تباین های جغرافیایی و سیاسی بین پکن و تل آویو بر کسی پوشیده نیست، همچنانکه چین از حیث مسافت و ساکنان چندین برابر اسرائیل است و اسرائیل هم پیمان نزدیک دشمن اول چین، یعنی آمریکاست. با این حال، پکن و تل آویو زمینه های همکاری اقتصادی و فرهنگی متقابل را در سالهای اخیر افزایش داده اند.
البناء در مطلبی به قلم عبد الرحمن النجار نوشت: الیوت آبرامز در مقاله ای برای سایت «شورای روابط خارجی» نوشت:روابط بین چین و اسرائیل شاهد نزدیکی قابل ملاحظه ای در سطوح مختلف تجاری و فرهنگی است.
به گزارش انتخاب، در ادامه این مطلب آمده است: آبرامز در ادامه نوشت: تباین های جغرافیایی و سیاسی بین پکن و تل آویو بر کسی پوشیده نیست، همچنانکه چین از حیث مسافت و ساکنان چندین برابر اسرائیل است و اسرائیل هم پیمان نزدیک دشمن اول چین، یعنی آمریکاست. با این حال، پکن و تل آویو زمینه های همکاری اقتصادی و فرهنگی متقابل را در سالهای اخیر افزایش داده اند.
اما دلیل این نزدیکی چیست؟ به عقیده این نویسنده، هر دو طرف منافع خود را بر دیگر اعتبارات و محاسبات ترجیح داده اند و تلاش می کنند تولیدات خود را به بازارهای جدیدی در جهان صادر کنند. چین به دنبال آن است که از بخش تکنولوژی پیشرفته اسرائیل استفاده کند، اما اسرائیل امیدوار است بتواند سرمایه های چینی را برای جبران تحریمهای بین المللی که علیه رژیم صهیونیستی اعمال شده است، جبران کند.
اسرائیل از ابتدای اعلام موجودیت خود غرق در عزلت سیاسی شد، اما در دهه های اخیر تلاش زیادی کرده است تا بتواند روابط خود را با دولتهای مختلف جهان گسترش دهد؛بویژه روابط تجاری. تل آویو می کوشد برای برقراری رابطه با دیگر دولتها از شهرت خود بعنوان مرکز ابتکار و انجام پژوهش های مختلف استفاده کند. در همین حین، چین نیز در تعداد زیادی از طرح های عظیم زیر بنایی در کشورهای مختلف سرمایه گذاری کرده است.
اما چرا چینی ها به دنبال افزایش روابط خود با اسرائیل هستند؟ به عقیده ابرامز، زمینه ابتکارات و پژوهش هایی که اسرائیلی ها انجام می دهند، توجه چینی ها را به خود جلب کرده است؛ بویژه طرحهای تحقیقاتی علمی، تعداد شرکتهای فعال در دولت عبری و نیز تعداد اسرائیلی هایی که موفق به کسب جایزه نوبل شده اند.
البته ابرامز تاکید می کند که چالشهای متعددی پیش روی این توسعه روابط بین چین و اسرائیل وجود دارد؛ چرا که استراتژی چین بر افزایش حضور در خاورمیانه متمرکز است و روابط خود با تمام طرفهای تاثیرگذار در منطقه را گسترش داده است؛ از جمله دولتهای عربی، ایران و ترکیه.
با اینکه رئیس جمهور چین تلاش می کند در این روابط خود با اسرائیل و دشمنان منطقه ای اش حد میانه را حفظ کند، اما روابط عمیق با اسرائیل می تواند موجب ایجاد تشنج هایی در ارتباط آن با دیگر شرکای منطقه ای اش، بویژه ایران شود.
و در نهایت آنکه افزایش روابط چین و اسرائیل به نفع هر دو طرف است؛ چین در اسرائیل فرصتهای سرمایه گذاری جدیدی یافته است و می تواند از آن بعنوان منبعی تازه برای تکنولوژی پیشرفته بهره گیری کند؛ آنچه که این رابطه را تبدیل به موفقیتی برای نتانیاهو می کند، که توانسته است به دور از ایالات متحده و اتحادیه اروپا، رابطه خوبی با چین داشته باشد. علاوه بر این، اسرائیل بازار خوبی برای صادرات چینی خواهد بود.