«اعتراض ظالمانه» علیه نظام اسلامی طراحی کیست؟
رابطه دراویش پاسداران و دختران خیابان انقلاب
حوالی دوشنبه شب گذشته، اغتشاشگرانی که از آنها با عنوان دراویش گنابادی یاد میشود در محل خیابان پاسداران تهران ضمن سردادن شعار علیه نظام اسلامی و تخریب اموال عمومی، با نیروی انتظامی درگیر شدند.
اوباش حاضر در این درگیری همچنین با یک دستگاه اتوبوس و یک خودروی سمند نیز به سمت نیروهای پلیس حمله بردند که در این حادثه ۳ نفر از پرسنل ناجا و یک بسیجی به شهادت رسیدند. در این درگیریها یک بسیجی دیگر نیز بر اثر اصابت ضربات قمه اغتشاشگران به فیض شهادت رسید.
در هیجانات مربوط به این رخداد تأسفبرانگیز و ضد امنیتی، تأملاتی وجود دارد پیرامون کسانی که چندوقتیست از هر اعتراضی در خیابانهای پایتخت ایران حمایت میکنند. از اغتشاشات دیماه ۹۶ تا اقدام غیر متمدنانه موسوم به دختران خیابان انقلاب برای کشف حجاب تا اغتشاش و اعتراض کسانی تحت عنوان دراویش گنابادی!
جالب آنکه حمایتهای اشاره شده گاهی حتی با ارسال ضرورت فرکانس «تحرّک خیابانی» و حتی «پیکار با نظام» نیز همراه بوده است…
*رخداد غیر متمدنانه دختران خیابان انقلاب، اغتشاشات دیماه و تحرک اوباش موسوم به دراویش خیابان پاسداران شباهتهای غیر قابل انکاری با هم دارند.
هر سه در «خیابان» رخ دادهاند، هر سه رفتاری اعتراضی ضدنظام هستند و «نظام اسلامی» محل تمرکز اعتراض در هر سه است و جالبتر از همه اینکه در قبال هر سه اتفاق نیز صدای تشویق علنی یا تلویحی کسانی از داخل یک جریان سیاسی خاص به گوش میرسد.
تشویقهایی که حتی مدتها قبلتر از تمام این رخدادهای کور خیابانی صورت گرفته و در ذهن افکار عمومی پمپاژ شدهاند…
ما در این اپیزود برای جلوگیری از اطاله کلام و صرفاً از جهت ایجاد تأمل و اثبات وجود «اتاق عملیات تحرک خیابانی»؛ گفتههایی مستند را بدون ذکر نام و منبع برای مخاطبان محترم ذکر میکنیم تا نگاهی واقعیتر به علت تحرکات خیابانی چند وقت اخیر در تهران شکل بگیرد.
بدیهیست که یک دلیل دیگر ما برای عدم ذکر نام و منبع اینست که مخاطبان محترم صرفا بر اساس محتوای گفتهها درباره این تحلیل مهم مبنی بر وجود یک اتاق عملیات مشترک و پیگیر، قضاوت کنند.
آن گفتهها از این قرارند:
_مفهوم دعوت به پیکار با نظام، اغتشاش و تلاش برای گرم نگهداشتن تنور تحرکات خیابانی در تمام این جملات محرز و مشخص است.
یکم: مردم مستأصل، بین خودکشی یا شورش، احتمالا شورش را برمیگزینند شاید نجات یابند.
دوم: بستر اعتراضات (منظور، اغتشاشات دیماه است) پابرجاست…
سوم: مثل ماجرای به خیابان آمدن برای پاشایی؛ فشار اجتماعی ایجاد کنید
چهارم: -روحانی- باید سه سال دیگر در پاستور بماند: سه سالی که دستخوش اعتراضات پی در پی خواهد بود، اعتراضاتی که مانند موج دریا عقب می روند و با شدت بیشتر باز می گردند.
پنجم: در آینده باید منتظر خیزشهای رادیکالتر، وسیعتر و بنافکنتر و شالودهشکنتر از آن چیزی باشیم که امروز تجربه کردیم. این نهال بر زمینی روییده است؛ این نهال در این زمین، امکان روییدن و تناورشدن داشته است. این زمین با مختصات خود سرجای خود است. اما مشکل این زمین چیست؟ این زمین، از یک جهت، آفتزده است.
و ششم: این طبیعت مردم است که زمانی تحت فشار هستند خود به خود به سمت یک شعار میروند: مصداق چنین وضعیتی را در آیه هفتاد و پنجم سوره نساء مشاهده می کنیم.
(آیه ۷۵ سوره نساء: و چرا شما در راه خدا [و در راه نجات] مردان و زنان و کودکان مستضعف نمی جنگید همانان که می گویند پروردگارا ما را از این شهری که مردمش ستمپیشه اند بیرون ببر و از جانب خود برای ما سرپرستی قرار ده و از نزد خویش یاوری برای ما تعیین فرما)
_مفهوم دعوت به پیکار با نظام، اغتشاش و تلاش برای گرم نگهداشتن تنور تحرکات خیابانی در تمام این جملات محرز و مشخص است.
جالب آنکه باید اشاره کنیم در کنار این دعوت به تحرک خیابانی؛ مقولاتی دیگر مثل تأکید بر مفسد بودن نظام اسلامی، ناکارآمدی نظام و ناامیدی مردم در کنار حمایت از کشف حجاب دختران خیابان انقلاب [۱] نیز در اظهارات صاحبان گفتههای بالا و سمپاتهای سیاسی آنها وجود دارد.
برایند این تأملات و تحلیل پیرامونی آنها اینطور میگوید که عدهای به همراهی جویبارهای کوچک و موج شدن آنها دل بستهاند!
مهدی محمدی، تحلیلگر سیاسی و کارشناس مسائل استراتژیک نیز به تازگی در مطلبی با عنوان «دراویش مسئله اصلی نیستند» پیرامون اغتشاش دراویش گنابادی در خیابان پاسداران تهران نوشته است:
«مسئله اصلی در ناآرامیهای دیشب تهران دروایش نیستند. این یک آدرس غلط است. اساسا دروایش هر گز در ایران یک “مسئله” نبودهاند. مسئله از یک سو اراده واضح و رصد شده ضد انقلاب بویژه منافقین است برای “ایجاد خشونت پی در پی و مزمن” در کشور و حرکت به سمت پروژه “تخریب ایران”؛ و از سوی دیگر، پروژه یک جریان سیاسی کاملا شناخته شده در کشور که خشونت را فرصتی برای باج خواهی از کشور و مردم می داند.»[۲]
گفتنیست، برخی محافل تحلیلی از چند سال قبل مسئله بروز اغتشاش خیابانی به بهانه اقتصاد و سیاه بودن وضع موجود، با محتوای اغتشاش و «اعتراض ظالمانه علیه نظام اسلامی» را مورد پیشبینی قرار داده بودند.
***
از عاشورای ۸۸ تا فاطمیه ۹۶؛ مردم تلافی میکنند
در ایام فاطمیه امسال و همزمان با روز شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) تعدادی از اوباش و اغتشاشگران همراه با دراویش گنابادی در تهران، ۵ نفر از حافظان امنیت مردم را در نیروی انتظامی و بسیج به شهادت رساندند.
جنایت این اوباش انزجار عمومی را برانگیخته است و فعالان سیاسی و رسانهای و کاربران فضای مجازی خواستار برخورد جدی و عبرتآمیز با عوامل این حوادث شدهاند.
عدم برائتجویی رسمی سران فرقه دراویش گنابادی از حوادث مذکور نیز سببساز سؤالات فراوانی شده است.
سؤالاتی که در عاشورای سال ۸۸ نیز به آنها پاسخ داده نشد.
*در عاشورای سال ۸۸ نیز جمعی از اوباش به خیابانها آمدند و در ادامه اغتشاشاتی که با ادعای تقلّب در انتخابات ریاستجمهوری توسط اصلاحطلبان طراحی شده بود؛ تظاهراتی بزرگ را شکل دادند.
تظاهراتی که طی آن در حالیکه مردم تهران عزادار سیدالشهدا(س) بودند اما اغتشاشگران در مقابل آنها کف و سوت زدند و عکس امام راحل را نیز پاره کردند.
این اقدام که خشم عمومی را برانگیخت؛ سببساز «یومالله ۹ دی» شد و مردم تهران و سراسر ایران در مخالفت با فتنه و اغتشاش به صحنه آمدند و بساط فتنه را برچیدند.
اکنون نیز دریافتی کلی که از واکنشهای فعالان سیاسی و مراجع اجتماعی نسبت به حوادث خیابان پاسداران و اغتشاشات اوباش و دراویش گنابادی ترسیم شده؛ نشان میدهد که احتمال تکرار نوستالژی عاشورای سال ۸۸ وجود دارد و مردم هرگز و بیش از این قائل به تحمل اغتشاش و مماشات با اوباش و دراویش و دختران خیابان انقلاب و ریاستارت و غیره نیستند.
مردم ایران حتی بر اساس نظرسنجیهای خارجی نیز پشتیبان نظام اسلامی هستند و از طرفی امنیت خود را با هیچ چیزی سودا نمیکنند.
اینکه واکنش مردم نسبت به این رخدادهای سوء چه باشد؛ امریست که دشمنان ایران اسلامی و محافل شورش در ایران باید آنرا بر اساس رخداد مهم «۹ دی» آنالیز کنند.
اما در این میان مسئولان امر نیز بایستی با توجه به مختصات یومالله ۹ دی، در دوراهی مماشات با برهمزنندگان نظم عمومی زندگی مردم و همراه شدن با سیل مطالبات مردم در زمینه برخورد با اغتشاشگران؛ یکی را انتخاب کنند.
عدم برائتجویی رسمی و اقناعی سران فرقه دراویش گنابادی از رخدادهای خیابان پاسداران تهران، برای افکار عمومی یادآور عدم توبه رسمی فتنهگران محصور و منزوی از فتنه و رخدادهای سال ۸۸ است. تقرّب این دو رفتار به هم مؤید تأملات بسیاری است.
***
زمزمه تسویهحساب سازمانی در اردوگاه اصلاحات
«علی تاجرنیا»، فعال اصلاحطلب و از نمایندگان مستعفی مجلس ششم، به تازگی در بخشی از مصاحبه خود با خبرگزاری ایسنا اظهار کرده است:
اگر در درون جریان اصلاحطلبی کسانی هستند که تخلفاتی انجام دادند باید آنها را پالایش کنیم. در این صورت است که مردم متوجه میشوند که اصلاحطلبان هنوز به عهد خود وفادار هستند و مشکلات موجود را درک میکنند…
او با بیان اینکه «مردم با هیچ جریان سیاسی عقد اخوت نبستهاند»، میگوید:
اگرچه بخشی از مردم به جریان اصلاحطلبی بیش از جریان اصولگرایی نزدیک هستند اما اینگونه نیست که برای همیشه قسم خورده باشند که ما را همواره همراهی میکنند؛ فلذا من فکر میکنم ما در درون خودمان نیازمند پالایش هستیم و یک اصلاح در اصلاحطلبی نیاز داریم.[۳]
*قبل از تاجرنیا، یکی از نمایندگان اصلاحطلب مجلس شورای اسلامی نیز از توزیع فرمهایی در میان نمایندگان عضو فراکسیون امید با محتوای تفتیش عقاید آنها خبر داده بود. [۴]
بایستی اشاره کرد که اصلاحطلبان قبل از تاجرنیا بحث تسویه حساب را با رواج دادن عباراتی مثل «اصلاحطلبان بدلی» و «اصلاحطلبان مجاز» آغاز کردهاند و البته این مسئله در جریانی سیاسی که برخی از اعاظم آن سوابق «بازجویی خشن» در دهه ۶۰ دارند؛ اصلا جای تعجب نیست.
ضمن اینکه اساساً به نظر نمیرسد مسئله اصلاحطلبان درباره «قهر مردم» با تسویه حساب نیز قابل حل شدن باشد…
این جریان سیاسی از سال ۸۰ به این سو در هیچ انتخاباتی حائز رأی اکثریتی تمام مردم ایران نبوده است و هیچ چهرهای از آنها نیز در هیچیک از دو قوه مقننه و مجریه که باید با رأی مردم انتخاب شوند نیز در مصدر کار نبوده است.
و تمام این رخدادهای در حالی بروز یافته است که آنها تمام تلاش خود را برای تسویه حساب با اصلاحطلبانی که قصد کار کردن با نظام اسلامی و اکثریت متدین مردم ایران را داشتهاند، انجام دادهاند.
گفتنیست مسئله بیاقبالی ۱۶ ساله مردم به اصلاحطلبان مورد اشاره خود اصلاحطلبان نیز قرار گرفته است.
پیش از این سعید حجاریان، تئوریسین جریان چپ در بخشی از مصاحبه خود با روزنامه اعتماد گفته بود: براساس قانون، جبهه دوم خرداد میتواند مجلس را بگیرد، شورا را بگیرد، ریاست جمهوری را بگیرد.
او سپس در پاسخ به سؤال خبرنگار اعتماد که پرسید: «ولی بعد از دوران آقای خاتمی، اصلاحطلبان دیگر هیچوقت نتوانستند به آن قدرت و جایگاه بازگردند، نه در مجلس، نه در دولت و…» تصریح کرد: «درست است ولی الان بالاخره اوضاع خیلی با قبل تفاوت دارد! »
پس از او، علیرضا علویتبار، فعال اصلاحطلب نیز در یک مصاحبه تصویری و در پاسخ به این سؤال که چرا اصلاحطلبان از سال ۸۰ به این سو هیچ پیروزی اکثریتی ندارند، اینطور گفت که راجع به انتخابات و نتایج آن بحث دارد! [۵]
***
1_ mshrgh.ir/831829
2_ mshrgh.ir/833158
3_ https://www.isna.ir/news/96112916577/
4_ http://www.jahannews.com/news/559228
5_ mshrgh.ir/800614