X

میزگرد رسانه ای با شرکت عباس عبدی و نصراللهی و علیزاده در مورد جاسوسی زهرا لاری جانی دختر صادق سارق لاری جانی و همدستی با بیگانگان!!

در پی افشاگریهای درهم شکننده و بنیان کن سایتهای آمدنیوز و دُرّ تی وی درباره فسادگسترده فی الارض محفل صادق سارق و عده ای از اولادش، یکی از پایگاه های شایعه سازی و جعل خبر وابسته به بوقهای سپاه پاسداران که از خود به عنوان “خبرگزاری تسنیم” نام میبرد در این باره با برخی روزنامه‌نگاران باسابقه، اساتید ارتباطات و جامعه‌شناسان سیاسی به گفت‌وگو نشسته و هرکدام از آنها از دیدگاه خود به ریشه‌یابی این موضوع پرداخته‌اند. در عین پایگاه خبرپراکنی قلابی موسوم به تسنیم متذکر شده که  قاعدتاً انتشار مطالب مطرح شده توسط این کارشناسان به معنای تایید همه‌ی جزئیات توسط  تسنیم !!!  توسط نیست، اما تسنیم انتشار آنها را برای فتح باب چنین بحث مهمی، بویژه برای پیشگیری از اتفاقات بعدی، بسیار مفید می‌داند.

جامعه ایران و استعداد شایعه-۳/میزگرد عبدی،نصراللهی و علیزاده-۱

نظر عباس عبدی درباره شایعه علیه زهرا لاریجانی/تا وقتی رسانه را «بوق» ببینیم این مشکلات را داریم

۳۰ مهر ۱۳۹۶ –

“منبع خبر ادعایی علیه زهرا لاریجانی برای تشکیک در اصل خبر کاملاً کفایت می‌کند”. عباس عبدی با بیان این مطلب در کنار اکبر نصراللهی و علی علیزاده به بررسی چرایی فراگیری چنین شایعاتی در جامعه ایران می‌پردازد.

گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم– عبدالله عبداللهی، مونا رحیم‌بصیری:مباحثی که اخیراً حول و حوش یک شایعه ساخته شده توسط یک کانال تلگرامی شکل گرفت، بحث‌های مهمتری را در میان روزنامه‌نگاران و جامعه‌شناسان و فعالان سیاسی اجتماعی در کشورمان پیش کشیده است. این گروه‌ها معتقدند نباید صرفاً به روشن شدن جعلی بودن آن شایعه اکتفا کرد بلکه باید آن را مقدمه‌ای دانست برای بررسی یک موضوع کلان‌تر و آن اینکه چرا یک شایعه سطح پایین از طریق یک رسانه مبتدی حداقل در بخشی از جامعه ایران فراگیر می‌شود؛ در حدی که وزیر اطلاعات، رئیس سازمان اطلاعات سپاه و شخص رئیس قوه قضائیه برای رفع این شبهه وارد صحنه می‌شوند؟

پرسش اصلی آن است که چه نقصی در میان سه رکن 1-رسانه‌ها، 2- مسئولان و 3- فرهنگ عمومی جامعه ایران، می‌تواند وجود داشته باشد که جامعه سیاسی ایران را مستعد چنین آسیب‌هایی کند؟

 


+ در همین رابطه بخوانید: چرا شایعه یک کانال درباره دختر آیت‌الله لاریجانی فراگیر می‌شود؟/ آیا انگلیس جاسوس خود را می‌سوزاند؟

آنچه در ادامه می‌آید بخش اول میزگردی با حضور عباس عبدی جامعه‌شناس و تحلیل‌گر مطرح سیاسی، اکبر نصراللهی استاد دانشگاه در زمینه ارتباطات و علی علیزاده مدرس دانشگاه و کارشناس مسائل رسانه است. آقای علیزاده به دلیل استقرار در لندن از طریق اسکایپ در این میزگرد شرکت کرده است.
دو بخش دیگر این میزگرد متعاقباً منتشر خواهد شد.

+ در همین رابطه بخوانید: آمدنیوز درباره زهرا لاریجانی چطور خبر جعل می‌کند؟

* تسنیم: بحث امروز ما ناظر به اتفاقی است که اخیراً توسط یک کانال تلگرامی درباره دختر آیت‌آلله صادق آملی لاریجانی رئیس قوه قضائیه مطرح شد. البته موضوع ما پرداختن به این ماجرا نیست چرا که درباره نادرست بودن این ادعا قبلا صحبت شده، منتها ما با موضوع مهمتری می‌خواهیم این بحث را پی بگیریم و آن اینکه چرا چنین شایعه‌ای در جامعه ایران استعداد فراگیر شدن دارد؟

عباس عبدی: من می­‌خواهم حرف آخرم را در همین ابتدا بگویم؛ مانند انتخاب تیترهای مطبوعاتی؛ آنچه که جامعۀ ما را تهدید می­کند در درجه اول نداشتنِ موشک یا حملۀ نظامی یا حتی مشکل اقتصادی نیست، نه اینکه اینها مهم نیست، اتفاقا در جای خود خیلی مهم هستند، اما به نظر من بزرگترین خطری که جامعۀ ما را تهدید می‌­کند، نداشتنِ رسانۀ مستقل است.

حدود 30 سال پیش تحقیقی در وزارت ارشاد در مورد میزان اعتماد به اخبار رسانه و تلویزیون انجام شد که من مشاور این تحقیق بودم، مقدمه‌­‌ نتایج طرح را من نوشتم که با این جمله شروع می‌­شود: ” در ایران هیچ پدیدۀ مدرنی به اندازۀ رسانه به شکل سنتی استفاده نمی‌­شود.” در واقع به رسانه که یک پدیدۀ کاملاً مدرن با کارکردهای کاملاً جدید و بسیار مهم است، مانند بوق نگاه می­‌کنند و تا وقتی که به آن شبیه به بوق نگاه شود به طور قطع و یقین ما درگیر چنین مسائلی می‌شویم. حالا شایعه اخیر که یک موضوع حاد نبود، حتی اگر درست هم می‌بود اتفاقی در مملکت نمی­‌افتاد، چه رسد به حالا که تکذیب می‌شود. اما باید توجه کرد که فردای روزگار با شایعاتِ بسیار مهمتری مواجه خواهیم شد که امنیت کشور را به خطر می‌اندازد و هنگامی که امنیت کشور بر اثر شایعه و نبودن رسانه مستقل تحت خطر قرار گیرد، جمع و جور کردن آن به این راحتی نیست آن هم در فضایی که اخیراً به وجود آمده و رسانه‌­های غیررسمی، ماهواره، شبکه‌­های مجازی و اجتماعی حضورِ فعالی دارند.

عباس عبدی: به نظر من مسالۀ اصلی این است که در ایران نحوۀ حل این مسائل را کلاً اشتباه می‌­رویم، مانند مبارزه با موادمخدر؛ در این موضوع باید توجه کرد که سازوکار مصرف موادمخدر دو بخش دارد، یکی عرضه و یکی تقاضا؛ حالا در کشور همه تلاش می‌کنند جلوی عرضه را بگیرند، در حالی که مگر می‌­شود جلوی عرضه را گرفت؟

من اولین بار که خبر مربوط به دختر آقای آملی لاریجانی را دیدم همین که خط اول خبر را خواندم ناراحت شدم که چرا باید رسانه غیررسمی منبع خبری ما باشد؟ اما خود این موضوع مسالۀ اصلی من نیست چراکه منبع انتشار این خبر برای تشکیک در خبر کفایت می‌­کند. اما مساله این است که از آن روز به بعد هر جا می‌­روم راجع به آن سوال می‌­کنند. و حتی جرات رد هم نداری چون چپ چپ نگاه می‌کنند!

بنابراین مسالۀ کلیدی، «نداشتنِ رسانۀ مستقل» است.

من یادم است سال 71 یا 72 شایعه­‌ای در تهران پخش شد که ریشه اصلی آن دزدیده شدن چند کودک بود و پس از آن خیلی خانواده­‌ها نگران فرزندان­شان شده بودند. نگرانی­‌ها زیاد شده بود دولت این شایعه را رد کند ولی مقبول نمی‌شد چون قرار نیست مردم فقط از آنها بشنوند. در نهایت در روزنامه سلام درباره این قضیه مفصل صحبت کردیم و به مردم گفتیم که تنها یک مورد بچه‌دزدی بوده و بقیه آن شایعه است و چندان به این شایعات نباید توجه کرد.

به نظر من مسالۀ اصلی این است که در ایران نحوۀ حل این مسائل را کلاً اشتباه می‌­رویم، مانند مبارزه با موادمخدر؛ در این موضوع باید توجه کرد که سازوکار مصرف موادمخدر دو بخش دارد، یکی عرضه و یکی تقاضا؛ حالا در کشور همه تلاش می‌کنند جلوی عرضه را بگیرند، در حالی که مگر می‌­شود جلوی عرضه را گرفت؟ باید مسالۀ تقاضا را حل کنیم. در مورد شایعه هم این موضوع وجود دارد، مثلاً می‌­گویند دشمنان این کار را می‌­‌کنند! خب اگر دشمنان این کار را نکنند چه کنند؟ کار آنها همین است. باید در این کشور تقاضایی برای شایعات وجود نداشته باشد. در حال حاضر در کشور سوئیس 100 شایعه هم راه بندازید جا نمی‌­افتد، چون تقاضایی برای آن وجود ندارد. باید شرایط به گونه‌ای باشد که وقتی مردم شایعه را می‌شنوند، دنبال کنند که رسانه، تلویزیون، و روزنامه‌­نگاران رسمی خودشان درباره آن چه می‌­گویند؟!

بنابراین در ایران تا وقتی به مسالۀ تقاضا توجه نشود، تقاضا برای شایعه وجود دارد و مردم شنیدن شایعه را می‌طلبند و عرضه هم راه خود را پیدا می‌کند. لذا آنچه امنیت ما را بیش از هر چیزی تهدید می‌­کند، موشک‌­های خارجی و داعش نیستند که البته آنها هم هستند، اما مهمتر از همه «فقدان رسانۀ مستقل» است که حرف آن مورد پذیرش جامعه باشد. امیدواریم این اتفاق اخیر حداقل این منفعت را داشته باشد که مسئولان را به صرافت بیندازد که نمی‌­شود بدونِ رسانۀ مستقل کار کرد.

به عنوان مثال در رژیم پهلوی، مردم هر اتفاقی مثل کشته شدن تختی، آل‌احمد و صمد بهرنگی می‌افتاد، به پای آن رژیم می‌نوشتند، چون هیچ گاه اجازه نداد اخبار درست و راست منتشر شود. اصلاً رسانۀ مستقلی وجود نداشت. وقتی روزنامه‌­نگار نمی‌­توانست کوچکترین حرفی را بگوید، طبیعی است وقتی رژیمی نان سانسور را خورد، در مواقعی چوبش را هم می­خورد آن هم براساس آیه قرآن “من حیث لایحتسب” یعنی از جایی که حساب نمی­‌کند.

بنابراین امیدواریم وضعیت به گونه‌­ای شود که سیستم به سمت داشتن رسانه‌­های مستقل برود. ممکن است در ابتدا این رسانه‌ها یک مشکلاتی ایجاد کنند ولی در بلندمدت قوام و ثباتی به جامعه می­‌بخشند که واقعاً برای امروز باورنکردنی است.

* اکبر نصراللهی: صداوسیما روزانه 140 ساعت برنامه خبری دارد؛ این ظرفیت کمی است؟/ از همین رسانه‌هایی که داریم استفاده نمی‌شود

نصراللهی: نکات خوبی را آقای عبدی گفتند. من هم گفته‌ی ایشان را تایید می­‌کنم. به هر حال نداشتن رسانۀ مستقل یکی از مشکلاتی است که وجود دارد و اگر رسانه­‌های مستقل بیشتر شوند و گسترش پیدا کنند تا حد زیادی قدرتِ مانورِ شبکه‌های اجتماعیِ خارجی و شبکه‌های ماهواره­ای را کمتر خواهند کرد و در دراز­مدت سود آنها برای همۀ افراد جامعه خواهد شد.

در بحث­‌های رسانه‌­ای یک تاکتیکی داریم به نام “هزینه برای سرمایه”. یعنی ممکن است در کوتاه ­مدت ایجادِ رسانۀ مستقل باعث شود این انتقادها از بعضی دستگاه­‌ها و حتی افراد و شخصیت‌­های حقیقی و حقوقی بالا بگیرد ولی در درازمدت امنیت ملی را تامین و تضمین می­‌کند و به نفع مردم است.

اما نکتۀ دومی که می‌­خواهم عرض کنم این است که رسانه­‌هایی مانند همین کانال که شایعه اخیر را  تولید و منتشر کرد یا سایر شبکه­‌های اجتماعیِ مستقر در خارج از کشور اگر مشغول تولید و انتشار شایعات باشند خیلی غیرطبیعی نیست. به هر صورت جنگ است و این جنگ برخلاف گذشته‌ها، بر روی زمین نیست بلکه بیشتر در اذهان مخاطبان است و هر رسانه ای تلاش می‌­کند به شکل‌­ها و با تاکتیک‌­ها و روش‌­های مختلف افکار عمومی را  دچار تردید  و با دیدگاهِ مورد نظر خود موافق کند ؛بنابراین این اقدامات با توجه به اهداف آنها نه تنها غیرطبیعی نیست ؛بلکه کاملاً طبیعی و قابل انتظار است.

اکبر نصراللهی: در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران فقط 140 ساعت در شبانه روز خبر پخش می‌­ شود و در هفته 300 ساعت برنامه با موضوع سیاسی انتشار می یابد، حالا کاری به برنامه‌­های غیرسیاسی که کارکرد سیاسی دارد، نداریم، آیا این ظرفیت، ظرفیتِ کمی است؟

در واقع از دشمنان و شبکه­‌های اجتماعی معاند و شبکه­‌های ماهواره‌ای همین انتظار می‌رود لذا اینکه برخی مسئولان تاکید می‌­کنند این اقدامات کار دشمنان است، باید گفت کار دشمن دقیقا همین است. لذا این سخنان ناشی از این است که اقتضائاتِ رسانه و رسانه‌­ها را نمی‌­شناسند. شاید در رشته و تخصص خود بسیار استاد باشند ولی شرایط و آرایش جدید رسانه‌­­­ای را  نمی دانند .

البته علیرغم موافقت کلی با صحبتهای آقای عبدی  در این مورد با ایشان هم نظر نیستم که «مهمترین» مشکل، نداشتن رسانۀ مستقل باشد. گرچه داشتنِ رسانۀ مستقل را بسیار مفید ‌می­دانم اما بر این باور هستم که بیشترین مشکل این است که مسئولان و رسانه­‌های ما از آرایش جدید رسانه­‌ای، ویژگی ها و دسترسی­‌های مخاطبان و تاثیر بسیار گسترده تکنولوژی­‌های ارتباطی بویژه شبکه های اجتماعی و اپلیکیشن های موبایلی بر همۀ ابعاد و زوایای جامعه، درک  ناکافی دارند ؛ اگر آنها  آرایش جدید رسانه‌­ای را درک کنند ، مخاطبان  را بشناسند  و از دسترسی ها و  میزان مصرف آن ها از شبکه های اجتماعی را  بدانند  و براساس مقتضیات آرایش جدید رسانه ای و مختصات مخاطبان فعلی و تغییر و تحولاتی که تکنولوژی­‌های ارتباطی پدید آورده برنامه‌­ریزی و اقدام کنند و خودشان را  با این شرایط تطبیق بدهند، چنین مشکلاتی پیش نمی‌آید چون قواعد بازی و شیوۀ عمل و افعال­ خود را براساس این مقتضیات سازماندهی خواهند کرد.

من فکر می­کنم اگر درک کافی و درستی از شرایط جدید حاصل شود، حتی اگر رسانۀ مستقلی هم وجود نداشته باشد از ابزارها و امکاناتی که وابسته به این دستگاه است، می­‌توان خوب بهره‌­برداری و استفاده کرد.

اکنون رسانه­‌هایی که در اختیار دولت، قوه قضاییه، سازمان­‌ها، نهادها و وزارتخانه­‌های مختلف است، کم نیستند، اما ببینیم از این رسانه­‌ها چه استفاده‌­ای می‌­شود؟ مگر ما به لحاظ تعداد، با کمبود رسانه مواجهیم؟ در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران فقط 140 ساعت در شبانه روز خبر پخش می‌­ شود و در هفته 300 ساعت برنامه با موضوع سیاسی انتشار می یابد ، حالا کاری به برنامه‌­های غیرسیاسی که کارکرد سیاسی دارد، نداریم، اما سوال اینجاست آیا این ظرفیت، ظرفیتِ کمی است؟ چرا باید یک کانال درجه چندم امنیت روانی مردم را در معرضِ مخاطره قرار دهد ،رسمی ترین ،قدیمی ترین  ، ثروتمندترین  رسانه ها را به واکنش وادار کند و مسئولان را در بالاترین رده  مجبور به موضغع گیری کند ؟

معتقدم اتفاقات اخیر و پاسخ به این سئوالات می توان شروع خوبی برای اصلاح رویه نادرست فعلی رسانه ها و  مسئولان باشد.

ـ آقای علیزاده! در صحبتهای آقایان عبدی و نصراللهی دو دیدگاه مطرح شد که علیرغم اشتراک در برخی جهات یک تفاوت هم داشت. آقای عبدی به طور کلی خلأ رسانه مستقل قدرتمند را عامل اصلی می‌داند و آقای نصراللهی با تایید این مطلب می‌گوید که با همین رسانه‌های فعلی که تعدادشان کم هم نیست باز می‌شد مساله اخیر را بهتر مدیریت کرد. نظر شما چیست؟

 علیزاده: من این بحث را در دو قسمت مطرح می­‌کنیم، یک قسمت در باب نقد رسانه و دیگری نقد صنعتِ روابط عمومی و فرهنگ خبررسانی و ارتباطِ بین نهادهای رسمی و پاسخگویی آنها به بدنۀ جامعه.

از نظر نقد رسانه باید بگویم مشکلات در رسانه فقط مختص ایران نیست، بلکه در آمریکا هم یک رسانه زرد مانند فاکس­‌نیوز در 10 سال گذشته به شدت فراگیر شده و محبوبیت ایجاد کرده است. در انتخابات اخیر آمریکا نقش فیک‌­نیوز­ها(رسانه‌هایی که خبر جعلی می‌دهند) را دیدید و مقالات زیادی هم درباره‌شان نوشته شد. به نظر می‌­رسد این تکنیک در حال فراگیر شدن در بسیاری از جاها است. اتفاقاً این مسائل می‌تواند یک تلنگر و یک خط بطلانی بر نگاهِ تا حدی ساده‌­دلانۀ لیبرال‌ها در دهۀ 90 میلادی یا 70 شمسی باشد که معتقد بودند با آمدنِ راه‌­های جدیدِ ارتباطی به یک شکلی استبداد خبری و انحصار خبری عملاً غیرممکن می­‌شود.

اتفاقی که با فراگیری ابزار جدید تکنولوژی رخ داد، این بود که انفجار اخبار تا حدی سرعت پیدا کرد و تشخیص سره از ناسره را غیرممکن کرد و اینجا باید نقد اول را بگویم. بنده از منظر کسی که به آزادی معتقد است می‌گویم مخاطب به چیزی که بیش از هر فاکتوری نیاز دارد، تعدد خبر، منبع خبر و زیاد شدن خبر نیست. بلکه آن نگاهِ تحلیلی است که به مخاطب اجازه دهد به خبر از هر منبعی که بود، بیندیشد و خبر را در عصر جدید تحلیل کند. این درس جدید است که باید از دبیرستان تحلیل رسانه را به اعضای جامعه آموزش دهیم اما آیا با آغاز آموزش تحلیل رسانه، خودمان متضرر نمی‌­شویم؟ آیا صدا و سیما متضرر نمی‌­شود؟ چراکه صدا و سیما و رسانه‌­های رسمی ما هم در جاهایی که بخواهند دفاع کنند یا به آن سمت حمله‌­ کنند، به استفاده ازآسان­ترین روش عادت کردند.

علی علیزاده: هر جایی که ما اطلاع‌­رسانی دقیق و مناسب نداشتیم و نتوانستیم اعتمادِ کلی مخاطب را جلب کنیم آنجا محلِ ارتزاق انگل‌­هایی مانند همین کانال آمدنیوز است که تعدادشان هرروز بیشتر و بیشتر خواهد شد.

ایران در سال 88 یا 87 با بزرگترین غول رسانه جهانی یعنی بی‌­بی‌­سی روبرو شد، بی‌­بی‌­سی رسانه‌ای است که وقتی ناتو می­‌خواهد تَنِش را با روسیه زیاد کند، پیش از هرچیز تهدید می‌کند که تلویزیون بی‌­بی‌­سی روسی به میدان خواهد آمد! لذا در حال حاضر مهمترین ابزار جنگ نرم جهان براساس آمار اتاق فکر «لگاتوم» که هر ساله رسانه‌ها را رده­‌بندی می­‌کند، بی‌بی‌سی است.

حالا راه برخورد آسان با این رسانه چیست؟ این است که شما بگویید بی‌­بی‌­سی بهایی است و بعد از مسائلِ جنسی و تجاوز درون کارمندان بی‌­بی‌­­سی صحبت کنید؟! ممکن است این اقدامات یک یا دو ماه کارِ شما را راه بیندازد اما در یک بازه‌ی 8 یا 9 ساله با این روند شما وضعیتی پیدا می­‌کنید که رسانه­‌ای که برای نفوذِ جدی و آشکار در مورد سیاست خارجی شما وارد شده و هیچ­گونه منافعِ مشترکی با شما ندارد، به یک مرجع خبر برای بخشی از جامعۀ شما تبدیل می‌شود.

پس اینکه شما تحلیل رسانه نیاز دارید، به این دلیل است. اگر شما همان سال 88 به جای طرح نقدهای نه چندان عمیق، به مخاطب تحلیل رسانه آموخته بودید، مخاطب می‌­توانست متوجه شود چه بخش از خبری که در این رسانه می‌بیند، طراحی شده است.

بخش دوم در مورد صنعت روابط عمومی است. اینکه هر نهاد رسمی‌­ و حتی هر کمپانیِ خصوصی­ وظیفه دارد نگرانِ تصویرش در افکار عمومی باشد. اما وقتی چرخش مدیران در کشور به صورتی است که اطلاع‌رسانی در مورد عزل و نصب مدیر به افکار عمومی ربطی ندارد و دستگاه خود را موظف به اطلاع‌­رسانی به مخاطب نمی­‌کند، رابطه دوطرفه میان دستگاه و جامعه به شکلی فشل می‌­شود و از کار می‌­افتد.

در چنین شرایطی هر جایی که ما اطلاع‌­رسانی دقیق و مناسب نداشتیم و نتوانستیم اعتمادِ کلی مخاطب را جلب کنیم آنجا محلِ ارتزاق انگل‌­هایی مانند همین کانال آمدنیوز است که تعدادشان هرروز بیشتر و بیشتر خواهد شد. مانند روز روشن است که این اتفاق باز هم خواهد افتاد، این یک قانونِ روانشناسی جمعی و قانون رسانه‌­های جدید است. از فردا هم اگر به موقع در مورد مسائل اطلاع‌­رسانی نکنید، این اتفاق خواهد افتاد.

حالا دقت کنید در اتفاق اخیر کجا را هدف گرفته‌اند؟ قوۀ قضاییه را. قوه قضاییه‌ که انباشتی از هزاران پرونده­‌ای است که در مورد خیلیهایشان احساس نیاز به خبررسانی به‌هنگام نکرده است. اگر ملاحظه کنید، خواهید دید در پرونده‌­‌هایی مثل پرونده بازداشت‌ دوملیتی‌ها، روزنامه­­‌نگارها و اعضای گروه‌­های تروریستی، ماه­‌ها اطلاع‌رسانی نمی‌شود، در بی‌خبری، بازجویی صورت می‌گیرد، دادگاه اول و دادگاه تجدیدنظر هم برگزار می‌شود و زمانی که رسانه‌­های خارجی به موضوع ورود می‌کنند و از آن با عنوان اقدام ضد حقوق‌­بشر، علیه ایران بهره‌برداری می‌کنند و تبدیل به یک مسئله و بحران بین‌المللی می­‌شود، تازه ممکن است یک مسئولی در مورد آن یک کلمه بگوید که دلیل دستگیری این شخص چیست!

قطعا در این زمان آن توضیح به جایی نخواهد رسید. چراکه اگر قوۀ قضاییه خود را هم موظف به پاسخگویی بداند، فقط به بخش‌­های طرفدار نظام پاسخ می‌دهد و بخش­‌های مقابل نظام را که کلاً بیرون گذاشته است و با بخش­‌های خاکستری هم عملاً کمتر سخن می­‌گویند. فقط با کسانی سخن می‌­گوید که آنقدر نیاز نیست به آنها پاسخی داده شود چون بین آنها اعتماد خیلی خیلی زیادی وجود دارد. بنابراین وقتی 30، 40 سال در مورد اینگونه پرونده‌­ها اطلاع‌­رسانی دقیق و حرفه‌ای نشده است با انباشتی از عدم اعتماد مواجه خواهد بود و دیگر مخاطب راحت نیست حرف شما را باور کند.

به نظر من دستگاه­‌های رسمی کشور به ویژه دستگاه­‌هایی که مقامات انتصابی(انتخاب دو مرحله‌ای) در آنها هستند، وظیفۀ دوچندان و ده­‌چندانی برای اطلاع‌رسانی به مردم دارند لذا باید روند خبررسانی و روابط عمومی­ آنها به کل تغییر کند.

ادامه دارد…

 

گزارش تحلیلی: آمدنیوز درباره زهرا لاریجانی چطور خبر جعل می‌کند؟

۱۵ مهر ۱۳۹۶ –

“یک سند فتوشاپی طی ۱۰دقیقه توسط یکی از مخاطبان برای نشان‌دادن سهولت جعل چنین تصاویری تهیه شده است. البته همین سند ۱۰دقیقه‌ای از ظرافت و دقت بیشتری نسبت به تصویرسازی‌های روح‌الله زم برخوردار است”.

گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم ــ عبدالله عبداللهی:‌ یک کانال تلگرامی با نام آمدنیوز چندی پیش مطلبی منتشر و ادعا کرد که برای اولین بار خبر جاسوسی زهرا لاریجانی دختر آیت‌الله صادق آملی لاریجانی برای انگلیس را منتشر می‌کند! این ادعا چند روز بعد به‌طور رسمی توسط وزیر اطلاعات، رئیس سازمان اطلاعات سپاه و شخص آیت‌الله آملی لاریجانی تکذیب شد و درباره پشت‌پرده و انگیزه‌های این کانال برای مطرح کردن چنین موضوعی گزارش‌های متعددی در رسانه‌ها منتشر شد.

پدیده شبکه‌های اجتماعی مانند توییتر، فیس‌بوک و … و رسانه‌های اجتماعی مانند تلگرام و…، در عین فوائدی که برای تسهیل ارتباطات و فراهم کردن امکان به اشتراک گذاشتن ایده‌ها و نظرات تمام افراد جامعه دارد، مضرات نوپدیدی نیز با خود به‌همراه آورده است، از جمله اینها می‌توان به زمانی اشاره کرد که شایعاتی در قالب اخبار به‌طور گسترده‌ در این فضا تولید می‌شود و در اختیار مخاطبان قرار می‌گیرد. از آنجا که انتشار این دست مطالب در رسانه‌های اجتماعی مانند تلگرام مسئولیت اجتماعی و قضایی چندانی نیز جز در موارد بسیار نادر با خود به‌همراه نمی‌آورد، طرح شایعات و جعل اخبار در این فضا نسبت به رسانه‌های رسمی که باید به نهادهای قانونی و مهمتر از آن نسبت به مخاطبان خود پاسخگو باشند، بسیار ساده‌تر انجام

اما برای انتشار شایعه و جعل اخبار راه‌هایی وجود دارد که آشنایی با این فنون می‌تواند تشخیص آنها را برای مخاطب ساده‌تر کند. آنچه در ادامه می‌آید یک بررسی اجمالی درباره گزارش اخیر آمدنیوز راجع به خانم زهرا لاریجانی است.

1 ــ مهمترین نیاز برای انتشار یک خبر غیرواقعی و جعلی،آماده بودن فضای اجتماعی در یک جامعه برای شنیدن این‌گونه اخبار است. متأسفانه جامعه ایران برای شنیدن اخبار غیرواقعی آمادگی نسبتاً قابل توجهی دارد. این مسئله موضوعی است که در آن هم می‌توان مسئولان را مقصر دانست، هم رسانه‌های رسمی را. البته نباید با رویکردی پوپولیستی خود مردم را از نقد در این باره مبرّا دانست، چرا که بخشی از مشکل قطعاً فرهنگی است. این گفته به‌معنای آن نیست که می‌توان به‌طور کلی جامعه‌ را از هرنوع خبر جعلی مصون‌سازی کرد و همچنین به این معنا نیست که جوامعی که در این زمینه در دنیا رشدیافته‌تر هستند و یا مسئولان و رسانه‌های رسمی آنها بسیار بهتر عمل می‌کنند، کاملاً در این زمینه ایمن باشند. اما نمی‌توان رد کرد که با حرکت روبه‌جلوی مسئولان، رسانه‌ها و مردم، می‌توان امکانات جاعلان اخبار را محدودتر کرد.

خبرگزاری تسنیم تصمیم دارد به‌بهانه این موضوع اخیر طی روزهای آینده درباره “نسبت اخبار جعلی و دروغ با جامعه ایران” گزارشها و مصاحبه‌هایی را منتشر کند.

2 ــ انتخاب قوه قضائیه و رئیس آن. از ابتدای شکل‌گیری کانال آمدنیوز، قوه قضائیه و به‌ویژه رئیس آن در کانون اخبار و عملیات روانی این کانال بوده است. به نظر می‌رسد این انتخاب آگاهانه و البته تا حد قابل توجهی دقیق بوده است، از چند نظر: اول آنکه دستگاه قضائی با توجه به کارکرد خود که یک نهاد با ماهیت برخورد سخت و نیمه‌سخت است به‌طور ذاتی مستعد شکل‌گیری نارضایتی علیه خود است و در کشورهای دیگر نیز دستگاه‌های قضایی جزو محبوب‌ترین‌ها محسوب نمی‌شوند؛ اما در ایران نیز مجموع عملکرد دستگاه‌های قضایی در دوره‌های مختلف ایجاد رضایت بالایی را به‌دنبال نداشته است. ممکن است گفته شود علت این مسئله عدم اطلاع‌رسانی کافی به جامعه درباره اقدامات مثبت قوه قضائیه طی دوره‌های مختلف است و یا بتوان از جنبه سلبی، تمرکز رسانه‌های اپوزیسیون و همچنین برخی رسانه‌های غیرهمسو در داخل برای زیرسؤال بردن قوه قضائیه را عامل آن معرفی کرد؛ اما پرسش از  علّت، مسئله این متن نیست، بلکه موضوع آن است که به هر حال انتخاب قوه قضائیه برای متمرکز کردن اقدامات تخریبی و شایعات و اخبار جعلی هدفمندانه بوده است.

مسئله دوم در این باره آن است که قوه قضائیه با توجه به انتخاب دومرحله‌ای توسط مردم (انتصاب رئیس قوه توسط ولی فقیه) به‌نوعی حاکمیتی محسوب می‌شود، لذا برای اهداف اپوزیسیونی، یقیناً هدف مناسب‌تری نسبت به دولت و مجلس است، به همین دلیل است که در آمدنیوز تقریباً هیچ مطلب به‌اصطلاح افشاگرانه‌ای درباره دولت آقای روحانی در آن منتشر نشده است! بلکه تلاش می‌شود با تمرکز به‌روی قوه قضائیه گفته شود که این نهادهای انتصابی، نهادهای انتخابی را هم با اخلال در عملکرد روبه‌رو کرده است!

3 ــ دو مورد اول درباره چرایی انتخاب قوه قضائیه به‌عنوان هدف است. اما آنچه از بند 3 گفته می‌شود راجع به تکنیک‌های درون‌متنی مطلب اخیر آمدنیوز است. اولین تکنیک، «بزرگ بودن» دروغ است. این تکنیک از قدیم با جمله گوبلز وزیر اطلاع‌رسانی هیتلر شناخته می‌شود: “دروغ را آن‌قدر بزرگ بگو که خودت هم باورت شود!”. جمله‌ای هم منسوب به خود هیتلر وجود دارد که می‌گوید: “در دروغ بزرگ نیرویی برای باورپذیری وجود دارد!” در گزارش آمدنیوز هم آمده است که این خبر آن‌چنان مهم و خاص است که فقط عده‌ محدودی در حد 7‌ــ6 نفر در کل کشور از آن باخبر بوده‌اند و حتی رهبر انقلاب هم وقتی آن را شنیده بسیار تعجب کرده است!

4 ــ آبشاری از جزئیات! برای باورپذیر کردن یک خبر باید حجم انبوهی از جزئیات به مخاطب ارائه شود. یک فرهنگ قدیمی میان ایرانیان در این زمینه به‌شدت به جاعلان خبر کمک می‌کند: “تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها”. با مشاهده این حجم از جزئیات، بعضی از مخاطبان به خود می‌گویند اگر واقعاً چیزی در بین نباشد، این‌همه جزئیات از کجا پدید آمده است!‌ برخی هم با خوش‌بینی کمتر می‌گویند احتمالاً ماجرا به این حادّی هم نبوده ولی بالاخره با این‌همه جزئیات بالاخره بخشی از این ادعا که واقعیت دارد!

به‌عنوان یک ویژگی مهم، امکان صحت‌سنجی آن برای مخاطب نباید فراهم باشد؛ چرا که در صورت روشن شدن غلط بودن یک بخش از پازل، کل سیستم آن گزارش جعل‌شده زیر سؤال می‌رود. به این بخشهای گزارش آمدنیوز توجه کنیم:  “پس از انتشار اولین گزارش «آمدنیوز» و افشای محتویات جلسه مورخه 31 مردادماه 96 مجمع عالی فرماندهان سازمان اطلاعات سپاه پاسداران که با حضور نماینده حفاظت اطلاعات قوه قضائیه تشکیل شد، برای نخستین‌بار از «پرونده فوق‌سری جاسوسی زهرا لاریجانی به‌نفع سفارت انگلستان» برای مردم ایران و سایر مسئولین کشور رونمایی شد. پیش از این گزارش تنها شش نفر از این پرونده اطلاع داشتند”… . “رئیس قوه قضائیه در جلسه‌ای با اسماعیل خطیب رئیس حفای قوه قضائیه خواستار این شده است که این پرونده فوق‌سری باقی بماند”. “روز چهارشنبه پنجم مهرماه جلسه‌ی بسیار مهمی با حضور تعدادی از مقامات ارشد کشور از ساعت هشت تا حوالی ده صبح در بیت رهبری تشکیل شد.”… “پس از این‌که رهبری از این مستندات آگاه شد، به‌طور علنی تعجب خود را در میان جمع ابراز کرد و سریعاً جلسه‌‌ی دونفره‌ای با «وحید حقانیان» تشکیل داد.” “در نهایت پس از تشکیل این جلسه، «زهرا لاریجانی» صبح روز پنج‌شنبه مورخ شش مهرماه پس از خروج از منزل به‌همراه محافظانش، توسط سازمان حفاظت اطلاعات سپاه (ساحفاسا) بازداشت شد…”.

این عبارات به‌همراه ده‌ها عبارت دیگر از جمله جزئیاتی است که در این گزارش آمده است. این عبارات دو ویژگی مشخص دارند؛ اولین و مهمترین ویژگی آن است که قابل محک زدن توسط مخاطب نیستند، به‌ویژه آنکه اخبار ظاهراً مربوط به لایه‌های عمیق امنیتی است که مخاطب کمتر از آنها باخبر است. دوم: برخی غلطهای اساسی متن هم برای مخاطب معمولی در نگاه اول قابل کشف نیست، مثلاً در بخش اول گزارش آمدنیوز آمده است که سازمان اطلاعات سپاه در این پرونده ورود داشته است. اما در بخش‌های بعدی به‌ناگاه نویسنده متن دچار آشفتگی می‌شود و می‌گوید که ساحفاسا (سازمان حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران) سرانجام خانم زهرا لاریجانی را دستگیر کرده است! در حالی که مطلعین از حوزه وظایف نهادهای مربوط به حفاظت و امنیت می‌دانند که اساساً دستور کار و وظیفه حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران مربوط به داخل خود سپاه است و اگر قرار باشد فردی به‌جرم مسائل ضدامنیتی در بیرون سپاه دستگیر شود و این کار بخواهد توسط سپاه انجام بگیرد، این کار را باید سازمان اطلاعات سپاه انجام دهد و نه سازمان حفاظت اطلاعات سپاه!

5 ــ بستن راه تکذیب. گزارش آمدنیوز از همان ابتدا تکلیف کار را مشخص می‌کند؛ مهمترین نهادی که در گزارش آمدنیوز، مرتبط با دستگیری خانم زهرا لاریجانی عنوان شده، سازمان اطلاعات سپاه پاسداران است، بنابراین تکذیب این نهاد می‌تواند کاملاً مجعول بودن گزارش این کانال را مکشوف کند. اما آمدنیوز از همان ابتدا در تیتر گزارشهای خود از “احتمال معامله سپاه با قوه قضائیه!” خبر می‌دهد! این به آن معناست که فقط باید نقل آمدنیوز را بپذیریم! و هر کدام از دستگاه‌هایی که آمدنیوز ادعا می‌کند در این جریان دخیل هستند اگر آن را تکذیب کنند، یا تحت فشار بوده‌اند، یا معامله کرده‌اند و یا به‌نوع دیگری منتفع شده‌اند!

6 ــ و اما سند…؛ جالب‌ترین بخش ادعای اخیر آمدنیوز مربوط به سندی است که منتشر کرده. این کانال تا شب گذشته هیچ مستندی درباره ادعای خود علیه خانم زهرا لاریجانی منتشر نکرده بود اما پس از تکذیب وزارت اطلاعات، سازمان اطلاعات سپاه و نهادهای دیگر به‌نوعی مجبور شد کاغذهایی در این باره منتشر کند. آنچه آمدنیوز  منتشر کرده، برگه‌های ذیل است:


تصویرسازی منتشرشده توسط روح‌الله زم/ به محل جالب قرار گرفتن “بسمه‌ تعالی” در بالای صفحه هم دقت کنید.

تصویرسازی دوم منتشرشده توسط روح‌الله زم

درباره این سند برخی رسانه‌ها موارد هفت‌گانه‌ای درباره چرایی جعلی بودن آنها منتشر کرده‌اند اما مهمتر از اینها، سهولت دست‌وپا کردن چنین اسنادی با توجه به تکنولوژی‌های موجود در زمینه تصویرسازی است، مثلاً به سند زیر دقت کنید، این ظاهراً یک سند سازمان سیا (سازمان اطلاعات آمریکا) است. در این سند یک کارشناس میز ایران در این سازمان به روح‌الله زم می‌نویسد که “با توجه به اینکه دروغ بودن ماجرای انتساب جاسوسی به خانم زهرا لاریجانی دختر آیت الله صادق آملی لاریجانی در حال افشا شدن برای مردم ایران است؛ هرچه سریعتر دو برگ سند جعل‌شده توسط کارشناسان ما که به‌پیوست برایتان ارسال می‌شود فوراً توسط شما به‌طور گسترده منتشر شود. ضمناً به صدای آمریکا دستور داده‌ایم که در این زمینه کاملاً با شما همکاری کنند. وجه لازم برای انجام این پروژه نیز پیش از دریافت این نامه در حساب شما در ترکیه خواهد بود”!!


یک کار فتوشاپی ساده؛ سیا! در این سند به روح‌الله زم دستور می‌دهد که هرچه سریعتر دو سند جعلی را منتشر کند!

این سند فتوشاپی طی 10 دقیقه توسط یکی از مخاطبان برای نشان دادن سهولت جعل چنین تصاویری تهیه شده است. البته همین سند 10دقیقه‌ای از ظرافت و دقت بیشتری نسبت به تصویرسازی‌های روح‌الله زم برخوردار است؛ حداقل از این باب که امضای یک نفر در دو برگه دو امضای متفاوت نیست و یا از این نظر که دو اداره همرده به هم دستور نداده‌اند!

انتهای پیام/*