چرا علی خامنه ای بر حمایت از مستندسازی تمرکز میکند؟
ریزش چشمگیر تیراژ روزنامهها – که مسئولان مربوط در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی حتی از بیان جزئیاتش استنکاف میورزند-، و افت چشمگیر تیراژ کتب -به گونهای که کتب بدون برخورداری از خرید سازمانی به صورت استثناء با تیراژ بیش از دو هزار نسخه منتشر میشود و کتاب مخاطب عمده خود را تا حدود زیادی از دست داده است- در چنین بستری، “مستند سازی های ادیو ویژوآل ” یکی از آلترناتیوهایی است که به صورت تاریخی تاثیرگذاریاش به اثبات رسیده و طیف گستردهای از مخاطبان، “مستند” را به عنوان واقعیت مسلم فرض میگیرند.
پخش برخی مستندها در چند سال اخیر درباره تاریخ معاصر ایران و همچنین افزایش مستندهای جریان انقلابی که برخی مجموعههای نوظهور نظیر ” سازمان تبلیغاتی- پروپاگاندایی موسوم به اوج” در تولیدشان نقش محوری داشتهاند، نشان داده ظرفیت چشمگیری چه در حوزه مضمون و چه در حوزه مَتِریال قابل استفاده برای خلق مستندهای عمیق که مخاطب را درگیر میسازد، وجود دارد و از این منظر علی خامنه ای بر این حوزه متمرکز شدهاست.
به گزارش «تابناک»؛ جمعی از مستندسازان فعال انقلاب اسلامی پنجشنبه 21 دی به دیدار رهبر معظم انقلاب اسلامی رفتند. آیت الله خامنهای در این دیدار با نکاتی را با مستندسازان در میان گذاشتند که تاکنون جنبه رسانهای نیافته اما پس از این دیدار پیامی را خطاب به مستندسازان منتشر کردند که حاوی نکات مهم و کلیدی بود. پس از اعلام وقوع این دیدار، این پرسش مطرح شد که چرا مقام معظم رهبری بر این حوزه تمرکز کردند؟
پاسخ این پرسش را به صورت اجمالی میتوان در پیام رهبری خطاب به مستندسازان یافت؛ ایشان در بخشی از این پیام تاکید کردهاند: «جنگ نرم دشمن، بر پایهی دروغ و تحریف و شایعه و سانسور و بایکوت بنا شده است. هنر شما میتواند با سند، کار دشمن را بیاثر کند. تاریخ 40 ساله، لبریز از سندها بر حقانیت جمهوری اسلامی و کجروی و گمراهی دشمنان است… یک هدف اساسی دشمن، ترویج بدبینی و نومیدی است. دستمایههای امید در کشور بیشمار است. هنر شما قادر است با استناد به واقعیات، سرچشمهی امید و شوق و حرکت باشد.»
آن گونه که رهبر انقلاب به درستی بر آن تاکید کردهاند مستند در دوران کنونی یکی از معدود فرمهای به شدت اثرگذار در پاسخ به عملیات روانی دشمن علیه مردم و نظام ایران است. در دورانی برای پاسخ به شبهات و اتهامات، روزنامهها و کتب کارکرد داشت و در این زمینه اقدامات وسیعی انجام میشد اما اکنون عصر، عصرِ تصویر است و مردم به ویژه نسل جوان به دنبال دستیابی به محتوایی سریعتر در فرمی سادهتر و جذابتر از روزنامه و کتاب هستند.
مستند و به طور ویژه مستند سینمایی به عنوان راوی حقیقت حتی میتواند به مراتب قویتر از سینمای داستانی ظاهر شود و به نظر میرسد تاکید رهبری ارائه مستندها درباره مسائل روز و همچنین تاریخ معاصر متناسب با جنگ تبلیغاتی دشمن در هر مقطع است و در واقع رویکرد رسانههای غربی در قبال ایران که کاملاً جنبه تصویری یافته و در قالب شبکههای خبری با ترکیبی از خبر و مستند همراه شده را باید با مستندهای قوی تر که حاوی پاسخهای جامع و ابهام زدا باشد، ارائه نمود.
پخش برخی مستندها در چند سال اخیر درباره تاریخ معاصر ایران و همچنین افزایش مستندهای جریان انقلابی که برخی مجموعههای نوظهور نظر اوج در تولیدشان نقش محوری داشتهاند، نشان داده ظرفیت چشمگیری چه در حوزه مضمون و چه در حوزه متریال قابل استفاده برای خلق مستندهای عمیق که مخاطب را درگیر میسازد، وجود دارد و از این منظر رهبر انقلاب بر این حوزه متمرکز شدهاند.
این تمرکز حاوی یک پیغام واضح برای سیاست گذاران و مجریان فرهنگی و آن پیام، انتقال بخشی از اعتبارات فرهنگی کشور از بخشهای کمبازده به حوزههای اثربخش و پربازده نظیر حوزه مستند است. اما آنچه از این سرمایه گذاری مادی پراهمیت تر است، حمایت معنوی از مستندسازان جوان و با انگیزه برای خلق آثار ماندگار و اثرگذار است؛ آثاری که بتواند پیام حرکت عظیم ملت ایران را به نمایش بگذارد.
در بسیاری از بزنگاهها، نظیر جنگ سوریه شاهد استفاده از این ظرفیت نبودهایم و در شرایطی که آمریکاییها همراه با نیروهایشان در هر جنگ صدها واحد و دهها مستندسازِ جنگی مستقل را به همراه میآورند و حداکثرِ همکاری را برای به تصویر کشیدنِ قدرتشان توسط مستندسازان به کار میبرند، چنین امکانی به شکل بسیار محدود رخ داده و تصاویر نابی که قدرت نظامی ایران را در محو تروریسم از خاورمیانه به تصویر بکشد، به قدرِ کفایت ثبت نشد.
اکنون به نظر میرسد با پیام واضح رهبر انقلاب، وقت بازنگری در میدان دادن به مستندسازان چه در نقد فضای داخلی و چه در به تصویر کشیدن عرصههای بین المللی نظیر آنچه درباره سوریه بیان شد، فرارسیده و باید در این زمینهها شاهد یک تحول بزرگ باشیم.