پنجشنبه , ۹ فروردین ۱۴۰۳
صفحه اول » فرهنگ » سازندگان فیلم جاندار مطرح کردند: آدم‌ها تبدیل به بمب شده‌اند /

سازندگان فیلم جاندار مطرح کردند: آدم‌ها تبدیل به بمب شده‌اند /


سازندگان فیلم جاندار معتقدند که امروز جامعه ناراحت و عصبانی داریم اما این جامعه ناراحت، رفتارهای متفاوتی دارند.

به گزارش خبرنگار ایلنا، فیلم سینمایی جاندار به کارگردانی حسین امیری و پدرام امیری دوماری در سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمده است. به بهانه نمایش این فیلم، با کارگردانان آن که جوان‌ترین کارگردانان حاضر در جشنواره فیلم فجر هستند، گفتگو کرده‌ایم.

ایده فیلم جاندار چگونه شکل گرفت و آیا داستان واقعی بود؟

داستان فیلم برگرفته از تحولات و واقعیت‌های جامعه است اما اینکه مابه‌ازای بیرونی داشته باشد، نه اینطور نیست و به نوعی یک درام ساخته ذهن است و شاید برخی از اتفاقاتی که در فیلم رخ می‌دهد از ضمیر ناخودآگاه ما یا خاطراتی که شنیده‌ایم، نشات گرفته اما داستان شکل واقعی و مابه‌ازای بیرونی به صورت مستقیم ندارد.

باتوجه به اینکه فیلم دو کارگردان دارد آیا تقسیم کار صورت گرفته بود که مثلا یک نفر موقعیت‌ها را بنویسد و فرد دیگری دیالوگ‌ها را یا شاید فیلم با نظر مشترک هر دو کارگردان ساخته شد؟

ما هر دو سابقه دوستی 10 ساله داریم و پیش از این فیلم، سه فیلم کوتاه با همکاری همدیگر ساخته بودیم و به فضای ذهنی هم کاملا آشناییم. به همین دلیل اختلافی به وجود نمی‌آمد. ما به یک زبان مشترک رسیده‌ایم. وقتی می‌خواستیم تصمیمی درباره فیلم بگیریم باید به صورت صد در صد با آن موافق باشیم.

تم اصلی فیلم بحرانی است که رخ می‌دهد و بعد از یک فصل شاد در ابتدای فیلم، آرام آرام بحران در درون خانواده شکل می‌گیرد و بزرگ‌تر می‌شود.

دقیقا درست است فیلم جاندار تصویر بخشی از جامعه ماست جامعه‌ای که در آن آدم‌ها تبدیل به بمب شده‌اند. ما امروز با افرادی در جامعه برخورد می‌کنیم که به خاطر شرایط سخت زندگی مسائل اقتصادی و مشکلات دیگر آستانه تحمل‌شان پایین آ‌مده و هر لحظه ممکن است خشم‌شان را بروز بدهند و این خشم نتایج غیرقابل جبرانی را به دنبال دارد. امروز در درون همه ما نوعی خشم پنهان وجود دارد که مشخص نیست چه زمانی فوران خواهد کرد. تلاش ما هم در این فیلم این بود که نشان دهیم عواقب انفجار این بمب چیست و چه کاری می‌توانیم انجام دهیم تا از انفجار آن جلوگیری کنیم یا آن را به تاخیر بیاندازیم.

در فیلم انگار بعضی اتفاقات خودخواسته است و افراد کاملا عامدانه خشم خود را بروز می‌دهند. آیا این رفتار نیز محصول شرایط امروز جامعه است؟

طبعا این گونه رفتار نیز تابع شرایط جامعه است. ما امروز شاهد جامعه ناراحت و عصبانی  هستیم اما این جامعه ناراحت رفتارهای متفاوتی دارند گروهی از افراد از ناراحتی به عنوان ابزاری برای رسیدن منویات خود استفاده می‌کنند که این رفتار آنها عصبانیت طرف مقابل را به دنبال دارد. گروهی دیگر نیز به دلیل ناراحتی‌هایی که دیدند و یا لطمه‌ای که از برخی افراد می‌بینند، می‌خواهند با خشم خود انتقام بگیرند. نتیجه هر دو رفتار بسیار تلخ و ناراحت‌کننده است.

پس راهکار درست کدام است و چگونه می‌توان با این خشم برخورد کرد؟

ما به عنوان فیلم‌ساز فقط طرح مساله کردیم و نخواستیم که راهکار ارائه دهیم زیرا واکنش آدمها متفاوت است و  خشم کاملا ری‌اکشن و واکنشی است که ما در موقعیت از خودمان بروز می‌دهیم به همین دلیل نمی‌توانیم به آدم‌های مختلف بگوییم که در زمان خشم چه کار کنند. هر فردی باید در زمان بروز خشم به یک راهکاری مناسب دست پیدا کند. خود من به عنوان فیلمساز اگر به‌جای خانواده‌ای بودم که در فیلم داستان آنها را تعریف کردم، نمی‌دانم که چه کار باید می‌کردم. در فیلم نیز حق را به هیچ طرفی ندادیم و از طرفی معتقدیم زمانی که یک فرد رفتاری از خود بروز می‌دهد براساس رفتارش به او برچسب به حق بودن یا نیا ناحق بودن نزنیم بلکه بهتر است خودمان را جای او بگذاریم. راحت نمی‌توان به افراد تعیین تکلیف کرد.

فیلم قابلیت این را دارد که به یک ملودرام اشک‌انگیز تبدیل شود اما به نظر می‌رسد عمدا از این مساله جلوگیری کردید؟

اگر در این فیلم ما با هر کدام از شخصیت‌ها بیشتر حرکت و همذات‌پنداری می‌کردیم امکان داشت این اتفاق رخ بدهد یا حق را حتی به یکی از شخصیت‌ها بدهیم، توازن قصه به هم می‌خورد و آن حس برزخ‌گونه فیلم از بین می‌رود.

فیلم جاندار در بخش سودای سیمرغ حضور ندارد و فقط در بخش نگاه نو به نمایش درآمده. باتوجه به اینکه فیلم این قابلیت را داشت که در رشته‌های مختلف نامزد شود آیا به حضور نداشتن این فیلم در بخش سودای سیمرغ اعتراض نکردید؟

البته زمانی که اسامی فیلم‌ها اعلام شد و نام فیلم جاندار در بخش سودای سیمرغ نبود برای ما تعجب‌برانگیز بود اما به هر حال ما به نظر هیئت انتخاب احترام می‌گذاریم و معتقدیم فیلمی که خوب باشد راه خود را پیدا می‌کند و مخاطب با آن ارتباط برقرار می‌کند. شاید این حرف کلیشه‌ای باشد اما واقعیت این است که بهترین پاداش برای یک فیلم‌ساز این است که تماشاگران؛ قصه اثرش را دوست داشته باشند و با آن ارتباط برقرار کنند و تماشاگران قاضی اصلی سینمای ما هستند.