X

مرور روزنامه‌های چهارشنبه ۲۲ آبان ماه!

3943بازدید
۵نظر رهبر انقلاب درباره مسأله چندهمسری، پاسخ ظریف به بیانیه مشترک ۳ کشور اروپایی در واکنش به گام چهارم ایران، نقاط ضعف طرح مسکن ملی، شمارشِ معکوسِ «برجام»، دشورای تنفس در ۷ شهر ایران، فرار یک میلیون صهیونیست به پناهگاه، مقصر بیکاری کیست؟، پشت پرده ماجراجویی جدید نتانیاهو، بازداشت ٣مدیر سابق وزارت بهداشت و شاکیان وس رکوردگینس را شکستند از عناوین و اخباری هستند که موضوع گزارش‌های خبری و تحلیلی روزنامه‌های امروز شده است.

به گزارش «تابناک» روزنامه‌های امروز چهارشنبه ۲۲ آبان ماه در حالی چاپ و بر پیشخوان مطبوعات قرار گرفت که نظر مقام معظم رهبری درباره چند همسری، موضعی که چندیست موضوع بحث‌ها و گفت و گوهاست در صفحه نخست بیشتر روزنامه‌های امروز مورد توجه قرار گرفته است. سخنان رئیس جمهور در شورای اداری کرمان با عنوان بگذاریم احراز صلاحیت در اختیار مردم باشد و توضیحات او درباره بسته حمایتی ۱۸ میلیون خانواری دیگر موضوعی است که در صفحات نخست روزنامه‌ها برجسته شده است. واکنش‌ها به سخنان چند روز اخیر روحانی نیز در تعدادی است روزنامه‌های عمدتا منتقد دولت با عناوینی همچون راز عصبانیت روحانی از کارنامه خالی تا محاکمه اخوی! در کیهان و خطابه‌های مجلسی روحانی در روزنامه جوان بازتاب یافته است.

در ادامه تعدادی از یادداشت‌ها و سرمقاله‌های منتشره در روزنامه‌های امروز را مرور می‌کنیم:

در قرآن تاکیدی بر چند همسری نشده؛ اصل بر تک همسری است

محمد تقی فاضل میبدی در سرمقاله امروز روزنامه اعتماد با نیم صفحه‌ای بسته شده با موضوع نقد چندهمسری روی پیشخوان رفته است نوشت: یکی از فلسفه‌های بسیار مهم ازدواج در قرآن، «سکونت و آرامش در زندگی» است، پس اگر این سکونت و آرامش محقق شود به تبع آن یکی از اصول مهم ازدواج هم محقق شده است. در عرف و جامعه‌ای ممکن است چند همسر وارد خانه یک مرد شوند و این آرامش به هم نخورد و در جامعه‌ای ممکن است اگر زنی در کنار یک زن دیگر در یک زندگی قرار گرفت، این سکونت و آرامش دچار آشوب شود. من بر این باورم که چند همسری در جامعه امروز و به خصوص در جامعه ما قابل پذیرش نیست؛ ممکن است زن یا دختری سرپرست پیدا کند، اما ممکن است با پیدا شدن یک سرپرست برای او یک زندگی خانوادگی دچار اختلال شود، زن اول کارش به طلاق بکشد و در مواردی بچه‌ها، پدر و سرپرست شان را از دست بدهند. وقتی در مورد چند همسری و عرف حرف می‌زنیم ممکن است به زمان پیامبر هم اشاره شود، به دوره‌ای که چند همسری رواج داشت و…

در عرف آن جامعه قبیح تلقی نمی‌شد. نمونه این موضوع خود پیامبر و ائمه هستند که به صورت معمول بیش از یک زن داشتند و این موضوع در آن روزگار معمول و طبیعی تلقی می‌شد، اما در جامعه امروز ما اگر مردم بشنوند کسی زن دوم اختیار کرده، نوع نگاه‌شان به او تغییر می‌کند، چون این عمل در حال حاضر و در این جامعه خلاف عرف دانسته می‌شود. برای همین است که در این مسائل نباید تنها به شرع و روایت قرآن نگاه کرد بلکه باید عرف جامعه را هم در نظر گرفت و دید که آیا چند همسری به مصلحت خانواده است یا به ضرر آن؟ این بحث را نمی‌شود و نباید تنها بحثی شرعی دید. این موضوع در جامعه امروز بار اجتماعی، خانوادگی و حقوقی دارد که باید همه آن‌ها در نظر گرفته شوند. اگر تنها به صرف یک آیه و حدیث امری را رواج دهیم که عرف آن جامعه برنمی‌تابد از نظر من محل شک است. آنچه به نقل از رهبری در این موضوع روایت شده است، موید بسیار خوبی است بر مقدمه‌ای که گفته شد. باید به یاد داشته باشیم که خود قرآن هم تاکیدی بر چند همسری ندارد، اصل بر تک‌همسری است و جایی موضوع چند همسری به میان می‌آید که صحبت از دختران یتیم و بی‌سرپرست است و در عین حال در قرآن آمده است که اگر قادر به رعایت عدالت نیستید چند همسری را رها کنید. این تاکید عدالتی که در قرآن آمده بسیار اهمیت دارد، چون با تبدیل یک خانواده به خانواده چند همسری آن عدالت مورد نظر نمی‌تواند به اجرا درآید. حتی در صورت رعایت عدالت هم آرامش و سکونت به هم می‌خورد که با اصل فلسفه ازدواج در قرآن تناقض دارد. نقش عرف، نقش تعیین‌کننده‌ای است. در نظر بگیرید که دختر ۹ ساله‌ای را به عقد مردی ۵۰ ساله درآورید و بگویید پیامبر هم در سن بالا با عایشه ازدواج کرد پس ما هم مجازیم که این کار را بکنیم، اما الان کدام عرفی این را می‌پذیرد؟ در قانون کشور خود ما هم چنین ازدواجی منع شده است. مثال دیگر این است که دست به خرید و فروش برده بزنیم و بگوییم برده‌فروشی در زمان صدر اسلام بوده و در خانه پیامبر و ائمه هم برده و کنیز وجود داشته‌اند، نمی‌شود که به این بهانه خرید و فروش برده و کنیز را ترویج دهیم زیرا عرف این دو روزگار با هم متفاوت است؛ لذا مجددا باید بگویم در ظرف زمانی ما و با عرف امروز نمی‌توان برای پاره‌ای از مسائلی که در زمان پیامبر حلال شمرده می‌شد، جواز صادر کرد. عرف را نباید از نظر دور داشت، این موضوعی است که همواره مورد تاکید فق‌ها نیز هست.

تهدیدکنندگان رئیس جمهور در جا‌هایی تکریم می‌شوند؟

سیدحسین موسوی‌تبریزی دبیرکل مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم طی یادداشتی با عنوان آزادی توهین و تهدید! در شماره امروز ایران نوشت: تهدیدات سخیف اخیر علیه رئیس‌جمهوری خود به تنهایی می‌تواند موجبات تأسف از سقوط اخلاق نقد و رقابت سیاسی در کشور باشد. اما تأسف بیشتر از آن سو است که این اتفاق مسبوق به سابقه‌ای طولانی است و به طور مکرر در حال تکرار است و در این شرایط نه تنها مرتکبین مورد نصیحت و هشدار خاصی قرار نمی‌گیرند که حتی در جا‌هایی حرکت‌های آن‌ها مورد تکریم هم واقع می‌شود. حرکت‌هایی که نه شکل آن از نظر ادب بیان مسأله سنخیتی با اخلاق اسلامی و انقلابی ما دارد و نه محتوای آن از منظر ضربه به وحدت و ایجاد دوقطبی را می‌توان در تناسب با تدبیر و عقلانیت دانست.
اینکه آحاد مردم ما در بیان انتقادات و نظرات خود و حتی طرح مخالفت‌های خویش در مقابل هر مقام و دستگاهی احساس امنیت و آزادی کنند، امری است زیبنده انقلاب که می‌تواند مایه مباهات فرهنگ سیاسی کشور ما باشد.
اما اینکه در شرایطی که چنین امکانی به صورت کامل برای همه مردم وجود ندارد و حتی در بیان برخی انتقادات ساده هم مشکل داریم، عده‌ای برای طرح توهین و افترا و بیان هر نوع هتک حرمتی دارای امنیت و آزادی باشند نه تنها سنخیتی با عدالت ندارد که می‌تواند جای سؤال جدی قرار بگیرد.

به طور مثال جای سؤال است که آیا طرح دروغ و بهتانی آشکار مانند شعار معروف «استخر فرح» و تهدید روشن عالی‌ترین مقام اجرایی کشور با این دروغ نباید مورد پیگرد حداقلی قرار بگیرد؟ مهم‌تر این است که این جریان یا خود را به مثابه اصل نظام می‌داند و از موضع کلیت نظام با دیگران حرف می‌زند و یا اینکه بر نفوذ و ارتباط خود با بخش‌های مهم نظام تأکید دارد. ادعایی که وقتی با رفتار‌هایی شبیه شعار سخیف «استخر فرح» در آمیخته می‌شود می‌تواند اصل نظام را با بهتان و تهمتی بزرگ مواجه سازد و زمینه‌ساز موج‌سواری دشمنان قسم‌خورده ما گردد.
اما در این میان شاید مهم‌ترین نکته بحث قانون باشد. تکرار اتفاق توهین به برخی مقامات از یک جریان خاص و عدم مواجهه با آن در شرایطی که گروهی دیگر از همین مردم به سبب طرح مسائلی به مراتب آرام‌تر و مؤدبانه‌تر از این دچار زحمت و مشکل قضایی می‌شوند این پیام را به جامعه دارد که در این کشور برای حاکمیت قانون شهروند درجه یک و دو و سه داریم. اتفاقی که اولین و سریع‌ترین پیامد آن سلب اعتماد جامعه خواهد بود.
مضاف بر این کسانی که امروز به درست یا غلط معترض دولت و شخص رئیس‌جمهوری هستند و آن‌ها را با شیوه‌های مبتنی بر تهمت و افترا و فحاشی به بی‌عدالتی متهم می‌کنند پیش از هر کس دیگری باید خود پاسخگوی این پرسش باشند که آیا برخورد دوگانه با رفتار‌های آن‌ها و آزادی بیان و امنیت ویژه‌ای که در قیاس با دیگر گرایش‌های سیاسی دارند، خود تجلی و نمود نوعی بی‌عدالتی در جامعه نیست؟
آیا همین نوع بی‌عدالتی‌ها نمی‌تواند زمینه‌ساز رسیدن برخی به موقعیت‌های ویژه‌تر نسبت به دیگران و در پی آن بروز فساد و تخلف باشد؟
قطعاً هیچ کسی نیست که تبلور و تجلی آزادی بیان به نوعی که همه آحاد ملت بتوانند حاکمان خود را با آزادی کامل نقد کرده و به چالش بکشند، را خواستار نباشد بلکه این مهم موجب سرافرازی تمام شهروندان نیز خواهد بود.
اما باید توجه داشت که روش‌های غیراخلاقی و تهمت‌آلود و تأمین امنیت برای حامیان طیف‌های محدود و مشخصی از جریان‌های سیاسی نه تنها تبلور آزادی بیان نیست بلکه درست در نقطه مقابل آن قرار دارد و می‌تواند خطر تسلط و تثبیت تک‌صدایی را دوچندان کند.

راز عصبانیت این روز‌های روحانی از نظر کیهان

روزنامه کیهان در گزارشی با عنوان راز عصبانیت روحانی از کارنامه خالی تا محاکمه اخوی! به سخنان صریح و جنجالی اخیر رئیس جمهور پرداخت و از دیدگاه خود دلایل مطرح شدن مباحث اخیر از زبان حسن روحانی را تشریح کرده و در بخش‌هایی از آن نوشت: رئیس‌جمهور این روز‌ها به شدت عصبانی است و این عصبانیت به وضوح در لحن سخنرانی‌هایش قابل مشاهده است. تو گویی وی در دو سال پایانی عمر دولت ترجیح می‌دهد به‌جای گزارش میزان عملی کردن وعده‌های خود، به رویارویی با نهادی بپردازد که این روز‌ها در بین مردم، به محبوبیت و کارآمدی شناخته می‌شود. روحانی در یزد تلاش کرد تا تلویحا دستگاه قضایی را به برخورد گزینشی با مفاسد اقتصادی متهم کند. او اعداد و ارقامی را اعلام کرد که به‌سرعت توسط سخنگوی دستگاه قضایی پاسخ داده شد.
شدت این عصبانیت‌ها، اما این پرسش را مطرح ساخت که دلیل و منشأ این عصبانیت چیست؟ بدون تردید عملکرد روحانی بیانگر آن است که هرچه موضوع ناکارآمدی دولت برای مردم ملموس‌تر شود عصبانیت روحانی نیز افزون‌تر می‌شود. در واقع عملکرد دولت تدبیر و امید در حساس‌ترین و تعیین‌کننده‌ترین حوزه‌های یعنی معیشت و اقتصاد، منفی بوده و بسیاری از معضلات اقتصادی مانند بیکاری و رکود به معضلات و مشکلات اجتماعی منتهی شده که بسیاری از خانواده‌های ایرانی را درگیر کرده است. از سوی دیگر قصه برجام برای مردم نه آبی به‌دنبال داشت و نه نانی که دولت روحانی عمر چندساله خود را بر روی آن سرمایه‌گذاری کرد و از حوزه‌های اصلی مصائب و مشکلات داخلی واماند. واماندگی که به سطحی از بی‌برنامگی در اقدامات دولت انجامیده که حتی صدای حامیان روحانی را درآورده و این روز‌ها زبان به انتقاد‌های گسترده علیه آن گشوده‌اند.

روحانی در این شرایط به تحریف واقعیات موجود در جامعه هم روی آورده است. او که در ابتدای شروع به کار دولت خود مدعی بود که ملاک گرانی جیب مردم است نه آمار و ارقام نهاد‌های دولتی و بعد‌ها نیز دوباره تأکید کرد که «معیار سنجش تورم باز هم جیب مردم است و بنده همچنان قبول دارم که در زمینه گرانی، ارزانی و زندگی ملاک جیب مردم است»، این روز‌ها ادعا‌های قبلی خود را نقض کرده و می‌گوید وضع عمومی اقتصاد خوب است! در حالی که آمار و ارقام نهاد‌های رسمی خلاف این ادعا را نشان می‌دهد.
موضوع دیگر که منشاء عصبانیت این روز‌های روحانی را برملا می‌سازد، افت بی‌سابقه محبوبیت اوست. نظرسنجی یک نهاد معتبر دانشگاهی – که از ۱۳۸۸ تاکنون دقت بالایی داشته و اعتبار آن ثابت شده- در مرداد ۹۸ می‌گوید درصد کسانی که به روحانی بسیار علاقه‌مند هستند حدود ۱۰ درصد و درصد کسانی که به او بی‌علاقه یا بسیار بی‌علاقه هستند حدود ۴۵ درصد است.
از سوی دیگر ابعاد عصبانیت رئیس‌جمهور و هجمه وی علیه قوه قضائیه وقتی عیان‌تر می‌شود که به‌یاد بیاوریم که از صدور حکم حبس پنج ساله برای حسین فریدون برادر وی به جرم فساد مالی، چند هفته بیش‌تر سپری نشده است. آیا افکار عمومی، لحن تند روحانی خطاب به دستگاه قضا را ناشی از برخورد این دستگاه با برادر خود نمی‌داند؟!