جمعه , ۱۰ فروردین ۱۴۰۳
صفحه اول » بین المللی » ترامپ ممکن است معامله بزرگی با روسیه و چین بر سر ایران داشته باشد /

ترامپ ممکن است معامله بزرگی با روسیه و چین بر سر ایران داشته باشد /

اهداف آمریکا از خروج از برجام را می توانیم در قالب سه هدف عمده تحلیل کنیم: یکی اهداف سیاست داخلی و سیاست انتخاباتی ترامپ، دیگری هدف امنیتی سازی کردن ایران و هدف سوم هم رسیدن به یک توافق جدید جایگزین است.

آمریکا با خروج از برجام سه هدف عمده را دنبال کرده است/ ترامپ برای جلب نظر جامعه یهودیان آمریکا خصومت با ایران را دنبال می کند/ ترامپ ممکن است معامله بزرگی با روسیه و چین بر سر ایران داشته باشد

بین الملل تابناک: با گذشت دو سال از خروج آمریکای ترامپ از برجام، همچنان تحلیل ها و مناظرات متعددی پیرموان آن و به ویژه آینده برجام و سیاست های واشنگتن در قبال آن مطرح می شود.

در این میان، تلاش‌های اخیر آمریکا برای تمدید تحریم‌های تسلیحاتی ایران ـ که قرار است در چند ماه آینده براساس برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ لغو شوند ـ توجهات زیادی را به آینده این توافق و به نوعی سرنوشت آن معطوف کرده است.

در همین زمینه، در گفت‌وگو به دکتر «حیدرعلی مسعودی» عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی و متخصص مسائل آمریکا، به دستاوردهای آمریکا در برابر ایران پس از خروج از برجام، چشم انداز برجام و اولویت تصمیم سازان و سیاست گذاران ایرانی پرداختیم.

سوال: با گذشت دو سال از خروج آمریکا از برجام این پرسش مطرح می شود که خروج آمریکا از توافق تاکنون چه دستاوردی برای واشنگتن داشته است؟ در واقع، آیا ایالات متحده توانست به اهداف خروج از برجام دست یابد؟

دکتر مسعودی: اهداف آمریکا از خروج از برجام را می توانیم در قالب سه هدف عمده تحلیل کنیم: یکی اهداف سیاست داخلی و سیاست انتخاباتی ترامپ هست، یکی هدف امنیتی سازی کردن ایران و هدف سوم هم رسیدن به یک توافق جدید جایگزین هست.

به نظر می‌رسد، تحولات بعد از خروج آمریکا از برجام نشان داده که آمریکایی‌ها و دولت ترامپ در رسیدن با آن دو هدف آخر یعنی امنیتی سازی و رسیدن به یک توافق جایگزین ناکام بودند. اما به نظر می‌رسد تا رسیدن به هدف اول یعنی رسیدن به اهداف سیاست داخلی ترامپ تا حدودی موفق بودند. حدود ۷۰ تا ۸۰ درصد جامعه یهودیان آمریکا، معمولا در انتخابات‌ ریاست جمهوری در آمریکا به نامزد حزب دموکرات گرایش دارند و ترامپ به نوعی تلاش می‌کند خواسته‌ها و مطالبات این بخش از جامعه رای دهنده آمریکایی را با خودش همراه کند. یعنی با خصومت ورزی بیشتر نسبت به ایران و حمایت‌های مطلق و بی چون و چرایی که از دولت اسرائیل می‌کند، بخشی از رای دهندگان یهودی را به خودش متمایل می‌کند. اگر بتواند درصد کوچکی از این آرا در انتخابات پیش رو را به سمت خودش متمایل کند، می‌تواند یکی از عوامل موفقیت خودش را رقم بزند. این از جهت سیاست داخلی و انتخاباتی دولت ترامپ بود.

اما در رابطه با امنیتی سازی یا de-securitize مجدد ایران می‌توان گفت: دولت ترامپ ناموفق بوده است؛ یعنی دولت ترامپ تلاش کرد بعد از غیرامنیتی سازی پرونده هسته‌ای ایران در دولت اوباما، مجددا ایران را به یک منشا تهدیدات جدی برای امنیت جامعه بین الملل و امنیت نظام بین الملل تبدیل کند و به بازیگران دیگر از جمله اروپایی ها، روسیه و چین و کشور‌های دیگری مثل کره جنوبی و ژاپن تلقین کند که ایران منشا تهدیدات جدی برای امنیت و ثبات بین المللی است. با این حال، چنین هدفی محقق نشد. در واقع، دولت ترامپ موفق نشد نظر موافق بخشی از متحدان اروپایی خودش را مبنی بر شدت عمل بیشتر ضد ایران و صدور قطعنامه‌های تحریمی جدید ضد ایران جلب کند. روسیه و چین نیز تاکنون مواضع حمایتی یا حداقل نمادین خود از ایران را دارند.

اما در رابطه به مساله سوم یعنی رسیدن به یک توافق جدید و بدیل برجام نیز آمریکایی‌ها تاکنون موفقیتی به دست نیاورده اند. دولت آقای ترامپ و تیم امنیت ملی ترامپ تصورات ساده انگارانه‌ای نسبت به ایران در ابتدای دولت ایشان داشتند؛ تصورشان این بود که با فشار‌های اقتصادی می‌توانند به سرعت کمر اقتصاد ایران را بشکنند و از تابستان داغ و چنین مواردی سخن می‌گفتند و اینکه اگر ما این فشار مضاعف را ادامه دهیم و به این سیاست تحریمی خودمان تداوم بدهیم، کمر اقتصاد ایران خواهد شکست و ایران با جنبش‌ها و شورش‌های فراگیر و گسترده‌ای مواجه خواهد شد و این منجر به عقب نشینی سریع دولت ایران و تمایل ایران برای مذاکره خواهد شد. ما در سال‌های گذشته، ناآرامی‌ها و بی ثباتی‌های اجتماعی را داشتیم و متاسفانه آثار و لطمات زیادی را هم به همراه داشته که همچنان از مسئولیت پذیری خبری نیست؛ با وجود این، یک نوع ثبات نسبی در اقتصاد ایران حاکم شده است و با سیاست‌های پولی و مالی از تشدید بحران‌های اقتصادی تا حدود زیادی جلوگیری شد و به نظر می‌رسد تا تعیین تکلیف دولت بعدی آمریکا در ماه نوامبر ایران چشم انداز رفتن به سمت مذاکره با آمریکا را نخواهد داشت.

سوال: چشم انداز برجام را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ با توجه به اقدامات و تحرکات ضد برجامی واشنگتن آیا می‌توان به حفظ آن امید داشت؟

دکتر مسعودی: در رابطه با چشم انداز برجام مسائل و مباحث مختلفی مطرح شده است. دولت آمریکا اخیرا بحث بازگشت به برجام را به این معنا مطرح کرده که از مکانیزم‌های درون برجام برای نابودی خود برجام استفاده کند. این یک مورد عجیب و غریبی است که دولت آقای ترامپ از برجام خارج شده و توافق را زیر پا گذاشته و ضوابط و قوانین تحریمی را مجددا بر ضد ایران وضع کرد؛ اما الان می‌خواهد برای استفاده از مکانیزم‌های جبرانی در درون برجام برای نابودی خود برجام استفاده کند. اینکه این هدف آمریکا چقدر امکان پذیر است، حقوقدانان باید نظر کارشناسی خودشان را بدهند. اما آنچه به نظر می‌رسد اینکه آمریکایی‌ها احتمالا به سمت یک قطعنامه جدیدی خواهند رفت. پیش نویس این قطعنامه را تهیه می‌کنند مبنی بر اینکه لغو تحریم‌های تسلیحاتی در ماه‌های آینده که بنا بر برجام اتفاق خواهد افتاد، محقق نشود. طبیعتا آمریکایی‌ها در این رابطه با موانعی مواجه هستند. یکی از این موانع روسیه و چین هستند و دیگری کشور‌های اروپایی.

کشور‌های اروپایی نگاه‌های متفاوتی به این مسئله دارند؛ برخی از تحلیل‌ها در کشور‌های اروپایی معتقدند که ایران در حال تشدید تنش‌ها است، بنابراین باید اقدامات مقابله‌ای خود علیه ایران را شروع بکنند. برخی دیگر معتقدند چنین اقداماتی که به معنای همراهی کامل کشور‌های اروپایی با آمریکا بر ضد ایران است به نوعی تیر خلاص بر پیکر بی جان برجام است و به صورت کلی برجام را نابود خواهد کرد. کما اینکه ایران هم این تهدید را داشته که اگر لغو تحریم‌های تسلیحاتی ایران کنار گذاشته و تحریم‌ها مجددا تمدید شود، به معنای کنار گذاشتن برجام خواهد بود.

با توجه به اینکه در همین شرایط فعلی هم از آنچه ما به عنوان برجام می‌شناسیم، چیزی جز روابط عادی بین ایران و اروپا در مقابل در شفافیت مطلق و کامل ایران نمانده، بنابراین می‌شود انتظار داشت که افزایش فشار آمریکا برای نابودی برجام، نهایتا با پاسخ قاطعانه ایران مواجه می‌شود و ایران بخشی از تعهدات باقی مانده خود در برجام را بعد از آن گام‌های کاهش تعهدات نهایتا کنار خواهد گذاشت و مسائل جدی‌تر خواهد شد.

سوال: تصمیم سازان و سیاست گذاران ایرانی چه باید کنند؟ اولویت اصلی ایران در برجام چه باید باشد؟

دکتر مسعودی: ما در دو تا سه سطح تحلیل می‌توانیم بحث کنیم؛ نخست، اقدامات کوتاه مدت ایران، دوم، اقدامات میان مدت و سوم اقدامات بلند مدت.

در بلندمدت تنها راه ایران، برقراری روابط متوازن با همه قدرت‌های جهانی ازجمله آمریکاست. یعنی این تصور که ایران می‌تواند روابط متعادل و روابط فشرده‌ای با کشور‌های همچون چین داشته باشد، اما قدرت‌های دیگر جهانی از جمله آمریکا کاملا قطع رابطه داشته باشد، تصور نادرستی را شکل خواهد داد. ما باید بتوانیم از این قدرت‌های جهانی در راستای منافع خودمان استفاده کنیم.

در میان مدت، طبیعتا سیاست صبر و انتظار برای تعیین تکلیف دولت آینده آمریکا تنها راه ایران است. با توجه به وضعیت جدیدی که بعد از شیوع کرونا در آمریکا اتفاق افتاده باید منتظر ماند تا نتیجه انتخابات آمریکا مشخص شود.

در کوتاه مدت اگر آمریکایی‌ها بخواهند اقدامات جدی را انجام بدهند؛ یعنی فراتر از آن مواضعی که اکنون دنبال می‌کنند ممکن است یک معامله بزرگی با چین و روسیه بر سر ایران داشته باشند؛ آنوقت ایران می‌تواند کاهش سایر تعهدات برجامی خودش را در دستور کار قرار دهد و بتواند از این جهت با کنار گذاشتن مابقی تعهدات خودش یک شک جدیدی را به تلاش‌های دولت آمریکا برای منزوی سازی ایران وارد کند. با این حال، بعید می‌دانم آمریکایی فراتر از این مواضع نمادین خودشان برای تمدید تحریم‌ها به موفقیت جدی در این زمینه دست پیدا کنند؛ بنابراین در یک چشم انداز کلی، تعامل با قدرت‌های جهانی از جمله آمریکا به نظر می‌رسد، یک عنصر لازم در سیاست خارجی ایران در سال‌های پیش روی خواهد بود.