عباس عبدی اخیرا درمقاله ای که درروزنامه اعتماد منتشر شده خطاب به محسن رفیقدوست مینویسد: چرا حرف های سفیرانگلیس در باره احمدی نژاد را همان 15سال پیش به مقامات امنیتی نگفتید؟
عباس عبدی میفزاید: آقای رفیق دوست خاطره ای نقل می کند و می گوید دیشب جلسه همه سفرا (ی خارجی مقیم ایران) بود و بحث انتخابات (۱۳۸۴) ایران شد، هر کس چیزی میگفت. سفیر انگلیس گفت «همهتان اشتباه میکنید، رییسجمهور ایران، شهردار تهران است.»
در ادامه عباس عبدی مینویسد: این خاطره چه میخواهد بگوید؟ گرچه مستقیم به این نکته اشارهای نشده است، ولی بطور ضمنی استنباط میشود که احمدینژاد را انگلیسیها سر کار آوردهاند؟چطور آقای رفیقدوست این خاطره را در همان زمان برای پیگیری مسوولان سیاسی و امنیتی منتقل نکرد؟ و اگر انتقال داد، چرا منجر به نتیجه نشد؟
اما اشاره های عباس عبدی مربوط به کتاب سه جلدی خاطرات رفیقدوست است.
در ص ۲۱۹ از جلد سوم کتابِ «برای تاریخ میگویم»(۱)، رفیقدوست میگوید:
1- « مهندس باهنر به من زنگ زد، گفت … آقای ثمرۀ هاشمی که خواهرزادۀ من است و آقای احمدی نژاد و … اینها آدمهای خوبی اند و بیکارند، اگر بشود در بنیاد به آنها کار بده. هیأت مدیرۀ شرکت آتی ساز را تغییر دادند و آقای احمدی نژاد و هاشمی ثمره شدند هیأت مدیرۀ شرکت. چند بار گزارشهایی راجع به عدم پیشرفت آنجا به من داده شد. تا یک روز از آقای علیزاده پرسیدم با اینها چکار کردی؟ گفت عوضشان کردم، چون واقعاً نمیتوانستند کار کنند. بعد یکهو ایشان (احمدی نژاد) شد شهردار تهران.
2- سفیر فلسطین با من رفیق است. آمد پیش من گفت فلانی، دیشب جلسۀ همۀ سفرا ی خارجی مقیم ایرا بود و بحث انتخابات (۱۳۸۴) ایران شد. هر کس چیزی گفت. یکی میگفت آقای هاشمی میشود، یکی میگفت قالیباف، یکی هم میگفت آقای لاریجانی. سفیر انگلیس سرش پایین بود و چیزی نمیگفت. از او سوآل کردیم شما چرا حرف نمیزنید؟ سرش را بلند کرد و گفت “همه تان اشتباه میکنید، رئیس جمهور ایران، شهردار تهران است.” گفتیم او که ثبت نام نکرده؟ گفت “خب ثبت نام میکند.” خواستم این خبر را به تو بدهم.
چند روز بعد قبل از اینکه مرحلۀ دوم انجام شود، زواوی [سفیر فلسطین] آمد، گفت: دیشب جلسه تشکیل شد، قبل از اینکه وارد بحث شویم، به سفیر انگلیس گفتیم احمدی نژاد ثبت نام کرد و جزو دو نفر دور دوم شد، اما رأی آقای هاشمی بیشتر است. گفت “همان که اول گفتم، رئیس جمهور ایران، شهردار تهران است!
3- در ص ۲۲۱، مصاحبهگر نقل قولی را از آقای مصباح یزدی آورد. «دیشب یکی از دوستان حاضر در جلسه نقل کرد که قبل از برگزاری مرحلۀ اول انتخابات 84 محضر یکی از علمای اهواز رسیدم. ایشان گفته بود شب بیست و سوم ماه رمضان در حال احیا، پیش از نیمه شب به خواب میرود. در خواب به او ندا میشود که بلند شو برای احمدی نژاد دعا کن، وجود نورانی دارند. من حتی اسم احمدی نژاد را نشنیده بودم.»
و رفیقدوست پاسخ میدهد:
«حالا شما… هم حرف مرا بنویسید، هم حرف ایشان را… حرف من خوابی نیست، در بیداری است.
در ص ۲۳۳ آمده است:
«با آمدن آقای احمدی نژاد در ریاست جمهوری، قیمت نفت یکباره از حدود چهل دلار به حدود ۱۴۰ دلار رسید، بعد از رفتن ایشان یک مرتبه به بیست دلار سقوط کرد. بنده متوجه نشدم چرا؟. درآمد نفتی در این هشت سال دورۀ احمدی نژاد بیشتر از صد سال فروش نفت ایران بود. آقای احمدی نژاد با این هفتصد میلیارد دلار چه کرد؟. مشکوک میدانم. این را تصادفی نمیدانم. نسبت به این موضوع بدبین هستم.»