پنجشنبه , ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
صفحه اول » افشاگری » چه امری موجب وحشت رهبری و نیروهای مسلح شده است؟

چه امری موجب وحشت رهبری و نیروهای مسلح شده است؟

در صفحۀ اول ، شماره ۱۲۴ هفته نامه خبری – تبیینی نمازهای جمعه ، مساجد و هیئتهای مذهبی با عنوان «خط حزب الله» که توسط سایت رسمی علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی منتشر میشود (khamenei.ir)  با انتشار تصویری از کشته شدگان حادثه تلخ گلستان هفتم آمده است : «این شماره تقدیم میشود به شهیدان رضا امامی، محمدعلی بایرامی و رضا مرادی علمدار».

در توضیح این مطلب استناد شده به سخنانی از علی خامنه ای بتاریخ : ۱۱ دیماه سال ۱٣۷۰ خورشیدی و تاریخ درگذشت این افراد : ٣۰ بهمن ماه ۱٣۹۶ و علت مرگ «درگیری با اشرار در خیابان گلستان هفتم» ذکر شده است.

پس از وقایع ٣۰ بهمن ماه  ۹۶ ، که هر چه از آن می گذرد «زوایای آشکار و پنهان» این توطئه از پیش طراحی شده بیش و از پیش آشکار می گردد ، رهبر جمهوری اسلامی در اقدامی عاجل به دیدار خانواده های بایرامی و حدادیان رفت و با اهداء قرآن ، در کنار تصاویری از حججی یکی از (مدافعان حرم اسد) به  بزرگنمایی این حادثه پرداخت.

از سوی دیگر نیروهای نظامی و انتظامی با شرکت در مراسم خاکسپاری درگذشتگان ، از تریبون هایی حکومتی برای پاشیدن بذر تفرقه و نفاق در جامعه بیشترین بهره برداری را کردند.

و اما «نیمه پنهان» ماجرای دراویش در کوی گلستان هفتم چیست؟

چطور است که در این حادثه یکی از فرماندهان دفاع مقدس زیر شکنجه های طاقت فرسا جان می سپارد و تلاش می شود تا پیکر وی مظلومانه در دل شب تاریک ، بخاک سپرده  شود و دیگرانی که هنوز تردیدها در نحوه کشته شدگان بسیار جدی است، در هیاهو و جنجال خبری به خاک سپرده می شوند؟ علت این همه تناقضات چیست؟

شهید محمد راجی اگر در میدانهای نبرد با دشمنان این مرز و بوم به شهادت می رسید ، از وی تقدیر میشد ولی همین فرمانده سپاه در سیاهچالهای استالینیستی زیر سختترین شکنجه ها جان می سپارد ، چطور میشود که  آب از آب تکان نمی خورد؟

البته و صد البته که اینگونه نیست؛ مرگ محیرالعقول این شهید راه آزادی که در راه آزادی مرزهای کشورش از دست دشمن جان سالم بدر برد ولی سرانجام توسط نیروهای امنیتی در زندانهای جمهوری اسلامی جان سپرد، شائبه ریزش در میان فرماندهان ارشد سپاه و ارتش را دامن می زند.

نگاهی به ویدئوهای بازماندگان درگذشتگان حادثه تلخ گلستان هفتم نشان می دهد ، که در یک نمایش تصویری خانواده های داغدار بازماندگان تا دندان تطمیع شده تا علیه هم میهنانشان شعار دهند ، تا بیش از پیش بذر تفرقه و نفاق در جامعه پاشیده شود. در همین حال ، ائمه جمعه و جماعات بیکار ننشسته و سنگ تمام گذاشته و از تریبونهای رسمی کشور با استفاده از واژگانی نظیر «داعش- درویش» ها صلح جوترین مردمان این سرزمین را مورد سنگین ترین اتهامات قرار دادند.

اینجاست که می بینیم ، دستپاچگی بالاترین مقامات از ارکان کشوری و لشگری نشان از ترس و هراسی ناباور دارد، که دلیلش را تنها در یک کلمه می توان جستجو کرد : «ریزشها».

ترس و وحشت از ریزش نیروهای ارزشی – اعتقادی 

شاید انتصاب های رهبر جمهوری اسلامی در روزهای پایانی سال ۹۶ خورشیدی بی ارتباط با این ریزشها در نیروهای عقیدتی – سیاسی در میان نیروهای مسلح نباشد؟ امری که به شائبه این انتصاب ها دامن می زند. (سال ۹۶ و انتصابات مهم در نهادهای زیر نظر رهبر ایران)

بنظر میرسد ، امروز زمان تحقق پیشگویی های سعید امامی ها است که پیش از این نسبت به خطر ریزش نیروهای وفادار به نظام هشدار داده و از جذب آنها به طریقت عرفان و تصوف بویژه طریقت صوفیانه نعمت اللهی سلطانعلیشاهی گنابادی گفته بودند.

نمونه اعلای این ریزش ها حضور دلیرمردانی نظیر شهید محمد راجی است که پیشتر از کادرهای سپاه بود ولی پس از افول ارزشها در میان نیروهای مسلح ، دل در گرو مکتب عرفان و طریقت صوفیانه نعمت اللهی سلطانعلیشاهی گنابادی سپرد.

به این ترتیب بنظر میرسد ، بنابر پیشگویی های سعید امامی بسیاری از کادرهای ارزشی حزب اللهی در سالهای اخیر جذب طریقت گنابادی – پرشمارترین طریقت صوفیانه – در ایران امروز شده اند.

  امری که مقامات جمهوری اسلامی بهیچ وجه بر نمی تابند.

آنچه ما را مترصد ساخت تا در تحلیلمان دچار کوچکترین تردیدی نشویم نامه ۵۰۰ امضاءی طرفداران رئیس جمهوری پیشین دکتر محمود احمدی نژاد به رهبر جمهوری اسلامی برای «آغاز اصلاحات اساسی در کشور» است که در پای آن امضاء ۵۰۰ نفر از نیروهای حوزوی – بسیجی و انقلابی و دلسوزان نظام و انقلاب بچشم می خورد. به نظر میرسد ، این قبیل ریزش هاست که مدیرمسئول روزنامه جوان را برآشفت و در سیاهه ای دست به تهدید به شیوه بازجوگونه اش زد :

وی در این سیاهه ضمن هشدار به نیروهای ارزشی اما ریزشی ، دست به تهدید زده و بگونه ای جبارانه این جوانان بگفته رهبر ،«انقلابی» را تهدید به سرنوشتی از پیش تعیین شده کرده است. این درحالی است که این نیروها به حمایت از دکتر محمود احمدی نژاد و یاران دربندشان برخاسته و خطر فروپاشی زودهنگام را به سردمداران رژیم از سر دلسوزی هشدار داده اند.

امری که چهره های امنیتی – اطلاعاتی نظیر عبدالله گنجی تحمل شنیدن آنرا ندارند.

شاید یکی از دلایل عمده برخورد با دراویش گنابادی مشاهده همین ریزش ها در نیروهایی است که به دنبال ارزشهای والای انسانی در دام ناباوران و از بی خدا خبران گرفتار آمده اما پس از آنکه از خواب گران برخاستند ، دیگر فریب اصحاب زر و زور و تزویر را نخورده و به دامان عرفان و تصوف توسل جستند… اگرچه هزینه آنرا نیز پرداخته و می پردازند.

به امید برقراری عدالت و آزادی مام میهن

مقاله وارده