معنی میشد. چقدر طول کشید تا دولت، دولت شود و سیاست، سیاست. بسیارند مردمان خستهدلِ ازپاافتاده در کورهراههای سیاست که به قله سعادت نرسیدند و چهره در نقاب خاک کشیدند. دولتهایی که توفانی آمدند در مصائب زمانه گرفتار شدند و اگر کاری از پیش بردند یا نبردند در یک چیز همداستان بودند؛ جملگی در کلیشههای صلب تاریخ دربند شدند و سقف پروازشان چنان کوتاه شد که مصلحت را در بهراه هموار رفتن دیدند، که بِه از مردن در کورهراههای دشوار بود. دولت هاشمی بدون اتوپیا نوید اتوپیا را میداد و دولت خاتمی با اتوپیا همهچیز را دور از دسترس و ناممکن میکرد و دولت احمدینژاد با اتوپیا یا بیاتوپیا همهچیز را به سخره میگرفت و همهکس را میخنداند و مردم را در خلسه فرو میبرد که «ای رَه گمکردگان اتوپیا همینجا است!» دولت روحانی نه بیگانه با اتوپیا، اما بیاتوپیا است. عقلگرایی سردمزاج که گاه توفانی میشود، گاه آرام. انقلابیگری با مصلحتاندیشی هاشمی، سیاستورزی آشنا با صداقتِ خاتمی و عقلگرایی با سویههای پوپولیسم احمدینژاد. دولتهای بعد از انقلاب درصدند تا دولتی «بالنده» باشند نه دولتی «چرخنده». دولتِ بالنده صرفا نشانگر تغییر دولتها نیست، این برداشت از دولت نشانه حرکتی پیشرو و متعالی است. از این رهگذر دولتها در عیار نقد جلوهای دیگر مییابند و شعارهای سیاسی جایشان را به تفاوتهای اساسی میدهند. در این عیار، دولتی روی کار نمیآید تا بختیار شود، تا مردم را سیاستی دیگر کند. اگر دولتِ هاشمی بالندگی را در اقتصاد و بازار آزاد جستوجو کرد و تجربه دولتش برای روحانی اینگونه شد که بسیار مردمان در کورهراههای فاصله طبقاتی جان دادند، دولت خاتمی تجربه دیگری را نوید داد. اینکه صداقت، دولتِ مستعجلی است که تن به سیاست نمیدهد. دولت احمدینژاد اما، دولتی را وعده داد که بیش از آنکه بالنده باشد، نابالغ بود. دولتی نابالغ که زودتر از زمان مقرر به دنیا آمد. اینک دولت روحانی با چه تجربهای دولتش را به دیگری میسپارد، آیا دولتی چرخنده خواهد بود که صرفا دست به دست خواهد شد؟ اگر دولت روحانی بر آن است دولتی بالنده باشد چه مسیری را پیشِ رو دارد؟ عبور نهچندان دشوار کابینه از مجلس چه اثراتی در آینده وزرا خواهد داشت؟ آیا همچنان رویه مجلس با وزرا چنین خواهد بود. اگر چنین باشد، بَدا به حال مردم. اگر چنین نباشد بدا به حال وزرا که به مصلحتاندیشی خو کردهاند. اما درست یا غلط چشم امید مردم بیش از مجلس به دولت است و مجلس را در راستای دولت میبینند، اگرچه چند صباحی نمایندهای پرچمی برافراشته که فراتر از دولت بوده و این، استثنایی است بیقاعده. اگر مجلسی آمده فراتر از ملت، شمعی بوده در باد. آنچه دولت بالنده را ممکن میسازد نمایندگانی استثنایی و مجلسی فراتر از ملت است. دولتِ بالنده چه مسیری در پیش دارد؟ دولت بالنده بیش از هر کارِ ساختاری باید تهدیدها را از سر راهش بردارد. اگر زمانی تهدید خارجی خواب را از چشمان دولت میربود اکنون فقر و گرسنگی و بیکاری است که آن را تهدید میکند. تهدیدی ساده و سنگین: «مردم فقیرند». دو واژهای که نباید زیاد تکرارشان کرد. با تکرار این واژگان دو اتفاق رخ خواهد داد، این تکرار بهطرز کاذبی این تصور را شکل میدهد که برای فقرا کاری انجام دادهایم و با تکرار بیشترش آن را از معنا تهی میکنیم. «مردم فقیرند» را هاشمی اینگونه تکرار کرد. عدهای فقیرند و عدهای ثروتمند که در طول زمان بههمت ثروتمندان، فقرا ثروتمند خواهند شد. هاشمی رفت، اما ثروتمندان ثروتمندتر و تازهبهدورانرسیدهها اختلاسگر و مردم فقیرتر شدند. فقرِ نشئتگرفته از فاصله طبقاتی میراثِ دولت هاشمی است که به خاتمی رسید. خاتمی بسیار تلاش کرد این میراث را با همت دولتش از جا برکند، اما سختی بود که آسان میسر نمیشد. پس آن را دیگر بر زبان نیاورد تا خواب دولتش آشفته نشود و امید مردمی که به او دلبستهاند از دست نرود. احمدینژاد که از راه رسید، «مردم فقیرند» را آنقدر تکرار کرد تا بیمعنا شد. احمدینژاد میاندیشید راه درست را برگزیده است. برای نترسیدن از هیولا باید نام آن را بسیار تکرار کرد، اما یک نکته تاریخی را فراموش کرده بود، بیمعناکردنِ مفاهیمِ بامعنا، ازجمله فقر شگون ندارد و سرآخر دامنگیر آدم میشود. اینهم میراث احمدینژاد برای روحانی، فقرِ از معنا تهیشده، که دیگر حتی کارکرد تبلیغاتی هم ندارد. فقری که شگون ندارد، دامنگیر هر دولت بشود زمینش میزند. دولتهای بعد از انقلاب با همه تفاوتهایشان مسیر مشابهی را طی کردهاند. این دولتها با آغازِ توفانی درصدند تا بنیان مشکلات را از جا بر کنند. دولت روحانی با همه مشابهتها نباید راه دولتهای دیگر را برود. مردم، دیگر در انتظار توفانهای بنیانکن نیستند. آنان فعلا به حداقلها رضایت دادهاند. اینهم از «دولتِ» دولت روحانی است که تلقی مردم از حداقل ها، محتاجنبودن به نان شب است. این خواسته برای دولت روحانی حداقل است یا حداکثر! قفل کنسرت در مشهد شکست آرمان امروز در گزارشی نوشت: ظاهرا قفل برگزاری کنسرت در مشهد باز شد و سالار عقیلی خواننده موسیقی ایرانی پنجشنبه دوم شهریور با حضور در دهکده شاندیز مشهد، تازهترین کنسرت پروژه «راز و نیاز» را برگزار کرد. این کنسرت یک روز پس از آن برگزار شد که آیتا... علمالهدی امام جمعه مشهد در اجلاسیه سراسری اساتید اعزامی حوزه علمیه خراسان با بیان اینکه اگر از برگزاری کنسرت و اجرای مجالس فسق و فجور نهی میکنیم بدین سبب است که استکبار بهدنبال شکست قداست و صلابت روحانیت است، یادآور شد: «بدین جهت حوزههای علمیه باید انقلابی باشند و در خط مجاهده در راه دین و بهخصوص در مبارزه با انحرافات فکری و عملی باشند و در توطئهها سکوت نکنند.» برگزاری کنسرت در استان خراسان رضوی در دولت یازدهم، با حواشی بسیار گستردهای همراه بوده و قریب به اتفاق کنسرتها حتی موسیقی سنتی لغو شد. آخرین کنسرتی که گفته شد بهدلیل ناامن بودن سالن لغو شده، کنسرت شهرام و حافظ ناظری بود. پس از لغو این کنسرت، وضعیت جسمی استاد شهرام ناظری ملتهب و این استاد برجسته موسیقی ایران به درمانگاه منتقل شد. تنها اجرای زنده موسیقی در این استان در جریان رقابتهای انتخاباتی و در میان طرفداران حسن روحانی توسط سالار عقیلی و در یکی از ورزشگاههای مشهد برگزار شد؛ اجرایی که البته با کشوقوس همراه بود و سالار عقیلی پس از سفر به مشهد به تهران بازگردانده شد. ولی در پایان بههمراه هواپیمای رئیسجمهور به مشهد رفت و اجرای کوتاهی داشت. به هر حال تازهترین کنسرت سالار عقیلی خواننده موسیقی ایرانی پنجشنبه دوم شهریورماه با حضور بیش از ۲ هزار مخاطب در دهکده شاندیز مشهد برگزار شد و این در حالی است که کمتر خواننده و گروهی موفق به اجرای زنده موسیقی در استان خراسان شده است. سالار عقیلی که طی یک ماه گذشته در شهرهای ارومیه، شیراز، آمل، بیرجند و اصفهان روی صحنه رفته بود گام پایانی فاز اول کنسرتهایش در تابستان را با اجرای کنسرت در مشهد به پایان برد. البته کنسرت ۲ شهریور بدون حاشیه هم نبود، چنانکه «حریر شریعتزاده» همسر سالار عقیلی که نوازنده دف و پیانو در گروه «راز و نیاز» است، در اجرای کنسرت مشهد اجازه حضور روی سن را نداشته است و نتوانسته با این گروه در نوازندگی همکاری داشته باشد. البته وزارت ارشاد عزم خود را برای ممانعت از لغو کنسرتها که برخی تداوم آن را دارای پیام به روحانی میدانستند، جزم کرده است، چنانکه چندی پیش معاون پارلمانی وزارت ارشاد خواستار پاسخگویی قوه قضائیه درخصوص لغو کنسرت‎های مجوزدار شد. هادی حسینی درباره لغو کنسرت اخیر شهرام و حافظ ناظری در قوچان توسط دادستانی خراسان رضوی، گفت: قوه قضائیه باید پاسخگو باشد که بر اساس کدام قانون وارد عمل میشود و مجوزهای وزارت فرهنگ ارشاد اسلامی را لغو میکند. معاون پارلمانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نسبت به این رویکرد انتقاد کرد و افزود: در حالی که دولت و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در کار قوای دیگر دخالت نمیکنند، قوه قضائیه مستقلا در زمینه لغو کنسرتها اقدام میکند. وی با بیان اینکه وزارت فرهنگ به وظیفه خود در زمینه صدور مجوز برای برگزاری کنسرت عمل میکند، یادآور شد: بررسی و ممیزیهای وزارتخانه در خصوص اشعار، خواننده و زمان برگزاری یک کنسرت است و اگر در این موارد مشکلی وجود نداشته باشد، مجوز آن صادر میشود. حسینی با بیان اینکه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در زمینه کنسرتها کاملا قانونی عمل میکند و بر اساس قانون تصمیمگیرنده نهایی در این حوزه است، ادامه داد: باید دید که قوه قضائیه به کدام محمل قانونی برای لغو مجوز یک ارگان رسمی دولتی استناد میکند. معاون پارلمانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به برگزار نشدن کنسرت در مشهد بهدلیل وجود حریم رضوی، گفت: قوچان مشهد نیست و نباید با اعمال نظرهای سلیقهای مشهد دوم ساخت، اما دادستانی خراسان رضوی وارد عمل شده و کنسرت اخیر را لغو کرد، لذا این مساله باید از دادستانی خراسان رضوی سوال شود. شیوه نامه جنجالی استخدام معلمان؛ از انتشار تا اصلاح روزنامه خراسان در گزارشی درباره شیوه نامه جنجالی استخدام معلمان نوشت:چند روزی است که یک بخشنامه با شرایط و ضوابط خاص، جنجال زیادی در جامعه به ویژه در فضای مجازی ایجاد کرده است. موضوع برمی گردد به شرایط و ضوابطی که گفته میشد وزارت آموزش و پرورش برای جذب معلمان جدید به ویژه از طریق دانشگاه فرهنگیان و شهید رجایی که زیر مجموعه این وزارت خانه است، اعلام کرده است. این شیوه نامه که چهارشنبه گذشته توسط مرکز برنامه ریزی نیروی منابع انسانی و فناوری اطلاعات وزارت آموزش و پرورش و برای مدتی کوتاه منتشر شد، باعث شد در جامعه فرهنگیان و کسانی که به دنبال استخدام در این وزارت خانه بودند یا حتی در بین مردم نگرانی ایجاد شود. اما این فضای جنجالی بعد از مدت کوتاهی توسط رئیس مرکز برنامهریزی منابع انسانی و فناوری اطلاعات وزارت آموزش و پرورش با انتشار این خبر به آرامش رسید که «اصلاحات مربوط به شرایط استخدام به صورت کلی بازبینی شده است و متن جدید به زودی منتشر میشود.» شیوه نامه منتشر شده توسط آموزش و پرورش، شامل موارد متعددی میشد از جمله موضوعی درباره داوطلبان زن، مبنی بر این که موهای زاید صورت، سابقه جراحیهای رحمی و ناباروری مانع استخدام زنان به عنوان معلم خواهد شد. براساس بند ۱۷ این شیوه نامه زنان مبتلا به کیست تخمدان، اندومتریوسیس وناباروری نمیتوانند به استخدام آموزش وپرورش دربیایند. علاوه بر این در این فهرست از کسانی که لهجه غلیظ دارند یا دچار برخی بیماریهای مزمن و معلولیتها نظیر نابینایی یک چشم باشند، نام برده شده بود که از این پس نمیتوانند به عنوان معلم استخدام شوند. در فهرست ممنوعیتهای استخدامی وزارت آموزش و پرورش همچنین اندازه قد داوطلبان معلمان تربیت بدنی قید شده بود و موضوعاتی، چون دوربینی غیرقابل درمان، کوررنگی برای آموزش ابتدایی و گروه هنر و نابینایی حتی یک چشم موارد دیگری بود که مانع استخدام داوطلبان میشد. فهرست وزارت آموزش و پرورش همچنین شامل مبتلایان به «بیماریهای پوست و مو»، برخی بیماریهای کلیه، بیاختیاری ادراری و شب ادراری و اختلالاتی همچون صرع و آلزایمر، افسردگی شدید، دوقطبی و اضطراب شدید میشد. موارد گنجانده شده در این شیوه نامه واکنش فعالان شبکههای مجازی و رسانههای مختلف خبری را به دنبال داشت. یکی از فعالان رسانهای درباره این موضوع در توئیترخود نوشت: «استیون هاوکینگ نابغه فیزیک اگر ایران زندگی میکرد، با این محدودیتهای پزشکی اعلام شده آموزشوپرورش برای استخدام معلمان الان خانه نشین بود!». یکی دیگر از فعالان مدنی نیز در اعتراض به شیوهنامه استخدامی وزارت آموزش و پرورش در توئیتر خود آورد: «شرایط جسمی و پزشکی معلم در فرایند آموزش تاثیر مستقیم دارد و نفس اعمال محدودیت قابل دفاع است، اما این شیوهنامه ناقض صریح حق شهروندی است». در عین حال شهیندخت مولاوردی، دستیار رئیسجمهور در امور شهروندی نیز وعده داد این موضوع را پیگیری و نتیجه را اعلام کند. به دنبال واکنشها و جنجال ایجاد شده پس از انتشار این شیوه نامه، رئیس مرکز برنامهریزی منابع انسانی و فناوری اطلاعات وزارت آموزش و پرورش، از بازبینی و اصلاح این شیوه نامه خبر داد و گفت: این شیوهنامه از دو سال گذشته تدوین شده بود و روز سهشنبه گذشته در جریان اصلاحات مربوط به شرایط استخدام به صورت کلی بازبینی شد و متن جدید به زودی منتشر میشود. اسفندیار چهاربند افزود: تمامی مواردی که از آن انتقاد شده است، پیش از رسیدن به شبکههای اجتماعی از سوی این معاونت حذف شده بود، از جمله بخش مربوط به بیماریهای زنان. آن شیوهنامه اصلاح شد و متنش را هم از روی سایت برداشتیم. وحشت تلآویو از پایان داعش احمد کاظمزاده طی یادداشتی در روزنامه جوان از وحشت تلآویو از پایان داعش خبر داد و نوشت: جناح راستگرای حاکم در فلسطین اشغالی به رهبری بنیامین نتانیاهو به روی کار آمدن دونالد ترامپ در امریکا و پیروزی جمهوریخواهان در هر دو مجلس نمایندگان و سنای این کشور را به عنوان فرصت طلایی مینگریست که امکان اجرای طرحهای یکجانبه این جناح مبنی بر تشکیل دولت خالص یهودی و از بین بردن طرح تشکیل دو دولت را فراهم خواهد کرد، اما به نظر میرسد هرچه زمان میگذرد بر ناامیدیهای راستگرایان صهیونیستی افزوده میشود و اکنون آنها خود را در وضعیتی میبینند که یا باید به ناچار با دور جدید تلاشهای امریکا، اتحادیه اروپا و سازمان ملل برای از سرگیری مذاکرات بر اساس طرح تشکیل دو دولت همراهی نشان دهند یا اینکه با ایجاد بحران ساختگی در داخل حول محور برگزاری انتخابات زودهنگام یا بحرانسازی در خارج اعم از کشورهای غربی و منطقهای برای فرار از وضعیت موجود بکوشند. گرچه در ظاهر بنیامین نتانیاهو خود را به از سرگیری مذاکرات علاقهمند نشان میدهد، اما به محض اینکه خبر سفر هیئت امریکایی به ریاست جراد کوشنر داماد و مشاور ترامپ به منطقه برای از سرگیری مذاکرات اعلام شد، نتانیاهو و تعداد دیگری از هم ائتلافیهای وی به جاروجنجال درباره پر شدن خلأ ناشی از نابودی داعش در سوریه از سوی ایران پرداختند و در این راستا دو سفر تدارک دیده شد که یکی سفر هیئت اطلاعاتی و امنیتی این رژیم به امریکا به رهبری رئیس موساد بود و دیگری سفر نتانیاهو به سوچی برای دیدار با ولادیمیر پوتین و همراهی وی از سوی هیئت اطلاعاتی و امنیتی بود که به تازگی از امریکا برگشته بود. خبرهای دریافتی حاکی از این است هیچ یک از این دو سفر به اهداف مورد نظر دست نیافتهاند، ضمن اینکه شواهد موجود نشان میدهد ظاهراً عربستان نیز برخلاف ماههای گذشته مایل به مشارکت در پروژه ایرانهراسی حداقل به سبک و سیاق افراطی گذشته نیست. در مقابل به نظر میرسد امریکا، سازمان ملل و اتحادیه اروپا با توجه به هزینههای سنگینی که از استمرار بحران فلسطین بهخصوص بعد از واقعه ۱۱ سپتامبر پرداخت کردهاند، اکنون متمایل شدهاند یکبار دیگر در آستانه نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل تلاشهای خود را برای حل بحران فلسطین در فضای پساداعش به کار گیرند و در این راستا از روز جمعه آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل بلافاصله بعد از پایان سفر هیئت امریکایی به ریاست جراد کوشنر سفر خاورمیانهای خود را شروع میکند که اغلب آن به سرزمینهای اشغالی فلسطین متمرکز خواهد بود و با توجه به پرتغالی بودن وی میتوان گفت که در این سفر مواضع اروپا را نیز دنبال میکند. از این دید احتمال اینکه بعد از اسپانیا (به عنوان اولین میزبان مذاکرات صلح خاورمیانه بر اساس طرح زمین در برابر صلح) پرتغال نیز از سوی افراد یا گروههای منسوب به داعش (و در اصل وابسته به مافیای صهیونیستی) مورد حمله قرار گیرد، وجود دارد. در مجموع شکست پروژه براندازی در سوریه و اساساً ناکامی پروژه تکفیری در کل منطقه علاوه بر اینکه طرحهای نظامی، امنیتی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی را به هم ریخته بلکه این رژیم را در وضعیتی قرار داده که به ناچار برخلاف میل باطنی خود با دور جدید تحرکات حداقل در ظاهر همراه شود، اما در باطن برای به شکست کشاندن بحران ساختگی داخلی یا بحرانسازی در منطقه بکوشد. آیا وزارت دادگستری سرحال آمده است؟ همدلی در گزارشی تازهترین اظهارات وزیر جدید دادگستری را موضوع گزارشی از وضعیت وزارت دادگستری در دوره جدید کرد و نوشت: درست چند روز پس از سر و صداهایی که در خصوص اعتصاب غذای یکی از محصورین اتفاقات سال ۸۸ -آن هم بعد از مدتها سکوت خبری - بلند شد و در حالی که شنیدهها و اخبار رسمی و غیر رسمی حکایت از آن داشت که مهدی کروبی با دو خواسته روشن از مقامات قوه قضاییه دست به اعتصاب غذا زده، حالا در تازهترین واکنشها به این موضوع سید علیرضا آوایی وزیر جدید دادگستری گفته است آماده پیگیری خواسته کروبی از قوه قضاییه هستم. وزیرجدید دادگستری البته گفته در صورت تقاضای دولت، آماده پیگیری خواسته کروبی از قوه قضاییه است و معلوم نیست اصطلاح «تقاضای دولت» در جمله آقای آوایی چه معنایی را در خود حمل میکند؟! با این وصف، اما میتوان گفت: کارکرد جمله وزیر دادگستری فارغ از آنچه ظاهر قضیه است و به احتمال پیگیری خواسته یک شهروند مربوط میشود، رویکردی عملگرایانه در وزارت دادگستری دولت جدید را نشان میدهد؛ چه آنکه این وزارتخانه در تمام سالهای دولت یازدهم و در حالی که مصطفی پورمحمدی را در راس خود داشت، جزء بی عملترین و بی سروصداترین وزارتخانههای دولت یازدهم بود؛ حتی شاید از مرزهای یک وزارتخانه تشریفاتی هم عقبتر رفته بود. شاید تنها باری که مصطفی پورمحمدی درحال انجام یک کار دیده شد، روزی بود که دولت یازدهم میخواست از منشور حقوق شهروندی اش رونمایی کند و از یادهیچ کس نرفته که همان عکس معروف که آقای پورمحمدی را پشت سر رییس جمهور نشان میداد، با چه واکنشهای مختلف ومتفاوتی هم روبرو شد. آن زمان عدهای از منتقدان نقش وزارت دادگستری در تدوین آن منشور را بی رنگ میدیدند و عدهای دیگر معتقد بودند آقای پورمحمدی بدنیست کمی راجع شماری از اتهامات که گفته میشود معطوف به اوست توضیحاتی دهد؛ اتهاماتی که مشابه آنها در ایام انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم به سید ابراهیم رییسی هم زده شد و البته موج واکنشهای بسیاری را هم برانگیخت. حالا در چنین شرایطی وقتی وزیر دادگستری که ناظران سیاسی او را وزیر وزارتخانهای تشریفاتی در دولت میدانند، آمده و از یکی از داغترین مسایل قضایی کشور حرف زده، شاید نشانه روشن و خوبی از تغییر رویکرد در این وزارتخانه باشد. پیگیری خواستههای مهدی کروبی از قوه قضاییه بی تردید معطوف به دو خواسته وی – یکی خروج نیروهای امنیتی از منزل او و دیگری درخواست محاکمه علنی و یا آزادی- بوده است. سید علیرضا آوایی که با خبرگزاری ایسنا گفتوگو کرده در پاسخ به این پرسش که آیا در دولت برای پیگیری تقاضای مهدی کروبی برای برگزاری دادگاه علنی ارادهای وجود دارد؟ گفته است تا این لحظه نه دولت دراین باره چیزی مطرح کرده که من پیگیری کنم و نه قوه قضاییه. اگر دولت چنین تقاضایی داشته باشد که موضوع را از قوه قضاییه پیگیری کنم حتما این کار را انجام میدهم، چون وظیفه من پیگیری همین موضوعات و هماهنگی میان قوه قضاییه و دولت در امور قضایی است. لازم به ذکر است در چند روز گذشته مهدی کروبی تقاضای خروج نیروهای امنیتی از منزلش و برگزاری دادگاه علنی داشت که وزیر بهداشت و معاون وزیر اطلاعات وعدههایی به کروبی دادند و او هم به اعتصاب غذا پایان داد، اما محسنیاژهای سخنگوی قوه قضاییه در مورد خواسته دوم کروبی (برگزاری دادگاه علنی) گفته است که «تا زمانی که مصوبه شورای عالی امنیت ملی باقی است، موضوع به قوت خود باقی میماند.» این درحالی است که دولت بارها تاکید کرده است که شورای عالی امنیت ملی مصوبهای درباره حصر نداشته است.