سایتهای حکومتی وحشت خود را از علائم ظهور دوباره بازگشت امپراطوری بریتانیای کبیر به منطقه خاورمیانه ابراز میدارند. مقاله زیر به نقل از سایت جوان -اطلاعات سپاه پاسداران- شاهدروشنی بر این نگرانی است:
نخست وزير انگليس به عنوان اولين رئيس دولت خارجي به امريكاي دوره ترامپ رفت…
نخست وزير انگليس به عنوان اولين رئيس دولت خارجي به امريكاي دوره ترامپ رفت؛ جايي كه او مقابله با نفوذ ايران در غرب آسيا را اولويت دولت خود خواند و گفت كه براي جلوگيري از نفوذ ايران در اين منطقه، به دولتهاي عربي خليجفارس كمك خواهد كرد.
45 سال بعد از خروج انگليس از منطقه شرق مديترانه، نشانههاي بازگشت انگليسيها به منطقه بيش از هر موقع ديگري در حال ظاهر شدن است. اين بار دستور كار، رويارويي با نفوذ ايران در شرق مديترانه است؛ چيزي كه خانم ترزا مي آن را «ايجاد هلال نفوذ ايران از تهران تا مديترانه» ناميده است. انگليسيها وقتي در سال 1971از منطقه خارج شدند و آن را به امريكا سپردند، خروجشان را «خروج از شرق مديترانه» نام گذاشتند و حالا هم كه بار ديگر به دنبال بازگشت به منطقه هستند، ميگويند كه ميخواهند با نفوذ ايران در شرق مديترانه مقابله كنند و تأكيد ميكنند كه كاهش دادن «نفوذ بدخيم ايران در خاورميانه براي بريتانيا يك اولويت است… ما از متحدينمان در دولتهاي خليج (فارس) براي عقب زدن ايران از تلاشهاي تهاجمياش براي ايجاد يك هلال نفوذ از تهران تا مديترانه حمايت ميكنيم.» از اين مهمتر ايناست كه به نظر ميرسد نخستوزير انگليس ميخواهد بين تحولات اروپاي شرقي؛ جايي كه اروپا و امريكا از حدود چهار سال قبل با روسها در چالش بودهاند، با رويدادهاي خاورميانه پل بزند. ترزا مي روز پنجشنبه در جمع جمهوريخواهان امريكا گفته كه در كشمكش روسيه با غرب، چيز اجتنابناپذيري وجود ندارد ولي تأكيد كرده كه غرب «بايد با روسيه از موضع قدرت برخورد كند.» مي در عين حال گفته كه غرب بايد در رابطه با روسيه «مناسبات، سيستمها و روندهايي ايجاد كند كه احتمال همكاري (بار روسيه) را از كشمكش بيشتر ميكند.» ظاهراً او از زمينهسازي براي همكاري با روسها در شرق اروپا قصد دارد پلي بزند به مسائل خاورميانه و ميگويد: «پيشرفت در اين مسئله (شرق اروپا) ميتواند به حل مسئله ديگري كمك كند كه اين مسئله هم اولويت ملت (ما) است و آن هم كاهش دادن نفوذ بدخيم ايران در خاورميانه است.» نخست وزير انگليس براي اولين بار براي برجام از عبارت «توافق مناقشهبرانگيز» استفاده كرده؛ عبارتي كه او را بيش از هر موقع كشور اروپايي ديگري به رئيسجمهور جديد امريكا نزديك ميكند. البته او بلافاصله از توافق دفاع ميكرده است: «توافق هستهاي با ايران مناقشهبرانگيز بود ولي احتمالاً دستيابي ايران به سلاح هستهاي را براي بيش از يك دهه خنثي كرد. ديده شده كه ايران 13هزار سانتريفيوژ خود را به همراه زيربناهاي مرتبط آن برداشت و انباشت اورانيوم 20 درصد خود را از بين برد. اين(توافق) براي امنيت منطقه داراي اهميت حياتي بود ولي حالا بايد بسيار با احتياط و سفت و سخت اجرا شود و با هرگونه نقض (آن) با قوت و بلافاصله برخورد شود.»
فرصتي تاريخي براي لندن
نخست وزير انگليس سعي دارد در واشنگتن سياست بازگشت به خاورميانه را با رئيسجمهور جديد امريكا هماهنگ كند. او گفته است:«امريكايي كه در داخل قوي و آباد باشد، ميتواند رهبري را در دنياي خارج نيز به دست گيرد ولي شما به تنهايي نميتوانيد از عهده آن برآييد و نبايد هم اين كار را بكنيد. گفتهايد كه نوبت ديگران است كه گام پيش بگذارند و من نيز موافق هستم. كشورهاي مستقل نميتوانند امنيت و آباداني خود را به امريكا بسپارند و در عين حال نبايد ائتلافهايي را كه باعث قويتر شدن ما ميشوند، با عدمايفاي نقش خود تضعيف كنند. اين چيزي است كه انگليس هميشه درك كرده است و براي همين هم بعد از امريكا، در ميان كشورهاي گروه 20 به تعهدات خود براي هزينه 2 درصدي از توليد ناخالص ملي به حوزه دفاعي و هزينه 20 درصد از اين ميزان را به نوسازي تجهيزاتش اختصاص داده است.» ترزا مي در سخنانش از « فرصت پيشآمده» براي در دست گرفتن مجدد «رهبري دنيا» صحبت كرده و دليل آن را اينطور بيان كرده است: «دنيا در حال گذر از دوران تغيير است و در واكنش به اين تغيير، ميتوانيم نظارهگري منفعل باشيم يا از فرصت استفاده كنيم تا يك بار ديگر رهبري را در كنار هم به دست گيريم. به نظر من به سود منافع ملي ماست كه اين كار را انجام دهيم زيرا دنيا به صورتي فزاينده با بيثباتي و تهديدي همراه است كه شيوه زندگي ما و هر چيزي را كه داريم، تهديد ميكند. پايان جنگ سرد باعث نشد نظم جديد جهاني ايجاد شود، پايان دنيا را نيز رقم نزد، به دوراني جديد از صلح، آباداني و ثبات در مسائل جهاني نيز منجر نشد.» دونالد ترامپ رئيسجمهور امريكا هم گفته كه روابط واشنگتن و لندن وارد مرحله جديدي ميشود. ترامپ همچنين گفت: «انگليسيها خواستار انجام مذاكرات درباره تجارت آزاد هستند و من اين موضوع را هدايت خواهم كرد.» وي تأكيد كرد:« اين درخواست انگليس از نظر امريكا هيچ اشكالي ندارد و واشنگتن آن را به دقت بررسي خواهد كرد.» لندن همزمان با گسترش روابط تجاري با امريكا، سعي دارد مناسبات امنيتي و تجاري لندن را با كشورهاي حوزه خليج فارس نيز تقويت كند. ترزا مي، در آذرماه 95 براي شركت در نشست سران شوراي همكاري خليجفارس به بحرين رفت وگفت: «امنيت شوراي همكاري خليج فارس بخشي از امنيت انگليس است.» شركتهاي تجاري بزرگ در انگليس برنامههاي كاري را براي سرمايهگذاري 30 ميليارد پوندي در اقتصاد كشورهاي عربي حوزه خليجفارس ارائه كردهاند كه يكي از بزرگترين سطح همكاريها ميان طرفين طي چند دهه اخير است.
ويليام فاكس وزير بازرگاني انگليس هم اوايل بهمنماه95 در سفر به كويت مذاكرات مفصلي را با مقامهاي عالي رتبه اين كشور در زمينه روابط دوجانبه و گسترش مبادلات اقتصادي ميان دو كشور انجام داد. همچنين بعد از شروع به كار پايگاه نظامي جديد انگليسيها در بحرين، اماراتمتحدهعربي و انگليس نيز 26 ديماه، رزمايش نظامي مشتركي را برگزار كردند.