یکشنبه , ۲۲ مهر ۱۴۰۳
صفحه اول » اجتماعی و سیاسی » نقش دکتر احمدی نژاد در اظهارات روز گذشته رهبر نظام ولایت فقیه مبنی بر عذرخواهی از خدا و مردم ایران

نقش دکتر احمدی نژاد در اظهارات روز گذشته رهبر نظام ولایت فقیه مبنی بر عذرخواهی از خدا و مردم ایران

دکترمحموداحمدی نژاد بحث لگدمال شدن عدالت درنظام ولایت فقیه را صراحتاً، درمیان مردم، دربرابر دوربینهای فیلمبرداری درملاء عام مطرح کرد، و صراحتاً پای رهبرنظام ولایت فقیه را به وسط کشید و بی اعتنایی اورا نسبت به شیوع عام بیعدالتی درنظام تحت سلطه خودش به باد انتقاد گرفت!

 

رهبرنظام ولایت فقیه که مدتها درباره امورمختلف سکوت کامل اختیارکرده بود به ناچارسکوتش را شکست و دردیدار با مردم آذربایجان صراحتاً به تعارض میان نظام ولایت فقیه در ایران و مبحث “عدالت در اسلام” اقرار و اعتراف کرد و خودش و سراسر روسای قوا و مدیران مسئول نظام ولایت فقیه را موظف به عذرخواهی از مردم، و تلاش برای جبران مافات کرد!!

بحث این نیست که آیا اژدهای هفت سر فساد نظام ولایت فقیه – به گفته خودعلی خامنه ای رهبر نظام ولایت فقیه در ایران- را میشود سرکوب ومسمار کرد یا نه! بحث در آن است آقای دکترمحموداحمدی نژاد حرف دل پردرد مردم را بافریاد در ملاء عام به عیان بیان کرد!

فهرستی از سایر اقدامات آقای دکترمحموداحمدی نژاد برای عیان کردن واقعیت اژدهای هفت سر نظام ولایت فقیه بطور خلاصه به شرح زیر است. لازم به ذکر است که این فهرست توسط فردی بانام مستعار “میوا” (هیوای سابق) در انتقاد از مقاله فردی موسوم به اکبرگنجی – منتشر شده در سایت رادیوفردا – نگارش یافته است.

… حال ببینیم به طور مثال کدام فرد خودی و غیر خودی چه مسئول طراز اول و چه مسئول درجه یک در نظام جمهوری اسلامی در حد و قواره احمدی نژاد ظاهر شده است:


اقدامات تخریبی احمدی نژاد بر علیه نظامی که به قول شما با تقلب روی کار آمد:


1.صدور فرمان آزادی ورود بانوان به ورزشگاهها در همان روزهای نخست ریاست جمهوری اش
2.مخالفت با رهبری بر سرانتصابرحیم مشائی درهمان ابتدای کار
3.مخالفت با رهبری بر سربرکناری یک طرفه و بر خلاف خواست رهبر در برکناری وزیر اطلاعات و ترک پست ریاست به مدت ده روز(کم یا بیشتر)و نشستن در منزل به جای رفتن به سر کار
4.برکناری وزیر خارجه مکتبی در همان سفر افریقائی اش و وقتی در جلسه با همتای آفریقائی اش بوده
5. تحریم جلسات مجمع تشخیص نظام
6. مخالفت علنی و صریح با خانواده لاریجانی که دارای مناصب کلیدی و قدرت مطلقه در نظام هستند.
7.اجرا نکردن مصوبات مجلس و مخالفت با آن
8.انتقاد و حمله به شورای نگهبان و تعدادی از خفته گان مجلس خبرگان و تهدید کردن آنان
9.حملات و انتقادات سنگین و پی در پی علیه قوه قضائیه و مجلس و حتی رهبری نظام.
10. رفتن به مقبر کوروش کبیر و آوردن لوح و منشورحقوق بشر کوروش به ایران
11.مهمترین اقدام وی آگاه کردن مردم و ریزش توهم آنان از قدرت نظام است که هم چنان ادامه دارد.
12.این چه فرد مرتجعی است که چنین می کند و آن چه فرد بیشروی است که از گفتگوی تمدنها می گوید و برای حفظ نظام سرکوب مردم را شرعی می داند!

 

این هم اصل مقاله اکبرگنجی:

یادداشت: احمدی نژاد در قامت «اپوزیسیون» جمهوری اسلامی؟!

۲۹/بهمن/۱۳۹۶

اکبر گنجی

 

محمود احمدی‌نژاد به همراه رحیم مشایی در ۲۵ بهمن ۱۳۹۶ به دادگاه رفتند تا در جلسه محاکمه بقایی شرکت کنند. اما آنان را به جلسه راه ندادند. احمدی‌نژاد در اعتراض سخنانی در بیرون ساختمان دادگاه ایراد کرد. او گفت انقلاب برای احقاق حق مردم، عدالت، آزادی، دفاع حکومت از حقوق مردم صورت گرفت، نه این که عده ای دارای اختیارات مطلقه شوند و مردم را تحقیر و ذلیل سازند. اما به جای آن، قوه قضائیه به کوچکترین اعتراض، شدیدترین واکنش را نشان می‌دهد. فرد را بازداشت و سپس جنازه اش را به عنوان معتادی که خودکشی کرده به خانواده اش تحویل می‌دهند. هیچ ناظری بر قوه قضائیه وجود ندارد و مردم به دلیل پاسخگو نبودن، به ادعاهای آنان اعتماد ندارند. از قوه قضائیه باید به خود قوه قضائیه شکایت کرد که نه تنها قابل اعتماد نیستند، بلکه نتیجه بخش هم نیست.”رهبری هم که می‌گویند مسئولیت عملکرد دستگاه قضایی و بقیه دستگاه‌ها به عهده ایشان نیست”. سپس پیامبرانه وعده داد که “این شرایط به زودی به نفع ملت اصلاح خواهد شد…فعلا [قدرت] دست شماست. اما به لطف خدا به همت ملت، به زودی شرایط کشور به نفع ملت به نفع آرمانهای انقلاب به طور اساسی تغییر خواهد کرد”.

همزمان با این سخنان، اسفندیار رحیم مشایی در یادداشتی نوشت “اکنون قوه قضائیه، متهم به قتل است؛ مگر آن‌ که خلافش ثابت شود. حتی اگر علت مرگ، خودکشی هم فرض شود، باز هم دستگاه قضایی مسئول است!…عوامل تحت‌امر مقامات قضایی یا ضابطین مرتبط ، با بازداشت ‌شدگان چه کرده‌اند که آن‌ها ناچار شده‌اند برای رهایی از فشارها دست به خودکشی بزنند؟!” . او افزود که قوه قضائیه مسئول مرگ‌های سریالی- کاووس سید امامی و چند جوان- است و مردم مطلقاً نمی پذیرند که متهمان به دلیل فهمیدن کشف جرمشان، خودکشی کرده اند. یک نهاد مستقل غیر حکومتی باید فوراً به این مسأله رسیدگی کرده و گزارش آن را به مردم ارائه کند و خائنان محاکمه شوند. تا آن زمان، قوه قضائیه و ضابطان قضایی- سپاه و…- حق بازداشت احدی را ندارند. این نظر اکثریت قاطع مردم ایران است و در صورتی که نظام به آن عمل نکند، “خسارت سنگینی را متوجه خود، کشور و مردم خواهد کرد”.

نقدهای احمدی‌نژاد و رحیم مشایی بر جمهوری اسلامی وارد هستند. اما چندین مسأله قابل تأمل در این مورد وجود دارد:

یکم- آزادی احمدی‌نژادی‌ها: جمهوری اسلامی افراد بسیاری را به اتهام کمترین انتقاد، سال‌ها زندانی کرده است. چرا با احمدی‌نژاد و مشایی برخورد نمی کند؟ چندین احتمال قابل تصور است:

الف- افراد بازداشت شده ۸ سال رئیس جمهور و معاون رئیس جمهور نبوده‌اند. یعنی مسئولیت‌هایی در حد و اندازه این‌ها در نظام نداشته اند. این مدعا ناقض و مبطل فراوان دارد. روزگاری افتخار همه سران نظام این بود که شاگرد آیت‌الله منتظری بوده اند. به فرمان آیت‌الله خامنه‌ای ۵ سال او را در خانه‌اش زندانی کردند. اینک ۷ سال است که رهبران جنبش سبز در منزلشان زندانی هستند. میرحسین موسوی و مهدی کروبی مسئولیت‌های مهمی در نظام داشته و موسوی در واقع نخست وزیر آیت‌الله خمینی بود، نه آیت‌الله خامنه‌ای.

ب- بازداشت احمدی‌نژاد- با توجه به پایگاه اجتماعی اش- برای نظام هزینه دارد. این مدعا هم کاذب است. اولاً: احمدی‌نژاد در سال ۹۰ ادعا می‌کرد که میزان آرایش از ۲۴ میلیون انتخابات متقلبانه خرداد ۱۳۸۸، به ۳۵ میلیون افزایش پیدا کرده است. به همین دلیل ۱۱ روز قهر کرد و دست به خانه نشینی زد تا پایگاه اجتماعی اش به میدان بیایند. اما خبری نشد. برای این که پایگاه اجتماعی او در میان طرفداران آیت‌الله خامنه‌ای قرار داشت، نه اصلاح طلبان، اعتدالیون و مخالفان نظام. حتی یک نفر هم برای او به خیابان نیامد. ثانیاً: در انتخابات ریاست جمهوری ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۶، برخلاف دستور آیت‌الله خامنه‌ای- نامزد شد. شورای نگهبان قانون اساسی به همان نحو که در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲‌هاشمی رفسنجانی و رحیم مشایی را رد صلاحیت کرده بود، احمدی‌نژاد را رد صلاحیت کرد. اما باز هم هیچ خبری از پایگاه اجتماعی او نشد.

اگر به دست صادق لاریجانی و دیگر مسئولان قوه قضائیه بود، تا به حال بارها او را زندانی کرده بودند. اگر زندانی نشده ، آیت‌الله خامنه‌ای مانع این امر است. پرسش مهم این است: نقشه و برنامه و بازی آیت‌الله خامنه‌ای چیست؟ چرا احمدی‌نژاد را تا این حد آزاد گذاشته است؟ محسنی اژه‌ای گفته است که مصلحتی در کار است. آن مصلحت چیست؟

دوم- عملکرد احمدی‌نژاد: کل درآمد نفتی دوران ۸ سال ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد حدود ۶۳۹ میلیارد دلار بود و کل صادرات غیر نفتی در همان مدت، ۱۵۶میلیارد دلار است. جمع این دو، ۷۹۵ میلیارد دلار است. میانگین رشد اقتصادی سالانه دوران ریاست جمهوری او ۳.۲ درصد بود. فساد به نحو افسارگسیخته ای نهادینه شد. احمدی‌نژاد به صراحت علم اقتصاد را رد می‌کرد. آیت‌الله خامنه‌ای آرای فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، سیاست داخلی و خارجی احمدی‌نژاد را از همه مسئولان نظام به خود نزدیکترین به شمار آورد. خشنود بود که با آمدن احمدی‌نژاد قطار انقلاب که از ریل خارج شده بود، دوباره به روی ریل بازگشت. و حاکمیت دوگانه -انتصابی و انتخابی- به حاکمیت یگانه تبدیل شد.

محمد باقر ذوالقدر- معاون وقت سپاه پاسداران- به صراحت گفت که با برنامه ریزی و سازماندهی چند لایه، برادر ارزشی و انقلابی مان آقای احمدی‌نژاد را در سال ۱۳۸۴ رئیس جمهور کردیم. داستان تقلب تأثیرگذار انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ هم نیازمند تکرار نیست. قطعنامه‌های تحریمی شورای امنیت سازمان ملل و تحریم‌های یک سویه آمریکا و اروپا، بخشی از دستاورد مشترک آیت‌الله خامنه‌ای و محمود احمدی‌نژاد بود که کشور را به رشد اقتصادی منفی ۶.۸ و تورم ۳۵ درصد رساند. خس و خاشاک نامیدن جنبش سبز یکی از سخنان به یاد ماندنی او بود. قطعنامه‌های سازمان ملل را “کاغذ پاره” می‌نامید و می‌گفت آن قدر قطعنامه صادر کنید تا قطعنامه دانتان فلان شود. آب را بریز آن جا که می‌سوزد. این تازه زبان سیاست خارجی او بود.

سوم- اجنه و امام زمان: اگرچه او و همراهانش از قبل خود را مورد تأیید “امام زمان” به شمار می‌آوردند و با “اجنه” هم در ارتباط بودند. اما پس از شرکت در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل بود که به آیت‌الله جوادی آملی گزارشی از فضای “ملکوتی و امام زمانی” زمان سخنرانی خودش ارائه کرد. پس از آن فقیهان دیدند که او صدها برابر بیش از همه آنان از امام زمان دم می‌زند.

ایستادن در برابر آیت‌الله خامنه‌ای از سال ۱۳۹۰به بعد، متکی بر همین سیاست اسرارآمیز بود. یعنی مشایی پس از خلسه‌های امام زمانی‌اش- و دوستان مرتبط با جن‌ها- به احمدی‌نژاد خبر داده بودند که آیت‌الله خامنه‌ای تا یک سال دیگر بیشتر زنده نخواهد بود و باید از اینک تکلیف سمت و سوی آینده را روشن سازیم.

اما قدمت ارتباط فقیهان با امام زمان و اجنه به طول تاریخ روحانیت می‌رسد. آیت‌الله خامنه‌ای که نه تنها “نایب امام زمان” است، بلکه با امام زمان هم “ملاقات” داشته است (رجوع شود به گزارش کاظم صدیقی امام جمعه تهران. جالب است که او این مدعا را در حضور آیت‌الله خامنه‌ای و هزاران تن دیگر مطرح کرد و پس از آن جمعیت به سوی خامنه‌ای حمله برد تا متبرک شود و محافظان رهبر جمهوری اسلامی را نجات و فراری دادند).

وعده‌های اجنه و امام زمانی نقد نشد و نه تنها آیت‌الله خامنه‌ای همچنان زنده است، بلکه احمدی‌نژاد مجبور شده تا چراغ به دست به دنبال پایگاه اجتماعی در میان منتقدان و مخالفان جمهوری اسلامی بگردد.

وعده‌های احمدی‌نژاد، در مورد تحولات سیاسی اساسی و سقوط جمهوری اسلامی، وعده‌هایی امام زمانی و جن‌زده است. تحلیل و تبیین سیاسی، کاملاً زمینی و متکی بر ذکر علل و دلایل مدعا است. اگر کسی مدعی است که جمهوری اسلامی در حال سرنگونی است یا تحولات سیاسی اساسی در حال رخ دادن است، باید این مدعا را به صورت علمی توضیح دهد. کاملاً احتمال دارد که جمهوری اسلامی ساقط شود یا تحولاتی بنیادین در پیش باشد. اما این مدعیات، باید توسط شواهد و قرائن انضمامی مورد تأیید قرار گیرند، نه وعده‌های ناشی از ارتباط با موجودات اسرارآمیز.

ما- به تعبیر ماکس وبر- در جهان اسطوره زدایی/افسون زدایی شده زندگی می‌کنیم که علم تجربی برای ما ساخته است. گفتمان علمی، جهان را کمی، قابل اندازه گیری، با متغیرهای مادی و پیش بینی پذیر ساخته است. وبر می‌گوید هر کس این جهان را نمی پسندد، می‌تواند به صومعه‌ها بازگردد، در آن جا بخوبی از آنها استقبال خواهد شد. جهان سیاست، جای موجودات اسرارآلودی چون جن و پری و امام زمان نیست. اگر هم چنان موجوداتی وجود داشته باشند، با تور علم صید نمی‌شوند و علم تجربی در برابر نقش آن‌ها در جهان ساکت است.

چهارم- تحول اپوزیسیونی احمدی‌نژاد: راه تغییر به روی همه انسان‌ها باز است. در واقع، تحولات عظیم جهانی، همه را تغییر داده و می‌دهند. بی‌جهت نبود که مارکس ویژگی دوران مدرن را این می‌شمرد که “هر آنچه سخت و استوار است، دود می‌شود و به هوا می‌رود”. علاوه بر اینها، در قدرت بودن یا فاقد قدرت بودن، نیز متغیر مهمی است که موجب دگرگونی نگاه فرد به عالم و آدم می‌شود.

احمدی‌نژاد و یارانش هم بخواهند مخالف جمهوری اسلامی و نظام ولایت فقیه شوند، راه به روی آنان گشوده است. هیچ کس نمی‌تواند راه تحول را به روی آنان ببندد. اما تمام سخن بر سر این است که احمدی‌نژادی‌ها چه نوع “مخالفانی” هستند؟

هر نوع مخالفتی با جمهوری اسلامی لزوماً موجه نبوده و نیست. گفتمان دهه ۴۰ و ۵۰ نیروهای مذهبی و غیر مذهبی ایران، گفتمان غیر دموکراتیک بود. مذهبی‌ها هم پیرو سیطره ایدئولوژی جهان سومی بلشویک‌ها شده بودند. آنان دموکراسی و آزادی و حقوق بشر را کالاهایی بورژوایی قلمداد می‌کردند. اگرچه با دیکتاتوری شاه مخالف بودند و با آن مبارزه می‌کردند، اما ایده‌آلشان یک نظام دموکراتیک نبود. از لنین، استالین، مائو، انورخوجه، کاسترو، و…نظام دموکراتیک ملتزم به آزادی و حقوق بشر بیرون نمی آمد. نیروهای مذهبی “مترقی” هم پیروی همین گفتمان بودند. مذهبی‌های سنتی هم ولایت فقیه آیت‌الله خمینی را دنبال می‌کردند. اگر چه خمینی در “میان پرده پاریس”، از دموکراسی، آزادی مطلق، آزادی زنان، حقوق بشر غربی و “جمهوری مانند جمهوری فرانسه” سخن می‌گفت و آن‌ها را وعده می‌داد.

گفتمان امام زمانی و جن زده احمدی‌نژادی‌ها فاقد دموکراسی، حقوق بشر، آزادی، برابری، رفع تبعیض، کثرت گرایی، و…است. اگر امام زمانی وجود داشته باشد، با دموکراسی در تعارض است. برای این که دموکراسی فقط انتخاب زمامداران سیاسی توسط مردم نیست، عزل آنان توسط مردم هم هست. اما امام معصوم را نه مردم انتخاب می‌کنند و نه مردم می‌توانند امام معصوم را عزل کنند.

بدین ترتیب، احمدی‌نژادی‌ها اگر هم مخالف جدی آیت‌الله خامنه‌ای و جمهوری اسلامی شده باشند، یا بشوند، از موضعی غیر دموکراسی خواهانه و حقوق بشری- اعلامیه جهانی حقوق بشر- است، نه آزادیخواهانه و کثرت گرایانه.

احمدی‌نژاد در نامه ۲۲ آبان ۹۶ به آیت‌الله خامنه‌ای اعتقاد و التزام عملی خود به جمهوری اسلامی را یادآور شده و خطر توطئه‌های طراحی شده توسط دشمنان برای نابودی جمهوری اسلامی را متذکر می‌شود و در پایان می‌نویسد:”از خداوند منان عزت و سرافرازی ملت بزرگ ایران و حضرتعالی و عبور عزتمندانه از عقبه‌های پیش رو را تحت عنایات خاصه حضرت ولی عصر(عج) مسئلت دارم”. در برابر دادگاه هم سخنان خود را با این دعا که در متون شیعیان وجود ندارد آغاز کرد: “اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر و جعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یده”.

اگر هم دعاهای فرج و درک امام زمان سندیت داشته باشند، این دو دعا هستند، نه دعایی که او خوانده است:

وَ عَجِّلْ لِوَلِيِّكَ الْفَرَجَ وَ الْعَافِيَةَ وَ النَّصْر {مصباح‏المتهجد ص : ۵۸}

اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ الذَّابِّينَ عَنْهُ وَ الْمُسَارِعِينَ إِلَيْهِ فِي قَضَاءِ حَوَائِجِهِ وَ الْمُحَامِينَ عَنْهُ وَ السَّابِقِينَ إِلَى إِرَادَتِهِ وَ الْمُسْتَشْهَدِينَ بَيْنَ يَدَيْه‏ {بحارالأنوار ج : ۵۳ ص : ۹۶}

آیا از روی احمدی‌نژاد، آیت‌الله خامنه‌ای و دیگر فقیهان، نمی توان تصویری از امام زمان در ذهن ترسیم کرد؟