جمعه , ۳۱ فروردین ۱۴۰۳
صفحه اول » اجتماعی و سیاسی » مهدی خزعلی در اعتصاب غذا؛ رافت اسلامی کجاست؟/ به قلم حسین علیزاده

مهدی خزعلی در اعتصاب غذا؛ رافت اسلامی کجاست؟/ به قلم حسین علیزاده

مهدی خزعلی نامأنوس با حبس و حصر و شکنجه و اعتصاب غذا نیست. این در حالی است که او بازیگری درون نظام جمهوری اسلامی (نه برون از آن) است تا آنجا که به انگیزه راست کردن کجی های نظام خود را نامزد ریاست جمهوری برای زودن پیرایه های همین نظام کرد.
او آقازاده ای است که نصیبش از نظام جمهوری اسلامی نه سفره های رنگارنگ و نه “ژن” های خوب از پدر و مادر نیست. او یک آزاد اندیش است که آنچه را که باورمند است با قلم شیوایش یا زبان سرخش به فاش می گوید اگر چه “زبان سرخ سر سبز دهد بر باد.”
اما، در حبس رفتن و اعتصاب غذای او در عین باورمندی او به جمهوری اسلامی اگرچه امر غریبی است ولی موضوعی منحصر بفرد برای او نیست. بسیار دیگر همچون او که باورمند به نظام جمهوری اسلامی بودند و هستند به دلیل دلسوزی برای همین نظام به حبس و حصر و اعتصاب افتاده اند. اما، آنچه او بر بار سنگین نظام قضائیه جمهوری اسلامی افزود این است که نظامی با ادعای رأفت اسلامی، پدری را از حضور در مراسم جشن عروسی دخترش محروم کرد تا حتی دقایقی در مراسمی حضور نیابد که اگر به نام های دو سوی این وصلت و میهمانان آنان بنگریم چه بسیار نام های معروفی از رجال ملی و مذهبی و لشکری و کشوری را در آن می شد دید.
پدر عروس و آقازاده آیت الله خزعلی در حالی از حضور در مراسم شب زفاف دخترش محروم شد که اگر اندکی کرنش کرده بود، شخص صادق لاریجانی ای بسا با دسته ای گل به جشن عروسی نوه آیت الله ابوالقاسم خزعلی (از اعضای ارشد شورای نگهبان) حاضر می شد.
نظام قضایی جمهوری اسلامی اینک این ننگ را برای همیشه برای خود خرید تا بر تاریخ نویسان آینده این مملکت سندی را به یادگار بگذارد که در انبان نظام قضایی جمهوری اسلامی چیزی که یافت نمی شود”رأفت اسلامی” است.
چه بسیار شنیده ایم که این دستگاه قضایی با ادعای رأفت اسلامی، نظام قضایی جمهوری اسلامی را سرآمد دیگر نظام های قضایی جهان معرفی می کند. حال آیا چنین است؟
رأفت واژه ای است عربی که معادل آن را “نرم دلی” (در مقابل قساوت به معنی سنگدلی) تعریف کرده اند. گفته اند که فرد صاحب رأفت، واجد یکی از فضائل بزرگ و صفات پسندیده انسانی است. کسی که از اعدام قاتل فرزندش گذشت می کند جز دلی نرم نباید داشته باشد.
اعمال رأفت نه تنها فرد صاحب این صفت را انسانی پسندیده می کند که از آن مهم ترجامعه پیرامونی او را نیز به نرم دلی رهنمود می شود همچنان که سنگدلی نیز به سنگدلی دیگران منتهی می شود. جز این است که کسی بر داعشیان ترحم نمی کند که در اعمال قساوت هیچ ممنوعه را وانگذاشته اند.
حال اگر رأفت ملاک یک دستگاه قضائی باشد این نیز به الگویی برای جامعه بدل می شود. در چنین دستگاه قضایی “جرم زدایی” اصل است نه مجازات کردن مجرم. چه بسیار دیده شده که مجرمی سنگدل، تغییر رویه داده و زندگی اش رو صلاح رفته است. مگر به ما نیاموخته اند که:
آنان که آهنین مشت اند ……..دشمنان را به دوستی کشتند
بر این دستگاه قضایی چه رفته که ساعتی حضور پدری در مراسم جشن عروسی دخترش را تاب نمی آورد؟ آن عروس و داماد و آن دو سوی خانواده ها و آن میهمانان و میزبانان و مردمانی که شاهد این سنگ دلی بودند اینک برنده را چه کس و بازنده را چه کس می داند؟
آیا سخنگوی قوه قضائیه می تواند با سری افراشته در برابر دوربین ها حاضر شود بگوید “ما افتخارمان این است که پدری را از حضور در مراسم زیباترین شب یک دختر و پسر و خانواده هایشان محروم کردیم”. آیا او می تواند زین پس مدعی باشد که نظام قضائی جمهوری اسلامی نظامی مبتنی بر رأفت اسلامی است؟ آیا مردم چنین قضاوت نخواهند کرد که این نظام یا واجد رأفت نیست یا اسلامی نیست.
بسی خجلت و شرمساری بر دستگاه قضائی که در انظار عموم با چهره ای نامدار چون مهدی خزعلی چنین می کند. اگر بر مهدی خزعلی چنین روا کنند بر دیگران که نه نامی دارند و نه عنوانی چه ها که روا نمی کنند؟
این چنین است که پرونده حقوق بشر جمهوری اسلامی هر ساله قطعنامه های رنگارنگ گرفته است. چه جای شگفتی از چنین رفتار سنگدلانه با مهدی خزعلی وقتی در یاداوریم صادق لاریجانی، رییس قوه قضائیه، در فهرست تحریم حقوق بشری اتحادیه اروپا قرار دارد؟
به گواه شاهدان، تازه عروس مهدی خزعلی با چشمان گریان راهی خانه بخت شد. او می گفت چگونه لب به شربت و شیرنی بگشایم در حالی که پدر را در کنار خود ندارم؛ هیچ؛ پدر لب از نوشیدنی و خوردنی فرو بسته است و بیم جان او می رود.
تازه عروس بیم آن دارد که ای بسا در روزهای آینده خبر ناگواری جامه سفید عروسی اش را به جامه ای سیاه مبدل کند اگر اقدام عاجلی صورت نپذیرد. مهدی خزعلی گفته بود که جنازه ام را بر سر صادق لاریجانی خواهم کوفت تا به دیدار برادر شهیدم حسین خزعلی نائل آیم.
دار العدل ! جمهوری اسلامی ای بسا بتواند جان مبارزانی همچون مهدی خزعلی را در هم بکوبد اما، اراده شان را هرگز.