جمعه , ۱۰ فروردین ۱۴۰۳
صفحه اول » مقالات » خطوط راهبردی سراپا ویرانگر نظام!

خطوط راهبردی سراپا ویرانگر نظام!

یادداشت دکتر سعید زیباکلام پیرامون صحبت‌های سردار سعید قاسمی

برادر شفیقم سردار قاسمی! خداقوت! ای‌کاش توضیح می‌دادید:

کدام خط خالیه؟ خط حفظ و تحقق آرمان‌های انقلابِ مستضعفان و پابرهنگان؟

و چگونه خط را خالی کردند؟ با ایجاد مجموعه‌ای از شبکه‌های اشراف صاحب‌منصب و صاحب ثروت بی‌دردِ ظاهرالصّلاح؟ همان شبکه‌هایی که سرجمع به آن می‌گویند دربار زر و زور و تزویر؟

و چه کسانی خط را تارومار کرده‌اند؟ همان متکاثران ثروت و قدرت که با حفظ وحدت برای کسب قدرت و ثروت میان خود با آرامش کامل دروغ می‌گویند و عوام‌فریبی می‌کنند و بیت‌المال را غارت می‌کنند؟ همان اعضای متحد و هماهنگ دربار زر و زور و تزویر؟

اینک اما بیاییم قدری ژرف‌تر و دورتر را با دقت بیشتری بنگریم!

خطوط راهبردی سراپا اشتباه و ویرانگر چیست که در نتیجه آنها بسیاری از اقشار زحمتکش و مستضعف از بیم نیروهای ویژه و سروکلّه شکسته و بازداشت و زندانی‌شدن دست به اعتراض نمی‌زنند؟ که نارضایتی در اقشار مختلف بویژه در میان مستضعفان و مستمری‌بگیران موج می‌زند؟

  1.  آیا یکی از آن خطوط راهبردی این نیست که اعتبار و حیثیت و قدرت و امنیت نظام را، به‌عوض گره زدن به تحقق آرمان‌های انقلاب، به اعتبار و حیثیت و قدرت و امنیت مسئولان سطوح مختلف نظام و خانواده‌های ایشان گره زدیم؟ و در نتیجه، مدام فساد و مفسدان را پنهان و لاپوشانی کردیم؟ و به‌ تبع، عموم مردم را از نظام و عرصه سیاست بیزار و متنفر کردیم؟
  2. آیا یکی دیگر از آن خطوط راهبردی مهلک این نیست که امنیت را انحصاراً در قدرت نظامی و انتظامی و نهادهای اطلاعاتی و امنیتی و قضایی تعریف کردیم؟ بی‌تردید بخشی از سخت‌افزار امنیت را این قبیل نهادها تامین می‌کنند. اما آیا سیاست راهبردی منظم و مستمر تبعیض در بهره‌مندی از مواهب و امکانات ملّی، و نیز سیاست راهبردی هماهنگ در اختفای هر چه بیشتر اطلاعات و اخباری که انتشار آنها لازمه مقبولیت و مشروعیت هر چه گسترده‌تر نظام است، امنیت را نرم‌افزارانه از درون فرسوده و نابود نمی‌کند؟ آیا اینک امنیت نظام با سه سیاست راهبردی بزرگ فوق فراهم شده است؟
  3.  آیا یکی دیگر از آن خطوط راهبردی ویرانگر این نیست که نهاد قضایی را که ملجاء و مرجع دادخواهی و دادگستری در هر نظامی است تابع مصلحت‌اندیشی‌های سیاسی و جناحی کردیم و آن را تبدیل به ابزاری در خدمت دربار زر و زور و تزویر ساختیم؟
  4. آیا وقت آن نرسیده که در این خطوط راهبردی کلان نظام تجدیدنظر اساسی کنیم؟ که این خطوط راهبردی را ویرانگر مشروعیت و مقبولیت، و نتیجتاً امنیت و حیات نظام بدانیم؟
  5. آیا وقت آن نرسیده که مشروعیت و مقبولیت و امنیت ملک و مملکت و نظام را جملگی در تحقق حقیقی و نه پوشالی آرمانهای انقلاب تعریف کنیم؟
  6. آیا وقت آن نرسیده که امنیت و حیات نظام را ظلّ و ذیل و تابع مشروعیت و مقبولیت نظام ببینیم؟

“و ای پیامبر! صبر پیشه کن که نیست صبر تو جز بر خدا * و بر ایشان اندوهگین مباش و از آنچه مکر و حیلت می‌کنند دلتنگ و دل‌آزرده مباش”. (سوره مبارکه نحل: ۱۲۷-۱۲۸).

“و هر نفسی در گرو مکتسبات خویش است.”

سعید زیباکلام

شب جمعه، ۲۴ آبان ۱۳۹۷