جمعه , ۳۱ فروردین ۱۴۰۳
صفحه اول » اجتماعی و سیاسی » بسته ویژه خبری-تحلیلی!

بسته ویژه خبری-تحلیلی!

 

خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. شنبه تا چهارشنبه ساعت ۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی  همراه باشید.

*** 

واردات کالا به ایران در حال مسدود شدن است!

«جلال میرزایی»، از نمایندگان اصلاح‌طلب مجلس و عضو فراکسیون امید در مصاحبه با خبرگزاری ایلنا و در کنایه به صحبت‌های چندی قبل رئیس‌جمهور روحانی در مجلس پیرامون اینکه «ما در بحران اقتصادی نیستیم» گفته است:

«خیلی از تحلیل‌گران اقتصادی معتقدند که اقتصاد ایران الان با بحران مواجه است، اینکه ارزش ریال به یکباره در حدود ۶۰ یا ۷۰ درصد کاهش پیدا می‌کند این بحران است و اینکه یک خودروی ۱۰ میلیون تومانی می‌شود ۴۰ میلیون تومان و خودروی ۴۰ میلیونی به  ۱۰۰ میلیون تومان می‌رسد این یک بحران است و آسیب نیست. اینکه الان رکود اقتصادی در کشور حاکم است و واردات کالا به کشورمان دارد مسدود می‌شود و در اثر تهدیدهای امریکا ما با کمبود ارز در داخل کشور مواجه ‌هستیم این بحران است و آسیب نیست.»

او در ادامه تأکید می‌کند: به نظر من باز هم نیاز است که آقای رئیس‌جمهور در تعریفش از بحران بازنگری کند و آن‌ چیزهایی که آقای روحانی می‌بیند، آسیب نیست و از آسیب گذشته است. به نظر من چالش هم نیست و الان در بحران هستیم. [۱]

*کسانی از اصلاح‌طلبان و مقامات دولتی که به زعم ما خود با القای گزاره‌هایی مثل «خزانه خالیست»، «مردم ایران ناامید شده‌اند» و «در شرایط ته درّه هستیم»! [۲] روشن کننده آتش سیاه‌نمایی بوده‌اند؛ اما آنها هم به تازگی و با استشمام ضررهای این کار خطرناک؛ بیان کرده‌اند که القای بحران و سیاه‌نمایی از شرایط کشور یک کار نادرست، «خیانت بزرگ» و حتی کار جریان رقیب ماست!

مع‌الوصف اما نفحات این نگرش که نباید از اوضاع کشور سیاه‌نمایی کرد و بدتر از همه اینکه نباید در قبال اوضاع به مردم دروغ گفت؛ گویا هنوز به رده‌های میانی و صف اصلاح‌طلبان رسوخ نکرده و این افراد همچنان بر اساس تعالیم روزهای اول عمل می‌کنند…

برخی محافل تحلیلی معتقدند در فرجام این سیاه‌نمایی‌های ناتمام ستاد مشترک دولت و اصلاح‌طلبان «فتنه اقتصادی» قرار دارد که با القای انزجار عمومی، مفسدنمایی و منفی‌نمایی از تمام شرایط کشور، مایل است که مردم را با شعارهای ضد نظام و در کف خیابان‌ها ببیند.

و جالب آنکه سعید حجاریان در این زمینه آدرس خیابان را هم به مردم داده و حتی از این گفته است که اگر حکومت ساقط شود؛ اصلاحات زنده خواهد ماند.

پس از این مقدمه و درباره اظهارات عجیب میرزایی لازم به توضیح است که اولا گزاره‌هایی مثل «بحران» و «ابربحران» تماماً ساخته و پرداخته ستاد مشترک دولت و اصلاح‌طلبان هستند و حتی مخترعین این واژگان هم ناشناس نیستند. در واقع می‌توان به راحتی «خیلی از تحلیلگران اقتصادی» که میرزایی از آنها یاد کرده است را نام برد و اثبات کرد که چگونه طی ۵ سال گذشته و در راستای منافع جریان سیاسی خاص به سمت سیاه‌نمایی از اوضاع اقتصادی کشور و مثلا اختراع واژگانی مثل «ابربحران» چرخش کرده‌اند.

در ثانی بایستی به تفکری که معتقد است واردات کالا به ایران در حال انسداد است یادآور شد که این قضیه حتی در دوران ۸ سال دفاع مقدس که ایران اسلامی با مشکلات بیشتری مواجه بود نیز محقق نشد و به قول وزیر سابق اطلاعات، حتی با اینکه کشتی‌های حامل غذای مردم ایران نیز در خلیج فارس هدف قرار می‌گرفت اما باز هم هرگز چیزی به نام قحطی غذا رخ نداد.

این مسئله در بحث دارو و غیره هم صادق است و منصب‌داران کشور از جمله برخی نمایندگان محترم نبایستی در این زمینه «تجاهل‌العارف» کنند و خود را به ندانستن بزنند.

مسئله گرانی و لجام گسیختگی قیمت‌ها نیز اگرچه بغرنج است اما بحران نیست. بلکه مشکلی است که در اثر ضعف‌های دولتِ اصلاح‌طلبان بروز کرده و به سادگی قابل حل است.

دولتی که بخواهیم یا نخواهیم اما امثال آقای میرزایی آنرا در دامن مردم گذاشته‌اند و اکنون نیز حاضر به پذیرش مسئولیت خود نیستند!

در بحث گرانی همچنین لازم به توضیح است که هم‌الآن نیز قیمت سوخت در آمریکا به یکی از بالاترین قیمت‌های تاریخ خود رسیده است اما کسی از رجال یا اقتصادان‌های آمریکایی به خود اجازه نمی‌دهد که بگوید آمریکا با بحران اقتصادی مواجه شده است.

و در همین حین که آقای میرزایی مدعیست ایران به دلیل گرانی با بحران اقتصادی مواجه است نه با مشکل اقتصادی! قیمت سوخت در ایران ثابت است، «نان» که اصلاح‌طلبان، مدعی وجود بحران آن هستند [۳] بعنوان یکی از ارزان‌ترین کالاها در ایران توزیع می‌شود و…

ماجرای نرخ ارز و افزایش آن به دلیل تحریم‌های آمریکا نیز یکی از غلط‌ترین تحلیل‌های ممکن است چه اینکه ورود بانک مرکزی به بحث تزریق ارز و کاهش یافتن قیمت آن طی روزهای اخیر به روشنی نشان داد که تحلیل آقای میرزایی هرگز درست نبوده و تعلل عامدانه یا سهوی بانک مرکزی علت‌العلل بروز مشکل ارزی بوده است نه تحریم‌های آمریکا که در جدی‌ترین حالت ممکن هیچگاه اثری بیش از ۳۰ درصد بر اقتصاد کشورمان نداشته‌اند.

گفتنیست، پیش از این، برخی چهره‌های اصلاح‌طلبان و رسانه‌های این جریان خاص سیاسی از این گفته‌اند که بزودی بیمارستان‌های ایران نیز تعطیل می‌شود، امکان تهیه قوت روزانه برای مردم وجود ندارد و مردم در سطل‌های آشغال به دنبال تهیه غذا هستند! [۴]

***

آنچه «مادربزرگ جهانگیری» می‌تواند اما دولت و اصلاح‌طلبان نمی‌توانند!

«غلامرضا انصاری»، فعال اصلاح‌طلب و عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت در بخشی از مصاحبه خود با شماره سه‌شنبه گذشته آرمان امروز گفته است:

«واقعیت این است که کشور ما مشکل منابع و سرمایه انسانی ندارد. من فکر می‌کنم امروز سر هر چهارراهی را ببندیم چندین مدیر لایق و توانمند پیدا خواهد شد. لذا، باید دایره دید را وسیع‌تر و نگاه خود را از نوک بینی فراتر ببریم.»[۵]

در همین حال، اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس‌جمهور روحانی هم طی اظهاراتی گفته است:

«مدیر با انگیزه بن‌بست‌ها را می‌شکند و مدیر خوب باید راهکار ایجاد کند در صورتی که به اندازه کافی پول وجود داشته باشد ننه جان من هم می‌تواند کار پیدا کند.»[۶]

*این اظهارات در حالی است که زمانی وزیر سابق صمت در دولت یازدهم از این گفته بود که نیازمند واردات مدیران اقتصادی خارجی هستیم. [۷]

در اشاره به اظهارات انصاری و جهانگیری لازم به توضیح است که اگر «دانش مدیریت» به همین سادگی است که از عهده آدم‌های سر چهارراه یا ننه جان آقای جهانگیری بربیاید پس چرا اصلاح‌طلبان و دولت آنها طی ۵ سال اخیر از ارائه یک مدیریت کارآمد عاجز بوده‌اند!؟

و آیا مثلاً بهتر نبود جریان چپ لااقل برای مدیریت شهرداری تهران از ننه جان آقای جهانگیری یا عابران یکی از چهارراه‌ها استفاده می‌کرد؟

قابل تأمل آنکه اگرچه اظهارات جهانگیری پیرامون رابطه انگیزه و پول در مدیریت صحیح است اما همه باید بدانند که دولت آقای روحانی یکی از پولدارترین دولت‌های تاریخ ایران است و به لحاظ تحقق و افزایش درآمدهای نفتی و مالیاتی و فروش نفت با قیمت بالا، هیچ مشکلی نداشته است.

پس علی‌القاعده مشکل مدیریت در دولتی که اصلاح‌طلبان بر سر کار آورده‌اند چیز دیگریست…

آگاهان سیاسی معتقدند «مدیریت» در دولت اصلاح‌طلبان دچار آفت بزرگ ناکارآمدی و کم‌کاریست.

به این معنی که اگر مدیریت فعلی دولت دارای انگیزه کار جهادی و توجه به مجاری کارآمدی باشد، به راحتی می‌تواند به مشکلات فائق بیاید (تجربه ارزان شدن یک شبه قیمت دلار با اقدام بانک مرکزی شاهد این مدعاست) اما آقایان به هر دلیلی به راه دیگری رفته‌اند و بدیهیست که در این راه دیگر! مجبورند با کنار گذاشتن تجربه مدیران ورز خورده کشور، به مقولاتی مثل عابران سر چهارراه و یا ننه جان اسحاق جهانگیری تمسّک بجویند.

آنچه که گفته شد فی‌الواقع یک کنایه نیست چه اینکه همه در این گزینه متفق‌القول هستند که برای انجام یک کار مدیریتی ساده مثل «نظارت بر قیمت‌ها» حتما این کار از عهده ننه جان آقای جهانگیری هم برمی‌آید اما مشخص نیست چرا دولت اصلاح‌طلبان از انجام همین کار ساده هم عاجز است!؟

گفتنیست، لفظ «ننه جان» که جهانگیری به آن اشاره کرده؛ در گویش استان کرمان خطاب به مادربزرگ به کار می‌رود. جهانگیری اصلیتی کرمانی دارد.

***

تنها راه حل کشور از نظر معاون خاتمی چیست؟

«محمدعلی ابطحی»، فعال اصلاح‌طلب و معاون وقت رئیس دولت اصلاحات، طی یادداشتی در روزنامه اعتماد با اشاره به دیدار اخیر رئیس‌جمهور روحانی با حامیان ستادی خود نوشته است:

«ملاقات با نمایندگان احزاب اصلاح طلب کار خوبی بود. اما تجدید دیدار دولت و حکومت با تفکر اصلاح‌طلبی نو شده راه حل کشور است.»[۸]

*صحبت ابطحی را بایستی در چارچوب اظهارات گاه و بیگاه اصلاح‌طلبان ارزیابی کرد مبنی بر اینکه یگانه راه حل مشکلات کشور و از جمله مثلا بحث دلار را «رفع حصر»، «لغو نظارت استصوابی» و «بیرون آوردن خاتمی از انزوا» عنوان می‌کنند! [۹]

آنها همچنین در اشاره به دیگر راه حل‌های مشکلات کشور از مقولاتی مثل «حضور بانوان در ورزشگاه‌ها» و یا «مذاکره با آمریکا» و امضای FATF سخن می‌گویند. [۱۰]

مسئله روشن است…

جریان چپ تصور می‌کند با سیاه‌نمایی ۵ ساله از تمام اوضاع کشور و تأکید علی‌الدوام بر اینکه ایران در «شرایط ته درّه» قرار دارد؛ توانسته است مسئله‌ای به نام «بن‌بست» را در ذهن حاکمیت و مردم القا کند و هم‌اکنون نیز راه حل عبور از این بن بست را بازگشت به سمت خود و براوردن مطالبات همیشگی اصلاح‌طلبان عنوان می‌کند.

البته چپ‌ها اگرچه سعی خود را کردند و کار را به جایی رساندند که حتی از وجود بحران نان و گرسنگی در ایران هم حرف می‌زنند اما صحبت‌های آنها در ظرفی پژواک یافته که مشکل اصلی اقتصادش سفرهای خارجی بی‌اندازه است و نشانه‌هایی دارد مثل گسترش جمعیت قشر متوسط، کاهش فقر و نبود هیچ تعیّن و تمثّلی از بحران‌نمایی‌های اقتصادی اصلاح‌طلبان…

در واقع چپ‌ها در فضایی تصمیم گرفتند به القای فلج‌کنندگی تحریم‌ها و اثر ۱۰۰ درصدی تحریم‌ها بپردازند که فی‌الواقع اثر تحریم‌ها هرگز بیش از میانگین ۳۰ درصد نبود.

و بدیهیست که در این فضا، صحبت‌های آنها فقط در چند ویترین خاص باقی می‌ماند و در کف جامعه نیز کسی از روی منطق نمی‌تواند وقعی به آنها بگذارد.

نظام اسلامی نیز با تأکید بر مقولاتی مثل خط قرمز بودن «فتنه» و یا راه ندادن خاتمی به عرصه رسمی سیاست کشور، نشان داده است که از این القائات و اصرارهای اصلاح‌طلبان خوفی به دل ندارد و نه تنها بحث «بن بست» را یک حرف احمقانه می‌داند بلکه با اثبات و دلیل، معتقد به پیشرفت کشور ولو در شرایط فعلی است.

***

۱_ http://khabarfarsi.com/u/۶۰۶۷۱۱۹۰

۲_ mshrgh.ir/۸۱۸۸۹۴

۳_ mshrgh.ir/۸۶۷۲۸۹

۴_mshrgh.ir/۸۹۱۴۵۰

۵_http://www.armandaily.ir/fa/print/main/۲۳۵۱۸۰

۶_mshrgh.ir/۹۰۰۶۷۰

۷_mshrgh.ir/۴۸۴۲۲۱

۸_ http://www.magiran.com/npview.asp?ID=۳۸۱۳۰۵۷

۹_ mshrgh.ir/۸۷۰۱۳۴

۱۰_ mshrgh.ir/۸۹۷۷۴۶