آشفتهگی
- کارگردان : فریدون جیرانی
- تهیه کننده : فریدون جیرانی
- فیلمنامه نویس : فریدون جیرانی
- خلاصه داستان: آشفتگی رئالیستی و اجتماعی نیست. یک فیلم است درباره عشق و جنایت.
- بازیگران: بهرام رادان، مهناز افشار، مهران احمدی، علی میلانی و نسیم ادبی
- مدیر فیلمبرداری : مسعود سلامی
- چهره پرداز : ایمان امیدواری
- طراح صحنه : کامیاب امین عشایری
- طراح لباس : مارال جیرانی
- تدوین : بهرام دهقانی
- صدابردار : امین میرشکاری
- صداگذار : علیرضا علویان
- موسیقی : کارن همایونفر
- جلوه های ویژه میدانی : آرش آقابیگ
- جلوه های ویژه بصری : وحید قطب یزاده
- عکاس : یوسف عبدالرضایی
حمال طلا
- کارگردان : تورج اصلانی
- تهیه کننده : منصور سهراب پور
- فیلمنامه نویس : تورج اصلانی و هادی نادری
- خلاصه داستان : رضا حمل کننده طلاست. شغلش رساندن طلا و جواهرات از کارگاه به مغازه ها است که یک روز از او دزدی می شود.
- بازیگران : پیام احمدی نیا، لطف اله سیفی، سعید آقاخانی، ژاله صامتی، امید روحانی، امین آقافرزانه، علیرضا مهران و حسن زاهدی
- مدیر فیلمبرداری : حسن اصلانی
- چهره پرداز : رضا عربی
- طراح صحنه : مجید علی اسلام
- طراح لباس : مجید علی اسلام
- تدوین : حمید علی قلیان و امیر ادیب پرور
- صدابردار : محمد صالحی
- صداگذار : علیرضا علویان
- موسیقی : مسعود سخاوت دوست
- جلوه های ویژه میدانی : محمد جنگی
- جلوه های ویژه بصری : علیرضا قادری
- عکاس : علی رفیع پور
ماجرای نیمروز 2: رد خون
- کارگردان : محمدحسین مهدویان
- تهیه کننده : سیدمحمود رضوی مجد
- فیلمنامه نویس : حسین تراب نژاد و ابراهیم امینی
- خلاصه داستان : «خونه افشین رو گشتن. خونه خواهر منو. به شون نگفتی من کی ام؟ نگفتی چه کارایی از دست رفیقات برمیآد؟ – بوی سیگار میدی. – اینم گزارش کن… »
- بازیگران : هادی حجازی فر، جواد عزتی، محسن کیایی، بهنوش طباطبایی، هستی مهدوی، حسین مهری، مهدی زمین پرداز، محمد عسگری، امیراحمد قزوینی، امیرحسین هاشمی
- مدیر فیلمبرداری : هادی بهروز
- چهره پرداز : شهرام خلج
- طراح صحنه : محمدرضا شجاعی
- طراح لباس : محمدرضا شجاعی
- تدوین : محمد نجاریان
- صدابردار : هادی ساعدمحکم
- صداگذار : مهرشاد ملکوتی
- موسیقی : حبیب خزای یفر
- جلوه های ویژه میدانی : ایمان کرمیان
- جلوه های ویژه بصری : سینا قویدل
- عکاس : مجید مطلبی
نامزدهای سیمرغهای بلورین سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر
ابراهیم داروغهزاده دبیر جشنواره با حضور در جمع خبرنگاران اسامی نامزدهای این دوره از جشنواره را اعلام کرد. محمد احسانی، محمدعلی باشه آهنگر، محمد بزرگنیا، مهرزاد دانش، پوران درخشنده، ریما رامینفر و محمود کلاری داوران این دوره از جشنوارهاند.
«شبی که ماه کامل شد» ساخته نرگس آبیار با نامزدی در ۱۳ رشته، رکورددار نامزدی جوایز شد. پس از این فیلم، «ماجرای نیمروز رد خون» با ۱۱ نامزدی و فیلمهای «غلامرضا تختی» و «متری شش و نیم» ساخته بهرام توکلی و سعید روستایی با ۱۰ نامزدی در جایگاه سوم قرار دارند.
در جایگاه چهارم «قصر شیرین» رضا میرکریمی با هشت نامزدی قرار گرفت و پس از آن فیلم «مسخره باز» با شش نامزدی در بخش سودای سیمرغ و یک نامزدی در بخش نگاه نو در رده بندی بعدی قرار گرفت. «سرخپوست» نیما جاویدی، «قسم» محسن تنابنده در شش رشته نامزد دریافت جایزه شدند. فیلمهای «۲۳ نفر» مهدی جعفری و «سمفونی نهم» محمدرضا هنرمند نیز در پنج عنوان کاندیدای دریافت سیمرغ شدند و «درخونگاه» سیاوش اسعدی برای سه شاخه نامزد جایزه شده است.
فیلمهای «بنفشه آفریقایی» مونا زندی حقیقی، «طلا» پرویز شهبازی و «ناگهان درخت» صفی یزدانیان در دو رشته نامزد دریافت جایزه شده و فیلمهای «پالتو شتری» مهدی علی میرزایی، «خون خدا» مرتضی علی عباس میرزایی، «سال دوم دانشکده من» رسول صدرعاملی و «آشفتگی» فریدون جیرانی هم در یک رشته نامزد شده اند.
بهترین جلوه های ویژه بصری:
جواد مطوری (مسخره باز)
محسن خیرآبادی، رضا میثاقی، شهاب نجفی (غلامرضا تختی)
هادی اسلامی و امیرسحر خیز (23 نفر)
جواد مطوری (سرخپوست)
سینا قویدل (ماجرای نیمروز: رد خون)
بهترین جلوههای ویژه میدانی:
محسن روزبهانی (23نفر)
ایمان کرمیان (سمفونی نهم)
آرش آقابیک (شبی که ماه کامل شد)
ارشا اقدسی (قسم)
ایمان کرمیان (ماجرای نیمروز؛ رد خون)
بهترین چهره پردازی:
ایمان امیدواری (شبی که ماه کامل شد)
مجید اسکندری (سمفونی نهم)
شهرام خلج (ماجرای نیمروز؛ رد خون)
سعید ملکان (غلامرضا تختی)
ایمان امیدواری (مسخره باز)
عباس عباسی (23 نفر)
بهترین طراحی لباس:
محمدرضا شجاعی (شبی که ماه کامل شد)
مشکین مهرگان (سمفونی نهم)
محمدرضا شجاعی (ماجرای نیمروز: ردخون)
امیر ملک پور (غلامرضا تختی)
الهام معین (مسخره باز)
طراحی صحنه:
سهیل دانش (مسخره باز)
محمدرضا شجاعی (شبی که ماه کامل شد)
کیوان مقدم (غلامرضا تختی)
محسن نصراللهی (متری شیش و نیم و سرخپوست)
کامیاب امینی عشایری (23 نفر)
بهترین صدابرداری:
ایرج شهزادی (متری شیش و نیم)
مسیح سراج (پالتو شتری)
بهمن اردلان (23 نفر)
منصور شهبازی (طلا)
مهدی ابراهیمزاده (قسم)
بهترین صداگذاری:
امیرحسین قاسمی (متری شیش و نیم)
حسین ابوالصدق (سمفونی نهم)
مهرشاد ملکوتی (ماجرای نیمروز: رد خون)
امیرحسین قاسمی (غلامرضا تختی)
آرش قاسمی (شبی که ماه کامل شد)
بهترین موسیقی متن:
پیمان یزدانیان (متری شش و نیم و بنفشه آفریقایی)
امین هنرمند (قصر شیرین)
افشین عزیزی (غلامرضا تختی)
مسعود سخاوت دوست (شبی که ماه کامل شد)
کریستف رضاعی (ناگهان درخت و سال دوم دانشکده من)
بهترین تدوین:
محمدرضا موئینی (سمفونی نهم)
بهرام دهقانی (متری شیش و نیم)
خشایار موحدیان (قسم)
محمد نجاریان (ماجرای نیمروز:ردخون)
میثم مولایی (غلامرضا تختی)
بهترین فیلمبرداری:
حمید خضوعی (غلامرضا تختی)
هومن بهمنش (متری شیش و نیم)
شهرام نجاریان (خون خدا)
علی قاضی (مسخره باز)
هادی بهروز (ماجرای نیمروز: ردخون)
مسعود سلامی (آشفتهگی)
بهترین نقش مکمل زن:
زهره عباسی (ناگهان درخت)
ژیلا شاهی (قصر شیرین)
فرشته صدرعرفایی (شبی که ماه کامل شد)
نیوشا علیپور (قصر شیرین)
پانتهآ پناهیها (درخونگاه)
بهترین نقش مکمل مرد:
آرمین رحیمیان (شبی که ماه کامل شد)
نوید محمدزاده (متری شیش و نیم)
حسن پورشیرازی (قسم)
یونا تدین (قصر شیرین)
علی نصیریان (مسخره باز)
جواد عزتی (ماجرای نیمروز: رد خون)
بهترین بازیگر نقش اول مرد:
حامد بهداد (قصر شیرین)
امین حیایی (درخونگاه)
هوتن شکیبا (شبی که ماه کامل شد)
پیمان معادی (متری شیش و نیم)
نوید محمدزاده (سرخپوست)
بهترین بازیگر نقش اول زن:
مهناز افشار (قسم)
الناز شاکردوست (شبی که ماه کامل شد)
ژاله صامتی (درخونگاه)
بهنوش طباطبایی (ماجرای نیمروز: رد خون)
فاطمه معتمدآریا (بنفشه آفریقایی)
بهترین فیلمنامه:
محسن تنابنده (قسم)
محسن قرائی و محمد داوودی (قصر شیرین)
نیما جاویدی (سرخپوست)
پرویز شهبازی (طلا)
نرگس آبیار و مرتضی اصفهانی (شبی که ماه کامل شد)
بهترین کارگردانی:
بهرام توکلی (غلامرضا تختی)
نیما جاویدی (سرخپوست)
نرگس آبیار (شبی که ماه کامل شد)
سعید روستایی (متری شیش و نیم)
رضا میرکریمی (قصرشیرین)
محمدحسین مهدویان (ماجرای نیمروز:ردخون)
بهترین فیلم:
سرخپوست (تهیه کننده مجید مطلبی)
شبی که ماه کامل شد (تهیه کننده محمدحسین قاسمی)
غلامرضا تختی (تهیه کننده سعید ملکان)
متری شیش و نیم (تهیه کننده سیدجمال ساداتیان)
ماجرای نیمروز: ردخون (تهیه کننده سیدمحمد رضوی)
قصر شیرین (تهیه کننده رضا میرکریمی)
نامزدهای بخش نگاه نو:
جاندار (حسین امیری دوماری و پدرام پورامیری)
حمال طلا (تورج اصلانی)
دیدن این فیلم جرم است (رضا زهتابچیان)
روزهای نارنجی (آرش لاهوتی )
مسخرهباز (همایون غنیزاده)
واکنش دوباره شورای سیاستگذاری “هنر و تجربه” به نام یک “سیمرغ”
با توجه به اینکه در سی و هفتمین جشنواره ملی فیلم فجر سیمرغی با عنوان «هنر و تجربه» اهدا می شود، شورای سیاستگذاری گروه سینمایی «هنر و تجربه» نسبت به عنوان این جایزه واکنش نشان داد.
جعفر صانعی مقدم مدیرعامل موسسه «هنر و تجربه» با اشاره به این نکته که سیمرغ «هنر و تجربه» در حالی اهدا می شود که نمایندهای از این گروه سینمایی در هیات انتخاب و داوری جشنواره حضور ندارند، نظرات شورای سیاستگذاری گروه سینمایی «هنر و تجربه» را منتقل کرد.
شورای سیاستگذاری معتقدست این سیمرغ در حالی در جشنواره ملی فیلم فجر اهدا میشود که هیات انتخاب و داوری به نمایندگی از گروه سینمایی «هنر و تجربه» در جشنواره حضور ندارند و همچنین از آنجا که این عنوان مشخصاً به نام این گروه سینمایی ارجاع می دهد لذا شورای سیاستگذاری خواستار این است که عنوان این سیمرغ تغییر کند و یا نمایندگانی از سوی این گروه سینمایی در بخش انتخاب و داوری حضور داشته باشند تا در پی این اتفاق توجه بیشتر و تخصصیتری به فیلمهای هنری و تجربی مبذول شود. اعضای شورا همچنین با استقبال از بازگشت بخش «نگاه نو» ویژه فیلم اولی ها به جشنواره فیلم فجر و رویکرد جدی تر به پذیرفتن فیلم هایی با نگاه هنری و تجربی در این رقابت سینمایی، امیدوار است مسئولان سینمایی به ایجاد بخش مستقل هنر و تجربه نیز اقدام کنند تا از این مسیر این بخش از سینمای ایران که با خود موضوعات و ساختار متفاوتی می آورند، تقویت شود.
شورای سیاستگذاری و مدیران گروه «هنر و تجربه» با احترام به نمایندگان سینمای هنری و تجربی در جشنواره و برگزیده این بخش، ابراز امیدواری می کند که در دوره بعدی جشنواره ملی فیلم فجر سینمای هنر و تجربه دارای بخش مستقل شود و یا جشنواره ای ویژه فیلم های هنری و تجربی به شکل مستقل برگزار شود تا از این مسیر فیلمسازانی که رویکرد متفاوتی به سینما دارند فرصت بروز و ظهور بیشتری داشته باشند.
گروه سینمایی «هنر و تجربه» از سی و سومین دوره جشنواره با معرفی فیلمهای خود به جشنواره ملی فیلم فجر، داوری و اهدای تندیس هنر و تجربه را نیز برعهده داشت ولی از دوره سی و ششم با تغییر تندیس هنر و تجربه به سیمرغ، هیات انتخاب و داوری این بخش حذف شد. این گروه سینمایی سال گذشته نیز موضع خود را نسبت به این سیمرغ که با نام «هنر و تجربه» ولی بدون داوری نمایندگان گروه اهدا می شود، اعلام کرده بود.
در حال حاضر گروه «هنر و تجربه» در جشنواره هایی چون فیلم کوتاه تهران و سینماحقیقت بهترین ها را به داوری خود معرفی می کند.
یلدا جبلی و فردین خلعتبری مطرح کردند؛
زمانی که با مدنیت کنار نمیآییم، دست به خشونت میزنیم
آیا داستان فیلم جمشیدیه واقعی است و براساس تحقیقات شکل گرفته یا پرورش یافته ذهن شماست؟
یلدا جبلی: بخشی از داستان طبعاً برگرفته از داستان واقعی است البته از زمان نگارش نیز تحقیقات آغاز شد و با وکلای دادگستری و شخصیتهای مختلف گفتگو کردیم و فیلمنامه طی این تحقیقات و به تبعیت از آنها تغییر کرد.
فردین خلعتبری: یک اتفاقی برای ما افتاد که عیناً بخشی از آن در فیلم دیده میشود. چند روز از آن اتفاق گذشت اما جراحت آن در ذهن و روح ما همچنان وجود داشت و بعد به این نتیجه رسیدیم که موضوع مناسبی برای ساخت فیلم است و بعد از نگارش فیلمنامه، ساخت آن را آغاز کردیم. البته در تحقیقات ما نتایجی که از اتفاق رخ داده حاصل میشد از منظر وکلای دادگستری و حتی قاضی سیاهتر از چیزی بود که در مراحل اولیه فیلمنامه به آن فکر میکردیم.
عموما در پایان فیلمهای توام با خشونت، به نوعی از آن تبری میشود اما در این فیلم افراد بعد از ارتکاب خشونت، آن را در محافل دوستانه تعریف میکنند. این مساله دردناکتر از اصل خشونت است.
فردین خلعتبری: ترانه در سکانسهای ابتدایی به امیر میگوید حالا که فکر میکنم پشیمون نیستم. یعنی در ابتدا از عملش حس خوبی ندارد، اما آن را عکسالعملی در مقابل جامعه خشمگین میداند و به خودش حق میدهد که از همسرش دفاع کند ضمن اینکه حین دعوا کاملا ترسیده بود. و حالا که به خیر هم گذشته، هم خوشحال است و هم آن را برای دوستانش تعریف میکند. خشونت تاسفبرانگیز است و در دو وجه کلامی و فیزیکی اقشار مختلف جامعه را تهدید میکند.
یلدا جبلی: قطعا این خشونتها در جامعه امروز نوعی عکسالعمل است. اقتصاد نامتوازن، عدم اجرای قانون، شهر شلوغ و بیظرفیت، عدم رسیدگی به خواستههای بدیهی اجتماع و عدم آگاهی مردم از قانون، همگی میتوانند جامعه را خشنتر کنند.
به نظر میرسد زنان در خشونتها بیشتر از سایر گروهها قربانی میشوند. این مساله از نظر شما چقدر واقعیت دارد؟
یلدا جبلی: قطعا آسیبپذیری زنان از نزاعهای خیابانی و درگیریها و خشونتهای سطح شهر بیشتر از آقایان است و اصلا نیازی به بررسی آماری و تحقیقات پیچیده ندارد. بسیاری از ما میتوانیم از طریق مشاهدات میدانی این موضوع را شاهد باشیم. در نمایشها و اکرانهای مردمی هم که داشتیم، این میزان از خشم نشان داده شده در فیلم برای مردم آشنا بود و آن را کاملا باور کرده بودند.
در جایی از فیلم گفته میشود در بسیاری از موارد قانون دیر میرسد و مردم قربانی میشوند. آیا معتقدید قانون نقش پررنگی در کاهش خشونت و احقاق حقوق ندارد؟
فردین خلعتبری: اگر پلیس نسبت به هر نزاعی حساس باشد و برای اینکه رفتاری به عنوان خلاف ثبت شود نیاز به این نباشد که حتما شاکی خصوصی وجود داشته باشد و پلیس تمامی نزاعها در سطح شهر را رصد کند، قطعا شرایط بهتر میشود و هر فردی که در این نزاعها حضور دارد، سابقهاش ذخیره شود (البته نه اینکه برایش سوءسابقه شود). در این شرایط ما مشکلات بسیار کمتری را خواهیم داشت. مثلا در شهر یا حتی مدارس بارها شاهد بودهایم که دو نفر با هم درگیر میشوند و افراد دیگر آنها را جدا میکنند و پلیس نیز در آنجا حضور دارد اما هیچ گزارشی ثبت نشده و به اصطلاح درگیری با یک صلوات ختم به خیر شده و پلیس دخالت نکرده است زیرا مساله شاکی خصوصی نداشته است. درحالیکه در بسیاری از کشورها چنین نزاعهایی باتوجه به اینکه کلیت شهر و افراد جامعه باهم ارتباط دارند، کاملا رصد میشود و حتی در مواردی مدعیالعموم وارد ماجرا شده و نزاع را به محکمه میبرد. در کشور ما هم میتوان این کار را کرد و میتوان حداقل نزاعها را ثبت کرد تا مشخصات افراد برای نزاعهای بعدی وجود داشته باشد.
آقای خلعتبری به عنوان یک موزیسین بفرمایید آیا این موضوع که خشونت به آثار هنری نیز تسری پیدا کرده مثلا موسیقی که باید در اکثر مواقع هنری آرامشبخش باشد تبدیل به یک عنصر تهییجکننده و حتی خشونتطلب شده را قبول دارید؟
فردین خلعتبری: خشونت وقتی به صورت عمومی گسترش پیدا میکند به همه عرصهها وارد میشود. ذات خشونت عدم تجربه در روابط اجتماعی و اجازه دادن به گسترش غرایز است زمانی که ما با مدنیت نمیتوانیم کنار بیاییم خشن میشویم. خشونتی که ما در جامعه داریم بیشتر مانند خشونت کودکان است. کودکان در عالم کودکی وقتی اسباببازیشان را کسی میگیرد با خشونت میخواهند آن را پس بگیرند. از سوی دیگر زندگی شهری خشنتر از زندگی روستایی است و بسیاری از هنرمندان ما در شهرها زندگی میکنند و طبیعی است رفتاری که در شهر و جامعه میبینند روی آثار هنری آنها هم تاثیرگذار باشد.
همایون غنیزاده: مسخرهباز تحت تأثیر تئاتر نیست!
همایون غنیزاده که اخیرا فیلم سینمایی «مسخره باز» او در جشنواره فیلم فجر اکران شد، به فارس گفت: این فیلم را برای همه مردم ساختم امیدوارم که همه هم آن را دوست داشته باشم بهرحال هیچ انگیزهای نمیتواند انسان به جز علاقه به مردم تکان دهد.
وی در ادامه افزود: این سبک فیلم نیست که تماشاگر را انتخاب میکند، من آن را برای عامه مردم ساختم، مردم میتواند بهترین انگیزه برای یک فیلمساز باشند و بهترین چیز برای یک فیلمساز میتواند این باشد که همه فیلمش را دوست داشته باشند.
غنی زاده با اشاره به تفاوت های بین سینما و تئاتر گفت: به هر حال سینما، سینما است و تئاتر، تئاتر. من نمیخواستم فضای مسخرهباز تئاتری باشد.
وی تأکید کرد که برای ساخت مسخرهباز مدیون هما روستا بوده و به خاطر او فیلم را ساخته است.
غنی زاده در پاسخ به سوال خبرنگار فارس درباره ساخت پروژه ای در حد «می سی سی پی نشسته می میرد» گفت: اگر شرایطش پیش بیاید، قرار است باز هم چنین کاری داشته باشم، منتها فعلا که هنوز برنامه خاصی ندارم.
علیرضا شجاعنوری: مردم از سینمای مستهجن با شوخیهای جنسی ناامید شدهاند
علیرضا شجاع نوری بازیگر فیلم سینمایی «سونامی» و تهیه کننده «بنفشه آفریقایی» درباره دغدغههای سینمایی خود اظهار داشت: من اگر دلم برای سوژهای بتپد آن را میسازم اما برای صرف گیشه فیلم نمی ازم آن هم در صورتی که قصه زشتی داشته باشد.
شجاع نوری با اشاره به اینکه پخش «بنفشه آفریقایی» به دست سیمای مهر است، گفت: سیمای مهر یکی از شرکای ما است و فکر میکنم برنامهریزی برای پخش و اکران آن هم برای اوایل سال آینده باشد.
وی با اشاره به ذائقه مخاطبان این روزهای سینما گفت: یک عده این ذائقه را معطوف سینمای مستهجن با شوخیهای جنسی کردهاند، به همین دلیل هم هست که اکثریت خاموش مردم در خانهها نشستهاند و از سینما ناامید شدهاند، اگر مردم بتوانند فیلمهایی ببینند که ارتباط دلی با زندگی آنها برقرار کنند و سینمایی باشد که به شعور مخاطب احترام میگذارد، مطمئنا دست از سر فیلمهای کمدی برمیدارند و به سینما امیدوار میشوند.
شجاع نوری در ادامه افزود: ما اگر ادعای فرهنگ داریم، باید سینمایی کار کنیم که صرفا وقت مخاطب را نگیرد.
وی درباره پیشبینی خود از گیشه «بنفشه آفریقایی» گفت: اگر بتوانیم اطلاع رسانی صحیح درباره این فیلم و موضوع آن به مردم داشته باشیم، حتما موفق خواهیم بود. نمیگویم فیلمم پرفروش خواهد شد یا رکوردها را جابهجا میکند اما اگر به مخاطب خوب اطلاعرسانی کنیم، حتما مورد استقبال قرار خواهد گرفت.
شجاع نوری اظهار داشت: فیلم ما، مخاطب کارهای کمدی را نخواهد داشت بنابراین ما آنها را نخواهیم داشت ،همچنین این فیلم هیاهویی هم نخواهد داشت و با اسپری فلفل فرق میکند، باید بویش پخش شود تا مخاطب را جذب کند.
وی پیام این فیلم را انسان بودن به شمار آورد و گفت: هزینههای بنفشه آفریقایی را خودم تقبل کردم، ۲۰ درصد سیمای مهر با همراهی زیاد تقبل کردند و این هم حاکی از نگرششان به درام ما بود. در ابتدا چون در اولویت بنیاد فارابی نبودیم، ما از آنها حمایتی نگرفتیم اما بعد که فیلم تمام شد و فشارهای مالی هم روی ما زیاد بود به ناچار دست به دامن فارابی شدیم و ۲۰ درصد از سهم فیلم را هم فارابی خرید و باقی هم توسط خودم تهیه شد.
شجاع نوری اظهار داشت: ساختمان فیلم آماده نبود، ما هزینه برای ساخت فیلم و طراحی صحنه زیاد کردیم، همه فکر میکنند همه چیز سرجایش بوده است، یک خانواده بیرون رفتند و ما آنجا رفتیم! اما اینطور نبود به همین دلیل هم در برآوردهای بعد از ساخت ما یک و نیم میلیارد تومان هزینه کردیم اما دوستان یک میلیارد به نظرشان میآید و به همین دلیل هم ۲۰ درصد خریداری شد که برای همان هم ما ممنون هستیم.