تحلیل طولانی زیر توسط اتاق فکر سازمان اطلاعات سپاه پاسداران و بخش پروپاگاندای این سازمان برای برنامه ریزی یک جنگ روانی برعلیه جهان آزاد تنظیم شده و در سایت وابسته به یک نهاد امنیتی موسوم به “مشرق نیوز” به شرح سطور زیر انتشار یافته است:
آمریکا بهانههای مختلفی برای حمله به ایران دارد؛ اما آیا پس از دروغ بزرگی که «جورج بوش» پسر درباره جنگ عراق گفت، دیگر کسی فریب واشینگتن را خواهد خورد؟ اروپاییها میگویند: ما که نیستیم!
سرویس جهان مشرق – دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا روز دوشنبه با انتشار یک پیام توئیتری تهدیدآمیز علیه تهران نوشت: «اگر ایران بخواهد [با آمریکا] بجنگد، این جنگ پایان رسمی [عمر] ایران خواهد بود. دیگر هرگز آمریکا را تهدید نکنید [۱] .» این توئیت ترامپ که چند ساعت پس از فرود یک راکت در نزدیکی سفارت آمریکا در بغداد [۲] در «منطقه سبز» این شهر منتشر شد [۳] ، به نظر میرسد در واکنش به همین اتفاق باشد. البته تا لحظه تنظیم این گزارش، هنوز هیچکس مسئولیت این حمله را به عهده نگرفته است، اما مقامات آمریکایی طبق عادت چند هفته اخیر خود هشدار دادهاند که «اگر چنین حملهای توسط نیروهای شبهنظامی نیابتی ایران یا عناصر وابسته به آنها صورت بگیرد، آمریکا ایران را مسئول این حمله خواهد دانست [۴] .»
«یادتان هست که من مدتها قبل پیشبینی کردم پرزیدنت اوباما به خاطر ناتوانیاش در مذاکره صحیح، به ایران حمله خواهد کرد – [مذاکره] بلد نیست!»؛ اکتیویست مشهور سوری، توئیت سال ۲۰۱۳ ترامپ را به او یادآوری کرد (+)
چند ساعت پس از این توئیت، فاکسنیوز مصاحبه چند روز قبل خود با رئیسجمهور آمریکا را منتشر کرد که ترامپ در آن گفته بود قصد جنگ نظامی با ایران را ندارد [۵] و اگر بخواهد به کشوری حمله کند، این حمله، اقتصادی خواهد بود [۶] . پیش از انتشار این مصاحبه نیز نقلقولها از ترامپ حاکی از مخالفت وی با درگیری نظامی با ایران بود. به عنوان مثال، نیویورکتایمز اواسط ماه جاری میلادی (می ۲۰۱۹) طی گزارشی به نقل از برخی مقامات دولت آمریکا نوشته بود که ترامپ به «پاتریک شاناهان» وزیر دفاع موقت خود صریحاً گفته است که نمیخواهد با ایران وارد جنگ شود [۷] . این روزنامه آمریکایی همچنین اشاره کرده بود که مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا که این روزها دائماً ایران را تهدید میکند، با «سلطان قابوس» پادشاه عمان (مهمترین میانجی میان دولتهای حسن روحانی و باراک اوباما برای آغاز مذاکرات مخفیانه هستهای میان تهران و واشینگتن [جزئیات بیشتر]) تماس گرفته و احتمالاً راه خروج از بحران کنونی را از او پرسیده است. واشینگتنپست نیز پیشتر درباره عصبانیت ترامپ از دست مشاورانش از جمله بولتون و پمپئو به خاطر جنگطلبی بیش از اندازهشان علیه ایران نوشته بود [۸] .
تفکرات سیاست خارجی و مشورتهای امنیت ملی بولتون در بمباران کشورهای دیگر خلاصه میشود (+)
در همینباره بخوانید:
›› پادشاه عمان میانجی مذاکره مخفی با ایران
›› «سگ هار» سیاست خارجی ترامپ کیست؟
›› بولتون یک نومحافظهکار جنگطلب است که اعتقادی به قوانین بینالمللی ندارد
›› «پاتریک شاناهان» گزینه ترامپ برای وزارت دفاع آمریکا کیست؟
با همه اینها مجموعهای از عوامل طی ماههای گذشته، از تبادل تهدیدهای بیپرده متقابل حسن روحانی و دونالد ترامپ (جزئیات بیشتر) گرفته تا بزرگنمایی جان بولتون، مشاور امنیت ملی رئیسجمهور آمریکا، درباره اعزام روتین ناو هواپیمابر «یواساس آبراهام لینکن» و شماری بمبافکن به سوی خاورمیانه (جزئیات بیشتر)، و اخیراً انفجار مشکوک چند نفتکش در نزدیکی بندر «فجیره» امارات (جزئیات بیشتر) و انفجار راکت در نزدیکی سفارت آمریکا در بغداد موجب شدهاند تا موضوع بروز یک درگیری نظامی یا جنگ تمامعیار میان ایران و آمریکا در رسانههای بینالمللی داغ شود. اما آیا غوغای رسانهای واقعاً به معنای قرار گرفتن دو کشور در آستانه جنگ با یکدیگر است؟ مشرق طی یک مجموعه گزارش به طور مفصل به دنبال پاسخ این سؤال و سؤالات دیگری از این قبیل خواهد رفت: آیا مقدمات لازم و کافی برای جنگ ایران و آمریکا فراهم است؟ چه سناریوهایی را میتوان برای جنگ احتمالی میان ایران و آمریکا تصور کرد؟ و جنگ با ایران چه پیامدهایی برای دولت ترامپ و نظام آمریکا خواهد داشت؟ اما پیش از آنکه به این سؤالات پاسخ بدهیم، باید مقدمهای مهم را خدمت مخاطبان محترم ارائه کنیم که اگرچه عمدتاً تکرار بدیهیات است، اما تکرار بدیهیاتی است که یادآوری آنها ضرورت دارد.
محل سقوط یک راکت در نزدیکی سفارت آمریکا در «منطقه سبز» بغداد (+)
در همینباره بخوانید:
›› جنگ با ایران، آمریکا و ترامپ را نابود خواهد کرد
›› اعزام ناو هواپیمابر به خلیج فارس؛ برنامه ۳۰ ساله آمریکا برای ترساندن ایران
›› پشت پرده انفجار نفتکشها چیست؟ / آیا الفجیره نسخه اماراتی ۱۱ سپتامبر است؟
ویژگی منحصربهفرد جنگ: مردن از ترس از مردن
آمریکاییها تن به یک «جنگ کثیف» نخواهند داد، چون حاضر نیستند متحمل هزینههای هنگفت سیاسی و اقتصادی شوند و منافع اساسیشان به خطر بیفتد. جنگ پدیدهای خطیر و وحشتآور است و دقیقاً همین ویژگی، مهمترین و سودمندترین ویژگی آن از نظر قدرتهای بزرگ نظامی جهان محسوب میشود. شاید در ابتدا متناقضنما به نظر بیاید، اما تنها کشوری که به اندازه کافی قدرت نظامی داشته باشد، میتواند از این قدرت استفاده نکند. (این همان معنای استراتژی «بازدارندگی» است [جزئیات بیشتر] که در ادامه این مجموعه گزارش درباره آن بیشتر خواهید خواند.) حتی همین قدرتهای بزرگ نظامی هم از جنگهای «کثیف» خوششان نمیآید. به عبارت دیگر، کشوری مانند آمریکا هم که منافعش مستقیماً با جنگافروزی و فروش سلاح تأمین میشود، ترجیح میدهد وارد جنگی نشود که در آن متحمل تلفات زیادی شود، چراکه چنین جنگی دقیقاً همان منافع اساسیاش را به خطر میاندازد. آمریکاییها ممکن است به کشورهایی مانند افغانستان و عراق حمله کنند، اما هرگز به سوی کشوری مانند روسیه یا چین حتی یک تیر کُلت هم شلیک نخواهند کرد، چون به خوبی میدانند پایان چنین جنگی قابلپیشبینی نیست و تنها پیامد قابلپیشبینی آن، جدای از هزینههای هنگفت سیاسی و اقتصادی، زیر سؤال رفتن جایگاه ابرقدرتی نظامی و اقتصادی آمریکا و البته به خطر افتادن انحصار این کشور در بازار سودمند جنگافزار خواهد بود. دلیل عصبانیت آمریکاییها از تمایل کشورهایی مانند ترکیه [۹] و هند [۱۰] به خرید پدافند «اس ۴۰۰» از روسیه طی ماههای اخیر نیز دقیقاً همین است.
مشخصات (چپ) و اهداف قابلانهدام سامانه «اس ۴۰۰ ترایمف» که یکی از سفارشهای ترکیه است (+)
در همینباره بخوانید:
›› گزارش اندیشکده آمریکایی از «راهبرد ضددسترسی» ایران در منطقه
تهدید به جنگ با هدف یادآوری «ترس از مردن» به مقامات و مردم یک کشور و در نتیجه تغییر محاسبات آنها و دچار کردن آنها به «مردن از ترس» است. چنانکه «حمزه پاریاب» کارشناس و فعال رسانهای در یادداشتی توضیح میدهد (جزئیات بیشتر)، کشورهایی مانند آمریکا مقابل دیگر قدرتهای نظامی دنیا ترجیح میدهند به جای ورود به جنگی کثیف که کنترل پیامدها و دامنه آن برایشان دشوار یا حتی غیرممکن است، مسئولان و عامه مردم در کشور هدف خود را با استفاده از تاکتیک یادآوری «ترس از مردن» دچار «مردن از ترس» کنند. به عبارت دیگر، کشورهایی که از نظر جنگافزارهای نظامی قدرتمند هستند، و در رأس آنها آمریکا، تلاش میکنند تا با انباشت نیرو و تجهیزات و محاصره نظامی یک کشور در صورت لزوم، معادلات مسئولان و ملت آن کشور را به سود خود تغییر بدهند. انکارناپذیر است که این روش در بسیاری از کشورها نیز تأثیرگذاری خود را اثبات کرده است. حتی در ایران هم هفتهنامه «صدا» (یا «صدا») در شماره ۲۰ اردیبهشت ۹۸ خود با چاپ تصویری سرتاسری از یک ناوگروه در دریا و چندین جنگنده و پرنده نظامی دیگر در آسمان روی جلد خود و انتخاب تیتر «دوراهی جنگ و صلح» تلاش کرد تا به آمریکاییها امیدواری بدهد که تهران بالأخره تسلیم نمایشهای نظامی واشینگتن خواهد شد (جزئیات بیشتر). البته بدیهی است که هفتهنامه «صدا» به هیچ عنوان نماینده تفکرات و مواضع مقامات نظامی و غیرنظامی یا مردم کشورمان نیست، اما «نفهمیِ» عمدی «صدا» نمونهای ملموس از تأثیرگذاری مانور تبلیغاتی آمریکا با جنگافزارهایش دستکم روی قشری محدود است که آمادگی تأثیرپذیری از اینگونه مانورها را دارند.
تیتر دوراهی «جنگ و صلح» روی جلد «صدا» ی هوچیهای آمریکایی در داخل کشور (+)
در همینباره بخوانید:
›› مردن از ترس جنگ یا ترس از مردن
›› «صدا» ی رپرتاژ ایرانی برای نیروهای تروریستِ آمریکا
باید باور کرد که ترس آمریکاییها از جنگ با ایران بیشتر و منطقیتر از ترس ایرانیها از جنگ با آمریکاست. بنا بر آنچه که گفته شد، ویژگی منحصربهفرد جنگ و تهدید نظامی همان فعال کردن عنصر «ترس از مردن» در قلب و مغز طرف مقابل است که موجب میشود تا آن طرف از ترس جانش تسلیم خواستههای تهدیدگر شود. این در حالی است که در شیوه دیگر کنش و واکنش میان دو طرف متخاصم، یعنی دیپلماسی، ترس از مردن به شکل اضطراری وجود ندارد و بنابراین توان وادارسازی این روش کمتر از روش تهدید به جنگ است. همین ویژگی منجر میشود تا برخی از هول تلاش برای ترساندن ایران از جنگ با آمریکا، فراموش کنند ترسی که آمریکاییها همین الآن از جنگ با ایران دارند (به علت آنچه که در ادامه این مجموعه گزارش خواهید خواند) بسیار بیشتر و منطقیتر از ترسی است که هوچیهای داخلی کاخ سفید تلاش میکنند در ذهن مردم ایران از جنگ با آمریکا ایجاد کنند. در انتهای این مقدمه باید خاطرنشان کرد که وجود دهها پایگاه آمریکایی در خاورمیانه و اعزام یک ناوگروه به سوی خلیج فارس لزوماً به معنای استقبال آمریکاییها از جنگ با ایران نیست. اتفاقاً خودداری نیروهای دریایی آمریکا در خلیج فارس و تنگه هرمز از درگیری با نیروهای دریایی ایران و سپاه پاسداران آن هم در حالی که نیروهای گشتی ایران در این آبها دائماً آستانه تحمل آمریکاییها را میسنجند، نشان از ابای آمریکاییها از تقابل نظامی با ایران دارد.
نیروی دریایی سپاه پاسداران دائماً در منطقه در حال آزمایش آستانه تحمل آمریکاییهاست (+)
روی هم رفته، درست است که گاهی با نگاه به گذشته میتوان آینده را پیشبینی کرد، اما گذشته همیشه هم بهترین پیشگو درباره آینده نیست؛ گاهی اتفاقاً برای پیشبینی امروز باید به آینده نگاه کرد. بررسی احتمال و چگونگی جنگ میان ایران و آمریکا مستلزم بررسی دقیق عوامل دیگری است که از نمودهای عینی و فیزیکی یک درگیری نظامی مانند اعزام ناو و پرواز بمبافکن بسیار مهمتر هستند. مجموعه گزارش پیش رو از این نظر که برای پیشبینی آینده تلاش خواهد کرد، دچار برخی محدودیتهای ناگزیر هست، اما قصد صحبت در لفافه را ندارد. در این گزارشها میخواهیم بسیاری از شواهد و قرائن موجود را کنار بگذاریم و فرض کنیم آمریکا عزم خود را برای جنگ با ایران جزم کرده است.
بر خلاف غوغای تبلیغاتی درباره اعزام «آبراهام لینکن» به خلیج فارس، اتفاقاً این اقدام یعنی آمریکا قصد جنگ ندارد [جزئیات بیشتر] (+)
ورود ناوگروه آمریکا به آبهای خاورمیانه [دانلود]
آیا مقدمات حمله نظامی آمریکا به ایران فراهم است؟
اکنون که مصاحبه ترامپ با فاکسنیوز، تذکر او به شاناهان و حتی عصبانیت او از دست بولتون و پمپئو نشان میدهد احتمال ورود آمریکا به جنگ نظامی با ایران تقریباً صفر است، بهترین زمان است که جنگ روانی و رسانهای کاخ سفید برای تسلیم کردن ایران با تهدید جنگ نظامی را موشکافی کنیم و ببینیم آیا دولت ترامپ، دولت بعدی آمریکا یا دولتهای بعدی این کشور خواهند توانست جنگی علیه ایران به راه بیندازند یا نه. هر رئیسجمهوری در آمریکا، چه ترامپ و چه هر کس که بعد از او مستأجر کاخ سفید شود، باید پیش از آغاز جنگ با ایران این جنگ را توجیه کند. در ادامه این مجموعه گزارش درباره نقش احتمالی افکار عمومی داخل آمریکا در مسئله جنگ با ایران بیشتر خواهید خواند، اما اینجا قصد پرداختن به این موضوع را نداریم. فعلاً به بررسی بهانههایی میپردازیم که آمریکاییها ممکن است بخواهند از آنها برای ایجاد یک اجماع بینالمللی علیه ایران استفاده کنند. این بهانهها از چند حالت خارج نیستند:
◄ سلاح هستهای: تنها بهانه قابلاعتنای آمریکا برای ایجاد اجماع جهانی و حمله به ایران میتواند دستیابی ایران به سلاح هستهای یا قرار گرفتن تهران در آستانه دستیابی به ظرفیت نظامی هستهای باشد. اگر چنین شرایطی محقق شود، آمریکا به راحتی خواهد توانست با صدور قطعنامه در سازمان ملل نه تنها به حمله علیه ایران رسمیت و مشروعیت ببخشد، بلکه سایر کشورها را نیز با خود همراه کند. در این صورت، تهران حمایت سیاسی روسیه و چین را نیز از دست خواهد داد به این معنا که به احتمال قریب به یقین، روسیه و چین اقدام به وتوی چنین قطعنامهای در سازمان ملل نخواهند کرد. البته این لزوماً به آن معنا نیست که چین و روسیه با آمریکا همدست خواهند شد و به ایران حمله خواهند کرد. چهبسا این دو کشور باز هم به صورت مشروط مانع از حمله نظامی آمریکا یا کشورهای دیگر به ایران شوند و تلاش کنند از درِ مذاکره دربیایند و با استفاده از روابط سیاسی خود با تهران مسئله را حلوفصل کنند، چراکه دستیابی فرضی ایران به سلاح هستهای برای چین و روسیه قطعاً به اندازه آمریکا (و در حقیقت رژیم صهیونیستی) خطرناک نیست. با این وجود، این سناریو بیش از این ارزش بررسی را ندارد، چراکه ساخت سلاح هستهای از ابتدا در دستورکار جمهوری اسلامی نبوده و پس از این هم نخواهد بود.
تأسیسات آب سنگین اراک؛ فریبکاری درباره برنامه هستهای ایران تنها بهانه محتمل آمریکا برای ایجاد اجماع جهانی علیه تهران است (+)
◄ فعالیتهای منطقهای: دومین بهانه قابلبررسی را باید فعالیتهای منطقهای جمهوری اسلامی و در بیان آمریکاییها «نقش مخرب ایران در منطقه و جهان» دانست. این بهاصطلاح نگرانی میان آمریکا و اروپاییها و برخی کشورهای عربی منطقه مشترک است و از این جهت میتوان تصور کرد که آمریکاییها بتوانند متحدان خود را متقاعد کنند که برای متوقف کردن فعالیتهای منطقهای و بینالمللی ایران به جنگ با جمهوری اسلامی بشتابند. در این میان در سرسپردگی و بیارادگی شماری از کشورهای عربی مقابل طلب همراهی و حمایت آمریکا برای جنگ با ایران شکی نیست، اما حتی نزدیکترین شرکای آمریکا در اروپا نیز قطعاً با این بهانه و به سادگیِ کشورهایی مانند عربستان تن به جنگ با ایران نخواهند داد. به عنوان نمونه، سرلشکر «کریس گیکا» از فرماندهان ارتش انگلیس و معاون فرمانده عملیات «عزم راسخ» (نام رسمی ائتلاف بهاصطلاح ضدداعش به رهبری آمریکا) اخیراً طی یک نشست ویدیویی با خبرنگاران پنتاگون از سفارت آمریکا در بغداد صراحتاً اعلام کرد که بهرغم شایعهافکنی سیاستمداران آمریکایی مانند جان بولتون و مایک پمپئو هیچ نشانهای مبنی بر «افزایش تهدید نیروهای تحت حمایت ایران» در سوریه و عراق وجود ندارد [۱۱] ، موضعی که مورد حمایت مقامات دولت انگلیس نیز قرار گرفت. همچنین اگرچه پمپئو چند روز پیش برای القای اضطرار و به راه انداختن جنگ روانی، سفر برنامهریزیشدهاش به مسکو را لغو کرد و به شکلی «فوری» عازم بروکسل شد تا به اروپاییها درباره «تهدید ایران» هشدار بدهد، اما مانند سفرش به عراق (جزئیات بیشتر)، از اروپا هم دست از پا درازتر به کشورش برگشت. چنانکه یک مقام اروپایی، بدون افشای نامش، میگوید، وزیر خارجه آمریکا هیچ مدرک قابلاستنادی به اروپاییها نشان نداده است و مقامات اروپایی پس از پایان سفر پمپئو گیج شده بودند که رئیس دستگاه دیپلماسی آمریکا اصلاً چرا به بروکسل سفر کرده بود [۱۲] . نیازی به یادآوری این مطلب نیست که آمریکاییها به خوبی میدانند اگر اروپا حاضر به جنگ با ایران نباشد، رفتن با طناب سعودی در چاه جنگ با ایران یعنی واشینگتن نه تنها در این جنگ تنها خواهد بود، بلکه طبق تجربه گرفتاری ائتلاف سعودی در باتلاق فوقالعاده سطحیتر یمن، باید سعودیها و کشورهای عربی بیعرضهای را که حاضر به جنگ با ایران شدهاند هم روی دوش خود کول کند.
بسیاری از کارشناسان تصمیم ترامپ برای خروج از سوریه را به معنای پیروزی ایران در این کشور تلقی میکنند [دانلود]
در همینباره بخوانید:
›› بدرقه پمپئو با جمله ناامید کننده عبدالمهدی برای آمریکاییها
›› یمنیها چگونه با پهپادهای چند دلاری پدافند چند میلیارد دلاری شکار میکنند
›› حاج قاسم چگونه قدرت نظامی جمهوری اسلامی را چندبرابر کرد
◄ برنامه موشکی: ممکن است آمریکاییها به بهانه برنامه موشکی ایران بخواهند جمهوری اسلامی را به نقض قطعنامههای سازمان ملل متهم کنند و از این طریق به دنبال ایجاد اجماع بینالمللی علیه تهران باشند. عموماً همان کشورهایی که ممکن است بهانه «تهدید منطقهای ایران» را از آمریکا بپذیرند، درباره برنامه موشکی ایران هم اظهار نگرانی میکنند. اگرچه باز هم بعید است که اروپاییها بخواهند به خاطر پیشرفت برنامه موشکی ایران در حمله احتمالی به این کشور با آمریکا همراه شوند، اما حتی در صورتی که این اتفاق هم بیفتد، قطعاً اجماع بینالمللی علیه ایران از طریق سازمان ملل شکل نخواهد گرفت، چراکه روسیه و چین به هیچ عنوان نسبت به برنامه موشکی ایران و ماهیت تدافعی آن با محور غربی-عربی همعقیده نیستند و اجازه نخواهند داد قطعنامهای مبنی بر آغاز جنگ علیه ایران به بهانه برنامه موشکی این کشور صادر شود. به طور خاص، روسیه طی سالهای اخیر بارها اقدام به وتوی قطعنامههای مطرحشده در سازمان ملل علیه سوریه کرده است و قطعاً در مورد ایران هم (نه به خاطر منافع تهران، بلکه برای دفاع از منافع خود) این کار را انجام خواهد داد. هرگونه حملهای علیه ایران بدون حمایت سازمان هرچند تشریفاتی ملل، مشروعیت نخواهد داشت و حتی اگر آمریکا بخواهد با تشکیل یک ائتلاف یاغی اقدام به چنین کاری کند، به احتمال قریب به یقین پای روسیه و چهبسا چین نیز به این جنگ باز خواهد شد، چراکه منافع اقتصادی این دو کشور مستقیماً به موقعیت ژئواستراتژیک ایران گره خورده است و هرگونه ناآرامی در ایران ارتباط انرژی و تجارت این دو کشور را به خصوص با اروپا پیچیده خواهد کرد.
پایگاه موشکی ایران در عمق ۵۰۰ متری زمین [دانلود]
در همینباره بخوانید:
›› راه ایران به سوی ساخت موشکهای قارهپیما هموار است
›› اعراب خلیج فارس هیچ پاسخی مقابل موشکها و سپاه پاسداران ایران ندارند
◄ نقض حقوق بشر: یک سناریوی کاملاً تخیلی دیگر میتواند توسل آمریکاییها به دستآویز حقوق بشری برای توجیه اقدام نظامی علیه ایران باشد. این سناریو هم حقیقتاً ارزش بررسی را ندارد، اما از آنجایی که آمریکاییها برای توجیه عملیاتها و دخالتهای نظامی و سیاسی خود در کشورهای دیگر دائماً از «مردم» و «دموکراسی» و «حقوق بشر» صحبت میکنند، اشاره به این مسئله در اینجا خالی از اهمیت نیست. احتمال آنکه آمریکاییها بخواهند صرفاً از بهانه حقوق بشری برای حمله نظامی به ایران استفاده کنند یک اِپسیلون است، اما آنچه احتمال کمتری دارد آن است که کشورهای اروپایی این بهانه را از آمریکا بپذیرند. بر هیچکس پوشیده نیست که اتهامات حقوق بشری علیه ایران صرفاً بهانههای رسانهای و تبلیغاتی برای تحریم و فشار همهجانبه علیه تهران با مقاصد کاملاً سیاسی است. اگر آمریکاییها به دنبال تأمین حقوق بشر در ایران بودند، قطعاً در اولین گام باید برای جلوگیری از تأثیر تحریمها بر زندگی مردم عادی در ایران تدبیری میاندیشیدند.
سخنرانی «مایک پمپئو» درباره سیاست ضدایرانی آمریکا پس از برجام و اِعمال «شدیدترین تحریمهای تاریخ» علیه ایران [دانلود]
◄ پرچم دروغین: سناریوهای دیگری هم برای توجیه جنگ علیه ایران قابلتصور است. مثلاً ممکن است آمریکا برای تقویت ادعاهای خود، از همه بهانههای بالا برای متقاعد کردن کشورهای دیگر به حمله نظامی علیه ایران استفاده کند، یعنی همزمان (چه با جعل و ارائه مدرک و چه بدون استناد به هیچ سندی) ایران را به تلاش برای ساخت یک سلاح هستهای متهم کند، روی نگرانیهای ساختگی درباره «تهدید منطقهای و موشکی ایران» مانور بدهد، و بسته پروپاگاندای خود را با یک بهانه حقوق بشری هم گارنیش کند. علاوه بر همه اینها واشینگتن ممکن است اقدام خطرناک دیگری هم انجام بدهد: یک عملیات پرچم دروغین. ممکن است یک حمله ساختگی علیه پرسنل یا نیروهای آمریکایی در خلیج فارس، عراق، سوریه، پایگاههای آمریکا در کشورهای حاشیه خلیج فارس، یا علیه نیروهای متحد آمریکا در منطقه یا هر نقطه دیگری از جهان اتفاق بیفتد و آمریکا این حمله را به گردن ایران بیندازد. فریبکاری آمریکاییها برای آغاز جنگ علیه کشورهای دیگر مسئلهای نیست که متحدان آمریکا با آن غریبه باشند. جنگ عراق موجب شد تا اروپاییها حقیقتاً نقرهداغ شوند و احتمالاً تا مدتها فریب آمریکاییها را نخورند. نیویورکتایمز چند روز پیش در گزارشی با همین موضوع تحت عنوان «اروپا میگوید: جنگ با ایران؟ ما که نیستیم [۱۳] » نوشت کشورهای اروپایی صراحتاً نشان دادهاند که اگر کار به جنگ با ایران برسد، آمریکا نباید روی آنها حساب کند. این روزنامه آمریکایی به نقل از شماری از مقامات سابق آمریکایی و اروپایی توضیح میدهد که تکتک کشورهای اروپایی معتقدند واشینگتن است که دست به اقدامات تحریکآمیز میزند و هرگونه اقدام یا تهدیدی از سوی ایران صرفاً واکنش به خروج آمریکا از برجام است. به علاوه، گمانهزنیهای کنونی درباره جنگ با ایران بسیار متفاوت از استدلالهایی است که پیش از سال ۲۰۰۳ درباره جنگ با عراق مطرح میشد و توانسته بود میان کشورهای اروپایی شکاف ایجاد کند.
«جان بولتون»: آمریکا باید حکومت ایران را پیش از جشن چهلسالگیاش سرنگون کند [دانلود]
در همینباره بخوانید:
›› چگونه متوجه دروغ بودن یک جریان رسانهای شویم
پیش از پایان دادن به این گزارش باید یادآور شد که قطعاً بسیاری از استدلالهایی که برای رد وقوع جنگ در بالا آورده شد، میان بهانههای ذکرشده قابلمعاوضه هستند؛ یعنی به خطر افتادن منافع اقتصادی روسیه و چین و یا مخالفتهای اروپا با هرگونه اقدام نظامی علیه ایران، منحصر به استفاده آمریکا از مثلاً بهانه برنامه موشکی نیست، بلکه اگر آمریکاییها بخواهند به بهانه فعالیتهای منطقهای یا نقض حقوق بشر هم به ایران حمله کنند، باز هم منافع روسیه و چین به خطر خواهد افتاد و اروپاییها نیز نسبت به دخالت در چنین جنگی بیمیل خواهند بود. در مجموع به نظر نمیرسد که آمریکاییها با توجه به سابقه جنگافروزیهایشان بتوانند یک جنگ عظیم دیگر را در خاورمیانه آن هم علیه ایران برای متحدان نزدیک خود توجیه کنند [۱۴] یا اینکه بتوانند کشورهایی مانند روسیه و چین را به سکوت و انفعال در قبال چنین اقدامی متقاعد نمایند.
«جنگ»؛ سبیل «جان بولتون» دستمایه بسیاری از انتقادات به زبان طنز درباره مواضع جنگطلبانه اوست (+)
با این وجود، در این مجموعه گزارش قصد نداریم احتمال هرچند ناچیز وقوع جنگ را به این سادگی نادیده بگیریم. در گزارشهای بعدی بر خلاف آنچه که شواهد و قرائن نشان میدهد، از جمله اظهارات شخص دونالد ترامپ درباره پرهیزش از جنگ با ایران، و برای آنکه یک بار برای همیشه به جنگ روانی آمریکاییها درباره جنگ نظامی با ایران پایان دهیم، فرض خواهیم کرد که یک رئیسجمهور دیوانه یا یک ۱۱ سپتامبر جدید بتواند مقدمات حمله آمریکا به ایران را فراهم کند. در بخش بعدی این مجموعه گزارش، سناریوهای احتمالی حمله آمریکا به ایران را مطرح خواهیم کرد و در بخش آخر نیز پیامدهای هرگونه جنگی با ایران برای نظام آمریکا را بررسی میکنیم.
در همینباره بخوانید:
›› تحلیلگران درباره شایعه جنگ ایران و آمریکا چه میگویند؟
›› عقبنشینی سعودی همزمان با ترامپ از داعیه جنگ با ایران: تاکتیکی یا راهبردی؟
[۱] If Iran wants to fight, that will be the official end of Iran. Never threaten the United States again! Link
[۲] Rocket attack hits near US Embassy in Baghdad’s Green Zone Link
[۳] Trump says war will mean ‘official end of Iran,’ warns ‘never threaten the United States again’ Link
[۴] Saudis say they will defend themselves, as Trump warns Iran Link
[۵] Trump takes on Biden, vows not to let Iran get nuclear weapons during Fox News interview Link
[۶] Trump Says Interested Only in Economic ‘Invasions’ Amid Escalation With Iran Link
[۷] Trump Tells Pentagon Chief He Does Not Want War With Iran Link
[۸] Trump, frustrated by advisers, is not convinced the time is right to attack Iran Link
[۹] Turkey sticks to S-۴۰۰ deal despite US pressure Link
[۱۰] Trump hints at punitive action against India for buying S-۴۰۰ from Russia Link
[۱۱] OIR Official Briefs Reporters Link
[۱۲] Trump ignited perilous situation with Iran, but reportedly feels advisers turned heat up too far Link
[۱۳] War With Iran? Count Us Out, Europe Says Link
[۱۴] Trump already lied about Iran nukes — why would allies trust him on Iran threat? Link
طی هفتهها و ماههای گذشته صحبت درباره جنگ احتمالی میان ایران و آمریکا زیاد شده است. مقامات ایرانستیز دولت ترامپ مانند جان بولتون و مایک پمپئو با هدف تحت تأثیر قرار دادن محاسبات جمهوری اسلامی، رسانهها و اندیشکدههای تندروی آمریکایی برای ایجاد رعب و وحشت در افکار عمومی ایران و جهان، رسانههای معاند خارجنشین مانند آمدنیوز به امید ناامید کردن مردم ایران، و رسانههای داخلی مغرض مانند هفتهنامه «صدا» به منظور ایجاد جو روانی در جامعه تلاش میکنند تا مردم را متقاعد نمایند که «سایه جنگ» بالای سر کشور قرار دارد.
پیامدهای جنگ با ایران برای دولت ترامپ و نظام آمریکا جبرانناپذیر خواهد بود (+)
تیتر دوراهی «جنگ و صلح» روی جلد «صدا»ی هوچیهای آمریکایی در داخل کشور (+)
در همینباره بخوانید:
›› «صدا»ی رپرتاژ ایرانی برای نیروهای تروریستِ آمریکا
مشرق طی روزهای گذشته با انتشار دو قسمت از یک مجموعه گزارش تحت عنوان «جنگ نظامی یا جنگ روانی» ابتدا ثابت کرد که مقدمات جنگ میان ایران و آمریکا ابداً فراهم نیست (گزارش مشرق را از اینجا بخوانید) و سپس نشان داد که حتی اگر مقدمات این جنگ فراهم هم بشود، باز آمریکا نه امروز و امسال بلکه دستکم تا سالهای سال توانایی ورود به جنگ با ایران را ندارد (گزارش مشرق را از اینجا بخوانید). گزارش پیش رو سومین قسمت از این مجموعه گزارش است که در آن قصد داریم بررسی کنیم که پیامدهای هرگونه اقدام نظامی توسط آمریکا علیه ایران برای شخص ترامپ، نظام آمریکا، منطقه خاورمیانه و تمام دنیا چه خواهد بود. مشرق طی روزهای آینده یک گزارش پیوست به این مجموعه را نیز منتشر خواهد کرد که در آن برخی نکات باقیمانده و سؤالات مهم درباره قدرت نظامی ایران و منطق متفاوت جنگ احتمالی میان واشینگتن و تهران با جنگهای متعارف دیگر بررسی شدهاند.
در همینباره بخوانید:
›› آیا مقدمات جنگ ایران و آمریکا فراهم است؟
›› آیا آمریکا توان حمله نظامی به ایران را دارد؟
›› ۹ سؤال درباره جنگ احتمالی ایران و آمریکا
اگرچه مقدمات جنگ میان ایران و آمریکا فراهم نیست و آمریکا هم تحت هیچ شرایط منطقیای امکان حمله به ایران را ندارد، اما در این گزارش فرض میکنیم یکی از دولتهای آمریکا (چه ترامپ و چه رؤسایجمهور بعد از او) بدون آنکه دنیا را به این جنگ متقاعد کرده یا به سرنوشت نهایی آن اندیشیده باشد، در یک تصمیم جنونآمیز یکی از سناریوهای حمله به ایران را انتخاب کرده است. با این فرض، تنها سؤالی که پیش روی مقامات آمریکایی باقی میماند آن است که حمله نظامی یا جنگ با ایران چه پیامدهایی به دنبال خواهد داشت. در اینجا برخی از مهمترین پیامدهای درگیری نظامی میان آمریکا و ایران را برای ترامپ، آمریکا، خاورمیانه و دنیا فهرست کرده و درباره آنها توضیح دادهایم.
در صورت جنگ با ایران چه بلایی سر ترامپ میآید؟
طبیعتاً بررسی پیامدهای جنگ احتمالی با ایران برای رئیسجمهور کنونی آمریکا اهمیت زیادی دارد. ترامپ حتی اگر به پیامدهای جنگ با ایران برای کشورش و دنیا هم اهمیتی ندهد، قطعاً برایش مهم است که حمله به ایران چه بلایی بر سر خودش خواهد آورد. مهمترین پیامدهای چنین تصمیمی برای ترامپ از این قرارند:
◄ انتخابات ۲۰۲۰
ترامپ از ماهها قبل تبلیغات برای انتخاب مجدد در انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۲۰ آمریکا را آغاز کرده است. در حالی که هنوز بیش از یک سال و نیم از دوره اول ریاستجمهوری ترامپ باقی مانده، باید پرسید جنگ احتمالی با ایران در این مدت چه تأثیری روی شانس انتخاب مجدد او خواهد گذاشت. جنگ میتواند دو تأثیر کاملاً متضاد بر شانس موفقیت یک رئیسجمهور برای انتخاب مجدد داشته باشد. معمولاً دو نوع جنگ به نفع رئیسجمهور در هر کشوری است: اولاً جنگی که ناعادلانه علیه کشور تحمیل شود، و دوماً جنگ خارجیای که برای افکار عمومی داخلی توجیهپذیر و روی هم رفته یک «جنگ تمیز» (بدون هزینه و تلفات گسترده) باشد. اینگونه جنگها (به خصوص نوع اول) موجب بروز تأثیر یا سندرم «وحدت حول پرچم [۱] » (جزئیات بیشتر) و در نتیجه سبب تقویت جایگاه و افزایش محبوبیت رئیسجمهور میشوند.
ترامپ با حمله به ایران شانس خود در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۰ آمریکا را از دست خواهد داد (+)
در همینباره بخوانید:
›› سیاستهای احمقانه اوباما جنگ را در خاورمیانه شعلهور کرده است
به عنوان نمونه، حوادث ۱۱ سپتامبر (اگرچه نه تنها یک جنگ محسوب نمیشود، بلکه یک عملیات پرچم دروغین بود، اما) محبوبیت جورج بوش پسر، رئیسجمهور وقت آمریکا، را به میزان باورنکردنی و بیسابقهای افزایش داد. بوش تا روز ۱۰ سپتامبر تنها ۵۱ درصد مقبولیت داشت، اما تنها ۱۱ روز پس از این حوادث محبوبیت او با افزایش ۳۹ درصدی به ۹۰ درصد رسید که بیشترین مقبولیت یک رئیسجمهور در تاریخ آمریکا محسوب میشد [۲] . ۱۱ سپتامبر چک سفیدی بود که به دست بوش دادند، اما اشتباه رئیسجمهور آمریکا این بود که این چک را با گفتن دروغ «سلاحهای کشتار جمعی» و حمله به عراق نقد کرد. بسیاری از کارشناسان معتقدند محبوبیت بوش پس از ۱۱ سپتامبر زمینهساز آغاز «عملیات آزادسازی عراق» در سال ۲۰۰۳ شد.
آمار محبوبیت بوش حتی در اوایل جنگ عراق نیز جهش محسوسی داشت و از ۵۸ درصد طی روزهای منتهی به آغاز جنگ به ۷۱ درصد در اولین روزهای حمله به عراق رسید، اما دلیل این افزایش محبوبیت را شاید بتوان تشنگی آمریکاییها برای یک جنگ پس از حوادث ۱۱ سپتامبر دانست. انکارناپذیر است که بخشی از مردم این کشور به هر دلیلی تصور میکردند حمله به عراق در جهت سیاست بهاصطلاح «جنگ جهانی علیه تروریسم» دولت بوش پس از ۱۱ سپتامبر است. با این حال، خیلی زود پرده این توهم از مقابل چشمان مردم آمریکا کنار رفت و جورج بوش نهایتاً طی هفتههای انتهایی دولتش با ثبت رقم ۲۵ درصد محبوبیت [۳] ، به همان رئیسجمهور منفوری تبدیل شد که بارها [۴] طی دوران ریاستجمهوریاش اثبات کرده بود هست [۵] .
دیدار سال ۲۰۰۲ جورج بوش پسر (راست)، رئیسجمهور وقت آمریکا با اعضای کنگره آمریکا، از جمله دنیس هاسترت (وسط) رئیس مجلس نمایندگان، با هدف مقدمهچینی برای جنگ عراق (+)
چنانکه گفته شد، تئوری وحدت حول پرچم در مورد جنگهایی به کمک رئیسجمهور آمریکا میآید که در آنها تلفات زیادی به نیروهای آمریکایی تحمیل نشود. آنچه اصطلاحاً یک «جنگ کثیف» نامیده میشود، قطعاً در صورت درگیری نظامی آمریکا با ایران، دامنگیر ترامپ خواهد شد. چنانکه در قسمت دوم این مجموعه گزارش توضیح داده شد (جزئیات بیشتر) و پایگاه آمریکایی «واکس» نیز خاطرنشان کرده است (جزئیات بیشتر)، جنگ با ایران به هیچ عنوان با جنگ با عراق قابلمقایسه نیست. (در اینباره در گزارش پیوست این مجموعه گزارش نیز که به زودی در مشرق منتشر خواهد شد بیشتر خواهید خواند.) در حالی که جنگ عراق عموماً یک «جنگ کثیف» تلقی میشود که نهایتاً به محبوبیت جورج بوش پسر آسیب شدیدی وارد کرد، جنگ ایران با ابعاد چندین برابر بزرگتر و درگیریهای نظامی چندین برابر کثیفتر میتواند به معنای بسته شدن پرونده ریاستجمهوری ترامپ در خوشبینانهترین حالت پس از پایان دوره چهارساله اول باشد؛ اگر کار به استیضاح و برکناری او نکشد. اما آیا احتمال جنگ میان ایران و آمریکا در دور دوم ریاستجمهوری ترامپ وجود دارد؟
◄ برَند «ترامپ»
تأثیر مخرب آغاز یک جنگ نظامی با هر کشوری و به خصوص با ایران بر شانس انتخاب مجدد ترامپ تقریباً تضمین میکند که طی مدت باقیمانده از دور اول ریاستجمهوری وی هیچگونه درگیری نظامی میان دو کشور اتفاق نخواهد افتاد. با این حال، آیا این گمان که متأسفانه در بخشی از افکار عمومی و حتی بعضاً ناظران مسائل بینالمللی به وجود آمده، مبنی بر اینکه ترامپ در دوره دوم و آخر ریاستجمهوریاش خطرناکتر خواهد شد، صحت دارد؟ به عبارت دیگر، آیا ممکن است ترامپ از آنجایی که در صورت انتخاب مجدد دیگر به فکر نظر مردم آمریکا در دور دوم ریاستجمهوریاش نخواهد بود، به جنگ ایران برود؟ این تصور غلط نتیجه فراموش کردن بدیهیترین ویژگی هویتی ترامپ است: ترامپ یک تاجر است نه یک سیاستمدار. برای ترامپ نه سیاست مهم است، نه امنیت بینالمللی و نه حتی امنیت آمریکا به خودی خود تا جایی که منافع شخصی او به خطر نیفتند. برای ترامپ تنها ثروت و شهرت خودش است که اهمیت دارد.
ترامپ بیش از آنکه یک شخصیت سیاسی باشد، یک برند تجاری است (+)
لازم به یادآوری است که بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۱۶ آمریکا معتقد بودند ترامپ برای رسیدن به ریاستجمهوری در انتخابات آمریکا شرکت نکرده بلکه برای رسیدن به شهرت بیشتر پا به عرصه این رقابت گذاشته است. «مایکل وولف» در بخشی از کتاب مشهور «آتش و خشم» که به شدت مورد انتقاد ترامپ هم قرار گرفت، درباره اطمینان و حتی آرزوی ترامپ برای شکست در انتخابات سال ۲۰۱۶ مینویسد:
ترامپ بعد از شکست، هم به شکل دیوانهواری مشهور میشد و هم شهید [مبارزه علیه] «هیلاریِ فاسد» [عبارتی که ترامپ در رقابتهای انتخاباتی برای اشاره به کلینتون استفاده میکرد]. دختر او «ایوانکا» و دامادش «جرِد» به افراد مشهور بینالمللی تبدیل میشدند. «استیو بَنِن» [استراتژیست ارشد و برکنارشده کمپین ترامپ] عملاً رئیس جنبش «تی پارتی» میشد. «کِلیان کانوی» [مدیر وقت کمپین و مشاور کنونی ترامپ] میتوانست ستاره برنامههای خبری تلویزیونی شود. «ملانیا ترامپ» [همسر ترامپ] هم که شوهرش به او اطمینان داده بود رئیسجمهور نخواهد شد، میتوانست بار دیگر به ناهار خوردنهای نامحسوس خود [بدون توجه رسانهها] بازگردد. [به این ترتیب]، شکست، کار همه را راه میانداخت. شکست، پیروزی بود [۶] .
به نوشته وولف، ترامپ حتی پس از یک ماجرای ناگوار طی رقابتهای انتخاباتی، به همسرش وعده داده بود که در انتخابات پیروز نخواهد شد:
نیویورکپست توانسته بود به تصویری برهنه و منتشرنشده از ملانیا ترامپ دست پیدا کند که همسر ترامپ آن را در اوایل شغل مدلینگش انداخته بود؛ تصویری که همه به استثنای خود ملانیا فکر میکردند خود ترامپ احتمالاً آن را لو داده است. [بعد از انتشار این تصویر] ملانیا با حالتی تسلیناپذیر با ترامپ مواجه شد. آیا آینده اینگونه است؟ وی به ترامپ گفت که نمیتواند چنین آیندهای را تحمل کند. ترامپ به روش معهود خود پاسخ داد: «شکایت میکنیم!» و ملانیا را به وکلایش سپرد. اما خود ترامپ نیز به طرزی غیرمعمول، [ظاهراً از شرکت در انتخابات] پشیمان بود. به ملانیا گفت فقط کمی بیشتر [تحمل کند]، چون همه اینها ماه نوامبر [۲۰۱۶، بعد از برگزاری انتخابات] تمام میشود. ترامپ همچنین یک ضمانت متقن هم به همسرش داد: تحت هیچ شرایطی امکان نداشت که در انتخابات پیروز شود… شب انتخابات، کمی بعد از ساعت ۸، وقتی به نظر میرسید این سناریوی غیرمنتظره (که ترامپ ممکن است واقعاً پیروز شود) دارد محقق میشود، «دونالد جونیور» [پسر ترامپ] به یکی از دوستانش گفت که چهره پدرش، یا «دیجیتی» [مخفف دونالد جان ترامپ] چنانکه خود دونالد جونیور او را مینامد، به گونهای شده بود که گویی جن دیده است. ملانیا هم داشت اشک میریخت؛ اشکهایی که از روی خوشحالی نبودند [۷] .
تجسمی از چهره جندیده ترامپ و اشکهای ملانیا پس از اعلام نتیجه انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۱۶ (+)
گزارشهای مشرق درباره کتاب «آتش و خشم»:
›› درون کاخ سفیدِ ترامپ چه میگذرد؟: از زنبارگی با همسران دوستان تا خیانت پسرش به آمریکا
›› ترامپ «به اندازه گاو هم نمیفهمد»/ راز موهای «خاص» رئیسجمهور آمریکا چیست
›› ترامپ یک «الدنگ عوضی» است که از عهده ریاستجمهوری برنمیآید
›› پوتین محل «سگ» هم به ترامپ نداد/ پرزیدنت با سبیل «جان بولتون» مشکل داشت
›› ماجرای ترامپ، فاحشهها و تختخواب باراک اوباما
همه اینها، علاوه بر تأکیدهای مکرر ترامپ بر «استعداد ذاتی»اش در تجارت حتی برای اثبات تواناییهای سیاسیاش بدان معناست که رئیسجمهور آمریکا هنوز هم بیش از آنکه خودش را یک سیاستمدار بداند، یک تاجر میداند و بیش از آنکه یک شخصیت سیاسی باشد یک برند تجاری است. بلایی که جنگ عراق تا سالهای سال بر سر محبوبیت جورج بوش پسر آورد، در صورت جنگ با ایران میتواند برند ترامپ و چهبسا آینده تجاری او را به کلی نابود کند و بنابراین ترامپِ تاجر حتی در دوره دوم ریاستجمهوریاش هم (به فرض آنکه دوره دومی وجود داشته باشد) به جنگ با ایران فکر نخواهد کرد. اما حتی اگر ترامپ هم با ایران نجنگد، آیا رؤسایجمهور دیگر آمریکا ممکن است به ایران حمله کنند؟
نظام آمریکا چه هزینههایی برای جنگ با ایران خواهد پرداخت؟
تا اینجا دیدیم که دونالد ترامپ چه به خاطر مصالح سیاسی و چه ملاحظات تجاری و منافع شخصی به ایران حمله نخواهد کرد. اما آیا آنچه که هوچیهای مغرض (یا در حالت خوشبینانه، نادان) از آن تحت عنوان «سایه جنگ» یاد میکنند، با رفتن ترامپ دوباره بالای سر جمهوری اسلامی برخواهد گشت؟ برای پیدا کردن پاسخ این سؤال باید ببینیم فارغ از اینکه چه کسی رئیسجمهور، چه کسی مشاور امنیت ملی، و چه کسی وزیر خارجه است، پیامدهای جنگ با ایران برای نظام آمریکا، منافع این کشور و متحدانی که واشینگتن دائماً از آنها دم میزند، چیست. بخشی از مهمترین این پیامدها در اینجا آورده شدهاند:
◄ هزینههای نجومی مالی، جانی و سیاسی
گاه حتی کارشناسان مسائل بینالملل هم یک نکته بدیهی را فراموش میکنند: «دولت آمریکا ممکن است برای جنگافروزی به تمام دنیا دروغهای شاخدار بگوید، اما نهایتاً واشینگتن که دروغهای واشینگتن را باور نمیکند.» به عبارت دیگر، هدف دولت آمریکا از به راهاندازی یا ورود به جنگ در خاورمیانه بر اساس دروغهایی مانند سلاحهای کشتار جمعی صدام یا استفاده بشار اسد از سلاحهای شیمیایی، صرفاً تأمین منافعی است که تصور میکند با حمله به یک کشور میتواند به دست بیاورد و اگر خود آمریکاییها بدانند هزینههای یک جنگ از منافع آن بیشتر است، قطعاً دست به آغاز چنین جنگی نخواهند زد.
به عنوان مثال، دولت جورج بوش برای حمله به عراق یک دروغ بزرگ را از خودش ساخت، چون فکر میکرد منافعی که از اشغال این کشور به دست خواهد آورد (نفت، فروش سلاح، تسلط بر یکی از همسایههای مهم ایران،…) از هزینههای جنگ در عراق بیشتر است. اکنون باید دید آیا سیاستمداران آمریکایی چه در این دولت و چه در دولتهای آینده آمریکا منافعی برای کشورشان متصور هستند که گفتن یک دروغ بزرگتر برای حمله به ایران به منظور تأمین آن منافع ارزش پرداخت هزینههای نجومی این جنگ را داشته باشد یا نه.
کف زدن تحقیرآمیز «نانسی پلوسی» رئیس مجلس نمایندگان آمریکا برای ترامپ طی سخنرانی «وضعیت کشور»؛ جنگ با ایران، هزینههای داخلی و خارجی گزافی برای رئیسجمهور آمریکا خواهد داشت (+)
برای پاسخ به این سؤال هم ناگزیر باید اقدام نظامی احتمالی آمریکا علیه ایران را با آنچه در جنگ عراق اتفاق افتاد مقایسه کرد . از آنجایی که به اذعان کارشناسان و حتی سیاستمداران هر دو حزب آمریکا و با توجه به قدرت گرفتن ایران در خاورمیانه و سنگین شدن کفه ترازوی نفوذ منطقهای به سود تهران در نتیجه سقوط صدام، جنگ عراق یک شکست بزرگ را برای آمریکا رقم زد، نمیتوان منافعی را برای واشینگتن تصور کرد که به موجب آنها کاخ سفید به این نتیجه برسد که باید در ایران وارد جنگی چندین برابر پرهزینهتر از جنگ عراق شود؛ جنگی که کارشناسان آمریکایی به شدت دولت آمریکا را از آن بر حذر داشتهاند [۸] و حتی یکی از سربازان آمریکا در عراق هم طی گزارشی در مجله «تایم» آمریکا آن را «احتمالاً خطرناکترین درگیری آمریکا از ویتنام تا کنون» توصیف میکند [۹] .
لازم به ذکر است که وقتی صحبت از هزینههای جنگ با ایران میشود، قابلاغماضترین هزینهها برای دولت آمریکا هزینههای مالی و تلفات جانی هستند. بنابراین نباید اشتباه کرد و هزینههای جنگ با ایران را در هزینههای مالی و جانی خلاصه نمود، بلکه هزینههای بزرگتر و غیرقابلتحملی که جنگ با ایران به هر دولتی در آمریکا تحمیل خواهد کرد، هزینههای سیاسی و بینالمللی هستند که در ادامه این گزارش بیشتر به آنها خواهیم پرداخت. اما اولین هزینهای که نظام آمریکا برای جنگ با ایران خواهد پرداخت، فشار افکار عمومی داخلی به خصوص پس از درس تلخی است که مردم آمریکا از جنگ با عراق درباره دروغگویی سیاستمدارانشان یاد گرفتند. به این ترتیب، شکی وجود ندارد که هزینههای هرگونه جنگی با ایران از فایدههای احتمالی آن بسیار بسیار بیشتر است و شاید بتوان گفت در گام اول، تلاش برای متقاعد کردن مردم آمریکا به جنگ با ایران مانند تلاش برای قبولاندن دوباره جنگ ویتنام به مردم این کشور غیرممکن است.
◄ منافع، نیروها و پایگاههای آمریکا در منطقه
خاورمیانه به دلایل متعددی از جمله اهمیتش در تأمین نفت دنیا در سیاست خارجی آمریکا جایگاه ویژهای دارد و تمرکز پایگاهها و نیروهای نظامی واشینگتن در این منطقه تنها یکی از شواهد اثباتکننده این واقعیت است. از سوی دیگر، بسیاری از کارشناسان نظامی دنیا متفقالقولند که ایران صاحب متنوعترین و بزرگترین زرادخانه موشکی در خاورمیانه است و میتواند از این موشکها برای هدف قرار دادن منافع آمریکا در منطقه، نیروهای نظامی این کشور در خلیج فارس و تنگه هرمز، و پایگاههای نظامی واشینگتن در کشورهای حاشیه خلیج فارس استفاده کند و قطعاً هم این کار را خواهد کرد. این یعنی در صورتی که آمریکا تصمیم بگیرد جنگی را علیه ایران آغاز کند، باید خود را برای نبرد همزمان در چندین جبهه در منطقه و از جمله درون خاک کشورهای میزبان پایگاهها و نیروهایش آماده کند. به عبارت دیگر، چنانکه بسیاری از کارشناسان آمریکایی میگویند، جنگ با ایران صرفاً منحصر به مرزهای ایران باقی نخواهد ماند، بلکه به سرعت تبدیل به یک جنگ منطقهای خواهد شد که قطعاً به نفع آمریکا و مطلقاً به نفع کشورهای دیگر خاورمیانه نخواهد بود.
آشیانه «عقاب»ها، رادارها و موشکهای ایرانی [دانلود]
حتی اگر آمریکا هم تلفات جانی و نظامی جنگ با ایران را بپذیرد، بعید است کشورهای همپیمان با واشینگتن جنگ طولانیمدت درون مرزهایشان به نیابت از کشوری را تحمل کنند که خودش هزاران کیلومتر آنطرفتر در امنیت به سر میبرد. مردم در این کشورها ممکن است به تصور اینکه آمریکا برای دفاع از آنها در کشورشان پایگاه تأسیس کرده، به این اشغالگری رضایت داده باشند، اما اگر ببینند این پایگاهها اتفاقاً جنگ را برای کشورشان به ارمغان آورده، فشار تحملناپذیری به دولتهایشان وارد خواهند کرد که طبیعتاً این دولتها را میان سرکوب شورش داخلی یا انتقال این فشار به واشینگتن مستأصل خواهد کرد. به هر حال، تحمیل هزینههای ناخواسته به متحدان منطقهای آمریکا تداوم جنگ با ایران را برای این کشور غیرممکن میکند. علاوه بر همه اینها، به خطر افتادن امنیت پایگاهها و حضور نظامی آمریکا در منطقه پیامدهای عمیقتر و بلندمدتتری هم خواهد داشت که آمریکاییها را وادار میکند فقط به کشورهایی حمله نظامی کنند که توان انتقامجویی علیه مواضع نظامی منطقهای واشینگتن را نداشته باشند؛ کشورهایی که نام ایران به لطف برنامه قدرتمند موشکی مدتها پیش از فهرست آنها خط خورده است.
پایگاه موشکی در عمق ۵۰۰ متری زمین، بخشی از قدرت نظامی ایران [دانلود]
در همینباره بخوانید:
›› نگرانی اندیشکده آمریکایی از قدرت موشکی ایران
›› ایران در تولید موشکهای بالستیک به نهایت تخصص رسیده است
›› اعراب خلیج فارس هیچ پاسخی مقابل موشکها و سپاه پاسداران ایران ندارند
◄ انزوای بینالمللی
اختلافنظر میان آمریکا و سایر کشورهای جهان به ویژه اروپا درباره جنگ با ایران انکارناپذیر است و دلایل مشخصی هم دارد که شاید مهمترینِ آنها تفاوت عمده میان تصور آمریکاییها و اروپاییها درباره آن چیزی باشد که هر دوی آنها «تهدید ایران» مینامند. در گزارش اول این مجموعه توضیح داده شد که چرا آمریکا نخواهد توانست اروپاییها را به جنگ با ایران متقاعد کند و یکی از شواهد در اینباره نیز اظهارات سرلشکر «کریس گیکا» فرمانده انگلیسی و معاون فرماندهی ائتلاف آمریکایی ضدداعش در رد ادعاهای جدید واشینگتن درباره افزایش سطح تهدیدات از جانب ایران است (جزئیات بیشتر). یکی از پیامدهای نادیده گرفتن این اختلافنظر توسط آمریکا و آغاز یک جنگ احتمالی با ایران قطعاً فاصله گرفتن هرچه بیشتر کاخ سفید از متحدان اروپاییاش خواهد بود.
نگاه «من هم بازی» ترامپ به امانوئل مکرون (راست) و آنگلا مرکل؛ نه تنها ترامپ، بلکه هر رئیسجمهوری در آمریکا در صورت حمله به ایران حتی میان متحدان خودش هم منزوی خواهد شد (+)
مطمئناً روابط دولت کنونی آمریکا با کشورهای اروپایی یک اتفاق ویژه و ناگوار در سیاست خارجی این کشور محسوب میشود، اما حتی دولتهای بعدی آمریکا نیز در صورت بهبود روابط با اروپا باز هم نخواهند توانست جنگ با ایران را به اروپاییها بقبولانند و صرفنظر از تیرگی روابط سیاسی میان دو طرف، مسئله مهمتر این است که آمریکاییها بدون حمایت نظامی متحدانشان قطعاً در جنگ با ایران موفق نخواهد بود. علاوه بر این، یک پیامد مهم همراه نشدن اروپاییها با آمریکا در حمله نظامی به ایران میتواند تضعیف ناتو باشد. طبق یکی از مهمترین قوانین پیمان ناتو، حمله به یکی از اعضای این پیمان نظامی به منزله حمله به تمامی اعضا تلقی میشود. این قانون تا کنون فقط یک بار پس از حوادث ۱۱ سپتامبر اجرا شده است، اما اگر آمریکا به عنوان مهمترین عضو ناتو بار دیگر اعضای دیگر این معاهده را سر دوراهی ورود به یک جنگ کاملاً نامشروع یا تخطی از یک قانون مهم ناتو قرار دهد و این اعضا گزینه دوم را انتخاب کنند، آنوقت وزن پیمان آتلانتیک شمالی به کل زیر سؤال خواهد رفت. آنچه که مسلم است این است که اروپاییها به طور کلی تمایلی به رفتن درون چاه جنگ با طناب آمریکا ندارند و تجربه آنها از این اشتباه در عراق و جاهای دیگر مانع از جستن آنها به ماجراجویی بسیار بزرگتری در ایران خواهد شد. بخشی از دلایل این واقعیت به پیامدهای جنگ در خاورمیانه برای خود کشورهای اروپایی برمیگردد که در ادامه همین گزارش توضیح داده شدهاند.
◄ تشدید تنفر ایرانیها از آمریکا
بر کسی پوشیده نیست که تاریخ دهها ساله روابط ایران و آمریکا، از کودتای سال ۱۳۳۲ تا پشتیبانی واشینگتن از صدام در جنگ تحمیلی، و تحریمهای ظالمانه طی چهار دهه اخیر علیه جمهوری اسلامی و ملت ایران ذرهای علاقه به آمریکا در دل ایرانیها به جای نگذاشته است. با این وجود، نمیتوان انکار کرد که دستگاه قدرتمند تبلیغاتی آمریکا متأسفانه بخش ناچیزی از افکار عمومی و بسیار خطرناکتر از آن، قشر کوچکی از خواص در ایران را تحت تأثیر قرار داده و فریفته است. اقدام مستقیم نظامی میتواند هرگونه ابهام احتمالی درباره دشمنی آمریکا با ایران را در ذهنها از بین ببرد. ممکن است از دید ایرانیها این مسئله یک پیامد بیاهمیت به نظر بیاید، چراکه وقتی صحبت از جنگ میشود، دیگر اهمیتی ندارد اگر ملتی که جنگ به آن تحمیل شده از مهاجم متنفر شوند. با این حال، دیدگاه آمریکاییها نسبت به این مسئله پیچیدهتر است.
آمریکا در صورت اقدام نظامی علیه تهران در چشم ملت ایران باز هم منفورتر خواهد شد (+)
درون نظام آمریکا قطعاً اختلافنظری درباره لزوم مقابله با ایران وجود ندارد، اما نظرات درباره شیوه انجام این کار متفاوت است. تشدید تنفر ایرانیها از آمریکا در نتیجه جنگ نظامی برای طرفداران بیچونوچرای جنگ در آمریکا ممکن است اهمیتی نداشته باشد، اما برای قشر دیگری در نظام این کشور که طی سالهای گذشته به دنبال نفوذ در داخل جامعه و حکومت ایران بودهاند، فوقالعاده مهم است. این افراد سرمایههای هنگفت مالی و انسانی را صرف نفوذ فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در ایران کردهاند تا بلکه بتوانند محاسبات مقامات ایرانی را تحت تأثیر قرار دهند. هرگونه اقدام نظامی علیه جمهوری اسلامی، در هر مقیاسی، نه تنها چشم افراد اندکی را باز خواهد کرد که ممکن است دچار توهم «خیرخواهی آمریکا» شده باشند، بلکه سیاستمداران فریفته واشینگتن را نیز که تنها امید کاخ سفید برای نفوذ و فروپاشی جمهوری اسلامی از درون هستند، برای همیشه رسوا میکند و تأثیر تبلیغات دروغین آمریکا به بهانههایی مانند «حقوق بشر» و «دموکراسی» و «صلحطلبی» را برای همیشه یا دستکم تا چندین نسل در ایران خنثی خواهد کرد.
اقدام نظامی علیه ایران چه پیامدهایی برای خاورمیانه خواهد داشت؟
علاوه بر پایگاهها و نیروهای واشینگتن در منطقه، متحدان مهم واشینگتن در خاورمیانه و حتی سایر کشورهای این منطقه نیز از یک درگیری نظامیِ به مراتب گستردهتر از عراق آسیب خواهند دید. از میان متحدان آمریکا، رژیم صهیونیستی و از دید کشورهای دیگر منطقه خطر تشدید تروریسم و بحرانهای دیگر خاورمیانه از اصلیترین پیامدهای جنگ با ایران برای این منطقه هستند. در اینجا توضیحات بیشتری درباره این دو پیامد آمده است:
◄ سرنوشت رژیم صهیونیستی
شاید بتوان سرنوشت رژیم صهیونیستی را، با فاصله زیاد از دیگر پیامدها، مهمترین ترمز مقابل تصمیم احتمالی واشینگتن به اقدام نظامی علیه ایران دانست. اگر یک درگیری نظامی علیه ایران شروع شود، تهران میتواند هم به شکل مستقیم و هم با کمک نیروهای نیابتی و متحدان خود به رژیم صهیونیستی حمله کند. در این صورت بعید نیست که در کمتر از یک هفته (با ارفاق) این رژیم برای همیشه نابود شود. برخی به اشتباه تصور میکنند منظور از نابودی اسرائیل، از بین بردن تمام امکانات نظامی و کشتن تکتک ساکنان فلسطین اشغالی است، در حالی که واقعیت بسیار متفاوت است. اصلیترین هدف سرکردگان رژیم صهیونیستی ایجاد توهم «امنیت» در سرزمینهای اشغالی با هدف متقاعد کردن شهرکنشینان به ماندن در بهاصطلاح «کشور یهود» است. نتانیاهو یکی از مهمترین دلایل روی قدرت ماندنش را استفاده از نیروی سخت نظامی برای برقراری امنیت در فلسطین اشغالی تلقی میکند، اما پاشنه آشیل رژیم صهیونیستی هم دقیقاً همینجاست.
تصویر منتسب به بقایای یک اف-۱۶ اسرائیلی که هدف موشکهای سوری قرار گرفت؛ متحدان و نیروهای نیابتی ایران قادر به هدف قرار دادن رژیم صهیونیستی در صورت بروز هر گونه درگیری نظامی هستند (+)
در همینباره بخوانید:
برای نابودی اسرائیل نیازی به یک عملیات گسترده یا چند ماهه نیست، بلکه کافی است فلسطین اشغالی طی چند روز (مثلاً یک هفته) به طور مداوم موشکباران شود، حتی بدون آنکه یک نفر در این حملات کشته شود. ساکنان اراضی اشغالی به محض آنکه بفهمند اسرائیل دستکم در کوتاهمدت روی امنیت را نخواهد دید، روند مهاجرت معکوس از فلسطین را تسریع و تشدید خواهند کرد و این یعنی تبدیل آرمان «کشور یهود» به «کشوری بدون ملت». نه تنها سرکردگان رژیم صهیونیستی بلکه آمریکاییها هم این مسئله را به خوبی میدانند و برای نگرانی در اینباره دلیل کم ندارند. نتانیاهو شخصاً بارها و بارها بزرگترین تهدید مقابل رژیم تحت سرکردگیاش را ایران توصیف کرده است. قطعاً بخشی از این تهدیدنمایی جنبه تبلیغاتی دارد، اما بخش بزرگی از ترس سران رژیم صهیونیستی از ایران بهدرستی ریشه در «تهدید موجودیتی»ای دارد که از جانب ایران و متحدان و نیروهای نیابتی تهران در منطقه متوجه این رژیم است. این تهدید برای عملی شدن نیاز به یک جرقه کوچک دارد و از ترس همین جرقه است که نتانیاهو از بروز جنگ میان ایران و آمریکا به شدت وحشت دارد و به اعضای کابینهاش گفته است که تلآویو تحت هیچ شرایطی نباید وارد تنشهای اخیر در خاورمیانه شود [۱۰] .
نتانیاهو: «میخواهید سه تهدید بزرگ علیه اسرائیل را بشناسید؟ ایران، ایران، ایران» (انگلیسی) [دانلود]
در همینباره بخوانید:
›› اعتراف مقام سابق رژیم صهیونیستی: جمهوری اسلامی دشمن شکستناپذیر اسرائیل است
›› گزارش اندیشکده اسرائیلی: فراتر از اسرائیل هم در تیررس موشکهای ایران است
ذکر چند نکته دیگر در اینباره ضرورت دارد. اولاً نابودی رژیم صهیونیستی را میتوان پیامدی برای نظام آمریکا هم دانست، چراکه با این اتفاق، واشینگتن مهمترین متحد منطقهای خود (با فاصله از سایر متحدانش) را از دست خواهد داد. دوماً با توجه به اقدامات خصمانه رژیم صهیونیستی علیه ایران (استاکسنت، ترور دانشمندان هستهای، حمله به منافع تهران در سوریه، …) و نقش سرکردگان این رژیم در به راه افتادن هر جنگی میان تهران و واشینگتن، جمهوری اسلامی نیازی به توجیه انتقامجویی از آمریکاییها در خاک فلسطین اشغالی نخواهد داشت. با این حال، عامل بازدارنده مقابل این اقدام ایران ممکن است قوانین بینالمللی ناظر بر درگیری نظامی دو طرف متخاصم باشد که این قوانین هم از نظر آمریکاییها دلیلی برای خوشبینی نیست. واشینگتن معتقد است که ایران یک «حکومت انقلابی» (به تعبیر آمریکا بیاعتنا به قوانین متعارف بینالمللی) است که اگر مورد حمله قرار بگیرد، خود را مقید به اصول و قواعد جنگ دوجانبه نخواهد دانست. مهم نیست که این اعتقاد واشینگتن صحت دارد یا ندارد، مهم این است که کاخ سفید همواره این ترس را در دل خواهد داشت. به علاوه، حتی اگر ایران تصمیم نگیرد خودش مستقیماً به رژیم صهیونیستی حمله کند، متحدان و نیروهای نیابتی بیشماری دارد که همین الآن برای آخرین جنگ با این رژیم و آغازِ پایان اسرائیل لحظهشماری میکنند.
«ایران بیوقفه در حال افزایش برد موشکهایش است»؛ نتانیاهو از هرگونه درگیری نظامی با ایران به شدت هراس دارد (+)
سوماً تأکید میشود که حتی اگر جنگ با ایران هیچ پیامد دیگری جز نابودی رژیم صهیونیستی هم نداشته باشد، باز هم همین یک پیامد کافی است تا آمریکاییها هرگز به فکر حمله به ایران نیفتند؛ دستکم تا زمانی که رژیم صهیونیستی در تیررس موشکها و نیروهای نیابتی ایران قرار دارد. شاید پمپئو به دلایل اعتقادی و مذهبی به دنبال مقابله با تهران به خاطر دشمنی جمهوری اسلامی با رژیم صهیونیستی باشد [۱۱] و درباره اینکه آیا خداوند ترامپ را برای دفاع از رژیم صهیونیستی مقابل ایران فرستاده است، بگوید: «من باور دارم که دست خداوند اینجا در کار است[۱۲] »، اما ایرانستیزهای دیگر مانند بولتون به دلایل سیاسی و تلقیشان از امنیت ملی آمریکاست که هیچگاه مقدمات نابودی رژیم صهیونیستی را به دست خود فراهم نخواهند کرد.
پمپئو (دوم از چپ) بر اساس اعتقادات دینی خود معتقد است خداوند ترامپ را برای دفاع از اسرائیل مقابل ایران فرستاده است (+)
◄ تنشهای منطقهای و تهدید تروریسم
ناظران بینالمللی، تحلیلگران و البته مقامات دولت آمریکا به خوبی مطلعند که جنگ عراق بازی با آتش بود و چنانکه بسیاری از کارشناسان میگویند [۱۳] ، شکلگیری داعش نتیجه تعمدی جنگ عراق بود [۱۴] . آمریکاییها خودشان مبدع داعش هستند. آنها بودند که در زندانهای خود در عراق «ابوبکر البغدادی [۱۵] » را تربیت کردند، تا جایی که ترامپ اوباما را «بنیانگذار داعش» توصیف کرده است [۱۶] . اما مهمتر از آمریکاییها که هزاران کیلومتر با بحرانهای خاورمیانه فاصله دارند، کشورهای منطقه هستند که به خوبی میدانند در صورت بروز جنگی دیگر در خاورمیانه (آن هم علیه ایران) چه بحرانهایی دامنگیر آنها و منطقه خواهد شد.
آتش فتنه داعش به لطف ایران و متحدانش در خاورمیانه خاموش شد، اما یک جنگ دیگر در منطقه میتواند فتنه بزرگترین را به وجود بیاورد (+)
با توجه به بحرانی که داعش برای کشورهای خاورمیانه به وجود آورد، این کشورها میدانند جنگ با ایران موجب بحرانی بسیار بزرگتر خواهد شد و بنابراین تن به این جنگ نخواهند داد. چنین جنگی قطعاً روابط میان کشورهای مختلف خاورمیانه را دچار تنش خواهد کرد و موجب میشود موج جدیدی از تروریسم از دل این بحرانها بیرون بیاید. در بیان ساده باید گفت به راه افتادن جنگ علیه ایران یعنی به راه افتادن یک جنگ منطقهای که چندین کشور در آن فرو خواهند رفت: از عربستان و امارات مقابل انصارالله گرفته تا رژیم بحرین مقابل مردمش و از رژیم صهیونیستی مقابل حزبالله و حماس گرفته تا کشورهای دیگری که آمریکا در آنها پایگاه نظامی دارد مقابل ایران.
اگر جنگی به ایران تحمیل شود برای دنیا چه اتفاقی خواهد افتاد؟
فقط ایران و آمریکا یا حتی منطقه خاورمیانه نیستند که تحت تأثیر اقدام نظامی علیه تهران قرار خواهند گرفت، بلکه پسلرزههای چنین اتفاقی را تمام دنیا لمس خواهد کرد. شکی نیست که اولین ضربهای که دنیا از تحمیل جنگ به ایران خواهد خورد، متشنج شدن بازار نفت به دلیل وابستگی آن به خاورمیانه است، اما تمام ماجرا این نیست. تحمیل جنگ به ایران پیامدهای گستردهای برای دنیا خواهد داشت که برخی از مهمترینِ آنها از این قرارند:
◄ بازار نفت
دولت آمریکا هم مانند تمام دنیا اذعان دارد که تنگه هرمز مهمترین گلوگاه ترانزیتی در تمام دنیاست [۱۷] . حدود ۲۰ درصد از محمولههای نفتی تمام دنیا (یا ۳۵ درصد از حملونقل دریایی نفت [۱۸] ) به علاوه یکسوم از گاز طبیعی مایع دنیا از این تنگه عبور میکند [۱۹] . با توجه به تهدیدهای مکرر ایران به بستن این تنگه در صورت اقدام نظامی علیه این کشور از یک سو و حضور گسترده نیروهای نظامی آمریکا داخل و اطراف این تنگه از سوی دیگر، بدیهی است که این منطقه یکی از میدانهای جنگ احتمالی میان دو طرف خواهد بود و با شلیک اولین تیر، امنیت عبور و مرور نفتکشها در خلیج فارس و تنگه هرمز از بین خواهد رفت و این یعنی رگ حیاتی انرژی دنیا در صورت تحمیل جنگ به ایران قطع خواهد شد.
تنگه هرمز آبراهی حیاتی برای انرژی دنیاست که ایران به طور کامل بر آن احاطه نظامی دارد (+)
جنگ با ایران، حتی فاز اول یعنی حمله نظامی برای سرنگون کردن حکومت، طولانی خواهد بود و پروندهاش نمیتواند مثلاً طی دو هفته یا حتی دو ماه بسته شود. [در گزارش پیوست این مجموعه در اینباره بیشتر توضیح خواهیم داد]. آنچه قابلپیشبینی است آن است که در این مدت بازار نفت دچار نوسانها و تلاطمهای غیرقابلپیشبینیای خواهد شد که یک بحران بینالمللی را ایجاد میکند. قطعاً بحران در بازار نفت به نفع هیچ کشوری نیست (شاید به استثنای تولیدکنندگان نفت که ایران هم یکی از آنهاست) و موجب فشار رقبای آمریکا از جمله چین و متحدان این کشور، به ویژه مصرفکنندگان بزرگ نفت در اروپا، به واشینگتن میشود که تداوم جنگ با ایران را بینهایت دشوار و بلکه ناممکن میکند.
◄ بحران پناهندگان
تجربه نشان داده است که جنگهای خاورمیانه، از جنگ عراق با ایران گرفته تا درگیریهای رژیم صهیونیستی با فلسطین و لبنان، و از حمله آمریکا به افغانستان و عراق گرفته تا تسلط داعش بر بخشهایی از عراق و سوریه، همیشه با به راه افتادن سیلی از پناهندگان همراه بوده است. اقدام نظامی علیه ایران هم نه تنها مسلماً از این قاعده مستثنی نخواهد بود، بلکه احتمالاً ابعاد جدیدی به این بحران خواهد داد، چراکه چنانکه گفته شد این جنگ به مرزهای ایران محدود باقی نخواهد ماند و به کشورهای متعددی در خاورمیانه کشیده خواهد شد. برای مقایسه، طبق آمار سال ۲۰۱۶ در جنگ سوریه بیش از ۱۳/۵ میلیون نفر از جمعیت ۲۲ میلیون نفری این کشور (یعنی بیش از ۳۱ درصد از کل جمعیت) نیازمند کمک بودهاند که از این تعداد بیش از ۶ میلیون نفر در داخل سوریه آواره و بیش از ۵ میلیون نفر نیز به کشورهای دیگر پناهنده شدهاند. از این ۵ میلیون نفر بیش از ۳/۵ میلیون نفر به ترکیه فرار کردهاند و چیزی حدود ۱ میلیون نفر نیز به کشورهای اروپایی گریختهاند [۲۰] .
بحران پناهندگان طی سالهای اخیر به یکی از وخیمترین بحرانهای بینالمللی تبدیل شده است (+)
جنگ احتمالی با ایران ابعاد بسیار بزرگتری خواهد داشت و شمار افرادی که در نتیجه چنین جنگی به جمعیت پناهندگان افزوده خواهند شد قطعاً بسیار زیاد است. بدون شک کشورهای اروپایی در حال حاضر چنان با بحران مهاجران و پناهندگان مواجه هستند که حتی تلنگر کوچکی به این بحران میتواند پیامدهای بزرگی برای آنها به دنبال داشته باشد. با این حال، مقصد سیل بعدی پناهندگان تنها کشورهای اروپایی نخواهند بود، بلکه کشورهای دیگری مانند ترکیه نیز که در همسایگی کشورهای بحرانزده قرار دارند و پیشاپیش به مرز اشباع رسیدهاند، باز هم وادار به میزبانی از پناهندگان بیشماری خواهند شد. ناگفته پیداست که تشدید بحران پناهندگان به تشدید بحرانهای اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی در مناطق مستعد مهاجرپذیری منتهی خواهد شد.
◄ اشاعه هستهای
شاید بتوان این مورد را مهمترین پیامد جهانی جنگ با ایران دانست، اما از آنجایی اشاعه هستهای به نسبت دو پیامد قبلی بلندمدتتر است، اینجا آن را آخر از همه مطرح میکنیم. با این وجود، نباید تصور کرد که این پیامد دور از انتظار است. یکی از اهداف سیاست خارجی و نظامی آمریکا، جلوگیری از اشاعه هستهای است؛ نه به خاطر خطری که سلاحهای هستهای برای بشریت دارند، بلکه به خاطر ترس آمریکاییها از دستیابی کشورهای دیگر به قدرت «بازدارندگی هستهای». [توضیحات بیشتر درباره بازدارندگی هستهای را در قسمت دوم همین مجموعه گزارش از اینجا بخوانید.] جامعه بینالمللی تقریباً متفقالقول است که دعوای کنونی ایران و آمریکا بر سر سلاحهای هستهای است (اگرچه این تلقی مطلقاً اشتباه است)، بنابراین هرگونه اقدام نظامی علیه ایران توسط آمریکا موج جدیدی از اشاعه هستهای را در منطقه و بلکه تمام دنیا به راه خواهد انداخت، چراکه کشورهای فاقد سلاح هستهای به این نتیجه خواهند رسید که «ایران به خاطر نداشتن سلاح هستهای بود که مورد حمله آمریکا قرار گرفت.» برای درک بهتر این مسئله، یادآوری بخشی از اتفاقات مهم سالهای اخیر که در محاسبات کشورهای منطقه و جهان جایگاه ویژهای دارد، در اینجا ناگزیر است.
اشاعه هستهای انحصار «بازدارندگی هستهای» در دست کشورهای اتمی، از جمله آمریکا، را به خطر خواهد انداخت (+)
دشمنان و رقبای آمریکا طبیعتاً انگیزه کافی برای دستیابی به سلاح هستهای را دارند، اما هرگونه اقدام نظامی آمریکا علیه ایران به طور خاص گام دیگری توسط خود واشینگتن در مسیر خطرناک اشاعه هستهای به دست حتی متحدان این کشور خواهد بود. متحدان آمریکا از ماجرای حمله این کشور به عراق و سرنگونی صدام و سپس ماجرای حمله به لیبی و براندازی معمر قذافی درسهای بزرگی گرفتند. صدام سالها متحد مهم آمریکا در خاورمیانه به شمار میرفت و از جمله در جنگ با ایران از حمایت مطلق آمریکاییها برخوردار بود. با این وجود، وقتی میان او و واشینگتن اختلاف به وجود آمد، آمریکاییها علاوه بر اشغال کشورش و سرنگونی حکومتش، خود او را مثل کِرم از سوراخی در زمین بیرون کشیدند و برای اعدام به دست مخالفان سپردند. متحدان کاخ سفید اینجا اولین درس را گرفتند: «اتحاد با آمریکا دائمی نخواهد بود و وقتی سقوط کند، متحدان آمریکا هم سقوط خواهند کرد.»
چند سال بعد، میانه آمریکا با قذافی شکراب شد و دیکتاتور لیبی هم با حمله نیروهای ناتو و در رأس آنها آمریکا به کشورش به شکلی مفتضحانه سرنگون شد و نیروهای مخالفش او را مانند لجن از درون یک چاه فاضلاب پیدا کردند. قذافی بلافاصله به شکل نامعلومی کشته شد. درسی که متحدان آمریکا از سرنگون شدن قذافی گرفتند، بسیار بزرگتر بود. قذافی از ابتدای رسیدنش به قدرت در سال ۱۹۶۹ تا سال ۲۰۰۳ به دنبال دستیابی به سلاح هستهای بود تا به اهرم تعادلی مقابل سلاحهای هستهای رژیم صهیونیستی دست پیدا کند [۲۱] . با این حال، سال ۲۰۰۳ به شکل داوطلبانه برنامه هستهای نظامی خود را متوقف کرد و هشت سال بعد، با نهایت خفت و ذلت به شکلی که در فیلمهای دستگیریاش دیده میشود، تحقیر شد [۲۲] . بسیاری از متحدان آمریکا در محاسبات خود یک معادله جدید اضافه کردند: نداشتن سلاح هستهای = خطر حمله آمریکا.
فیلمی که به نظر میآید آخرین لحظات عمر معمر قذافی و التماسهایش پیش از کشته شدن را نشان میدهد [دانلود]
اینها یعنی چه دشمنان و چه متحدان آمریکا اکنون به خوبی میدانند که تنها اهرم مؤثر بازدارندگی مقابل آمریکا برخورداری از سلاح هستهای است. اگر ایران هم بدون سلاح هستهای مورد حمله آمریکا قرار بگیرد، نه تنها این عقیده تقویت خواهد شد، بلکه شلیک اولین تیر به سمت ایران به معنای شلیک آغاز رقابت گسترده برای دستیابی به سلاح هستهای در تمام دنیا هم خواهد بود. هیچ کشوری در دنیا از اشاعه هستهای سود نخواهد برد، اما مطمئناً آمریکاییها در این میان بیشترین ترس را از مسلح شدن کشورهای دیگر، به خصوص دشمنانشان، به سلاحهای هستهای دارند.
آنچه خواندید، بخشی از پیامدهای مهم جنگ با ایران برای دولت ترامپ، نظام آمریکا، منطقه خاورمیانه و کل جهان بود. اگرچه ممکن است گزارش فوق به نظرتان کمی طولانی بیاید، اما میتوانید مطمئن باشید کارشناسان و تحلیلگران دولت آمریکا در این خصوص دهها برابر بیشتر به مقامات ارشد خود گزارش دادهاند و به همین دلیل هم هست که جنگی میان ایران و آمریکا رخ نخواهد داد.
گزارش فوق قسمت سوم از یک مجموعه گزارش بود که قسمت اول آن به موضوع آماده نبودن مقدمات حمله نظامی آمریکا به ایران پرداخته است. قسمت اول این مجموعه را میتوانید از اینجا بخوانید. قسمت دوم این مجموعه سناریوهای احتمالی درگیری نظامی میان ایران و آمریکا را بررسی و احتمال وقوع آنها را رد کرد که این گزارش را میتوانید از اینجا بخوانید. یک گزارش پیوست به این مجموعه نیز طی روزهای آینده در مشرق منتشر خواهد شد که موضوع آن پاسخ به برخی سؤالات باقیمانده و توضیح درباره قدرت نظامی ایران و تفاوتهای جنگ احتمالی میان واشینگتن و تهران با جنگهای متعارف دیگر است.
[۱] Rally ’round the flag effect Link
[۲] Anatomy of a Rally Effect: George W. Bush and the War on Terrorism Link
[۳] Presidential Approval Ratings — George W. Bush Link
[۶] ۱۰ wild claims about Trump’s White House from the upcoming book ‘Fire and Fury’ Link
[۷] Donald Trump Didn’t Want to Be President Link
[۸] No Easy War Here: Why America Isn’t Invading Iran Anytime Soon Link
[۹] Congress Must Stop Trump From Blundering Into America’s Most Dangerous War in Decades Link
[۱۰] Netanyahu wary of being dragged into U.S.-Iran escalation Link
[۱۱] ۹ questions about the scary US-Iran standoff you were too embarrassed to ask Link
[۱۲] The Rapture and the Real World: Mike Pompeo Blends Beliefs and Policy Link
[۱۳] Twenty-six Things About the Islamic State (ISIS-ISIL-Daesh) that Obama (and Trump) Do Not Want You to Know About Link
[۱۴] How the Islamic State evolved in an American prison Link
[۱۵] Abu Bakr al-Baghdadi Link
[۱۶] Trump called Obama the ‘founder of ISIS,’ why would he make the same mistake?: Marc Thiessen Link
[۱۷] The Strait of Hormuz is the world’s most important oil transit chokepoint Link
[۱۹] ۲ oil tankers were damaged in possible attacks in the Gulf of Oman Link
[۲۰] Refugees of the Syrian Civil War Link
[۲۱] Libya and weapons of mass destruction Link
[۲۲] Chronology of Libya’s Disarmament and Relations with the United States Link
آمریکا نه با بمب اتم، نه با جنگ تمامعیار و نه با حمله محدود نخواهد توانست ایران را شکست بدهد؛ اما این تمام ماجرا نیست. اگر آمریکاییها جنگ را شروع کنند، ایرانیها هستند که آن را تمام میکنند.
سرویس جهان مشرق – موضوع جنگ میان ایران و آمریکا چند هفتهای است که دوباره نقل محافل رسانهای شده است. صرفنظر از خروج آمریکا از برجام در ماه می سال ۲۰۱۸ و بازگشت تحریمها علیه ایران و اقدام بیسابقه ترامپ در تروریست اعلام کردن سپاه پاسداران (جزئیات بیشتر در اینجا و اینجا)، فصل تازه تنشها میان دو کشور از آنجا شروع شد که جان بولتون، مشاور امنیت ملی ترامپ، و مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا، در یک نمایش تبلیغاتی ایران را به «افزایش سطح تهدیدات» در خاورمیانه متهم کردند. سپس بولتون خبر تسریع در اعزام ناو هواپیمابر «یواساس آبراهام لینکن» به سوی خلیج فارس را به گونهای مخابره کرد که گویی این ناو آمریکایی که طبق یک برنامه کاملاً روتین عازم خاورمیانه میشد، برای مقابله با «تهدیدات ایران» قرار است در خلیج فارس مستقر شود [۱] .
بر خلاف غوغای تبلیغاتی درباره اعزام «آبراهام لینکن» به خلیج فارس، اتفاقاً این اقدام یعنی آمریکا قصد جنگ ندارد [جزئیات بیشتر] (+)
در همینباره بخوانید:
›› «سگ هار» سیاست خارجی ترامپ کیست؟
› پس از تحریم سپاه نیروهای آمریکایی روی آرامش را نخواهند دید
›› «اعلام جنگ آمریکا علیه ایران»؛ تحریم سپاه یعنی کشته شدن نیروهای آمریکایی در خاورمیانه
البته حرکت این ناو با تأخیر همراه شده و تا الآن که این گزارش نوشته میشود، هنوز آبراهام لینکن از تنگه هرمز عبور نکرده است. چنانکه آسوشیتدپرس مینویسد، احتمالاً این تأخیر برای آرام شدن اوضاع و با توجه به این مسئله صورت گرفته است که نیروی دریایی ایران معمولاً شناورهای آمریکایی را در تنگه هرمز تعقیب میکند و گاهاً بسیار به آنها نزدیک میشود [۲] . به عبارت دیگر، به نظر میرسد ناوگروه آمریکایی که میگویند برای «مهار تهدید ایران» به سوی خلیج فارس عازم شده، خودش از ترس این تهدید هنوز به این خلیج وارد نشده است. مقامات آمریکایی نیز به نوبه خود طی روزهای گذشته برای تنشزدایی تلاش و از مواضع تهدیدآمیز خود عقبنشینی کردهاند. از جمله، مایک پمپئو و «پاتریک شاناهان» وزیر دفاع موقت ترامپ، اخیراً تأکید کردهاند که تحرکات نظامی آمریکا در خاورمیانه و خلیج فارس با هدف جنگ با ایران نیست، بلکه صرفاً برای بازدارندگی مقابل اقدام احتمالی ایران است [۳] .
«خواهان تشدید تنش با ایران نیستیم»؛ اظهارات شاناهان و پمپئو پس از نشست با اعضای کنگره آمریکا [دانلود]
در همینباره بخوانید:
›› اعزام ناو هواپیمابر به خلیج فارس؛ برنامه ۳۰ ساله آمریکا برای ترساندن ایران
›› عقبنشینی سعودی همزمان با ترامپ از داعیه جنگ با ایران: تاکتیکی یا راهبردی؟
اگرچه حوادث مشکوک دیگری در منطقه نظیر حمله به چهار نفتکش در بندر «فجیره» امارات و سقوط یک راکت در نزدیکی سفارت آمریکا در منطقه سبز بغداد موجب شد تا بسیاری از کارشناسان احتمال بروز جنگ میان ایران و آمریکا را بالا بدانند، اما ترامپ همچنان بر موضع قبلی خود یعنی بیمیلی به ورود به یک جنگ پرهزینه دیگر به خصوص در خاورمیانه پافشاری میکند و بارها اعلام کرده که خواستار جنگ با ایران نیست. این در حالی است که حتی پیش از آغاز رسمی دوران ریاستجمهوری ترامپ هم با توجه به مواضع خصمانه او علیه جمهوری اسلامی برخی اندیشکدههای آمریکایی سناریوهای مختلف یک جنگ احتمالی میان ایران و آمریکا را شبیهسازی و تحلیل کرده بودند (جزئیات بیشتر).
رئیسجمهور آمریکا به پاتریک شاناهان (راست) وزیر دفاع موقت خود تأکید کرده که به دنبال جنگ با ایران نیست (+)
در همینباره بخوانید:
›› پیشبینی رویارویی نظامی آمریکا با ایران در دوره ترامپ
›› پشت پرده انفجار نفتکشها چیست؟ / آیا الفجیره نسخه اماراتی ۱۱ سپتامبر است؟
برای درک بهتر ابعاد جنگ روانی رسانهای درباره احتمال درگیری نظامی میان ایران و آمریکا جالب است بدانید «آمدنیوز» در اقدامی مستأصلانه و مفتضحانه برای القای ترس در دل مخاطبان خود، پیش از انتشار مصاحبه اخیر ترامپ با فاکسنیوز، خبر انتشار قریبالوقوع این مصاحبه را اینگونه منتشر کرد: «تا ساعاتی دیگر پرزیدنت ترامپ در فاکسنیوز؛ آیا فرمان حمله به رژیم ایران صادر خواهد شد؟ [۴] » این در حالی بود که مصاحبه ترامپ با فاکسنیوز اصلاً چند روز قبل ضبط شده بود و وقتی منتشر شد، ترامپ در آن یک بار دیگر تأکید کرده بود اهل رفتن به جنگ نظامی با هیچ کشوری نیست.
البته احتمالاً تقصیر آمدنیوز هم نبود، چون ترامپ برای مهم جلوه دادن مصاحبهاش و تشویق مردم به تماشای این مصاحبه ننوشته بود این مصاحبه «قرار است منتشر شود»، بلکه نوشته بود «قرار است انجام شود.» در عین حال، به نظر میرسد آمدنیوز مخاطبان خود را بیعقل فرض میکند، چون انتظار دارد آنها باور کنند که رئیسجمهور آمریکا در مصاحبه با خبرنگار شبکه فاکسنیوز با ایران اعلام جنگ خواهد کرد.
هوچیگری آمدنیوز با اشاره به توئیت ترامپ درباره انتشار مصاحبهاش با فاکسنیوز؛ نمونهای از جنگ روانی با استفاده از ترس از جنگ نظامی (+)
مشرق قصد دارد برای موشکافی توهم احتمال بروز جنگ میان ایران و آمریکا، طی یک مجموعه گزارش به بررسی شروط لازم و کافی برای آغاز جنگ، سناریوهای احتمالی جنگ میان دو کشور، و پیامدهای حمله احتمالی به ایران برای دولت ترامپ و نظام آمریکا بپردازد. در قسمت اول این مجموعه گزارش به طور مفصل پیشزمینههای لازم برای آغاز جنگ میان ایران و آمریکا مطرح و نشان داده شد که شرایط آغاز جنگ از سوی آمریکاییها در حال حاضر مهیا نیست و احتمالاً هرگز هم مهیا نخواهد شد. این گزارش را میتوانید از اینجا بخوانید. قسمت سوم و آخر این سهگانه نیز طی روزهای آینده در مشرق منتشر خواهد شد.
آنچه در ادامه میآید، قسمت دوم از این گزارشهاست که سناریوهای احتمالی چگونگی جنگ میان ایران و آمریکا را معرفی خواهد کرد.
در قسمت قبلی این مجموعه گزارش دیدیم که هیچیک از مقدمات لازم برای توجیه اقدام نظامی آمریکا علیه ایران در حال حاضر فراهم نیست و اگر آمریکا تصمیم به جنگ بگیرد، حتی متحدانش هم به حمایت از این کشور نخواهند آمد. به عنوان مثال، ادعای اخیر آمریکاییها درباره وجود اطلاعاتی که نشان میدهد یک تهدید فوری و فوقالعاده از جانب ایران متوجه آمریکا و متحدانش است، اخیراً تحتالشعاع اظهارات «کریس گیکا» مقام ارشد نظامی انگلیس و معاون فرمانده ائتلاف ضدداعش در عراق قرار گرفت که ضمن انکار وجود یک تهدید خارقالعاده از جانب ایران [۵] گفته است هیچ نشانهای مبنی بر «افزایش تهدید نیروهای تحت حمایت ایران» در سوریه و عراق نیز وجود ندارد [۶] . به علاوه، روزنامه آمریکایی نیویورکتایمز در گزارشی از قول مقامات سابق آمریکا و اروپا مینویسد کشورهای اروپایی علناً در مورد جنگ با ایران به آمریکا فهماندهاند: «ما که نیستیم [۷] .»
متحدان اروپایی ترامپ تلویحاً به او گفتهاند که در جنگ با ایران نباید روی آنها حساب باز کند (+)
با این وجود، چنانکه در قسمت قبلی این مجموعه گزارش نیز گفته شد، در اینجا میخواهیم پروپاگاندای تکراری «ترس از جنگ با آمریکا» را یک بار برای همیشه خنثی کنیم؛ بنابراین «فرض میکنیم» آمریکا توسط رئیسجمهوری دیوانه اداره میشود («فرض میکنیم») و این رئیسجمهور اصلاً نیازی به توجیه جنگ با ایران نمیبیند. یا فرض کنیم ترامپ هم مانند رئیسجمهور جمهوریخواه قبلی آمریکا که بر اساس یک دروغ به عراق حمله کرد، بخواهد بر اساس یک دروغ ساختگی دیگر یا با اجرای یک عملیات دروغین دیگر در ابعاد ۱۱ سپتامبر به ایران حمله کند. یا فرض کنیم یک روز ایران تحت فشار تحریمهای نفتی بالأخره تصمیم بگیرد تهدید خود به بستن تنگه هرمز را عملی کند و واشینگتن به همین بهانه جرقه آغاز جنگ را بزند. به هر شکل، تصور کنیم همین امروز آمریکاییها تصمیم گرفتهاند حمله نظامی به ایران را آغاز کنند. در این صورت یک سؤال بلافاصله مطرح میشود: حمله به ایران چگونه و در چه سطحی باید انجام شود؟ در این گزارش سناریوهای مختلف اقدام نظامی احتمالی آمریکا علیه ایران را تشریح میکنیم.
سناریوی اول: حمله هستهای آمریکا و «پودر شدن» ایران!
پیشپاافتادهترین سناریویی که متأسفانه در ذهن عامه مردم از جنگ با آمریکا شکل گرفته است، اتفاقاً سناریویی است که امکان وقوع آن مطلقاً صفر است: بمباران هستهای ایران و با خاک یکسان کردن تمام کشور یا مثلاً یک شهر مثل تهران! این سناریو از آنجایی که نامحتمل است، ارزش بررسی زیادی را ندارد، اما در این گزارش بنا به برخی دلایل نمیخواهیم به همین سادگی از کنار آن عبور کنیم. اولین دلیل سودمند بودن بررسی این سناریو، اثبات اهمیت یک مفهوم استراتژیک و یکی از مهمترین مؤلفههای قدرت یک کشور به نام «بازدارندگی» است.
شاید غیرممکن بودن سناریوی حمله اتمی برای شما هم بدیهی باشد، اما بیدلیل هم نیست که بخشی از افکار عمومی (که ممکن است با واقعیتها و پیامدهای استفاده از سلاح هستهای توسط یک کشور آشنا نباشد) چنین تصوری را در ذهن میپروراند. آنچه موجب میشود تا ترس از حمله هستهای آمریکا در دل برخی افراد باشد، احتمال وقوع چنین حملهای نیست، بلکه نقش سلاح هستهای در دستیابی به بازدارندگی است؛ قدرتی که دشمنان را از حمله نظامی به یک کشور بازمیدارد. تصور اشتباه درباره «حمله هستهای آمریکا به ایران» یا در اصطلاح عامه «پودر کردن ایران» برگرفته از همین واقعیت است که سلاح هستهای، اگرچه قطعاً در استراتژی قدرت بازدارندگی ایران جایی ندارد، اما عاملی قدرتمند برای ارعاب دشمن و دستیابی به اصل بازدارندگی به شمار میرود.
آیا آمریکا واقعاً میتواند در جنگ با ایران از سلاح اتمی استفاده کند؟ (+)
بازدارندگی که لزوماً از طریق دستیابی به سلاح هستهای هم حاصل نمیشود (جزئیات بیشتر)، استراتژیای است که قرآن کریم صراحتاً به آن اشاره کرده است [۸] . در بخشی از آیه ۶۰ سوره مبارکه «انفال» آمده است: «وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ وَ مِن رِباطِ الخَیلِ تُرهِبونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّکُم وَآخَرینَ مِن دونِهِم لا تَعلَمونَهُمُ اللَّهُ یَعلَمُهُم.» مفهوم این آیه (و نه ترجمه کلمه به کلمه آن) چنین است: «هر قدر که میتوانید برای مقابله با دشمنان، نیروی نظامی و امکانات جنگی فراهم کنید تا به این وسیله دشمنان خدا و دشمنان خود و افراد دیگری را به وحشت بیندازید که خودتان نمیشناسید اما خداوند آنها را میشناسد.» این اصل بدیهی، یکی از قویترین استدلالهای جمهوری اسلامی برای افزایش قدرت متعارف نظامی در چارچوب بینهایت وسیعی است که مرزهای آن را فقط اسلام و مصالح کشور میتوانند تعیین کنند، نه نگرانیهای بینالمللی یا ملاحظات دیپلماتیک.
«ایران بیوقفه در حال افزایش برد موشکهایش است»؛ قدرت موشکی ایران یکی از قویترین عناصر استراتژی بازدارندگی تهران است (+)
در همینباره بخوانید:
›› گزارش اندیشکده آمریکایی از «راهبرد ضددسترسی» ایران در منطقه
›› مردن از ترس جنگ یا ترس از مردن
دلیل دیگر برای بررسی بیشتر سناریوی حمله هستهای آن است که وقتی استدلالهای موجود برای رد این سناریو بیان شود، ترسی که نتیجه جنگ روانی دشمن است نیز خودبهخود برای همیشه از بین خواهد رفت. بنابراین باید توضیح داد که سلاح هستهای بیش از آنکه جنبه عملیاتی و جنگی داشته باشد، جنبه بازدارندگی و روانی دارد. بر خلاف تصور اولیه، سلاح هستهای اصولاً یک ابزار «تدافعی» محسوب میشود، نه یک سلاح «تهاجمی». به عبارت دیگر، کشوری که دارای سلاح هستهای است، قطعاً در تهاجم به یک کشور دیگر نمیتواند از سلاح هستهای به صورت مشروع استفاده کند، اما اگر مورد حمله یک کشور دیگر قرار گرفت «ممکن است» بتواند استفاده از سلاح اتمی برای دفاع از خود را توجیه کند. این برای تبدیل سلاح هستهای به یک بازدارنده قوی کافی است، اما باز هم بمب اتم را به یک ابزار در مجموعه ظرفیتهای تهاجمی کشور صاحب آن تبدیل نمیکند. به طور خاص در مورد ایران باید خاطرنشان کرد که ایران همچنانکه طی صدها سال اخیر هرگز آغازگر حمله به هیچ کشوری نبوده، بدیهی است که مطلقاً به انجام عملیات نظامی علیه آمریکا چه در خاک این کشور و چه در پایگاههای آن در منطقه فکر نخواهد کرد و بنابراین استفاده از سلاح اتمی توسط آمریکا برای دفاع از خود مقابل ایران ابداً یکی از گزینههای روی میز نیست.
استدلالهای بیشمار دیگری هم میتوان برای رد احتمال استفاده آمریکا از سلاح هستهای علیه ایران ذکر کرد که اینجا لزومی به تشریح آنها نیست. به عنوان مثال، بدیهی است که حمله هستهای به یک کشور برای جلوگیری از دستیابی آن کشور به سلاح هستهای مصداق بارز نقض غرض است و هیچ کشور عاقلی زیر بار مشروعیت چنین اقدامی نخواهد رفت. به علاوه، واکنش کشورهایی مانند روسیه و چین به چنین اقدامی قابلمحاسبه نیست و شاید مهمتر از آن، حتی اگر فرض کنیم روسیه و چین به عنوان دیگر ابرقدرتهای رقیب با آمریکا صرفاً کناری مینشینند و از فیلم مهیج حمله اتمی آمریکا به ایران لذت میبرند، باز هم این احتمال کاملاً واقعی وجود دارد که کره شمالی (احتمالاً از ترس اینکه در فهرست اولویتهای آمریکا بعد از ایران نوبت به این کشور برسد) دست به اقدام پیشدستانه علیه آمریکا بزند. روی هم رفته، سناریوی حمله هستهای به ایران آنچنان پیامدهای غیرقابلپیشبینیای دارد که حتی جنگطلبترین افراد در آمریکا یا حتی بنیامین نتانیاهو، اولین افرادی خواهند بود که مقابل چنین سناریویی خواهند ایستاد [۹] . به عبارت دیگر، سناریوی تخیلی اقدام آمریکا به استفاده از سلاح هستهای در مقابل ایران که میتواند عصر جنگهای هستهای را کلید بزند و دنیا را در آستانه تبدیل شدن به یک ویرانکده هستهای و احتمالاً تولد نسلی از زامبیها قرار دهد، بیشک در ذهن نویسندگان هالیوودی برای ساخت فیلمهای آخرالزمانی کاربرد دارد، نه در ذهن استراتژیستهای آمریکایی برای مقابله با ایران.
اگر آمریکا دست به حمله اتمی علیه ایران بزند، واکنش کره شمالی چه خواهد بود؟ (+)
سناریوی دوم: جنگ متعارف تمامعیار
یکی از سناریوهای جنگ احتمالی میان ایران و آمریکا میتواند حمله گسترده آمریکا با «بمباران فرشی» یا «بمباران اشباع» (به معنای بمباران تمامی نقاط یک مساحت مشخص با تعداد بیشماری بمب) باشد. قطعاً بمباران فرشی وجب به وجب خاک ایران و اشغال این کشور غیرممکن است (آمریکا برای این کار به اندازه کافی بمب ندارد)، اما اعداد و ارقام درباره یک حمله گسترده و مثلاً اشغال چند شهر مهم ایران چه میگویند؟ «خوان کول» استاد تاریخ دانشگاه میشیگان آمریکا طی گزارشی تحت عنوان «ده تفاوت مهم میان جنگ عراق و جنگ پیشنهادی ترامپ علیه ایران [۱۰] » مینویسد:
ژنرال «اریک شینسکی» [رئیس وقت ستاد ارتش آمریکا] پیش از آغاز حمله آمریکا به عراق در گزارش خود به کنگره گفته بود که طبق تجربه ارتش آمریکا در بالکان، برقراری امنیت در عراق نیازمند اعزام ۸۰۰ هزار نیروی نظامی خواهد بود. با این وجود، «دونالد رامسفلد» وزیر دفاع وقت دولت بوش، اصرار داشت که اعزام ۱۰۰ هزار نیرو کافی است. وی به اشتباه تصور میکرد (با استفاده از برتری چشمگیر تجهیزات ارتش آمریکا نسبت به عراق [۱۱] ) خواهد توانست این نیروها را نیز طی شش ماه از عراق خارج کند. مساحت عراق ۴۳۷,۰۷۲ کیلومتر مربع است و مساحت ایران ۱,۶۴۸,۱۹۵ کیلومتر مربع؛ یعنی ایران ۳/۷۷ برابر (تقریباً ۴ برابر) عراق مساحت دارد. جمعیت عراق هنگام حمله آمریکا ۲۶ میلیون نفر بود و جمعیت کنونی ایران ۸۱ میلیون نفر [در واقع بیش از ۸۳ میلیون نفر] است؛ یعنی ایران بیش از ۳ برابر عراق در زمان حمله آمریکا جمعیت دارد. طبق محاسبه درست شینسکی آمریکا برای اشغال ایران [بدون در نظر گرفتن تفاوت قدرت نظامی این کشور با عراق و با نادیده گرفتن کمبود دائمی نیرو در عراق [۱۲] ] به ۲/۴ میلیون نیروی نظامی نیاز دارد. این در حالی است که تعداد کل پرسنل نظامی آمریکا ۲,۱۴۱,۹۰۰ نفر تخمین زده میشود که از این تعداد ۱,۲۸۱,۹۰۰ نفر در حال خدمت هستند و بقیه آماده به خدمت [۱۳] .
این یعنی آمریکا حتی اگر تمام نیروهای نظامیاش را هم به ایران اعزام کند، باز هم نخواهد توانست ایران را اشغال کند. البته قطعاً فقط تعداد نیروی متعارف نظامی نیست که باید مبنای محاسبه و پیشبینی قرار بگیرد. «کول» در ادامه گزارش خود توضیح میدهد:
ارتش عراق یک نیروی نظامی متعارف [در مقابل نامتقارن] با چهار لشکر قدرتمند تانک بود که آمریکا آن را تبدیل به خاکستر سیاه کرد. آمریکا زمانی به مشکل برخورد که عراقیهای مخالف اشغال کشورشان رو به تاکتیکهای جنگ چریکی آوردند؛ و آمریکا هرگز نتوانست با این تاکتیکها به شکل مؤثری برخورد کند. ایران پیشاپیش دستکم ۱/۵ میلیون نیروی شبهنظامی «بسیجی» برای نبرد چریکی دارد [۱۴] . در کنار اینها بیش از ۵۰۰ هزار پرسنل نظامی در حال خدمت نیز وجود دارند [۱۵] . دولت سنی عراق نماینده یک جمعیت حدود ۱۷ درصدی در این کشور بود، اما حکومت شیعه ایران نماینده جمعیتی معادل ۹۰ درصد جمعیت ایران است. بوش توانست در میان اکثریت شیعه عراق برای خود دوستانی پیدا کند، اما آمریکا در ایران با مقاومت گسترده اکثریت شیعه این کشور مواجه خواهد شد. دولت وقت آمریکا در حمله به عراق از حمایت متحدان بینالمللیاش برخوردار بود، اما اکنون هیچ کشوری در غرب اروپا از حمله به ایران حمایت نخواهد کرد. به علاوه، همسایههای عراق از جمله ایران، ترکیه و عربستان قربانی وحشیگریهای صدام شده بودند و مخالفت شدیدی با حمله دولت بوش به عراق نکردند، اما شیعیان عراق، بسیاری از مردم سوریه، هزارههای افغانستان، و حدود ۴۰ میلیون شیعه در پاکستان [در صورت حمله آمریکا] از ایران حمایت خواهند کرد.
ایران متحدان متعدد و نیروهای نیابتی بیشماری دارد که یک بازدارنده فوقالعاده قدرتمند مقابل هرگونه حمله نظامی به این کشور هستند (+)
در همینباره بخوانید:
›› حاج قاسم؛ قویترین ژنرال خاورمیانه و معمار استراتژی قدرتمند ایران
›› ترامپ در سوریه تسلیم جمهوری اسلامی شد / نقش ایران و متحدانش در بیرون انداختن آمریکاییها
کارشناسان بیشماری با یادآوری قدرت منطقهای، ظرفیتهای ایران در جنگ نیابتی و چریکی، و زرادخانه موشکی تهران درباره حمله نظامی به ایران به دولت آمریکا هشدار دادهاند. مجله تایم آمریکا اخیراً طی گزارشی به قلم «دیوید فرنچ» که خودش از سربازان سابق آمریکا در عراق است، مینویسد:
زمان آن رسیده که مردم آمریکا در مقابل یک احتمال وحشتآور کاملاً به خودشان بیایند. آمریکا به رهبری یک مدیرکل [و رئیسجمهور] دمدمی مزاج که مرتباً حتی توسط نزدیکترین مشاورانش هم نادیده گرفته میشود، ممکن است ناخواسته خودش را درگیر بدترین جنگ خود طی بیش از یک نسل اخیر ببیند… مهم است که درباره وخامت وضعیت شفافسازی کنیم. جنگ با ایران یک چالش نظامی بسیار چشمگیرتر از سرنگون کردن طالبان [در افغانستان] یا صدام خواهد بود. ارتش ایران دستنخورده [و بر خلاف ارتش ضعیف عراق، آسیبندیده] است. این کشور یک زرادخانه وسیع موشکی (بزرگترین و متنوعترین زرادخانه موشکی در خاورمیانه) و ظرفیت گستردهای برای حمله به نیروهای آمریکایی به شکل مستقیم یا از طریق نیروهای نیابتیاش در سرتاسر خاورمیانه و چهبسا بسیار دورتر از خاورمیانه دارد… من زمان «افزایش نیرو» [اعزام گسترده نیرو به عراق در سال ۲۰۰۷] در عراق خدمت میکردم. ما نزدیک مرز ایران اعزام شده بودیم و متأسفانه آنجا با چشم خودمان مرگآوری [و قدرت نظامی] شبهنظامیان متحد ایران را مشاهده کردیم. نیروهای آمریکایی در تمام طول جنگ عراق در سرکوب کردن این شبهنظامیان ناموفق بودند، و تازه این نیروها فقط یکی از بخشهای مجموعه تهدیدات ایران به شمار میروند [۱۶] .
پایگاه موشکی ایران در عمق ۵۰۰ متری زمین [دانلود]
در همینباره بخوانید:
›› نگرانی اندیشکده آمریکایی از قدرت موشکی ایران
›› راه ایران به سوی ساخت موشکهای قارهپیما هموار است
›› ایران در تولید موشکهای بالستیک به نهایت تخصص رسیده است
سناریوی سوم: حمله نقطهای و محدود
چنانکه دیدیم، دو سناریوی قبلی عملاً غیرممکن هستند و بنابراین تنها یک سناریوی سوم باقی میماند که عموماً هر کس در آمریکا از جنگ با ایران صحبت میکند، چه سیاستمدارانی مانند جان بولتون و چه کارشناسان اندیشکدههای تندرو در این کشور، همگی طرفدار همین سناریو هستند: «حملات جراحی [۱۷] » یا «بمباران دقیق [۱۸] » یعنی بمباران یا حمله به نقاط مشخص و اهداف محدود (معمولاً اهداف مشروع نظامی) برای کاهش یا از بین بردن تهدیدات از جانب طرف مقابل. این سناریو منطقاً تنها گزینه موجود برای حمله نظامی آمریکا به ایران است، اما چرا این کار تا کنون انجام نشده است؟ و مهمتر از آن، چرا چنین سناریویی از این به بعد هم پیاده نخواهد شد؟ پاسخ هر دوی این سؤالها، در دو نکته نهفته است:
◄ چنانکه پیشتر هم اشاره شد، مساحت و جمعیت ایران (به عنوان دو مؤلفه ارزیابی یک اقدام نظامی) اجازه حملات جراحی را نمیدهد، چراکه اهداف احتمالی برای بمباران بیشمار هستند و حجم عملیات در فاز اول نظامی که باید به سبک «شوک و وحشت [۱۹] » (استفاده از نیروی بیاندازه گسترده نظامی در حمله اولیه برای جلوگیری از تصمیم یا اقدام طرف مقابل به انتقامجویی) انجام شود، بینهایت وسیع و تقریباً ناممکن خواهد بود. البته صرف هزینه و نیروی گسترده نظامی برای جنگ با ایران ممکن است به عقیده دولت آمریکا توجیهپذیر باشد و بنابراین شاید هنوز هم احتمال داشته باشد که در آیندهای نامعلوم واشینگتن بر خلاف محاسباتش در گذشته به این نتیجه برسد که برای از بین بردن تهدید ایران ناگزیر به تقبل این هزینههای گزاف نظامی است. به این ترتیب، دلیل اصلی وارد نشدن آمریکا به جنگ با ایران را باید جای دیگری جستوجو کرد.
◄ یک واقعیت واضح درباره هرگونه اقدام نظامی مستقیم و علنی توسط آمریکا علیه ایران وجود دارد: حمله به ایران در قالب یک طیف، قابلتعریف نیست، بلکه حالت صفر و یکی دارد. تا وقتی آمریکا به ایران حمله مستقیم نظامی (در هر مقیاسی) نکرده باشد، روابط دو کشور صرفاً در قالب کاهش یا افزایش تنشهای سیاسی و اقتصادی قابلتعریف است. اما اگر آمریکا اقدام به شلیک حتی یک موشک به سوی ایران کند، آنوقت تهران خود را صاحب حق دفاع از خود خواهد دانست و اقدام دفاعی این کشور دیگر توسط طرف یا طرفهای مقابل قابلمرزبندی نخواهد بود. به عبارت دیگر، اگر آمریکاییها موفق نشوند به عنصر «شوک و وحشت» دست پیدا کنند یعنی نتوانند در فاز ابتدایی حمله صددرصدِ امکانات دفاعی و نظامی جمهوری اسلامی، اعم از آفندی و پدافندی، از موشک و توپ و تانک گرفته تا پیادهنظام و نیروهای نیابتی در خارج از مرزهای ایران را از بین ببرند (که مطلقاً نخواهند توانست این کار را بکنند) آنگاه تهران در پاسخ به این حمله ناقص، از تمام امکانات نظامی باقیمانده خود برای هدف قرار دادن هر یک از منافع آمریکا در هر نقطهای به انتخاب خود استفاده خواهد کرد. این احتمال قریب به یقین، یکی از مهمترین عوامل بازدارنده مقابل حمله آمریکا به ایران محسوب میشود.
رونمایی از آشیانه «عقاب» ها، رادارها و موشکهای ایرانی [دانلود]
همه اینها به این معناست که موفقیت آمریکا در تعیین سرنوشت جنگ در صورت تصمیم به انجام یک حمله محدود نظامی به ایران لزوماً نیازمند بازگشت این کشور به یکی از دو سناریوی غیرممکن قبلی، یعنی حمله هستهای یا اشغال کامل ایران، خواهد بود که در مجموع یک چرخه باطل را تشکیل میدهد. این چرخه باطل، همان پاسخ به این سؤال است که چرا آمریکا نه تا الآن به ایران حمله نظامی کرده و نه در آینده به این کشور حمله نظامی خواهد کرد. البته جنگ حتی محدود نظامی میان ایران و آمریکا پیامدهای بیحد گستردهتری هم خواهد داشت که سد نفوذناپذیری مقابل تصمیم واشینگتن به ورود به چنین جنگی تشکیل دادهاند. این پیامدها مفصلاً در قسمت بعدی این مجموعه گزارش بررسی خواهند شد.
سناریوی چهارم: جنگ سایبری
حمله سایبری علیه ایران یکی از سناریوهای دیگری است که کارشناسان در مورد احتمالات جنگ میان ایران و آمریکا آن را بررسی میکنند. اگرچه این جنگ لزوماً زیرمجموعه جنگ نظامی (که موضوع این مجموعه گزارش است) قرار نمیگیرد، اما در اینجا از بررسی این سناریو نیز غفلت نمیکنیم. عمدتاً آسیبی که بدافزار استاکسنت به عنوان یکی از قویترین سلاحهای سایبری تاریخ به سانتریفیوژهای هستهای ایران در تأسیسات نطنز وارد کرد (جزئیات بیشتر) به عنوان نمونهای از جنگ سایبری آمریکا و رژیم صهیونیستی علیه ایران برشمرده میشود که البته موضوع جدیدی هم نیست. با این وجود، منظور از حمله سایبری علیه ایران در معنای گستردهتر، تلاش برای از کار انداختن زیرساختهای حیاتی ایران، مثلاً شبکه توزیع نیرو، با استفاده از امکانات سایبری است. در اینباره نیز چند نکته لازم به ذکر است:
◄ به اعتراف بسیاری از کارشناسان حوزه دفاعی در آمریکا، ایران از ظرفیتهای سایبری فوقالعاده پیشرفتهای برخوردار است [۲۰] که این کشور را یکی از برترین کشورهای دنیا در حوزه سایبری تبدیل کرده است. بنابراین اگر واشینگتن بخواهد دست به یک تهاجم گسترده سایبری (فراتر از خرابکاریهای سایبری در گذشته) بزند، تهران نیز احتمالاً خواهد توانست با حملهای مشابه اقدام به انتقامجویی کند. با توجه به جایگاه و وزن متفاوت فناوریهای سایبری در حوزههای مختلف در آمریکا با ایران، دور از ذهن نیست که یک ضدحمله سایبری علیه آمریکا (حتی اگر در مقیاس کوچکتری نسبت به حمله احتمالی این کشور انجام شود) پیامدهای بسیار گستردهتری به خصوص در اقتصاد و اعتبار آمریکا به جای خواهد گذاشت و بنابراین آمریکاییها بعید است به فکر یک حمله پیشدستانه و گسترده از نوع سایبری بیفتند.
◄ حمله سایبری به تنهایی نخواهد توانست دردی از آمریکاییها دوا کند و تنها به عنوان مکمل سناریوهای قبلی کارساز خواهد بود. به علاوه، چنین حملهای ممکن است پیامدهای غیرقابلپیشبینیای داشته باشد و چهبسا اگر از خط قرمز ایران عبور کند، جرقه آغاز واکنش نظامی ایران را بزند. بنابراین میتوان تصور کرد که اگر آمریکاییها بخواهند رسماً و علناً وارد درگیری با ایران شوند، انجام یک حمله نظامی (بدون در نظر گرفتن حلقه باطلی که توصیف شد) برایشان اقدامی منطقیتر از یک حمله گسترده سایبری خواهد بود.
جنگ سایبری یکی از سناریوهای احتمالی درگیری میان ایران و آمریکاست، اما تهران در این حوزه اصلاً دستوپابسته نیست (+)
در همینباره بخوانید:
›› استاکسنت: آخرین عملیات آمریکا و اسرائیل برای توقف برنامه هستهای ایران پیش از برجام
گزارش فوق، سناریوهای جنگ احتمالی میان ایران و آمریکا را ترسیم کرد و نشان داد هیچیک از این سناریوها نخواهد توانست اهداف احتمالی مدنظر واشینگتن در اقدام نظامی علیه تهران را تأمین کند. این گزارش بخش دوم از یک مجموعه سهگانه است که بخش اول آن درباره مقدمات لازم برای آغاز جنگ میان تهران و واشینگتن بود. بخش اول این مجموعه را میتوانید از اینجا بخوانید. بخش سوم و پایانی این گزارش درباره پیامدهای جنگ با ایران برای دولت ترامپ، نظام آمریکا و برای تمام دنیا، به علاوه یک گزارش پیوست به این مجموعه طی روزهای آینده در مشرق منتشر خواهند شد. در گزارش بعدی، آماده نبودن مقدمات جنگ و ناکارآمدی سناریوهای احتمالی حمله به ایران را نادیده خواهیم گرفت و نشان خواهیم داد اگر آمریکا به شکلی جنونآمیز به ایران حمله کند، چه پیامدهایی دامنگیر این کشور و دنیا خواهد شد.
در همینباره بخوانید:
›› آیا مقدمات جنگ ایران و آمریکا فراهم است؟
›› ۹ سؤال درباره جنگ احتمالی ایران و آمریکا
[۱] Statement from the National Security Advisor Ambassador John Bolton Link
[۲] US aircraft carrier seen as barometer of tensions with Iran Link
[۳] U.S. Goal Is Deterrence, Not War With Iran: Shanahan Link
[۴] تا ساعاتی دیگر پرزیدنت ترامپ در فاکس نیوز؛ آیا فرمان حمله به رژیم ایران صادر خواهد شد؟ لینک
[۵] No increased Iran threat in Syria or Iraq, top British officer says, contradicting US Link
[۶] OIR Official Briefs Reporters Link
[۷] War With Iran? Count Us Out, Europe Says Link
[۸] سوره مبارکه الأنفال آیه ۶۰ لینک
[۹] Netanyahu wary of being dragged into U.S.-Iran escalation Link
[۱۰] Top Ten differences between the Iraq War and Trump’s Proposed Iran War Link
[۱۱] There Are Only Two Ways the US Can Win a War Against Iran: Nuke ‘Em or Restore the Draft Link
[۱۲] منبع شماره ۱۱
[۱۳] United States Military Strength Link
[۱۴] Iran’s Basij Force — The Mainstay Of Domestic Security Link
[۱۵] Iran Military Strength Link
[۱۶] Congress Must Stop Trump From Blundering Into America’s Most Dangerous War in Decades Link
[۲۰] ۹ questions about the scary US-Iran standoff you were too embarrassed to ask Link
پایگاه آمریکایی پاسخ میدهد؛
۹ سؤال درباره جنگ احتمالی ایران و آمریکا +فیلم
آیا ایران و آمریکا وارد جنگ میشوند؟ آیا کسی از تصمیم احتمالی کاخ سفید برای حمله به ایران حمایت میکند؟ آیا تنشهای اخیر مانند اتفاقات قبل از جنگ عراق است؟ پاسخ این سؤالات را در این گزارش بخوانید.
سرویس جهان مشرق – مقامات آمریکایی طی روزهای گذشته و پس از آنکه تبلیغات رسانهای درباره احتمال وقوع جنگ نظامی میان این کشور و ایران بالا گرفت، از اظهارات جنگطلبانه قبلی خود عقبنشینی کردهاند. در رأس آنها دونالد ترامپ که البته بارها مسئله جنگ با ایران را رد کرده بود، در مصاحبه با فاکسنیوز و در پاسخ به این سؤال که آیا میتوانید اطمینان بدهید که به دنبال جنگ با ایران نیستید، بار دیگر گفت: من اهل جنگ نیستم. اگر بخواهم حمله کنم، این حمله، اقتصادی خواهد بود. عدهای (در آمریکا) هستند که اسمشان رویشان است: «مجموعه نظامی-صنعتی» (اشاره به کمپانیهای غولپیکر سازنده تجهیزات و تسلیحات نظامی که منافعشان با جنگ و فروش سلاح تأمین میشود). اینها نمیخواهند جنگ متوقف شود، اما من؟ من نمیخواهم بجنگم.
ترامپ میگوید به دنبال جنگ با ایران نیست و اگر بخواهد علیه کشورهای دیگر حمله کند، حمله اقتصادی خواهد کرد (+)
در همینباره بخوانید:
›› جنگ با ایران، آمریکا و ترامپ را نابود خواهد کرد
›› تحلیلگران درباره شایعه جنگ ایران و آمریکا چه میگویند؟
›› اعزام ناو هواپیمابر به خلیج فارس؛ برنامه ۳۰ ساله آمریکا برای ترساندن ایران
بعد از این اظهارات، «پاتریک شاناهان» وزیر دفاع موقت ترامپ نیز صراحتاً از تلاش برای تنشزدایی صحبت کرد. وی که برای ارائه توضیحات به کنگره رفته بود، پس از این جلسه در گفتوگو با خبرنگاران تأکید کرد: «مسئله، بازدارندگی است، نه جنگ. هدف ما وارد شدن به جنگ نیست. اصلیترین تمرکز ما در مقطع کنونی روی پیشگیری از اشتباه محاسباتی ایران است. نمیخواهیم تنشها افزایش پیدا کند [۱] .» البته شاناهان در دفاع از تصمیم خودش و برخی دیگر از مقامات ارشد آمریکایی، از جمله جان بولتون، مشاور امنیت ملی ترامپ، و مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا، برای شایعهپراکنی در خصوص اعزام روتین یک ناوگروه آمریکایی به رهبری ناو هواپیمابر «یواساس آبراهام لینکن»، مدعی شد که اعزام نیروهای آمریکایی به خاورمیانه موجب شده تا ایران حملات احتمالی به آمریکاییها را به حالت تعلیق درآورد. این در حالی است که شخص ترامپ درباره تهدید ادعایی ایران در بیان مقامات کابینهاش میگوید: «ما هیچ نشانهای نداریم مبنی بر اینکه اتفاقی افتاده یا قرار است بیفتد [۲] .»
مقامات آمریکایی و در رأس آنها مایک پمپئو (راست) وزیر خارجه و پاتریک شاناهان وزیر دفاع موقت این کشور طی روزهای اخیر دائماً از ضرورت تنشزدایی با ایران صحبت کردهاند (+)
در همینباره بخوانید:
›› «پاتریک شاناهان» گزینه ترامپ برای وزارت دفاع آمریکا کیست؟
شواهد بیشماری نشان میدهد که جنگ میان ایران و آمریکا به هیچ عنوان نزدیک نیست. در همین رابطه، پایگاه اینترنتی «واکس» ( Vox) آمریکا اخیراً طی گزارشی تحت عنوان «۹ سؤال درباره بنبست آمریکا و ایران که از پرسیدن آنها خجالت میکشیدید [۳] » به قلم «آلکس وارد» کارشناس امنیت بینالملل و مسائل دفاعی آمریکا، به نُه سؤال مهم درباره تنشهای اخیر میان دو کشور پاسخ داده است که در این گزارش این سؤالها و پاسخ آنها به طور مختصر خدمت مخاطبان محترم ارائه میشود.
عکس تزئینی از ناو هواپیمابر یواساس دوایت آیزنهاور؛ تصورات رایج درباره جنگ احتمالی میان ایران و آمریکا گاهی با واقعیت تفاوت بسیار زیادی دارد (+)
در همینباره بخوانید:
›› آیا مقدمات جنگ ایران و آمریکا فراهم است؟
لازم به ذکر است که مشرق صرفاً جهت اطلاع نخبگان و تصمیمگیران عرصه سیاسی کشور از رویکردها و دیدگاههای اندیشکدههای غربی این گزارش را منتشر میکند و دیدگاهها، ادعاها و القائات این گزارش لزوماً مورد تأیید مشرق نیست.
۱) چه خبر است؟
بحران کنونی ۵ می (۱۵ اردیبهشت ۹۸) آغاز شد زمانی که جان بولتون اعلام کرد آمریکا دارد یک ناو هواپیمابر و شماری بمبافکن را در واکنش به «هشدارها و نشانههایی نگرانکننده و تنشآفرین» درباره تهدید از جانب ایران و برای «ارسال یک پیام روشن و بیابهام به رژیم ایران مبنی بر اینکه هر حملهای علیه منافع آمریکا یا متحدان ما با نیرویی بیامان پاسخ داده خواهد شد [۴] .» بولتون تصریح کرد که آمریکا «به دنبال جنگ با ایران نیست» اما «ما کاملاً آمادهایم تا به هر حملهای، چه توسط نیروهای نیابتی، چه سپاه پاسداران، و چه نیروهای متعارف ایران، پاسخ بدهیم.»
بخش اعظم جنگطلبی دولت کنونی آمریکا علیه ایران، زیر سر جان بولتون (راست) مشاور امنیت ملی ترامپ است (+)
آن زمان مشخص نبود که اطلاعات و هشدارهایی که بولتون از آنها صحبت میکرد، دقیقاً چیست، اما طی روزهای بعد اندکی در اینباره شفافسازی شد. ایران ظاهراً قصد داشته تا نیروهای آمریکایی را در عراق و سوریه هدف قرار دهد [۵] یا حتی در آبراههای نزدیک یمن از پهپاد علیه آمریکاییها استفاده کند [۶] . همچنین اطلاعاتی درباره اقدام ایرانیها به سوار کردن موشکهای کروز بر کشتیهایشان وجود داشت [۷] که عدهای را به وحشت انداخته بود که نکند ایران بخواهد با این موشکها به شناورهای آمریکایی حمله کند. صحتوسقم این اطلاعات همچنان محل اختلاف است و برخی میگویند بولتون و بعضی افراد دیگر تهدید از جانب ایران را بزرگنمایی کردهاند [۸] . با این حال، آنچه محل اختلاف نیست، آن است که واکنش آمریکا به این اطلاعات تنشها میان دو کشور را به شدت تشدید کرد، و با توجه به آنچه طی روزهای بعد رخ داد، ماجرا باز هم بدتر شد.
۸ می، سه روز بعد از بیانیه بولتون و در سالگرد خروج آمریکا از توافق هستهای سال ۲۰۱۵ حسن روحانی، رئیسجمهور ایران، اعلام کرد که کشورش دیگر به بخشهایی از این توافق پایبند نخواهد بود [۹] ، مگر آنکه طرفهای اروپایی طی ۶۰ روز منجر به کاهش تحریمها علیه ایران شوند. روحانی البته کاملاً اطمینان داد که این اقدام ایران در راستای تنشآفرینی نیست. وی گفت: «مسیری که امروز انتخاب کردهایم، مسیر جنگ نیست، مسیر دیپلماسی است.» با این حال، تصمیم تهران زمینه را برای یک تقابل احتمالی فراهم کرد. دولت ترامپ نمیخواهد ایران به سلاح هستهای دست پیدا کند و اگرچه تصمیم جدید ایران این کشور را اصلاً در آستانه دستیابی به یک بمب اتمی قرار نمیداد، اما تهران چند سانتیمتر به سلاح هستهای نزدیکتر میکرد. ماجرا به همینجا هم ختم نشد.
مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا: خواهان جنگ با ایران نیستیم [دانلود]
در همینباره بخوانید:
›› ایران از امروز برخی اقدامات در برجام را متوقف میکند
›› پرونده ایران را به شورای امنیت برگردانند با اقدام بسیار قاطع روبرو می شوند
چند روز بعد، چهار نفتکش طی حملهای در نزدیکی تنگه هرمز آسیب دیدند [۱۰] . این تنگه، آبراهی حیاتی است که یک سوم از گاز مایع طبیعی و حدود ۲۰ درصد از نفت دنیا از آن عبور میکند و نیروهای ایران به طور گسترده در آن گشت میزنند. از این نفتکشها دو عدد متعلق به عربستان بودند، یکی متعلق به امارات و دیگری متعلق به یک کمپانی نروژی. برخی مقامات آمریکایی [۱۱] که نامی از آنها برده نشده میگویند بر اساس اطلاعات موجود، «به احتمال زیاد» ایران یا گروههای متحد با این کشور پشت این حملات بودهاند [۱۲] . طبق یک گزارش محرمانه که به رؤیت خبرگزاری رویترز رسیده است، یک کمپانی نروژی نیز طی تحقیقات خود به نتیجهای مشابه با اظهارات مقامات بینام آمریکایی رسیده است [۱۳] . این در حالی است که ایران هرگونه دخالتی در این حملات را تکذیب میکند.
یک نفتکش متعلق به یک کمپانی نروژی در حوادث بندر فجیره آسیب دیده است (+)
یک روز بعد از حمله به نفتکشها، انصارالله یمن، که تحت حمایت ایران است، به یک خطلوله انتقال نفت سعودی حمله کرد [۱۴] . در همین حال طبق برخی گزارشها مقامات ارشد نظامی ایران به شبهنظامیان در عراق گفتند خود را برای جنگ آماده کنند [۱۵] . احتمالاً همین خبر بود که موجب شد تا آمریکا برخی از کارمندانش را از سفارتش در بغداد و کنسولگریاش در اربیل خارج کند [۱۶] . دولت ترامپ همچنین اقدام به اعزام پدافندهای ضدموشکی به خاورمیانه نیز کرد [۱۷] . روی هم رفته، وضعیت بسیار نگرانکننده، حساس و خطرناکی است [۱۸] .
۲) چرا این اتفاقات «الآن» دارد میافتد؟
ایران و آمریکا دهها سال است که با یکدیگر دشمن هستند، اما تنشهای اخیر نتیجه سه عامل بوده است:
◄ خروج آمریکا از توافق هستهای، وضع مجدد تحریمها علیه این کشور، و اصرار واشینگتن به متحدان اروپاییاش برای توقف واردات نفت از ایران. این اقدامات موجب تضعیف اقتصاد ایران شده است [۱۹] .
◄ نحوه برداشت دو طرف از اقدامات اطلاعاتی و نظامی طرف مقابل طی دو هفته اخیر. به عنوان مثال، یک معنای اطلاعاتی که آمریکا درباره افزایش تهدید ایران به دست آورده میتوان این باشد که تهران از ترس حمله آمریکاست که دست به اقدامات تحریکآمیز برای آمادهسازی جهت جنگ زده است [۲۰] (نه برای انجام یک حمله پیشدستانه). برداشتهای اشتباه و محاسبات غلط در چنین وضعیتهایی همواره نگرانکننده هستند.
◄ ایرانستیزها در کابینه ترامپ که تنشان برای جنگ با ایران میخارد. جان بولتون، مشاور امنیت ملی ترامپ، از مدتها قبل از تغییر رژیم در ایران [۲۱] و بمباران این کشور [۲۲] برای جلوگیری از دستیابی تهران به سلاح هستهای حمایت کرده است. مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا، نیز خواستار تقابل با ایران شده است. وی ماه می سال گذشته طی یک سخنرانی [۲۳] ۱۲ تغییری را بیان کرد که میگفت دولت ایران باید در رفتار خود ایجاد کند، از جمله قطع حمایت از نیروهای نیابتی و توقف برنامه موشکی [۲۴] .
سخنرانی مایک پمپئو درباره سیاست ضدایرانی آمریکا پس از برجام و اِعمال «شدیدترین تحریمهای تاریخ» علیه ایران [دانلود]
شروط ۱۲ گانه آمریکا برای ادامه برجام؛ از تعلیق برنامه هستهای تا رها کردن برنامه موشکی [دانلود]
در همینباره بخوانید:
›› «سگ هار» سیاست خارجی ترامپ کیست؟
›› بولتون یک نومحافظهکار جنگطلب است که اعتقادی به قوانین بینالمللی ندارد
بولتون و پمپئو در کنار هم دولت ترامپ را بسیار ایرانستیزتر کردهاند. وضعیت کنونی مستقیماً در تضاد با زمانی است که «جیمز متیس» وزیر دفاع بود و «رکس تیلرسون» وزیر خارجه. این دو اگرچه بیاعتمادی عمیق خود به ایران را صراحتاً اعلام میکردند، اما خواستههای حداکثری مطرح نمیکردند و اینقدر علنی تهدید به جنگ نمیکردند [۲۵] . لازم به ذکر است که ترامپ خودش میگوید به دنبال جنگ با ایران نیست [۲۶] ، اما مشکل اینجاست که رئیسجمهور آمریکا عملاً سیاستهای دولتش در قبال ایران را به جنگطلبها سپرده است.
رئیسجمهور آمریکا به پاتریک شاناهان (راست) وزیر دفاع موقت خود تأکید کرده که به دنبال جنگ با ایران نیست (+)
در همینباره بخوانید:
›› «جیم» هم جیم زد / در کابینه ترامپ «سگ دیوانه» عقل کُل بود
›› طرفداران «تغییر رژیم» ترامپ را محاصره کردهاند / سیاست ضدایرانی واشینگتن بعد از متیس
۳) چرا بولتون و پمپئو اینقدر از ایران متنفرند؟
به سختی میتوان دو نفر در واشینگتن پیدا کرد که از مشاور امنیت ملی و وزیر خارجه ترامپ بیشتر با ایران دشمن باشند. بگذارید با بولتون شروع کنیم که به نظر میرسد ایران جایگاه ویژهای در قلب او دارد. مشاور امنیت ملی رئیسجمهور آمریکا سال ۲۰۱۵ در ستون نظرات روزنامه نیویورکتایمز استدلال کرد که باید برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای، این کشور را بمباران کنیم [۲۷] . وی با انتقاد از مذاکره اوباما با تهران نوشت: «واقعیت ناخوشایند این است که تنها اقدام نظامی میتواند آن چیزی را محقق کند که لازم است انجام شود. زمان به شدت کم است، اما حمله نظامی هنوز هم میتواند موفقیتآمیز باشد.» بولتون سال ۲۰۱۷، تنها هشت ماه پیش از آنکه سومین مشاور امنیت ملی ترامپ شود، با دریافت پول از یک گروه تبعیدی ایرانی (مجاهدین خلق) که خواهان سرنگونی حکومت ایران است، خطاب به اعضای این گروه سخنرانی کرد و گفت: «سیاست علنی آمریکا باید سرنگونی رژیم ملاها در تهران باشد… مایی که اینجا هستیم، قبل از سال ۲۰۱۹ در تهران جشن خواهیم گرفت.» خب الآن سال ۲۰۱۹ است و بولتون احتمالاً امیدوار است بتواند تأخیر به وجود آمده در تحقق وعدهاش را جبران کند.
جان بولتون: آمریکا باید حکومت ایران را پیش از جشن چهلسالگیاش سرنگون کند [دانلود]
در حالی که دشمنی بولتون با ایران ظاهراً برگرفته از تفکرات جنگ سردی است، دشمنی پمپئو با جمهوری اسلامی به نظر میآید ریشههای بسیار عمیقتری داشته باشد. دیپلمات اول آمریکا عقیده خود به «مسیحیت انجیلی» را علناً اعلام کرده و اذعان نموده که این عقاید هستند که مواضع سیاستی او را تعیین میکنند. (پمپئو عقیده دارد خداوند ترامپ را برای دفاع از اسرائیلیها مقابل ایران فرستاده است [۲۸] .) همین مسئله درباره مواضع سیاست خارجی پمپئو نیز صحت دارد. بر همین اساس، پمپئو از اسرائیل و بنیامین نتانیاهو نخستوزیر آن، بیدریغ حمایت میکند. به عنوان مثال، وزیر خارجه آمریکا ماه مارس سال ۲۰۱۹ در سفری به بیتالمقدس همراه با نتانیاهو قسم خورد که فشار بر ایران را ادامه بدهد. وی پنج روز بعد طی سخنرانی خطاب به «کمیته روابط عمومی آمریکا و اسرائیل» (آیپک) لابی اسرائیل در کنگره آمریکا، حمایت خود از اسرائیل و نفرتش از ایران را به نمایش گذاشت: «صهیونیسمستیزی، یهودستیزی است، و هر ملتی که از صهیونیسمستیزی استقبال میکند، مانند ایران، باید با آن مقابله کرد. ما باید از میهن بحق مردم یهودی دفاع کنیم [۲۹] .» وزیر خارجه آمریکا همچنین آرایش نظامی آمریکا را نیز به حمایت این کشور از اسرائیل گره زده است و اگرچه میگوید ایران به خاطر سیاستهای هستهای و منطقهایش مستحق مقابله است، اما واضح است که پمپئو ایران را تهدیدی علیه کشوری (منظور، رژیم صهیونیستی است) میداند که در عقاید مسیحی خودش اهمیت دارد.
پمپئو (دوم از چپ) بر اساس اعتقادات دینی خود معتقد است خداوند ترامپ را برای دفاع از اسرائیل مقابل ایران فرستاده است (+)
۴) آیا ایران و آمریکا دارند وارد جنگ میشوند؟
نفس راحتی بکشید. به نظر نمیآید ایران و آمریکا به این زودیها با هم بجنگند. سه دلیل برای خوشبینی (یا عدم بدبینی) در اینباره وجود دارد:
◄ اعزامهای نظامی آمریکا به خاورمیانه حالت غیرعادیای ندارد. بله، درست است که آمریکا اخیراً یک آتشبار ضدموشک به منطقه اعزام کرد، اما چند ماه پیش چهار آتشبار را از منطقه بیرون برده بود. به علاوه، اعزام ناو هواپیمابر برای بازدارندگی مقابل حمله احتمالی ایران هم از قبل برنامهریزی شده بود [۳۰] .
◄ ترامپ به دنبال جنگ با ایران نیست. او در تبلیغات انتخاباتیاش وعده داد که آمریکا را بیش از این درگیر جنگهای خارجی نخواهد کرد، به ویژه در خاورمیانه. البته ترامپ به هیچ عنوان به دنبال صلح با ایران نیست و ظاهراً از فشار آمریکا علیه تهران لذت میبرد، اما بر خلاف برخی افراد دور و برش سرش برای جنگ درد نمیکند. گزارشها حکایت از آن دارند که همین چند روز پیش هم به رئیس موقت پنتاگون گفته است به دنبال وارد شدن به یک درگیری نظامی با ایران نیست [۳۱] .
◄ به نظر میرسد تنشها به شکل چشمگیری در حال کاهش هستند. به عنوان مثال، پمپئو به متحدان اروپاییاش متوسل شده تا ایران را متقاعد به «تنشزدایی» کنند [۳۲] . از طرف دیگر، گفته میشود دو ناوشکن آمریکایی چند روز پیش بدون هیچ مزاحمتی از تنگه هرمز عبور کردهاند و یک مقام ارتش آمریکا در اینباره میگوید: «بیدردسرترین عبوری بود که از مدتها پیش تا الآن داشتیم [۳۳] .»
تریتا پارسی: ترامپ به دنبال مذاکره با ایران است، اما بولتون و پمپئو جنگ میخواهند [دانلود]
۵) اگر آمریکا تصمیم به جنگ با ایران بگیرد، استدلالش چه خواهد بود؟
طبق بیانیهها و سیاستهای قبلی دولت ترامپ، آمریکا به سه دلیل ممکن است با ایران وارد جنگ شود:
◄ ایران به دستیابی به سلاح هستهای نزدیک شود: تا این لحظه، ایران فاصله بسیار زیادی با داشتن یک زرادخانه قابلاتکای هستهای دارد؛ و اصلاً هیچگاه حتی رسماً اعلام هم نکرده است که به دنبال سلاح هستهای است. اما اگر روزی به شکل جدی به این سمت حرکت کند، میتوان تصور کرد که افرادی مانند بولتون و نتانیاهو برای حمله علیه تأسیسات هستهای این کشور (به کنگره یا ترامپ) فشار بیاورند. گزارشها نشان میدهد که اسرائیل برای نشان دادن جدیت خود در اینباره اقدام به ترور دانشمندان هستهای ایران هم کرده است [۳۴] . با این وجود، «ریچارد نفیو» از معماران توافق هستهای با ایران معتقد است که حمله نظامی نه تنها نمیتواند در درازمدت منجر به محدود کردن برنامه هستهای ایران شود، بلکه چهبسا اتفاقاً تهران را متقاعد کند که برای بازدارندگی مقابل ادامه حملات آمریکا باید جدا به دنبال دستیابی به بمب اتمی باشد.
◄ آمریکا تصمیم بگیرد رژیم ایران را تغییر دهد: احتمال این سناریو حتی از سناریوی هستهای هم کمتر است، چراکه حمله نظامی برای تغییر رژیم نیازمند یک عملیات عظیم نظامی خواهد بود. برخی گزارشها نشان میدهد که آمریکا میخواهد ۱۲۰ هزار نیروی نظامی به خاورمیانه اعزام کند [۳۵] . این در حالی است که خود ترامپ میگوید اصلاً چنین برنامهای ندارد [۳۶] . «کالین کال» مسئول سیاست ایران در پنتاگون در دولت اوباما میگوید اگر آمریکا این تعداد نیرو را اعزام کند، تنها هدفش میتواند تغییر رژیم باشد [۳۷] . البته خود «کال» هم اذعان دارد که این رقم برای آغاز یک حمله تمامعیار بسیار کم است. برای مقایسه، آمریکا برای فاز اول حمله به عراق، ۱۵۰ هزار نیروی نظامی به این کشور فرستاد؛ و ایران کشور بسیار بسیار بزرگتری از عراق است [۳۸] . بنابراین اگر کاخ سفید میخواهد حکومت ایران را برای همیشه تغییر بدهد، باید جنگی حتی بزرگتر از جنگ عراق به راه بیندازد که یکی از وحشتناکترین جنگهای تاریخ اخیر خواهد بود و صدها هزار کشته بر جای خواهد گذاشت. بسیار بعید است که ترامپ بتواند برای یک جنگ تمامعیار علیه ایران حمایت جلب کند. «اریک برور» که زمانی مسئول امور ایران در شورای امنیت ملی ترامپ بود میگوید: «در شرایط کنونی، تقریباً هیچکس از یک حمله زمینی شبیه عراق برای تغییر رژیم (در ایران) حمایت نمیکند. هر قدر روی هزینهبر بودن چنین درگیریای تأکید کنیم، باز هم کم است.»
◄ ایران حمله گستردهای علیه آمریکاییها انجام بدهد: مقامات نظامی ایران سطح آمادگی نیروهای تحت امر و نیروهای نیابتی خود را بالا بردهاند، اما این به آن معنا نیست که تهران برنامه دارد تا به همین زودیها به آمریکاییها حمله کند. میتوان گفت جمهوری اسلامی قطعاً میداند که هر اقدامی که جان نیروهای نظامی، دیپلماتها یا شهروندان غیرنظامی آمریکا را به خطر بیندازد، تیری در چله مشاوران ترامپ مانند بولتون و پمپئو خواهد شد که برای سوق دادن واشینگتن به سوی جنگ به آن نیاز دارند. اگر ایران اقدام به کشتن آمریکاییها در وضعیت تنشآلود کنونی بکند، آنگاه ترامپ تحت فشار قرار خواهد گرفت تا واکنشی متناسب، اگر نگوییم شدیدتر، نشان بدهد. بنابراین این عوامل انگیزهای برای ایران هستند تا از انجام اقدامات بیش از حد تحریکآمیز خودداری کند.
به این ترتیب، به نظر نمیرسد هیچیک از این سه مسیر احتمالی به سوی جنگ در حال حاضر باز باشد. اگرچه بعید است که این سه مسیر در آینده هم باز شوند، اما قطعیتی در اینباره وجود ندارد.
تصویر ماهوارهای از رآکتور هستهای بوشهر؛ ایران همواره تأکید کرده است که به دنبال دستیابی به سلاح هستهای نیست (+)
۶) جنگ با ایران چه شکلی خواهد بود؟
کارشناسان میگویند پاسخ این سؤال به اهداف احتمالی آمریکا در صورت جنگ برمیگردد. چنانکه پیشتر دیدیم، جنگ با ایران میتواند در قالب عملیاتهای هدفمند علیه تأسیسات هستهای این کشور اتفاق بیفتد یا اینکه شکل یک حمله تمامعیار را به خود بگیرد. اما لازم به یادآوری است که راههای سطح پایینتری هم برای درگیری میان دو کشور وجود دارد. به عنوان نمونه، آمریکا میتواند علیه زیرساختها و شبکه برق ایران حملات سایبری انجام دهد؛ ارتش آمریکا پیشاپیش نام چنین طرحی را «نیترو زئوس» گذاشته است [۳۹] . دولت اوباما از این روش (از جمله با بدافزار «استاکسنت») برای تخریب بخشی از برنامه هستهای ایران استفاده کرد [۴۰] . با این وجود، ایران هم ظرفیتهای سایبری خودش را دارد که میتواند از آنها برای هدف قرار دادن کمپانیهای مهم یا حتی دولت آمریکا استفاده کند [۴۱] .
جنگ سایبری یکی از سناریوهای احتمالی درگیری میان ایران و آمریکاست و تهران در این حوزه اصلاً دستوپابسته نیست (+)
در همینباره بخوانید:
›› پشت پرده عملیات سایبری Nitro Zeus علیه ایران
›› استاکسنت؛ عملیات آمریکا و اسرائیل علیه برنامه هستهای ایران
به علاوه، ایران در سرتاسر خاورمیانه نیروهای نیابتیای دارد که میتوانند آمریکاییها را در عراق، سوریه یا نقاط دیگر این منطقه هدف قرار دهند. شاید به خاطر نگرانی از همین مسئله بود که آمریکا چند روز پیش برخی کارمندان هیأتهای دیپلماتیکش در عراق را از این کشور خارج کرد. یک مسئله مهم این است که ایران سلاح هستهای ندارد، بنابراین بدترین حمله قابلتصور (یعنی حمله هستهای ایران علیه آمریکا) روی میز قرار ندارد. با این حال، ممکن است ایران از برنامه روبهرشد موشکیاش برای هدف قرار دادن کشتیها و نیروهای آمریکایی در منطقه استفاده کند.
بخشی از قدرت موشکی جمهوری اسلامی؛ پایگاه موشکی ایران در عمق ۵۰۰ متری زمین [دانلود]
در همینباره بخوانید:
›› راه ایران به سوی ساخت موشکهای قارهپیما هموار است
›› اعراب خلیج فارس هیچ پاسخی مقابل موشکها و سپاه پاسداران ایران ندارند
۷) آیا خارج از آمریکا هم کسی به دنبال جنگ با ایران هست؟
عمدتاً نه، اما معدود افرادی هم هستند که جنگ میخواهند. اسرائیل که قبلاً از حمله علیه ایران حمایت کرده است، اکنون فعالانه تلاش میکند تا وارد غوغای کنونی نشود [۴۲] . دلیل اصلی هم این است که یک جنگ بزرگ با تهران، تقریباً قطعاً اسرائیل را هم شامل خواهد شد و به احتمال قریب به یقین تلآویو را مقابل متحد و نیروی نیابتی ایران در لبنان یعنی حزبالله قرار خواهد داد. بنا به برخی گزارشها نتانیاهو به مقامات ارشد دفاعی و اطلاعاتی کابینه خود گفته است که اسرائیل باید «تمام تلاش خود را بکند تا پایش به تنشها در خلیج [فارس] کشیده نشود، و در وضعیت کنونی مستقیماً مداخله نخواهد کرد [۴۳] .» به همین دلیل است که اسرائیلیها، در کنار اماراتیها، از مواضع جنگطلبانه خود عقبنشینی کردهاند تا مبادا واقعاً جنگی صورت بگیرد [۴۴] . روسیه و کشورهای اروپایی [۴۵] ، به خصوص آنهایی که هنوز در توافق هستهای هستند، هم برای پایان مناقشه دارند نقش میانجی را میان دو کشور ایفا میکنند. کارشناسان میگویند نگرانی شدید اروپاییها از بابت سیل میلیونها پناهندهای است که در صورت آغاز جنگ با ایران به سوی این قاره روانه میشود. این اتفاق فشار بیاندازهای روی دولتهای اروپایی خواهد آورد که پیشاپیش دارند با پیامدهای بحران پناهندگان سوری مقابله میکنند.
«ایران بیوقفه در حال افزایش برد موشکهایش است»؛ نتانیاهو از هر گونه درگیری نظامی با ایران به شدت هراس دارد (+)
در همینباره بخوانید:
›› مقام سابق رژیم صهیونیستی: جمهوری اسلامی دشمن شکستناپذیر اسرائیل است
›› اندیشکده اسرائیلی: هیچکس در منطقه حریف ایران نیست / فراتر از اسرائیل هم در تیررس موشکهای ایران است
اینها برای جان بولتون و افراد دیگری که احتمالاً خواهان یک جنگ تمامعیار با ایران هستند خبرهای بدی است. آمریکا اگر میخواهد در جنگ با ایران موفق باشد نیازمند حمایت سیاسی و نظامی از سوی اسرائیل و اروپاییهاست و بدون حمایتهای آنها در جلب مشروعیت بینالمللی و کمکهای مورد نیاز برای پیروزی در جنگ و همچنین مقابله با پیامدهای آن، به مشکل بر خواهد خورد. البته آمریکاییها از برخی حمایتها هم در اینباره برخوردار هستند که بخش عمده آنها از جانب عربستان است، کشوری که دهها سال است درگیر نوعی جنگ سرد با ایران بر سر کنترل بر خاورمیانه است. روزنامه «عربنیوز» از رسانههای طرفدار سعودی اخیراً در گزارشی از آمریکا خواست تا علیه ایران دست به «حملات جراحی» (حملات منحصر به اهداف محدود و مشروع نظامی) بزند [۴۶] . با این حال، «عادل الجبیر» وزیر مشاور در امور خارجی و وزیر خارجه سابق سعودی هم تأکید دارد که «پادشاهی عربستان سعودی به دنبال جنگ در منطقه نیست و برای درگیری تلاش نمیکند [۴۷] .» بنابراین به نظر میرسد اگر آمریکا تصمیم به جنگ با ایران بگیرد، باید این کار را به تنهایی انجام بدهد و این مسئله حتی آنهایی که درون کابینه ترامپ تنشان برای جنگ با ایران میخارد را هم مردد خواهد کرد.
به استثنای احتمالاً رژیم سعودی، ترامپ برای هر گونه اقدام نظامی علیه ایران نه روی رقبایش میتواند حساب کند و نه روی شرکایش (+)
در همینباره بخوانید:
›› بدرقه پمپئو با جمله ناامید کننده عبدالمهدی برای آمریکاییها
›› عقبنشینی سعودی همزمان با ترامپ از داعیه جنگ با ایران: تاکتیکی یا راهبردی؟
۸) اتفاقات اخیر یادآور اتفاقات پیش از جنگ عراق است. آیا این دو به هم شبیه هستند؟
راستش نه. اریک برور (مسئول سابق امور ایران در شورای امنیت ملی ترامپ) در اینباره میگوید: «نگرانیهای مشروعی وجود دارد مبنی بر اینکه عدهای در دولت آمریکا دارند با هدف پیشبرد اهداف تغییر رژیمی خودشان گزارشهای اطلاعاتی را به شکل خاصی منعکس میکنند، اما به عقیده من تفاوتها میان وضعیت کنونی با جنگ عراق از شباهتها میان این دو بیشتر است. دولت بوش از طریق سخنرانی، مصاحبه و غیره، تلاش جدی و هماهنگی برای زمینهسازی جنگ [۴۸] انجام میداد. به نظر نمیرسد هیچیک از این کارها در حال حاضر در حال انجام شدن باشد.» البته دلایلی هم برای مقایسه وضعیت کنونی با وضعیت قبل از جنگ عراق وجود دارد. آن زمان، جنگ عراق بر اساس اطلاعاتِ دستچینشده و نامعتبر آغاز شد و فریب افکار عمومی آغاز شد. اکنون هم یک دولت جمهوریخواه روی کار است که برخی از همان افراد طرفدار حمله به عراق، از جمله بولتون، در آن کار میکنند و دارند میگویند اطلاعات نشان میدهد یک تهدید فوری علیه آمریکاییها وجود دارد.
دیدار سال ۲۰۰۲ جورج بوش پسر (راست)، رئیسجمهور وقت آمریکا با اعضای کنگره آمریکا، از جمله دنیس هاسترت (وسط) رئیس مجلس نمایندگان، با هدف مقدمهچینی برای جنگ عراق (+)
با این وجود، گزارشهایی وجود دارد که نشان میدهند مقامات دولت ترامپ اطلاعات موجود درباره ایران را بزرگنمایی کردهاند [۴۹] . به علاوه، نکته تعجبآور این است که اگرچه کارشناسان اکثراً اعتقاد دارند که برخی اطلاعات درباره تهدیدات ایران واقعاً وجود دارد، اما به نظر میرسد میان آمریکا و متحدان این کشور درباره برداشت از این اطلاعات اختلافنظر وجود دارد. به عنوان مثال، یک مقام ارشد نظامی انگلیس که عضو ائتلاف ضدداعش در عراق است، اخیراً به خبرنگاران در پنتاگون گفت که تهدیدهای جدید ایران موضوع خارقالعادهای نیستند [۵۰] . در همین حال، گروهی دوحزبی از نمایندگان مجلس سنا اخیراً با مقامات کاخ سفید دیدار کردند تا در خصوص اطلاعات درباره ایران بیشتر آگاه شوند. آنچه وضعیت کنونی را از مقدمه جنگ عراق متمایز میکند آن است که هم کنگره و هم مطبوعات اینبار دیگر حاضر نشدهاند ادعاهای دولت آمریکا را به سادگی باور کنند، بلکه دارند به کابینه ترامپ فشار میآورند تا برای اثبات ادعاهای خود اسناد واقعی ارائه دهند. «چاک شومر» رهبر اقلیت سنا پیش از دیدار با اعضای کابینه ترامپ گفته بود: «ما، در عین تأسف، در [جنگ] عراق آموختیم که وقتی کارها پشت درهای بسته انجام شود، وقتی مردم آمریکا به طور کامل در جریان امور قرار نگیرند، ممکن است نتیجهاش بشود افتضاحهای بزرگ در سیاست خارجی [۵۱] .»
«خواهان تشدید تنش با ایران نیستیم»؛ اظهارات شاناهان و پمپئو پس از نشست با اعضای کنگره آمریکا [دانلود]
۹) آیا مناقشه ایران و آمریکا ربطی به نفت دارد؟
تقریباً هر وقت صحبت از ورود آمریکا به یک جنگ در خاورمیانه میشود، مردم از خود میپرسند آیا این جنگ هم صرفاً تلاش دیگری برای دستیابی به نفت بیشتر است یا نه. این نظریه تا اندازهای منطقی است، چون آمریکا و دیگر قدرتهای جهانی تا کنون برای در اختیار گرفتن منافع انرژی اقدام به افروختن آتش جنگ کردهاند، اما در مورد ایران، مسئله این نیست. البته آمریکاییها به یک مسئله واقعاً اهمیت میدهند: تضمین عبور و مرور آزاد شناورها از طریق تنگه هرمز، آبراهی که حدود ۴۰ درصد از محمولههای نفتی دنیا از آن عبور میکنند [۵۲] . وقتی تنشها میان ایران و آمریکا افزایش مییابد، تهران معمولاً تهدید به بستن این تنگه میکند [۵۳] . بستن تنگه هرمز میتواند بازار جهانی انرژی را آشفته کند و یک بحران جهانی به وجود بیاورد. البته ایران معمولاً به این تهدید خود عمل نمیکند، چراکه حتماً از واکنش خشمگین آمریکا و کشورهای دیگر به این اتفاق آگاه است. بنابراین وقتی خبر حمله به نفتکشها در (بندر «فجیره» در) نزدیکی تنگه هرمز پخش شد، این نگرانی به وجود آمد که شاید تهران راهی برای مخابره پیامهایش پیدا کرده باشد. (البته باز هم تأکید میشود که ایران هرگونه نقشی در این عملیات تخریبی را تکذیب کرده است.) حمله پهپادی شورشیان تحت حمایت ایران در یمن هم این نگرانیها بیشتر تشدید کرد.
تنگه هرمز آبراهی حیاتی برای انرژی دنیاست که ایران به طور کامل بر آن احاطه نظامی دارد (+)
در همینباره بخوانید:
›› یمنیها چگونه با پهپادهای چند دلاری پدافند چند میلیارد دلاری شکار میکنند
›› پشت پرده انفجار نفتکشها چیست؟ / آیا الفجیره نسخه اماراتی ۱۱ سپتامبر است؟
«بهنام بن طالبلو» کارشناس اندیشکده «بنیاد دفاع از دموکراسیها» (یکی از ایرانستیزترین اندیشکدههای آمریکایی) مستقر در واشینگتن (عملیات فجیره را به ایران نسبت میدهد و) در اینباره میگوید: «تهران با نشان دادن اینکه جریان عرضه نفت، ایمن نیست و میتواند خدشهدار شود، دارد به دنیا میفهماند که گزینههایی برای افزایش تنش در اختیار دارد.» البته تضمین تداوم عرضه نفت ارزان قطعاً برای آمریکا مهم است، اما دلیل واقعی تلاش امروز عدهای در دولت ترامپ برای آغاز جنگ با ایران، این نیست. واقعیت این است: بولتون، پمپئو و برخی دیگر، میخواهند رژیم ایران را تغییر بدهند، و دارند از اطلاعات درباره اقدامات تحریکآمیز تهران برای پیشبرد موضع خصمانهتر در قبال جمهوری اسلامی استفاده میکنند. اکنون امیدواریم که ترامپ به دور نگه داشتن این افراد از خودش ادامه بدهد. یک منبع مطلع به من (آلکس وارد، نویسنده گزارش) گفته است که رئیسجمهور آمریکا پیشاپیش در گفتوگو با دوستانش از بولتون شکایت کرده و حتی دارد پرسوجو میکند که ببیند چه کسی میتواند جایگزین مناسبی برای مشاور امنیت ملیاش باشد. به این ترتیب، جنگ با ایران همچنان یک احتمال بعید است؛ حداقل فعلاً.
گفته میشود ترامپ از جنگطلبی بولتون خسته شده و حتی به دنبال گزینههایی برای جایگزینی مشاور امنیت ملیاش است (+)
[۱] U.S. Goal Is Deterrence, Not War With Iran: Shanahan Link
[۲] Shanahan: Iranian threats ‘on hold’ thanks to U.S. actions Link
[۳] ۹ questions about the scary US-Iran standoff you were too embarrassed to ask Link
[۴] Statement from the National Security Advisor Ambassador John Bolton Link
[۵] New Tensions With Iran Threaten Nuclear Deal and, White House Says, U.S. Troops Link
[۶] U.S. Deployment Triggered by Intelligence Warning of Iranian Attack Plans Link
[۷] US photos showed cruise missiles on Iranian boats Link
[۸] Trump Admin Inflated Iran Intel, U.S. Officials Say Link
[۹] Iran just said it won’t comply with parts of the landmark nuclear deal Link
[۱۰] Claim of Attacks on ۴ Oil Vessels Raises Tensions in Middle East Link
[۱۱] U.S. Says Iran Likely Behind Ship Attacks Link
[۱۲] U.S. officials: ‘Highly likely’ Iran carried out tanker attacks Link
[۱۳] Exclusive: Insurer says Iran’s Guards likely to have organized tanker attacks Link
[۱۴] Saudi Oil Infrastructure at Risk as Small Attacks Raise Potential for Big Disruption Link
[۱۵] Iran tells Middle East militias: prepare for proxy war Link
[۱۶] US decision to withdraw staff from Iraq shows Iran showdown continues Link
[۱۷] US sends Patriot missile system to Middle East amid Iran tensions Link
[۱۸] Is the United States heading for war with Iran? Link
[۱۹] In Iran, a plunging economy trumps fears of US confrontation Link
[۲۰] Intelligence Suggests U.S., Iran Misread Each Other, Stoking Tensions Link
[۲۱] Here’s John Bolton Promising Regime Change in Iran by the End of ۲۰۱۸ Link
[۲۲] To Stop Iran’s Bomb, Bomb Iran Link
[۲۳] After the Deal: A New Iran Strategy Link
[۲۴] Mike Pompeo just proved the Trump administration has no plan B for Iran Link
[۲۵] Tillerson’s support for Iran deal helped get him fired, but Mattis shares his views Link
[۲۶] Trump Tells Pentagon Chief He Does Not Want War With Iran Link
[۲۷] منبع شماره ۲۲
[۲۸] The Rapture and the Real World: Mike Pompeo Blends Beliefs and Policy Link
[۲۹] Remarks at the AIPAC Policy Conference Link
[۳۰] A single Patriot battery does not merit a NY times headline. Especially since the US moved ۴ out of the region just a few months ago! Link
[۳۱] منبع شماره ۲۶
[۳۲] منبع شماره ۲۶
[۳۳] منبع شماره ۲۰
[۳۴] Tehran Abuzz as Book Says Israel Killed ۵ Scientists Link
[۳۵] White House Reviews Military Plans Against Iran, in Echoes of Iraq War Link
[۳۶] Trump denies U.S. plan to send ۱۲۰,۰۰۰ troops to counter Iran threat Link
[۳۷] I oversaw Iran policy and planning at the Pentagon from ۲۰۰۹-۲۰۱۱… Link
[۳۹] Military plans to counter Iran include possible ۱۲۰,۰۰۰ troop deployment, cyber attack ‘Nitro Zeus’ Link
[۴۰] Obama Order Sped Up Wave of Cyberattacks Against Iran Link
[۴۱] Iran Hackers Could Be Behind Wave of Cyber Attacks on Infrastructure: FireEye Link
[۴۲] Israel Presses the Case Against Iran, but Not for War Link
[۴۳] Netanyahu wary of being dragged into U.S.-Iran escalation Link
[۴۴] Who actually supports military strikes against Iran? Link
[۴۵] In an Echo of the Iraq War, the U.S. and Europe Are Split on Iran Link
[۴۶] Editorial: Iran must not go unpunished Link
[۴۷] The Early Edition: May ۲۰, ۲۰۱۹ Link
[۴۸] Bush makes case for war with Iraq, Sept. ۴, ۲۰۰۲ Link
[۴۹] منبع شماره ۸
[۵۰] No increased Iran threat in Syria or Iraq, top British officer says, contradicting US Link
[۵۱] ‘Potentially imminent threat’ from Iran grips Washington Link
[۵۲] How to Stop the March to War With Iran Link
[۵۳] Iran threatens to shut strategic Hormuz Strait Link