دولت روحانی، گرفتار در دومینوی حوادث/محیط زیست، پلیس میخواهد/در دفاع از دروغ ۱۳! /ترس، عامل بقای برجام
هوای خاکستری در انتظار پایتخت، «نه» مردم به نظرسنجی تلگرامی علمالهدی!، امضای ایرانی مقدم برکالای ایرانی، ضرب الاجل روسیه وهشدار انگلیس به تلگرام، جزئیات دیدار سه عضو شورای شهر با جهانگیری، فراترازکسالت شهردار، چطوری کالای ایرانی؟! نه به تجزیه سوریه و ترمیم مشروط زخمهای دریاچه از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
روزنامههای امروز شنبه ۱۸ فروردین ماه در حالی چاپ و منتشر شدند که عناوین مرتبط با استعفای محمدعلی نجفی شهردار تهران و گزارشهایی درباره آن از یک سو و عناوین مرتبط با احتمال فیلتر تلگرام در روسیه و ایران از سوی دیگر از موضوعات برجسته تعدادی از آنها است. تعدادی از روزنامهها نیز پیشنهاد تشکیل کمیته بین المللی محاکمه عوامل جنایات صهیونیستها توسط ظریف، بیماری مزمن بن سلمان و یادداشتهایی با موضوعیت برجام را در صفحات نخست خود برجسته کردند.
روزنامه اعتماد که نیم صفحه نخست امروزش را به شورای شهر و شهرداری تهران اختصاص داده با چاپ تصویری از محسن هاشمی و محمدعلی نجفی عنوان «فراترازکسالت شهردار» را برای گزارشی انتخاب کرد که طی آن از تلاش مخالفان و موافقان نجفی در شورای شهر تهران نوشته است.
روزنامه وطن امروز تیتر اول خود را به نقل از مشاور روحانی و با عنوان «گران شدن دلار کار خوبی بود!» در صفحه نخست خود قرار داده و در کنار آن با چاپ تصویری از ولیعهد سعودی از بیماری مزمن بن سلمان خبر داده است. این روزنامه همچنین در یادداشت روز امروزش به قلم سیدهادی سیدافقهی «توازن هراس»، هدف حملات انصارالله به سعودی به موضوع یمن و عربستان پرداخته است.
روزنامه ابتکار تیتر یک امروزش را از گزارشی اجتماعی با عنوان «تهران من گران» انتخاب کرده است که طی آن سعی کرده به پرسش «آیا میان هزینههای خدمات شهری و زندگی در پایتخت تناسب وجود دارد؟» پاسخ دهد. این روزنامه سرمقاله امروز خود را مثل تعدادی از روزنامههای دیگر به موضوع شعار سال و حمایت از تولید ملی اختصاص داده است.
روزنامه آرمان امروز، اما تیتر نخست خود را به مساله فیلترینگ تلگرام اختصاص داد و در تیتری با عنوان ««نه» مردم به نظرسنجی تلگرامی علمالهدی!» از تکذیب تصویب شدن فیلتر تلگرام خبر داد. این روزنامه همچنین با چاپ تصویری از شهردار تهران گزارشی از ناگفتههای استعفای محمدعلی نجفی با عبدالله ناصری منتشر کرده است.
در ادامه تعدادی از یادداشت ها، گزارشها و سرمقالههای منتشر شده در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
دولت روحانی، گرفتار در دومینوی حوادث
روزنامه ابتکار در گزارشی با اشاره به سکوت رئیس جمهور درباره اتفاقات متعددی که در چند ماه گذشته گریبانگیر دولت دوازدهم شده است اشاره کرد و نوشت: آخرین باری که حسن روحانی رئیس دولت دوازدهم در کسوت پاسخگو حضور پیدا کرد بهمن ماه سال ۹۶ بود و پس از آن به رغم اتفاقات بی شماری که در حوزههای مختلف از جمله اقتصادی رخ داده است نه از سوی وی و نه اعضای کابینهاش چنین اقدامی مشاهده نشد. در واقع، آنگونه که انتظار میرفت موضع گیری جدی و قاطعانهای دیده نشد. این در حالی است که سال ۹۷، سال «حمایت از کالای ایرانی» نامگذاری شده است، بنابراین میتوان چنین برداشت کرد که اقتصاد یکی از مسائلی است که باید بیش از گذشته به آن پرداخت و در سیاستهای کلان تمامی نهادها مورد توجه قرار گیرد. با این وجود، علی رغم همزمانی افزایش نرخ ارز و فیلترینگ تلگرام، این مسئله فیلترینگ است که به عنوان بحث روز مطرح میشود و اگر هم صحبتی صورت میگیرد مربوط به نگاه دولت نسبت به این قضیه است، اما چنین مسئلهای باتوجه به اعتراضات دی ماه ۹۶ که محوریت اصلی آن مسائل اقتصادی و معیشتی مردم بوده تا چه حد قابل قبول است؟ آیا دولت روحانی به رغم نقدهایی که به آن وارد است همچون دور نخست ریاست جمهوری خود پیگیر معضلات اقتصادی است، اما آنطور که باید و شاید دیده نمیشود؟ یا اینکه عوامل دیگری در این امر تاثیر گذار هستند؟
سال ۹۷ سال حمایت از کالای ایرانی نامگذاری شد و با توجه به صحبتهایی که از سوی کارشناسان مسائل سیاسی و اقتصادی مطرح شده میتوان ادعا کرد که بهبود اوضاع اقتصادی کشور مسئلهای است که باید بیش از سابق مورد توجه قرار گیرد، اما در همان روزهای نخست عید نرخ دلار افزایش پیدا کرد، اما موضع گیری جدی در این حوزه از سوی دولت روحانی مطرح نشد حتی اظهاراتی در خصوص برنامههایی که برای بهبود اوضاع دارند، موجود نیست و صرفا همان کلیگوییهای همیشگی است. چنین رویکردی قبل از این اتفاقات نیز وجود داشت.
در همین ایام عید بود که به جای پیگیری ماجرای افزایش قیمت دلار، فیلترینگ تلگرام مورد بحث و بررسی قرار گرفت، البته این بدین معنا نیست که مسئله آزادی بیان یا دسترسی آسان شهروندان به اطلاعات اهمیتی ندارد، اما با توجه به اعتراضات اقتصادی مردم در دی ماه ۹۶ انتظار میرفت که دولت روحانی توجه بیشتری به این قضیه داشته باشد و این امر شبهاتی در خصوص عملکرد دولت و برنامههایی که برای آینده اقتصادی کشور دارد، ایجاد میکند. در همین راستا جلال میرزایی نماینده مردم ایلام در مجلس شورای اسلای در گفتوگو با «ابتکار» در رابطه با این امر اظهار کرد: «هر چیزی جای خود را دارد؛ مردم از این پیام رسان استفاده میکنند و در حقیقت بخشی از زندگی مردم شده است و این امر باعث میشود که واکنشها نسبت به تلگرام در محافل مختلف اتفاقی اجتناب ناپذیر باشد و باید به آن توجه کرد.» وی در ادامه افزود: «اگر نرم افزار مناسبی جایگزین آن نکنیم، با مشکلات زیادی روبرو خواهیم شد.» میرزایی خاطرنشان کرد: «جنس مشکلات اقتصادی از نوع دیگری است و شما نمیتوانید در کوتاهمدت در این زمینه توفیقی داشته باشید و در کوتاه مدت راهکاری عملیاتی نمیتوان پیدا کرد، چراکه منابع بسیاری نیاز دارد و امکانات سرمایهگذاری هم اهمیت دارد و با توجه به شرایطی که ما در عرصه بینالمللی داریم و با بالا رفتن ریسک سرمایهگذاری خارجی در ایران مردم هم دیگر متوجه هستند که نمیتوان در کوتاه مدت اقدامی صورت داد.»
در بخشی دیگر از این گزارش آمده است: با توجه به همزمانی مطرح شدن مجدد مسئله فیلترینگ و افزایش نرخ ارز شبهاتی در رابطه با این امر به وجود آمد که دولت با مطرح کردن مسئله فیلترینگ به دنبال این است تا ضعفهای خود را در حوزه اقتصاد از گزند انتقاد دور نگاه دارد. اما میرزایی نکو نظری متفاوت در این رابطه دارد. این نماینده اصلاحطلب درباره این شبهات عنوان کرد: «درست زمانی که دولت اصلاحات روی کار بود، چنین شگردی را مخالفان دنبال میکردند. در شرایط کنونی هم این ترفند را به نوع دیگری استفاده میکنند. زمانی که دولت تصمیم میگیرد که به مسائل جدی بپردازد، مخالفان مردم را در مقابل دولت قرار میدهند تا بتوانند کارشکنی کنند. در حقیقت، اتفاقی که در دی ماه سال ۹۶ هم رخ داد با چنین هدفی آغاز شد، اما از جایی به بعد دیگر کنترل آن از دستشان خارج شد.» وی تصریح کرد: «فیلترینگ هم همین مسئله را دارد، دولت اصلا نمیخواست در این قضیه اقدامی صورت دهد و ریشه این ماجرا هم به گروهی باز میگردد که به دنبال این هستند تا چهره دولت را در جامعه تخریب کنند.»
محیط زیست، پلیس میخواهد
سید صادق غفوریان در یادداشت روز روزنامه خراسان با موضوع قرار دادن لزوم مراقبتهای زیست محیطی از طبیعت ایران نوشت:اگر سواحل و دریاها، جنگلها و دشتهای مان زبانی برای سخن داشتند احتمالا یکی از حرفهای شان این بود کهای کاش زمان تعطیلات کمتر باشد و مردم کمتر به سفر بروند…
حالا که چند روزی از تعطیلات نوروزی گذشته، فرصت مناسبی است تا با نگاهی به آن چه برخی از ما بر سر طبیعت آوردیم، بیشتر در رفتارها و نوع نگاه مان به طبیعت و محیط زیست تامل کنیم. من نیز همچون بسیاری از هموطنانم در تعطیلات نوروز بار سفر بستم و مسیری طولانی را از شرق به غرب کشور طی کردم؛ در این حدود ۱۰ روز مسافر مناظر و مقاصد طبیعی و تاریخی بودم و شاید به واسطه خبرنگاری کمی بیش از دیگران در رفتار مسافران به طبیعت و محیط زیست و حتی شهرها و جادهها دقت میکردم.
به نظر میرسد در یک نگاه کلی آن چه از نحوه تعامل بسیاری از ما با طبیعت برمی آید، نوعی رفتار خودخواهانه و البته ناآگاهانه به محیط زیست است و به این صورت که خیلی سادهتر از آن چه تصور میشود با طبیعت نامهربانیم. این را از سواحل دریاها و حوالی رودخانه ها، مسیرها و مکانهای تردد و اتراق در جنگلها و حاشیه جادهها و خبرهایی که در این باره منتشر میشود میتوان دریافت و مشاهده کرد. راهکار چیست؟
۱-اگرچه راهکاری تکراری محسوب میشود، اما به طور قطع تنها راهکار همین است که جامعه از سنین کودکی از طریق آموزش درباره محیط زیستش حساس شود و خود را همواره در جایگاه نگاهبان آن احساس کند.
۲- حوادث جادهای طی این سالها نشان میدهد، بخشی از جامعه را حتی برای حفاظت از جان خود فقط میتوان با حضور پلیس، جریمه و توقیف خودرو کنترل کرد. از این رو به نظر میرسد، منابع طبیعی و محیط زیست کشور از آن جا که در شرایط خوبی به سر نمیبرد و سرعت تخریب آن رو به فزونی نهاده است، نیازمند حفاظت پلیسی است؛ بنابراین ایجاد «پلیس محیط زیست» همچنین تدوین و اجرای قوانین سخت گیرانه میتواند در کاهش آلام محیط زیست موثر باشد.
۳-بی شک شخصیتهای مرجع، موثر جامعه و سلبریتیها به منظور آماده سازی جامعه برای حفاظت از منابع آب و محیط زیست نقش اثرگذاری دارند. برای نمونه در تعطیلات نوروزی در کنار هشدارها و پویشهای محیط زیستی، اقدام جالب امام جمعه شهرستان لوشان در استان گیلان با استقبال کاربران فضای مجازی روبه رو شد. وی طی یک فراخوان، مسئولان شهرستان لوشان را به نظافت حاشیه جاده قزوین به رشت مشارکت داد. (الف، اول فروردین ۹۷)
۴- ایجاد سازوکار بهتر برای جمع آوری و تفکیک زباله در مقاصد گردشگری. به طور قطع دایره تفکیک و بازیافت زباله از مبداء که در برخی از شهرهای کشور به نحو مطلوبی صورت میپذیرد باید در کشور اجرایی شود.
در دفاع از دروغ ۱۳!
عباس عبدی در سرمقاله امروز روزنامه شهروند نوشت: حتما با دیدن عنوان این یادداشت تعجب خواهید کرد که چرا از این دروغ دفاع میکنم؟ بهتر است ابتدا موضع خود را نسبت به دروغ روشن کنم. به نظر بنده جامعهای که دو ویژگی اخلاقی را داشته باشد، حتما رستگار میشود؛ پایبندی به عهد و پیمان و پرهیز از دروغگویی. نقض عهد و دروغگویی بنیانهای روابط سالم اجتماعی را از میان میبرد. البته این دو رفتار را نمیتوان فقط به آموزههای اخلاقی تقلیل داد، چراکه علل و ریشههای آنها در سطوح اجتماعی و ساختاری عمیقتر و جدیتر است، که فعلا مورد بحث این یادداشت نیست. میان این دو ویژگی، التزام به پیمان و عهد، در بسیاری از موارد ضمانت اجرا دارد و ناقض آن باید هزینه بپردازد، ولی در جامعه ما پرهیز از دروغ حتی ضمانت اجرایی ندارد و به قول معروف، به دروغ مالیات نمیبندند! دروغگویی یک خصلت زشت فردی است، ولی اگر در جامعهای زندگی کنیم که تقاضا برای دروغ وجود نداشته باشد، نصیحتکردن برای پرهیز از دروغگویی بیاثر و پرهزینه میشود.
حدود دو دهه پیش برای بیل کلینتون رئیسجمهوری وقت آمریکا رسوایی جنسی پیش آمد و وی متهم به روابط خارج از ضابطه با منشی کاخ سفید به نام مونیکا شد. در نهایت آنچه که بیش از هر چیز علیه کلینتون گفته شد، نه رسوایی جنسی وی، بلکه دروغی بود که درباره نفی این رابطه گفته بود. در آنجا چنین استدلال میشد که آن رابطه ولو غیراخلاقی، یک مسأله و موضوع شخصی است، درحالی که دروغگفتن، موجب بیاعتمادی به دروغگو میشود و اگر به رئیسجمهوری بیاعتماد شویم، دیگر تصمیمی نمیتوان گرفت که مورد حمایت عموم مردم باشد. سلب اعتماد، ارتباط عادی را دچار اختلال میکند. فرض کنید در جامعهای دروغگویی رواج داشته باشد، طبیعی است که راستگویی و صداقت اولین قربانی در چنین جامعهای خواهد بود. در حقیقت، در چنین جامعهای هیچ گزاره راستی یا وجود ندارد یا مردم آن را نیز دروغ میپندارند، چون تجربه آنها در موضوعات دیگر چنین نشان داده است. در چنین جامعهای راست و دروغ با ارجاع به ملاک خارجی و مستقل از ما تعریف و تعیین نمیشود، بلکه برحسب منافع هرکس و هرفردی، صدق و کذب آن تعیین میشود و، چون منافع متضاد و گوناگون است، راست و دروغ نیز گوناگون و متضاد میگردد. کمتر پیش میآید که مردم فارغ از تعلقات و منافع خودشان بر درستی یا دروغبودن خبری اتفاقنظر کنند، چراکه ملاک معتبر بیرونی برای سنجش درستی یا نادرستی خبر وجود ندارد. دوغ و دوشاب قاطی میشوند و بصیرت اجتماعی شکل نمیگیرد. هیچ پروندهای بسته نمیشود. همیشه درباره گذشته و حال و رویدادهای آن باید مجادله کرد، بدون اینکه به تفاهم یا توافقی برسیم. به نظرم برایتان ویژگیها در جامعه ما آشناست. همه آنها متاثر از رواج دروغگویی است.
در بخشی دیگر از این سرمقاله نوشته شده است: دروغ ١٣، تنها نمونهای است که روز بعد از انتشار آن اعلام میشود که این خبر دروغ بوده است و اگر دقت کنیم در ایران است که میتوانیم ببینیم میان دروغ ١٣ با اخبار دیگری که در طول سال میبینیم و میشنویم، تفاوت چندانی وجود ندارد. جالب اینکه دروغ ١٣ را هم پس از اعلام دروغبودنش، همچنان راست میپندارند و میگویند اینکه میگویند دروغ است، دروغ نیست؟! چرا؟ به این دلیل ساده که فرق چندانی میان آنچه که به نام دروغ ١٣ گفته میشود، با سایر اخبار بدون منبع دیگر که در طول سال تولید و منتشر میشود، وجود ندارد.
از اینرو بد نیست سالی یک روز دروغی بشنویم که فردای آن حداقل معلوم یا اعلام شود که دروغ بوده و بدانیم که در طول سال با همین نوع اخبار زندگی کردهایم و افکارمان شکل گرفته و آنها را هضم کردهایم و از طریق خون و رگهای بدن به تمام نقاط و سلولهای فکرمان نفوذ کرده است. تا دروغ را در این جامعه حل نکنیم، از بصیرت و اعتماد اجتماعی خبری نخواهد بود.
ترس، عامل بقای برجام
امیرعلی ابوالفتح طی یادداشتی با عنوان ترس، عامل بقای برجام در روزنامه اعتماد نوشت: آیا تا روز ١٢ ماه مه، دونالد ترامپ، رییسجمهوری امریکا از تمدید تعلیق تحریمهای هستهای علیه ایران سر باز خواهد زد؟ پاسخ به این سوال در حال حاضر به یکی از جدیترین دغدغهها نه فقط در ایران و امریکا که در سطح جهانی بدل شده است.
بسیاری معتقدند که چیدمان جدید مشاوران سیاست خارجی دونالد ترامپ شامل معرفی مایک پمپئو به عنوان وزیر امور خارجه و جان بولتون به عنوان مشاور امنیت ملی که از آن به عنوان «کابینه جنگ» قلمداد میشود، نشانهای برای خروج امریکا از برجام است. با این حال، جواب به این سوال نیاز به سوال دیگری دارد؛ چرا بعد از قریب به ١٥ ماه، ترامپ خروج از آنچه «بدترین توافق در کل تاریخ ایالات متحده امریکا» خوانده، خارج نشده است؟ تردیدی نیست که اگر ترامپ قصد داشت از برجام خارج شود همچون خروج از پیمان آب و هوایی پاریس، خروج از پیمان ترانس – پاسفیک، خروج از سازمان یونسکو و نهایتا انتقال سفارت از تلآویو به قدس عمل کرده بود و هیچ نگرانی نیز از بابت نارضایتی متحدانش و انزوای امریکا از خود بروز نمیداد. رایگیری در شورای امنیت سازمان ملل و مجمع عمومی بر سر موضوع قدس نشان داد این رییسجمهوری امریکا بین منافع خود و نظر جامعه جهانی، بیهیچ رودربایستی و تعارف دیپلماتیک، اولی را انتخاب میکند و هزینه سیاسی آن را نیز میپردازد. با این حال ترامپ هنوز در برجام باقی مانده است، نه به خاطر اینکه از انزوای بینالمللی میهراسد و نه به خاطر اینکه بر تعهدات بینالمللی امریکا پافشاری میکند و نه حتی به خاطر اینکه حمایت کنگره را ندارد، بلکه به این خاطر که هیچ تضمینی وجود ندارد که بدون برجام، ایران مسیر گذشته هستهای خود را طی نکند و به قول مقامات سابق دولت امریکا، «در جایگاه گریز هستهای دو تا سه هفتهای» قرار نگیرد. ترس از حرکت ایران به سمت سلاح اتمی – حتی اگر رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران هم طی فتوای مذهبی تولید و نگهداری آن را حرام اعلام کرده باشند – عامل بقای برجام طی ١٥ ماه ریاستجمهوری دونالد ترامپ بوده است. این ترس سرسختترین مخالفان برجام، افرادی همچون سناتور باب کورکر و سناتور تام کاتن را از اقدامی در کنگره برای نابودی توافق هستهای با ایران برحذر داشته است تا جایی که حتی یک طرح نیز برای درخواست تغییر در برجام یا…
پیوند زدن آینده برجام با برنامههای موشکی ایران در کنگره امریکا به رای گذاشته نشد تا حداقل، رضایت ترامپ از سوی همحزبیهای وی حاصل شود. از آنجا که این ترس همچنان به قوت خود باقی است، میتوان پیش بینی کرد که دونالد ترامپ سرانجام از برجام خارج نخواهد شد مگر اینکه اطمینان حاصل کند که با خروج از برجام، ایران مسیر هستهای گذشته را طی نخواهد کرد. از سخنان مقامات رسمی ایران نیز چنین بر میآید که بازگشت به وضعیت هستهای پیشابرجامی حداقل واکنش به تصمیم احتمالی دونالد ترامپ خواهد بود.