خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم.
***
نظر یک بازجو درباره قالیباف
محسن آرمین، از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ و کسی که گفته میشود از بازجویان خشن وابسته به سازمان منحله مجاهدین انقلاب در دهه ۶۰ بوده [۱]، به تازگی در بخشی از یک مصاحبه که سایت اعتمادآنلاین آنرا منتشر کرد، گفته است:
«در مورد شورای شهر صراحتاً عرض کنم من عملکرد اصلاح طلبان در شورای شهر را موفقتر از عملکرد فراکسیون امید در مجلس ارزیابی میکنم. شرایط فعالیت شورای شهر تهران به مراتب سختتر و دشوارتر از شرایط فعالیت فراکسیون امید در مجلس بود. شورای شهر، یک شهرداری ورشکسته با خزانه کاملاً خالی و بدهی چند ده هزار میلیارد تومانی را تحویل گرفت و با این وضع قرار بود کلانشهری مانند تهران را اداره کند. آن هم با تمام کارشکنیها و محدودیتآفرینیهای مخالفان اصلاح طلبان که با توجه به اهرمهایی که دارند به راحتی میتوانند هر فعالیتی را به ناکامی بکشانند. فراموش نکنیم تغییر ۴ شهردار ناشی از انتخاب غلط شورای شهر نبود. بلکه نتیجه فشارهای بیرون از شورا بود.»
او میافزاید: در دوره شورای شهر کنونی فسادهای کلان در شهرداری تهران تقریباً از بین رفته، امروز شفافیت مالی شهرداری که یکی از مهمترین مطالبات مردم و برنامههای اصلاحطلبان بود، اساساً با دوره پیش قابل مقایسه نیست. سلامت شورای شهر کنونی هم با شورای شهر سابق قابل مقایسه نیست.
آرمین در بخش دیگری از این مصاحبه همچنین با کنایه به اصولگرایان و قالیباف اظهار کرده است: یک بار با تابلوی آبادگران، یک بار با تابلوی جمنا، یک بار با تابلوی نو اصول گرایان و… وارد صحنه میشوند و به رغم عملکرد و سابقه مالی غیر قابل دفاع با شعارهای عوامفریبانه در دفاع از ۹۶ درصد محروم و مبارزه با ۴ درصد مرفه به میدان میآیند. این روشها عوامفریبی و ریاکاری است. [۲]
*اینکه چرا اصلاحطلبان از زمان شهرداری آقای قالیباف تاکنون و حتی در زمانی که قالیباف هیچ پست و سمت اجرایی ندارد؛ شدیدترین هجمهها را علیه او رواداری میکنند؛ سؤالیست که تاکنون کسی پاسخ مدللی به آن نداده است.
اظهارات کینهجویانه آرمین درباره ورشکستگی و فساد و بدهکار بودن شهرداری تهران در زمان تحویل به اصلاحطلبان نیز مدعایی است که در دادگاه بررسی شده، کذب بودن آن اثبات شده و عوامل طرح این مدعا نیز به زندان و حتی شلّاق محکوم شدهاند. [۳]
ما همچنین قضاوت درباره دستاوردتراشی آرمین برای شورای شهر پنجم تهران را نیز بر عهده مخاطبان محترم و شهروندان تهرانی میگذاریم…
***
«جوانان اصلاحطلب»، پاسوز پیرمردهای فرتوت و تمامیتخواه
«محمدصادق جوادیحصار»، فعال چپ و عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی در بخشی از یک مصاحبه با شماره یکشنبه گذشته روزنامه آرمان ملی درباره تربیت کادر و نیرو در اردوگاه اصلاحات گفته است:
«وقتی اصلاحطلبان بخواهند نیرویی را پرورش دهند باید این امر در کجا صورت گیرد فقط در حزب؟ این نیرو باید در مراحل مدیریتی مختلف در عرصههای مدیریتی متفاوت پرورش پیدا کند. مثلا اکنون شهرداری تهران دست اصلاحطلبان است، اما اگر شهردار بخواهد یک مدیر منطقه بگذارد حراست تایید نمیکند چون به مصلحت نیست و از جایی میگویند نگذارید اینها رشد کنند. چون این فرد اگر در حوزه مدیریت خود پیشرفت کرد و در شهرداری تهران ۱۰مدیر منطقهای قوی پرورش دهیم اینها میتوانند ۱۰ شهردار بالقوه برای ۱۰ شهر کشور یا ۱۰ نماینده بالقوه برای مجلس آینده باشند. بنابراین نمیگذارند نیرو پرورش پیدا کند. »
او میافزاید: قبلا استعلام گرفتن برای یک نیرو در یک مجموعه در حد مدیرکل یا معاون مدیرکل استعلام میگرفتند، اما اکنون در حد معاون یک مدرسه میخواهند بگذارند، میگویند استعلام بگیرید که ما اجازه دهیم. البته اگر هم اعتراضی هم به این روند صورت گیرد ترتیب اثر داده نمیشود و اتفاقا از همین گلوگاههاست که هم نقش بازدارنده برای پرورش نیروهای جدید در حوزه اصلاحطلبان بازی میکنند و هم نیروهای رقیب رشد داده و بالا میآیند. یعنی یک نیروی اصلاحطلب یا مستقل بخواهد رشد کند جلویش را میگیرند و استعلام افرادی را پاسخ مثبت میدهند که تابع باشند! [۴]
*الحق و الانصاف، فعلا بزرگترین مشکلی که در اردوگاه اصلاحات وجود دارد نه عدم توجه به جوانان و کمبود نیرو که ناراستی و بیمطالعگی معاریف این طیف است.
آقای جوادیحصار حکما خود را به تجاهل زده است که به مخاطب نمیگوید اصلاحطلبان نه فقط در شهرداری تهران بلکه در دولت آقای روحانی و در مجلس دهم نیز حضور دارند.
و مناصبی از نایب رئیسی مجلس تا معاونتهای مختلف رئیسجمهور، وزارتخانهها و… را نیز علاوه بر شهرداری در چنبره خود گرفتهاند.
اما تربیت کادر و جذب جوانان از آن رو در این طیف سیاسی ظهور و بروز ندارد که اولا تجربه نشان داده است چپها اساساً معتقد به «هسته سخت» هستند (تئوری حجاریان)، ثانیا روی خوشی هم نسبت به جوانان ندارند. (تجربه شماتت حزب جوانگرای ندا اثباتگر این معناست) و ثالثا تجربه نشان داده است که آنها بصورت ژنتیکی ترجیح میدهند با مدیران فرتوت و کسانی که بعضا تا ۴۰ سال سابقه مدیریتی دارند کار کنند نه با جوانان.
رابعا و از همه مهمتر اینست که اصلاحطلبان نشان دادهاند اهل پذیرفتن کوچکترین انتقادی نیستند و این مسئله یک سد بزرگ در مقابل کار کردن با جوانانی است که یکی از اصلیترین خصائل آنها انتقاد از وضع موجود است.
بدیهیست که این صفات نه فقط برای چپها که برای هر طیف سیاسی عامل دافعه ایجاد میکند و نمیگذرد پای جوانان به آن جریان باز شود.
مسئله استعلام گرفتن نیز در اصطلاح سیاسی از آن حرفهاست!
زیرا مثلا تجربه آمد و رفت ۵ شهردار و سرپرست در شهرداری تهران نشان داد که چپها از چیزی به نام استعلام و صلاحیت خوفی ندارند و هر کس را بخواهند، میآورند و میبرند.
و یا همینطور تجربیات دیگری مثل مقاومت در برابر تغییر کادر مدیریتی روزنامه همشهری، عدم جذب جوانان در سمتهای مدیریتی دولت و…
البته از این نکته هم نباید گذشت که نگاه ابزاری ستاد اصلاحات به جوانان و نقش صرفا پوستر چسبانی و نیروی خیابانی که این ستاد برای جوانان تعریف کرده؛ موجب شده کثیری از نیروهای جوان و جویای نام این جریان سیاسی در قضایایی مثل فتنه ۸۸ مسئلهدار شوند و طبیعیست که این قضیه در سرنوشت سیاسی آنها تأثیرگذار است.
اما منطق حکم میکند که این پاسوز شدن به پای سران معمّر و فرتوت اصلاحات، نباید به اسم نظام اسلامی و نهادهای نظارتی کشور تمام شود.
گفتنیست، سرنوشت حزب اصلاحطلب و جوانگرای ندای ایرانیان و حملاتی که از لیدر اصلاحطلبان گرفته تا اضلاع مختلف این جریان خاص سیاسی نسبت به این تشکل نوپا، جوانان آن و چهره محوریاش یعنی “سیدمحمدصادق خرازی” ترتیب دادند؛ یکی از واضحترین تراژدیها درباره نحوه و چیستی نگاه اصلاحطلبان به جوانان و توانمندیهای مدیریتی آنان است. و امکان هر دروغی را در این باره مسدود میکند…
حزبی که با حضور جوانان اصلاحطلب از این میگفت که مایل است ۵ هزار جنتلمن تربیت کند و حتی تلاش میکند تا پیروز اکثریتی انتخابات مجلس نیز باشد اما با برخوردهای شداد و غلاظ اصلاحطلبان و از جمله لیدر این جریان مواجه شد و کار به جایی رسید که فعالیتهای ندا عملا در هالهای از ابهام پیچید، آقای خرازی به دلیل فشارها تا مرز استعفا پیش رفت و حزب ندا هم دیگر آن انرژی سابق را ندارد.
***
سلامتی: نباید اصلاحطلبان را ملامت کرد ولی جای عذرخواهی هم وجود دارد!
«محمد سلامتی»، فعال اصلاحطلب در بخشی از یک مصاحبه که خبرگزاری دولتی ایرنا آنرا منتشر کرد در پاسخ به این سؤال انتخاباتی که «مردم از جریان اصلاحات به علت عملکرد دولت ناراضی و دلخورند؛ ازاینرو، آیا نیاز به عذرخواهی این جریان از مردم وجود دارد تا این کدورت بخشهایی از جامعه نسبت به جریان اصلاحات برطرف شود؟» گفته است:
«مردم محدودیتهای اصلاحطلبان را به خوبی درک میکنند. آنها میدانند که در انتخابات سال ۹۲ نامزد اولیه اصلاحطلبان، هاشمیرفسنجانی بود. تصور اینکه صلاحیت ایشان تأیید نشود، بههیچروی وجود نداشت. اما بعد از عدم تأیید صلاحیت آیتالله هاشمی، اصلاحطلبان با توجه به همه ابعاد مسائل، روحانی را ارجح تشخیص دادند و به مردم معرفی کردند، بنابراین اصلاحطلبان بنا بر شرایط به مسئولیت خود در قبال مردم عمل کردند. ازاینرو، چندان نباید اصلاحطلبان را ملامت کرد. البته با توجه به انتظار موجهی که مردم از اصلاحطلبان دارند، جای عذرخواهی از سوی اصلاحطلبان وجود دارد.»[۵]
*ما قضاوت درباره پاسخ اعتدالی آقای سلامتی را بر عهده مخاطبان محترم میگذاریم…
جالب است که گستره مشکلات پیشآمده به واسطه عملگری سیاسی اصلاحطلبان به حدی است که سلامتی با اینکه تأکید دارد “نباید اصلاحطلبان را ملامت کرد” اما میداند که گریزی از پذیرش مسئولیت هم نیست و برای همین از این میگوید که “جای عذرخواهی وجود دارد”.
البته باید دانست که اصلاحطلبان بر اساس ژنتیک سیاسی خود هرگز بصورت گفتمانی از مردم عذرخواهی نخواهند کرد و پروژه مقصّرتراشی که از چند سال قبل کلید خورد و یا حرفهایی نظیر اظهارات بهزاد نبوی که گفته بود اکثریت اقتصاد کشور دست دولت نیست؛ صرفا برای یک چنین روزهایی طراحی شدهاند که اصلاحطلبان از عذرخواهی در مقابل مردم بگریزند.
معالوصف اما نکته اینجاست که عذرخواهی به معنی اجازه مردم به چپها برای تعیین دوباره پاستورنشینان و بهارستان نشینان نیست و صرفاً میتواند یک قدم در مسیر رشد و اصلاح اصلاحطلبان تلقی شود نه بیشتر!
زیرا کارنامه ارائه شده از سوی اصلاحطلبان و منتخبین اعتدالی و اصلاحطلب آنها به حدی ضعیف و بد است که امکان ریسک را از مردم گرفته و بصورت خودکار همه چشمها به سمت رقبای جریان چپ که اتفاقا کارنامههای بهتری در اجرا و خدمتگزاری و مدیریت جهادی دارند معطوف شده است.
قبل از سلامتی، “هدایتا… آقایی” از اعضای حزب کارگزاران نیز طی یادداشتی درباره انتخابات آتی از این گفته بود که اصلاحطلبان برای موفقیت در این عرصه به «بخشش سیاسی مردم» نیاز دارند.
***
۲_ https://etemadonline.com/content/۳۴۸۴۱۰
۴_ http://www.armanmeli.ir/fa/print/main/۲۷۲۳۴۷
۵_ www.irna.ir/news/۸۳۵۰۴۸۳۰/