جمعه , ۳۱ فروردین ۱۴۰۳
صفحه اول » سیاسی » هاشم خواستار: آقای خامنه ای ملت ایران میخواهد به پستان این گاو (آمریکا) بچسبد و از شیرش استفاده کند، شما اگر میخواهید با این گاو بجنگید چرا مردم ایران را سپر بلا کرده اید؟

هاشم خواستار: آقای خامنه ای ملت ایران میخواهد به پستان این گاو (آمریکا) بچسبد و از شیرش استفاده کند، شما اگر میخواهید با این گاو بجنگید چرا مردم ایران را سپر بلا کرده اید؟

مقاله هاشم خواستار به شرح زیر است:

ملت قهرمان ایران :

خط فکری آقایان خمینی و خامنه ای قبل و بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ خط سازش با امریکا بود و بعد از انقلاب ۲۲ بهمن ۵۷ برای سرکوب ازادیخواهان ادای جنبشهای ضد امریکایی و ضد امپریالیستی درآوردند.

همانطورکه بارها نوشته ام و اسنادش درآمده ، روحانیت به رهبری آیت الله کاشانی نقش مستقیم در کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ بر علیه حکومت ملی دکتر مصدق داشت. درجریان انقلاب ۲۲ بهمن ۵۷ آقای خمینی مخالفتی با امریکا نداشت. بعد از انقلاب، حزب جمهوری اسلامی توسط آقایان بهشتی و خامنه ای و رفسنجانی و موسوی اردبیلی و باهنر و هاشمی نژاد برای حمایت از آقای خمینی تشکیل شد. در دانشگاه ها دانشجویان تشکلاتی داشتند که وابسته به جریان های فکری بیرون از دانشگاه بودند. انجمن اسلامی دانشجویان وابسته به حزب جمهوری اسلامی و انجمن دانشجویان مسلمان وابسته به سازمان مجاهدین خلق و …. در دانشگاه ها فعال بودند.

تقریبا در کلیه ی دانشگاه ها انجمن دانشجویان مسلمان وابسته به سازمان مجاهدین خلق در اکثریت بودند و به تبعیت از انقلاب فرهنگی چین حکومت برای اینکه دانشگاه ها را از احزاب و سازمان های چپ تهی کند،انقلاب فرهنگی راه انداخته و دانشگاه ها را به مدت ۳ سال تعطیل کرد.(چنان دانشگاه ها را از دانشجویان و استادانی که خط فکری جدا از حاکمیت داشتند تصفیه کردند که بعد از بازگشایی دانشگاه ها، زمانیکه دانشجویان به هم می رسیدند جرات سلام وعلیک با همدیگر را نداشتند.)

بعد از انقلاب نهاد های رنگارنگی همچون سپاه و بسیج مستضعفین و داد گاه های انقلاب اسلامی و کمیته های انقلاب اسلامی و هیئت های هفت نفره ی تقسیم زمین و جهاد سازندگی و بنیاد مسکن و بناد مصتضعفان بوجود آمد که با سرکوب آزادیخواهان نهادهایی همچون سپاه و بسیج و دادگاه های انقلاب هر روز بیشتر از روز قبل متورم و نهادهای دیگر که برای بستن دهان مخالفان و منتقدان و بخصوص چپ ها بوجود امده بودند تا شعارهای مترقی آنها را مصادره کنند(همچون شعار نان مسکن کار ازادی) منحل و یا با ادارات دیگر ادغام و یا بسیار کمرنگ شدند.

آقای خمینی تا رسیدن به قدرت هیچوقت مخالفتی با آزادیخواهان صدر مشروطیت هچون ستارخان و باقر خان و آیت الله طباطبایی و آیت الله بهبهانی و … نکرده و تعریف و تمجید هم از آنها نکرد و همچنین مخالفتی هم با نهضت ضد استعماری ملی کردن نفت نکرد و از آن تعریف و تمجید هم نکرد. این تقیه و پنهان کاری فقط برای همراه کردن آزادیخواهان با خودش بود تا ازآنها نردبانی درست کرده تا بقدرت سیاسی برسد که بعدها آقای خمینی اقرار کرد که خدعه کرده است.

آقای خمینی به محض اینکه به قدرت رسید و احساس کرد که نیازی به همراهی آزادیخواهان ندارد به مصدق و ملی گراها حمله و در یکی از سخنرانی ها بیان کرد که مصدق از مردم سیلی خورد و بدینصورت خطش را از آزادیخواهان جدا و خط و مشی اش را برای پیروانش بیان کرد.اشاره آقای خمینی به کودتای ۲۸ مرداد که حتما منظور ایشان اینست که مصدق از شعبان بی مخ سیلی خورد.

آقای خمینی حتی در مسلمان بودن مصدق هم شک کرده و جبهه ی ملی را مرتد اعلام کرد و ضمن تجلیل از شیخ فضل الله نوری دشمن آزادیخواهان، بلواری به نام او نام گذاری و از آیت الله کاشانی که دشمن مصدق و ملی گرایان بود تجلیل و بلوار و خیابان ها به نام او کرد(سرلشکر زاهدی عامل اصلی کودتا که بعد از کودتا نخست وزیر شد چون دیگر نیازی به حمایت آیت الله کاشانی نداشت برای تحقیر، او را سید کاشی خطاب میکرد.) و اجازه داد که فرزند آیت الله کاشانی کاندیدای ریاست جمهوری شده و در عوض نوه ی مصدق به نام معصومه ی مصدق را ترور کردند.

آقای خامنه ای هم در خط فکری شیخ فضل الله نوری، آیت الله کاشانی، آیت الله خمینی می باشد.همانطور که مشاهده میکنید دو خط فکری از انقلاب مشروطیت تا کنون بوجود امده ، یکی خط فکری شیخ فضل الله نوری که با قدرت گرفتن آقای خمینی ،حکومت دینی به رهبری آقای خامنه ای ادامه دارد و اصلاح طلبان به رهبری آقای سید محمد خاتمی نیز در همین خط فکری می باشند.

دوم خط فکری آزادیخواهان که با گستره و پهنای بیشتری قرار دارد. همچون ستارخان و باقرخان ومصدق و دکتر فاطمی وحنیف نژاد و بازرگان و بنی صدر و طاهر احمدزاده و ایات طباطبایی و بهبهانی و طالقانی و شریعتمداری و منتظری و احزاب و سازمان هایی همچون جبهه ی ملی و نهضت ازادی و جنبش مسلمانان مبارز و جاما و حزب ملت ایران و سازمان مجاهدین خلق و سازمان چریک های فدایی خلق شاخه ی اقلیت و … می باشد.

احزاب و سازمان هایی همچون حزب توده و چریک های فدایی خلق شاخه ی اکثریت، زمانی متحد محافظه کاران به رهبری آقای خمینی و زمانی همراه با آزادیخواهان بوده اند.سلطنت طلب ها تا زمانیکه در قدرت بودند متحد محافظه کاران بشمار میامدند.
همچون شیخ فضل الله نوری که متحد محمد علیشاه بود و روحانیت نجف و قم در ابتدای حکومت متحد رضاخان بودند واگر مخالفت روحانیت نبود رضاخان رئیس جمهور میشد نه شاه و شاه در بستر بیماری کاشانی در آخر عمر به دیدنش رفت و حتی آقای خمینی هم تا اواخر حکومت محمدرضا ، او را نصیحت می کرد و در فکر براندازی حکومت شاه نبود.

سلطنت طلب های فعلی همچون سلطنت طلب های فرانسه (دویست و سی سال از انقلاب فرانسه گذشته و عده ای هنوز در ارزوی رسیدن نوادگان لویی شانزدهم به سلطنت می باشند) تنها بوده ودر آرزوی حکومت شاه هستند. همانطور که می بینیم در ایران دو خط فکری یکی آزادیخواهان ودیگری استبدادیون دینی (محافظه کاران) وجود دارد. کدام خط فکری حافظ منافع ملی است و کدامخط فکری حافظ نظام است؟ا

استبدادیون دینی(محافظه کاران) دارای مجلسی بنام مجلس تشخیص مصلحت نظام هستندو نه مجلس تشخیص مصلحت منافع ملی که ریاستش تامرگ هاشمی رفسنجانی با او بود واگر استبدادیون دینی در قدرت نبودند جنگ هشت ساله اتفاق نمی افتاد که هزار ملیارد دلار خسارت مالی و صدهاهزار نفر خسارت جانی ببار اورد.
اگر آزادیخواهان درقدرت بودند یک دلار در تاسیسات هسته ای هزینه نمی کردنددرحالیکه استبدایون چهارصد ملیارد دلار در تاسیسات اتمی هزینه و سپس بانرمش قهرمانانه درآن بتون ریختند.یا درفکر صدور استبداد دینی به سایر کشورها همچون یمن و سوریه و عراق و لبنان و افغانستان نمی بودند که با تحریمهای مرگ بار آمریکا و جامعه ی جهانی روبرو شوند و …میدانید هزاران ملیارد دلاری که دود و آتش به جان ملت ایران و ملت های خاورمیانه شده یعنی چه؟ یعنی اگر ایران ما یک حکومت ملی ،برآمده از یک انتخابات آزاد داشت، سنگ فرش های خیابان های ما از طلا بود واکنون چنین با فقر و فساد و فلاکت دست به گریبان نبودیم.

این همه ضرر های مالی وجانی تنها از یک حکومت فاشیستی دینی بر می آید.(تملق به آن حد رسیده که نماینده ی آقای خامنه ای در سپاه می گوید زمانیکه آقای خامنه ای متولد شده ،یاعلی گفته و آقای خامنه ای هم حاضر نمیشود که این حرف را تکذیب کند در حالیکه حضرت عیسی در گهواره سخن میگفته ومقامش را از حضرت عیسی هم بالاتر میبرند.ولی امر مسلمین جهان و مقام عظمی رهبری و مقام معظم رهبری القابی هستند که چاپلوسان به آقای خامنه ای داده و آقای خامنه ای هم در زمان مدح و ثنایش توسط مداحان، خنده ی بسیار ملیحی که حاکی از رضایت است میکند و این بر خلاف حرف حضرت علی است که می گوید به صورت و چشم مداحان خاک بپاشید و آنها را از خود برانید. تمام این چاپلوسی ها بخاطر اینست که آقای خامنه ای مقدس است و هیچکس حق انتقاد از ایشان را ندارد و همانطور که می بینیم در مطبوعات و رادیو تلویزیون یک کلمه انتقاد با این همه اختیارات از ایشان نمی شود.)

همانطور که میبینید دو خط فکری در ایران وجود دارد که میخواهم نقش امریکا را در ارتباط با این دو جریان فکری بیان کنم و نشان دهم که کدام خط فکری میتواند در ارتباط با آمریکا حافظ منافع ملی ایران باشد. در ابتدا برای اینکه متهم به آمریکایی بودن نشوم یک سئوال از ملت ایران و آقای خامنه ای دارم که کدام کشور در نقشه ی جغرافیایی زمین وجود دارد که آزادی و دموکراسی داشته باشد وحاکمانش منافع ملی یعنی منافع مردمش را در نظر نگیرند و وابسته به آمریکا باشد؟ چنین کشوری در نقشه ی جغرافیای زمین نداریم . پس قبول کنیم کشوری که آزادی و دموکراسی دارد حاکمانش در فکر منافع ملی کشورشان هستند تا در انتخاب های مکرر و آزاد بتوانند مجددا رای بیاورند. آمریکا بعد از پایان جنگ سرد از دیکتاتور ها برای تداوم حکومتشان حمایت نکرده بلکه بر عکس به تعدادی از آنها همچون قذافی در لیبی و صدام در عراق و طالبان در افغانستان و گاه گاهی به دیکتاتور سوریه بشار اسد حمله کرده که باعث نابودی آنها شده است. نقش آمریکا در خاورمیانه در امتداد سازمان ملل و دفاع از انتخابات آزاد و به قدرت رسیدن نمایندگان ملت ها در یک پروسه ی انتخابات آزاد، زیر نظر سازمان ملل متحد می باشد.بر عکس،حکومت آقای خامنه ای از نوع استبداد دینی که همین استبداد دینی را با لشکر کشی و دلارهای آزاد شده از برجام میخواهند به سوریه و یمن و لبنان و فلسطین و عراق و افغانستان صادر کنند.

با این حساب تضاد ملت ایران با حکومت آقای خامنه ای است یا آمریکا؟ در اینجا برای حل کامل مسئله سئوال دیگری از ملت ایران و آقای خامنه ای دارم که اگر در ایران انتخابات آزاد وجود داشت و نمایندگان واقعی مردم در راس حکومت می بودند آیا باز هم آمریکا ایران را تحریم می کرد؟

امکان نداشت که آمریکا ایران را تحریم کند. در ایران از آقای ماهاتیر محمد نخست وزیر قبلی و فعلی مالزی می پرسند که چرا شما با آمریکا مبارزه نمی کنید؟ میگوید آمریکا گاو شیری است که ما به پستان گاو چسبیده ایم و از شیرش استفاده میکنیم و شما به شاخ گاو که این گاو شما را به این طرف و آن طرف می کوبد.

 آقای خامنه ای:

ملت ایران میخواهد به پستان این گاو بچسبد و از شیرش استفاده کند، شما اگر میخواهید با این گاو بجنگید چرا مردم ایران را سپر بلا کرده اید؟ مردم ایران را بحال خود رها کنید، ملت ایران میخواهد بر اساس منافع ملی با تمام دنیا در صلح و دوستی بسر برد، ایران و خاورمیانه در اثر جنگ افروزی شما ویران شده است.

آقای خامنه ای دوران شاه اسماعیل صفوی گذشته که ملتی را با زور شمشیر شیعه کنند، خیلی دیر متولد شده اید خوب بود که در زمان صفویه متولد میشدید تا شیعه گری مد نظرتان را با کمک شاهان صفوی صادر میکردید.

امروزبخاطر زور شمشیر شما، اکثریت ملت ایران و عراق و یمن از مذهب شیعه بر گشته اند. نمونه اش در ایران که ملت در هر تجمعی شعارمرگ بر دیکتاتور و اسلام را پله کردند، ملت و ذله کردند و حسین حسین شعارشان دزدی ها افتخارشان و آقا خدایی میکند،ملت گدایی میکند واصلاح طلب اصول گرا دیگه تمامه ماجرا و…و مردم شیعه ی بصره ی عراق با به آتش کشیدن کنسول گری ایران در آن شهر خشم و کینه شان را نسبت به حاکمان ایران نشان دادند.

چند روز قبل با همسرم در جلو نانوایی نزدیک خانه، خانم بسیار جوانی را با کودک شش ماهه دیدیم که گریه می کرد. از او سئوال کردم که چرا گریه میکند؟ گفت همسرش زندان و پول شیر خشک بچه اش را ندارد. مقایسه کنید با یکی از فامیل که به کانادا مهاجرت کرده و بعد از مدتی نامه ای از حکومت کانادا به درب خانه ی آنها می اید که چون شما در این ماه کم خرید کرده اید مبلغ هشتصد دلار به شما تعلق می گیرد و میتوانید این مبلغ را از فروشگاه ها خرید کنید. با آن خانم گریه کردم و لبخندی به کودک زدم تا عکس العمل کودک را ببینم و کودک چنان با لبخند جوابم را داد که تا آخر عمر فکر نمی کنم چنین لبخندی را ببینم.
با خود عهد بستم که این سند جنایت آقای خامنه ای را در یکی از مقالاتم بیاورم.

در اطلاعات در هنگام بازجویی از روش چماق و هویج استفاده میکنند یعنی بعضی از بازجوها بسیار خشن و بعضی بر عکس خودشان را مهربان نشان میدهند. آقای خامنه ای فریب اروپا که نقش هویج را بازی میکند نخورید ، جامعه ی جهانی و ملت ایران به این آگاهی رسیده که حکومت شما نمایندگی یک درصد ملت ایران را هم نداشته و باید برود. آقای خامنه ای ملت ایران قیام سراسریش را از دی ماه ۹۶ از همین شهر مشهد که شما در آن زندگی کرده اید آغاز کرده و منتظر آمریکا نبوده و نیست که آزادی و دموکراسی به ملت ایران هدیه بدهد. این آمریکا است که در سال ۱۳۹۷ به تبعیت و پشتیبانی از قیام ملت ایران شما را تحریم کرده است.این شعر گویای حال امروز حکومت شما است.

آدمی را که بخت بر گردد، اسبش اندر طویله خر گردد.گر عروسی کند به شهر زنان ،شب اول عروس نر گردد.

ایران مشهد – مهر۹۷

نماینده ی معلمان ازاده ی ایران سیدهاشم خواستار ( زنده باد زندان تا برقراری دموکراسیء نشر و ترجمه ازاد است.)