چرا ترامپ از برجام خارج نخواهد شد؟ /یک پیشنهاد برای جلسات سران قوا/شهرداری سکوی پرتاپ یا چاله سقوط/مدیران معتدل یا منفعل
تهدید روحانی به خروج از برجام، حواشی شنود رئیس دولت اصلاحات، ترافیک مسئولان اقتصادی در بهارستان، پاسخ انصارالله به جنایات عربستان، ترخیص خودروهای غیرقانونی، توقف حراج سکه به دلیل قیمتسازی سودجویان، برجام بر لب بام، زمینگیر شدن بخش خصوصی با انحصار، اعجاز دیپلماسی عمومی، تشدید فشارهای جهانی برای حفظ برجام، کودکان، قربانی مافیای میلیاردی پسماند و حذف آزمون وکالت به چه قیمتی؟ از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
روزنامههای امروز چهارشنبه پنجم اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شدند که اظهارات رئیس جمهور در تبریز در مورد برجام و مسائل داخلی در کنار موضوعاتی همچون کاندیداهای شهرداری تهران، پاسخ انصار الله به سعودی و ماجرای شنود رئیس دولت اصلاحات از مهمترین عناوین صفحات نخست آنها محسوب میشود.
روزنامه اعتماد که در نیم صفحه نخست خود تصویری از محمدرضا خاتمی چاپ کرده مساله مطرح شده شنود در روزهای اخیر را با عبارت شنود اصلاحات برجسته کرد و در گفتگویی با محمدرضا خاتمی به نقل از او نوشت: از شنود استقبال میکنیم.سرمقاله امروز این روزنامه نیز به قلم علیرضا رحیمی و با عنوان شنود شوم چاپ شده است.
روزنامه جوان نیز تیتر یک خود را درباره برجام انتخاب کرد و عبارت برجام بر لب بام را با استنباط از خبرهای روزنامههای چین، روسیه و آلمان در صفحه نخست خود قرار داد. این روزنامه همچنین در گزارشی از آخرین اقدامات شورای شهر تهران برای انتخاب شهردار نوشت و عنوان گزارش خود را جنگ برای خدمت در صندلی شهردار! انتخاب کرد.
روزنامه آفتاب یزد موضوعی درونگروهی و اختلاف نظرها بین اصلاح طلبان در رابطه با 7 کاندیدای انتخاب شده توسط شورای شهر برای شهرداری تهران را سوژه اصلی خود قرار داد و با چاپ تصویری از کرباسچی و عارف عبارت تقابل تفرقه و وحدت را تیتر اصلی خود انتخاب کرد.
روزنامه خراسان، به استناد سخنان روز گذشته رئیس جمهور روحانی در تبریز عنوان تهدید برجامی روحانی را به عنوان تیتر یک برگزید. این روزنامه در ستون یادداشت روز خود نیز به موضوع بدحجابی و نیروی انتظامی که در چند روز گذشته سوزه داغ محافل رسانهای و سیاسی شده بود پرداخته است.
در ادامه تعدادی از یادداشت ها، گزارشها و سرمقالههای منتشر شده در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
چرا ترامپ از برجام خارج نخواهد شد؟
جلال خوشچهره در سرمقاله امروز روزنامه ابتکار نوشت: برخلاف همه گمانهها درباره خروج ایالات متحده از برجام در ۲۲ اردیبهشت (۱۲ ماه مه) نویسنده این سطور براین نظر است که ترامپ همچنان به بازی کجدار و مریز خود ادامه میدهد؛ بنابراین برجام با همان اصرار برقید و بندهایی که پیشتر نیز به آنها اشاره میشد، از جانب دونالد ترامپ مورد تائید قرار میگیرد.
دو دلیل برای گمانه بالا هست؛ نخست اینکه ایالات متحده باور کرده است که میان سلطهگری در جهان یک قطبی و رهبری قدرتمندانه در جهان چند قطبی، به اجبار باید به گزینه نخست تن دهد. تجربه همه سالهای پس از جنگ سرد این انتخاب را به واشنگتن تحمیل کرده است. شرکای اروپایی و آسیایی از جمله ژاپن، کره جنوبی، هند و نیز دیگر قدرتها مانند چین و روسیه حاضر به قبول وضعی نیستند که سیاستهای یکجانبهگرای واشنگتن به آنها و بالتبع جامعه بینالمللی تحمیل میکند؛ بنابراین دونالد ترامپ بهرغم همه تندگوییهایش علیه برجام، نمیتواند مخالفان خروج از برجام را ـ. حتی در درون نظام سیاسی ایالات متحده ـ. نادیده بگیرد.
دلیل دوم، ولع سوداگرانه ترامپ از نتایجی است که در تجربه شاخ و شانه کشیدن با کیمجونگ اون در کره شمالی حاصل شد. مروری بر سه تائیدیه گذشته ترامپ درباره برجام و تکرار تهدیدهای ثابت در این باره یک هدف روشن را دنبال کرده است؛ بلاتکلیف کردن ایران و شرکای اروپایی ـ. آسیایی آن در استمرار و گسترش همکاریهای اقتصادی و نیز ایجاد اخلال در اجرای برنامههای اقتصادی دولت ایران. در واقع واشنگتن میکوشد با تعقیب سیاست فرسودهسازی، تهران را در بهرهمندی از مزایای برجام باز دارد. علاوه بر این، درپی محدود سازی نفوذ و حضور ایران در منطقه در دستور کار قرار دارد.
اروپاییان، بهویژه فرانسه، بریتانیا و آلمان نیز علیرغم مخالفتها با خروج آمریکا از برجام، تهدیدهای ترامپ را دراینباره به فرصتی برای وارد آوردن فشار بیشتر به ایران در توقف برنامههای موشکی و محدود سازی نفوذ منطقهای این کشور تبدیل کردهاند. آنها با ارائه شروطی خارج از توافقنامه برجام، نگرانیهای امنیتی ـ. اقتصادی خود را درباره آینده منطقه در قالب پیشنهادهای مجابساز به ترامپ ارائه دادهاند. اگرچه ترامپ تاکنون به این پیشنهادها پاسخ موافق نداده، اما همچنان به عنوان ابزار فشار روانی علیه تهران مورد استفاده قرار میگیرد.
شیوه عمل ترامپ، تکرار سیاستهای دونالد ریگان رئیس جمهوری سابق ایالات متحده در دوران جنگ سرد است. این شیوه، سیاست تهدید تا لبه پرتگاه را دنبال میکند؛ همانگونه که در طرح جنگ ستارگان، اتحاد جماهیر شوروی سابق را دچار فرسودگی کرد.
ترامپ در آستانه دیدار و توافق احتمالی با کیمجونگاون درباره توقف و تعطیلی فعالیتهای هستهای کره شمالی به خطر خروج از برجام تن نمیدهد. اگرچه گفته میشود که او غیر قابل پیشبینی است، ولی او را بیشتر تاجری میشناسند که هزینه و فایده را خوب میفهمد. ترامپ البته هدف مجابسازی شرکای خود را علیه برجام با قلدری دنبال میکند، اما اوضاع به تمامی آنگونه نیست که نظرات او تامین شود. ایالاتمتحده به درستی دریافته است که عصر سلطهگری پایان یافته و باید اجماع را جایگزین یکسو نگری کند.
آنچه تهران باید در دستور کار دیپلماسی خود قرار دهد، خروج از وضع بلاتکلیفی است که ترامپ میکوشد نه تنها به برجام، بلکه اقتصاد ایران تحمیل کند. نگاه به تجربه گفتگوهای هستهای و فرایند منجر به برجام، الگوی موفقی در این باره است؛ اگرچه دو عنصر زمان و برخی تغییرات در اوضاع، کار دیپلماسی را سختتر از گذشته کرده است.
یک پیشنهاد برای جلسات سران قوا
عبدالله ناصری طی یادداشتی در شماره امروز اعتماد نوشت: جلسه سران قوا اینبار به شکلی متفاوت برگزار شد؛ نشستی که روز یکشنبه برپا شد با حضور جمع کثیری از نمایندگان مجلس و مدیران ارشد اجرایی و قضایی بود و جلسه تنها به سران سه قوه ختم نشد. فرم جدید آخرین نشست سران قوا که بسیار گسترده برگزار شد این سوال را به وجود میآورد که آیا تغییر شکل و فرم نشست سران قوا و حضور ردههای پایینتر سران سه قوه میتواند به همدلی بیشتر بینجامد؟ آیا حضور قریب به اتفاق مدیران ارشد از سه قوه مقننه، مجریه و قضاییه در روند هماهنگی و همدلی در راستای منافع ملی تاثیری به مراتب بیشتر از جلسهای صرفا سه نفره دارد؟ در وهله اول باید دید واقعا ارادهای برای حل مسائل داخلی کشور و همچنین منطقهای و بینالمللی وجود دارد که در همین راستا همه قوا به هماهنگی دست یابند یا خیر. با وجود همه موانع بینالمللی و تمام مشکلات اقتصادی و مسائل و معضلات سرمایهگذاری قطعا یکی از بزرگترین معضلات این سرزمین عدم هماهنگی میان قوا است. البته نباید نادیده گرفت که در ایران منظور از قوا صرفا به قوه مقننه، مجریه و قضاییه ختم نمیشود. از سویی به نظر میرسد که در میان مردم و افکار عمومی نشستهای اینچنینی که به صورت سه جانبه و خصوصی برگزار میشود یا حتما جلساتی نظیر جلسات ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی چندان موثر نیست و اینگونه احساس میشود که این جلسات خروجی ویژه و کاربردی ندارند.
بنابراین با این نگاه به طریق اولی حضور نمایندگان مجلس و مدیران ارشد اجرایی و قضایی هم فضای جلسه را رسمیتر کرده و صرفا محدود به بیان برخی مطالبات نه هماهنگیهایی در راستای منافع ملی و در جهت تصمیمگیریهای کلان میشود. گرچه این نشست اخیر به این دلیل با حضور نمایندگان برگزار شده که مدتها نمایندگان مجلس درخواست دیدار با رییسجمهوری را داشتند، اما این موضوع میسر نشدهبود و احتمالا این نشست با چنین هدفی برگزار شد.
از همین روی میتوان این پیشنهاد را مطرح کرد که سران سه قوه با هماهنگی رهبری نمایندگانی که بر ارکان انتصابی (غیر از قوه قضاییه که رییس آن در جلسه حاضر است) تکیه زدهاند نیز در جلسات سران قوا شرکت کنند. بنابراین روسای قوه مقننه، قضاییه و مجریه باید این پیشنهاد را به صورت جدی در دستور کار قرار دهند چرا که با توجه به ساختار موجود حضور این نمایندگان میتواند در روند هماهنگیها تاثیر مثبتی داشتهباشد. در واقع هماهنگی باید میان سران سه قوه و همچنین نمایندگان ارکان دیگر حاکمیت و کانونهای قدرت ایجاد و این مهم با برگزاری جلسات برای رسیدن به فهم مشترک و در راستای منافع ملی محقق شود.
مدیران معتدل یا منفعل
حسن ارگی فعال سیاسی در یادداشت روز امروز روزنامه آرمان امروز با عنوان مدیران معتدل یا منفعل نوشت: رئیس جمهور در نشست هماندیشی مدیران ارشد دولت تدبیر و امید با اشاره به اینکه «مدیران دولتی ما روزه سکوت گرفتهاند» تاکید کرد: «نمیدانم از چه میترسند… و اگر مدیری هراس دارد، باید کنار برود». این سخن رئیسجمهور بازتاب گستردهای در فضای سیاسی و رسانهای داشت و اظهارنظرهای متفاوتی را برانگیخت. آیا میتوان از این بیان رئیس دولت دوازدهم به عنوان آزمونی سترگ برای جهت گیریهای بعدی همراهان دولت نام برد؟ با آغاز کار دولت دوازدهم به چه میزان خیال مدیران به لحاظ تثبیت جایگاه خود راحت شده و موضع گیریهای محکم و همراه دولت را لازم میدانند یا به زعم خود دیگر نیازی به این رویکردها نیست؟ آیا فضای اجرای این نگرش دربین مدیران ارشد دولت دوازدهم برای عملیاتی شدن این مشی رئیسجمهوری که باید سه سال دیگر پاسخگوی عملکرد خود و یارانش باشد فراهم است؟ یقینا تبعات ناشی از این رفتار مدیران سبب شده تا دکتر روحانی با تدبیر و تعمق بیشتر در مورد آن سخن به میان آورد. اما جدای از پاسخهایی که میتوان به این سوالات داد به نظر میرسد هنوز با گذشت بیش از ۵ سال از روی کار آمدن دولت اعتدال پاسخ یک سوال کلیدی برای برخی مدیران دولت روشن نشده باشد. «آیا نگاه اعتدالی به معنی رویکردی منفعلانه و دوری گزیدن از موضعگیری صریح و اتخاذ موضعی بینابین است؟» بحث اینکه اساسا اعتدال به عنوان شعار دکتر روحانی به چه معناست با آغاز روی کار آمدن دولت تدبیر و امید به طور جدی مطرح شد و حتی این بحث به طور جسته و گریخته از سوی برخی فعالان و نخبگان سیاسی هنوز نیز مطرح میشود سوالهایی از این دست که، آیا اعتدال به معنی هم این و هم آن است؟ یا نه این و نه آن بودن؟ یا ترکیب بخشی از نیروهای یک جریان سیاسی با بخشی از جریان سیاسی مقابل؟ یا اتخاذ موضعی میانه در مورد مسائل و… همواره مطرح بوده است و بسیاری اذعان دارند که تعدادی از مدیران دولت دوازدهم با بیان این نگاه که دولت اعتدالی است رویکردی را پیش گرفتهاند که حتی از سوی رئیس دولت نیز مورد انتقاد قرار گرفته و آن را «روزه سکوت» خواند.
البته دعوت به شکستن روزه سکوت توسط مسئولان قطعا به معنی ورود به فضای جنجال و تنشهای لفظی از سوی آنان نیست چرا که جامعه به وضوح و بارها در انتخابات مختلف این پیام را اعلام کرده است که از جنجال و درگیری گریزان است و خواهان حل مشکلات و توسعه کشور میباشد. یقینا مسئولان حسب اختیارات و بار مسئولیتی که به دوش دارند باید محکم و قاطع لب به سخن بگشایند و ضمن حرکت در دایره منطق مردم را به عنوان صاحبان اصلی کشور قانع کنند چرا که دانستن یکی از حقوق مسلم شهروندان ایرانی است؛ لذا به نظر میرسد تغییر نوع نگرش برخی مدیران دولت به مفهوم منفعلانه از اعتدال ضروری است چرا که این سبک و سیاق علاوه بر اینکه باعث میشود فاصله مسئولان با مردم بیشتر شود نوعی بلاتکلیفی در انجام امور را نیز با خود به همراه دارد.
شهرداری سکوی پرتاپ یا چاله سقوط
هاشم مهیمنی طی یادداشتی که روزنامه شرق در شماره امروزش چاپ کرد نوشت: پس از پیروزی انقلاب، مدیریتهای نوپا در سطوح مختلف کشور و شهرهای بزرگ، بهویژه شهر تهران، بدون عمقینگری و برنامههای مدون اداره میشد، تا اینکه پس از جنگ و در سال ۶۸ دوران جدیدی از مدیریت شهری، بهویژه در کلانشهر تهران آغاز شد. بهزودی با اقدامات خلاقانه و نو در جهات مختلف، ازجمله حملونقل شهری، توسعه فضای سبز، زیباسازی شهر و مکانیزهکردن سیستم شهرسازی و توسعه فضای فرهنگی و…، نگاه شهروندان به شهرداری از نظافتچی شهر و رفتگران زحمتکش به مدیریت تهران بهعنوان شهری برای زندگی و کار ارتقا یافت و شهروندی با مشارکت مردم معنی جدیدی پیدا کرد. اما با وقوع حادثه دوم خرداد، دوران فترت شهرداری آغاز و ناگزیر با تغییر مدیریت، توأم شد. بعد از انتخابات شورای دوم و انتصاب شهردار جدید به نام احمدینژاد موقعیت جدید شهرداری بهعنوان سکوی پرتاب به ریاستجمهوری از سوی احمدینژاد دنبال شد.
این انتصاب و نگاه، کماکان دیگران را به تشویق این پرش وادار کرد، اما با وجود همه تلاشهای قالیباف برای دستیابی به کرسی ریاستجمهوری، چه در دوره احمدینژاد و چه پس از آن، نتیجه لازم برای او بهدست نیامد. امروز شهرداری تهران با سطح بالای توقع شهروندان و مشکلات عدیدهای روبهروست. با وجود تصور امروزی نسبتبه شهرداری، واقعیت این است که شهردار جدید باید ویژگیهای متفاوت و بیشتری از شهرداران گذشته داشته باشد. اگرچه دکتر نجفی در هفت ماه گذشته مسیر درستی را انتخاب کرده و به پیش برده بود، ولی بههردلیل دولت او مستعجل بود؛ در این مقطع که شهرداری به سازمانی با مشکلات فراوان تبدیل شده است و شورای شهر تلاش دارد از شخصیتهایی که در ردههای وزارتی یا حتی بالاتر افرادی را که بهعنوان نامزد ریاستجمهوری مطرح بوده، برای شهرداری مورد بررسی قرار دهند و امروز این سکوی پرتاپ به یک چالش مدیریتی تبدیل شده و اگر کسانی برای این منصب خود را داوطلب میکنند، باید ویژگیهای بیشتری نظیر انگیزه بالا، روابط عمومی گسترده، شناخت کافی از شهرداری و حتی مایهگذار از آبروی خویش باشند.
امروز شهر تهران بهدلیل تنیدهشدن شهرهای اطراف استان تهران و استان البرز به کلان شهری تبدیل شده که باید به این گستردگی و مشکلات وقوف داشته باشد. گذشته از این، بهدلیل پایتختبودن تهران با سطوح عالی مدیریت کشور رابطه و مراوده و تعامل داشته باشد، با این احوال ارزیابی میزان موفقیت پیشبینیپذیر نیست، اما همکاری شورا و شهردار، شهردار و دولت و شهردار با سایر قوا پیشبرد امور و حل مشکلات پیشرو را ممکن میکند. گذشته از همه اینها، شهردار با تیمی همراه و باانگیزه و کارآمد میتواند خدمات این نهاد را استمرار بخشد تا توقع و انتظار شهروندان در حد قابلقبول و با مشارکت آنان تحقق یابد. در غیر اینصورت شهرداری پرتگاهی خواهد شد که شهردار در چاله سقوط خواهد کرد.
جنگ برای خدمت در صندلی شهردار!
روزنامه جوان در گزارشی که عنوان و تصویر مربوط به آن در مرکز صفحه نخست قرار گرفته نوشت: چالش انتخاب شهردار تهران برای شورای شهریها به مراحل حساستر خود نزدیک میشود. جنگ احزاب و دستهجات و جریانهای اصلاحطلب از اتحاد و اعتماد گرفته تا کارگزار، وضعیت اداره تهران را بغرنج کرده است. مطابق عکسهای منتشره از جلسه دیروز شورای شهر، بیاعتمادی بین احزاب اصلاحطلب به حدی رسیدهاست که حتی پس از رأیگیری برای مشخص شدن هفت نامزد نهایی شهردار تهران، اعضا هنگام شمارش آرا با چشمان تیز نظارهگر بودند که مبادا رأیی جابهجا شود یا اشتباه شمارش شود! شورای شهر که خدمتیترین نهاد شهری است، اکنون درگیر منازعاتی بیسابقه است. بیم از تکرار تجربه تلخ انتخاب نجفی به عنوان شهردار پایتخت از یک سو و سابقه اضمحلال شورای شهر اول تهران که از قضا آنها هم اصلاحطلب بودند از سوی دیگر ترمز اداره تهران را کشیده است. هیچ خبری از مدیریت شهر نیست، جز همین منازعات حزبی – جناحی.ای کاش موقع بستن لیست «تکرار»ی اعضای شورای شهر با پشت پردههای میلیاردی، لااقل فکری هم برای اداره نصفه و نیمه تهران میشد. سرخوردگی مردم از انتخاب لیستی و تکراریشان اولین نتیجهای است که میتوان نشانههای آن را هنوز یکسال از عمر مدیریت جدید شهری نگذشته دید.
تهران دو هفتهای است که در نبود شهردار توسط سرپرستی اداره میشود که خودش هم از گزینههای تصدی پست شهرداری است. در جلسه روز گذشته اعضا بهرغم میل باطنی محسن هاشمی برای نامزدی باز هم به وی رأی ندادند. پس از این رویداد محسن هاشمی اعلام کرد که توانایی استفاده از ظرفیتها و ارتباط برای پیشرفت پایتخت را داراست، اما اعضای شورا باز هم به توجیه نظرات خود پرداختند تا رئیس شورا در همان شورا باقی بماند. لیست نامزدها ۷ نفره شد در جلسه روز گذشته شورا از لیست ۲۰ نفره نامزدها فقط هفت نفر توانستند رأی لازم را به دست بیاوردند. در این رأیگیری سیدمحمد علی افشانی، پیروز حناچی، محمود حجتی، سیدمحمود حسینی، سمیعالله حسینی مکارم، میرزایی و محمد ابراهیم انصاری لاری به عنوان هفت نفری که قرار است شهردار تهران از بین آنها انتخاب شوند، معرفی شدند. با این انتخاب، ماراتن انتخاب شهردار به مرحله نیمه نهایی رسید، اما در محافل خبری پنج رأی محسن هاشمی حاشیه ساز شد. برخی در شبکههای مجازی نوشتند شورای فعلی بهدلیل ضعفها و نداشتن اعتماد به نفس کافی خواستار باقی ماندن هاشمی در شورا هستند. دیروز در شرایطی که رسانهها تصور میکردند محسن هاشمی رأی بالایی بیاورد، در نهایت با پنج رأی از ۲۰ رأی حتی در لیست هفت نفره نهایی هم قرار نگرفت. لیست قدرتمندی بسته نشد در اولین اظهارنظرها پس از جلسه شورا، رئیس کمیسیون عمران و حملونقل شورای شهر تهران گفت: برای شهرداری تهران لیست قویای بسته نشد، ولی باید به رأی اکثریت احترام بگذاریم.