یکشنبه , ۱۸ آذر ۱۴۰۳
صفحه اول » اجتماعی و سیاسی » مرور روزنامه‌های یکشنبه ۲۰ اسفند ماه!

مرور روزنامه‌های یکشنبه ۲۰ اسفند ماه!

نیمه پنهان اعتراض‌های دی ماه/ما و مذاکره ترامپ- اون/منطق احمدی‌نژاد را پیروی نکنید

پایان دلالان پهنای باند، نقش مقامات انگلیسی در حمله به سفارت ایران در لندن، استیضاح به وقت کار، تشکیل پروند قضائی برای نجفی، عذرخواهی رسمی لندن از تهران، هیچ اصلاح‌طلبی در هدف برانداز نیست، کنترل «مسرابا» توسط ارتش سوریه، حساسیت مردم به نیت استیضاح وزرا در مجلس و اولین فراخوان استخدام خلبان زن ایرانی از مواردی هستند که موضوع گزارش‌های خبری و تحلیلی روزنامه‌های امروز شده اند.

روزنامه‌های امروز یکشنبه ۲۰ اسفند در حالی بر پیشخوان مطبوعات کشور قرار گرفتند که احضار شهردار تهران به خاطر حواشی برنامه جشن میلاد حضرت فاطمه در برج میلاد، سخنان مقام رهبری در دیدار با راهیان نور، گزارش‌ها و تحلیل‌هایی از انگیزه‌های استیضاح وزرای کابینه دوازدهم، و تحلیل‌هایی درباره مذاکره رهبر کره شمالی و ترامپ مهمترین عناوین صفحات نخست روزنامه‌های امروز شده اند.

روزنامه ابتکار تیتر نخست خود را از گزارشی با عنوان «بازار آزاد در شوک ترامپ» برگزید. سرمقاله این روزنامه که به قلم محمدعلی وکیلی نوشته شده پاسخی است به یادداشت روز گذشته وزیر راه با عنوان استیضاح استیضاح که در روزنامه اعتمادچاپ شده بود.

روزنامه کیهان تیتر یک صفحه نخست خود را از بین بیانات رهبر معظم انقلاب با عنوان «نسل جوان امروز برای عقب راندن دشمن از نسل‌های قبل آماده‌تر است» انتخاب کرد که در دیدار با راهیان نور ایراد شده است. سرمقاله امروز کیهان با عنوان ازسید جیکاک تا سید صادق! به قلم محمد صرفی درباره تحرکات اخیر طرفداران سید صادق شیرازی نوشته شده است.

روزنامه اعتماد که نیم صفحه نخست خود را به تصویری بزرگ از محمدعلی نجفی شهردار تهران اختصاص داده عنوان واکنش سریع را تیتر یک کرد و در توضیح گزارش اصلی خود نوشت: احضار شهردار تهران به مناسبت جشن روز زن. سرمقاله امروز این روزنامه با عنوان حساسیت‌سازی مخالفان به قلم اشرف بروجردی نوشته شده است.

روزنامه جوان این بخش از سخنان مقام معظم رهبری «جوانان امروز در عقب راندن دشمن آماده‌ترند» را تیتر یک کرد و در سرمقاله امروش به قلم مدیر مسئول این روزنامه مطلبی با عنوان «منطق احمدی‌نژاد را پیروی نکنید» را چاپ کرده است.

 

در ادامه تعدادی از یادداشت‌ها و سرمقاله‌های منتشر شده در روزنامه‌های امروز را مرور می‌کنیم:

نیمه پنهان اعتراض‌های دی ماه
رحمانی فضلی وزیر کشور در گفتگو با روزنامه ایران اطلاعات تکمیلی دیگری با عنوان «نیمه پنهان اعتراض‌های دی ماه» درباره ناآرامی‌های دی ما ارائه داد که در ادامه بخش‌هایی از آن را میخوانید: در خلال اعتراض‌ها و پس از آن اینگونه عنوان شد فشار‌های اقتصادی و مسائلی مثل بیکاری، وزن بالایی در شکل دادن اعتراض‌ها داشت. در حالی که این همه ماجرا نبود. نتایج تحقیقات میدانی نشان داد بیش از ۶۰ درصد کسانی که در اعتراض‌ها حضور داشتند، شاغل بودند. در حالی که اگر بیکاری و درخواست شغل، عامل اصلی اعتراض‌ها بود باید شمار بیکاران حاضر در اعتراض بسیار بیشتر از این تعداد بود؛ یا اگر فشار‌های اقتصادی مهم‌ترین انگیزه بود، اعتراض‌ها باید در حاشیه شهر‌ها دیده می‌شد؛ در حالی که این گونه نبود. همچنین گفته شد افرادی که از سمت مؤسسات مالی متضرر شده‌اند، اکثریت جمعیت معترضان را تشکیل می‌دادند در حالی که آمار نشان می‌داد این افراد حضور بسیار اندکی در این اعتراض‌ها داشتند.
عناوین اخبار روزنامه ایران در روز یکشنبه‌ ۲۰ اسفند :
برخی نارضایتی‌ها هم در حوزه سیاسی، هم اقتصادی، هم اجتماعی و فرهنگی و امنیتی بود. همچنین ما در تحقیقات خود به هیچ وجه به سازمان یافتگی اعتراض‌ها نرسیدیم؛ به‌عبارت واضح‌تر به این نتیجه نرسیدیم که یک گروه، طیف و جناح یا معاندین و ضد انقلاب‌ها اعتراض‌ها را از بیرون سازماندهی کرده باشند. این حرف به معنای این نیست که معاندین و مخالفان از اعتراض‌ها سوء‌استفاده نکرده باشند، چون هم در تشدید، هم در هدایت و هم برای بهره‌برداری نهایت تلاش خود را کردند.
با حضور مکرر برخی افراد، حدود ۱۰۰ هزار نفر و بدون تکرار حدود ۴۰ تا ۴۵ هزار نفر. بنا به آمار دستگاه‌های میدانی، عموم مردم به اعتراض‌ها نپیوستند. هیچ جریان سیاسی‌ای نیامد؛ احزاب و گروه‌ها واقعاً نیامدند؛ کارگران نیامدند؛ اقلیت و اقوام نیامدند؛ دانشجویان نیامدند… ویژگی دیگر این اعتراض‌ها، ابعاد وسیع آن بود. ظرف یکی دو شب به ۱۰۰ شهر رسید و در ۴۲ شهر، درگیری داشتیم… این یافته‌ها بر اساس تحقیقات میدانی بود، اما در بررسی‌های عمیق‌تر به عوامل دیگر که بستر اصلی حوادث بودند می‌رسیم و متأسفانه هنوز هم در معرض آن حوادث هستیم.
بعد از ۳۹ سالی که از انقلاب اسلامی می‌گذرد، با نسلی مواجهیم که در چارچوب نظام و ارزش‌های دینی، سلایق، باورها، تفکرات، اعتقادات، روابط، خواست‌ها، مطالبات و نیاز‌های متفاوتی دارد که حتماً باید به آن توجه کنیم، عدم توجه به این موضوع، موجب انباشتگی نارضایتی می‌شود و سرخوردگی هم بالاخره خودش را یک جا نشان می‌دهد. موضوع دیگر، تغییر سبک زندگی است.
یکی از نکات قابل تأمل در رویداد‌های دی ماه این بود که اعتراض‌ها به شهر‌ها و شهرستان‌هایی کشیده شد که شاید خیلی‌ها اسم این شهر‌ها را تا آن زمان نشنیده بودند.
چون سطح انباشتگی نارضایتی‌ها بالا رفته و عمومی شده بود و در هر کجایی که امکان بروز پیدا می‌کرد، ابراز می‌شد وگرنه همان طور که گفتم سازمان یافتگی ندیدیم. باید واقعاً عبرت بگیریم، اما به‌نظرم خیلی‌ها عبرت نگرفتند. باید عبرت بگیریم و به مردم باید احترام بگذاریم…
اعتراض‌های دی ماه در ۱۰۰ شهر بود؛ معلوم نبود لیدر‌ها چه کسانی هستند؛ موضوع اعتراض، سیاسی صرف نبود و در ۴۰ شهر به خشونت تبدیل شد. خیلی با سال ۸۸ فرق می‌کرد. از یک جنس نبود. در مواجهه با این اعتراض‌ها نخستین تصمیم ما این بود که مردم به آن نپیوندند.
با گروه‌های مختلف از جمله جریانات سیاسی، دانشجویی، کارگری، رسانه‌ای و کسانی که می‌توانند طرف قضیه باشند، صحبت کردیم تا این مسأله تشدید نشود. دوم این‌که ما می‌دانیم مردم اگرچه مشکلات اقتصادی دارند، اما اولویت اول‌شان، امنیت است. وقتی اعتراض‌های دی ماه به خشونت و افراط کشیده شد، مردم صف‌شان را جدا کردند. بنده به‌عنوان رئیس شورای امنیت به معاون سیاسی صدا و سیما زنگ زدم و گفتم همه آنچه را که در خیابان‌ها اتفاق افتاده پخش کنید تا مردم ببینند این‌هایی که در خیابان هستند، دنبال امنیت و اقتصاد و… نیستند. اگر خاطرتان باشد وقایع روز پنجشنبه شروع شد، اما نخستین تصاویر روز شنبه دو روز بعد پخش شد. وقتی به صدا و سیما گفتم پخش کنید، با تعجب پرسیدند: «آتش‌سوزی‌ها را هم نشان دهیم؟» گفتم: «اول آتش‌سوزی‌ها را نشان بدهید» چرا؟ چون معتقدیم مردم امنیت‌شان را دوست دارند و نمی‌خواهند امنیت به هم بخورد.
ماجرای خیابان پاسداران تهران یک طراحی و توطئه بود تا با تحریک و تهدید و ایجاد اغتشاش‌های محلی موضوع را به مناطق مختلف کشانده و دامنه آن را تا سطح ملی گسترش دهند و کشور را متلاطم کنند، اخبار دقیقی داریم که افراطیون این جریان به‌دنبال کشته سازی بودند تا با دادن کشته بتوانند انگیزه لازم را برای تحریک ایجاد کنند، اما نیروی انتظامی با درایت و دادن فرصت و با مذاکرات و با همه اقداماتی که ناشی از تحقق خرد ورزی، هوشمندی و احساس مسئولیت این نیرو بود تلاش کرد این موضوع اتفاق نیفتد.

ما و مذاکره ترامپ- اون
مهرداد پشنگ‌پور طی یادداشتی در روزنامه اعتماد با عنوان ما و مذاکره ترامپ – اون نوشت:خبر ملاقات دو رهبر شرور جهان؛ رییس‌جمهور جوان کره شمالی و ریاست‌جمهوری ایالات متحده امریکا، دونالد ترامپ را بدون شک نباید یک واقعه ساده و عادی در جهان دیپلماتیک و سیاست در نظر گرفت. اهمیت اصل ماجرا اگرچه به قدر کفایت برای خود قابل اعتنا و بحث است، اما آثار مترتب بر این دیدار و مذاکره که بدون شک مسیر دشواری را پیش رو دارد بیشتر از خود ماجرا دارای اهمیت خواهد بود. جهان ملتهب، منطقه پر آشوب، رهبری جوان و خیره‌سر و سوی دیگر تاجری که سیاست را آکنده از بلوف‌های تجاری کرده و، چون بازرگانان در پی متاع خویش چنان وانمود می‌کند که آسمان را به زمین خواهد رساند اگر همه آنچه او خواسته به دست نیاید. همه این‌ها دلایلی است تا به رویداد‌های مرتبط با کیم جونگ اون و دونالد ترامپ خوش‌بین نبود. اگرچه تمام آنچه او خواسته تحصیل نشده، اما نمی‌توان به این بهانه همه آنچه او در سر دارد و شرایط و اوضاع و احوال بر شمرده را هم از نظر دور داشت. وجه مشترک این دو رهبر موجبی است تا هر آنچه پیرامون و بین آن‌ها رخ می‌دهد را با حساسیت دنبال کرد، این دو دن‌کیشوت‌های قرن حاضرند که به نام خود و حساب مردم و سایرین ایثار و معامله می‌کنند و دست آخر گویا بنا بر مذاکره دارند، اما در اینکه همه آنچه ایشان انجام داده و می‌دهند برای منافع مردمان‌شان بوده تردید بسیار وجود دارد. (نرخ بیکاری و رشد اقتصادی بنابر آمار‌های رسمی در دوران ترامپ با وجود ادعا‌های او از دوران اوباما بدتر است.) این وجه مشترک این واقعیت را به غلیان می‌آورد که این مذاکرات نه از گشایش باب دوستی که از غایت دشمنی است. مساله‌ای که می‌تواند وسیله‌ای باشد برای رسیدن به اهدافی دیگر و معامله‌ای که آثار آن محدود به همان معامله نیست.
عناوین اخبار روزنامه اعتماد در روز یکشنبه‌ ۲۰ اسفند :
شاهد این ادعا بازبینی دماسنج رابطه بین کره شمالی و ایالات متحده امریکا است. ملاحظه این سابقه هیچ نشانی را هویدا نمی‌کند که بتوان از آن برای این چرخش آشکار و ناگهانی که عامل موثری باشد برای مذاکره استفاده کرد ولو آنکه از مذاکره نمی‌توان بلافاصله دوستی و توافق را استنباط کرد؛ از مذاکره تا توافق و توافق تا دوستی فاصله بسیار است و به نظر می‌رسد آنچه در حال روی دادن میان این دو کشور است بیشتر به یک توافق نزدیک و مانند باشد تا دوستی و مودت! موضع‌گیری محتاطانه رهبران جهان هم می‌تواند ناشی از همین امر باشد. این ویژگی به اصل و عواقب این واقعه حساسیت خاصی را اعطا می‌کند که خوش‌بینی به آن بیشتر یه ساده‌انگاری نزدیک است تا یک رخداد دیپلماتیک موفق! حساسیت موضوع زمانی بیشتر به چشم می‌آید که تمکین کیم جونگ اون، جوان ناپخته بر مسند قدرت نشسته فقط شعار رییس‌جمهور یکساله و چند ماهه امریکا نبود، بلکه آرزو و شاید غایت او بود و هست. ترامپ در این مدت نشان داده که نه پای بند تعهد است نه وفادار به قواعد بازی در عالم سیاست، او فقط می‌خواهد شهوت قدرت خود را ارضا کند، فدا کردن ملت فلسطین در حالی که دنیا برابر او ایستاد نشانه آشکاری است که ترامپ بی‌هیچ ملاحظه‌ای خارج از اصول و پرنسیپ‌های معمول و متعارف دیپلماتیک عمل می‌کند؛ روشی که به نظر می‌رسد او برای مواجهه با کره شمالی در نظر گرفته است، نزدیکی توام با احتیاط برای جمع‌وجور کردن ماجرایی که سال‌ها به پاشنه آشیل ایالات متحده امریکا تبدیل شده است. او می‌خواهد قهرمان باشد، بها و بهانه و قیمت آن نیز مهم نیست. به نتیجه رسیدن و سرانجام پیدا کردن این دیدار و مذاکره احتمالی یعنی ترک برنامه هسته‌ای کره شمالی و رفع تحریم‌ها علیه این کشور که می‌تواند به زمینه و الگویی در عرصه روابط بین‌الملل تبدیل شود. این الگو خواسته یا ناخواسته در مقابل و مقایسه با برجام قرار می‌گیرد و این اهمیت قضیه را برای ایران و مخالفانش برجسته می‌کند. شکست مذاکرات میان کره شمالی و ایالات متحده امریکا نیز بلادرنگ نتیجه‌ای کاملا متفاوت را پدید می‌آورد؛ به گونه‌ای که موضع ایران و موافقان دیپلماسی مرتبط به برنامه صلح آمیز هسته‌ای ایران منجر به برنامه جامع اقدام مشترک را تقویت می‌کند. به زبان ساده مذاکرات آتی میان کره شمالی و ایالات متحده امریکا یک طرف ثالث هم دارد که جمهوری اسلامی ایران است، واقعیتی که می‌توان از مجموع شرایطی که تشریح شد، استنتاج کرد. این حقیقت این الزام را ایجاب می‌کند که ایران فقط نظاره‌گر این واقعه سیاسی- دیپلماتیک نباشد؛ ایجابی که وجوب برنامه‌ای مدون، سیاستی هوشمند و جامع را نمایان می‌کند. ضروری است که طرحی نو درانداخت و سیاستی مشخص را برای مواجهه با این حادثه و عواقب ناشی از آن تمهید کرد.

منطق احمدی‌نژاد را پیروی نکنید
عبدالله گنجی مدیرمسئول روزنامه جوان در سرمقاله امروز این روزنامه نوشت: خبر‌های متواتر حاکی از آن است که سران سه قوه در سه جلسه پی‌در‌پی مجمع تشخیص مصلحت نظام حضور نیافته‌اند. پیشینه حضور نشان می‌دهد که رئیس‌جمهور بعضاً حضور نمی‌یافته است، اما رؤسای مجلس و دستگاه قضا منظم‌تر بوده‌اند. هم از تحلیل‌ها و هم از اخبار چنین برمی‌آید که عدم حضور آنان در جلسات مجمع در اعتراض به حضور احمدی‌نژاد است. اگر علت غیر از این باشد حتما پاسخ و بهانه آنان مشکلات و حجم کار و مأموریت‌های دستگاه تحت مدیریت است، اما اگر علت عدم حضور منظم و هماهنگ آنان در اعتراض به چرایی حضور احمدی‌نژاد در این جلسات است باید گفت: شما عیناً از منطق احمدی‌نژاد بهره برده‌اید و یا منطق وی را توجیه و قابل پذیرش کرده‌اید. احمدی‌نژاد با شخصی‌سازی مسائل با رؤسای قوا و خصوصاً دستگاه قضا به آنان هجمه می‌کند و حتی برایش مهم نیست که منصوب‌کننده رئیس دستگاه قضا (رهبری) درباره سخنان وی چه نظری دارد.
نیمه پنهان اعتراض‌های دی ماه/ما و مذاکره ترامپ- اون/منطق احمدی‌نژاد را پیروی نکنید
او حرف خود را می‌زند و منتظر هم نمی‌ماند که رهبری چه می‌گوید و پس از اینکه رهبری از مفاهیمی مانند «دین سیاسی»، «بی‌تقوایی»، «ملاک حال افراد است»، «قاضی خوب داریم قاضی بد هم داریم هر دو را با هم ببینید»، استفاده کردند نه تنها اندکی بر مواضع احمدی‌نژاد اثری نداشت که چند گام جلوتر هم آمد و خواستار عزل سران سه قوه شد. در این عزل‌خواهی نیز برایش فرق نمی‌کند که سران قوا منتخب مردمند یا منصوب رهبری. اگر سران سه قوه معترضند که چرا رهبری احمدی‌نژاد را در مجمع منصوب نموده یا چرا اخراج نمی‌کند و به همین دلیل از حضور و تأثیر خود در مجمع صرف‌نظر می‌کنند. آنان نیز مانند احمدی‌نژاد فکر می‌کنند. یعنی همانگونه که احمدی‌نژاد آنان را غاصب می‌داند، سران قوا هم احمدی‌نژاد را غاصب یک کرسی مجمع می‌دانند؟ با عرض پوزش شما بر همان منطق احمدی‌نژاد استوار شده‌اید و برایتان مهم نیست مصلحت نظام در حفظ و استمرار حضور احمدی‌نژاد در مجمع چیست و حتماً برایتان مهم نیست که رهبری با عدم حضور شما در جلسات مجمع مخالف است. شما بر ریلی به موازات ریل احمدی‌نژاد سوار شده‌اید و مسیر مشترکی را طی می‌کنید. دو خط موازی که البته همدیگر را قطع نمی‌کنند، اما به یک ایستگاه مشترک می‌رسند و آن اصرار بر نظر شخصی در مقابل انتصابات و تدابیر حاکمیت است. از قضا مقام معظم رهبری بر حضور ریاست محترم قوه قضائیه در جلسات مجمع و شورای عالی انقلاب فرهنگی تأکید ویژه کرده‌اند و مهم دانسته‌اند لذا اگر به خاطر عملکرد غیرقابل دفاع یک نفر آن اصل مهم را نادیده بگیریم، ظلم مضاعف به حاکمیت است. اگر احمدی‌نژاد بر اساس سیره خود مسائل کشور و حاکمیت را شخصی می‌کند تا برای عده‌ای توجیه تاختن بیابد، شما‌ها هم که معترض وی هستید نباید به روش مشابه تلافی نمایید. وقت سران قوا فراتر از اوقات شخصی است و ارزش ملی آن را نباید در جدال‌های انرژی‌سوز تلف نمود. سران قوا باید با اثبات رشدیافتگی و عظمت روحی و کار و تلاش همه‌جانبه از داستان غم‌انگیز احمدی‌نژاد عبور نمایند نه اینکه همانند او در مقابل چشم رهبری و ملت به مقابله به مثل بپردازند و دوقطبی کاذب موجود را به دوقطبی واقعی تبدیل نمایند. امید است اگر علل عدم حضور به این مسئله برمی‌گردد از آن عدول و مسئله‌شان را از روش و راه دیگری دنبال نمایند تا جایگاه‌های حقوقی آنان آسیب نبیند و به ولایت‌پذیری خویش نیز خدشه وارد نکنند. حتماً رهبری فراموش نکرده‌اند که شخصی به نام محمود احمدی‌نژاد را در مجمع منصوب کرده‌اند که با اعتراض شما برایش یادآوری شود و تصمیم مجددی بگیرند. سیره رهبری مشخص است؛ او عضویت کروبی و موسوی را نیز تا پایان دوره شان لغو نکرد لذا توقع غیرعرف نیز به صلاح شما و کشور نیست.