اینکه آقای میردامادی پس از ۴۰ سال با مطالعه دقیق اسناد سفارت با صداقت اعلام میکند که هیچ اثری از جاسوس بودن امیرانتظام نیست، خود نوعی ارزش اجتماعی است. اجحاف در حق امیرانتظام را باید دانشجویان پیرو خط امام و همه کسانی که در حق او بیعدالتی کردند، پاسخ دهند. آنها به امیرانتظام یک دین به قدمت تاریخ انقلاب دارند.
مهندس بازرگان تا پایان عمر خود به دنبال آزادی و احقاق حق امیرانتظام بود. او هم در دادگاه و هم در مصاحبه با رسانهها تاکید کرد که شهید قدوسی دادستان انقلاب، جاسوس بودن آقای امیرانتظام را قویا رد کرده است. اما آقای محمدی گیلانی رئیس دادگاههای انقلاب، به هنگام صدور رأی، وقعی به سخنان دادستان انقلاب آقای قدوسی ننهاد.
آقای امیرانتظام مرد شیکپوش و تحصیلکرده آمریکا بود. رفتار و کردار او چندان با عرف شخصیتهای انقلابی آن ایام جور درنمیآمد. در نتیجه تصور آنها این بود که با فشار بر امیرانتظام و شکستن او میتوانند ضربهای مهلک به گفتمان و تفکر دولت موقت وارد سازند. در دوران زندانی بودن امیرانتظام هر کاری انجام شد تا او بشکند و اعترافاتش دستمایه ضربه به همراهانش در دولت موقت بشود.
به رغم نقدهای فراوانی که آن روز نسبت به انتخاب امیرانتظام وجود داشت، ایستادگی او در طول بیش از سه دهه گذشته و تحمل شرایط بسیار سنگین دوران زندان و خصوصیات اخلاقی و منشی او، به نظر من، نمودار تشخیص درست مهندس بازرگان در این انتخاب است. امروز همه کسانی که انصاف دارند میبینند فردی که بیش از ۳۰ سال شرایط سخت زندان را تحمل کرده و با مقاومت کمنظیر خود از باورها و ارزشهای انسانی خود دفاع کرده، نشان داده است که اتهامات او کاملا خلاف واقع بوده است. زیرا کدام جاسوسی بوده است که زیر این همه فشار طاقتفرسا پس از یک یا دو سال نبریده و تسلیم نشده باشد؟! اظهارات اخیر آقای میردامادی از لحاظ تاریخی رویدادی بسیار مهمی است. انتظار میرود تمام کسانی که در آن سالها جزو دانشجویان پیرو خط امام بودند و در برنامه اشغال سفارت مشارکت داشتند، باری دیگر سوابق را مطالعه کنند و قبل از اینکه دیر شود اگر چون میردامادی به جمعبندی رسیدند در خصوص حکم ناعادلانه امیرانتظام اظهار نظر و از ایشان عذرخواهی و در خواست اعاده دادرسی و حیثیت کنند.
محمد توسلی