جمعه , ۱۳ مهر ۱۴۰۳
صفحه اول » اجتماعی و سیاسی » ادعاهای میان تهی رسانه های وابسته به اطلاعات سپاه پاسداران: “ضدانقلاب پس از دستگیری زم، گیج و هراسان”!

ادعاهای میان تهی رسانه های وابسته به اطلاعات سپاه پاسداران: “ضدانقلاب پس از دستگیری زم، گیج و هراسان”!

گنده گوییهای پایان ناپذیر و رجزخوانیهای مضحک سایت امنیتی جوان: نگاهی به تلاش ناکام برای پی بردن به چگونگی انجام عملیات دستگیری مدیر آمدنیوز

«آن‌ها ترسیده‌اند» این بهترین توصیف وضعیت این روز‌های ضدانقلاب پس از عملیات اطلاعاتی ایران و دستگیری روح‌الله زم است.

کبری آسوپار
سرویس سیاسی جوان آنلاین: این ترس، فقط بغض و بهت مقابل دوربین نیست؛ تکاپوی زیادی دارند تا بتوانند با کنار هم چیدن تکه‌های پازلی‌که ندارند! به اصل چگونگی عملیات فریبی که ایران انجام داده و نحوه دستگیری زم برسند. برنامه‌های گفتگو محور و متعدد تلویزیونی و مصاحبه‌های مکرر با عوامل آمدنیوز همه و همه تلاشی است تا به حقیقت ماجرا برسند. این تکاپوی زیاد در کنار نداشتن اطلاعات موثق، فضایی را ایجاد کرده که اتهام زنی به یکدیگر، توهین و تهمت، اختلافات و سردرگمی وصف مناسب آن است. یک نفر از آنان دستگیر شده و یک مهره اصلی دیگرشان در مظان قوی خیانت به گروه و ابزار واقع شدن برای دستگیری آن دیگری است. اختلاف، سردرگمی، ترس و گیجی برای این جماعت، اکنون ناگزیر است.

ترس دستگیری
شیرین نجفی، ادمین دومین آمدنیوز در اولین گفت‌وگویش بعد از دستگیری زم، نه فقط چهره به هم ریخته و صدایی بغض‌آلود دارد، بلکه خود نیز معترف است که به شدت ترسیده و هر لحظه بیم آن را دارد که دستگیر شود. ترس او البته دلایل دیگر دارد که در سطور بعدی خواهیم گفت، اما برای او و دوستان دیگرش در آمدنیوز بیم آن که همان عملیاتی که روی زم پیاده شد که به دستگیری‌اش انجامید، روی آنان هم انجام شود، ترسی واقعی است. همه عوامل آمدنیوز حالا می‌ترسند، حتی دیگر فعالان مثلاً رسانه‌ای ضدانقلاب هم نمی‌توانند از این ترس تهی باشند. از میان عوامل آمدنیوز تنها تعداد اندکی (سه نفر) حاضر به مصاحبه شده‌اند. روشن است علاقه‌ای به افشای هویت خود ندارند. ترس از دستگیری تا حدی بود که در ساعات اولیه پس از اعلام خبر دستگیری زم، پیاده نظام ضدانقلاب در شبکه‌های اجتماعی به یکدیگر هشدار می‌دادند که کانال آمدنیوز را ترک کنید؛ چت و ایمیل‌ها با زم را پاک کنید؛ باعث مضحکه دیگران شدند که چطور آنقدر در بهت و ترس ماجرا هستند که زمان اعلام خبر دستگیری را با زمان دستگیری اشتباه گرفته‌اند و توجه ندارند زم از چند روز قبل از اعلام خبر، دستگیر شده و اگر اطلاعات سپاه نیاز به اطلاعاتی از گوشی زم (چت، ایمیل، فایل صوتی و هر راه ارتباطی دیگر) یا اعضای کانال آمدنیوز داشته، تاکنون به دست آورده است.

مجری دیگر در یکی از این تماس‌های اینترنتی از شیرین نجفی می‌خواهد گوشی‌اش را به سمت دیگر بچرخاند و با خنده می‌گوید «بگذارید ما آن سوی اتاق را ببینیم، فردا ۲۰:۳۰ نشان‌مان ندهد!» این یعنی هم از خیانت می‌ترسد و هم از اینکه از پاسداران ایرانی رو دست بخورد! آن‌ها شدیداً شک دارند که شیرین دست نیرو‌های امنیتی ایران نباشد! حتی در وضعی مضحک به حالت چشم‌ها و مو‌های او اشکال وارد می‌کنند و حالت مو‌ها را نشانه داشتن حجاب تا پیش از برنامه و حالت چشم‌ها را نشانه حضور نیرو‌های امنیتی در اتاق می‌دانند. شیرین البته می‌گوید منزل دوستم هستم و نشان دادن اتاق حریم خصوصی دوستش است.

ترس خیانت
شیرین نجفی، اما ترس دیگری هم دارد؛ او خیلی قوی مورد اتهام است که باعث سفر زم به عراق بوده است. مازیار، دوست صمیمی زم و مسئول فنی کانال آمدنیوز می‌گوید زم در حالی که با خانواده‌اش مهمان منزل او بوده، تلفنی با شیرین صحبت کرده و بعد تصمیم به سفر به عراق گرفته و حتی مازیار در تماس بعدی شاهد مکالمه آن دو در مورد سفر به بغداد بوده است و زم در لب تابش تصویری از انبوه اسکناس‌های ۵۰۰ یورویی نشان مازیار داده و گفته این اتاق محل اقامت شیرین در عراق است و، چون او پاسپورتش جعلی است، برای انتقال اسکناس‌ها گفته که من به عراق بروم. مازیار حتی مدعی است که با شیرین صحبت کرده و گفته الان مگر وقت عراق رفتن نیماست؟! علاوه بر آن ادعا شد برای کشاندن زم به عراق، پای دیدار با اعضای دفتر مرجع تقلید شیعیان در عراق را هم وسط کشیده‌اند. این ادعا البته به معنای دست داشتن دفتر این مرجع تقلید در ماجرا نیست، بلکه صرفاً نشان می‌دهد از چه ابزاری برای ترغیب حضور زم در عراق استفاده شده است، البته اگر ادعای مازیار درست باشد! شیرین نجفی همه این ادعا‌ها را رد کرده و می‌گوید من او را دعوت به حضور در عراق نکردم.

این ماجرا برای شیرین ترس از رانده شدن از سوی دوستان و همفکرانش است و روشن نیست او بعد از دستگیری زم، اکنون در کدام کشور اقامت دارد. اما برای باقی عوامل آمدنیوز و برای سایر عوامل ضدانقلاب ترس از این رو است که نه تنها یک خائن میان آن‌ها پیدا شده، بلکه از قضا آن خائن احتمالی کسی است که مازیار در مورد او می‌گوید: «شیرین برای نیما خدا بود؛ مگر می‌شد ما حرفی علیه شیرین به نیما بگوییم؟ همیشه می‌گفت شیرین دست راست من است.» حالا عوامل ضدانقلاب می‌گویند اگر او خائن باشد، دیگر به چه کسی اعتماد می‌کرد؟ ترس از خیانت شاید از ترس دستگیری عمیق‌تر باشد، چون واقعی‌تر است. چه آنکه «هر کس خود را بهتر می‌شناسد» و آن‌ها هم خوب می‌دانند کسانی که به وطن و ملت خود خیانت کنند، دیگری را هم راحت خواهند فروخت. مازیار، شیرین، روح‌الله؛ چه فرقی می‌کند آن‌ها به خودهای‌شان وفادار هستند یا نه، وقتی به ده‌ها میلیون هموطن خود خیانت کرده‌اند؟! در آشوب‌های دی ماه ۹۶ که آمدنیوز دستور آشوب و حمله به مراکز عمومی و پایگاه‌های نیروی انتظامی را می‌داد، چند ایرانی کشته شدند؟

اینگونه است که اعتماد ضدانقلاب به یکدیگر با دستگیری زم ضربه‌ای دیگر خورد. گاهی بین آن‌ها حتی شنیده می‌شود که نکند خود نیما هم نفوذی جمهوری اسلامی ایران بود و حالا با پایان مأموریت خود، با داستانی امنیتی به کشور برگشت؟ مهم نیست چقدر این گزاره‌های تخیلی و در عین حال مضحک است؛ مهم این است به عنوان گزاره‌های موجود روی میز بررسی‌های ضدانقلاب است.

تفرقه و سردرگمی
گیج و گنگ و پر از تفرقه، ضدانقلاب این روز‌های پس از دستگیری نیما زم را می‌گذراند. مازیار روی آنتن زنده فحش ناموسی حواله شیرین می‌کند. مجری برنامه از مازیار می‌پرسد آیا رابطه عاطفی هم بین شیرین و نیما وجود داشت؟ و بعد فکر می‌کند باید توضیح بیشتری بدهد و می‌پرسد آیا او به اتاق خواب آقای زم هم رفته بود؟! علیرضا نوری‌زاده روی آنتن در نقش یک بازجو، از شیرین می‌پرسد رابطه او و زم در چه حدی بوده و بعد از پاسخ شیرین که ارتباط را خانوادگی توصیف کرده، باز در مقام یک بازجو می‌پرسد «آیا در این مدت با مرد دیگری در رابطه بوده‌اید» و برنامه تلویزیونی را رسماً به اتاق بازجویی مبدل می‌کند و شیرین اعتراض می‌کند «این سؤال شخصی است.» گرچه در مورد اتاق خواب دیگران بار‌ها در آمدنیوز مطلب نوشتند و تهمت زدند، اما در مورد خودشان خصوصی است! جماعتی که می‌گویند حکومت ایران، در زندگی شخصی مردم مداخله می‌کند، اینگونه دم خروس‌شان بیرون می‌زند.
آن‌ها نمی‌دانند چه اتفاقی افتاده است؛ یک روز پای دفتر آیت‌الله سیستانی را وسط می‌کشند، روز دیگر می‌گویند زم را سازمان اطلاعات عراق دستگیر کرده است، یک روز می‌گویند در نجف دستگیر شده، روز دیگر می‌گویند در فرودگاه او را گرفته‌اند و دیگر روز نام اربیل را می‌شنویم. شاید برخلاف دفعات قبلی، این بار را باید بابت ندادن اطلاعات در مورد نحوه دستگیری زم ممنون نهاد‌های اطلاعاتی‌مان باشیم. ابهامی که ایران ایجاد کرده، باعث سردرگمی رسانه‌ها و فعالان ضدانقلاب شده است. ضدانقلاب این روزها، روز‌های بدی را می‌گذراند و برای ملت ایران مصداق «اللهم اشغل ظالمین بظالمین» شده‌اند.
منبع: روزنامه جوان