جمعه , ۱۰ فروردین ۱۴۰۳
صفحه اول » بین المللی » پشتوانه ادعاهای حسن نصرالله دبیرکل حزب‌الله لبنان چیست؟

پشتوانه ادعاهای حسن نصرالله دبیرکل حزب‌الله لبنان چیست؟

 

اشاره دبیرکل حزب‌الله لبنان به ناتوانی آمریکا برای جنگ جدید در منطقه، مبتنی‌بر واقعیت‌های میدانی و همچنین وضعیت فعلی آمریکا در حوزه‌های نظامی، سیاسی و اقتصادی است.

به گزارش مشرق، در کاخ سفید و دفتر دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا، پس از توئیتر، ماشین حساب بیشترین کاربرد را دارد. مشخص نیست که ترامپ اول سراغ ماشین حساب می‌رود و بعد توئیت می‌زند یا اول توئیت می‌زند و بعد با ماشین حساب محاسبه می‌کند.

بیشتر بخوانید
سید حسن نصرالله از چه جنگی حرف زد

در هر صورت، آنچه به توئیت‌ها و تصمیمات ترامپ فعلیت می‌بخشد، ماشین حساب و عددی است که روی آن نقش می‌بندد. او با همین شیوه تصمیم‌گیری، اعضای ناتو را تهدید کرد که اگر هزینه‌های بیشتری برای این ائتلاف نکنند، احتمال خروج از ناتو وجود دارد.

او دنبال سود و گریزان از ضرر است و برایش فرقی نمی‌کند این سود یا ضرر از طریق جنگ به دست می‌آید یا تجارت. در آمریکای ساخته دست ترامپ، جنگ‌ها را هم با سودشان، می‌سنجند و موشک‌ها وقتی به سمت اهداف شلیک می‌شوند که پول آن را پرداخت کرده باشند.

رئیس‌جمهور آمریکا با همین دیدگاه، اعلام کرد از سوریه خارج می‌شود و نیمی از نیروهای خود را از افغانستان خارج کرد. اگر ترامپ و تیم سیاست‌خارجی‌اش، به دنبال مواجهه سخت با ایران بودند، به هیچ‌وجه نباید نیمی از پیاده‌نظام خود را از افغانستان خارج می‌کردند.

این اقدام البته در سوریه هم اتفاق افتاد. آمریکا نه در عراق، نه افغانستان و نه در سوریه، نتوانست به اهداف از پیش تعیین‌شده‌اش دست پیدا کند. آنها تنها در این سه کشور نظاره‌گر هستند و ابتکار عمل در دست کشورهای دیگر است. مجموع این شرایط و هزینه‌های سنگین آمریکا در این سه کشور باعث شد ترامپ تصمیم به خروج از سوریه و افغانستان بگیرد.

در افغانستان اما اوضاع بدتر از سوریه است چراکه پس از ۱۷ سال حضور و میلیاردها دلار هزینه، آنان با طالبان به توافق رسیدند که از این کشور خارج شوند. همه این شرایط نشان می‌دهد که آمریکا نمی‌خواهد در منطقه بماند و مستعد عملیات ماجراجویانه جدیدی نیست.

این موضوعی است که شامگاه روز شنبه سیدحسن نصرالله دبیرکل حزب‌الله لبنان هم به آن اشاره داشت. او در مصاحبه‌ای زنده با شبکه «المیادین» گفت: «من به حکام، مردم و دولت‌ها و صهیونیست‌ها در منطقه می‌گویم که آمریکایی‌ها هر آنچه توانسته‌اند انجام داده‌اند. شما ببینید دارند با طالبان توافق می‌کنند که از افغانستان خارج شوند و در مقابل طالبان اجازه ندهد که القاعده و دیگران بازگردند. ببینید دارند طوری رفتار می‌کنند که گویی طالبان حاکم آینده است. آمریکایی‌ها نه برای خاطر محمد بن‌سلمان و نه برای خاطر محمد بن‌زاید و نه حتی به خاطر نتانیاهو توانایی این را ندارند که جنگی جدید در منطقه راه بیندازند. ترامپ می‌خواهد همه را یکجا جمع کند مقابل ایران بگذارد تا آن را با جنگ ساقط کند، اما نمی‌توانند. الان ۴۰ سال است که آمریکا و کل دیکتاتورهای عالم مقابل جمهوری اسلامی مبارک ایران ایستاده‌اند اما بگویید چه توانسته‌اند بکنند؟ ‌»

بعد اقتصادی ناتوانی آمریکا

اشاره دبیرکل حزب‌الله لبنان به ناتوانی آمریکا برای جنگ جدید در منطقه، مبتنی‌بر واقعیت‌های میدانی و همچنین وضعیت فعلی آمریکا در حوزه‌های نظامی، سیاسی و اقتصادی است. سال ۲۰۰۳ که آمریکا به عراق حمله کرد، اوضاع اقتصادی این کشور وضع به مراتب بهتری نسبت به اکنون داشت.

در آن سال بدهی دولت فدرال ۵۸ درصد تولید ناخالص داخلی آمریکا بود. اکنون این رقم به ۱۰۵ درصد تولید ناخالص داخلی رسیده است. جنگ افغانستان و به‌ویژه عراق نقش بسزایی در افزایش بدهی آمریکا ایفا کرد. برای پرداخت هزینه جنگ، دولت آمریکا ناچار به استقراض شد و در این سطح بدهی، استقراض برای یک جنگ جدید سخت خواهد شد.

هرگونه حرکت دادن نیروهای نظامی، هزینه‌های هنگفتی بر دوش دولت می‌گذارد. هزینه استقرار چند ماهه هفت هزار سرباز آمریکایی در مرزهای مکزیک برای جلوگیری از ورود مهاجران غیرقانونی، ۲۱۰ میلیون دلار شد. این هزینه بدون شلیک گلوله، استفاده از تسلیحات سنگین و هزینه‌های دیگر بوده است. در آمریکا این هزینه، انتقادات مردم را علیه دولت به همراه داشت.

بنابر آمارهای یک نهاد پژوهشی وابسته به وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) هزینه حضور هر سرباز آمریکایی در افغانستان به‌طور متوسط سالانه یک میلیون و ۳۰۰ هزار دلار بوده است. این رقم در سال ۲۰۱۴ به دو میلیون و ۱۰۰ هزار دلار رسیده است. کارشناسان هزینه‌های مستقیم نبرد افغانستان و عراق از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۷ را یک تریلیون و ۸۰۰ میلیون دلار و آن را با احتساب هزینه‌های غیرمستقیم هفت تریلیون دلار برآورد می‌کنند.

این هزینه سنگین در جنگ بعدی، بسیار بیشتر خواهد شد. همین هزینه‌های سنگین و بی‌بازده باعث شده ترامپ برخلاف جورج بوش، رفتار عاقلانه‌ای را در منطقه از خود نشان دهد و به جای درگیری، به دنبال خروج از منطقه باشد.

ناتوانی نظامی

جدا از وضعیت نامناسب اقتصادی، آمریکا در بعد نظامی نیز قدرت سابق را ندارد. آمریکا توان هوایی گسترده‌ای دارد اما در جنگ این نیروی زمینی است که با تصاحب مواضع، نتیجه جنگ را مشخص می‌کند. پاشنه آشیل دولت آمریکا در سه جنگ اخیرش نیز همین نیروی زمینی بوده است.

جنگ طولانی‌مدت در افغانستان و عراق ارتش آمریکا را دچار فرسایش کرده تا این ارتش توانایی لازم برای جنگ جدید را نداشته باشند. اما مساله مهم‌تر برای حمله به یک کشور، توان نظامی کشور هدف است. در ۶۰ سال گذشته، آمریکا با هیچ‌کشوری که دارای موشک‌هایی با برد بیش از ۱۵۰ کیلومتر بوده، وارد جنگ نشده است.

در جریان حمله به عراق هم آمریکا حاضر به حمله نشد تا بازرسان سازمان ملل، تمام موشک‌ها با برد بیش از ۱۵۰ کیلومتر عراق را معدوم کردند. با این شرایط آیا این کشور توانایی جنگ با کشوری را دارد که دارای موشک‌هایی با برد دو هزار کیلومتر است؟ این سوالی است که آمریکایی‌ها برای آن پاسخی ندارند.

ناتوانی در اجماع

در جنگ افغانستان آمریکا توانست برخی کشورهای اروپایی را با خود همراه کند. در جنگ عراق تعداد مخالفان بیش از جنگ افغانستان شد و حتی فرانسه به صراحت علیه این تصمیم آمریکا ایستاد.

آمریکا برای هر جنگی نیاز به اجماع‌سازی جهانی دارد اما هیچ‌کشوری حاضر به حمایت از آمریکا برای یک جنگ دیگر در منطقه نیست. به‌طور حتم هر ماجراجویی آمریکا در منطقه بدون همراهی اروپا، چین و روسیه است.

ناتوانی سیاسی

علاوه‌بر عدم اجماع جهانی، در داخل آمریکا نیز اجماع و انسجام لازم برای جنگ علیه ایران وجود ندارد. در دو سال اخیر، رابطه ترامپ با نهادهای امنیتی و اطلاعاتی آمریکا در شرایط بحرانی بوده است. او بارها علیه این نهادها سخن گفته و آنها را به سیاسی‌کاری متهم کرده است.

آغاز یک جنگ مستلزم تعامل مثبت کاخ‌سفید و نهادهای امنیتی و اطلاعاتی است. ترامپ درگیر یک پرونده قضایی سنگین است و نمی‌تواند به‌راحتی یک جنگ را رهبری کند. او به‌تازگی از دعوای جدیدش با کنگره و دموکرات‌ها رونمایی کرد و یک ماه دولت را برای ساخت یک دیوار تعطیل کرد.

حتی اگر ترامپ بخواهد در منطقه ماجراجویی کند، نظامیان و ژنرال‌های آمریکایی حاضر نیستند او را با تصمیمات عجولانه‌اش همراهی کنند.

ناتوانی در جنگ محدود

هم آمریکا و هم متحدانش می‌دانند ایران، عراق، افغانستان یا سوریه نیست. ایران نیز این پیام را به طرف‌های غربی و به‌ویژه آمریکا داده است که در صورت هرگونه ماجراجویی، تمامی پایگاه‌های آمریکا در منطقه را هدف قرار خواهد داد. اگر در این ماجراجویی، صهیونیست‌ها نیز همراه آمریکا باشند، تل‌آویو هم مقصد موشک‌ها خواهد بود.

این اتفاق بازوهای منطقه‌ای مقاومت را نیز در لبنان، غزه، یمن و عراق فعال خواهد کرد. غربی‌ها به‌خوبی می‌دانند جنگ با ایران تنها محدود به مرزهای جغرافیایی کشورمان نمی‌شود و آنان باید در منطقه‌ای گسترده با ایران بجنگند.

نصرالله: اسرائیل در سوریه شکست راهبردی خورد

سیدحسن نصرالله دبیرکل حزب‌الله لبنان در گفت‌وگوی سه ساعته با شبکه خبری «المیادین»، به بررسی مسائل منطقه و به‌ویژه مساله ایران و سوریه پرداخت. او در پاسخ به سوالی درباره خروج آمریکا از سوریه گفت: «من فکر می‌کنم در همه جاهایی که ترامپ از خروج صحبت می‌کند، صادق است.

این وعده‌های انتخاباتی او است… یکی از وعده‌هایش این بود که چرا آمریکا فرزندانش را به خارج و به این یا آن منطقه می‌فرستد تا کشته شوند و این همه پول خرج می‌کند یا هفت هزار میلیارد دلار هزینه کرده است و بعد با این همه هزینه مخفیانه به عراق می‌رود. او گفت که کشورهای خلیج‌فارس یا اروپا یا ژاپن اگر می‌خواهند از آنان دفاع کنیم، باید پولش را پرداخت کنند.»

وی افزود: «اوباما در ادبیاتش خیلی دورو بود اما ترامپ از روز اول که آمد گفت، میلیون یا میلیارد باید بپردازید [خنده…]. ادبیات او علیه عربستان و کشورهای خلیج‌فارس و حتی درباره اروپا و کره‌جنوبی تحقیرکننده است.»

دبیرکل حزب‌الله با اشاره به توافق آمریکا و طالبان برای خروج آمریکا از افغانستان، تصریح کرد: «در سوریه هم همین‌طور، از روز اول قصد خروج داشت. هفت ماه پیش گفته بود ما به‌زودی از سوریه خارج خواهیم شد. جیمز متیس، وزیر دفاع پیشین و دیگران گفتند این پیروزی مجانی برای روسیه، ایران و… است. رفتند پیش او و گفتند مهلت بده. اگر مصر هستید که خارج شوید، مهلت ۶ ماهه دهید تا دستاوردی داشته باشیم. اما رسماً ۶ ماه را اعلام نکردند.»

نصرالله افزود: «آمریکایی‌ها به روسیه گفتند آماده خروج از سوریه تا آخرین سرباز هستیم اما شرطش خروج نیروهای ایرانی و حزب‌الله از سوریه است. با ایرانی‌ها صحبت کنید که از سوریه خارج شوند تا آمریکا کامل خارج شود. پوتین به روحانی گفت و رئیس‌جمهور روحانی به من گفت. من به‌عنوان یک طرف، گفتم آمریکایی‌ها دنبال خارج شدن از سوریه هستند و دنبال دستاورد می‌گردند تا بگویند که ترامپ دستاورد مهمی به دست آورده همان‌طور که نتانیاهو دنبال دستاورد بزرگ‌تری است.

پاسخ ایران هم منفی بود و گفت ما به درخواست دمشق برای مبارزه با تروریسم در سوریه هستیم. بشار اسد رئیس‌جمهور سوریه نیز گفت که من اصلاً چانه‌زنی بر سر ایران مقابل آمریکایی‌ها را قبول ندارم. اینها دوست و متحد ما هستند و آنها دشمن هستند. طرف روسی هم هیچ فشاری وارد نکرد، هر چند در رسانه تبلیغاتی می‌کنند. روسیه فقط به انتقال پیام بسنده کرد.»

وی با بیان اینکه آمریکا حرف مهمی زد و گفت که نمی‌خواهند دیگر پلیس منطقه باشند، تصریح کرد: «این حرف برای عربستان و دیگر کشورهای عربی خلیج‌فارس و گروه‌های متحد آمریکا سخت بود. آمریکایی‌ها گفتند اگر ما نباشیم در عربستان فارسی صحبت خواهند کرد و اگر ما نباشیم شما هم نخواهید بود.»

دبیرکل حزب‌الله هدف سفر اخیر مایک پامپئو، وزیر خارجه آمریکا به منطقه را امید دادن به متحدان منطقه‌ای آمریکا دانست و گفت: «آمریکا به آنان گفت بیایید در نشست ورشو علیه ایران شرکت کنید. هدف پیام سفر او اطمینان‌بخشی به ناامیدها و طرف‌های هراسان بود.»

نصرالله در ادامه از ناتوانی آمریکا برای جنگ دیگر در منطقه گفت: «من به حکام، مردم و دولت‌ها و صهیونیست‌ها در منطقه می‌گویم که آمریکایی‌ها هر آنچه توانسته‌اند انجام داده‌اند. شما ببینید که دارند با طالبان توافق می‌کنند که از افغانستان خارج شوند و در مقابل طالبان اجازه ندهد که القاعده و دیگران بازگردند. ببینید دارند طوری رفتار می‌کنند که گویی طالبان حاکم آینده است. آمریکایی‌ها نه برای خاطر محمد بن‌سلمان و نه برای خاطر محمد بن زاید و نه حتی برای خاطر نتانیاهو توانایی این را ندارند که جنگی جدید در منطقه راه بیندازند. ترامپ می‌خواهد همه را یکجا جمع کند تا مقابل ایران بگذارد تا آن را با جنگ ساقط کند. اما نمی‌توانند. الان ۴۰ سال است که آمریکا و کل دیکتاتورهای عالم مقابل جمهوری اسلامی مبارک ایران ایستاده‌اند اما بگویید چه توانسته‌اند بکنند؟»‌

دبیرکل حزب‌الله لبنان با اشاره به حمایت تسلیحاتی اسرائیل از گروه‌های مسلح سوریه گفت: «شما جزئی از این جنگ شبه‌جهانی علیه سوریه بودید. هدف‌تان هم رفتن و شکست بشار اسد بود. این هدف محقق شد؟ خیر.»

وی افزود: «امروز نتانیاهو آمده می‌گوید ضمانت ما ارتش ماست. این شکست اول. شکست دوم این است که برای تجاوزهای‌تان به سوریه هدفی تعیین کردید. اهداف لجستیکی را زدید که موشک‌های نقطه‌زن و سلاح‌های پیشرفته به حزب‌الله نرسد. این را آیزنکوت گفته است که ما ۲۰۰ حمله کرده‌ایم.

نتیجه چه شد؟ شما نتوانستید مانع رسیدن امکانات مورد نیاز به لبنان شوید، پس شکست خوردید.» او ادامه داد: «هدف سوم که اعلام کردند این بود که ایران را از سوریه خارج کنند. رفتند و آمدند. به آمریکا رفتند و از نفوذشان استفاده کردند که فشار آورند ایران را از سوریه خارج کنند اما نتیجه چه شد؟ شکست خوردند.

اسرائیل همه امیدش در سوریه برباد رفته و از سال ۲۰۱۱ همه تلاش‌هایش بی‌نتیجه مانده است. نیروی سوریه قوی‌تر شده و ارتش با تجربه‌تر شده و همه جراحت‌هایی که به سوریه وارد شده، مانع انجام وظیفه ملی‌اش نخواهد شد. هدف خارج کردن ایران از سوریه همه در سطح سیاسی و همه در سطح نظامی شکست خورده است. خب، نتانیاهو در چنین وضعی کجا باید برود؟»

منبع: فرهیختگان

 

جهان

معادلات نصرالله روی میز تصمیم‌سازان تل‌آویو
تحلیل سخنان اخیر دبیرکل حزب الله لبنان/ معادلات نصرالله روی میز تصمیم‌سازان تل‌آویو

مصاحبه اخیر دبیرکل حزب الله معادلاتی را در روند درگیری‌های محور مقاومت منطقه با رژیم صهیونیستی ایجاد کرد تا مدت‌ها بر روی میز تصمیم‌سازان تل‌آویو باقی خواهد ماند.
به گزارش مشرق به نقل از روزنامه الاخبار، سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان در گفتگو با شبکه المیادین که شنبه شب انجام شد، هیچ موضوعی را برای سوءبرداشت رژیم صهیونیستی باقی نگذاشت. وی به صراحت تأکید کرد که نیروهای مقاومت به اندازه کافی موشک‌های دقیق در اختیار دارند که دیگر نیازی به انتقال این موشک‌ها به لبنان وجود ندارد. وی همچنین با صراحت بیشتر تاکید کرد که حزب‌الله لبنان با تجاوزات رژیم صهیونیستی که اسرائیل آن را عملیات محدود نامگذاری کرده، همراه با واکنش مناسب حجم این جنگ رفتار خواهد کرد. این پیام‌ها تنها برای شاخ و شانه کشیدن برای دشمن نبود، بلکه پیام‌هایی بود که رهبر مقاومت از طریق آن به دنبال تثبیت بازدارندگی موجود بین لبنان و رژیم صهیونیستی و جلوگیری از تلاش دشمن اسرائیلی برای اصلاح قواعد درگیری‌ها بود.

بیشتر بخوانید:
واکنش رسانه‌های صهیونیستی به مصاحبه سیدحسن نصرالله +تصاویر
از تابلوی اتاق سیدحسن نصرالله هم میترسند! +عکس
فیلم / شکست اطلاعاتی صهیونیست‌ها به روایت سیدحسن‌نصرالله

سکوت سید حسن نصرالله که این بار نزدیک به سه ماه یا اندکی کمتر از آن طول کشید، سبب شد که دبیرکل حزب الله بر اساس شرایطی که خودش تشخیص می‌دهد، بار دیگر در رسانه‌ها ظاهر شود. نکته جالب برای سید حسن نصرالله این است که همانطور که سخنرانی‌هایش توجه همه را جلب می‌کند، سکوتش نیز مورد توجه است. همانطور که حضورش باعث توجه دیگران می‌شود، غیبتش نیز توجه دیگران را جلب می‌کند. به این ترتیب مصاحبه‌ای که به عنوان «مصاحبه سال» مشهور شد، بخشی از اعتبار خود را از سکوت سه ماهه‌ای گرفته بود که قبل از آغاز این مصاحبه وجود داشت. به همین علت بود که مشاهده این برنامه رکورد بی‌سابقه‌ای را در سایت‌های اجتماعی به جای گذاشت و حدود ۱۲ میلیون کاربر در سایت‌های اجتماعی این مصاحبه را مشاهده کردند.

«ما اینجا هستیم. در جایی از لبنان و برنامه به صورت مستقیم روی آنتن میرود». غسان بن جدو مدیر شبکه المیادین که پیش از این ۱۹ مصاحبه تلویزیونی از مجموع ۴۰ مصاحبه سید حسن نصرالله از زمان انتخاب به عنوان دبیرکل حزب‌الله را مدیریت کرده، در ابتدای مصاحبه این سخنان را مطرح کرد و تلاش داشت مقدمه خود را کوتاه کند تا دبیرکل حزب‌الله بتواند به اصل مطالب بپردازد. با این وجود باز هم مصاحبه مذکور حدود ۳ ساعت و ۱۵ دقیقه طول کشید.

آرامش و نشاط و جدیت دبیرکل حزب الله لبنان در طول این مدت طولانی کاملاً مشاهده می‌شد. او ریزترین جزئیات و حوادث در منطقه را به نمایندگی از محور مقاومت تشریح کرد و بالاترین هشدارها را به نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی داد تا وی در ارزیابی‌هایش دچار اشتباه نشود.

او بارها افکار عمومی و شهرک‌نشینان اسرائیلی را مخاطب قرار داد. وی در جایی خطاب به شهرک نشینان اسرائیلی گفت: «آیا همچنان در موضوع تونل‌ها اظهارات مسئولان خود را باور می‌کنید؟» او در جای دیگری گفت: به نفع شما است که ما موشک‌های دقیق را در اختیار داشته باشیم، چرا که به این ترتیب تنها نظامیان را هدف قرار می دهیم». او به این ترتیب به خوبی موفق شد جنگ روانی ضد تل‌آویو را مدیریت کند.

پایان استراتژی صهیونیستی تقابل بین جنگ ها

رژیم صهیونیستی به تعبیر جرج پامپئو وزیر خارجه آمریکا تلاش دارد مانع تبدیل شدن سوریه به لبنان دوم شود. در مقابل حزب‌الله نیز تلاش دارد مانع تبدیل شدن لبنان به سوریه دوم شود. این دو موضوع، محور اصلی رقابت‌ها و تنش‌های روز افزون میان حزب‌الله لبنان و تل‌آویو طی ماهها و سالهای گذشته به شمار می‌رود. رژیم صهیونیستی مدعی دارد جلوی تقویت موضع‌گیری نظامی ایران در سوریه را بگیرد تا جبهه جولان به جبهه ی فعال ضد این رژیم تبدیل نشده و آمادگی‌های نظامی محور مقاومت در آن ایجاد نشود. آمادگی هایی که ناوگان موشکی در سطح اول آن قرار دارد.

از سوی دیگر رژیم صهیونیستی تلاش دارد با ایجاد تغییر در قواعد درگیری‌های موجود بین محور مقاومت و اسرائیل، لبنان را به سوریه دوم تبدیل کند تا به این ترتیب هر موقع که بخواهد حملات نظامی و امنیتی در داخل اراضی لبنان انجام دهد. حملاتی که تل‌آویو آنها را پیش‌دستانه تصور می‌کند. تفسیر دیگر از تبدیل کردن لبنان به سوریه دوم، تلاش رژیم صهیونیستی برای کشیدن استراتژی تقابل بین جنگ‌ها به عرصه لبنان است که تل‌آویو در ۶ سال گذشته آن را در سوریه به اجرا گذاشته است.

تقابل بین جنگ‌ها استراتژی فعال هجومی و پیش‌دستانه‌ای است که تل‌آویو اندکی پس از آغاز بحران در سوریه آن را به کار گرفت. ماموریت اصلی آن جلوگیری از افزایش قدرت حزب الله بود. رژیم صهیونیستی از طریق عملیات‌های متعدد خود مدعی شد که روند انتقال و انبار ناوگان تسلیحات استراتژیک که قرار است حزب‌الله به آن دسترسی پیدا کند، را هدف قرار می‌دهد. هدف از این تقابل که در شرایط امنیتی کنونی و در میان جنگ‌های بزرگ رخ می‌دهد، مدیریت درگیری با جریان‌های متخاصم اسرائیل در چارچوب فعالیت در موارد زیر است:

الف: دور شدن از ایجاد جنگ بزرگ آینده.

ب: ایجاد شرایط مناسب دائمی برای اینکه جنگ مذکور در صورت وقوع آسان بوده و نتیجه‌ای سریع با کمترین خسارت‌های نظامی و غیرنظامی برای اسرائیل داشته باشد.

ادبیات رژیم‌صهیونیستی در همین راستا شامل اصطلاحاتی است که با «سلاح‌های برهم زننده توازن» آغاز می‌شود و تا جلوگیری از «موضع‌گیری‌های عملیاتی حزب‌الله و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران در جولان» سوریه ادامه پیدا کرده و در نهایت به «حضور نظامی ایران در سوریه» و پروژه «دقت موشکهای حزب‌الله» نیز می‌رسد.

مشخص است که جنگ جهانی که سوریه را هدف قرار داد و دولت و ارتش این کشور را به فرسایش کشید و محور مقاومت را در اولویت های خود محصور کرد، برای اسرائیل یک فرصت استثنایی بود تا بتواند از آن در چارچوب تقابل بین جنگ‌ها استفاده کرده و رفتارهایی را انجام دهد که هیچ واکنشی را به دنبال نداشته باشد. از اینجا مشخص است که چرا اقدامات تل‌آویو در روند تقابل بین جنگ‌ها تنها بعد از آغاز بحران سوریه شکل گرفت و چرا تنها در عرصه جغرافیایی این کشور متمرکز ماند.

به نظر می‌رسد کشمکش‌های موجود بین این دو اردوگاه طی ماه‌های اخیر بیش از همه نشان دهنده افزایش این احساس در میان اسرائیلی‌ها است که روند تقابل بین جنگ‌ها دچار فرسایش شده و کارایی خود را از دست داده است. برخی زمزمه‌ها در داخل سرزمین‌های اشغالی در این مورد به گوش می‌رسد.

ژنرال اسرائیلی: تقابل بین جنگ‌ها به پایان راه خود رسیده است

شبکه خبری المیادین نیز در سایت اینترنتی خود نوشت که گرشون هاکوهین ژنرال نیروهای ذخیره رژیم صهیونیستی با اشاره به روند استراتژی اسرائیل موسوم به تقابل بین جنگ‌ها که برای جلوگیری از جنگ احتمالی آینده به کار گرفته می‌شود، تاکید کرد که اسرائیل باید خود را آماده مرحله‌ای کند که این روند به ابزاری برای ورود به جنگ‌ها تبدیل شود.

«بازبینی رویکرد حملات اسرائیل در سوریه» عنوانی بود که این ژنرال نیروی ذخیره ارتش رژیم صهیونیستی بررسی مطالعاتی خود را در مرکز استراتژیک پگین- سادات انجام داد. وی که پیش از این رئیس دانشکده فرماندهی ارتش اسرائیل بوده، معتقد است که حملات اسرائیل ضد سوریه که تحت عنوان استراتژی تقابل بین جنگ‌ها شناخته می‌شود، با سه هدف اساسی دنبال شده است:

جلوگیری از روی کار آمدن گروه‌های تروریستی در ارتفاعات جولان.
جلوگیری از استقرار نظامی ایران در سوریه.
جلوگیری از دستیابی حزب الله و شبه نظامیان ایرانی دیگر به موشک‌های دقیق و نقطه‌زنِ دوربرد.

هاکوهین بار دیگر تلاش دارد تعریف دقیقی از استراتژی تقابل بین جنگ‌ها ارائه دهد و می‌گوید که این استراتژی برای کاستن از عوامل منفی حملات اسرائیل و ایجاد بازدارندگی برای جلوگیری از وقوع جنگ طراحی شده است. وی همچنین می‌افزاید که تغییراتی که در شرایط استراتژیک سوریه به وجود آمده، میزان این نگرانی را افزایش داده که ادامه روند حملات هوایی نمی‌تواند جلوی وقوع جنگ را بگیرد، بلکه احتمال وقوع آن را افزایش می‌دهد.

این ژنرال اسرائیلی می‌افزاید که اجرای نظریه تقابل بین جنگها به سال ۱۹۶۴ یعنی سه سال قبل از جنگ رژیم صهیونیستی با سوریه بازمی‌گردد. در آن زمان اسحاق رابین رئیس ستاد ارتش اسرائیل تلاش کرده بود توانمندی های استراتژیک اسرائیل را برای جلوگیری از وقوع جنگ افزایش دهد. اما جنگ مذکور در سال ۱۹۶۷ و بعد از عملیات محدودی که نیروهای ارتش برای از بین بردن مواضع توپخانه‌ای سوریه انجام دادند، به وقوع پیوست.

این ژنرال صهیونیست معتقد است که حادثه مذکور نشان دهنده شکست استراتژی تقابل بین جنگ‌ها است و این روند نتوانست در آن برهه زمانی مانع از بروز جنگ شود، بلکه احتمال وقوع آن را افزایش داد.

وی بعد از این بررسی تاریخی نتیجه‌گیری می‌کند که می‌توان همین منطق را در حملات کنونی رژیم صهیونیستی به سوریه نیز به کار گرفت.

این مقام نظامی اسرائیل در ادامه، توصیه‌های زیر را مطرح می‌کند:

در شرایطی که ضرورتاً باید تعریف دقیقی از اهداف اسرائیل در حمله به سوریه ارائه شود؛ مقامات نظامی اسرائیل باید خود را برای جنگی که به علت ایجاد تغییرات ویژه در شرایط امنیتی مرزهای شمالی به وقوع می پیوندد، آماده کنند.

آکادمی مطالعات امنیت داخلی اسرائیل: فرصت اسرائیل در تقابل بین جنگ‌ها به پایان رسید

از سوی دیگر واکنش‌های نمادین صورت گرفته در حملات اخیر و حمله موشکی به منطقه جولان نشان می‌دهد که اتفاقات گذشته ضرورتاً در آینده تکرار نمی‌شود. در همین رابطه گزارش راهبردی صادر شده از سوی آکادمی مطالعات امنیت داخلی رژیم صهیونیستی نشان می‌دهد که فرصت اسرائیل که جنگ سوریه در برابر این رژیم قرارداده بود، به پایان رسیده و این یک واقعیت است. این در حالی است که سطح نگرانی‌های رژیم صهیونیستی ضد موشک‌های نقطه‌زن حزب‌الله لبنان بیش از گذشته افزایش پیدا کرده است.

اظهارات سید حسن نصرالله در سخنرانی اخیر توانست این ابهام را برطرف کند. او به نتانیاهو هشدار داد که از اقدامات خود در سوریه دست بردارد و دچار اشتباه در ارزیابی‌های خود در این کشور نشود. وی همچنین با قطع و یقین تأکید کرد که مقاومت در لبنان در حال تکمیل عملیاتی قرار دارد تا هزینه هر گونه تجاوز رژیم صهیونیستی به اراضی لبنان را به تل‌آویو پرداخت کند. این اولین اعلام از پایان روند تقابل بین جنگ‌ها بود و آخرین پیام بود مبنی بر اینکه تجربه سوریه در لبنان قابل شبیه سازی نیست. از نظر تئوری این سخن بدان معنا است که گزینه‌های موجود فراروی اسرائیل شامل نگرانی از افزایش هزینه‌های ماجراجویی‌های این رژیم در استراتژی آینده و کشیده شدن روند ماجراجویی‌ها به سمت جنگ فراگیر خواهد بود.

به این ترتیب به نظر می‌رسد فلسفه وجودی استراتژی تقابل بین درگیری‌ها به پایان خود رسیده است و ادامه طولانی‌مدت این روند یا تلاش برای انتقال آن به عرصه لبنان نمی‌تواند مانع از بروز جنگ بزرگ شود یا خسارت‌های احتمالی این جنگ را کاهش دهد.

واکنش نتانیاهو و نگرانی عمیق رژیم صهیونیستی

مصاحبه دبیر کل حزب‌الله با شبکه المیادین همچنین موفق شد شاخص‌هایی در خصوص درگیری احتمالی آینده با رژیم صهیونیستی مشخص کند که تا طولانی مدت در میز تصمیم‌گیری تل‌آویو باقی خواهد ماند. شاخص‌هایی که نشان دهنده قواعد درگیری‌ها و تقویت روند آنها بوده و باعث شد اسرائیلی‌ها خود را برای گزینه‌های بدتر آماده کنند.

طبعاً این مصاحبه باعث شد حزب‌الله لبنان پیروزی دیگری در روند جنگ روانی موجود به دست آورد که یکی از اهداف مهم تحرکات اخیر رژیم صهیونیستی ضد حزب‌الله و عرصه عمومی لبنان به شمار می رود. اسرائیل این روند را از طریق کشف تونل‌های هجومی دنبال می‌کرد و این تونل‌ها را به حزب‌الله نسبت می داد. اما مصاحبه اخیر موفق شد تل‌آویو را در چالش جنگ روانی قرار دهد.

بررسی ابعاد اصلی این مصاحبه نشان می‌دهد که بنیامین نتانیاهو به مرحله قبل از آغاز جنگ روانی خود در خصوص تونل‌ها و حتی بدتر از آن برگشته است. این مصاحبه باعث شد تاثیرگذاری تونل‌ها به موقعیت اصلی خود بازگردد و به عنوان بخشی از آمادگی‌های نظامی آینده اسرائیل خود را نشان دهد.

نتانیاهو همچنین در واکنش به این مصاحبه سعی کرد جلوی تاثیرات منفی اظهارات سید حسن نصرالله را از طریق شخصی‌سازی تحرکات و مواضع و تصمیم‌گیری‌های وی بگیرد.او تلاش داشت افکار عمومی را به سمت درگیری از نوع دیگر سوق دهد و ادعای بحرانی بودن شرایط حزب‌الله لبنان را مطرح کند. نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی نتوانست هیچ پاسخ مستقیمی به اظهارات مطرح شده توسط دبیرکل حزب‌الله نشان دهد. اظهاراتی که در آن سید حسن نصرالله تاکید بر شکست مواضع و رفتارهای رژیم صهیونیستی در روند درگیری با مقاومت در لبنان کرده بود. او به موضوع اصلاح و توسعه تسلیحات حزب‌الله و افزایش ناوگان موشکی دقیق این حزب و همچنین قدرت بازدارندگی و معادلات جدید محور مقاومت و واکنش‌های احتمالی به تجاوزهای اسرائیل اشاره کرده بود.

نتانیاهو همچنین در آغاز نشست کابینه رژیم صهیونیستی در اقدامی که نشان دهنده حجم تاثیرگذاری مصاحبه سید حسن نصرالله بر وی و وزرای کابینه و افکار عمومی رژیم‌صهیونیستی بود، تأکید کرد: نصرالله دیروز سکوت خود را شکست. او به سه دلیل به دردسر افتاده است: از جمله آنها موفقیت بزرگ ما در عملیات سپر شمال بود. علاوه بر اینکه تحریم‌های ایران منابع تامین مالی حزب‌الله را با مشکل روبرو کرده است. همچنین او دلایل خوبی برای احساس نکردن توان نظامی ما دارد.

نگاهی به شاخص‌ها و سیگنال‌های مصاحبه اخیر دبیرکل حزب‌الله لبنان نکات زیر را روشن می‌کند:

نصرالله در این مصاحبه بر قواعد جدید درگیری‌ها تأکید کرد و این نشان می‌داد که محور مقاومت به دنبال جلوگیری از حملات رژیم صهیونیستی در عرصه لبنان است. این بدان معنا است که حزب‌الله لبنان تصمیم گرفته در برابر تجاوزات اسرائیل به منطقه و لبنان واکنش مناسبی را نشان دهد. این موضوع در درجه اول برای جلوگیری از هدف قرار گرفتن لبنان است و در درجه دوم می‌خواهد از تکرار این روند در صورت وقوع جلوگیری کند.
دبیر کل حزب‌الله لبنان همچنین به موضوع تونل‌ها اشاره کرده و مالکیت آنها برای حزب‌الله را رد یا تایید نکرد. عوامل این اتفاق مشخص است، چرا که این موضوع بر سطح آمادگی‌های دفاعی و بازدارندگی حزب‌الله در جنگ احتمالی آینده بر لبنان تاثیرگذار است. ورود به الجلیل تنها یکی از عناصر تاثیرگذاری این تونل‌ها است که تاثیر عمیقی بر افکار عمومی فرماندهان نظامی و ژنرال‌های اسرائیلی گذاشته است. مهم‌تر از انگیزه هجومی این تونل‌ها، انگیزه‌های دفاعی و بازدارنده آنها است.
سید حسن نصرالله عادت ندارد از موضوعات و اهرم‌های فشاری سخن بگوید که نمی‌تواند آن را به اجرا بگذارد، چرا که او تاثیرات منفی این اقدام بر سامانه بازدارندگی حزب‌الله را می‌شناسد و می‌داند که سطح تاثیرگذاری تهدیدات وی در شرایطی محقق می‌شود که تصمیم‌سازان طرف مقابل بدانند حزب‌الله قدرت و اراده لازم برای اجرای این تهدیدات را دارد. تاکید مجدد سید حسن نصرالله با قدرت در میز تصمیم‌گیری ها و ارزیابی‌های موسسات سیاسی و امنیتی رژیم صهیونیستی قرار گرفت.
نگاهی به واکنش‌های تل‌آویو به مصاحبه سید حسن نصرالله و تحرکات لفظی و عملیاتی اسرائیل طی سال های گذشته نشان می‌دهد که آنها به دنبال شخصی سازی مواضع دبیر کل حزب‌الله بودند و سعی کردند این مواضع را به گونه‌ای که به مزاج راست گرایان حاکم بر اسرائیل خوش می‌آید تفسیر کنند. آنها تحرکات میدانی و عملیاتی خود را نیز متناسب با این موضوع طراحی کردند و در عین حال تلاش کردند بر شکست‌های خود در اجرای طرح و برنامه‌های تصمیم‌گیری شده در عرصه درگیری‌ها سرپوش بگذارند تا بتوانند جلوی خسارت‌ها و عقب‌نشینی‌های بیشتر را بگیرند.
این عقب‌نشینی ها همواره با هیاهو و جنجال بیشتر در عرصه سوریه مطرح بوده است. تل‌آویو مطالباتی از نوع براندازی دولت سوریه و تغییر حاکمیت آن و اخراج ایران از سوریه مطرح کرده است. نسخه تازه این ادعاها، جلوگیری از تمرکز نظامی ایران است که در مرتبه‌ای پایین‌تر از اخراج نیروهای ایران از سوریه قرار دارد.

قدر متیقن این است که مصاحبه سید حسن نصرالله به نقطه عطف اساسی در تصمیم‌گیری‌های مقامات امنیتی و نظامی تل‌آویو تبدیل شده و تا مدت‌ها به عنوان یک منبع و مرجع در بررسی گزینه‌های حزب‌الله مد نظر آنها قرار خواهد داشت. این سخنرانی ادعاهای موهوم تاثیرگذاری عملیات سپر شمالی را با شکست مواجه کرد و ارزیابی‌ها و محاسبات تل‌آویو در خصوص عرصه لبنان را به هم ریخت. مهم‌تر از همه اینکه تصمیم‌سازان سیاسی و امنیتی رژیم صهیونیستی هشدار داد که در صورتی که در ارزیابی‌های خود نسبت به روند درگیری‌ها به ویژه در لبنان دچار اشتباه شوند، تاوان سختی خواهند پرداخت.
منبع: تسنیم