دوشنبه , ۱۹ آذر ۱۴۰۳
صفحه اول » اجتماعی و سیاسی » مرور روزنامه‌های یکشنبه نهم اردیبهشت ماه؛

مرور روزنامه‌های یکشنبه نهم اردیبهشت ماه؛

 

روزنامه‌های امروز یکشنبه نهم  اردیبهشت در حالی چاپ شد و بر پیشخوان مطبوعات کشور قرار گرفت که تشییع حماسی زیر بمباران سعودی در یمن با عناوین مختلف در بیشتر روزنامه‌ها برجسته شده است. دیگر موضوعاتی که مورد توجه روزنامه‌ها قرار گرفته و در صفحات نخست آن‌ها برجسته شده، شامل گمانه‌هایی از ائتلاف ناطق نوری، لاریجانی و حسن روحانی برای انتخابات ۱۴۰۰، ضرورت گفت وگوی ملی و تنش آبی در شهر‌های کشور است.
روزنامه آفتاب یزد با چاپ تصویر حسن روحانی، علی لاریجانی در کنار ناطق نوری عنوان مثلث ۱۴۰۰ را برای آن انتخاب و تیتر یک امروز خود کرد. این روزنامه همچنین در گزارشی دیگر فرضیه‌هایی برای دلایل غیبت روحانی مطرح کرده است.

روزنامه اعتماد که در شماره امروز خود موضوع گفت وگوی ملی را به شکل ویژه‌ای مورد توجه قرار داده در مقابل عنوان ضرورت گفت وگوی ملی تیتر مجمع بزرگان را در مرکز نیم صفحه نخست قرار داد. سرمقاله امروز این روزنامه توسط غلامحسین کرباسچی و با عنوان مقصود از گفت‌و‌گوی ملی چیست؟ نوشته شده است.

روزنامه کیهان در ادامه تیتر‌های روز‌های گذشته خود در انتقاد از دستگاه دیپلماسی کشورمان، «اشتباه تایپی» یا چوب حراج به منافع ملی؟! را به عنوان ادعای عجیب معاون حقوقی رئیس جمهور درباره تحریف پیمان پالرمو تیتر یک امروز خود کرد.

روزنامه خراسان نیز با قرار دادن عنوان ۳۰۰ شهر در تنش آبی موضوع کم آبی در کشور را برجسته‌ترین خبر امروزش انتخاب کرده و از قول وزیر نیرو نوشته است: وزیر نیرو: ۳۰۰ شهر با ۱۷ میلیون نفر در کشور در تنش آبی هستند. این روزنامه همچنین در ستون یادداشت روز مطلبی با عنوان مجمع تشخیص، تصمیم خود را اصلاح کند چاپ کرده است.

در ادامه تعدادی از یادداشت‌ها و سرمقاله‌های روزنامه‌های امروز را مرور می‌کنیم:

مقصود از گفت‌و‌گوی ملی چیست؟
غلامحسین کرباسچی فعال سیاسی در سرمقاله امروز روزنامه اعتماد که یادداشت‌ها و گفت وگو‌های ویژه‌ای با موضوع گفت وگوی ملی برای شماره امروز خود تدارک دیده نوشت: منظور از «گفت‌وگوی ملی» اساسا و در مرحله اول تنها گفت‌وگوی مردم با مردم نیست. آنان در فضای مجازی و حقیقی اغلب گفت وگو می‌کنند، اما این گفت وگو‌ها کمتر کمکی به حل و فصل اختلاف میان سیاسیون می‌کند. منظور از گفت‌وگوی ملی در مرحله اول این است که رئیس‌جمهور، رئیس قوه قضاییه، رئیس مجلس و دیگر مسئولان عالیرتبه کشور اختلاف‌نظر‌های خود را طی بحث‌ها و تبادل نظر‌های مبتنی بر مصالح ملی و منافع مردم مطرح کنند و یکسان‌سازی کنند و در جهت واحد گام بردارند.
عناوین اخبار روزنامه اعتماد در روز یکشنبه‌ ۹ ارديبهشت :
این گفت وگو‌ها باید به شنیده شدن صدای واحد از مسئولان و دستگاه‌ها منجر شود و در حل و فصل مسائل کشور موثر واقع شود. گفت‌وگوی جوانان در این چارچوب تعریف نشده و کمکی به شکل گرفتن آن سطح از گفت‌وگوی ملی نمی‌کند. گفت‌وگوی احزاب و سیاسیون نیز به تنهایی این کارکرد را ندارد. منظور از گفت‌وگوی ملی، نوعی از گفت وگو میان مسوولان است که خروجی آن ارایه راه‌حل و خروج از وضعیت پرمشکل موجود باشد. فکر می‌کنم نمونه‌هایی از این اختلاف نظر‌ها که در عمل منجر به مشکلات برای کشور می‌شود اشاراتی است که رئیس مجلس در جلسه اخیر مشترک سه قوه در مجلس شورای اسلامی کردند. اینکه ما در امر حیاتی جذب سرمایه‌گذاری در بخش‌های مختلف اجرایی، امنیتی و قضایی به رویه واحدی برسیم. اینکه در روابط خارجی لحن و عمل دستگاه‌های ما وحدت رویه داشته باشد. اینکه در امر فرهنگ و رسانه عملکرد دستگاه اجرایی و قضات و ضابطین قضایی یکسان باشد. اینکه در گزینش نیرو‌های متخصص و جلوگیری از فرار مغز‌ها دغدغه واحدی برای همه مطرح باشد. منظور از گفت‌وگوی ملی این‌هاست و از جناب آقای جهانگیری خوب است بپرسیم، چگونه در این زمینه‌ها نقش ایفا می‌کنند؟ امروز اعمال سلیقه‌ها در حوزه‌های مختلف سیاست داخلی و خارجی مشاهده می‌شود و مشکل‌ساز است. باید زمینه شکل‌گیری گفت‌وگوی ملی را برای وحدت رویه دستگاه‌ها فراهم کرد. این‌ها زمینه‌ای نیست که با گفت‌وگوی جوانان تغییر کند. مقصود از گفت‌وگوی ملی، گفت وگو‌هایی است که در سرنوشت مسائل اجرایی کشور اثر‌گذار باشد. این اختلافات میان مسوولان در دستگاه‌های مختلف است که باید از طریق گفت‌وگوی ملی حل شود و بهتر است که خود رییس‌جمهور به عنوان مسوول اجرایی کشور پیش‌قدم شده و شخص یا دستگاهی را مسئول این کار کند. پیشتر نیز توصیه شده بود که همزمان با آغاز گفتگو‌ها در سطح بین‌المللی، گفت‌وگوی ملی را شروع کنید. همان‌طور که دستگاهی مسئول شد با مخالفان و معاندین در مورد یکی از حساس‌ترین مسائل گفت وگو کند و با وجود همه کم‌وکاستی‌ها و کارشکنی‌هایی که در مسیر آن انجام شد به نتیجه قابل‌توجهی رسید، می‌توان دستگاه یا فردی را مسئول گفت‌وگوی ملی کرد که این امر مهم را در داخل کشور به سامان رساند. همان‌طور که رییس‌جمهور هم می‌تواند در سطح سران قوا این گفت وگو‌ها را نه فقط به صورت سمبلیک که به صورت واقعی و در جهت حل و فصل مشکلات کشور آغاز کند.

آیا گفتمان «تهدید» بر ادبیات «برجام» غلبه می‌کند؟
سیدعلی خرم استاد دانشگاه – حقوق بین‌الملل در سرمقاله امروز روزنامه آرمان امروز نوشت: در آستانه افزوده شدن تندرو‌ها و باز‌های کاخ سفید نظیر جان بولتون و مایک پمپئو به تیم تصمیم‌گیری دونالد ترامپ، کیم جونگ اون رهبر کره شمالی با سفر به چین، سیاستی اعلام نمود که جهان را شگفت زده نمود. ابتدا از تعلیق آزمایشات موشکی و هسته‌ای کره شمالی سخن راند و سپس صحبت از مسیر رشد اقتصادی و توسعه کشور نمود. آنچه کره شمالی بیان داشت این است که مدتی برای دستیابی به رشد اقتصادی، آزمایش‌های هسته‌ای و موشکی قاره پیمای خود را به حالت تعلیق در می‌آورد و آنچه آمریکا سخن از آن می‌دارد این است که کره شمالی آماده مذاکره در مورد خلع سلاح هسته‌ای می‌باشد. البته رهبر کره شمالی درباره خلع سلاح شبه جزیره کره سخن می‌گوید که با خلع سلاح کره شمالی متفاوت است. اینکه معنای این سخنان و مواضع چیست و حقیقت تصمیم کیم جونگ اون چه می‌باشد، هنوز در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. کره شمالی در دوره بیل کلینتون نیز به پای میز مذاکره با آمریکا رفت، ولی بعد از دو سال با خلف وعده آمریکا، از فرصت استفاده نمود و از میز مذاکره فاصله گرفت. به‌علاوه اصرار و فشار کیم جونگ اون در تقابل با دونالد ترامپ و بی‌توجهی به او در توسعه صنعت موشکی و هسته‌ای تا جائی که کره شمالی و آمریکا را به مرز جنگ هسته‌ای کشاند، همگان را از این تصمیم ناگهانی متعجب نمود.
عناوین اخبار روزنامه آرمان امروز در روز یکشنبه‌ ۹ ارديبهشت :
اینکه آیا آمریکا واقعا حاضر به قبول شرائط کره شمالی برای خلع سلاح شبه جزیره کره و از جمله خروج نیرو‌های آمریکائی از کره جنوبی باشد، امری بعید و دور از ذهن به نظر می‌رسد، زیرا در این‌صورت شبه جزیره کره به چین تقدیم خواهد شد که برخلاف استراتژی آمریکا در قرن بیست و یکم برای مقابله با چین است. به هرحال در چنین شرائطی هر نوع نرمش کره شمالی، برای دونالد ترامپ دستاورد محسوب می‌شود و چهره او را بازسازی می‌نماید. از جمله، ترامپ اعتماد به نفس به‌دست می‌آورد که از اروپائی‌ها بخواهد فشار بیشتری بر ایران وارد سازند؛ بنابراین در کوتاه مدت، آمریکای ترامپ مایل است به امواج خوش‌بینی همکاری رهبر کره شمالی با آمریکا، تقویت و شتاب بیشتری بدهد تا دونالد ترامپ ناکام در سایر موضوعات، در این موضوع موفق جلوه نماید. تا همین جا هم نرمش رهبر کره شمالی توجه جهانیان را به مرعوب شدن کره شمالی حتی اگر تاکتیکی باشد، در مقابل تندرو‌های کاخ سفید جلب نموده است و این به تند شدن لحن دونالد ترامپ در مقابل ایران می‌انجامد. بحران کره شمالی که تا دیروز موضوع اول جهان بود، امروز از دستور کار خارج شده و ایران به موضوع اول جهان تبدیل گردیده است. این امر باعث شده جهان از ایران هم انتظار همکاری داشته باشد، وگرنه با شتابی که تندرو‌های آمریکائی گرفته‌اند، برخورد با ایران دور از انتظار نیست. اگر به تحولات این چند روز نگاهی افکنده شود، ملاحظه می‌گردد وزیر جنگ اسرائیل به واشنگتن می‌رود و مایک پمپئو هنوز مرکب انتخابش از سوی کنگره خشک نشده عازم عربستان می‌شود. اسرائیل و عربستان دو متحد آمریکا هستند که رسما اعلام آمادگی برای رویارویی با ایران را مطرح کرده‌اند و این دو دیدار نباید از ذهن برنامه‌ریزان ایران دور باشد. در شرایطی که چماق‌بدستان و زورگویان وارد صحنه می‌شوند همیشه اولین راه، بهترین راه نیست. به آسانی می‌توان در مقابل آن‌ها سینه سپر کرد، اما همچون چین و کره شمالی می‌توان از تاکتیک خرید زمان استفاده کرد.

کدام جوان؟
شهروند در سرمقاله امروزخود مقارن با هفته جوان با عنوان کدام جوان نوشت: مسأله جوانان از کدام منظر اهمیت دارد؟ از نخستین زاویه‌ای که باید به مسأله جوانان توجه داشت، آینده‌نگری است. آینده کشور در گرو جایگاه و رفتار جوانان امروز است. پس اگر جوانان نتوانند با جامعه خود ارتباط درستی برقرار کنند و اگر خود را جزو جامعه ندانند، غیرممکن است که بتوانند در آینده فرد مفیدی برای جامعه باشند. ما نمی‌توانیم با معیار‌های افراد میانسال و سالمند به داوری جوانان بنشینیم. به این علت که تحولات فن‌آوری و تغییرات ارزشی، شکاف بزرگی میان نسل‌های گوناگون ایجاد کرده است که جز از طریق احترام گذاشتن به این تفاوت‌ها نمی‌توان خطرات این شکاف را رفع کرد. صد‌سال پیش دنیای یک جوان با دنیای پدر و پدربزرگش یا مادر و مادربزرگش فرق چندانی نداشت، ولی امروز این مسأله به کلی تغییر کرده است. کافی است به فضای مجازی توجه کنیم که چگونه جهان‌زیستی جوانان را از پدران و مادران آنان جدا کرده است. بنابراین هرگونه سختگیری و تقابل با جوانان نه‌تن‌ها نتیجه ندارد و آب در‌هاون کوبیدن است، بلکه اثرات منفی نیز در کوتاه‌مدت و بلندمدت دارد.

نگاه قیم‌مآبانه به جوانان نتیجه عکس دارد. علت نیز روشن است. جوانان به سرعت تبدیل به افراد میانسال می‌شوند و اجازه نمی‌دهند که این نگاه تداوم پیدا کند و چه بسا در برابر آن واکنش منفی نشان دهند. مسأله جوانان فقط مسأله‌ای میان پدران و مادران و فرزندان نیست، بلکه میان جامعه و افراد بزرگسال آن با جوانان است. در جامعه‌ای که جوانان آن احساس بیگانگی کنند و جایی برای خود نبینند و چپ و راست شاهد آن باشند که موقعیت‌ها و منزلت‌ها برحسب گروه سنی یا سایر وابستگی‌ها تقسیم می‌شوند، طبعاً سرخورده و پرخاشگر می‌شوند و جرم و جنایت و اعتیاد و انزوا افزایش پیدا می‌کند. فراموش نکنیم جوانان ریسک‌پذیری بالایی دارند و در مقابله با این وضع نامناسب، از نقطه قوت خودشان که نترسی و وابستگی اندک به بیرون است، استفاده خواهند کرد. تجربه دی‌ماه ١٣٩٦ از این نظر مثال و تجربه مهمی است.

با وجود این از یاد نباید برد که استفاده از جوانان همچون استفاده بیشتر از بانوان تبدیل به یک امر شکلی و صوری نشود. در حقیقت هدف اصلی انتخاب باصلاحیت‌ترین افراد است و نه لزوماً جوان‌ترین آنان. چه بسا جوانانی که بدون داشتن صلاحیت لازم در مصدر کاری قرار می‌گیرند و منطق استفاده از جوانان را مخدوش می‌کنند. چه بسا بانوانی که ارتقای مقام پیدا می‌کنند ولی به علت ناتوانی‌های آنان، موجب تضعیف گرایش استفاده از زنان در امور مدیریتی می‌شوند.
بنابراین فراموش نکنیم که استفاده از زنان و جوانان تبدیل به یک شیوه آیینی نشود. برای نمونه نزدیکان و فرزندان خود را در مصدر امور قرار دادن به معنای اهمیت دادن به جوانان نیست. انتخاب جوان تعارضی با رعایت صلاحیت ندارد، نه‌تن‌ها تعارضی ندارد، بلکه هدف از انتخاب جوانان اهمیت دادن به این صلاحیت‌هاست. بنابراین انتخاب یا انتصاب افراد جوان و بی‌صلاحیت که این روز‌ها شاهدش هستیم را نمی‌توان نشانه‌ای از تحقق این شعار دانست.

جوان ایرانی امروز با چند مسأله مواجه است. هویت، شغل و احساس غرور از عضویت در جامعه و محترم شمرده شدن مسائل اصلی او است. همچنین تأمین سایر نیاز‌های او از قبیل: شادی، مشارکت، نیاز‌های عاطفی و ارتباطی نیز در همین چارچوب قرار دارند. مسأله فقط با تشکیل وزارت ورزش و جوانان نیز حل نمی‌شود. حل مسأله جوانان نیازمند تغییر نگرش نسبت به جامعه و ارزش‌های جوانان و سبک زندگی آنان است. باید جا را برای آنان باز کرد در غیراین صورت به نحو غیرمدنی این‌جا را برای خودشان باز خواهند کرد.

بازار مسکن در نیمه نخست سال ۹۷ چه خواهد شد؟
روزنامه جوان در یادداشتی درباره پیش بینی وضعیت بازار مسکن در نیمه اول امسال نوشت: تقریباً از آغاز زمستان سال ۹۶، بازار مسکن نشان داد که می‌تواند به موازات بازار‌های دیگر وارد سفته‌بازی شود، حتی اگر میزان ساخت‌و‌ساز نشان از رونق داشته باشد، آمار‌ها از مازاد بیش از ۲/۵ میلیون خانه خالی خبر می‌دهد. این به معنای سفته‌بازی در زمستان سال قبل بود که بار دیگر فاصله قدرت خرید و تقاضای بالقوه را با تقاضای مؤثر بیشتر کرد. به همین مناسبت تلاش‌های دولت برای افزایش تسهیلات و کاهش نرخ سود آن به عنوان ایده‌ای برای رونق مطرح شد.
به عبارت بهتر، پیش‌بینی می‌شد بازار سال ۹۶ مسکن دارای چندین جاذبه باشد که می‌توان آن‌ها را به شرح زیر برشمرد؛

عناوین اخبار روزنامه جوان در روز یکشنبه‌ ۹ ارديبهشت :
۱- ورود سفته‌بازی به این بازار‌ها و افزایش قیمت و حمایت و استقبال دولت از این قدم به منظور کنترل نقدینگی. این اقدام باعث می‌شود که بانک‌ها و نهاد‌ها نیز از این روند استقبال کنند؛ زیرا در حساب‌های مالی خود افزایش ملک به معنای افزایش دارایی است.
۲- افزایش بیش از حد و نامتناسب اجاره‌بها با افزایش حقوق کارمندان و کارگران خود عاملی است که آن‌هایی که پس‌اندازهایشان حتی به نزدیکی‌های خرید خانه هم رسیده تمام زور و تلاش خود را بکنند تا سرپناهی برای خود ابتیاع کنند. این تحریک تقاضای واقعی می‌توانست عامل مهمی در رونق بازار بعد از ماه رمضان و فصل جابه‌جایی باشد.
۳-، اما اگر خروج سرمایه‌ها درست باشد، این موضوع می‌تواند بخش عرضه یعنی ملک‌های قاب فروش با قیمت‌های به اصطلاح شیرین را در بازار بیشتر کند.
۴- باتوجه به حجم نقدینگی و داغ‌شدن پول در اقتصاد می‌توان امیدار بود، در صورت برنامه‌ریزی صحیح بخشی از آن‌ها به سمت بازار مسکن برود.
۵- انتظارات و آثار تورمی روی مصالح ساختمانی باعث شده تا قیمت تمام‌شده مسکن افزایش یافته و همین موضوع می‌تواند خود عاملی برای جذابیت در بخش مسکن باشد. زیرا معمولاً مردم در بازار مسکن زمانی شروع به خرید می‌کنند و خود را به آب و آتش می‌زنند که قیمت‌ها روندی صعودی داشته باشد.
اما در مقابل این جذابیت‌ها عوامل زیر مانع از کشش ورود مردم به بخش بازار مسکن خواهد بود.
۱- خانه‌های مازاد معمولاً در بخش‌هایی از شهر‌ها است که قیمت هر متر آن از متوسط بازار بالاتر بوده و از سوی دیگر متراژ آن‌ها بالا بوده و تناسبی با قدرت خرید طبقه متوسط به پایین که سال‌ها پس‌انداز هم کرده‌اند، ندارد. این موضوع را می‌توان از آمار متوسط قیمت در ماه بهار و اسفند نیز تا حدودی دریافت. در فروردین سال ۱۳۹۷ متوسط قیمت خرید و فروش یک متر مربع واحد مسکونی در شهر تهران به ۵ میلیون‌و ۵۳۰ هزار تومان رسید که نسبت به ماه مشابه سال قبل ۲۹/۵ درصد افزایش نشان می‌دهد. در حالی که متوسط قیمت هر متر مسکن در تهران در اسفندماه ۱۳۹۶ به رقم بی‌سابقه متری ۵میلیون و ۷۶۰هزار تومان رسیده بود و در منطقه پنج این جهش قیمتی به ۴۱درصد رسیده بود.
۲- بازار‌ها بعد از تحویل سال نو دستخوش تحولات دست‌ساز بازار ارز شدند، به نحوی که تقریباً رکود در تمام بازار‌ها به دلیل نبود تعیین تکلیف پایه‌ای برای قیمتگذاری تمامی مصالح مسکن هم در بلاتکلیفی به سر می‌برند.
۳- به علاوه وقتی در یک اقتصاد افراد نگران حفظ ارزش دارایی‌های خود هستند و عوامل خارجی و داخلی مبهم در وضعیت اقتصاد اثرگذارند، به دلیل بلاتکلیفی حتماً سرمایه‌گذاری در بخش‌های بلندمدت یا کالا‌هایی که ضریب نقدشوندگی آن‌ها پایین است، با اقبال کمی مواجه خواهد شد. از این‌رو به رغم اینکه داغی پول قابل احساس است، اما شرایط برای بازار خرید مسکن تا زمانی که اجاره‌ها را دستخوش افزایش‌های جدی نکرده خوب به نظر نمی‌رسد.
۴- نگاهی به معاملات انجام‌شده در فروردین‌ماه که حدود ۵ هزار فقره بوده است و یادداشتی که وزیر مسکن به جای تحلیل بازار مسکن به بازار ارز پرداخته نشان می‌دهد، بازار ارز احتمالا جذاب‌تر از بازار مسکن است. به علاوه تعداد فروشنده‌ها در مناطق مختلف نیز نشان می‌دهد که بیشترین فروشنده‌ها به ترتیب در مناطق ۵، ۲ و ۴ بوده‌اند. این به معنای این است که مسکن فروخته شده کمتر به نیاز‌های واقعی و خریدار نهایی صورت گرفته بلکه احتمالاً مسکن عرضه شده به لحاظ قیمتی قابلیت ریسک برای خرید داشته است.
همچنین نگاهی مقایسه‌ای به آمار فروش امسال با فروردین سال ۹۶ نشان می‌دهد که تعداد معاملات انجام شده طی این ماه ۵ هزار فقره بود که نسبت به فروردین ماه سال ۱۳۹۶ معادل ۶/۳ درصد کاهش دارد.
به این ترتیب می‌توان حدس زد، بازار مسکن حداقل تا پایان فصل بهار و اتمام امتحانات دانش‌آموزان در رکود باشد. بدیهی است بعد از آن نیز رونق بازار مسکن وابستگی زیادی به عوامل خارجی و پالس‌های انتظارات تورمی خواهد داشت، البته می‌توان امیدوار بود که همزمان با آغاز نقل‌و‌انتقالات رونق در مسکن‌های با متراژ کوچک و با تسهیلات بالای تدارک دیده شده تا حدودی آمار خرید و فروش را بالا ببرد.