جمعه , ۱۰ فروردین ۱۴۰۳
صفحه اول » اجتماعی و سیاسی » مرور روزنامه‌های یکشنبه ۲۶ مردادماه/

مرور روزنامه‌های یکشنبه ۲۶ مردادماه/

چرا خاتمی نامزد انتخابات ۱۴۰۰ نیست، شجریان به بیمارستان بازگردانده شد، روایت سعید مدنی از تعرض‌های خاموش، اقناع ‏دومینیکن عاقبت مذاکره چندماهه واشنگتن علیه ایران، خواهران منصوریان و اقدام علیه منافع ملی! ۷ نکته درباره خطای ‏راهبردی امارات!، ۴ دلیل برای ریزش تاریخی بورس، انگیزه‌های بن‌زاید و نتانیاهو، نسل رویایی بارسا چگونه به اینجا رسید؟ و ‏شکست ترامپ در شورای امنیت، از مواردی است که موضوع گزارش‌های خبری و تحلیلی روزنامه‌های امروز شده است. ‏

به گزارش «تابناک» روزنامه‌های امروز یکشنبه ۲۶ مردادماه در حالی چاپ و منتشر شد که شکست آمریکا در شورای امنیت ‏سازمان ملل با تیتر‌ها و عناوین متنوعی به اصلی‌ترین محور خبری روزنامه‌های امروز در صفحات نخست تبدیل شده است.

تیترهایی همچون دومینوی شکست مکانیسم ماشه با دومینیکن (جوان)، باخت (ایران)، قمار باخت (وطن امروز)، سایه برجام بر ‏دولت ترامپ (آفتاب یزد) و شکست سنگین آمریکا و اروپا مقابل ایران، روسیه و چین (کیهان).
دیگر محور مورد توجه روزنامه‌های امروز روز سرخ بورس و ادامه ریزش بورس آن در روز گذشته است که همراه با تحلیل‌هایی ‏درباره چرایی این اتفاق و بررسی آینده آن در گزارش‌ها و یادداشت‌های کارشناسان اقتصادی مورد بررسی قرار گرفته است. ‏

در ادامه تعدادی از یادداشت‌ها وسرمقاله‌های منتشره در روزنامه‌های امروز را مرور می‌کنیم؛ ‏

فروش داخلی نفت گشایش یا چاله اقتصادی؟

علیرضا سلطانی، کارشناس اقتصاد سیاسی در بخشی از یادداشت امروز خود با عنوان فروش داخلی نفت گشایش یا چاله اقتصادی؟ ‏در شماره امروز شرق نوشت: اصل طرح به‌عنوان یک سیاست برای برون‌رفت اقتصادی ایران از وابستگی به نفت و آسیب‌پذیری ‏آن، قابل دفاع است. در واقع می‌توان گفت جای این طرح سالیان متمادی است که در اقتصاد نفتی ایران خالی است. این طرح ‏می‌تواند شکافی را که بین نفت و ملت وجود دارد تا حدی پرکند. شکافی عمیق که آثار نامطلوب اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در ‏کشور در پی داشته است؛ اما دولت‌های عاقل و توسعه‌گرا که البته تعداد آن‌ها در میان کشور‌های نفتی کم است یا اصلا وجود ندارد، ‏معمولا به طرح‌هایی از این دست در شرایط کاهش قیمت‌های نفت یا حتی در شرایط عادی به‌عنوان یک ابزار سیاستی اقتصادی ‏برای مهار نقدینگی متوسل می‌شوند.

سؤال این است آیا این طرح در شرایط مناسبی قرار است اجرا شود و اصولا چه تضامینی ‏وجود دارد که هم از اثربخشی لازم در گشایش اقتصادی و به عبارت دقیق‌تر کم‌کردن فشار‌های اقتصادی داخلی برخوردار باشد و ‏هم در آینده دولت بتواند تعهدات خود را در قبال مردم جامه عمل بپوشاند و این طرح به چاله‌ای اقتصادی در کنار چاله‌ها و چاه‌های ‏متعدد دیگر اقتصاد ایران تبدیل نشود؟ واقعیت این است که طرح مزبور در فضایی تاریک و کدر در حال طراحی و احتمال ‏اجراست.

بازی با بمب بورس؟! / پیام یازده رأی ممتنع در شورای امنیت چیست؟ /فروش داخلی نفت گشایش یا چاله اقتصادی؟

شرایط کنونی اقتصاد ایران که گرفتار سخت‌ترین تحریم‌هاست، شرایط مناسبی برای اجرای این طرح نیست و اجرا‌شدن ‏آن را با تردید زیادی مواجه می‌کند. ممکن است از این طرح در‌صورتی‌که استقبال شود (البته احتمال آن قوی نیست) در کوتاه‌مدت ‏در قالب کاهش فشار نقدینگی از یک سو و از سوی دیگر تزریق منابع به طرح‌های عمرانی، آهنگ رشد تورم را کاهش داده و ‏تحرکی در اقتصاد کشور ایجاد کند، اما به‌دلیل نبود برنامه و سیاست مشخص در آینده که در حوزه کلان سیاسی و اقتصادی مشاهده ‏می‌شود، عملیاتی‌شدن این طرح و گرفتارنشدن دولت و مردمی را که این بشکه‌های نفت را پیش‌خرید می‌کنند، با ریسک زیادی ‏مواجه می‌کند. این طرح معنایی جز اینکه دولت درآمد آینده حاصل از فروش نفت را به‌عنوان یک بدهی به مردم تعهد می‌دهد، ‏ندارد. اصولا چه تضمینی وجود دارد که دولت در سه سال آینده امکان فروش نفت فروخته‌شده به مردم را در بازار‌های بین‌المللی ‏داشته باشد تا از این طریق تعهدات خود به مردم را آن‌هم با سازوکار پرداخت سود قطعی و تضمینی متناسب با نرخ متوسط تورم و ‏نرخ سود بانکی، جامه عمل بپوشاند. طرحی در این سطح نیازمند سازوکار اجرائی مطمئن، قطعی و چشم‌انداز روشن است وگرنه ‏در شرایط کنونی حرکت در تاریکی است که نتیجه‌ای جز بدهکاری دولت به مردم که بدترین نوع بدهکاری است، ندارد. سازوکار ‏اجرائی طرح نیز دچار ابهام است. معمولا در طرح‌های این‌چنینی، یک نهاد اقتصادی که از قدرت مالی بالایی نیز برخوردار است ‏به‌عنوان ضامن یا عامل در میان دولت به‌عنوان فروشنده و مردم به‌عنوان خریدار وجود دارد تا ریسک عملیاتی کار را برای طرفین ‏کاهش دهد. در شرایط کنونی، وجود چنین نهادی که توانایی و قدرت این کار را داشته باشد، بعید به نظر می‌رسد. این استدلال ‏منتقدان که این طرح به‌لحاظ ایجاد بدهی برای دولت آینده، مناسب نیست، البته از منطق اقتصادی و سیاست‌گذاری برخوردار ‏نیست، چراکه دولت در همه کشور‌ها به‌عنوان یک نهاد حقوقی سیاست‌ها و برنامه‌هایی که اتخاذ می‌کند، آثار و پیامد‌های بلندمدتی ‏دارد که در چارچوب زمانی فعالیت رسمی یک دولت نمی‌گنجد؛ برای مثال آیا این موضوع درباره پرداخت یارانه نقدی در دولت ‏دهم که دولت‌های بعدی آن را به‌عنوان یک تعهد ادامه دادند یا مسکن مهر هم مصداق دارد؛ بنابراین استدلال فوق از بنیاد منطقی ‏برخوردار نیست؛ ‏

اما این استدلال فارغ از اینکه برای چه دولتی ایجاد تعهد می‌کند، از این منظر که آثار و نتایج این طرح کوتاه‌مدت و موقت است یا ‏بلندمدت و پایدار، شایان توجه است. اگر به این طرح به‌عنوان یک طرح اقتصادی پایدار و با آثار مثبت بلندمدت نگاه شود، قطعا ‏مطلوب است؛ اما نگاه تسکینی و موقتی، دستاوردی جز افزایش هزینه‌های اقتصادی کشور نخواهد داشت. ‏

بازی با بمب بورس؟!

رضا دهکی در سرمقاله امروز روزنامه ابتکار با موضوع قرار دادن آخرین وضعیت بورس در مطلبی با عنوان بازی با بمب ‏بورس نوشت: نزدیک به یک سال است که بورس در محور توجهات عمومی قرار گرفته و این توجه البته به دولت هم سرایت ‏کرده است. در واقع در سال‌ها فعالیت بورس در ایران، هیچ گاه این عرصه به اندازه یک سال گذشته، نه مورد توجه ملت و نه ‏مورد التفات دولت بوده است. شاید اصلا این سودآوری شگفت‌آور بازار سرمایه در برابر کاهش ارزش پول ملی و صعود پرقدرت ‏قیمت ارز و طلا و البته گرانی شدید مسکن – در جایگاه یک کالای سرمایه‌ای – بود که چشم‌های بسیاری را متوجه بورس کرد و ‏صف‌های مردمی مقابل کارگزاری‌ها برای گرفتن کد بورسی شکل گرفت. این موضوع از چشم دولت دور نماند. برای جلب توجه ‏دولت به بورس دلایل گوناگونی ذکر شده است؛ از استفاده از رشد آن به عنوان آماری مثبت در برابر آمار‌های منفی اقتصادی دو ‏سه سال اخیر گرفته تا تامین بودجه از سازوکار‌های واگذاری سهام شرکت‌های دولتی در بورس و سایر طرح‌های بورسی. با این ‏حال بسیاری از کارشناسان و رسانه‌ها نیز سعی کرده‌اند در این مدت درباره زوایای اجتماعی و امنیتی بورس نیز به دولت هشدار ‏بدهند و خواستار اتخاذ تدابیر پیشگیرانه برای شرایط نامطلوب احتمالی ناشی از روز‌های قرمز بورس هستند؛ شرایطی که این ‏روز‌ها می‌تواند هشداری برای آن باشد. ‏

بازی با بمب بورس؟! / پیام یازده رأی ممتنع در شورای امنیت چیست؟ /فروش داخلی نفت گشایش یا چاله اقتصادی؟
بورس بازار پرریسک و جذابی است. هر چند حضور در آن صرفا مبتنی بر شانس نیست و نیازمند دانش و سود و زیانش قابل ‏تحلیل در سازوکار‌های تخصصی و فنی اقتصادی بازار سرمایه است، اما در ماه‌های اخیر که حجم ورود کد‌های بورسی جدید و ‏تازه‌کار به بورس فراتر از تصور بوده، بار‌ها در گفتار و تعبیر، به قمار تشبیه شده است. این قمار بودن، بیش از اینکه مبتنی بر ‏ظاهر ماجرا به عنوان یک محمل سود و زیان تصادفی باشد، اشاره به اعتیادآور بودن بورس دارد. این را کنار سرمایه اندک مورد ‏نیاز برای ورود به بورس و نقدشوندگی مناسب آن بگذاریم، دلیل جذابیت بورس در این شرایط اقتصادی مشخص می‌شود. با این ‏حال سرمایه‌ها و کد‌های جدید، می‌توانند علاوه بر پیشرانه بازار بودن، تبدیل به یک بمب ساعتی هم شوند. ‏

رصد بازار سرمایه در ماه‌های اخیر نشان داده که رفتار تازه‌واردان بورس هیجانی است؛ هیجانی وارد شده‌اند، هیجانی می‌خرند و ‏هیجانی می‌فروشند. این رفتار هیجانی می‌تواند باعث شود که در روز‌های قرمز بورس، شاخص فراتر از انتظار سقوط کند و مثل ‏این روزها، حتی به زیر مقاومت مهم دو میلیونی هم بازگشت بزند. درنتیجه یک هیجان اولیه، می‌تواند خود باعث رزنانس هیجانی ‏شود و شرایط را بدتر هم بکند. هرچند در این شرایط اطلاع‌رسانی مناسب از سوی کارشناسان اقتصادی، کارگزاری‌ها، دولت و ‏رسانه‌ها می‌تواند به منطقی شدن رفتار سهامداران کمک کند، اما این انتظار از دولت هم به وجود آمده است که مثل شرایطی که در ‏مواردی همچون ورشکستگی موسسات مالی و اعتباری به وجود می‌آید، وارد عمل شود. این عمل می‌تواند با ایجاد قواعد تازه ‏موقتی یا دائمی برای بازار و تحریک سهامداران خصولتی به تقویت و شارژ بازار انجام شود. مسئله اینجاست که چنین رفتاری ‏خود می‌تواند برای بازار سرمایه مضر باشد و این بازار و سهامداران جدید آن را به عملکرد حمایتی و مصنوعی‌ساز بورس عادت ‏دهد. درنتیجه زمانی که دولت به هر دلیلی از این رفتار پا پس بکشد، آن گاه خطر بزرگ‫تری در کمین بورس و سهامدارانش خواهد ‏بود. ‏

به نظر می‌رسد که دولت برای حمایت از بازار سرمایه با هر نیتی که دارد، باید نگاهی فراتر از روز و ظواهر بازار داشته باشد. ‏دولت سرنوشت رفتار اشتباه در فشردن فنر بنزین را در آبان ۹۸ دیده است و حالا که فنر‌های بسیاری فشرده‌اند، هر رفتاری که ‏منجر به تقویت شکل‌گیری بمب بورسی و اشتعال فتیله آن شود، یک خودکشی جمعی برای اقتصاد و جامعه و به تبع آن امنیت ‏خواهد ساخت. ‏

پیام یازده رأی ممتنع در شورای امنیت چیست؟

احمد زیدآبادی فعال سیاسی او روزنامه نگار طی یادداشتی در شماره امروز آرمان ملی با عنوان پیام یازده رأی ممتنع در شورای ‏امنیت نوشت: گرایش کلی جامعه جهانی را می‌توان در یازده رأی ممتنع اعضای شورای امنیت به قطعنامه پیشنهادی آمریکا برای ‏تمدید نامحدود تحریم تسلیحاتی ایران مشاهده کرد. از مجموع ۱۵ عضو شورای امنیت، آمریکا و جمهوری دومینیکن به قطعنامه ‏پیشنهادی رأی مثبت، چین و روسیه رأی منفی و بریتانیا، فرانسه، آلمان، بلژیک، استونی، اندونزی، ویتنام، آفریقای جنوبی، ‏تونس، نیجر و سنت وینسنت رأی ممتنع دادند. در واقع نمایندگان قاره‌های اروپا، آسیا و آفریقا با رأی ممتنع خود، ضمن نشان دادن ‏نوع گرایش‌شان به چگونگی حل و فصل بحران‌های بین‌المللی، از همراهی با قطب‌های بزرگ نظامی جهان اجتناب کردند. به ‏عبارت دیگر، نمایندگان اکثریت کشور‌های جهان نشان دادند که خواهان شیوه‌هایی متفاوت از دولت آمریکا و نیز رقبای چینی و ‏روسی آن برای مدیریت نظام بین‌المللی‌اند و بنابراین، هیچکدام از این قدرت‌های نظامی نباید انتظار حمایت کورکورانه دیگر ‏کشور‌ها را از سیاست خود داشته باشند. در این میان، وزارت خارجه ایران، رأی ممتنع اکثریت اعضای شورای امنیت به قطعنامه ‏پیشنهادی آمریکا را به فعالیت‌های دیپلماتیک خود نسبت داده است.

بازی با بمب بورس؟! / پیام یازده رأی ممتنع در شورای امنیت چیست؟ /فروش داخلی نفت گشایش یا چاله اقتصادی؟

البته فعالیت‌هایی در کار بوده است، اما اگر مقام‌های ایرانی این ‏رأی را بدین صورت تفسیر کنند، به‌زودی سرخورده خواهند شد. در واقع، رد قطعنامه پیشنهادی ایالات متحده در شورای امنیت به ‏معنای حمایت آن‌ها از لغو تحریم تسلیحاتی ایران در مهرماه سال جاری نیست، بلکه به مفهوم مخالفت آن‌ها با شیوۀ عملکرد آمریکا ‏در تحمیل اراده خود به جامعه جهانی است. به دیگر سخن، موضوع تمدید تحریم تسلیحاتی ایران همچنان روی میز جامعه جهانی ‏است و به‌خصوص کشور‌های اروپایی و روسیه خواهان توافقی جمعی در این مورد با مشارکت همه طرف‌های درگیر در این ماجرا ‏هستند. اگر آمریکا با تعدیل خواسته‌های خود به لزوم توافقی در این زمینه تن دهد، احتمال تمدید تحریم تسلیحاتی ایران برای مدتی ‏مشخص حتی در شورای امنیت هنوز وجود دارد. اما اگر آمریکا راه هرگونه سازش و انعطاف را ببندد و مطالبات حداکثری خود ‏را به منظور نابودی کامل برجام دنبال کند و بدین منظور در پی فعال کردن «مکانیسم ماشه» برای بازگشت تمام تحریم‌های ‏بین‌المللی علیه ایران باشد، به احتمال زیاد باز هم با ناکامی روبه‌رو خواهد شد مگر اینکه در ماه‌های آتی اتفاقی بسیار تحریک‌آمیز ‏از سوی ایران رخ دهد. با این همه، عدم موفقیت آمریکا در تصویب قانونی بین‌المللی برای تمدید تحریم تسلیحاتی ایران تا تاریخ ‏مقرر، به معنای گشوده شدن بازار‌های تسلیحاتی به روی ایران و تسهیل صادرات و واردات سلاح نخواهد بود. تا زمانی که ‏سیاست خارجی جمهوری اسلامی، مورد نارضایتی بسیاری از کشور‌های منطقه و جهان باشد، معامله تسلیحاتی با ایران همچنان ‏بسیار حساسیت‌زا خواهد بود و کشور‌ها به آسانی آن را نخواهند پذیرفت. به رغم این، رد قطعنامه پیشنهادی آمریکا، فرصت ‏دیپلماتیک تازه‌ای در اختیار ایران قرار می‌دهد که اگر بخواهد، می‌تواند در جهت حل بنیادی مشکلات خود با دیگر کشور‌ها از آن ‏استفاده کند. اما اگر نخواهد، رد قطعنامه، به خودی خود چیزی به داشته‌های موجود اضافه نمی‌کند! ‏