هر کس زندگینامه ابونصر فارابی فیلسوف بزرگ اسلامی را خوانده باشد، به معلوماتی شگفت انگیز در باره ویژگی های این دانشمند و فیلسوف بزرگ خواهد رسید از جمله اینکه فارابی با 70 زبان مختلف سخن میگفت. حال این معلومات که او با 70 زبان سخن می گفت چقدر حقیقت دارد؟.
ابونصر محمد بن محمد ملقب به الفارابی، در حدود سال 260هجری قمری/ 870 میلادی در دهکدهٔ «وسیج» از ناحیهٔ «پاراب» یا فاریاب در افغانستان کنونی به دنیا آمد.
فارابی دانشمندی بزرگ و برجسته زمان خود بود او به دلیل مقام علمی بسیار بزرگی که داشت، لقب «المعلم الثانی» به خود گرفت و لقب «المعلم الاول» لقب ارسطو فیلسوف بزرگ یونان بود. فارابی در فلسفه از ارسطو پیروی می کرد و افکار و آثار او متاثر از اندیشه ارسطویی است او آثار این فیلسوف یونانی را پس از مطالعه، آنها را شرح و تفسیر کرد.
زادگاه و مکان تحصیلات فارابی
فارابی در منطقه فاریاب افغانستان کنونی به دنیا آمد اما با توجه به اینکه در آن زمان این منطقه در حوزه جغرافیای ترکستان بود برخیها او را اهل ترکستان میدانند.
فارابی تحصیلات خود را در بخارا و بغداد گذراند و در رشتههای علوم فلسفه، زبان، طب، موسیقی و ریاضیات بی نظیر بود. آثار فلسفی او راه را برای مریدان و دانش آموزان خودش باز کرد و به عنوان منابعی مهم برای نسلهای پس از او مورد استفاده قرار گرفت. او نقش بسیار مهمی در جدا کردن علوم اللهیات از علوم عقلی فلسفه ایفا کرد.
فارابی در زمینه موسیقی که بخشی از علاقه او بود، اثری به نام «کتاب الاغانی» دارد او همچنین موسیقدان و نوازندهای ماهر بود به طوری که وقتی با الات موسیقی می نواخت خیلی را به وجد می آورد و برخیها را به گریه می انداخت.
فارابی به مناطق و کشورهای مختلفی سفر کرد و در نهایت در سال 339 هجری قمری موافق با 950 میلادی در سن 80 سالگی در دمشق درگذشت.
ابن خلکان مورخ معروف: فارابی با 70 زبان سخن می گفت
ابن خلکان در باره فارابی می نویسد، فارابی به 70 زبان سخن میگفت، اما برخی از پژوهشگران نسبت به این مسئله شک و تردید می کنند البته اغلب مورخان بر تسلط فارابی به عربی، فارسی، ترکی و یونانی متفق هستند اما اغلب آثار او به زبان عربی نوشته شده است برخیها می گویند دلیل عربی بودن آثار وی چ.ن زبان عربی زبان بین المللی در جوامع اسلامی بود و دلیل دوم وجود فارابی در شهر بغداد که در آن زمان باشگاه و محل التقاء دانشمندان، فلاسفه و ادبا بود.
ابن خلکان در کتاب «وفیات الاعیان» داستانی را در باره مسئله زبان شناسی فارابی ذکر می کند. او نقل میکند روزی فارابی وارد مجلس سیف الدوله حمدانی حاکم دمشق آن زمان میشود سیف الدوله مجلسی از ادباء و فصلاء داشت فارابی در حالی که لباس وجامه ترکی که غیر متعارف دانشمندان اسلامی بود وارد مجلس سیف الدوله شد.سیف الدوله که او را نشناخته بود به فارابی گفت: بنشین.
فارابی جواب داد: آنجایی که منم یا جایی که تو هستی
سیف الدوله جواب داد:جایی که تو هستی در زبان عربی :«من حیث انت» می تواند دو معنی داشته باشد هم جایی که تو هستی و هم جایی که تو بخواهی در اینجا فارابی معنای دوم را برای خود انتخاب کرد و از همه افراد گذشت تا به نزدیک سیف الدوله رسید، در این هنگام سیف الدوله به زبان خاصی که با نگهبان صحبت میکرد به آنها گفت این شخص به مجلس بی ادبی کرد بیرونش کنید تا او را بعدا مجازات کنیم در این میان فارابی با همان زبان به سیف الدوله گفت:«یا امیر صبر کن چرا که نتایح امور به عاقبت آنهاست». در این میان سیف الدوله شگفت زده شد که چگونه این مرد این زبان را فهمید، سیف الدوله از پرسید:« این زبان را می فهمی »؟
فارابی جواب داد:«آری من بیش از هفتاد زبان را سخن میگویم».
ابن خلکان میگوید سیف الدوله با شنیدن این جواب برای فارابی احترام ویژهای قائل شد.
این مورخ می گوید فارابی بخشی از عمر خود را صرف یادگیری زبان کرد او زمانی که به بغداد می آید زبان عربی را خوب نمی دانست اما وقتی که از بغداد رفت یکی از زبان شناسان خوب عربی بود. فارابی زبانهای عربی، ترکی، فارسی، اردو و یونانی را به صورت علمی آشنا بود.
مدینه فاضله و فارابی
فارابی برروی مفهوم «خوشبختی» در زندگی انسان پرداخت و با شناخت فلسفه یونان و اندیشههای جدید و تجارب سفرهای خود نظریهاش را در این زمینه ارائه داد.
فارابی با طرح موضوع «مدینه فاضله» که با مدینه فاضله افلاطون همخوانی دارد، بسیار مشهور شد فارابی مدینه فاضله را شهر خوشبختی میداند که همه انسانها از راه عقل خواهان رسیدن به آن هستند.
او در نهایت خوشبختی را با عقل، شعور، آگاهی و درک مرتبط می داند و نتیجه میگیرد که انسان جاهل هرگز خوشبخت نخواهد بود.