کارشناسان مرکز «مجموعه بحرانهای بینالمللی» که مقر آن در بروکسل است در گزارشی که پنجشنبه 8 فوریه منتشر شد گفتند که روسیه تنها کشوری است که میتواند از یک طرف با رژیم بشار الاسد، ایران و حزبالله و از طرف دیگر با اسرائیل به تفاهمهایی برسد تا مانع از وقوع جنگ منطقهای شود.
خطوط قرمز از نظر اسرائیل این است که عناصر شبهنظامی شیعه مورد حمایت ایران به مرزهای اسرائیل در بلندیهای اشغالی جولان نزدیک نشوند. و از طرفی دیگر منوط به تلاش روسیه برای قانع کردن ایران است تا از ایجاد هرگونه پایگاههای نظامی و راهاندازی دستگاههای حساسیتزا در این کشور دست بردارد.
موافقت روسیه با مهار نفوذ ایران در سوریه
کارشناسان بر این باورند که بحران سوریه وارد فاز جدیدی شده است که در آن رژیم اسد با حمایت همپیمانان خود روسیه و ایران، پس از به کنترل درآوردن بخشهای وسیعی از کشور در آن دست بالا را دارد. این وضعیت جدید موجب نارضایتی اسرائیل شده است زیرا که این کشور تمایل ندارد به عنوان نظارهگر این بحران نقش بازی کند و عواقب تغییرات جدید در بحران سوریه ممکن است توازن قدرت در منطقه را به ضرر برتری استراتژیک اسرائیل تغییر دهد.
اسرائیل هماکنون پی برده است که رژیم اسد در حال حاضر با «چراغ سبز مسکو» بیش از پیش متکی بر حمایت ایران و گروههای شبهنظامی شیعی مورد حمایت تهران است که در سوریه فعال هستند.
این گزارش گفت که مواضع دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا در خصوص تحولات میدانی بحران سوریه هنوز نتیجهای به بار نیاورده است. این گزارش افزوده است اسرائیل اما در بحران سوریه «کوتاه» نمیآید زیرا که تل آویو با موافقت روسیه سعی در مهار منافع نظامی ایران در سوریه دارد. از طرفی مسکو نیز همواره سعی کرده تا نوعی توازن قوا را در عرصه بحران سوریه حفط کند و هیچگونه تمایلی ندارد که رژیم بشار اسد کنترل تمام خاک سوریه را به دست بگیرد.
این گزارش به روسیه توصیه میکند که اگر خواهان کاهش تعداد نیروهایش در سوریه باشد باید با نیروهای درگیر در بحران سوریه تفاهمهایی داشته باشد. روسیه نیز در این خصوص اشارههایی کرده است. اما اگر روسیه نتواند به چنین تفاهمهایی با طرفهای درگیر در بحران سوریه دست یابد، در این صورت رویارویی بین اسرائیل و ایران در میدان جنگ سوریه منجر به از بین رفتن دستاوردهای روسیه و اهداف آن از دخالت در بحران سوریه خواهد شد که همانا حفظ رژیم کنونی در سوریه است.
خطوط قرمز اسرائیل
تحولات در مناطق جنوب غرب سوریه باعث نگرانی اسرائیل شده است. اسرائیل نگران آن است که گروههای شبهنظامی شیعه مورد حمایت ایران از قبیل حزبالله لبنان به خطوط آتشبس سال 1974 نزدیک شوند. نیز اسرائیل نگران است که مبادا این گروههای شبهنظامی پایگاهی در نزدیکی مزر با اسرائیل احداث کنند و نقاط تماس و رویارویی جغرافیایی بین دو طرف را گسترش دهند که در این صورت طراحان نظامی ارتش اسرائیل نیروهای خود را درگیر جنگی منطقهای خواهند دید که حزبالله لبنان و رژیم سوریه و ایران در آن نقش آغازکننده را بازی خواهند کرد.
در شرایط کنونی منطقهای کاهش تنش که توسط نیروهای نظامی اردن، روسیه و ایالات متحده آمریکا اداره میشود، نیروهای حزبالله لبنان و دیگر گروههای شبهنظامی مورد حمایت ایران را از خطوط آتشبس بین اسرائیل و سوریه دور نگه داشته و جدا میکند. رژیم اسد در ژانویه 2018 مناطق وسیعی را از کنترل گروههای مسلح تندرو خارج کرد و با این کار موجب شد تا نیروهای همپیمانانش یعنی ایران و گروههای شبهنظامی مورد حمایت آن بیش از هر زمانی به ارتفاعات اشغالی جولان نزدیک شوند.
میتوان با رسیدن به تفاهمهایی به کاهش تنش در بحران سوریه کمک کرده و مانع از بروز جنگ منطقهای شد اما با پیشرفت زمان و کاهش تنش در بعضی جبههها بر تنش در جبهههای دیگر افزوده میشود. آیا رژیم اسد از دستاوردهای جنگ استفاده خواهد کرد؟ آیا کنترل تمام خاک سوریه از جمله مناطق جنوب غرب این کشور را به دست خواهد گرفت؟
بنیامین ناتنیاهو نخست وزیر اسرائیل اما بر این باور است که «اگر نظام بشار اسد تلاش کند تا به اهداف خود برسد این بار نوبت نیروهای نظامی خارجی خواهد بود که به حساب آن برسند».
در مجموع اسرائیل خواهان آن است که دشمنانش پایگاه دائمی و نفوذ نظامی قوی در سوریه نداشته باشند. اسرائیل نگران آن است که ادامه بحران در سوریه منجر به تقویت نفوذ و توان دشمنانش در خاک این کشور شده و خطر نفوذ آنها به لبنان، اردن و سرزمینهای فلسطینی امتداد پیدا کند.
یکی از خط قرمزهای اسرائیل این بود که مانع از آن شود تا ایران فرودگاه، بندر دریایی یا پایگاه نظامی در سوریه داشته باشد که شبهنظامیان حزبالله بتوانند در آن اقدام به ساخت سلاح کنند. اسرائیل در این زمینه ثابت کرد که قدرت نابودی این چنین زیربناهای نظامی را دارد و از قرار معلوم روسیه نیز در این زمینه چراغ سبز نشان داده است و میداند که هیچکدام نه ایران و نه رژیم اسد توانایی و قدرت رویارویی با موضع اسرائیل را ندارند.
اسرائیل و همان طوری که از رفتارش مشخص است، نگران این است که نیروهای همپیمان رژیم اسد یعنی ایران و گروههای شبهنظامی شیعه از جمله حزبالله با پوشیدن یونیفورم نظامی ارتش سوریه با آن ادغام شده و مشکل ساز بشوند.
همچنین مقامات اسرائیلی نگران آن هستند که ایران بتواند با ایجاد یک کوریدور زمینی از طریق عراق و سوریه تا لبنان عملیات آماد، پشتیبانی و حمایت لوجستیکی را برای حمایت از هم پیمانانش انجام دهد. جلوگیری از این تحول نگرانکننده برای اسرائیل سخت خواهد زیرا تواناییهای اسرائیل نسبی است و با دور شدن از ارتفاعات جولان از قدرت نظامی و اطلاعاتی اسرائیل کاسته میشود.
مسکو ادارهکننده تفاهمها در بحران سوریه است
روسیه در بحران سوریه دست بالا را داشته و قدرت لازم برای ایجاد تفاهم با هر کدام از طرفهای درگیر برای تنشزدایی را دارد. و اگر روسیه این کار را انجام ندهد تنشها بیش از پیش گسترده خواهد شد و طرفهای درگیر به جنگ بر علیه یکدیگر ادامه خواهند داد.
در مناطقی که آتشبس در آنها اعلام شده حملات گروههای شبهنظامی طرفدار ایران طی دو سال اخیر کاهش یافته است اما تلاشهای اخیر رژیم اسد در به کنترل گرفتن مناطق تماس شاخصی از افزایش تنشها و تشدید بحران است.
اسرائیل برای جلوگیری از دستیابی حزبالله لبنان به سلاح پیشرفته در خاک سوریه و خطر انتقال آن به لبنان همواره مواضع این حزب در سوریه را مورد هدف قرار میدهد. جنرالهای اسرائیلی بر این باورند که ادامه این گونه علمیات نظامی بر ضد نیروهای شبهنظامی حزبالله میتواند نقش بازدارندگی ایفاء کرده مانع از رویارویی گسترده با این گروه شبهنظامی شود. حزبالله اما نسبت به عواقب عملیات هوایی اسرائیل هشدار داده گفته است که عواقب آن بسیار سنگین و غافلگیرکننده خواهد بود. و برای همین است که جنگ در سطح گسترده میتواند نتایج غیرقابل پیشبینی به همراه داشته باشد.
فشار بر رژیم ایران
تحولات منطقه بحران سوریه را به سوی نتایج پیشبینی نشدهای سوق میدهد . استراتژی قاطعی که ایالات متحده امریکا به همراه بعضی از کشورهای منطقه در تعامل با بحران سوریه و تحولات منطقه در پیش گرفتهاند در تمام زمینههای نظامی، اقتصادی و دیپلماتیک فشارهایی را بر ایران وارد خواهد کرد.
این کشورها مصمم هستند تا ایران را از نفوذ بیشتر در منطقه بازداشته و مهار کنند. ایران در دوره ریاست باراک اوباما توانست نفوذ خود را در منطقه و به زیان منافع کشورهای دیگر منطقه بسط دهد.
ایران و حزب الله توانایی و قدرت واکنش نظامی را دارند. اما هیچکدام نه حزب الله و نه اسرائیل نمیخواهند که اسیر و گروگان اراده هم پیمانانشان باشند به ویژه در ارتباط با تهدیدهایی که میتواند تاثیرات جبران ناپذیری بر زندگی شهرودان غیرنظامی داشته باشد و آن را تحت شعاع قرار دهد. به همین منظور دو طرف از هرگونه رویارویی بزرگ اجتناب میکنند.
در جنوب غربی سوریه به نظر میرسد که روسیه تنها طرفی است که میتواند بین طرفهای درگیر میانجیگری کند و تفاهمهایی را برای کاهش تنش بین آنها ایجاد کند. تفاهمهایی که میتواند مانع از هرگونه رویارویی بین ایران و اسرائیل در خاک سوریه شود.
بهترین راهکار برای مرحله کنونی این است که یک توافق حاصل شود تا به موجب آن ایران از اقدام به هرگونه زیرساختی برای احداث تاسیسات نظامی نه تنها در جنوب غربی سوریه بلکه در تمام آن کشور دست برداشته در ازای آن نفوذ ملموسی برای تهران اما به شکلی دیگر و در جایی دیگر لحاظ شود.
تصور اینکه اوضاع سوریه به ما قبل سال 2011 برگردد خیلی مشکل است، زمانی که سوریه همپیمان ایران بود بدون اینکه این همپیمانی سوریه را به میدانی باز برای عملیات جنگی و حضور نظامی بالقوه ایران تبدیل کند.
در حال حاضر و در آینده نیز ایران برای تامین امنیت رژیم اسد نقشی کلیدی و محوری را ایفا خواهد کرد، اما ایران اگر از حدود مورد نظر و خطوط قرمزی که برای بحران سوریه ترسیم شده بگذرد تمام دستاوردها و نفوذ خود در این کشور را از دست خواهد داد.
تمام طرفهای درگیر در بحران سوریه از افزایش تنشها ضرر خواهند دید، از مردم سوریه گرفته تا حزب الله لبنان که اگر در خاک سوریه به دنبال رویارویی با اسرائیل باشد، زیرا در این صورت جبهه جنگ بین اسرائیل و لبنان گشوده خواهد شد. رژیم اسد و همپیمانانش هم در صورت وقوع هرگونه رویارویی و واکنش اسرائیل به آن به صورت بمبارانهای گسترده در سوریه، هرچه را به دست آوردهاند بر باد خواهند داد.
به همین منظور تلاش برای ایجاد راهکاری سیاسی برای برون رفت از بحران کنونی سوریه و برقراری تدریجی امنیت و صلح در این کشور میتواند به عنوان رویکردی مثبت و حکیمانه تلقی گردد.