از روی کار آوردن هاشمی شاهرودی بر اریکه قاضی القضاتی و ریاست قوه قضائیه در سال ۱۳۸۴ پروسه خمینی زدایی در نظام برآمده از انقلاب ضد سلطنتی وارد فاز تازه ای شد.
هاشمی شاهرودی به عنوان رئیس قوه قضائیه در سال ۱۳۸۴ به انتشار متنی دست یازید که در آن شمشیر برعلیه کلیه مکاتب عرفانی در ایران از رو بسته شده بود. با صدور این دستور العمل توسط هاشمی شاهرودی دادستانها و دادیارها و ضابطین قوه قضائیه در عموم شهرهای کشور موظف شدند تا به حضور حلقه های عرفان و تصوف در ایران پایان دهند ولو بآجازه رسمی و قانونی فعالیت داشته باشند. این پایانی بر حکم حکومتی آقا سیدروح الله خمینی بود که هرگونه دخالت از جانب نیروهای نظامی و انتظامی و قضایی برعلیه پیروان مکتب طریقت درویشی و عرفان و تصوف اسلامی را حرام شرعی و جرم قانونی و مستوجب مجازات خوانده بود.
دربیست و چهارم بهمن ماه سال هزاروسیصدو هشتادوچهارء که مصادف با ایام محرم حسینی بودء حسینیه درویشهای گنابادی که درروی زمین وقفی در بلوار ارم قم ساخته شده بود با استناد به همان دستورالعمل و باهمکاری شورای تامین استان قم شامل سپاه پاسداران، وزارت کشور، وزارت دادگستری، قوه قضائیه، وزارت اطلاعات، شهرداری و شهربانی، مورد هجوم پایگاه بسیج قم قرارگرفته و درهم کوبیده و به آتش کشیده شد و با بولدوزر جمع آوری گردید و هزاروچهارصد وپنجاه درویش عزادارحسینی حاضر درمحل با اتوبوسهای متعدد پس از بازداشت، برای تشکیل پروند و احراز هویت به زندان ساحلی سپاه پاسداران درقم منتقل شدند!
بعدازآن، همین روند درمورد حسینیه های دراویش گنابادی در بروجرد و چرمهین و تخت پولاد اصفهان نیز تکرار شد. ضابطان قضائی وابسته به اطلاعات سپاه پاسداران قرارگاه ثارالله، با هماهنگی با اداره فرق و ادیان وزارت اطلاعات، و سازمان تبلیغات اسلامی زیر نظارت عالیه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم حتی پا را از این مرز هم فراترگذاشته و شخص آقای دکترنورعلی تابنده را درسال ۱۳۸۶ با ورود به عنف به محل مسکونی ومنزلشان در گناباد از سر سفره نهار در سر ظهر ء بدون حکم قضایی و فقط با قلدری و گردن کلفتیء توقیف غیرقانونی کرده و همراه خود بردند.
این حرکات و رفتارهای قانون شکنانه مورد استنکار بسیاری ازعلمای قم قرارگرفت که درراس آن میتوان از مرحوم آیت الله العظمی منتظری و حجت الاسلام مهدی کروبی و علما و فضلای “مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم” یادکرد.
از سال هزاروسیصدونودودو آقای حجت الاسلام علی یونسی به عنوان دستیار و مشاور ریاست جمهوری ء آقای دکترحسن روحانیء منصوب شد و چندبار بطور علنی رفتار و رویه نظام ء درخلال سالهای هشتادوچهار الی نود و دوء درقبال دراویش نعمت اللهی گنابادی را محکوم کرد و بصراحت اعلام داشت که این رفتارهای غیرقانونی و نابخردانه هزینه سنگینی برنظام ولایت فقیه در سطح افکارعمومی در داخل و خارج کشور تحمیل کرده است.
همچنان که آقای دکترنورعلی تابنده دریکی از سخنرانی های خود توضیح دادند درویشی به دوجریان “سنتی و مدرن”قابل تقسیم نیست.
علاقمندان به عرفان و تصوف از دیرباز دریافتند که تلاش برنامه ریزی شده ای از سوی سازمان تبلیغات اسلامی و اداره فرق و ادیان و جامعه مدرسان درحوزه علمیه قم درکار است تا ضمن سرکوب دراویش و محروم نمودن سیستماتیک پیروان مکتب درویشی از حقوق مسلم شهروندیشان، آنها را دچار اختناق رسانه ای نیز بنمایند. از همین جابود که از بهمن ماه سال ۱۳۸۴ وبلاگها و وب سایتهای متعددی برای انعکاس بخشیدن به مظالم خصمانه برعلیه طریقت صوفیانه گنابادی در فضای مجازی راه اندازی شد. از جمله این سایتها، میتوان از سایت خبری مجذوبان نور یاد کرد. مسئولان و گردانندگان سایت مجذوبان نور عموما حقوقدان و روزنامه نگار و کنشگر اجتماعی و حقوق بشری و درعین حال مدافع حقوق شهروندی پیروان طریقت تصوف نعمت اللهی گنابادی نیز میباشند. اما ازآنجا که همیشه وجهه همتشان تلاشهای کاملا قانونی برای شکست جو اختناق برقرارشده توسط بازوهای اجرایی قرارگاه ثارالله ازجمله سازمان تبلیغات اسلامی و اداره فرق و ادیان بوده بآتهامهای واهی و بی اساس ضابطان قضایی روبرو شده و به زندانهای طولانی مدت و نفی بلد مادام العمر محکوم شده اند.
پایگاه های ضد تصوف از قبیل سایت دیده بان، وبلاگ خرقه پشمینه، سایت فرقه نیوز، و کانالهای تلگرامی متعددی مانند خرقه تزویر، سدید، فرقه نیوز شب و روز از دیماه سال هزاروسیصدوهشتاد چهار تاکنون سرگرم تدارک آتش تهیه و لجن پراکنی برعلیه اساس مکتب تصوف و عرفان اسلامی و طریقت فقر ودرویشی میباشند.
ازجمله ترفندهای بکارگرفته شده ایجادتقسیم بندیهای کاذب وواهی در مخیله خوددرقبال سلسله گنابادی ، و اشاعه این نیرنگ بیرنگ و از رنگ و لعاب افتاده درفضای مجازی است.
افسران سایبری آتش به اختیار مامور به ستیزه با تصوف و عرفان وابسته به قرارگاه پدافندی جنگ نرم سپاه پاسداران هر چه از دروغ و خالیبندی دارند بر دایره میریزند تا به خیال خود فرّ و فروغ مکتب فقر و درویشی و طریقت تصوف و عرفان اسلامی را مخدوش نمایند.
روز بیست و یکم بهمن ماه مقاله ای به قلم فردی موسوم به بهنام منصوری در سایتی موسوم به ایران گلوبال درج شده که به طرح بحث درباره سلسله گنابادی میپردازد بزعم خود آن را به دو جریان “سکولار” و”رادیکال” تقسیم بندی مینماید؟!
با مطالعه اسیر بخشهای مقاله بهنام منصوری درمی یابیم که سطر به سطر قسمتهایی از این نوشته عیناً کپی برداری شده از مفاد مندرجات سایت صوفی ستیز موسوم به “فرقه نیوز” ارگان رسانه ای یکی از شعبه های “سازمان تبلیغات اسلامیء حوزه خراسانء موسوم به “موسسه حق پژوهی” به ریاست یکی از ضابطین قضایی موسوم به پاسدار عمامه به سر مرتضی امین نیا است.
در مقاله بهنام منصوری، نویسنده به هر دری میزند تا مضمونی سرهم بندی کند و در این میان گریزی به شبکه جهانی خبررسانی “دُرّ تی وی” نیز میزند که مدتهاست توسط پایگاه های متعدد وابسته به دهلیزهای تودرتوی مراکز پروپاگاندای سپاه پاسداران و ضابطان قضائی ورسانه های وابسته به آنها از قبیل “میزان نیوز” و “رجا نیوز” و “رسانیوز” و “فرقه نیوز” هدف حملات بی امان قرار گرفته است. بهنام منصوری در مقاله خود در سایت ایران گلوبال همسو و همصدا با پروپاگانداهای دروغ و عاری از حقیقت افسران جنگ نرم سپاه پاسداران، به پخش مکرر این شایعه کذب روی آورده که یکی از همکاران و دست اندرکاران شبکه جهانی خبررسانی در تی وی” به اسم مصطفی آزمایش ءکه به گفته بهنام منصوری، در عین حال خودش، خودش را “سخنگوی دراویش گنابادی” نیز میخواندء توسط شیخ المشایخ سلسله گنابادی آقای یوسف مردانی “فردی کذّاب” خوانده شده است.
بهنام منصوری
از آقای بهنام منصوری درخواست میشود که فوراً و بلادرنگ برای اثبات صحت ادعایش، مستند خودش را دراین باره ارائه کند. یا حداقل روشن نماید که آقای یوسف مردانی کجا و کی آقای مصطفی آزمایش را “فردی کذاب” خوانده اند. اما از آنجا که قطعاً قادر به ارائه چنین سند و مستندی نیست و نخواهد بود، زیرا اساساً چنین سخنی هرگز توسط آقای یوسف مردانی ادا نشده و این ادعا، دروغ و بهتانی سست بیش نیست دیگر تردیدی بجا نمیماند که آقای بهنام منصوری برای تنظیم مقاله کذائی خود برای درج درسایت ایران گلوبال از مراجع “صوفی ستیز”، ” بدنام”، ” پیشینه تباه”، و “پیشانی سیاه” از قبیل “اداره فرق و ادیان” و “سازمان تبلیغات اسلامی” و “موسسه حق پژوهی” در استان خراسان” و سایتهای ضدصوفی امثال “فرقه نیوز” و “خرقه تزویر” و “دیده بان سنتر “استفاده کرده، و از ادبیات بسیار سخیف آنها بهره برده، که همه بدون استثناء زیر چتر عناصر آتش به اختیار مراکز جنگ نرم قرارگاه ثارالله سپاه پاسداران قرار دارند، که از سال ۱۳۸۴ به این سوی راه و روشهای عداوت آمیز گوناگونی را برای امحاء مکتب فقر و درویشی و طریقت تصوف و عرفان اسلامی پیموده و ترفندهای متنوعی را آزموده اند.
سایر قسمتها و مطالبی که آقای بهنام منصوری در مورد”شبکه جهانی خبررسانی در تی وی” نوشته چنان سست و فاقد وجاهت عقلانی و عاری از سند معین و مستند و تکیه گاه متعین است که ارزش اضاعه اوقات برای پاسخگویی ندارد.
شبکه جهانی دُرّ تی وی یک رسانه خبری و خبررسانی است که به اخبار مربوط به ایران و منطقه و جهان پوشش میدهد، و افرادی که نسبت به ارائه پوشش خبری وقایع و حوادث اغتشاش میکنند، قابل اعتناء نیستند!
دراویش«رادیکال»؛ پشت پرده ریاستارت و سیدمحمد حسینی
سلسله نعمت اللهی سلطان علیشاهی گنابادی معروف به طریقت دراویش گنابادی، یکی از شاخه های تصوف شیعه است که در حال حاضر رهبری آن (قطب) برعهده نورعلی تابنده، یکی از چهره های ملی مذهبی انقلاب 57 می باشد. . مهمترین مشخصه پیروان این طریقت، تعهد به صلح، برادری، برابری و پرهیز از حضور در امور سیاسی حکومت هاست و به جز فتوای تابنده برای حمایت از کروبی در انتخابات سال 88 (بدلیل انتقاد صریح کروبی از تخریب حسینیه های دراویش) موضع گیری سیاسی نداشتند.
با این حال، در سالهای اخیر، بخشی از دراویش گنابادی خارج از کشور، با استفاده از فضای موجود در رسانه های فارسی زبان، تریبونی برای اعلام مخالفت با رژیم را بدست آوردند. مصطفی آزمایش سرشناس ترین افراد است که علیرغم اعلام برائت از طرف بزرگان دراویش گنابادی، خود را سخنگوی این طریقت در خارج از کشور اعلام می کند که این موضوع و البته موضع گیری ها و دخالت در امور سیاسی خارج از عرف او باعث شد تا یوسف مردانی، یکی از بزرگان دراویش گنابادی او را «کذاب» خطاب کند.
همین موضوع می شود که ما در طریقت دراویش گنابادی با دو طیف «سکولار» و «رادیکال» روبرو شویم (در ادامه دلیل این تقسیم بندی شرح داده می شود). این صف بندی بخصوص در زمان رسانه ای شدن اختلافات میان اقطاب و شیوخ این طریقت، خود را بیشتر نشان می دهد. دراویش «سکولار» قائل به حضور طریقت دراویش گنابادی در امور سیاسی حکومت ها نیستند و آن را برخلاف عرفان و اصالت طریقت خود می دانند ولی دراویش «رادیکال» در پی آن هستند تا سیاست را به داخل مکتب خود بکشانند تا بلکه با استفاده از ظرفیت اتحاد میان دراویش کل ایران، زمینه سرنگونی جمهوری اسلامی را فراهم کنند.
با این حال مصطفی آزمایش علیرغم اختلافات ذکر شده، از 5 سال پیش تلویزیون اینترنتی دُر تی وی را تاسیس کرده و سلسله مباحث مختلفی با عنوان «فضا»، «تاریخ تحلیلی اسلام»، «خرافات و روشنفکری»، «اشیا پرنده» و موضوعات پراکنده دیگری را مطرح می کند که غالب این سلسله برنامه ها، با محوریت مخالفت با رژیم جمهوری اسلامی، برروی آنتن می برد. اما بدلیل مخالفت بزرگان دراویش با او و عدم جذابیت برنامه آزمایش، تلویزیون در تی وی با اقبال عمومی و گسترده مخاطبان روبرو نمی شود.
در همین حال، سید محمد حسینی که پس از خروج از ایران در سال 84، نتوانسته بود مدت زیادی با تلویزیون های پارس، NItv و کانال یک همکاری داشته باشد، در سال 94 با تاسیس رادیو اینترنتی به نام «رادیو پستو»، برنامه هایی محوریت «عرفان»، «تصوف»، «انسان کامل» و «صوفی گری» را ارائه می دهد و برنامه های آزمایش را از زبان دیگر برروی آنتن می برد.
اما چه حلقه وصلی، ارتباط میان مصطفی آزمایش و سید محمد حسینی را آشکار می کند؟
1. بحث محتوایی: در حالی که مصطفی آزمایش در طول 4 سال نتوانست سلسله برنامه های خود برای تبلیغ صوفی گری و مبارزه جهت سرنگونی نظام را پیاده کند، اینک سید محمد حسینی، همان محتوا را با زبان طنز و مینیمالیستی برنامه های آزمایش را ارائه می کند. برای مخاطب داخل کشور، سید محمد حسینی به عنوان یک شومن محبوب صداوسیما بسیار شناخته شده تر و محبوب تر از مصطفی آزمایش است.
2. سابقه ارتباط با دراویش گنابادی: ارتباط سید محمد حسینی با دراویش گنابادی نیز، خود یکی از حلقه های وصل میان آزمایش با سیدمحمد حسینی است. طبق بحث هایی که در برخی از شبکه های اجتماعی صورت گرفته، مادر سید محمد حسینی، ارتباط نزدیکی با دراویش گنابادی دارد و این موضوع تاثیر زیادی بر شکل گیری شخصیت ایدئولوژیک او داشته است.
3. ارتباطات رسانه ای که میان رسانه مصطفی آزمایش «دُر تی وی» و رسانه سید محمد حسینی «پستو نیوز» وجود دارد و در ادامه به آن اشاره خواهد شد.
4. پیشگویی های شاه نعمت الله ولی: پاشنه آشیل مشترک سید محمد حسینی و مصطفی آزمایش برای ارائه تفکرات خود و تاکید بر سرنگونی نظام، استناد به پیشگویی های شاه نعمت الله ولی، سرسلسله دراویش گنابادی است. در این اشعار که برخی از وقایع سیاسی ایران «پیشگویی» شده، چهلمین سال پیروزی انقلاب اسلامی، را سال سرنگونی آن معرفی می کند. حال آنکه بسیاری از کارشناسان، این اشعار را تحریف شده می دانند.
با این حال به جز فرم اجرا (یکی با زبان طنز و دیگری رسمی)، محتوای تولیدی برنامه های سیدمحمد حسینی و مصطفی آزمایش یک تفاوت بارز دارد. اگرچه مصطفی آزمایش آیات قرآن و روایات امامان شیعه را پایه صحبت های خود قرار می دهد اما حسینی کمتر اجازه ورود به چهره های اسلامی در برنامه هایش را می دهد و برای فراگیری و جامعیت بیشتر، حول اشعار مولوی، حافظ، سعدی و فلاسفه غربی، برنامه می سازد.
ری استارت؛ اپوزیسیون «میلیونی»!
رادیو پستو با مدیریت سیدمحمد حسینی از سال 94 با برنامه هایی چون «شب بخیر ایران» و «ری استارت» آغاز به کار می کند و در نهایت، گروه اپوزیسونی که او تشکیل می دهد، «ری استارت» نام گذاری می شود. گروهی که حسینی از همان روزهای اول، با اعتماد به نفس آن را «اپوزیسیون میلیونی» معرفی می کند؛ اما در داخل کشور هیچ خط و نشانی از آن دیده نمی شود. حال آنکه اپوزیسیون ری استارت، خارج از گروهی جز دراویش «رادیکال» و سیاسی گنابادی نیست. تشکیلاتی زیرزمینی که برخلاف اقطاب و شیوخ خود، خوی عرفانی و خلوت نشینی را کنار گذاشته و به عرصه سیاست وارد شده است.
البته در این بین حسینی توانست بخش اندکی از مردم که نسبت به پشت پرده ارتباط او با دراویش مطلع نیستند را به دلیل محبوبیت به سمت خود بکشاند و با دادن وعده برپایی حکومت «امپراتوری تصوف»، در باغ سبز به آنها نشان دهد. برای این کار حسینی، طی یک برنامه ریزی هوشمندانه، سلسله چالش های مختلفی را برای مخاطبان و طرفدارانش در نظر گرفت. چالش هایی که ابتدا جنبه تفریحی و سرگرمی را داشتند اما رفته رفته، به خشونت و خرابکاری تبدیل شدند. چالش چهارشنبه سوری، چالش رنگ، چالش صوت و چالش فحش از جمله چالش هایی بودند که به ترتیب از اواخر سال 95 شروع شده و در مقاطع زمانی مختلف اجرا شد؛ اما زمانی که چالش هایی چون چالش سنگ و چالش آتش در دستور کار قرار گرفت، دیگر برای مخاطبان نه تنها جنبه تفریحی نداشت، بلکه ایشان را با تخریب مدارس، مساجد، ادارات و اماکن عمومی دعوت می کرد و در هفته های اخیر نیز با فراخوان کشتن 120 تن از اعضای خانواده نیروهای انتظامی و بسیج به اوج خود می رسد.
نکته قابل توجه آنکه اگر تا چند هفته پیش، ارتباط و پشتیبانی رسانه ای میان سید محمد حسینی و مصطفی آزمایش مخفی مانده و محدود به پشت پرده بود، اینک اما چند هفته ای است که دُر تی وی، رسانه مصطفی آزمایش، رسما از فعالیت های سید محمد حسینی حمایت می کند و به تبلیغ ری استارت در صفحات اجتماعی خود می پردازد. همچنین پوشش خبری پستو نیوز، رسانه سید محمد حسینی از فعالیت های دراویش گنابادی، بخصوص در تجمعی که 15 بهمن ماه در روبروی منزل نورعلی تابنده، در اعتراض به حضور نیروهای بسیجی روی داد، گواهی از همکاری میان دراویش «رادیکال» و سید محمد حسینی را می دهد.
مقابله دراویش «سکولار» با دراویش «رادیکال»
در طرف دیگر نیز، نیروهای امنیتی و بسیجی داخل کشور نیز، نتوانستند ری استارتی هایی که ماه ها برای آنها ایجاد مزاحمت کرده اند را به درستی شناسایی کنند. آنها بدون در نظر گرفتن تمایز میان دراویش «سکولار» و دراویش «رادیکال»، شخص نورعلی تابنده، قطب دراویش گنابادی را منشا پیدایش ری استارت تلقی کرده و موجب درگیری در شب 15 بهمن با برخی از دراویش در روبروی منزل او شدند.
حال آنکه قطب و شیوخ دراویش گنابادی که در این تقسیم بندی به دراویش «سکولار» شناخته می شوند، بارها از حرکت های این چنینی انتقاد کردند. به عنوان مثال یوسف مردانی، شیخ المشایخ طریقت صوفیه گنابادی، در روزهای اخیر با تجمع در روبروی خانه قطب این فرقه، به شدت مخالفت می کند و آن را مزاحمت برای مردم می خواند؛ او همچنین تاکید می کند «بسیاری از فقرا(دراویش) در میان شان منافقین نفوذ دارند، و حتی قصد دارند مقاصد سیاسی خودشان را بوسیله فقرا انجام دهند، چون می دانند که فقرا منسجم هستند، می خواهند فقرا را آلت دست قرار دهند… ما آلت دست کسی نمی شویم».
یا نورعلی تابنده قطب این طریقت در جلسه ای در فردای روز تجمع دراویش برای حفاظت از او در مقابل منزلش، تاکید می کند «آرام باشید میخواهند مملکت رو شلوغ کنند، تازه زحمت کشیدن ولو این زحمت کشی به قیمت تو سر ما زدن بوده ولی زحمتی کشیدن آرام شده بیخود شلوغش نکنید. کسی نیست که در منزل من نسبت به من سوء قصدی داشته باشد». با این حال رسانه مصطفی آزمایش و سید محمد حسینی، با در خطر خواندن جان نورعلی تابنده، سعی داشتند احساسات دراویش را تحریک کرده و آشوب و تنش را به این بهانه برای استفاده از ظرفیت دارویش «سکولار»، به سطح خیابان ها بکشانند که با موضع گیری رسمی بزرگان این طریقت، این امر محقق نشد.
بنابراین می توان نتیجه گرفت:
دراویش سکولار قائل به جدایی دین از سیاست هستند ولی دراویش رادیکال، طریقت خود را نه تنها محور سیاست، بلکه پایه و اساس هستی معرفی می کنند.
دراویش سکولار در حال زندگی می کنند ولی دراویش رادیکال به دنبال بازگشت به گذشته و برپایی حکومت 700 سال پیش هستند.
دراویش سکولار به دنبال زیست صلح جویانه هستند اما دراویش رایکال نشان دادند که برای رسیدن به هدف خود، پا برروی جان انسان ها می گذارند.
دراویش سکولار در انتخابات شرکت می کنند ولی دراویش رادیکال دموکراسی را قبول ندارند.
با توجه به اینکه در حال حاضر، در بین دراویش، قدرت در دستان دراویش «سکولار» می باشد، برای دارویش «رادیکال» که خوانش ارتجاعی از تصوف نعمت الهی را دارند، بزرگان این طریقت اصلی ترین مانع برای فعالیت سیاسی و مبارزاتی تلقی می شوند؛ بزرگانی که مشی سکولاریسم را در پیش گرفتند و همچنان بر منش صلح طلبانه و آشتی جویانه تاکید دارند و در مقابل دراویش رادیکال و بنیادگرا نه تنها با این مشی همراه نیستند، بلکه به خشونت گرایی و هرج و مرج طلبی دعوت و حتی از رادیکال ترین گروه های ضدانقلاب، تندتر عمل می کنند.
بخش:
دیدگاهها
انتشار از:
بهنام منصوری