دوشنبه , ۲۳ مهر ۱۴۰۳
صفحه اول » اجتماعی و سیاسی » اعلام جنگ سایت تابناک با سلبریتیهای تلویزیونی و شومن ها!

اعلام جنگ سایت تابناک با سلبریتیهای تلویزیونی و شومن ها!

حمله یاوه پردازانه سایت تابناک به شومن تلویزیونی آقای “رامبد جوان” و دلقک خواندن او و دوستدارانش!!

اهانتهای سایت تابناک به “رامبد جوان در مقاله مورخ ۲۸ دی ۱۳۹۶ – به قلم فردحقیری موسوم به “مهدی خرمدل”-  با عنوان “کسب درآمد با حراج حیثیت فردی؟ مرجعیت فراگیر «ارتش دلقک‌ها» با پرچمداری رامبد جوان! ” به قرار زیر است:

دو دهه پیش، برخی نخبگانِ طراز اول کشور نگران تغییر مرجعیت فراگیر از نخبگان سیاسی، اجتماعی و فرهنگی به سلبریتی‌ها بودند و رجوع گسترده مردم به فوتبالیست‌ها، بازیگران و خوانندگان جوان را خطری برای جهت دهی صحیح فرهنگی و اجتماعی تلقی می‌کردند و اکنون نگرانی از این جهت است که سطح مرجعیت به این حد تنزل یافته و برای چنین جماعتی در این مملکت فرش قرمز پهن می‌شود.

رامبد جوان به تازگی پرچمدار طرحی شده که در آن برخی کاربران اینستاگرام را ـ که وجه مشترک اغلب آنها ارائه رفتارهای سخیف در فضای مجازی است ـ گرد هم آورده‌اند تا با تجمیع ظرفیت بهره برداری تبلیغاتی از آنها، از شرکت‌ها و برندها درآمد کسب کنند؛ وضعیتی که یک نشانه بزرگ از تلاش نامحسوس برخی برای تغییر مرجعیت اجتماعی از نخبگان فکری به دلقک‌هاست و باید برای آینده مملکتی که این جماعت پرهوادارترین‌شان هستند، نگران بود. «بازاریابی دهان به دهان / Word of mouth marketing / word of mouth advertising» یکی از شیوه‌های پر بازده بازاریابی است که قدمتی تاریخی دارد و از گذشته مورد توجه بوده است. تبلیغات از طریق سلبریتی‌ها اعم از بازیگران، موزیسین‌ها و ورزشکاران نیز در ادامه همین روش بود و در واقع این بار به جای آنکه کیفیت یک محصول را از زبان یکی از آشنایان بشنوید و مشتری شوید، از دهان یکی از چهره‌های مطرح و محبوب می‌شنوید!

مرجعیت فراگیر «ارتش دلقک‌ها» با پرچمداری رامبد جوان!

با توسعه شبکه‌های اجتماعی و ظهور یوتیوب، فیس بوک، اینستاگرام و توییتر، اینفلوئنسر مارکتینگ نیز ظهور کرد که در ادامه همین تبلیغات دهان به دهان بود. شبکه‌های اجتماعی مفهوم سلبریتی یا چهره را تغییر دادند و گروهی بدون آنکه از برجستگی خاصی برخوردار باشند، مخاطبان گسترده‌ای جذب کردند. در غرب که این پدیده برای نخستین بار نمایان شد و در اینستاگرام نمود بیشتری یافت، مدل‌ها در صف اول بودند و در ادامه، اشخاصی که اقدامات خاصی انجام می‌دادند مورد توجه قرار گرفتند.

مرجعیت فراگیر «ارتش دلقک‌ها» با پرچمداری رامبد جوان!

در فضای کنونی، معمولاً چهره‌ای جدی در حوزه استندآپ کمدی، تحلیلگران و مرورگران محصولات حوزه آی تی و خودرو که به محض عرضه یک محصول در اصلاح آنباکسینگ می‌کنند، اشخاص فعال در حوزه گردشگران یا به تعبیر دقیق گردشگران حرفه‌ای که زمان طولانی از سال را به گردش می‌گذرانند، گیمرهای مشهور که به تحلیل بازی ها می‌پردازند و… به عنوان اینفلوئنسرهای مشهور در غرب شناخته می‌شوند. ویژگی مشترک آنها تمرکز در یک حوزه و کسب مرجعیت نزد بخشی از اجتماع آن حوزه خاص است.

در ایران همچون بسیاری از موضوعات، مفهوم اینفلوئنسر نیز به قهقرا رفته و معمولاً اشخاص دارای رفتارهای غیرطبیعی یا اشخاصی که تمرکز عمده شان بر رفتارهای دلقک مأبانه است، به عنوان اشخاص بامزه مورد توجه قرار می‌گیرند و با فالوئرهای چندصدهزار تا چند میلیونی به عنوان اینفلوئنسر معرفی می‌شوند. برخی برندها نیز برای دیده شدن به جای آنکه سراغ چهره‌های موجه و معتبر فرهنگی و اجتماعی بروند، سراغ این اشخاص می‌روند که هزینه تبلیغاتی آنها نسبت به بازیگران و ورزشکاران شناخته شده کمتر است.

البته این هزینه تبلیغات توسط این اشخاص غیرطبیعی آنقدر هم کم نیستند و برخی از این جماعت از طریق همین رفتارهای غیرطبیعی که مشخص نیست، چرا از سوی نهادهای مسئول رصد و پیگرد نمی‌شوند، درآمد بالایی کسب کرده‌اند و برخی از آنها در گفت‌وگوهایش، از سوءرفتارهایشان به واسطه درآمدی که از این طریق کسب می‌کنند، دفاع می‌کنند. اکنون یکی از شرکت‌ها سعی کرده به قول انگلیسی‌ها، «ارتش دلقک ها / Army of Clowns» را گرد هم بیاورد و با هم افزایی ظرفیت فالوئرهای آنها که اتفاقاً عمدتاً مشترک است و ظرفیت هم‌افزایی ندارد، از برندهای بزرگ تبلیغات بگیرد و کسب درآمد کند.

متأسفانه برخی شرکت‌ها نظیر آپارات که با حمایت‌های گسترده اکنون در فضای وب، موقعیت ویژه‌ای به دست آورده‌اند، جزو حامیان این حرکت خزنده خطرناک بودند و رامبد جوان که تصور می‌شد شأن اجتماعی‌اش را در بازی هایِ اینچنینی حراج نکند، پرچمدار این جریان شده و با انتشار تصاویر گردهمایی این عده، عملاً از آن حمایت کرده است. بدون شک، مباحث مالی و اقتصادی این حرکت در درجه آخر قرار دارد و آنچه باعث می‌شود، آن را خطرناک تلقی کرد، مشخصاً حرکت زیرپوستی برای تغییر مرجعیت اجتماعی در ایران است.

دو دهه پیش برخی نخبگانِ طراز اول کشور نگران تغییر مرجعیت فراگیر از نخبگان سیاسی، اجتماعی و فرهنگی به سلبریتی‌ها بودند و رجوع گسترده مردم به فوتبالیست‌ها، بازیگران و خوانندگان جوان را خطری برای جهت دهی صحیح فرهنگی و اجتماعی تلقی می‌کردند و اکنون نگرانی از این جهت است که سطح مرجعیت به این حد تنزل یافته و برای چنین جماعت دلقک‌مسلکی در این مملکت فرش قرمز پهن می‌شود.

البته برخی عنوان می‌کنند کسی این جماعت را در مقام مرجعیت فراگیر، قبول ندارد و محض سرگرمی فالوئرشان است. شاید این قاعده برای عده‌ای صادق باشد اما درباره همه فالوئرهای آنها صادق نیست. به ده ها هزار «بغوبغویی»* که برای یکی از این جماعت نوشته شد، توجه کنید و دریابید این عده توان بسیج عمومی دارند. امروز این اتفاق، چنین پیامی را برای نسل جوان ایران دارد که با روسری سر کردن و تقلید اگزجره رفتار زنان و رفتارهایی که حکم حراج حیثیت فردی را دارد می‌توانید موفق شوید اما با تحصیل سخت و فارغ التحصیلی از بهترین دانشگاه‌های ایران، به هیچ کجا نمی‌رسید.

* امیر تتلو یکی از این طیف ها که جایش که در این جمع خالی بود، در پیامی از فالوئرهایش خواست «بغوبغو» کامنت بگذارند که اشاره‌ای به یکی از شوخی‌های سخیف دبیرستانی بود. ده‌ها هزار تن نیز چنین پیغامی را گذاشتند!