پنجشنبه , ۹ فروردین ۱۴۰۳
صفحه اول » دستهبندی نشده » مرور روزنامه‌های یکشنبه هشتم دی ماه؛

مرور روزنامه‌های یکشنبه هشتم دی ماه؛

روایتی از ابعاد ناگفته پرونده کهریزک و دروغ مرتضوی به رهبری، حمام خون در موگادیشو با ۱۰۹ کشته، وام ازدواج در هشتاد سالگی، ایران؛ برنده ائتلاف دریایی شرق، ارتباط مجریان با بازجوها؟، این بار مستند «مه شکن» علیه روحانی، تحلیل محسن صفایی فراهانی از اعتراض‌های آبان، آب پاکی مسکو بر دستان واشنگتن، لطف استراماچونی به دولت روحانی و آخرین فرصت نوسازی گفتمانی دولت روحانی، از مواردی است که موضوع گزارش‌های تحلیلی و خبری روزنامه‌های امروز شده است.

به گزارش «تابناک»؛ روزنامه‌های امروز یکشنبه هشتم دی ماه در حالی چاپ و منتشر شد که افشای ابعاد جدیدی از بازداشتگاه کهریزک در اعتراضات ۸۸، پیام‌های دیپلماتیک رزمایش ایران با چین و روسیه و حواشی مستند مه شکن که تعدادی از روزنامه‌ها آن را تحریف تاریخ عنوان می‌کنند، محور‌های برجسته بیشتر روزنامه‌های امروز در صفحات نخست است.

روزنامه ایران تیتر چماق تحریف علیه روحانی جوان را در صفحه نخست خود قرار داده و از مستند مه شکن انتقاد کرده است. این روزنامه موضوع تیتر یک امروز خود با عنوان اقتدار در دریا را به تشریح پیام‌های سیاسی رزمایش نظامی ایران، روسیه و چین اختصاص داده است.

روزنامه اعتماد که گفت و گوی مفصلی با محسن صفایی فراهانی درباره تحلیل اعتراض‌های آبان ماه انجام داده، عنوان بزرگ‌ترین دلجویی تغییر رفتار حاکمیت است را از این گفت‌وگو به عنوان تیتر انتخاب و برجسته کرده است. سرمقاله این شماره اعتماد را علی مطهری با عنوان مردم، تکیه‌گاه انقلاب نوشته است.

روزنامه کیهان در نیم صفحه نخست امروزش بازتاب گسترده رزمایش مشترک دریایی ایران با چین و روسیه را با عنوان اتحاد ایران، روسیه و چین کابوس وحشتناک آمریکا تیتر یک کرده است. سرمقاله امروز کیهان را سعدالله زارعی با عنوان خطرِ پیش روی عراق نوشته است.

روزنامه جوان با درج جمله کنار دریا بمانید! تهران دوباره آلوده می‌شود در صفحه نخست خود گزارشی منتشر کرده و این سوال را مطرح می‌کند که آیا آلودگی هوای کلانشهر‌ها مثل سال‌های قبل، اوج چالشش در همین دی ماه است یا این میهمان خاکستری قراری با ما دارد؟!

در ادامه تعدادی از یادداشت‌ها و سرمقاله‌های منتشره در روزنامه‌های امروز را مرور می‌کنیم؛

آیا ما هم شاه شده ایم؟

مسیح مهاجری، مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز این روزنامه با عنوان ما هم شاه شده ایم نوشت: امام خمینی می‌دانست که فاصله گرفتن از مردم و اسیر امور دنیائی از قبیل: ریاست و قدرت و شهرت و تشریفات و تجملات شدن همان و پا جای پای شاهان گذاشتن همان. نگرانی بالاتر امام خمینی این بود که می‌دانستند ظلم کردن در سایه حاکمیت نظام اسلامی و مبتلا شدن کارگزاران این نظام به بیماری‌هائی از قبیل: تشریفات و تجملات و غفلت از مردم و بی‌اعتنائی به محرومین، به اعتبار و حیثیت اسلام لطمه می‌زند که خطری بزرگ‌تر از حاکمیت شاهان ظالم است. به همین دلیل بود که بار‌ها هشدار دادند اگر با عملکرد کارگزاران نظام جمهوری اسلامی این نظام و این انقلاب دچار شکست شود، اسلام چنان زمین خواهد خورد که تا صد سال نمی‌تواند سر بلند کند.

پوست قدرت، پوستین قدرتمندان و نقاب‌هائی که صاحب‌منصبان ما بر چهره دارند اگر کنار زده شوند و عملکرد‌ها با دقت بررسی شوند، همه به این نتیجه خواهیم رسید که ما هم شاه شده‌ایم. علامت شاهی اگر دلبستگی به القاب بود که ما هم این دلبستگی را داریم، اگر بی‌توجهی به معیشت مردم بود که ما هم بی‌توجهیم، اگر فاصله گرفتن از مردم بود که ما هم فاصله گرفته‌ایم، اگر گوش ندادن به حرف ضعفا بود که ما هم گوش نمی‌دهیم، اگر طبقاتی کردن جامعه بود که ما هم همین کار را کرده‌ایم و اگر ایجاد کارخانه مستضعف‌سازی بود که ما هم درحال حاضر رسماً می‌گوئیم ۶۰ میلیون مستضعف داریم. ما حتی حاضر نیستیم نتیجه نظرسنجی‌ها را یک سانتیمتر دورتر از بولتن‌های بکلی سری منتشر کنیم. آیا واقعاً ما شاه نشده‌ایم؟!
آیا مدل براندازی تغییر کرده است؟ / پیام‌های دیپلماتیک رزمایش مثلث شرقی/ آیا ما هم شاه شده ایم؟
این‌ها به معنای این نیست که نظام جمهوری اسلامی کاری نکرده است. اصل وجود این نظام که به معنای ریشه‌کن ساختن رژیم منحط شاهنشاهی است، بزرگ‌ترین خدمت به ملت ایران در تمام نسل‌هاست. ایستادگی در برابر ۸ سال جنگ تحمیلی و تحریم‌ها و فشار‌های سیاسی و اقتصادی، عمران و آبادانی چشمگیر، پیشرفت‌های شگرف در زمینه‌های صنعتی، دفاعی، پزشکی، هسته‌ای و… از خدمات نظام جمهوری اسلامی است کمااینکه شکوفا شدن استعداد‌ها و میدان دادن به آن‌ها را باید از نعمت‌های بزرگ خدا در پرتو انقلاب اسلامی دانست.

با توجه به تمام این واقعیت‌ها نکته بسیار مهم و هشداردهنده اینست که تداوم نظام جمهوری اسلامی به حفاظت از پشتوانه مردمی نیازمند است و پشتوانه مردمی را فقط با تامین معیشت توده‌های مردم می‌توان حفظ کرد، کاری که متاسفانه اکنون مورد غفلت است. مسئولان باید فاصله خود با مردم را از بین ببرند، تشریفات را کنار بگذارند، با جنگ قدرت خداحافظی کنند، اجرای عدالت و مبارزه جدی با تبعیض را با اولویت در دستور کار خود قرار دهند، از پنهان‌کاری دست بردارند، با شفافیت کامل آشتی کنند و به حقوق مشروع عموم مردم در تمام زمینه‌ها احترام بگذارند تا کسی احساس محدودیت در اظهارنظر نکند. در چنان وضعیتی است که مردم عدالت و آزادی را لمس خواهند کرد و با تمام توان برای همراهی با دولتمردان در جهت رشد و بالندگی کشور و تحقق اهداف نظام جمهوری اسلامی تلاش خواهند کرد، زیرا خواهند دید که کسی احساس شاهی نمی‌کند و همه یکسان زندگی می‌کنند.

آیا مدل براندازی تغییر کرده است؟

عباس عبدی طی یادداشتی که روزنامه اعتماد در شماره امروز خود با عنوان «تغییر مدل براندازی؟» چاپ کرده است، نوشت: یکی از مسئولین محترم سپاه نکته جالبی را اظهار کرده و گفته است که «مدل براندازی غرب در مقابل انقلاب اسلامی تغییر کرده. در این مدل جدید براندازی، تکیه بر افراد فرودست جامعه و کسانی است که محصول حاشیه‌نشینی و بی‌سوادی هستند و در فضای مجازی آلوده شده‌اند.» به نظر می‌رسد که این جملات را باید با دقت بیشتری تحلیل کرد. اولین نکته این است که گویی ملت ایران افراد گوش به فرمانی هستند که برحسب اینکه آمریکایی‌ها اراده کنند، می‌توانند بخشی از آنان را هدف قرار دهند و علیه مدیریت کشور بسیج کرده و بشورانند. پیش‌تر طبقه متوسط و اکنون طبقه فقر و حاشیه‌نشین را و فردا هم حتما بخشی از درون ساختار قدرت را. این نگاه اگر درست باشد، چیزی جز اعلام شکست نیست که پس از گذشت ۴۰ سال از انقلاب جامعه‌ای را درست کرده‌ایم که هم طبقه متوسط آن را می‌توان مثل عروسک بازیچه قرار داد و هم طبقه فقیر و حاشیه‌نشین آن را؛ و اگر نادرست باشد که قطعا همین طور است، توهینی جدی به جامعه و مردم محسوب می‌شود. طبیعی است که عامل خارجی وجود دارد و علیه ما عمل می‌کند. ولی پرسش اصلی این است که کدام زمینه داخلی است که به آن قدرت عمل می‌دهد. همچنین کسی نیست بپرسد که این چه تحولی است که ۴۰ سال پس از انقلاب هنوز تعداد زیادی بی‌سواد و حاشیه‌نشین دارد که می‌توانند بازیچه دست آمریکا شوند؟
آیا مدل براندازی تغییر کرده است؟ / پیام‌های دیپلماتیک رزمایش مثلث شرقی/ آیا ما هم شاه شده ایم؟
این جز اذعان به شکست چیز دیگری نیست. خب اگر حکومتی نتواند اعتماد مردمش را به رسانه رسمی جلب کند و نتواند مردم را باسواد کند و نتواند مردم را از حاشیه‌نشینی نجات دهد چرا انتظار دارد که دیگران روی این ناکارآمدی‌ها سرمایه‌گذاری نکنند؟ ولی از این نکته که بگذریم این گزاره را باید به شکل دیگری بیان کرد. اینکه بخشی از حکومت تا حالا به طبقه متوسط اهمیتی نمی‌دادند و گمان می‌کردند که این‌ها یک مشت افراد شکم‌سیر و ترسو هستند که ارزش مورد توجه قرار گرفتن ندارند و آنان را طرد می‌کردند و به همین علت نیز این طبقه با آنان از در مخالفت برآمد و در این میان هیچ توطئه‌ای هم نبود یا اگر بود بسیار حاشیه‌ای و فرعی بود. مشکل اصلی در منکوب کردن علایق و خواست‌های این طبقه مهم بود که طبعا آنان هم با سیاست‌های رسمی مخالفت می‌کردند.

توجه نداشتند که طبقات اجتماعی، نیرو‌های سیاسی نیستند که بتوان آن‌ها را حذف کرد. از این رو مطالبات آن‌ها را نمی‌توان نادیده گرفت. پس از مخالفت کردن این طبقه گمان می‌کردند که می‌توانند به طبقه پایین و حاشیه‌ای متکی شوند. حتی در مخالفت با طبقه متوسط از سرخورده‌های طبقه پایین کمک گرفتند. غافل از اینکه جامعه را نمی‌توان با این شکل اداره کرد و تاب‌آوری آن از میان خواهد رفت. ناکارآمدی این روش برخورد است که فکر می‌کند هر بار با اتکا به یک طبقه می‌تواند طبقه دیگر را نادیده بگیرد. طبقه پایین جامعه نیز دیر یا زود از دست می‌روند که رفتند. طبقه‌ای که باید شغل و درآمد داشته باشد به یک‌باره بختک خشن فقر را بیش از پیش روی خود افتاده می‌بینند. بنابراین اشتباه است که گمان کنیم، بیگانگان این مسیر را انتخاب کرده‌اند و روی این طبقه سرمایه‌گذاری کرده‌اند. این اتفاق ابتدا در داخل و با طرد آنان رخ داده است. آن زمان که در طول ۸ سال دولت اصول‌گرا، نتوانستید، اشتغال ایجاد کنید و مردم و جامعه را از حداقل ۵ میلیون شغل محروم کردید باید متوجه امروز می‌بودید. از این موضوع بگذریم. فرض کنیم که این واقعیت رخ داد، که رخ داده، حالا باید چه کار کرد؟ یا باید اقدامات جدی در جهت افزایش تولید و اشتغال و نیز کاهش نابرابری در پیش گرفت یا آنکه به مطالبات طبقه متوسط پاسخ مثبت داد. البته انجام هر دو کار ارجح است. به ویژه آنکه برنامه اول بدون همراهی طبقه متوسط در عمل ناشدنی است. بنابراین یکی از دو راه و ترجیحا هر دو را باید در دستور کار قرار داد. نه آنکه هر دو را معکوس رفت. هر روز که می‌گذرد با مطالبات طبقه متوسط مخالفت بیشتری می‌شود و از آنجا که هیچ راهبرد موثری برای بهبود وضع اقتصادی وجود ندارد و چشم‌انداز آن هر روز تیره‌تر می‌شود، معلوم است که با دستان خود به سوی موثر کردن این سیاست پیش می‌رویم و این ربطی به تغییر سیاست‌های آمریکایی‌ها یا دیگران ندارد. این محصول برنامه‌هایی است که در داخل کشور به اجرا درمی‌آید.

پیام‌های دیپلماتیک رزمایش مثلث شرقی

هادی محمدی در ستون یادداشت روز امروز روزنامه خراسان با عنوان پیام‌های دیپلماتیک رزمایش مثلث شرقی نوشت: رزمایش دریایی مشترک ایران و دو کشور عضو شورای امنیت (چین و روسیه) در شمال اقیانوس هند، علاوه بر مسائل نظامی، حاوی نکات مهمی در حوزه روابط بین الملل و سیاست‌های منطقه‌ای و دیپلماسی است.

– اولین نکته این که رزمایش اخیر در حالی برگزار می‌شود که آمریکا در سال‌های اخیر و به ویژه در ماه‌های گذشته تلاش زایدالوصفی را صورت داد تا یک ائتلاف به اصطلاح جهانی برای تامین امنیت آبراه بین‌المللی تنگه هرمز شکل دهد که البته با استقبال سرد کشور‌های مختلف از جمله دوستانش مواجه شد آخرین افتضاح هم مربوط به حضور نظامی ژاپن در منطقه بود که پس از مشورت با ایران و آن هم خارج از آب‌های خلیج فارس انجام خواهد شد. در مقابل چنین شکست نظامی و سیاسی، رزمایش کمربند امنیتی دریا با مشارکت دو قدرت بزرگ نظامی جهان انجام می‌شود که به نوعی اعلام شکست سیاست انزوای ایران است که به عنوان یک پروژه آمریکایی – عربی و صهیونیستی طراحی شده بود.
آیا مدل براندازی تغییر کرده است؟ / پیام‌های دیپلماتیک رزمایش مثلث شرقی/ آیا ما هم شاه شده ایم؟

– نکته مهم این رزمایش که تایید سیاست اصولی جمهوری اسلامی ایران در منطقه نیز به حساب می‌آید برگزاری رزمایش در منطقه دریای عمان و شمال اقیانوس هند و در فاصله با خلیج فارس است. تهران بار‌ها اعلام کرده که معتقد به امنیتی کردن خلیج فارس نیست و سیاست اعلامی اش تامین امنیت خلیج فارس توسط کشور‌های منطقه بوده است. این سیاست و پافشاری بر این اصول همواره جزو راهبرد‌های ایران به شمار می‌رفته و در این رزمایش نیز به خوبی به نمایش گذاشته شده است. این که ایران حتی با دوستانش و با دو قدرت شورای امنیت حاضر نشده در خلیج فارس رزمایش برگزار کند از طرفی بیانگر تطابق کامل سیاست «اعلانی» با سیاست «اعمالی» تهران و از نشانه‌های صلابت و قوام تصمیمات و راهبرد‌های سیاسی و دفاعی ایران است و از طرف دیگر جلوی بهانه‌های بیشتر برای حضور کشور‌های فرامنطقه‌ای در خلیج فارس را می‌گیرد.

– اگر روابط نظامی را بالاترین سطح روابط دوجانبه بدانیم که هست، می‌توان نتیجه گرفت که برگزاری رزمایش مرکب میان ایران، چین و روسیه در یکی از راهبردی‌ترین و حساس‌ترین مناطق جهان آن هم زیر گوش پایگاه‌ها و ناو‌های آمریکا، مقدمه بسیار مناسبی خواهد بود برای آینده مناسبات عمیق‌تر سه کشور، روابط از یک سو نشان دهنده آن است که با توجه به یک جانبه گرایی آمریکا در دوره اخیر بیش از پیش در پیگیری منافع مشترک این مثلث اثر گذار به کار می‌آید و از سوی دیگر موید این مطلب خواهد بود که این دو قدرت بزرگ جهانی به نوعی به این واقعیت تن داده اند که نمی‌توان منافعی را در یکی از استراتژیک‌ترین نقاط جهان دنبال کرد و ایران را نادیده گرفت. به عبارتی آن‌ها اگر چه می‌دانند این حضور علنی و قدرت نمایی در مقابل آمریکا ممکن است برای آن‌ها هزینه‌هایی داشته باشد، اما عملا منافع خود را در همراهی با ایران به عنوان قدرت بلامنازع منطقه‌ای دیده اند. تمرین نظامی «کمربند امنیت دریایی» مقدمه‌ای برای رزمایش بزرگ‌تر کشور‌های عضو آیونس – نیرو‌های دریایی حاشیه اقیانوس هند – است. رزمایشی که در آینده نزدیک در سراسر اقیانوس هند با محوریت جمهوری اسلامی ایران به عنوان رئیس دوره‌ای آیونس برگزار می‌شود و عاملی مهم برای تقویت توان نظامی و دیپلماسی دفاعی کشورمان در منطقه با هدف تامین ابعاد مختلف امنیت اقیانوس هند خواهد بود.