برلیناله پس از ده روز، با نمایش ۳۶۰ فیلم از سینمای جهان در شامگاه ۲۹ فوریه به پایان رسید. از هفت فیلم کوتاه و بلند ایرانی که در قسمتهای مسابقه، فوروم، پانوراما و دو بخش “نسل KPlus” و “نسل 14plus” به نمایش در آمدند، چهار اثر جوایز بخش خود را به دست آوردند: “شیطان وجود ندارد”، “اسب سفید بالدار”، “بادبادکها” و فیلم بلند “سه آینده ـ احساسات ملایم” از فراز شریعت، کارگردان آلمانی ـ ایرانی.
اجرای اعدام؛ وظیفه سربازان صفر
برنده اصلی جشنواره، محمد رسولاف بود: هیات داوران برلیناله از میان ۱۸ فیلم بخش مسابقه، خرس طلایی سال ۲۰۲۰ را به فیلم شیطان وجود ندارد اهدا کرد. این سینماگر ممنوعالخروج در تازه ترین اثر اپیزودگونه خود، سرنوشت سه سرباز وظیفهی سابق و در حال خدمت، همچنین گوشهای از زندگی مرد مهربان و خانوادهدوستی را دستمایه قرار داده است که داوطلبانه یا به اجبار با مسئله اعدام درگیر هستند. پیامدهای پاییندی یا عدم وفاداری به موازین اخلاقی در بزنگاههای زندگی، رشتهای است که این شخصیتها را به یکدیگر ربط میدهد و امر پذیرش مسئولیت فردی را در برابر جبر اجتماعی و سیاسی در حکومتی استبدادی برجسته میکند. موضوع به عواقب نافرمانی سربازان وظیفه برمیگردد که حین خدمت نظام، اجرای احکام اعدام مجرمان عادی به عهده آنان گذاشته میشود. در سه اپیزود فیلم رسولاف، این مسئله به عنوان امری عادی و بخشی از وظایف سربازان صفر معرفی شده است.
زبان و فضای فیلم رسولاف، ترکیبی است از شگردهای مأنوس از جمله در فیلم “بدون تاریخ، بدون امضا” به کارگردانی وحید جلیلوند که با عنوان “تصمیم اخلاقی” در جشنواره کن به نمایش در آمد و تعلیقهایی که اصغر فرهادی معمولا در تار و پود داستانهای فیلمهای خود میتند. البته وجه اجتماعی فیلم جلیلوند پررنگتر و گرهافکنیها و گرهگشاییهای کارهای فرهادی، هیجانانگیزتر است. محمد رسولاف، بیشتر به پیامدهای عمل یا بیعملی فرد پس از سرپیچی از اوامر ظالمانه بالاتریها که اغلب فاقد محمل قانونی هم هست، میپردازد.
نظر منتقدان آلمانی
فیلم شیطان وجود ندارد تنها نظر هیات داوران بخش مسابقه برلیناله را به خود جلب نکرد. برخی از منتقدان آلمانی نیز در نقدهای خود که پس از نمایش فیلم منتشر شد، ضمن شرح داستان آن را شایسته دریافت یکی از جوایز جشنواره دانستند. به عنوان نمونه، دانیل کوتوشولته، منقد فرانکفورتر روندشاو نوشت:
“تصور این که هیات داوران از کنار این اثر بگذرد، سخت است.” آندرآس بوشه، منتقد روزنامه سراسری تاگساشپیگل اثر رسولاف را اینگونه توصیف میکند: “شیطان وجود ندارد، گاهی مراقبهای (مدیتیشن) پرکلام در باره اخلاق، گناه و جسارت مدنی است.” به نظر آندرآس فنیزاده که برای روزنامه سراسری تاتس مینویسد، این اثر “شاهکاری درباره نافرمانی مدنی در یک رژیم دیکتاتورمنش” است.
فیلم “شیطان وجود ندارد” علاوه بر خرس طلایی برلیناله، جایزه انجمنهای کلیسایی آلمان و جایزه ویژه سینماداران آلمان را نیز از آن خود کرده است.
جوایز دیگر
فیلم ۱۴ دقیقهای بادبادکها»از سید پیام حسینی، که در بخش نسل KPlus به نمایش درآمد، جایزه ۲۵۰۰ یورویی این شاخه را بهدست آورد که صندوق کمک به کودکان تامین میشود. این فیلم داستان آشنایی سه پسر و یک دختر روستایی مرزنشین است که به زبانهای متفاوتی تکلم میکنند. روزی که بادبادک دخترک از مرز میگذرد و بر درختی در روستای همسایه فرود میآید که پسرها در آن زندگی میکنند، ماجرای دوستی آنها آغاز میشود. به نظر هیات داوران این بخش، فیلم بادبادکها، “افسانهای شاعرانه است که نشان میدهد، زبان چیزی فراتر از واژهها است و با آن میتوان حتی از راه دور، همدلی و محبت برانگیخت.”
فیلم ۲۰ دقیقهای اسب سفید بالدار از مهیار ماندگار، نیز با تصاویری افسانهوار به اولین عشق دوران کودکی میپردازد که گویا هیچگاه فراموش نمیشود. در این فیلم جوانی در هیات اسب سفید بالداری به زادگاهش برمیگردد تا عشق دوران کودکی خود را بیابد؛ عشقی که در گذشته به خاطر فرار خانواده پسر از مصیبتهای جنگ، فرصت ابراز و به ثمر رسیدن نیافته است.
این فیلم جایزه ویژه داوران شاخه نسل 14plus را که بالغ بر ۲۵۰۰ یورو میشود، از آن خود کرد.
فیلم بلند سه آینده ـ احساسات ملایم از فراز شریعت، که در آلمان تولید شده، نیز جایزهی دوم و ۲۵۰۰ یورویی “رای تماشاگران” را در شاخه فیلم بلند به دست آورد. فیلم که برخی از تجربیات تلخ و شیرین کارگردان آلمانی ـ ایرانی آن را به تصویر کشیده، سرگذشت دو پسر جوان همجنسگرا را بازگو میکند که یکی در آلمان به دنیا آمده و آزادانه روزگار میگذراند و دیگری به دلیل گرایش جنسی خود، ناگزیر به ترک زادگاهش شده است.
فیلمهای بینصیب از جایزه
در هفتادمین دوره برلیناله، سه فیلم “نامو”، “یلدا” و “پری” نیز به نمایش درآمدند که از دریافت جایزه بازماندند. در دو فیلم اول، مسایل و دشواریهای زندگی شهری، مشکلات اجتماعی ناشی از نابسامانیهای اقتصادی و تضییقات حکومتی در پیشزمینه قرار دارند.
پری داستان یک زن محجبه ایرانی را بازگو میکند که همراه همسر مسن خود برای دیدار با پسر مهاجرش راهی پایتخت یونان میشود و چون او برخلاف انتظار به استقبال نیامده است، در صدد یافتن گمشده خود در شهر پرآشوب و ورشکسته آتن بر میآید.
خرس نقرهای
خرس نقرهای جایزه بزرگ هیات داوران به فیلم “هرگز، بهندرت، گاهی، همیشه” از آلایزا هیتمن، کارگردان مطرح ۴۱ ساله آمریکایی تعلق گرفت. هیتمن در این فیلم، داستان دختر هفده سالهای را به تصویر کشیده که در خانوادهای کارگری در شهر کوچکی در پنسیلوانیا زندگی میکند و ناخواسته باردار شده و در صدد سقط جنین برمیآید.
این سومین اثر هیتمن است که با تصاویری گویا و تاثیرگذار به مسایل جوانان آمریکایی در شهرهای کوچک میپردازد. افزون بر این، خرس نقرهای برای بهترین بازیگر زن به هنرپیشه آلمانی، پائولا بیر، برای بازی در فیلم “اوندینه” و خرس نقرهای بهترین بازیگر مرد به الیو جرمانو، هنرپیشه ایتالیایی فیلم “پنهان در ناکجا” تعلق گرفت.
هفتادمین دوره برلیناله که با مدیریت جدید دو نفره کارلو چاتریان (هنری) و ماریت ریسنبک (اجرایی) برگزار شد، با وجود شرکت کارگردانان مطرح و کارآمدی چون سالی پاتر، فیلیپ گارل، آبل فرارا، کلی ریکارد، بیرمق و بیجلا بود. زبان سینمایی اغلب فیلمهای دو بخش اصلی مسابقه و برخوردها از ارزشهای زیباییشناسانه خام زمانی بهره میبرد که سینما تازه جاذبه نمایش برهنهی سکس و خشونت و سبعیت را بدون پیوند روایتی محکم با سوژه، کشف کرده بود.
چاتریان در مصاحبهای در آغاز کار خود قول داده بود که هر سال، فاصله میان گیشه و سینمای مولف را کوتاهتر کند. به جرات میتوان گفت که با تنزل معیارهای انتخاب فیلم به سود سوددهی، دستیابی به این هدف چندان آسان نیست.