روزنامههای امروز چهارشنبه چهارم بهمن ماه در حالی چاپ و منتشر شدند که ادامه نقدها و تحلیلها درباره گفتگوی تلویزیونی اخیر رئیس جمهور روحانی، گزارش شورای عالی امنیت ملی با عنوان «۳ ضلع پدید آورنده حوادث اخیر» در کنار موافقت مقام معظم رهبری با اختصاص ۱۵۰ میلیون دلار از صندوق توسعه برای مقابله با ریزگردها از اصلیترین محورهای روزنامهها محسوب میشود.
اگر چه بیشتر سرمقالهها و یادداشتهای شماره امروز روزنامهها به نقد، بررسی و تحلیل گفتهها و نگفتههای حسن روحانی در گفتگوی زنده تلویزیونی اختصاص یافته و در ادامه بخشهایی از آن را خواهید خواند، اما تعدادی از روزنامهها این موضوع را همچنان در صفحه اول و به عنوان تیتر یک نیز انتخاب کرده اند. آفتاب یزد با چاپ تصویر روحانی عنوان «جسارتا به عقب برگردید» را در صفحه نخست خود تیتر یک کرد. این روزنامه مثل روزنامه بهار به واکنشها به این گفتگو و نتجیه نظرسنجیهایی که نشان از عدم اقناع افکارعمومی از پاسخهای روحانی دارد پرداخته است. بهار این موضوع را با عنوان «گفتگویی که ۵ درصد را راضی کرد» منعکس کرد.
روزنامه اعتماد نیز از روزنامههایی است که نیم صفحه نخست خود و تعدادی از یادداشتهای امروزش را به روحانی و گفتگوی اخیر تلویزیونی او اختصاص داده است. این روزنامه که تیتر اول خود با عنوان «آلترناتیو روحانی» را از درون گزارش پروژه عبور از رییسجمهور انتخاب کرده است در کنار یادداشت مفصل سعید حجاریان یادداشتهایی نیز درباره نگفتههای روحانی درباره مسائل مختلف از جمله مسائل اقتصادی و حوادث اخیر منتشر کرده است.
رسالت نیز در سرمقاله امروز خود نکاتی درباره گفتگوی اخیر روحانی یادآور شده است که از جمله آنها با اشاره به انتقاد اصلاح طلبان از سخنان روحانی در این گفتگو مینویسد: اصلاحطلبان از مصاحبه دوشنبه شب رئیسجمهور راضی نیستند. در روزنامههایآنها و نیز در فضای مجازی این عدم رضایت دیده میشود. آنها به دنبال حاشیه بودند تا از متن بگذرند، اما برعکس برخی نطقها و مصاحبههای رئیسجمهور، مصاحبه اخیر حاشیه نداشت و بیشتر به متن پرداخته شد.
کیهان نیز در گزارشی که تیتر اول شماره امروز خود را از آن استخراج کرده است عنوان «جای خالی اشتغال، رکود و تورم در گفتوگوی تلویزیونی رئیسجمهور» در نیم صفحه نخست قرار داده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای اهالی رسانه وسیاست که عمدتا در باره گفتگوی اخیر تلویزیونی حسن روحانی منتشر شده در روزنامههای امروز را میکنیم:
ریشهها و تبعات گزاره «عبور از روحانی»
سعید حجاریان در بخشی از یادداشتی که در شماره امروز اعتماد با عنوان «پس از روحانی» چاپ شده است، به بررسی ریشهها و تبعات گزاره «عبور از روحانی» پرداخت و نوشت: در یک نگاه اجمالی و با تکیه بر دادههای موجود، میتوان ریشه وقایع دیماه سال جاری را در دو مقوله «سیاست» و «معیشت» جست. در این اعتراضات، چندین شعار به گوش رسید. گروهی دغدغههای اقتصادی و معیشتیشان را مطرح کردند، گروهی اصلاحطلبان را خطاب قرار دادند، گروهی دیگر خواستار برکناری روحانی بودند و گروهی مجموعه حاکمیت را زیر سوال بردند و دست آخر بعضی، از بازگشت سلطنت سخن گفتند.
بخش نخست یادداشت حاضر را به بررسی ریشهها و تبعات گزاره «عبور از روحانی» اختصاص داده و در بخش دوم تا حد امکان نحوه مواجهه با این اعتراضات را تشریح خواهم کرد.
دولت یازدهم زمینی سوخته و مجموعهای از بدهیهای انباشته را از دولت پیش از خود به ارث برد. این ارثیه نامیمون، به همراه مطالبات هشتساله (٩٢-٨٤) مردم و شعارهای مطرح شده در انتخابات سال ٩٢ به انتظارات مردم دامن زد و در نتیجه بر شدت فشارها بر دولت افزوده شد. ریشه مشکلات فعلی را لزوما نباید در عملکرد و نگرش دولت روحانی جست؛ یعنی اگر رقیب وی نیز به پاستور میرفت، چنین وضعیتی خواهناخواه حادث میشد چرا که احمدینژاد درآمد بادآورده کشور (از فروش نفت) را به نام عدالت، هزینه کرد و یک گام در جهت توسعه کشور بر نداشت.
احمدینژاد زمانی که تشعشع هاله نورش چشم راستها را کور کرده بود، جمعیت کثیری را به استخدام دولت درآورد و دولت را فربه، لخت و ولنگار کرد. از این گذشته، او این جسارت را به مردم داد که میشود یک شبه ره صد ساله رفت؛ چه از طریق ساختوساز و چه از طریق ساختوپاخت و در یک کلام روحیه کار را از بین برد. رییس دولتهای نهم و دهم دایما ادعا میکرد از این دهستان به آن شهرستان در حال دویدن بود؛ که این عمل وی به روزهداری میمانست که فقط شکمش روزه است و نهایتا جز تشنگی چیزی عایدش نمیشود. لذا، روحانی، امروز با چندین ابرچالش مواجه است.
کم آبی کشور، آلودگی هوا، حاشیهنشینی، صندوقهای بازنشستگی، موسسات مالی و اعتباری که ممکن است آفتشان به بانکها نیز سرایت کند و بیکاری که اگر سالانه ٦٠ میلیارد دلار هزینه شود، پس از ١٠ سال تنها میتوان نرخ بیکاری را در حد امروز نگه داشت. روحانی در چنین وضعیتی و در حالی که آماج حملات رقیب است، باید سه سال دیگر در پاستور بماند؛ سه سالی که دستخوش اعتراضات پی در پی خواهد بود، اعتراضاتی که مانند موج دریا عقب میروند و با شدت بیشتر باز میگردند. در این شرایط، آنهایی که از ابتدای دولت روحانی در روضههایشان و از تریبون صداوسیما و نماز جمعه یأس و ناامیدی پمپاژ میکردند و میخواستند روحانی را بیکفایت نشان دهند، فرمان «نه_به_روحانی» را صادر کردند و شعار «مرگ بر روحانی» سر دادند در حالی که نگفتند پس از روحانی به چه فرد یا نهادی میرسند. پاسخ روشن است؛ عبور از روحانی یعنی گذر از دولت و رسیدن به حاکمیت و اصل نظام و در آخر عبور از جمهوری اسلامی.
فارغ از طرز تفکر حاملان و عاملان گزاره «عبور از جمهوری اسلامی» باید گفت: این شعار نامفهوم است و به تونل تاریکی میماند که انتهایش هیچگونه نوری وجود ندارد و از این روست که باید اذعان داشت که جوانان با محتوای شعارشان غریبند چرا که در دوره پهلوی زیست نکردهاند.
برخی از حامیان شعار «عبور از جمهوری اسلامی» تصور کردند دولت امریکا پشتیبان تحولات احتمالی است. بله؛ امریکا بعد از جنگ دوم جهانی در اروپا و در قالب طرح مارشال هزینه کرد زیرا که نمیخواست عرصه را به کمونیسم واگذار کند. برای ایران و ترکیه و پاکستان نیز اصل چهار ترومن را داشت، چون نمیخواست این کشورها به اردوگاه چپ بپیوندند، اما امروز برخی غافلند که ترامپ بر سر کار است؛ فردی که یک بیزنسمن تمامعیار است و یک دلار برای چنین مسائلی هزینه نمیکند.
واقعیت آن است که مردم تمنای دولت قوی دارند و این طبیعت مردم است که زمانی تحت فشار هستند خود به خود به سمت یک شعار میروند؛ مصداق چنین وضعیتی را در آیه هفتاد و پنجم سوره نساء مشاهده میکنیم.
بخش دیگر این یادداشت را میتوانید در شماره امروز اعتماد بخوانید.
آنچه روحانی نگفت
عبدالرضا هاشمزائی نماینده مجلس طی یادداشتی در روزنامه آرمان امروز با اشاره به گفتگوی اخیر تلویزیونی رئیس جمهور به نگفتههای او اشاره کرد و نوشت: اگرچه سخنان اخیر رئیسجمهور حاوی نکات مهمی بود، اما به مساله مربوط به معیشت مردم، بهاندازه کافی پرداخته نشد. قاطبه صحبتهای آقای روحانی در رابطه با مسائلی بود که در اولویتهای بعدی قرار میگرفت از جمله مشکل آلودگی هوا که به نظر میرسد اکثر وعدههای ایشان در این زمینه قابل تامل است. برای مثال از رده خارج کردن خودروهای فرسوده ظرف سه سال، قدرت عظیم مالی و اجرایی میطلبد که با توجه به شرایط درآمدی و کسری بودجه به آسانی امکانپذیر نیست. دیگر وعده ایشان درباره بافتهای فرسوده بود که راهکارهایی کلی ارائه کردند و پیداست که محقق کردن این وعدهها آسان نبوده و ممکن است سالها اجرای آن طول بکشد. رئیسجمهور میتوانست به مسائلی که اثر سریعی روی زندگی و معیشت مردم دارد تاکید کرده و توضیح میداد. یکی از این موارد بودجه سال آینده است که اخیرا به مجلس تحویل داده شده است. بودجهای که قسمت بزرگی از آن صرف امور جاری شده و بخش کوچکی از آن صرف امور عمرانی خواهد شد که این احتمال هم وجود دارد همان بخش کوچک به شکل کامل محقق نشود. رئیسجمهور میتوانست درباره سرمایهگذاری خارجی بیشتر توضیح بدهد و درباره نسبت آن با سیاست خارجی برای مردم توضیح بیشتری بدهد. برخی گزارشها نشان میدهد، ارزی که برای تنظیم نرخ توسط بانک مرکزی به بازار تزریق میشود، از کشور خارج و در ازای آن هیچ کالایی وارد کشور نشده است.
به عبارت دیگر این ارز خارج از ایران سرمایهگذاری میشود که این امر نشان دهنده چگونگی نگاه مردم به شرایط و آینده اقتصاد کشور است و اگر سرمایه لازم جذب نشود، سال آینده شاهد رشد اقتصادی تعیین شده نخواهیم بود که بتوان توسعه را ادامه داد. گرانی ارز مساله دیگری بود که رئیسجمهوری به صورت اجمالی به آن پرداخت و برنامه دقیقی از اقدامات آینده دولت برای کنترل نرخ آن ارائه نشد. موضوع دیگر سخن ایشان درباره محدودیتهای دولت در اختصاص بودجه و تقسیم آن بود که با صراحت سخنی بیان نشد. مواردی که کمیسیون تلفیق طرحهایی را برای حذف برخی از ردیفها در دستور کار خود قرار داده است و امیدواریم که در صحن علنی نیز رأی بیاورد. موضوع مهم دیگر که به شکلی گذرا به آن اشاره شد موضوع اعتراضات معیشتی اخیر بود که از لحاظ جغرافیایی گستره قابل ملاحظهای را در برمیگرفت و رسانههای بسیاری به آن پرداخته بودند. این موضوع اگر مدیریت نشود میتواند درآینده در حوزه سرمایهگذاری برای کشور مشکلاتی ایجاد کند.
انتظاراتی که برآورده نشد
علیرضا صدقی در سرمقاله امروز ابتکار با نگاهی به گفتگوی تلویزیونی رئیس جمهور روحانی در دوشنبه گذشته نوشت: شامگاه دوم بهمن ماه، حسن روحانی بار دیگر در برابر دوربینهای صدا و سیما قرار گرفت. انتظار میرفت حضور دوباره او در صدا و سیما حامل پیامهایی جدی، مهم و کلیدی باشد.
به نظر میرسد این گفتوگو نهتنها نتوانست انتظارهای ایجاد شده را برآورده کند، بلکه به باور برخی تحلیلگران کیفیتی به مراتب پایینتر از گفتوگوهای پیشین او داشت. مرسوم و معقول است که پس از برگزاری چنین برنامههایی محتوای آن مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته و راهبردها و راهکارهای ارائه شده توسط بالاترین مقام اجرایی و دومین شخصیت سیاسی کشور تحلیل شود. طبیعی است تحقق این مسئله تنها در صورتی امکانپذیر خواهد بود که مصاحبه مورد اشاره از استانداردهای لازم در فرم و محتوا برخوردار باشد. استانداردهای تجربهشدهای که میتواند قاببندی مشخصی برای چنین گفتوگوهایی ترسیم کند. متاسفانه آخرین حضور تلویزیونی رئیس جمهوری فاقد این استانداردها بود. البته رعایت استاندارد زمانی، ویژگی بارز و نکته ارزندهای بود که میتوان از آن به عنوان جدیترین دستاورد این گفتوگو نام برد.
اما نقدهای فراوانی نسبت به «شکل» و «ماهیت» این گفتوگو وجود دارد که از ارزش و اعتبار مصاحبههایی در این ابعاد به شدت میکاهد. درخصوص اشکالات شکلی مترتب بر این مصاحبه تلویزیونی میتوان به «ضرباهنگ پایین»، «کسالتآور بودن»، «تصنعی بودن»، «اضطراب مصاحبهکننده» و… اشاره کرد. مواردی که هر یک
به تنهایی میتواند یک مصاحبه تلویزیونی را ویران کرده و مخاطبان را از شنیدن و دیدن آن ناامید کند. به عنوان نمونه باید اشاره کرد که در این گفتوگو کمتر از ۵ پرسش از رئیس جمهور مطرح شد. این تعداد پرسش اندک از رئیس جمهوری که کشور به تازگی ناآرامیهای متعددی را از سر گذرانده، با چالش ارزی روبهرو است، سیاست خارجی آن دستخوش تغییرات جدی شده، بحرانهای زیستمحیطی متعددی دارد، درگیر خشکسالی شده و… آمار بسیار پایین و ناامیدکنندهای است. جالب این که رشیدپور هم، رشیدپور چابک همیشگی نبود. گرچه بسیار سعی کرد حداقل ظاهر را حفظ کرده و «اضطراب» ناشی از این گفتوگو را پنهان کند، ولی نتایج آماری همواره بیرحمند و نمیتوان از آنها خلاصی یافت. آمار پایین پرسشهای مجری نشان میدهد که رشیدپور نتوانست یا نخواست ضرباهنگ همیشگی خود را حفظ کند. از دیگر این موارد میتوان به پاسخهای «آنکادر» شده روحانی اشاره کرد. او نیز سعی میکرد با سیمایی ظاهرا مطمئن از پاسخگویی به همین اندک پرسشها هم عبور کند و مشی دیپلماتیک همیشگی خود را دنبال کند. البته در این نوبت نوعی «تصنع» در اعتماد به نفس رئیس جمهوری به چشم میآمد.
شاید بهتر باشد تا تیم رسانهای رئیس جمهوری به جای برگزاری چنین برنامههایی، به سمت برگزاری نشستهای مطبوعاتی بروند تا موضوعات مختلف در ابعاد گوناگون مورد بحث و بررسی قرار بگیرد.
تزریق آرامش و ثبات در گفتگوی روحانی
عباس علی توتونچی نیز در سرمقاله امروز همدلی گفتگوی زنده روحانی در رسانه ملی را موضوع قرار داد و با اشاره به انتقادات وارده به این گفتکو نوشت: گفتگوی مستقیم تلویزیونی دکتر روحانی در رسانه ملی با واکنشهای متفاوتی مواجه شده است، برخی از منتقدان و حتی حامیان دولت از این مصاحبه به عنوان مصاحبهای خنثی نام بردهاند که پاسخی به ابهامات افکار عمومی نداده است و گروهی دیگر معتقدند در این شرایط سیاسی و اقتصادی دکتر روحانی این گفتوگو را به خوبی اداره و به پایان رساند.
فضای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور در سالهای گذشته و بهویژه در ماهها و روزهای اخیر با التهابات و اتفاقات عدیدهای روبهروست. در فضای سیاسی ناآرامیهای اخیر یکی از چالشهای اصلی حاکمیت و به تبع آن دولت بود، در فضای اقتصادی علاوه بر دغدغه اشتغال به عنوان یک مطالبه دایمی، نوسان بازار ارز در روزهای گذشته نگرانیهایی را درباره قیمت ارز به وجود آورده بود، در عرصه اجتماعی مسائلی همچون زلزله، حادثه کشتی سانچی و فیلترینگ شبکههای اجتماعی، دغدغه مهمی برای افکار عمومی بوده است. در چنین شرایطی انتظار میرفت مصاحبه رئیس جمهوری، گفتوگویی مملو از تیترهای رسانهای و پالسهای چالشی باشد، اما همان گونه که پیش از این از دکتر روحانی سراغ داشتیم، او در طول گفتوگوی تلویزیونی تلاش کرد آرامش و ثبات را به مخاطبان و بینندگان تلویزیونی القاء کند.
یکی از مهمترین چالشهایی که دولت روحانی از ابتدای دوره یازدهم با آن مواجه بود التهابات و نوسانات شدید در بخشهای مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و… بود که کشور را در شرایط خاصی قرار داده بود. تصمیم دکتر روحانی از همان ابتدا تزریق آرامش و ثبات به جامعه بود و با وجود انتقاداتی که نسبت به شاخصهای اقتصادی دولت یازدهم و دوازدهم وجود دارد، باید بپذیریم آرامش و ثبات نسبی و نه مطلق بر بخشهای مختلف حاکم بوده است؛ گواه این ادعا ثبات قیمت بنزین در طول ۵ سال، افزایش نهایتا ۱۵ درصدی نرخ ارز در طی ۵ سال اخیر، ثبات نسبی در بازار طلا و کنترل نسبی تورم در سالهای اخیر بوده است. شاید برخلاف توقع افکار عمومی جهت کاهش قیمتها که در هیچ دورهای از چهار دهه اخیر رخ نداده، شاهد کاهش قیمتها نبودهایم، اما باید بپذیریم دولت روحانی تاکنون در کنترل این موارد کارنامه قابل دفاعی داشته است. نباید این واقعیت را نادیده بگیریم بسیاری از چالشهایی که دولت روحانی با آن مواجه شده میراث برجای مانده از تصمیمات دولتهای گذشته بوده، به نحوی که بخش زیادی از تمرکز و توان دولت برای جبران خطاهای استراتژیک گذشته از قبیل: پرداخت یارانهها، نوساسانات بازار ارز و طلا، مسکن مهر، ورشکستگی موسسات مالی و اعتباری، بحرانهای زیست محیطی و… که غالبا نتیجه عملکرد و تصمیمات دیگران بوده و حال روحانی باید پاسخگوی آن عملکردها باشد. روحانی در گفتوگوی دوشنبهشب وارد هیچ چالشی نشد، حتی برخلاف گذشته به دولت نهم و دهم نیز اشارهای نکرد. هیچ جریان، گروه و قوهای را روبهروی خود قرار نداد، بارها و بارها بر همکاری و همدلی همه قوا و همراهی ملت و دولت تاکید کرد و در عمل نشان داد به عنوان فردی که از ابتدای استقرار نظام جمهوری اسلامی در مسئولیتهای خطیر جنگ، مجلس، شورای عالی امنیت ملی، مجمع تشخیص مصلحت نظام، مجلس خبرگان و قوه مجریه را تجربه کرده، امروز آرامش را بر هر مولفه دیگری ترجیح میدهد تا از این شرایط سخت عبور کند.
روحانی در پاسخ به فیلترینگ فضای مجازی نیز ترجیح داد با لبخند مسئولیت آن را برخلاف واقعیتهای موجود قبول کند تا با هیچ نهادی وارد چالش نشود. روحانی بهتر از هر کس دیگری میداند شرایط ملتهب جامعه امروز توان تشنج، اختلافات داخلی و تنشهای سیاسی را ندارد و تنها با اتکا به آرامش و ثبات است که میتواند از این شرایط عبور کند. روحانی سیاستمداری حقوقدان است که در گفتوگوی اخیر نجابت به خرج داد، هرچند نجابت این روزهای او به مذاق بسیاری از حامیانش خوش نیاید، اما باید به سیاست مدارا، تعامل و تزریق آرامش و ثبات روحانی اعتماد کرد.
گفتگویی کم حاشیه که مورد نقد اصلاح طلبان قرار گرفت
روزنامه رسالت نیز سرمقاله امروز خود را که به قلم محمدکاظم انبارلویی نوشته شده است به نقد و بررسی گفتههای رئیس جمهور در گفتگوی اخیر تلویزیونی اختصاص داد و نوشت:
۱- مصاحبه دوشنبه شب رئیسجمهور با سیما قدری متفاوتتر از مصاحبههای قبل او بود. سیما با برگزاری این مصاحبه قدری از روابط عمومی دولت فاصله گرفت و بخشی از سؤالات متن مردم را در معرض پاسخگویی رئیسجمهور قرار داد.
مصاحبه با قدری جسارت در طرح سؤالات، چالشی بود. البته نباید انتظار داشت مصاحبه کننده، طرف مناظره با رئیس جمهور باشد.
۲- اصلاحطلبان از مصاحبه دوشنبه شب رئیسجمهور راضی نیستند. در روزنامههایآنها و نیز در فضای مجازی این عدم رضایت دیده میشود. آنها به دنبال حاشیه بودند تا از متن بگذرند، اما برعکس برخی نطقها و مصاحبههای رئیسجمهور، مصاحبه اخیر حاشیه نداشت و بیشتر به متن پرداخته شد.
رزق و روزی اصلاحطلبان در فضای مجازی و مکتوب، در حاشیه سازیهاست. آنها از حاکمیت دوگانه و شکاف در حاکمیت به هر بهانهای استقبال میکنند. این مصاحبه از این باب رزقی برای آنها نداشت.
زدن تیترهایی، چون «شب قول»، «گفتگوی دیرهنگام»، «سه وعده روحانی برای سال ۹۷» و… ناکامی آنها و عدم رضایت از نتایج مصاحبه را واتاب میدهد.
۳- این اولین مصاحبه رئیسجمهور است که در آن نه سؤالی از برجام مطرح شده و نه رئیسجمهور در مدح و منقبت برجام سخن گفته است.
این را باید یک پدیده نو در نگاه دولت به برجام ارزیابی کرد. آمریکا و اروپا هر دو مأموریت دارند برجام را در بُعد تعهدات خود از خاصیت بیندازند و در بُعد تعهدات ایران، همچنان بر تداوم آن تأکید کنند و پای در وادی زیادهخواهی گذارند.
غرب با استارت برجام ۲ و ۳ یک فهرستی از مطالبات خود را به بهانه تست موشکی و حقوق بشر بر سر میز گذاشته است و میخواهد با اقتدار، امنیت و حیثیت ملی ایرانیان بازی کند.
اشاره رئیسجمهور در این مصاحبه که؛ «مسئله تحریمهای بانکی هنوز حل نشده است»، نشان میدهد او هم دل پرخونی از بدعهدی آمریکاییها و شرکای اروپایی آنها دارد و حالا نمیخواهد سر درد دل خود را باز کند.
۴- پرسشهای زیادی در باره اوضاع اقتصادی کشور، نرخ ارز، موضوع مالباختگان مؤسسات اعتباری غیر مجاز، مسکن مهر، آلودگی هوا، قاچاق کالا و… مطرح شد. رئیسجمهور با صبوری به آنها پاسخ داد. اقدامات دولت برای حل این مشکلات را توضیح داد و اقداماتی را هم که در آینده باید دولت انجام دهد، تشریح کرد. گذشته از اینکه این پاسخها از چه درجهای از اتقان و درستی برخوردار است، نشان میدهد به هر حال دولت در حل مشکلات مردم دغدغهمند است و در حد وسع خود دارد کارهایی میکند. البته پاسخها هم تا اندازهای امید بخش بود.
۵- رئیسجمهور علاوه بر برجام، در مورد میزان موفقیت و دستاورد دولت در مهار تورم و گرانی و بیکاری زیاد صحبت نکرد و وارد این موضوع نشد. فقط راهحلهای آن را به تصویب بودجه ۹۷ از سوی مجلس حواله داد. راجع به مدیران دوتابعیتی و حقوقهای نجومی هم سخنی به میان نیامد. شاید محدودیت زمانی مصاحبه اجازه نداد به این مباحث مهم پرداخته شود.