پرسشهای بلاهتبار اتاق خالی از فکر سپاه پاسداران: اتاق کنترل از راه دور آشوب کجاست؟فرماندهان فتنه چگونه به آرزوی خود رسیدند!؟ / نقش آن ۷۷ نفر در بروز دومین پیشلرزه «فتنه اقتصادی»!
از سال گذشته یک خط کاری مشترک بین چندین نفر از ایدئولوگهای اصلاح طلب دیده میشد. زمینه چینی و دستورالعملنویسی برای شورشهای خیابانی و تئوریزه کردن اغتشاش!

به گزارش مشرق، یادداشت/ محمد عبداللهی: “سعید حجاریان” چندی پیش تهدید به آشوب را چنین بر زبان آورده بود که حذف احزاب و جنبش ها باعث می شود آنان از کنترل و مدیریت و به تعبیری از جوی و جدول خارج شده و همچون سیل بدون چارچوب به خیابان بیایند.
وی بعد از افتتاح دفتر حزب اتحاد ملت در منطقه نازی آباد در جنوب تهران نیز طی مصاحبه ای در اظهاراتی عجیب گفته بود: «تاکتیک اصلی اصلاحات سازمان دهی نیروها از پایین است. این روش در گسترش احزاب، سازمان آهنین، بسیج توده ای و انواع سازمان های مردم نهاد متجلی می شود و حتی بعضی مواقع می توان به نافرمانی مدنی فکر کرد. اساسا معتقدم فشار از پایین با انتخابات پدید نمی آید.
پس باید گفت پروژه اصلاحات به انتخابات گره نخورده است. زیرا انتخابات به معنای کنونی آن، مصداق گدایی قدرت است… نافرمانی مدنی در خلاء شکل نمی گیرد. پیش از آن، ابتدا باید تجمع سلولی داشت واقداماتی مانند کتاب خوانی، جزوه خوانی و… صورت داد و سپس تجمع های سراسری انجام شود. بعد از این هاست که نوبت نافرمانی می رسد.»!
“محمدرضا تاجیک” مشاور ارشد خاتمی در دوران اصلاحات نیز اظهار داشته در شرایط کنونی هیچ دلیلی برای افزون تر شدن سعه ی صدر و آستانه تحمل مردم نمی بینم.
“علی ربیعی ” سخنگوی اصلاح طلب دولت گفته بود: فکر می کنم اگر بر همین سیاق سال ۹۸ را ادامه دهیم، چشم انداز روشنی در پیش نخواهیم داشت و برای جامعه امکان بروز تحرکات اجتماعی و انتقال ناآرامی های ذهنی به ناآرامی های فیزیکی را کاملا متصورم.
همچنین “بهزاد نبوی” عنصر فعال در فتنه ۸۸ نیز هشدار داده بود در صورت برگزاری کم رونق انتخابات زمینه برای تکرار حوادث دی ماه ۹۶ فراهم می شود.
“علیرضا علوی تبار” نیز در مقاله ای تحت عنوان اعتراض اصلاح طلبانه درواقع شیوه نامه اغتشاش را نوشته و ضمن برشمردن ۴ سطح برای اعتراض، به معرفی این ۴ سطح اقدام کرده و گفته:
«محدوده سوم. این سطح از اعتراض در برگیرنده “اقدامهای غیرقانونی” اما غیر خشونتآمیز در فعالیتهای سیاسی است. اقدامهایی نظیر اعتصابهای غیررسمی و اشغال مسالمتآمیز یک مکان در این سطح قرار میگیرند.»
به جهت طولانیتری نشدن متن از قید باقی اظهارات در این موضوع از جمله اظهارات “مصطفی تاجزاده” و دیگران خودداری میکنم.
شاید تاکنون عدهای برداشت میکردند که این اظهارات پیشبینیهایی بود که این افراد با دیدن نشانه ها به آن رسیدند و نمی توان این امر را تئوریزه کردن اغتشاش نامید. البته با توجه به سابقه اصلاح طلبان در فتنه های ۷۸، ۸۸ و ۹۶، اظهارات این افراد کاملا مشکوک به نظر می رسید.
اما اینک و بعد از چند روز تولید اغتشاش در کشور با خسارتی بالغ بر حدود ۲۰ هزار میلیارد تومان که حمایت توامان آمریکا و اسرائیل و کشورهای اروپایی و همراهی سلطنت طلبان منحوس و منافقین جنایتکار را به همراه داشت نمی توان به سادگی از کنار این مساله گذشت.
اما بهترین دلیل برای اثبات نقش این افراد، بیانیه ای است که چند روز پیش با امضای ۷۷ نفر از اصلاح طلبان صادر شد که طی آن نظام اسلامی را متهم به پاسخ خشونت بار به تجمعات مردمی کرده و این اتفاقات را خروش مردم علیه حاکمیت توصیف نموده اند. حال آنکه هر عقل سلیمی میداند ماجرا، سواستفاده اشرار و مزدوران سازمان یافته از هر نوع اعتراض مردمی از جمله اعتراضات بنزینی است که تخریب و حمله خشونت آمیز و مسلحانه به اماکن دولتی و عمومی در آن عیان است و هیچ حکومتی در هیچ کجای دنیا، در برابر اعتراض خشونت آمیز، گل تقدیم نمی کند.
اصلاح طلبان به خاطر بن بست مقبولیت و ناکارآمدی که پس از 6 سال قدرت در دولت و مجلس و شورا و.. اینک عیان تر شده، به اظهارات رادیکال و مقابله صریح با نظام روی آورده اند. اما به نظر می رسد این انتحار آخرین میخ ها بر تابوت اصلاح طلبی باشد. آنها با سامختارشکنی و ژست براندازی، خود را تطهیر نمی سازند، دستانشان را آلوده تر و روی شان را سیاه تر می کنند.
نکته تامل برانگیز آخر اینکه ضدانقلاب گفتند از سه سال پیش، برای آشوب های امروز برنامه ریزی کرده اند. آیا هشدارها و به اصطلاح پیش بینی های اصلاح طلبان با این آمادگی ضدانقلاب هیچ ارتباطی ندارد؟

۷۷ چهره ستادی اصلاحطلب در حالی در بیانیه خود در اشاره به آشوبهای اخیر، انگشت اتهام را به سمت نظام اسلامی دراز کردند که افرادی از آنها نقشی مستقیم در کنترل از راه دور بلوا داشتند.
سرویس سیاست مشرق – بیانیه اخیر ۷۷ چهره اصلاحطلب در اشاره به آشوبهای اخیر در کشور اگرچه برخورد با بلواگران را “خشونت” نامید و خواستار مجازات سربازان وطن در برخورد با اشرار و عاملان ناامنی شد اما در فحوای خود حاوی شوق و سروری وصفناشدنی هم بود!
شوق و سروری ناشی از دست یافتن به مقدمات یک آرزوی چندین ساله که برخی رجال جریان چپ همواره در برخی تریبونها از آن حرف میزدند و ابعادش را ترسیم میکردند به این امید که روزی شاهد تحقق آن باشند.
آرزوی وقوع اغتشاش از جنوب تا شمال پایتخت ایران…
* نقش آن ۷۷ نفر در بروز دومین پیشلرزه «فتنه اقتصادی» / سعید حجاریان؛ از خیابانِ عامالبلوی تا انقلابی شدن سراسر تهران!
درباره این آرزوی بزرگ اصلاحطلبان گفتنیهای زیادی هست.
چه اینکه یک تأمل ساده در بیانیه اخیر آنها نشان میدهد که چپها بصورتی کاملا مجلسی و با یک ملودی آهسته؛ نه تنها از پذیرش وضع موجود و عهدهگیری نقش اصلی در بیتدبیریهای دولت و آفرین گفتن به روحانی گریختهاند بلکه با تصور اینکه “کسی خبر ندارد”! خرمن اغتشاشات دستاورد خود را نیز در بیانیه موصوف اینگونه درو کردهاند که: “ایستادن در برابر مردم عاصی به هیچ وجه پذیرفتنی نیست. “
ولی تصوّر آنها از بیخبری صحیح نیست و زودا که مشخص شود چه کسی مردم را عاصی کرد؟ چه کسی آدرس خیابان را به اوباش داد و چه کسی تحقق آرزوی خود را از دهانه تفنگ میجوید!؟
یکی از جالبترین بخشهای آن “گفتنیهای بسیار”، نقش مستقیم افرادی از ۷۷ امضاکننده بیانیه فوقالذکر در بروز اغتشاشات اخیر و حمله به برخی مراکز حساس است.
«سعید حجاریان» یکی از امضاکنندگان همین بیانیه است.
امضاکنندهای که البته در بیانیه نمیگوید چند سال قبل، پس از درگذشت یک خواننده جوان و تجمعات شکلگرفته برای تشییع او؛ به مردم گفته بود که برای هر مطالبهای به همین شکل عمل کنید و اهل ایجاد فشار اجتماعی یا همان آمدن به خیابان باشید! [۱]
او چندی قبل هم در یک مصاحبه اینگونه به اوباش پیغام داده بود که «هر یک از این اقشار مستعد اعتراض و حضور در خیابان هستند» و در ادامه تأکید میکرد: در شرایط عام البلوی امکان دارد مردم و نیروهای نظامی مقابل یکدیگر قرار بگیرند زیرا، سیاست خیابانی میشود. [۲]
حجاریان اما هرگز این نکته را نمیگفت که به خیابان آمدن جز در هنگامی که همه معترضین حاضر به حمل پرچم کشور نباشند ممکن و معقول نیست، مردم نباید در مقابل نیروهای نظامی قرار بگیرند و سیاست خیابانی یعنی فتنه!
نکته جالبتر نیز این است که “سعید” خیلی قبلتر از کسانی که اصرار دارند مقام معظم رهبری از طرح بدون پیوست دولت برای بنزین حمایت کردهاند؛ اصرار داشت این فکر را در جامعه تسرّی دهد که مسئول تمام رخدادهای کشور؛ رهبری است!
(زیرا در ماجرای بنزین؛ رهبر انقلاب نه از تصمیم دولت که از ساختار حکومتی کشور حمایت کردند و از همین رو بود که در روز اول انتشار سخنان معظمله کسانی از سیاسیون خارجنشین از عدم حمایت از تصمیم روحانی در این بیانات انتقاد کردند)
او زمانی در یک مصاحبه گفته بود: من اولویت را به بالا میدهم و وضعیت جامعه را مستقیماً به آن مربوط میدانم. [۳] و زمانی در صحبتی دیگر نیز تصریح کرد: رئیس جمهور واقعی، مقام رهبری است! [۴]
حجاریان در این اظهارات هم البته هیچ اشارهای به “تکرار میکنم”، به انتخابات و به لزوم رأی خوب از سوی مردم نکرده و این مقوله را هم نگفته بود که اگر مسئولیت با رهبریست پس اساسا چرا انتخابات برگزار میکنیم و چرا اصلاحطلبان در سال ۸۸ برای رسیدن به قدرت ریاست جمهوری خود و خیابانها را به آتش کشیدند!؟
کدهای در اختیار از تقلای سعید حجاریان برای خیابانی شدن سیاست؛ آنقدر زیاد است که شاید از خوانش تمام آنها خسته شوید…
او زمان دیگری هم صحبتهایی را پیرامون “انقلابی شدن جنوب تا شمال تهران” مطرح کرده بود! [۵]
* «مصطفی تاجزاده»؛ از عاصی کردن مردم تا یکی بودن با براندازان و پیوستن به “ناامیدان”!
نفر بعدی مصطفی تاجزاده است…
هم او که از امضا کنندگان بیانیه ۷۷ نفره است اما زمانی همسو با ترامپ و برای عاصی کردن مردم ایران گفته بود: این جامعه لجن است؛ گرسنهایم و میخواهند بروند سواحل مدیترانه! [۶]
تاجزاده که البته همچون سایر دوستان اصلاحطلب خود حاضر نیست بگوید ایران جزو سیرترین کشورهای دنیاست و اگرچه دولت اصلاحطلبان مشکلاتی را پدید آورده اما دچار بحران نیستیم؛ همچنین در مقطعی دیگر نیز خیلی صریح و شفاف حرف آخر را زده و از این گفته بود که خیلی از حرفهای ما اصلاحطلبان و براندازان یکیست…[۷]
تاجزاده البته صحبتهایی پیرامون اینکه اصلاحطلبان در انتخابات و در صورت ردّ صلاحیت رجال مسئلهدار خود، به مردم ناامید! خواهند پیوست را نیز مطرح کرده است.
* «علیرضا علویتبار»؛ از ارائه مانیفست اغتشاش میلیونی به “آشنا” تا صدور دستور برای اشغال مراکز حساس
فرماندهان فتنه که ما پیش از این از آنها با عنوان “فرماندهان فتنه آینده” یاد میکردیم البته اگرچه انگشتشمارند اما کم هم نیستند.
نفر بعدی این لیست «علیرضا علویتبار» است.
مردی که سابقه دستگیری در فتنه ۸۸ را ندارد اما سال گذشته به مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری دولت روحانی رفت و تئوری خود برای اغتشاش میلیونی علیه نظام جمهوری اسلامی در خیابانها را روی میز مسئولان دولت گذشت. [۸]
یک مانیفست آشکار برای فتنه گری با کمک دولت که البته تلاش کرده بود قید “مسالمتآمیز” را نیز در کنار تمام جملات خود داشته باشد تا احیانا مورد سوء ظن امنیتی قرار نگیرد.
بماند که اصرار علویتبار بر مسالمتآمیز بودن تئوری خود بعدها با این تمسخر ناخواسته آذر منصوری؛ دیگر فعال اصلاحطلب مواجه شد که گفته بود: «طبیعی است به محض اینکه اعتراضی در این کشور شکل می گیرد مخالفین ایران روی موج آن سوار میشوند و به آن بال وپر میدهند تا بهره برداریهای خود را بکنند.»[۹]
علویتبار ۳ ماه قبل نیز در ادامه وظایف خود در ستاد فرماندهی فتنه و برای کنترل از راه دور اوضاع؛ طی یادداشتی تأکید کرده بود که اغتشاشگران باید در اعتراض مسالمتآمیز خود؛ بلافاصله نهادها و مراکز حساس کشور را بصورت مسالمتآمیز به اشغال دربیاورند. [۱۰]
فرمانی که در دومین پیش لرزه «فتنه اقتصادی» در آبانماه ۹۸ با حمله به سمت دفاتر ائمه جمعه، پایگاههای بسیج و حوزههای علمیه و ساختمانهای دولتی به وضوح شاهد اجرای آن بودیم…اینکه در فرجام این قضیه چه رخدادهایی نهفته است منوط به تحلیل وقایع روزهای اخیر و ارائه یک تحلیل درست پیرامون آینده است.
بیشتر بخوانید:
امضای «شهیندخت مولاوردی» پای بیانیه ۷۷ اصلاحطلب/ آیا حیات سیاسی دستیار سابق روحانی به پایان میرسد؟
پشت پرده بیانیهی ۷۷ چهره اصلاحطلب درباره آشوبهای اخیر چیست؟
***
۱_https://www.farsnews.com/news/۱۳۹۳۱۱۲۷۰۰۱۶۰۴
۴_khabaronline.ir/news/۷۶۴۸۲۱