پنجشنبه , ۹ فروردین ۱۴۰۳
صفحه اول » حقوق بشر » تلاش برنامه ریزی شده سپاه پاسداران برای قتل خاموش متخصصان علمی و دانش پژوهان مستقل دوتابعیتی که حاضر به همکاری با نهادهای جاسوسی پاسدارها نیستند!

تلاش برنامه ریزی شده سپاه پاسداران برای قتل خاموش متخصصان علمی و دانش پژوهان مستقل دوتابعیتی که حاضر به همکاری با نهادهای جاسوسی پاسدارها نیستند!

 

سپاه پاسداران دست وپا میزند و به شدت تقلا میکند تا با تهدید به واردکردن اتهام جاسوسی و زدن برچسب همکاری با کشورهای بیگان، ایرانیان دوتابعیتی مانند پرفسورکاوس سیدامامی و پرفسور احمدرضاجلالی را وادار به همکاری با سرویسهای جاسوسی خودش و جمع آوری اطلاعات طبقه بندی شده علمی- تخصصی  از مراکز پژوهشی کشورهای غربی برای اهداف خودش بنماید و درصورتی که آنها به چنین فشارهای سخیفی تن ندهند با واردکردن برچسب جاسوسی برعلیه رژیم ایران به آنها،  آنها را به سیاهچال اوین و مسلخ قوه قضائیه بکشاند! و یا در زندان با مرگ خاموش سر به نیست کند یا بامحروم کردن آنها از داشتن وکیل مدافع و برخورداری از حق دفاع عادلانه به اعدام محکوم نموده و بر دار آونگ کند.

علاء الدین بروجردی فاسد در سفربه بروکسل در پارلمان اروپا باکمال وقاحت مدعی شد که جاسوسها را درهمه جای دنیا به اشدمجازات محکوم میکنند. اما در برابر این پرسش که وقتی اتهام جاسوسی ثابت نشده چطور میتوان تشخیص جرم و تعیین مجازات کرد ساکت شد و مثل خر در گِل رسوایی گیر کرد!

سایت پروپاگانداچی موسوم به مشرق از بازوهای تبلیغاتی و خالیبند سپاه پاسداران با نوشتن مقاله ای زیرعنوان “چرا اصلاح طلبان ؟؟!! بدنبال ساده انگاری درباره متهمان امنیتی و جواسیس هستند” این طرح شوم سپاه پاسداران را توضیح میدهد:

آقای مطهری و بسیاری دیگر از اصلاح‌طلبان روی این اصل که سیدامامی آدم «خوب» و «ظاهرالصلاحی» بود و «همه از او تعریف می کردند»، خواسته یا ناخواسته سعی دارند او را مبرّی از اتهام جلوه دهند.

سرویس سیاست مشرق – در چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، می توان به جرات مدعی شد که یکی از بزرگ‌ترین دستاوردهای این انقلاب، آزادی بیان و ابراز عقیده در بالاترین سطح آن است. در همه جای دنیا، مسایل امنیتی و بحث جاسوسی یک بحث تخصصی و معمولا جزو خطوط قرمز هر سیستم حکومتی است و در زمان مطرح شدن یک پرونده جاسوسی، حتی در همان کشورهایی که مدعی آزادی بی حد و مرز مطبوعات هستند، به شدت در اظهار نظر در خصوص چنین پرونده‌هایی محتاط عمل می کنند و زوایا و ابعاد این گونه پرونده‌ها معمولا سال‌ها بعد از روشن شدن ماهیت پرونده و توضیحات مسوولین امنیتی باز می شود.

در کشور خود شاهد هستیم که به واسطه این آزادی بیان (که بعضا پهلو به پهلوی رهاشدگی می‌زند)، با انتشار خبر خودکشی یک متهم به جاسوسی به نام «کاووس سیدامامی»، همه کسانی که به نوعی تریبونی در اختیار دارند (از رسانه مکتوب تا مجازی، از سایت تا کانال) خود را محق و مجاز می دانند که به ضرس قاطع و بر اساس گمانه‌زنی و شایعات، اظهارنظر کند و شخصا و راسا حکم برائت کسی را که بنا به توضیحات مسوولان امنیتی، جاسوسی او محرز بوده (به صرف این که خود را کشته است) صادر کنند.

کاووس سیدامامی؛ متهم به جاسوسی که خودکشی کرد

این نوع اظهارنظر بی پروا و بی ملاحظه محدود به مخاطبان مجازی بی نام و نشان نیست و حتی نماینده‌ مجلسی که سوگند پاسداری از منافع ملی را خورده، به راحتی به هر مساله پیچیده و حساس امنیتی-اطلاعاتی ورود می کند و صرفا بر اساس گمانه زنی و نظر شخصی، در مصاحبه و کانال و صفحه اجتماعی خود نظر می دهد و شبهه افکنی می کند بدون ان که از جزییات پرونده اطلاع داشته باشد.

در همین رابطه بخوانید:

آیا خودکشی متهمان امنیتی اتفاقی نادر است؟ +تصاویر

جزئیات کامل‌تر از فیلم خودکشی سیدامامی

داستان سیدامامی را به انصاف و تدین علی مطهری واگذار کنیم

این در حالی بود که جعفری‌دولت‌آبادی، دادستان تهران، به میزان خبر داد:

“این افراد –بازداشت‌شدگان اخیر- در قالب اجرای پروژه‌های علمی و محیط‌زیستی نسبت به جمع‌آوری اطلاعات طبقه‌بندی کشور در حوزه‌های استراتژیک اقدام می‌کردند که با هوشیاری و رصد اطلاعاتی یکی از نهادهای امنیتی کشور، دستگیر و از سوی دادستانی تهران بازداشت شده‌اند.”

و حجت الاسلام محسنی اژه‌ای، سخنگوی قوه قضاییه، هم درگفتگو با ایلنا، اشاره‌ای به اتهام اصلی بازداشت شدگان، از جمله سیدامامی، داشت:

” افرادی به اتهام دادن اطلاعات طبقه‌بندی شده و از مراکز حساس به سرویس‌های اطلاعاتی بیگانه از جمله رژیم صیهونیستی اسرائیل و امریکا در روزهای گذشته دستگیر شده و بعضی از آنها در بازداشت هستند.”

روز دوشنبه، ۲۳ بهمن ماه، جمعی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی از طیف‌های مختلف سیاسی در جلسه‌ای با مسوولان امنیتی شرکت کردند و فیلمی از سلول «کاووس سیدامامی»(متهم به جاسوسی انتحارکرده) را دیدند و جزییات دیگری از ماجرا در اختیارشان قرار گرفت.

خبرنگاران رادیو زمانه و بی بی سی بلافاصله پای کار «اتهام زنی به نظام» آمدند

سخنگوی کمیسیون امنیت ملی مجلس، «سیدحسین نقوی حسینی» بعد از این جلسه گفت:

” در جلسه‌ای که هیئت‌رئیسه با حضور نائب رئیس مجلس تشکیل داد همه به‌اتفاق خودکشی کاووس سیدامامی را در زندان تائید کردند.”

او تأکید کرد:

” مسئله کاملاً روشن است چراکه آقای سیدامامی پیراهن خود را به‌صورت حلقه آماده می‌کند و خودکشی را صورت می‌دهد و در فیلم همه‌چیز شفاف و گویا است. بنابراین عدم درخواست کالبدشکافی از سوی خانواده وی به دلیل شفاف و روشن بودن مسئله است.”

در عین حال، علی مطهری (نایب رییس مجلس و عضو فراکسیون امید) که سابقه زیادی در اظهارنظرهای شبهه برانگیز و القاء توطئه دارد، درباره نتیجه برداشت خود از حضور در این جلسه گفت:

” در این جلسه همچنین فیلمی از داخل سلول آقای سید امامی نشان دادند. در این فیلم لحظه خودکشی مشهود نیست اما حدود هفت هشت دقیقه ایشان (سید امامی) مشغول اقداماتی است که نشان می‌دهد احتمالا قصد خودکشی دارد. در اینجا کوتاهی اپراتور روشن است که متوجه این اتفاق نشده در حالیکه باید زودتر متوجه می‌شده و از این اتفاق جلوگیری می‌کرده است. به نظر می‌رسد در این زمینه کوتاهی شده و خودشان هم قبول دارند.”

سپس طبق رویه اظهارنظرهای دوپهلو و مبهم که از مطهری و دیگر همکاران فراکسیون امید او از مجلس سراغ داریم، به سمت القائ شبهه می رود:

” توضیحاتی هم درباره فوت آقای سید امامی ارائه شد که به نظرم کافی نیست و نیاز است توضیحات بیشتری ارائه شود تا جوانب مختلف قضیه روشن شود.”

او سپس بی آن که هیچ عقبه و سابقه‌ای در کار اطلاعاتی و ضدجاسوسی داشته باشد یا اصلا عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس یاشد، غیرمستقیم دستگاه امنیتی مسوول پرونده را شماتت می کند و سعی در مبری نشان دادن متهم جاسوسی انتحارکرده دارد:

”  مبارزه با جاسوسی کار تخصصی وزارت اطلاعات است و بهتر است این دو نهاد در کار یکدیگر دخالت نکنند.”

و بلافاصله شبهه اصلی را مطرح می کند که کاملا همسو و همجهت با همفکران سیاسی مطهری در فضای رسانه ای و مجازی است:

”  تمام کسانی از نزدیک سیدامامی را می‌شناختند نظر مثبتی درباره شخصیت وی داشتند، مجلس منتظر تکمیل اطلاعات خود در این زمینه و ارائه توضیحات کافی درباره فوت آقای سید امامی در زندان است.”

این گونه نظرات در حالی مطرح می شود که «کامران سیدامامی»، برادر متهم انتحار کرده، روز سه‌شنبه(۲۴ بهمن) در مصاحبه با رسانه‌ها به صراحت خودکشی برادر خود را تایید کرد:

” بنده و همسر مرحوم جنازه را دیده‌ایم و با اصرار معاون دادستان که جنازه را نگاه کنید و همه موارد را بررسی کنید این کار را کرده‌ایم و به جز آثار حلق‌آویز شدن که در روی جنازه معلوم است و این موضوع در فیلم زندان هم کاملا مشخص است هیچ مساله دیگری وجود ندارد و خودکشی از طریق حلق‌آویز کردن کاملا مشهود است. از رسانه ها خواهش دارم که با خبرسازی موجب آزرده شدن خانواده مرحوم نشوند من شخصا مایل به کالبد شکافی مجدد نیستم.”

و البته طبق معمول در این طور موارد باید منتظر موضعگیری سریع چهره‌های آشنایی هم باشیم که گویی چارت وظایفشان پریدن به میدان مسایل شبهه‌ساز و ایجاد خوراک برای حامیان خارجی جاسوسان است.

حسام‌الدین آشنا، مشاور فرهنگی رییس جمهور، که علاقه دارد خود را به عنوان «استاد جنگ روانی» و «ضدتبلیغات» مطرح کند و ید طولایی در ارایه نظرات دوپهلو درباره موضوعات حساس دارد، در همین رابطه در توئیتی نوشت:

” قاضی‌ها و دادستان‌ها و ضابط‌ها و بازپرس‌ها و بازجوها نه معصوم‌اند، نه بی‌خطا و نه خالی از حب و بغض. همان‌گونه که نظارت بر قوه مجریه ضروری است، اعمال نظارت بر رفتار با متهمان و محکومان هم ضروری است. مصیبت یک مرتضوی برای یک کشور کافی بود؛ او را تکثیر نکنیم.”

این نیروی اطلاعاتی و ملبس به لباس روحانیت سابق (که دیگر نه لباس روحانیت می‌پوشد و نه دوست دارد سوابق اطلاعاتیش به یاد آورده شود) همسو و همصدا با رسانه‌های ضدانقلاب، در حالی که هیچ وجهی از ماجرا روشن نیست و توضیحی داده نشده، با متنی که توئیت می کند، در اتهام‌زنی به تشکیلات امنیتی کشور پیشقدم می شود.

و البته مرد همیشه حاضر در صحنه اتهام زنی به نظام و شعبه دوم «آمدنیوز»، محمود صادقی هم قطعا نمی خواست از این قافله عقب بماند و نامی از او در این میان نباشد:

نمی شود پای بحث داغ «اتهام زنی به نظام» در جایی مطرح باشد و نشانی از «شومن» معروف عرصه سیاست، صادق زیباکلام، نباشد. زیباکلام در توئیتی که در این باره منتشر کرد، البته به نوعی به همین بی اطلاعی و جهل اظهارنظرکنندگان درباره موضوعی که در آن شبهه می کنند، اشاره می کند:

جدای از این که ظاهرا تصور امثال مطهری و محمود صادقی ، زیباکلام و تابش از جاسوس و جاسوسی بسیار ابتدایی و سطحی است (البته بحث مقام اطلاعاتی سابق یعنی حسام الدین آشنا متفاوت است و او  به خوبی می‌داند که جاسوس کیست و یک پرونده امنیتی چه پیچیدگی‌هایی دارد) و گمان می‌برند همانند فیلم‌های 5 دهه قبل، هنوز جاسوس کسی است که عینک دودی بر چشم می زند و اسلحه‌ای با صداخفه کن دارد. جاسوسی در دنیای امروز در سال ۲۰۱۸، بسیار بسیار پیچیده‌تر از فیلم‌های سری جیمز باند است که احتمالا بعضی از فعالان سیاسی-رسانه‌ای احتمالا در کودکی و نوجوانی خود دیده‌اند.

سرلشکر فیروزآبادی، رییس پیشین ستاد کل نیروهای مسلح، در مصاحبه با خبرگزاری ایلنا (۲۴ بهمن ۹۶) گوشه‌هایی از پیچیدگی‌های حیرت‌آور برنامه های جاسوسی دشمنان کشور علیه ما را ترسیم کرد. سرلشکر فیروزآبادی از وجوه مختلف «جنگ هیبریدی» چندلایه و ظریف دشمنان گفت:

“در جنگ هیبریدی ممکن است، ایرانگرد بفرستند که جاسوس باشد. ممکن است فعال محیط زیستی بفرستند که جاسوس باشد، ممکن است دانشمند فعال در تحقیقات کشاورزی بفرستند که جاسوس باشد. در دورانی که من خدمت می‌کردم همه این موارد با دلیل و مدرک پیدا می‌شد.

به طور مثال یک خانم و آقایی را از آلمان به عنوان جاسوس استخدام می‌کنند، بعد از دوبی و کویت آنها را سوار کشتی ماهیگیری کرده و به خلیج فارس می‌فرستند تا سیستم‌های دفاعی ما را شناسایی کنند، اما وقتی آنها را دستگیر می‌کنیم می‌گویند آنها برای ماهیگیری آمدند و جهانگرد بوده‌اند.

برای مثال افرادی چندین سال پیش به عنوان فعالیت برای جمع‌آوری کمک به فلسطین به ایران آمدند از تهران شروع کردند بعد به ورامین رفته و از آنجا به سمت نایین و یزد راه افتادند. ما به مسیری که انتخاب کرده بودند شک کردیم اگر کسی می‌خواهد برای فلسطین کمک جمع کند باید به تهران و اصفهان بیاید جایی که مردم هستند و پول  دارند نه وسط کویر راه بیفتند. آنها این مسیر را ادامه دادند و تا جیرفت کرمان رفتند، زمانی که به تهران رسیدند، خودشان را اجازه دادیم از کشور خارج شوند، اما اموال همراهانشان را نگه داشتیم.

در اموالشان انواع جانوران صحرایی را خریده بودند مثل سوسمار، مارمولک و آفتاب‌پرست. سپس بررسی کردیم که این موارد به چه دردشان می‌خورد، بعد متوجه شدیم که پوست آنها امواج اتمی را جذب می‌کند و اینها جاسوس اتمی بودند که می‌خواستند با این بهانه در داخل جمهوری اسلامی از طریق پوست این جانوران صحرایی به این نتیجه برسند که ما در چه مکان‌هایی معدن اورانیوم داریم و کجا در حال کار اتمی کردن هستیم.

فرض کنید؛ یک فردی از خارج کشور به داخل آمده در حال مطالعه بر روی کارخانجات است، اما بدانید که آنها یک جدول درست کرده‌اند که این جدول  توسط اطلاعاتی که از طریق ۵۰۰ نفر جمع شده، پر می‌شود و بعد این جدول محصول جاسوسی آنها را مشخص می‌کند نه آن کاری که این جاسوس در حال انجام آن است، بنابراین بسیاری از ایرانی‌هایی که جاسوس هستند و بسیاری از جاسوسان خارجی که در ایران فعالیت جاسوسی می‌کنند، خودشان هم حتی نمی‌دانند که در حال جاسوسی هستند.”

این‌ها تازه گوشه‌هایی قابل بیان از پرونده‌های جاسوسی این روزها علیه کشور ماست که از چند جبهه هدایت می شود و بسیاری از این امور به دلیل حساسیت‌های امنیتی قابل باز کردن و تشریح نیست.

آقای مطهری و بسیاری دیگر از اصلاح‌طلبان روی این اصل که سیدامامی آدم «خوب» و «ظاهرالصلاحی» بود و “همه از او تعریف می کردند”، خواسته یا ناخواسته سعی دارند او را مبرّی از اتهام و تشکیلات امنیتی را در دستگیری او تخطئه کنند. برای این چهره‌ها باید گفت،  در همان ابتدای دهه ۶۰، که هنوز تشکیلات اطلاعاتی و امنیتی منسجمی در جمهوری اسلامی وجود نداشت، جاسوسان و نفوذی‌هایی در داخل حساس ترین سیستم‌های حکومتی ما نفوذ کردند که کسی مثل شهید بزرگوار «محمدعلی رجایی» حاضر بود پشت یکی از آن‌ها (مسعود کشمیری) نماز بخواند.

مسعود کشمیری

محمدرضا کلاهی (عامل انفجار حزب جمهوری)، کاظم افجه‌ای (عامل ترور شهید کچویی)، محمودفخارزاده (عامل ترور شهید قدوسی)، عباس زریباف (نفوذی منافقین در واحد اطلاعات سپاه)، الماس عوضیار (نفوذی در واحد اطلاعات سپاه) و بسیاری دیگر از این افراد آن اندازه نقش خود را به عنوان یک چهره مومن، معتمد و انقلاب خوب بازی می کردند که با انتشار خبر جاسوسی و نفوذی بودن آن‌ها، در نیروهای انقلابی حیرت و شگفتی عظیمی به وجود آمد.

محمدرضا کلاهی
عباس زریباف

مسعود کشمیری، عامل انفجار دفتر نخست وزیری، آن قدر مجرّب و حرفه‌ای بود که با جلب اعتماد رییس جمهور و نخست وزیر(شهیدان رجایی و باهنر) به دبیری شورای عالی امنیت ملی کشور رسید. او کسی بود که با برخاستن صدای اذان، اورکت خود را روی برف‌های محوطه محل کار خود پهن می کرد و به نماز می ایستاد. اصولا هنر ظاهرسازی و همرنگ شدن با جماعت هدف جاسوسی، یک اصل قدیمی و مبنایی در جاسوسی و نفوذ اطلاعاتی بوده و هست.

در همین رابطه بخوانید:

عباس زریباف؛ ماجرای نفوذ یک «پاسدار» منافق در قلب اطلاعاتی انقلاب +عکس

ماجرای نفوذ منافقین در قلب سپاه و نخست وزیری

قاتل رجایی و باهنر هنوز زنده است

واقعیت آن است که در زمانه‌ای زندگی می کنیم که جاسوسی شاخه‌ها و ابعاد به شدت متنوعی پیدا کرده و از جاسوسی نظامی و سیاسی به حوزه‌هایی چون جاسوسی صنعتی، تجاری، اقتصادی  و علمی(با شاخه‌های مختلف آن) گسترش یافته است. در جهانی که به تحلیل بسیاری از کارشناسان، به واسطه گرم شدن هوا و روند پیشرونده خشکسالی، جنگ‌های آینده بر سر منابع آب و منابع زیستی است، از قضاء جاسوسی علمی و دستیابی به آمار و اطلاعات منابع حیاتی یک کشور ، بعضا ضرر و آسیب‌هایی فراتر و گسترده‌تر از جاسوسی نظامی هم می تواند داشته باشد.

بخشی از  عملکرد متهمان این پرونده اخیر، که در روزنامه‌ها و رسانه‌های ضدانقلاب و جریانات خاص سیاسی در داخل با تاکید از آن‌ها به عنوان «فعالان محیط زیست» نام برده می شود تا با برجسته کردن چهره علمی انگ جاسوسی آن‌ها کمرنگ شود،

بنا بر برخی گزارش‌ها دقیقا به همین ابعاد جدید جاسوسی، یعنی کار جمع آوری اطلاعات و رله کردن آن‌ها به بیگانه در لوای فعالیت زیست محیطی مربوط می شد. بگذریم که علاوه بر این، پای جمع‌آوری اطلاعات استراتژیک کشور (از جمله نظامی) هم در همین پرونده مطرح است.

دکتر احمدرضا جلالی؛ نمونه یک جاسوس در پوشش دانشمند

اما فضای فراهم شده بر بستر شبکه‌های اجتماعی مانند توئیتر و تلگرام، شرایطی را فراهم کرده است که در بین بسیاری از فعالان سیاسی و رسانه‌ای، پدیده‌ «همه چیز دانی» همراه با «اپوزیسیون نمایی» رواج پیدا کند؛ حالا این پدیده‌ها در میان برخی نمایندگان مجلس و شورای شهر هم رسوخ کرده و موجب شده است این عزیزان هم بدون کسب اطلاع از موضوعات مختلف (بویژه پرونده‌های حساس امنیتی) به گونه‌ای اظهارنظر کنند که ضمن مهیا کردن سوژه برای رسانه‌های ضدانقلاب، بر اعتبار خود نیز صدمه وارد کنند؛ همانطور که در موارد قبلی برخی از آنان مجبور به اصلاح و عذرخواهی شدند.