به ادعای مشرق نیوز به نقل از خبرگزاری فارس(رسانه های وابسته به نهادهای امنیتی)، نزدیک به۳ سال از آغاز فعالیت شبکه ماهوارهای ایران اینترنشنال میگذرد. شبکهای ۲۴ ساعته که به گفته خودشان بیشترین تعداد تهیهکننده، مجری و گزارشگر، بزرگترین اتاق خبر رسانههای فارسیزبان و روزآمدترین امکانات تهیه و تولید را در اختیار دارند. شعارشان هم این است در هر ساعت از شبانهروز هیچ خبر مهمی نیست که ایران اینترنشنال آن را برای فارسی زبانان پوشش ندهد.
پس از گذشت 3 سال از آغاز به کار تلویزیون ایران اینترنشنال نگاهی به عملکرد این شبکه، میتواند نشان دهد که ایران اینترنشنال در راستای تامین منافع کدام کشور فعالیت میکند.
اما این همه هزینه برای فارسی زبانان برای چیست؟ ظاهرا قرار است این شبکه پشتپردههایی را نمایان کند که در رسانههای جمهوری اسلامی به آن پرداخته نمیشود. اما این پشتپردهها کدام است که باید یک شبکه تلویزیونی در گرانترین شهر اروپا یعنی لندن برای آن تاسیس شود و دهها کارمند از شبکههای تلویزیونی فارسیزبان دیگر، با حقوق چندبرابری به آن مهاجرت کنند؟ یک شبکه بدون پخش آگهی و بدون مشخص بودن تامینکنندگان مالی خود قرار است چه چیز جدیدی به مخاطب فارسیزبان ارائه کند که ارزش چنین هزینه هنگفتی را داشته است؟ در سالگرد سومین سال روی آنتن بردن این شبکه ماهوارهای فارسی زبان نگاهی گذرا به فعالیتهای آن انداختهایم.
ایران اینترنشنال همزمان با انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۶ ایران فعالیتش را آغاز کرد و بیشتر عملکردش در ماههای ابتدایی حول همین محور جریان داشت.
* پوشش آنلاین از مراسم منافقین
اما ایران اینترنشنال در تابستان ۹۷ بود که کمکم سیاستهای پنهانش آشکار شد. این شبکه در زمان برگزاری گردهمایی گروهک منافقین، تنها رسانهای بود که مراسم آنها را پوشش خبری میداد. آنها حتی در توئیتر سخنان مریم رجوی سرکرده این فرقه را به صورت لحظه به لحظه و با عنوان «فوری» توئیت میکردند!
* تریبون دادن به گروهک تروریستی الاحوازیه
پس از حمله تروریستی گروهک الاحوازیه به مراسم رژه نیروهای مسلح در ۳۱ شهریور ۱۳۹۷ نام این شبکه بر سر زبان اهالی رسانه هم افتاد.
در این زمان، ایران اینترنشنال در اقدامی غیرحرفهای که مصداق تبلیغ تروریسم است، تریبون زندهاش را در اختیار تروریستهایی قرار داد که چند ساعت قبل چندین زن و کودک بیگناه حاضر در مراسم را هم به رگبار بسته بودند.
* حمایت از گروهک تروریستی پژاک
اما این اولین دفعه ای نبود که این تلویزیون، آنتن زندهاش را در اختیار تروریسـتها و گروهکهای تکفیری قرار میداد، پیش از آن نیز در زمان حمله تروریستی در مریوان کردستان که منجر به جان باختن ۱۱ تن از هموطنانمان شد، این رسانه فارسیزبان امکاناتش را به یکی از اعضای گروهک پژاک اختصاص داد.
* پوشش همه جانبه همایش تجزیهطلبان
پوشش ویژه همایشی که تحت عنوان «آینده اقوام ایران» شکل گرفته بود و هدفی جز تجزیه طلبی و صد تکه کردن ایران نداشت هم انتقادات زیادی را به این شبکه وارد کرد.
* پوشش لحظه به لحظه اعتراضات
سیاهنمایی، برجستهسازی نقاط ضعف، تزریق ناامیدی و حمایت از کوچکترین اعتراضات در اقصی نقاط ایران، سیاستی بود که ایران اینترنشنال همانند دیگر شبکههای ماهوارهای فارسی زبان در دستور کار خود قرار داد.
* منجیسازی از آمریکاییها
یکی از ماموریتهای ایران اینترنشنال را میتوان در اجرای سیاست «منجیسازی آمریکا برای نجات ایرانیان» مشاهده کرد، شاید بتوان علت مصاحبههای اختصاصی چندماه پیش شخصیتهای آمریکایی مانند پمپئو و برایان هوک با ایران اینترنشنال را در راستای همین سیاست دید.
این سیاست ایراناینترنشنال در ماجرای شیوع کرونا نمود بیشتری پیدا کرد و این شبکه تلویزیونی تمام تلاش خود را برای ضعیف نشان دادن ایران به کار میبست تا ثابت کند تنها راه نجات ایران، استمداد از آمریکاست. این درحالی است که آمریکاییهایی که در اوایل شیوع کرونا مدعی شدند اگر ایران از آنها کمک بخواهد به آن ها کمک میکند، چند هفته پیش و دقیقا با کمک ایراناینترنشنال مانع از خرید کیتهای شناسایی کرونا ایران از کره جنوبی شدند!
* کرونا، بهترین موقعیت برای انتقامجویی
با شیوع بیماری کرونا عناد و دشمنی این شبکه بیش از پیش مشخص شد؛ ایران اینترنشنال در این ایام القای «بیاعتنایی مسئولان نسبت به کرونا»، «پنهانکاری جمهوری اسلامی»، «بیتدبیری ایران»، «ایران هراسی»، «ناتوانی ایران»، «شایعه تاخیر ایران در اعلام زمان شیوع» و … را در دستور کار خود قرار داد. (اینجا)
* حمله به دین
ایران اینترنشنال و دیگر شبکههای فارسیزبان ضدانقلاب، کرونا و شناسایی اولین نمونه مثبت از این ویروس در قم را بهترین فرصت برای حمله به دین و مقدسات دیدند. به همین منظور «شایعه مخالفت علما با قرنطینه قم»، «خرافی و منفعل نشان دادن مرجعیت»، «بدبین کردن مردم به شعائر اسلامی» را در اتاق فکرشان به عنوان محور رسانهای قرار دادند.
* استاندارد دوگانه در قبال ایران و غرب
طبق نظر متخصصان پزشکی حفظ آرامش مردم در پیشگیری و بهبود بیماری کرونا موثر است. اما این شبکه لندننشین با القای شایعات و شبهات و دروغهای گسترده سعی در ترساندن و ناامید کردن مردم ایران کردند و از سوی دیگر به تعریف و تمجید از عملکرد کشورهایی پرداختند که اکنون بیشترین آمار تلفات کرونا را دارند.
به عنوان آخرین نمونه، این شبکه که کوچکترین اتفاق حاشیهای یکی از پایین رتبهترین مسئولان در دورافتادهترین نقطه ایران را تیتر یک خود میکند در مقابل گاف بزرگ مایک پنس، معاون دونالد ترامپ رئیس جمهور ایالات متحده که به رغم اطلاع از خالی بودن جعبههای کمکهای پزشکی، آنها را جلوی دوربین به یک بیمارستان اهدا کرد، سکوت کرد.
یا مثلا در ماجرای توصیه ترامپ به خوردن موادضدعفونی کننده، پیش از عقب نشینی ترامپ از مواضعش، این ایران اینترنشنال بود که اقدام به توجیه صحبتهای رئیس جمهور آمریکا کرد(اینجا).
در مقابل به نقل از رئیسجمهور ایران یک خبر دروغ منتشر کرد و و نوشت: روحانی گفته حتی اگر دو میلیون نفر جان خود را در اثر ابتلا به کرونا از دست بدهند، به دلیل وضعیت اقتصادی نمیتوان کشور را تعطیل کرد(اینجا) اما پس از اینکه دروغشان برملا شد، هیچ توضیحی درباره خبر کذبشان نداد.
این شبکه برای رسیدن به اهدافش از تحریف صحبتهای رئیسجمهور ایران هم اِبایی ندارد و در اقدامی غیرحرفهای با زیر پا گذاشتن اصول اولیه خبرنگاری صحبتهای رئیسجمهور ایران را تحریف کرد. (اینجا)
البته در گزارشهای قبلی، عملکرد ایران اینترنشنال در موضوع کرونا به طور کامل مورد بررسی قرار گرفت(اینجا) اما موضوع اصلی، از رو بستن شمشیر سعودی اینترنشنال بر منافع و سلامت ایرانیان است؛ موضوعی که آنها پس از گذشت نزدیک به ۳ سال از آغاز فعالیتشان دیگر ترسی از علنی شدن آن ندارند.
ایران اینترنشنال طی هفتههای گذشته با انتشار سلسله گزارشهایی مدعی فساد سپاه، بنیاد مستضعفان و وزارت بهداشت در واردات کیتهای تشخیص کرونا شد؛ گزارشهایی که صحت نداشت(اینجا) اما در واقع گِرا دادن به آمریکا برای ممانعت از واردات کیتهای تشخیص کرونا بود. که البته در نهایت هم اتفاق افتاد و ایالات متحده مانع از ورود کیتهای تشخیص کرونا برای بیماران ایرانی از کره جنوبی شد!
* پشت پرده ایران اینترنشنال
دلیل این سینهچاک کردنهای ایران اینترنشنال را باید در چهره هایی که در پشتپرده این شبکه حضور دارند، جستجو کرد.
گاردین چند سال پیش در گزارش خود درباره این شبکه افشا کرد: شبکه تلویزیونی فارسی زبان «ایران اینترنشنال» که در بریتانیا مستقر است، از طریق یک کمپانی خارجی حمایت مالی میشود که رییس آن روابط نزدیکی با «محمد بن سلمان»، ولیعهد سعودی دارد.
یک منبع خبری به گاردین اعلام کرده « «سعود القحطانی» مشاور اطلاعاتی «محمد بن سلمان» که پس از ارتباط با موضوع قتل «جمال خاشقجی» از سمت خود برکنار شده بود، یکی از چهرههای پشت پرده حمایت مالی از شبکه «ایران اینترنشنال» است. تصور کنید که چگونه این غولهای رسانهای سعودی با پولهایی که از ولیعهد دریافت میکنند در تلاش برای تغییر دنیا از طریق خریدن رسانهها هستند. این پولی است که از دربار سلطنتی سعودی میآید.»
گاردین در گزارش اکتبر 2018 خودش به نقل از یک منبع آگاه آورده است: عربستان سعودی، ۲۵۰ میلیون دلار برای کمک به ایجاد شبکه تلویزیونی «ایران اینترنشنال» کمک کرده است که هیچ آگهی تبلیغاتی ندارد. همچنین تحقیقات درباره اجاره بهای پرداختی این شبکه و همچنین حقوق پرداختی به کارکنان، حاکی از هزینه سالانه ۵۰ میلیون دلاری آن است.
فارس نیز در گزارشی درباره پشت پرده عوامل این شبکه به اسامی چهرههای سعودی بدنام برخورد کرد. در بخشی از این گزارش آمده بود: با مراجعه به صفحه آفکام (سازمان تنظیم کننده مقررات رسانهای بریتانیا) و جستجوی کلمه Iran International (ایران اینترنشنال) مشخص میشود که مجوز این شبکه تلویزیون متعلق به شرکتی است به نام Global Media Circulating Limited است.
جستجوی شرکت Global Media Circulating Limited در سامانه اینترنتی شرکتهای ثبت شده در انگلستان هم نشان میدهد که یکی از مدیران اصلی این شرکت، فردی سعودی به نام عادل عبدالکریم (AL-ABDULKARIM Adel ) است.
با جستجوی نام عادل عبدالکریم مشخص میشود که وی علاوه بر شرکت فوق، صاحب هلدینگ OR HOLDINGS AND INVESTMENTS LIMITED است.
جالب است بدانید که مدیر سابق این هلدینگ کسی نیست جز عبدالرحمان راشد، روزنامه نگار مشهور سعودی و مدیر سابق تلویزیون العربیه که مواضع ضد ایرانیاش زبانزد است.
مرور نام این افراد و ارتباطشان به آمریکاییها نشان میدهد که چرا این شبکه ماهوارهای فارسی زبان، منافع آمریکاییها، انگلیسیها و سعودیها را هرگز به منافع مردم ایران ترجیح نمیدهند.
ادعای بیسروته مشرق نیوز(ارگان تبلیغاتی نهادهای امنیتی): اخیرا و پس از دستگیری «روح الله زم» و تعطیل شدن «آمدنیوز» به عنوان یکی از بازوهای رسانهای اصلی جریان معاند، شبکه تلویزیونی بیبیسی فارسی تلاش ناشیانهای را برای پر کردن جای خالی آمدنیوز و جذب مخاطبان آن آغاز کرده است.
طی روزهای گذشته و به فاصله کمتر از یک هفته، بیبیسی فارسی دو گزارش به شیوه آمدنیوز و با استناد به اطلاعات رسیده! به این رسانه تهیه و منتشر کرد که به شدت غیرحرفهای و فاقد مستندات ادعایی بود.
در گزارش اول، شبهاتی در خصوص مرگ غلامرضا منصوری قاضی سابق و یکی از متهمان پرونده اکبر طبری مطرح شد و گزارش دوم نیز که امروز بر روی خروجی این رسانه قرار گرفت به طرح ادعاهای غیر مستند در مورد تعداد قربانیان کرونا در ایران پرداخت.
بیشتر بخوانید:
فارسی زبانان نوپا در مسیر آمدنیوز +عکس
بیبیسی فارسی با انتشار گزارش امروز در رابطه با وضعیت کرونا در ایران، آشکارا از شیوه اطلاعرسانی و گزارشنویسی حرفهای فاصله گرفت و با اتکاء به منابع ناشناس تلاش کرد تا امنیت روانی جامعه را با جالش روبرو کند.
این رسانه معاند در راستای سیاست اعتبارزدایی از حاکمیت نزد مردم، گرچه کوشیده با استفاده از گرافهای متعدد و اعداد و ارقام ریز به گزارش خود غنا ببخشد اما روایت موضوع آنقدر غیرحرفهای و با بهرهگیری از واژههای جهتدار تنظیم شده که حتی بسیاری از کاربران همسو با این شبکه در شبکههای اجتماعی را نیز به انتقاد واداشته است.
اتکاء بیبیسی فارسی به آمار و ارقام رسیده از سوی یک منبع ناشناس که مطابق معمول از ترس جانش حاضر به معرفی خود نشده! برای متهم کردن نظام بهداشت و سلامت جمهوری اسلامی به پنهانکاری درباره ویروس کرونا در حالی است که مطابق اعلام سازمان بهداشت جهانی و بسیاری از کارشناسان داخلی و خارجی، ایران در همهگیری جهانی کووید ۱۹ که مدعیان جهانی را به زانو درآورده یکی از موفقترین کشورها در مواجهه با آن بوده است.
از سویی؛ دروغپراکنی و تحریف واقعیت علیه ایران توسط شبکه ملکه انگلیس در حالی وارد فاز جدید خود شده که اظهارات و اقدامات غیر کارشناسی و فاجعهبار نخستوزیر انگلیس و نیز رئیس جمهور آمریکا در ابتدای شیوع کرونا منجر به شکلگیری فجایع انسانی در این دو کشور شد و تبعات آن همچنان سلامت و معیشت شهروندان دو کشور را به گروگان گرفته است.
اگر نبود اطلاعرسانی رسانههای مستقل، این حقایق به دلیل بایکوت گسترده توسط رسانههای همسو با بیبیسی هیچگاه به گوش مردم جهان نمیرسید.
بدیهی است ورود هوشمندانه و کارشناسی ایران به مدیریت کرونا با جانفشانی کادر بهداشت و درمان و همراهی و همبستگی مثالزدنی مردم با پویشهایی چون کمک مومنانه و… که منجر به تقویت سرمایه اجتماعی نظام و تبدیل شدن به الگو در سطح جهان شد، همان حقیقت روشنی است که جبهه رسانهای نظام سلطه از تبیین و تثبیت آن در هراس است.
مطابق گزارشهای به دست آمده از منظومههای ضدایرانی اتاق فکرهای غربی، شیوع کرونا از همان ابتدا به عنوان یک فرصت ویژه در راستای تقویت راهبرد فشار حداکثری مورد نظر حاکمان کاخ سفید قرار گرفت به طوری که با وجود فشار جهانی به واشنگتن این کشور با هدف افزایش فشار به مردم ایران حاضر به رفع تحریمهای مربوط به دارو و تجهیزات پزشکی نیز نشد.
اینک و پس از عبور مقتدرانه جمهوری اسلامی ایران از مراحل سخت فراگیری کرونا و از بین رفتن امید واهی نظام سلطه برای فروپاشی ساختارهای بهداشت و درمان و نابودی نظام اقتصادی ایران که تحت شدیدترین رژیمهای تحریمی غیرقانونی، ظالمانه و بیسابقه قرار دارد، آنان را به دروغگویی و تحریف واقعیات واداشته است.
به نظر میرسد واکنش سریع، دقیق و حیرتآور شرکتهای دانشبنیان ایرانی و دانشمندان جوان کشورمان به تحریمهای دارویی و غذایی و تولید سریع دستگاههای تولید ماسک، ونتیلاتور، افزایش ظرفیت تولید مواد ضدعفونی کننده و… که ظرف مدت زمان کوتاهی ضمن تامین نیازمندی کشور، امکان صادرات این محصولات را حتی به کشورهای اروپایی فراهم کرد، امثال بیبیسی فارسی را به تلاش برای قلب حقایق و وارونه جلوه دادن ظرفیتهای شکوفا شده در نظام بهداشت و درمان ایران وادار کرده است.
اینگونه رفتارهای مغایر با اصول حرفهای رسانه، ضمن آن که تبیین کننده دشمنی دائمی روباه پیر و رسانه وابسته به آن با مردم ایران است ابعاد دیگری از شکست راهبرد فشار حداکثری و ناکارآمدی ابزار تحریمها برای به زانو درآوردن ملت ایران را نیز مشخص میکند.
بدون شک یکی از اهداف اینگونه اقدامات کمک به جایگاه متزلزل ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در ۱۳ آبان ماه سال جاری و موفق جلوه دادن او در پیشبرد سیاست به اصطلاح مهار ایران است.
به بیان دقیقتر؛ گرچه یک روی پیگیری سیاست تحریف از سوی امپراتوری رسانهای غرب، اعتبارزدایی از نظام جمهوری اسلامی و تضعیف روحیه ملت ایران است اما به روشنی پیداست که روی دیگر آن فرافکنی و پنهانکاری حداکثری برای پوشاندن وضعیت فضاحت بار شیوع کرونا و افزایش قربانیان آن در آمریکا، انگلیس و اسرائیل است که با وجود شعارهای مستمر، امکان مهار آن فراهم نشده و باعث اعتراضات گسترده مردمی در این کشورها شده است.
به هر تقدیر آنچه مسلم است؛ جبهه متخاصم غرب تمام تلاش خود را به کار گرفته تا از یک سو خود را از بند سردرگمی نجات داده و افتضاحهای مدیریتی و ناکارآمدی نظامهای لیبرال سرمایهداری را در اذهان عمومی مردم خود روتوش کند و از سوی دیگر جلوی الگوگیری ملتهای دیگر از راهبرد «مقاومت فعال» ایران در برابر تمام فشارها و دشمنیها را بگیرد.
منبع: نورنیوز