X

فتنه تباه داعشی های لباس شخصی را باهزار سریش نمیتوان به قبای درویشها چسباند! این سیاه بازیها مردم بیدارشده را نمی فریبد!

“درویش! مکن ناله ز شمشیر جفاکار – کاین طایفه، از کُشته ستانند غرامت!” (حافظ)

سخنان مادر حدادیان عضو بسیج که با شلیک گلوله های ساچمه ای تفنگ وینچستر – سلاح سازمانی لباس شخصیهای آتش به اختیار- جان سپرد-  در مورد  فرزندش!

مادر محمد حسین حدادیان می‌گوید: گفتم محمد هر وقت دست بلند کردم که بگویم «یا حسین(ع)» دستم خالی بود ولی امروز که دست بلند کردم، خون تو در دستانم بود. با خونی که از صورت تو گرفتم، می‌گویم: «یا حسین(ع)».

  • ۰۶ اسفند ۱۳۹۶ –

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، در دیدار پاسدار یزدی فرمانده سپاه محمد رسول الله(ص) تهران بزرگ با خانواده محمدحسین حدادیان – بسیجی فتنه  برپاشده  لباس شخصیهای خائن برعلیه دراویش صلحجو-، مادر این حوان بسیجی به نکاتی در مورد او اشاره کرده و از لحظات وداع جانسوزش با فرزند روایت کرد. با روایت مادر تمام حاضرین در مراسم اشک می‌ریختند.

مادر محمد حسین حدادیان گفت: “انشاالله مسیری که محمد حسین رفت پر رهرو تر از گذشته باشد. خون شهید جوشان و زاینده است. علاوه بر اینکه حرکت می‌کند، افزون می‌شود. یک شهید هزاران شهید رویش دارد. انشاالله هر کدام از شما هزاران رویش داشته باشید و جوانان را جذب و همراه کنید و دیگرانی که در مسیر نیستند را به برکت خون شهدا جذب این راه کنید و به آقا بگویید محمد حسین در خانه دست روی سینه می‌گذاشت و می‌گفت: «حضرت آقا! من نوکر شما هستم. حضرت آقا! نمی‌گذارم شما غریب بمانید.»همه دیدید که جنازه محمد حسین سوراخ سوراخ شده بود. من وقتی جنازه او را دیدم گفتم: «مادر این‌ها سیبل نداشتند که تو را چنین کردند.» به او گفتم: محمد جان من گاهی سر سجاده، زیارت عاشورا می‌خواندم و به امام حسین(ع) می‌گفتم دوست داشتم کربلا جای آن یار شما بودم که موقع نماز با بدنش جلوی تیرها را می‌گرفت و با سر و صورت و بدنم تیر را می‌گرفتم. مادر من ادعا را کردم ولی تو اقدام کردی و به این مقام رسیدی. خدایا شکرت. بچه من با صورتش همه تیرها را گرفته بود. روضه اربا اربا را به لطف خدا نشانم دادند.جان ناقابل ما چه ارزشی دارد که فدای آقا نکنیم؟ محمد حسین، جانش را خرج کرد. وقتی با او وداع می‌کردم، کف دستم خون محمد بود، گفتم محمد هر وقت دست بلند کردم که بگویم «یا حسین!» دستم خالی بود ولی امروز که دست بلند کردم خون تو در دستانم بود. با خونی که از صورت تو گرفتم، می‌گویم: «یا حسین!» به لطف خدا این بچه من را سربلند کرد. خیلی با افتخار است که بچه 22 ساله بیاید اینجا و بگوید: «مامان! مهمترین چیز برای انسان اعتقاداتش است. دعا کن تا آخرین لحظه اعتقاداتمان را داشته و تثبیت کنیم.»”

فیلم صحبت‌های مادر در این دیدار در ادامه قابل مشاهده است:

انتهای پیام/

پاسدار علی فضلی با خانواده  بسیجی «محمدحسین حدادیان» دیدار و گفت‌وگو کرد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا, پاسدار علی فضلی جانشین رئیس سازمان بسیج مستضعفان شب گذشته(جمعه) با حضور در منزل  بسیجی«محمدحسین حدادیان» با خانواده او دیدار و گفت‌و‌گو کرد.

بیشتر بخوانید:
* جزئیات جدیدی از نحوه شهادت شهید بسیجی آشوب خیابان پاسداران “محمدحسین حدادیان”
* خاطره مجری تلویزیون از شهید بسیجی”محمدحسین حدادیان”

برپایه این گزارش, دوشنبه‌شب، 30 بهمن ماه 96 در پی آشوب لباس شخصیهای خائن بر علیه دراویش مظلوم و صلحجو  مقابل کلانتری 102 در خیابان پاسداران سه مأمور نیروی انتظامی و دو بسیجی جان سپردند. گروهبان‌یکم «رضا امامی»،  گروهبان‌یکم «محمد علی بایرامی» و  سرباز وظیفه «رضا مرادی علمدار» سه تن از مأموران نیروی انتظامی در این حادثه جان سپردند.

«محمد حسین حدادیان» نیز یکی از این بسیجیهای این حادثه است. او که در منطقه برای برقراری آرامش و امنیت حضور داشت، توسط  لباس شخصیهای آتش به اختیار خائن با یک خودرو زیر گرفته شده در دم جان سپرد.

مراسم تشییع پیکر او  پنجشنبه سوم اسفند با حضور جمعی از اعضای سپاه و بسیج و خانواده هایشان  برگزار و پیکرش در امامزاده علی اکبر(ع) چیذر به خاک سپرده شد.

در ادامه ویدئو و تصاویر دیدار سردار فضلی با خانواده  حدادیان را ببینید:

انتهای پیام/