شنبه , ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
صفحه اول » اجتماعی و سیاسی » مرور روزنامه‌های دوشنبه ۱۵ مهرماه/

مرور روزنامه‌های دوشنبه ۱۵ مهرماه/

 

گام دوم رییسی برای رفع اطاله دادرسی، اقناع مصلحتی نمایندگان مقابل ظریف، بحران پیچیده روابط روسیه و اوکراین. قیمت دلار چقدر برای کاهش جا دارد؟، تشکیل کمیته حقیقت‌یاب برای بررسی حادثه لردگان پاسخ بغداد به مطالبات معترضان.اصلاحات ۱۷ گانه عراقی، دور دوم حذف یارانه ثروتمندان، سیل عشاق در مسیر کربلا و نبرد سنگین با سلاطین ارزش افزوده با هشتگ «حق الناس» از مواردی است که موضوع گزارش‌های خبری و تحلیلی روزنامه‌های امروز شده است.

به گزارش «تابناک» روزنامه‌های امروز دوشنبه پانزدهم مهرماه در حالی چاپ و بر پیشخوان مطبوعات قرار گرفتند که پایان کار ائتلاف‌های ضد ایرانی و دور دوم حذف یارانه ثروتمندان در کنار گزارش‌هایی از حضور مجدد ناظق نوری در عرصه سیاسی و جایگاه احمدی نژادی‌ها در مجلس بعدی در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.
تحلیل‌هایی درباره پیامد‌های ناآرامی‌های عراق و گزارش‌هایی از حضور مردم در مسیر پیاده روی اربعین از دیگر موضوعاتی است که در روزنامه‌های امروز مورد توجه قرار گرفته است.

در ادامه تعدادی از یادداشت‌ها و سرمقاله‌های متتشره در روزنامه‌های امروز را مرور می‌کنیم:

درباره تتلو چه می‌گویید؟
عباس عبدی طی یادداشتی با عنوان درباره تتلو چه می‌گویید؟ که در شماره امروز اعتماد منتشر شده نوشت: نمی‌دانم که طرح پرسش از مجموعه اصولگرایان کاری پسندیده و قابل قبول است یا خیر؟ ولی به گمانم موضوعی را که درصددم به عنوان پرسش طرح کنم، بسیار مهم است. نه فقط برای اصولگرایان، بلکه اصلاح‌طلبان نیز باید مسوولانه به این پرسش پاسخ دهند. خودم نیز در این باره فکر می‌کنم، ولی تا رسیدن به پاسخی قابل اتکا زمان لازم است. هرچند معتقدم که به عللی اصولگرایان بیش از دیگران باید پاسخی قانع‌کننده و راهبردی در این باره داشته باشند، چون مسوولیت بیشتری متوجه آنان است. قضیه از این قرار است که تتلو طی درخواستی از طرفدارانش اعلام کرده که رکورد کامنت‌گذاری را بشکنند تا او به وعده‌ای که داده عمل کند. طی مدت نه چندان زیادی، تعداد کامنت‌های او به بالای ۱۶ میلیون رسیده است. من ابتدا فکر می‌کردم که کامنت‌ها می‌تواند تکراری باشد ولی برخی دوستان که آشناتر هستند، گفتند بیشترشان فقط از سوی یک کاربر است.
درباره تتلو چه می‌گویید؟ / آیا مجلس در رأس امور است؟ / یک سوال از خودروسازان!
حالا بیایید فرض کنیم که یک سلبریتی مذهبی یا سیاسی اصولگرایان درخواست مشابهی کند و نه ۱۶ میلیون که فقط یک یا دو میلیون کامنت گذاشته شود، آنگاه اصولگرایان چه تحلیلی می‌داشتند؟ اگر به ۵ یا ۱۰ میلیون می‌رسید چطور؟ چه توصیف‌ها و تحلیل‌هایی که ارایه نمی‌کردند؟ چرا الان یک جمله درباره این پدیده از آنان سخنی نمی‌شنویم؟ با اطمینان می‌توان گفت که همه این ۱۶ میلیون نفر در آموزش و پرورش رسمی پس از انقلاب تحت آموزش بوده‌اند. همه آنان تحت نظارت نهاد‌های رسمی و نیز تبلیغات صداوسیما قرار داشته‌اند. قریب به اتفاق آنان در داخل کشور هستند. به علاوه همه آنان از فرهنگ و رفتار و گفتار و کردار و نوع ادبیات و پوشش تتلو نیز مطلع هستند، چگونه این تعداد شهروند ایرانی خواسته او را اجابت کرده‌اند؟ این را چگونه تحلیل می‌کنید؟

متولیان امر باید بگویند که این آمار و ارقام در پاسخ مثبت دادن به امثال تتلو را به لحاظ فرهنگی و انسجام اجتماعی چگونه تحلیل می‌کنند؟ آیا این آمار واقعی است یا همه این‌ها صوری و فریب است؟ آیا ۴۰ سال پیش که انقلاب شد، هیچ یک از پدران اصولگرا یا اصلاح‌طلب به ذهن‌شان خطور می‌کرد که ۴۰ سال پس از انقلاب ۱۶ میلیون نفر به درخواست چنین موجودی پاسخ مثبت دهند و برایش کامنت بگذارند؟ آیا یک در میلیون نیز احتمال چنین چیزی را می‌دادند؟

مسکوت گذاشتن مسائل، یا پاک کردن صورت مساله، موجب حل آن‌ها نمی‌شود. اگر این واقعیت را نبینیم، به معنای آن نیست که آن را از بین برده‌ایم، دیر یا زود با ابعاد بزرگ‌تری از آن مواجه خواهیم شد. غیرممکن است تاکید می‌کنم، غیرممکن است که در میان ۲۰۰ کشور جهان، کشوری را پیدا کنیم که تا این حد میان فرهنگ رسمی آن با فرهنگ واقعی و کف خیابان آن شکاف و حتی تناقض وجود داشته باشد. این حد از تعارض و تناقض آثار روانی گسترده‌ای در جامعه دارد.

متاسفانه سیاست فرهنگی و آموزشی در ایران بیش از اندازه وجه ایدئولوژیک پیدا کرده به این معنا که فقط به آرمان‌های خودش نگاه می‌کند و نسبت به واکنش‌های محیط بی‌توجه است. این همه علائم چرا بازتابی در سیاست فرهنگی نمی‌یابد؟ سیاست فرهنگی به تکرار تبلیغاتی آرمان‌ها تقلیل پیدا کرده است. برای همین رابطه‌اش با واقعیت جامعه قطع شده است. جامعه راه خود را می‌رود و سیاست فرهنگی راه خود را. ولی این وضعیت تا ابد قابل دوام نیست.

نکته دیگر اینکه کنترل فرهنگی دامن فرهنگ نخبگانی را گرفته است. مثلا کتاب کودکی که خودکشی را تبلیغ می‌کند در سال ۱۳۸۹ و اوج محدودیت‌های فرهنگی، مجوز انتشار می‌گیرد ولی ممیز سرگرم پیدا کردن کلمه خوک و سگ و رقص و شراب در کتاب‌هاست. یا رمان‌های متعالی، موسیقی‌ها و فیلم‌های باکیفیت با محدودیت مواجه می‌شوند. وقتی فرهنگ متعالی و باکیفیت را با محدودیت مواجه کنیم، آن وقت تتلو‌ها میدان‌دار خواهند بود. رشد فرهنگ متعالی حتی فرهنگ عامه‌پسند را هم ارتقا می‌دهد.

به هر حال انتظار می‌رود که اصولگرایان درباره این پدیده مهم تحلیل داشته باشند و علت بروز آن و نقش سیاست‌های رسمی را در تقویت این فرهنگ و عوارض آن و شیوه حل آن بیان کنند، البته اگر آن را به عنوان یک مساله می‌شناسند، چون اگر مساله مهمی نمی‌دانند دیگر جایی برای بحث نمی‌ماند.

آیا مجلس در رأس امور است؟
غلامرضا حیدری عضو فراکسیون امید مجلس در سرمقاله امروز روزنامه آرمان ملی با عوان آیا مجلس در رأس امور است؟ نوشت: پارلمان در هر کشوری نماد جمهوریت و توسعه‌یافتگی دموکراسی است که به پشتوانه رأی مردم شکل می‌گیرد. در ایران تأسیس این نهاد مترقی به عصر مشروطه بازمی‌گردد؛ در دوره قاجار و در زمانی که مردم ملجأ و پناهی در برابر ظلم پادشاهان مستبد نداشتند، طی قیامی خونین انقلابی برپا کردند و با تأسیس پارلمان نمایندگانی را برای پیگیری حقوق خودشان و محافظت از جامعه در برابر حکام مستبد برگزیدند. تاریخ اروپا و بازخوانی تجربه مردم انگلستان که از اولین کشور‌های دارای پارلمان بودند نیز نشان می‌دهد که این نهاد نقش ویژه‌ای در جلوگیری از خودرایی حاکمان واحقاق حقوق توده مردم داشته است. بعد‌ها درایران این نهاد به مجلس شورای ملی تغییر نام یافت واستبداد دوره پهلوی سبب شد که پارلمان کارکرد اصلی خود را از دست بدهد. با وقوع انقلاب اسلامی و تدوین قانون اساسی جدید روح تازه‌ای به رگ‌های این نماد جمهوریت نظام سیاسی دمیده شد. هر چند در آن زمان هم عده‌ای که امروز رأی مردم را تزئینی می‌خوانند با اصل تأسیس پارلمان و اتکا به آرای مردمی همراه نبودند، اما استقامت انقلابیون اصیل موجب شد تا این نهاد، تأسیس شده و مقتدرانه به کار خود ادامه دهد.
درباره تتلو چه می‌گویید؟ / آیا مجلس در رأس امور است؟ / یک سوال از خودروسازان!
این مخالفان طی سال‌های بعد تلاش کردند تا به هر نحو ممکن راه را بر اعمال اراده مردم از طریق مجلس شورای‌اسلامی ببندند و به همین علت هم از هیچ هجمه‌ای چه حقوقی و چه رسانه‌ای به این نهاد امتناع نکردند. اینکه‌اخیرا شاهدیم که رسانه ملی و برخی که تریبون در اختیار دارند، شدیدترین هجمه‌ها را به مجلس وارد می‌آورند، دقیقا به همان نگاه بازمی‌گردد. مسائل دیگری نیز وجود دارد که باعث شده از قدرت مجلس شورای اسلامی کاسته شده و نقش این نهاد در اداره کشور کمرنگ‌تر شود. اولین معضل به ایجاد نهاد‌های موازی بازمی‌گردد. برخی با ورود به حوزه قانون‌گذاری، انحصار پارلمان در قانون‌گذاری را خدشه‌دار کرده‌اند؛ قانون‌گذاری باید در اختیار کسانی باشد که به اعتبار رأی مردم و برای قانون‌گذاری به پارلمان راه یافته‌اند. دومین مساله به نهاد‌های بالادستی مجلس شورای اسلامی مربوط می‌شود. برای نمونه مجمع تشخیص مصلحت نظام که روزگاری در بازنگری قانون اساسی برای اهداف و وظایفی خاص ایجاد شد، امروز به مثابه مجلس سنا عمل کرده و خود را بالادست مجلس می‌بیند در برخی موارد مانند لوایح چهارگانه FATF نیز به‌رغم رفت و برگشت چندباره و اصرار نمایندگان به تصویب این لوایح، مصوبه مجلس به سرنوشتی نامعلوم دچار شده‌است. سومین مسأله را می‌توان به موضوع بررسی صلاحیت‌ها ربط داد. مجلس باید عصاره فضائل ملت باشد و از این نظر کوچک کردن دایره انتخاب نتیجه‌ای جز کاهش مشارکت نخواهد داشت. آنچه این روز‌ها و در کمتر از ۶ ماه مانده به انتخابات مجلس یازدهم نگارنده را نگران می‌کند، احتمال ادامه و تشدید مسائلی است که به آن اشاره شد. امروز مجلس در سطح اول تصمیم‌گیری برای کشور به هر دلیلی قرار ندارد و با ارفاق، شاید بتوان آن را در ردیف دوم تصمیم‌گیری دانست. رویه‌های موجود باید به نحوی اصلاح شود که بر اساس قانون اساسی مجلس در رأس امور قرار گیرد.

یک سوال از خودروسازان!

حسن کریمی سنجری در یادداشتی با عنوان یک سوال از خودروسازان در شماره امروز آفتاب یزد نوشت: توقف تولید برخی خودرو‌ها در ایران به خاطر تحریم‌هاست چرا که ظرفیت تولید شرکت‌های خودروساز در بخش سی کی دی به خاطر تحریم‌ها معطل مانده که تبعات آن در میزان تولید خودرو‌ها مشاهده می‌شود. از این رو مردم در نبود خودرو‌های مذکور به استفاده از خودرو‌های دست دوم ویا خرید سایر خودرو‌ها روی می‌آورند ونیاز خود را از این طریق تامین می‌کنند. ایران سهم خود را مثل خودرو‌های وارداتی در حوزه تامین قطعات ولوازم یدکی از دست داده است.
در مورد قطعات خودرو باید بگوییم ما در این بخش تحریم نیستیم، یعنی در فروش دونوع محصول به ایران ممنوعیت وجود ندارد. از نظر قوانین تحریمی آمریکا فروش خودروی کامل به ایران ممنوعیتی ندارد. همچنین واردات لوازم یدکی و هر گونه قطعه به صورت کیفی برای خودروسازان ممنوع نیست. ما قطعاتی که برای تامین نیاز دوران گارانتی لازم داریم وخودرو‌هایی که در کشور فعالیت می‌کنند می‌توانیم وارد کنیم. به عبارتی ما در واردات قطعات ولوازم یدکی تحریم نیستیم و می‌توانیم از طریق بخش‌های خصوصی و شرکت‌های بازرگانی واردات را انجام دهیم.
درباره تتلو چه می‌گویید؟ / آیا مجلس در رأس امور است؟ / یک سوال از خودروسازان!
در حال حاضر بسیاری از شرکت‌های چینی به ما خودرو می‌فروشند و به صورت سی کی دی در بخش لوازم یدکی در بازار ایران فعال هستند. تنها مشکل موجود، مشکل نقل و انتقالات پول است که کار را سخت می‌سازد.
تحریم‌های آمریکا شامل بخش نفت، بانک وبیمه و خودروسازی است. اما واردات قطعه و لوازم یدکی ممنوع نیست یعنی می‌خواهند بگویند ما با مردم ایران مشکل نداریم، بلکه با صنعت خودروسازی این کشور مشکل داریم. ما می‌توانیم مشکل نقل وانتقال پول را از طریق صرافی‌ها و واسطه‌ها حل کنیم. در شرایط فعلی به خاطر وجود تقلب در بازار ایران که تقریبا همیشگی است، قطعات این خودرو‌ها به خاطر افزایش هزینه‌های ناشی از تحریم به صورت تقلبی عرضه می‌شود، چرا که هر چه هزینه قطعات افزایش یابد تقلب نیز بیشتر خواهد شد.
به عنوان مثال تاجری که به چین می‌رود قطعه بی‌کیفیت تری را به خاطر هزینه‌ها وارد می‌کند و شرکت‌های خودروساز وارد این مباحث نمی‌شوند در صورتی که مثلا شرکتی که سوزوکی به ایران می‌فروخته می‌تواند لوازم یدکی آن را به ایران بفروشد و تحریمی در این زمینه در کار نیست مگر آن که خود شرکت مربوطه مایل به این کار نباشد.
من پیشنهاد می‌دهم شرکت‌های خدمات پس از فروش ایرانی مثل ایساکو و … در این حوزه ورود کنند، چرا که این شرکت‌ها موظف هستند برای محصولات وارداتی ۵ سال اخیرخود قطعاتش را تامین کنند. مثلا با شرکت چینی دانگ فنگ و یا حتی رنو وارد مذاکره شویم تا از آن‌ها قطعات یدکی خرید کنیم. مشکل موجود نقل وانتقال پول است که باید آن را به نوعی حل کرد. این یک خطای استراتژیک است که پشت مشتری را خالی کنیم و باید از آن‌ها حمایت نماییم. شرکت‌های خودروساز به بهانه تحریم از تامین قطعات اصل غیرتقلبی سرباز می‌زنند. شرکت‌های خدمات پس از فروش آن‌ها می‌توانند با مذاکره این قطعات را وارد کنند، اما بیشتر به خاطر مشکلات انتقال و جابجایی پول از این کار طفره می‌روند.