مردمسالاری و دیگر هیچ /هشت نکته اساسی سخنان ظریف در نشست مونیخ/چرا خطاکاران مؤسسات اعتباری آزادانه میچرخند؟ /سانحه هوایی و جعبه سیاه
بیانات رهبر انقلاب درباره عدم منافات انتقاد و دفاع از انقلاب و ۳ آفت انقلاب، درخشش ظریف در نشست مونیخ، جستجو برای پیدا کردن قربانیان و هواپیمای ATR، مهلت یکماهه مجلس به بانک مرکزی، احتمال مصادره اموال مسئولان دولت احمدینژاد، سیل درمناطق زلزله زده سرپل زهاب و عقبگرد دلار از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
روزنامههای امروز دوشنبه ۳۰ بهمن ماه در حالی چاپ و منتشر شدند که سانحه هوایی سقوط هواپیمای ATR و بی خبری از قربانیان این حادثه از سویی و بیانات رهبر معظم انقلاب درباره ۳ آفت انقلاب و نیز عدم منافات انتقاد و دفاع از انقلاب از محورهای اصلی صفحات نخست آنها محسوب میشود. بیشتر روزنامههای امروز صفحات نخست خود را متناسب با سوگ از دست دادن ۶۶ مسافر و خدمه هواپیمای تهران – یاسوج که صبحگاه روز گذشته دچار سانحه شد تنظیم کرده و عناوین و تصاویر احساسی وعاطفی برای این خبر انتخاب کرده اند.
روزنامه شهروند با چاپ طرحی گرافیکی از برخورد هواپیما با کوه دنا عنوان «سقوط آسمان» را در صفحه نخست خود گنجانده است وبخشی از بیانات مقام رهبری را در سمت دیگر این صفحه با عنوان «درباره «عدالت» عقبمانده هستیم» برجسته کرده است.
روزنامه آرمان امروز در زمینهای سیاه تصویری از هواپیمای شرکت هواپیمایی آسمان را جای داده و عنوان «رخت عزا بر تن دنا»را تیتر گزارش خود از این حادثه انتخاب کرده است. این روزنامه در بخشی از صفحه نخست خود نیز این جمله از سخنان روز گذشته رهبر انقلاب با عنوان «کاملا در جریان گلهها و شِکوههای مردم هستیم» را تیتر کرده است.
روزنامه کیهان تیتر اول خود را به سخنان رهبر معظم انقلاب در جمع مردم آذربایجان شرقی اختصاص داده و عنوان «آفتهای انقلاب اشرافیگری، بیتوجهی به مستضعفان و اعتماد به بیگانه» را از بین آنها برجسته کرده است. این روزنامه برای خبر سانحه هوایی روز گذشته «پرواز تهران-یاسوج به مقصد نرسید» را به عنوان تیتر انتخاب کرده است.
روزنامه اعتماد با درج تصویر رهبرانقلاب در نیم صفحه نخست عنوان «از انتقادها خبر دارم» را تیتر گزارش خود از دیدار روز گذشته مردم تبریز و رهبری انتخاب کرد و در سرمقاله امروزش به قلم محمد مهاجری به تشریح و تحلیل بخشهایی از سخنان مقام معظم رهبری با عنوان «مردم سالاری و دیگر هیچ» پرداخته است.
شرق حضور دکتر ظریف در نشست مونیخ و پاسخ او به اظهارات نتانیاهو را با عنوان «جدال ظریف و نتانیاهو» بازتاب داده است. این روزنامه همچنین عنوان «کاملا از انتقادها، گلایهها و شکوههای مردم مطلع هستیم» را از سخنان روز گذشته رهبر انقلاب به عنوان تیتر برگزیده است.
روزنامه جوان نیز بخش بزرگی از نیم صفحه نخست خود را به تصویر و سخنان رهبری اختصاص داد و عنوان «خطر ارتجاع انقلاب» را برای آن انتخاب کرد. این روزنامه پاسخ ظریف به نتانیاهو در اجلاس مونیخ را با عنوان «پاتک ظریف با اف ۱۶ به تک پهپادی نتانیاهو!» منعکس کرده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشر شده در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
مردمسالاری و دیگر هیچ
محمد مهاجری فعال رسانهای اصولگرا در سرمقاله امروز اعتماد با عنوان مردمسالاری و دیگر هیچ، با اشاره به سخنان روز گذشته رهبر معظم انقلاب در جمع مردم تبریز نوشت:
١- کلیدواژه «مردمسالاری» در سخنان دیروز رهبر عزیز انقلاب از برجستهترین موضوعاتی است که توسط ایشان چندبار تکرار شده است، هرچند این تعبیر در بیانات ایشان مکرر است، اما در آستانه ورود به چهلمین سال انقلاب اسلامی، مفهوم خاصی دارد.
برخی از آنها انحراف پیدا میکنند، بعضی به ضد خود تبدیل میشوند، پارهای پای در راه استبداد میگذارند و برخی دچار فراموشی اهداف میشوند. وجه مشترک همه اینها کنارنهادن مردم به عنوان صاحبان انقلاب و «مردمسالاری» به عنوان ضامن بقا است. انقلاب اسلامی علاوه بر اینکه با نقش آفرینی مردم پیروزشد، بزرگترین شکوه مردمسالاری را در دوران دفاع مقدس تجربه کرد. علاوه بر آن برگزاری ١٢ دوره انتخابات ریاستجمهوری، ١٠ دوره مجلس و چندین دوره مجلس خبرگان و شوراهای شهر و روستا، نمادهایی از مردمسالاری را به رخ کشیده است. هرچند به طور متوسط هر سال یک انتخابات در کشور برگزار شده، اما بسنده دانستن مردمسالاری به حضور در انتخابات، کوچک کردن این واژه است. بنابراین باید راهکارهای حضور مردم را در جامعه بسط داد.
٢- انقلابها معمولا پس از گذشت دورههایی از عمرخود دچار تحول در اندیشه میشوند.
٣- یکی از مواردی که حضور مردم را قوت میبخشد، پذیرش حق نقد برای همگان است. امروز به خصوص با گسترش فضای مجازی، زبان نقد برای همه، امکان گشودن یافته است. وقتی همه بتوانند از ابزار گفتوگو استفاده کنند و نظام نیز این ابزار را به رسمیت بشناسد، تحمل هردوطرف بالا میرود. نقدکننده به تدریج دارای این فرهنگ میشود که چه بگوید، چگونه بگوید و از کدام راه به هدف و مقصود خود دست یابد. از آن سو، مسوولان درمی یابند که با ناظری به تعداد همه مردم مواجهند و هرگونه اشتباه و سهوشان به چشم میآید؛ لذا ناگزیرند در محیطهای شفاف و اتاقهای شیشهای مدیریت کنند.
٤- مردمسالاری تنها یک راهبرد برای خوب حکومت کردن نیست بلکه خودش دارای ارزش ذاتی است. به بیان دیگر عزتمند بودن، محق بودن، ناظر بودن و ناقد بودن، به مثا به یک مفهوم ذهنی هم قدر و منزلت و شرافت دارد.
٥- مردمسالاری، عطا و لطف حکومت به شهروندان نیست. نظام نمیتواند به خاطر اینکه به مردم حق شرکت در انتخابات یا نقد کردن میدهد بر آنها منت بگذارد. به عکس، منتپذیر هم هست. مدیران کشور افتخارشان این است که از طریق نظام مردمسالار- و در کشور ما به دلیل مسلمان بودن مردم، مردمسالاری دینی- به هدف اصلی حیات انسانی یعنی تکامل کمک میکنند.
٦- مردمسالاری حتما مابهازای بیرونی دارد. اینکه عدهای دایما توی بوق کنند که، چون دهها انتخابات در ایران پس از انقلاب اسلامی برگزار شده، پس مردمسالاری کاملا محقق شده، تصور کاملی نیست. بعضی از سیاسیون و حتی رجال مذهبی، مردمسالاری را یک مقوله اجباری و تحمیلی میدانند که نظام جمهوری اسلامی، آن را به اجبار پذیرفته است. چنین تفکری برای مردم هیچ هویتی قائل نیست، چه برسد به حق او برای شرکت در انتخابات یا نقد حاکمیت و نظایر آن. صاحبان چنین دیدگاهی مردمسالاری را نه هدف نظام که وسیلهای برای رسیدن به مقاصد دیگر میدانند. آنچه در بیانات دیروز رهبرمعظم انقلاب آمد با مکتب فکری این قشر، قطعا بیگانه است.
هشت نکته اساسی سخنان ظریف در نشست مونیخ
حسن بهشتیپور کارشناس مسائل بینالملل طی یادداشتی در روزنامه ایران با اشاره به حضور وزیر امور خارجه کشورمان در نشست مونیخ نوشت: کنفرانس امنیتی مونیخ یکی از مهمترین نشستهای جهانی در زمینه امنیت بینالمللی و منطقهای و فرصت مغتنمی است برای کشورهای مختلف که دیدگاههای خودشان را برای مخاطبان آن و نیز ملتهای جهان تشریح کنند. وزیر امور خارجه کشورمان نیز از این فرصت بخوبی استفاده کرد.
هشت نکته اساسی و مهم در سخنرانی آقای ظریف مطرح بود. نخست آنکه او تأکید کرد که شکست سیطره داعش به معنای پایان یافتن افراطگرایی نیست. زیرا این ایدئولوژی هنوز نفرتافکنیاش را در منطقه ادامه میدهد. دوم اشاره به این نکته بود که خواست ایران ایجاد یک منطقه قوی است و به دنبال هژمون شدن نیست؛ بنابراین او تأکید کرد که ایران به دنبال همکاری منطقهای است و نه تسلط بر منطقه از نوع اسرائیل و امریکا که برخی از کشورهای منطقه آن را پیگیری میکنند.
نکته سوم سخنرانی ظریف این سخن او بود که صلح فراگیر و تأمین امنیت در منطقه در سایه تلاش جمعی به دست میآید که میتواند تأمین کننده امنیت نسلهای آینده باشد.
نکته چهارم این بود که او یادآوری کرد قدرتهای نظامی در منطقه از دیرباز به دنبال پیروزی در جنگ بودهاند. اما آنها پیروزی در صلح را نادیده گرفتهاند. نکته ظریفی که نشان میداد قدرتهای فرامنطقهای در منطقه غرب آسیا هیچ گاه راهبردی برای پیروزی در صلح نداشتهاند و این نقطه ضعف آنها در اجرایی کردن شعارهایشان برای تأمین امنیت و توجیه حضور مداخله جویانهشان در این منطقه بوده است.
ظریف همچنین از نیاز منطقه غرب آسیا به یک ساختار امنیتی جدید سخن گفت. او حداقل سه وجه این ساختار امنیتی را توضیح داد. همکاری کشورهای منطقه برای ایجاد یک منطقه قوی و اتکا به توان حاصل از همکاری به جای اتکا به توان نظامی کشورهای خارج از منطقه، حضور همه کشورهای کوچک و بزرگ فارغ از اختلافات تاریخی در این نظم منطقهای و واقع بین بودن رهبران همه کشورهای منطقه و پذیرش تفاوتهای موجود در قالب حفظ احترام متقابل سه وجهی هستند که در سخنرانی وزیر امور خارجه کشورمان مورد تأکید قرار گرفت.
نکته ششم تأکید براین بود که به جای شکلگرایی و ائتلافهای شکلی به دنبال شبکهسازی امنیتی باشیم. مفهوم این پیشنهاد این است که کشورها با انعقاد قراردادهای مشترک یک شبکه همکاری امنیتی را بنیان بگذارند. هفتمین فراز قابل توجه سخنرانی ظریف طرح مجدد پیشنهاد تشکیل مجمع گفتوگوی منطقهای بود با این اشاره که او این پیشنهادها را سال گذشته نیز مطرح کرد، اما متأسفانه همچنان بی پاسخ مانده است. حال آنکه پس از برجام کشورهای منطقه خلیج فارس میتوانستند به جای فرو رفتن در نگرانیهای بیهوده برای عواقب منطقهای برجام، پای گفتوگو بنشینند و با طرح تضمینهای امنیتی متقابل به نگرانیهای خود و افتادن در دام رقابتهای تسلیحاتی پایان دهند.
آخرین نکتهای که از سخنان آقای ظریف استخراج میشود، این موضوع است که به جای تأکید بر تضاد منافع، تفاوتها را به رسمیت بشناسیم و به سمت اجرای اقدامات اعتمادساز حرکت کنیم. سخنانی که اگر مورد توجه قرار گیرد، میتواند به نقطه عطفی برای همکاری منطقهای، پایان دادن به مداخله قدرتهای فرامنطقهای و ایجاد جنگ و درگیری بیشتر در منطقه تبدیل شود.
در مجموع با توجه به مواضعی که با شدت و ضعف از سوی برخی مقامهای شرکت کننده در این کنفرانس از جمله مواضع ضد ایرانی نتانیاهو و الجبیر مطرح شد، آنچه در سخنرانی وزیر امور خارجه کشورمان لحاظ شد، این بود که ظریف به جای آنکه یکایک آن مواضع ضد ایرانی را پاسخ دهد و سلبی برخورد کند، از موضع ایجابی سخنرانی کرد. نکاتی را مطرح کرد که نشان دهنده صلح خواهی و امنیت جویی ایران است و نشان داد که ایران راهکارهایی منطقی برای تأمین امنیت منطقه و جهان دارد و میتواند از آن دفاع کند.
چرا خطاکاران مؤسسات اعتباری آزادانه میچرخند؟
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با عنوان آیا گوش شنوائی وجود دارد؟ درباره چرایی عدم رسیدگی لازم به مدیران متخلف موسسات اعتباری نوشت: سخنگوی دولت و رئیس سازمان برنامه و بودجه گفت: «مدیران موسسات اعتباری متخلف هر کدام به کسی یا جائی وصل بودند و الآن هم دارند آزاد میچرخند».
اشاره مستقیم سخنگوی دولت به کسانی است که مدتی است اقتصاد کشور و نظام بانکی را دچار التهابات پردامنهای کردهاند و اعتبار شبکه بانکی و مراکز اقتصادی نظام را به کلی زیر سوال بردهاند. در واقع، نه تنها سپرده گذارانی که با اعتماد به این موسسات اعتباری و مدیران آن دچار چنین ضرر و زیان مالی بزرگی شده اند، بلکه آحاد مردم و نظام نیز متحمل زیانهای فراوانی شدهاند و تاوان سنگین یکه تازیهای موسسات اعتباری متخلف بر آنها نیز تحمیل شده است.
علاوه بر این، بهترین سوژههای تبلیغاتی و خوراک رسانههای معاند، از این طریق در اختیار دشمنان ملت قرار گرفته تا به هر بهانهای، نشتری به نظام و جامعه و آحاد مردم بزنند و عملکرد نظام بانکی و چرخه اقتصادی کشور را به زیر سوال ببرند. طرح مسائل مرتبط به امید آنکه گوش شنوائی وجود داشته باشد، انشاءالله مفید خواهد بود.
طبعاً در اینجا نکات مهمی وجود دارند که نباید از آنها غافل شد. نخست بایستی از مسئولیت تعطیل ناپذیر بانک مرکزی و نهادهای نظارتی سخن گفت که چرا در این مقوله به مسئولیت سنگین خود به درستی عمل نکردهاند. همه به خاطر دارند که بانک مرکزی به دفعات مکرر نام بسیاری از موسسات اعتباری متخلف را رسانهای کرده و به مردم هشدار داده که بعضی از این موسسات فاقد مجوزهای لازم از بانک مرکزی هستند و برخی دیگر هم تخلفاتی را مرتکب شدهاند و چندان قابل اعتماد نیستند. شاید مقامات بانک مرکزی ادعا کنند که به مسئولیت خود عمل کردهاند لکن سوال این است که آیا صرف صدور یک بیانیه و تکرار آن از بانک مرکزی به عنوان مرجع قانونی نظارت و سازماندهی تحرکات مالی و پولی در نظام اقتصادی کشور رفع مسئولیت میکند؟ پاسخ این سوال با هر معیاری که به ارزیابی عملکرد بانک مرکزی بپردازیم، به کلی و قطعاً منفی است. بانک مرکزی نباید به موسسات اعتباری فاقد مجوز اجازه و فرصت گشایش دفتر، اعلام موجودیت، پذیره نویسی، جذب سرمایه و دریافت وجه از مردم را میداد و میبایست با بهره گیری از ابزارهای قانونی و استمداد از نظام قضائی، پلیس و نهادهای امنیتی کشور مانع هرگونه تحرک غیرمجاز آنها میشد.
علاوه بر این، نظام قضائی کشور هم قطعاً در زمینه قصور و تقصیر مستوجب اعتراض است، چرا که به عنوان مدعی العموم نمیبایست از کنار تعلل بانک مرکزی بیتفاوت عبور کند و به عنوان مرجع قضائی و قانونی میبایست مانع فعالیت موسسات اعتباری متخلف میشد، حتی اگر اعتراض و درخواستی از جانب نهادهای مالی و بانک مرکزی را هم دریافت نکرده باشد.
نکته سوم و بسیار با اهمیتتر از موارد فوق، مسئولیت بزرگ سازمان صدا و سیما در انعکاس وسیع و پرتکرار آگهیهای پرجاذبه همین موسسات مالی متخلف است که از اعتبار رسانه ملی و از اعتماد عمومی جامعه به نفع همین متخلفین سوءاستفاده کرده و آنها را به عنوان مراکز مالی قابل اعتماد به مخاطبان خود معرفی کرده است. ناگفته پیداست که هر یک از موارد فوق از جمله بانک مرکزی، نظام قضائی و رسانه ملی باید به خاطر عدم انجام مسئولیتهای ذاتی خود در این زمینه پاسخگو باشند.
طبعاً با طرح این مسائل، نباید از اصل موضوع یعنی سوءاستفاده همین موسسات اعتباری متخلف از ارتباطات با اشخاص بانفوذ و برخی مراکز غافل شویم؛ لذا لبه تیز مطالبات جامعه و نظام باید متوجه همان اشخاص با نفوذ و برخی جاهائی باشد که با حمایت پرهزینه و جانبداری پرمخاطره، چنین فضای پرالتهاب و نگرانکنندهای را بر جامعه و نظام اقتصاد کشور تحمیل کردهاند. با این عملکرد آقایان در هر دورهای از مسئولیت که هستند، چه اعتبار و حیثیتی برای نظام اقتصادی، بانکی و مالی کشور باقی میماند؟
چرا هنوز هم با وقوع چنین رویدادهای پرهزینه و شرم آوری، نظام قضائی به مسئولیت خود عمل نمیکند؟ چرا باید عوامل ایجاد چنین فضای پرالتهابی در نظام پولی و مالی کشور هنوز هم با آزادی در رفت و آمد باشند؟ چرا درحالی که آفتابه دزدها در پشت میلههای زندانند، دزدان و غارتگران بیتالمال و سوءاستفاده کنندگان از اعتبار نظام پولی، مالی و بانکی کشور باید بیهیچ دغدغه ای، آزادانه به چپاول ادامه دهند؟
آزادی خطاکاران در جامعه این شبهه را در ذهن آحاد جامعه ایجاد میکند که مبادا مسئولین نظارتی و حقوقی نیز دچار مشکلاتی هستند که خطاکاران را بازخواست نمیکنند و اصراری به تعقیب و محاکمه و مجازات آنها ندارند. موضوع مهمتر آنکه اخیراً برخی افراد خواستار پرداخت مطالبات سپردهگذاران موسسات متخلف توسط دولت و نظام بانکی هستند؟ این عجیبترین پیشنهادی است که میتوان مطرح کرد که تاوان غارتگری دیگران را دولت و نظام بانکی بپردازد و بدعت نادرستی است که راهکار خطاهای بزرگتر آینده را به غارتگران امروز و فردا میآموزد، و چنین مباد.
سانحه هوایی و جعبه سیاه
عباس رمضانی خلبان و استاد پرواز طی یادداشتی در روزنامه آرمان امروز با عنوان سانحه هوایی و جعبه سیاه نوشت: در اکثر سوانح هوایی بیان علت یا عوامل حادثه در ساعات اولیه مشکل و حتی غیر ممکن است. حادثه روز گذشته هواپیمای ۷۲ ATR نیز از این قائده مستثنی نیست. هواپیماهای ۷۲ ATR از نوع هواپیماهای دو موتوره توربوپراپ کوتاهبرد منطقهای است که برای سفرهای منطقهای و کوتاه مدت استفاده میشوند و برای سفرهایی با مسافتهای طولانی بهکار نمیرود و تا صد مسافر را میتواند جابهجا کند.
اینهواپیما توسط شرکت هواپیماسازی فرانسوی-ایتالیایی ATR تولید میشود. ۷۲ ATR نوع تکامل یافته ۴۲ ATR است که از سال ۱۹۸۹ تولیدش آغاز شد. این شرکت تابهحال بیش از ۱۵۰۰ هواپیما فروخته و بیش از ۲۰۰ اپراتور در بیش از ۱۰۰ کشور دنیا دارد. این نوع هواپیما تا پیش از حادثه روز یکشنبه، ۱۶ بار دچار حادثه هوایی شده است که آخرین آن در فوریه ۲۰۱۵ اتفاق افتاد. درحال حاضر هرگونه اظهار نظر درخصوص علت این حادثه کارشناسانه نیست و باید همچون دیگر موارد مشابه جعبه سیاه هواپیما مورد بررسی قرار گیرد تا آخرین وضعیت هواپیما قبل از سانحه مشخص شود. اما مطلبی که میتوان درخصوص این حادثه بیان کرد این است که به طور قطع هواپیما قبل از پرواز هیچ مشکل فنی نداشته است. بایدگفت: دستورالعمل سرویس و نگهداری فنی هواپیماها تقریبا در تمامی کشورها بر اساس قوانین سازمان بینالمللی هواپیمایی کشوری (ICAO) که با همکاری کشورهای عضو تهیه و تصویب گردیده و اجرا میشود و این قوانین را اکثر کشورها در پرواز شرکتهای هوایی خود مورد توجه قرار میدهند که جمهوری اسلامی ایران نیز یکی از آن کشورهاست. همه خلبانان قبل از پرواز سیستمهای فنی هواپیما را بررسی و در صورت مشاهده کوچکترین مشکل فنی از انجام پرواز خودداری میکنند. با این وجود میتوان احتمال داد یکی از دلایل وقوع این سانحه ایجاد مشکلاتی در سیستم ناوبری هواپیما بوده که موجب شده خلبان اطلاعات دقیقی از موقعیت هواپیما دریافت نکند. خلبانان لوازم ناوبری مختلفی در اختیار دارند که برای بلند شدن، پرواز و به زمین نشستن بیخطر به آنها کمک میکند. یکی ازمهمترین این لوازم و دستگاهها که به خلبان یاری میدهد، دستگاههای مراقبت پرواز و تردد در مسیرهای هوایی است که در تمام دنیا فعال هستند. بیشتر واحدهای مراقبت پرواز برای اطمینان از پرواز هواپیماها در مسیرهای مشخص خود حرکت میکنند که آن مسیرها صفحه نمایش رادارها تعریف شده است. هواپیماها نیز مجهز به گیرنده رادار خاصی هستند که Transponder نامیده میشود. این گیرندهها سیگنال رادار را از مرکز کنترل دریافت کرده و فورا به آن پاسخ میدهد. وقتی این سیگنال به زمین میرسد، موقعیت هواپیما را بر روی صفحه نمایش رادار نشان میدهد. در صورت بروز هرگونه اشکال در این سیستم یا هرگونه اختلال در سیگنالها ممکن است حادثهای دلخراش رقم بخورد. در پایان باید بر این مساله تاکید داشت تا بررسی جعبه سیاه هواپیما، هرگونه اظهار نظر در حد احتمالات بوده و غیر علمی است.