خبرگزاری مهرتابنده در نامه ای سرگشاده به فرماندار شهر گناباد و مسئولین شورای تأمین این شهر در ارتباط با ممانعت از سفر دکتر نورعلی تابنده به زادگاهشان بیدخت نوشت: ممانعت از حضور دکتر نورعلی تابنده در موطنشان خلاف عدالت است و این مطلب نه از لحاظ دینی و نه از لحاظ حکومتی وجهۀ خوبی نخواهد داشت. (بخش یک)
متن این نامه به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
قال امام صادق علیهالسلام؛
«إِنَّ اَلنَّاسَ يَسْتَغْنُونَ إِذَا عُدِلَ بَيْنَهُمْ وَ تُنْزِلُ اَلسَّمَاءُ رِزْقَهَا وَ تُخْرِجُ اَلْأَرْضُ بَرَكَتَهَا بِإِذْنِ اَللَّهِ تَعَالَى»
اگر در میان مردم عدالت برقرار شود، همه بینیاز میشوند و به اذن خداوند متعال آسمان روزی خود را فرو میفرستد و زمین برکت خویش را بیرون میریزد. (اصول کافی)
فرماندار محترم و مسئولین شورای تأمین شهر گناباد؛
ما مسئولین و خبرنگاران خبرگزاری رسمی سلسلۀ نعمتاللهی سلطانعلیشاهی بر آن شدیم که عریضهای خدمت شما بنویسیم که طبق آیۀ شریفۀ «وَإِنْ حَكَمْتَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ» (سورۀ مائده – آیه ۴۲) با قسط و عدل بین طرفین حکم کنند. ما، دراویش نعمتاللهی گنابادی، برادران شیعۀ اثنیعشری شما هستیم و برادران دینی و مذهبی و هموطن شما. ولی حضرت آیتالله جوادی آملی در تفسیر تسنیم، جلد بیست و دوم، میفرماید که حتّی اگر کفّار هم برای داوری به حاکم مراجعه کنند باید حکم به عدالت کنند. حال چه رسد که طرف مقابل هموطن و برادر دینی و مذهبی شما باشد. و خداوند در آیۀ ۵۸ سورۀ نساء به حاکم امر میکند که «وَإِذَا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ» بر حاکم مسلمان واجب است که با عدل بین مردم (الناس) فارغ از عقیدۀ آنان رفتار کند، وگرنه بر خلاف امر الهی رفتار کرده است. و خدای ناکرده حقکشی عواقب ناخوشایندی خواهد داشت.
همانطور که در اصولکافی از حضرت علی علیهالسلام روایت میکنند که فرمود «یَدُاللهِ فَوْقَ رَأْسِ الْحاکِمِ تُرَفْرِفُ بِالرَّحْمَهِ فَاِذا حافَ وَ کَلَلَهُ اللهُ اِلَی نَفْسِه» دست رحمت خدا برفراز سَرِ حاکم در حرکت است، پس هرگاه ستم و حقکشی کند، خداوند او را به خودش وامیگذارد. و امید ما فقرای گنابادی این است که هیچ مخلوقی را خداوند به حال خودش وانگذارد.
در اصل چهاردهم قانوناساسی آمده است که دولت جمهوریاسلامی موظّف است که طبق آیۀ شریفۀ «لا یَنْهَاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ لَمْ یُقَاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَلَمْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ دِیَارِکُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ» (سورۀ ممتحه – آیۀ ۸) با افراد غیرمسلمان با اخلاق حسنه و قسط و عدل اسلامی رفتار کند، حال چه رسد به اینکه ما برادران مسلمان شما هستیم. و در اصل دوازدهم قانوناساسی دربارۀ برادران اهل سنّت آمده است که مذاهب اسلامی دارای احترام کامل میباشند و حتّی در مناطقی که اکثریت جمعیّت آن مناطق پیرو آن مذاهب هستند، مقرّرات محلّی در حدود و اختیارات شوراها باید بر طبق آن مذاهب باشد، حال چه رسد به ما که افتخار پیروی از مذهب جعفری را داریم. دراویش گنابادی دستور دارند که در اوراد خود صلوات کبیره را قرائت کنند که بر دوازده امام که آخرین آنها غائب است صلوات میفرستند.
حال بهتر است که مسئولین امر کارنامۀ دراویش را بعد از انقلاب مورد تحقیق و تفحّص قرار بدهند تا خدای ناکرده با تکیه به ظنّ و گمان حکم نکنند، که حضرت علی علیهالسلام در نهجالبلاغه میفرمایند «لَيْسَ مِنَ الْعَدْلِ الْقَضَاءُ عَلَى الثِّقَةِ بِالظَّنِّ» قضاوتی که با تکیه به ظنّ و گمان باشد عادلانه نیست. (حکمت ۲۲۰). و دراویش همیشه به قانون مملکتی احترام گذاشته و تمام سعی خود را برای خدمت به این مملکت گذاشتهاند. حال اگر مثالهای بسیار بسیار اندکی برخلاف این هست که انشاءالله نباشد، نمیتوان کل مکتب را زیر سؤال برد. اگر یک مسلمان تخلّفی انجام داد که نمیتوان آن را تعمیم به کلّ مسلمانان داد.
حضرت ختمی مرتبت یکی از اصلاحاتی که انجام دادند قصاص را به شخص مربوط کردند، نه کلّ قوم و قبیله و بدین ترتیب دشمنی و کینه و عداوت قبیلهای در اجتماع مسلمانان برداشته شد، حال ما که پیرو آن بزرگوار هستیم نباید ترویج کینه و عداوت بین برادران دینی و مکاتب اسلامی کنیم.
اینکه عدّهای بیایند و تحریکاتی انجام بدهند و مخالفان دراویش گنابادی تجمّع اعتراضی بکنند، هرچند جمعیت کم، نباید مانع داشتن حقوق مسلّم دراویش گنابادی بشود. آیا فرماندار محترم گناباد، جناب آقای حامد قربانی، اجازۀ تجمّع به دراویش گنابادی را هم میدهند تا ببینند جمعیت آنها هم چقدر است و آیا ایشان صدای دراویش ساکن در بیدخت و گناباد را به گوش مسئولین استان و کشور خواهند رساند؟ اگر چنین اجازهای به دراویش داده نشود از قسط و عدل خارج شدهاند.
گرچه دراویش در همه شهرها خدمتگزار این ملّت بوده و خواهند بود و به قوانین کشوری احترام میگذارند. از همان اوایل انقلاب در بین خدمتگزاران دولتی و در بین ملّت ایران دراویشی بودند که نامشان ماندگار است. حضرت آقای حاج علی تابنده (ره) مدّتی در وزارت نفت جمهوریاسلامی در ادارۀ وام خدمت میکردند و بعد هم ادارۀ بینالملل و از آنجا بازنشسته شدند. حضرت آقای حاج دکتر نورعلی تابنده چهرۀ خوشنامی در تاریخ ایران هستند که بد نیست جهت تذکّر به مسئولین این مطالبی را گوشزد کنیم؛ ایشان در زمان حکومت پهلوی که قبول وکالت مخالفین سلطنت کاری بس خطرناک بود، وکالت چهرههای شناخته شدهای چون آیتالله پسندیده و آیتالله طاهری را قبول کردند. و وکالت بسیاری از روحانیون و دانشجویان مورد تعقیب را رایگان پذیرفتند. بعد از انقلاباسلامی هم ایشان مدّتی به سمت معاونت وزارت ارشاد و بعد معاون وزیر دادگستری منصوب شدند، و مدّتی هم به عضویت هیئت امناء و مدیریت سازمان حجّ و زیارت درآمدند و در سال ۱۳۵۹ بازنشسته شدند.
در مدّت جنگ تحمیلی بسیاری از دراویش برای دفاع از خاک وطن به جبههها رفتند و تعدادی هم شهید شدند، در سپاه، در نیروی انتظامی و ارتش دراویشی بودند که بجز خدمت به کشور مطلبی در کارنامه آنها نیست.
اصل درویشی بر پایۀ محبّت و صلح و دوستی است، دراویش هم جز این هدفی ندارند، حال اگر در گذشته ناراحتی و نارضایتیهایی بوده که منجر به مواجهههایی شده است بر مسئولین امر واجب است که دلایل آن را ریشهیابی کنند و به امور این جماعت صلحطلب رسیدگی کنند.
با اوضاع بحرانی پیش آمده در روابط خارجی کشور که دشمنان در صدد صید ماهی از این آب گلآلود هستند، اصلاً به مصلحت نظام نخواهد بود که به اشخاصی که سعی در نفاق و ایجاد شقاق در بین ملّت ایران را دارند گوش فرا دهند.
هر شهر و دیاری در کلّ دنیا به دنبال جذب مسافر است، چون حضور مسافران باعث رونق آن شهر و دیار میشود. کمااینکه دولت حاضر هم در صدد تأسیس وزارت گردشگری است. حضور حضرت آقای دکتر نورعلی تابنده در بیدخت گناباد نه تنها حق شهروندی ایشان است، که باعث ایجاد رونق اقتصادی و حضور مسافرین و زوار میگردد. مگر اینکه ظنّ و گمان وارد اختیارات مسئولین امر بشود و خدای نکرده حساسیتهایی ایجاد بشود.
در زمان حضور حضرت آقای دکتر نورعلی تابنده در بیدخت ایشان همیشه در صدد ایجاد مشاغل برای محلیهای آن دیار بودهاند و بر ماندگاری هنرهای محلّی آن دیار تأکید مؤکّد داشتند، کمااینکه آنها را تشویق به بافت فرش، پارچه و حتّی خیاطی چادر سنتی میفرمودند و آنها را اگر خریداری نبود خودشان میخریدند. بزرگان پیشین این سلسلۀ علّیه هم بجز خدماتی چون تأسیس درمانگاه، مدرسه و احداث قنات و پیشرفت در کشاورزی، کار دیگری انجام ندادهاند.
و در نتیجه ممانعت از حضور حضرت دکتر نورعلی تابنده در موطنشان خلاف عدالت است و این مطلب نه از لحاظ دینی و نه از لحاظ حکومتی وجهۀ خوبی نخواهد داشت. و ستم در قضاوت بسیار خطرناک است کمااینکه حضرت رسولاکرم صلیالله در نهجالفصاحه میفرمایند «انّ اللَّهَ مَعَ الْقاضی ما لَمْ یجُرْ فَاذا جارَ تَخَلّی عَنْهُ وَ لَزِمَهُ الشَّیطانُ» خداوند یار قاضی است تا موقعی که ستم نکند، وقتی که ستم کرد خدا او را رها میکند و شیطان قرین او میشود.
در خاتمه از کلّیۀ مسئولین امر مستدعی است که جهت حضور مقتدای ما، حضرت دکتر نورعلی تابنده در موطن خود بیدخت، تدابیر لازم را به عمل بیاورند تا خدای ناکرده معاندین نظام که در لباس دوست در صدد تفرقه بین مسلمین هستند، موفّق نشوند که رحمت خداوند طبق فرموده حضرت رسول که میفرمایند «الْجَمَاعَةُ رَحْمَةٌ، وَالْفُرْقَةُ عَذَابٌ» شامل حال این ملت بشود.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
از طرف مسعود رخشان مدیر مسئول و خبرنگاران خبرگزاری مهرتابنده