ممنوعیت افزایش حقوق مقامات، رفع فیلتر از تلگرام، برجام بینیاز از اصلاح، هشدار تند روسیه و واکنش محتاطانه اروپا، عاقبت تلخ هیجان زدگی سیاسی، دل نگرانی برای قربانیان «پلاسکو» دریایی و ورود به سوچی از محورهایی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
روزنامههای امروز یکشنبه ۲۴ دی ماه در حالی بر پیشخوان روزنامه فروشیها قرار گرفت که گزارشها از آخرین وضعیت نفت کش حریق که هشتمین روز حریق را سپری میکند به همراه نگرانی بستگان خدمه این نفت کش از سرنوشت عزیزانشان از محورهای اصلی روزنامههای امروز است. ادامه تحلیلها از سرنوشت برجام و واکنشها به بیانیه ترامپ درباره ایران در کنار یادداشتها و گزارشهای انتقادی از بخشی از اظهارات خطیب جمعه تهران از دیگر عناوین اصلی روزنامههای امروز است. رفع فیلتر از تلگرام که شب گذشته صورت گرفت در تعدادی از روزنامهها به شکل برجستهای بازتاب داشته است.
روزنامه ایران با چاپ تصویری تاثر برا نگیز از از بستگان خدمه نفت کش ایرانی که چندین روز است میسوزد و اطلاع دقیق از سرنوشت افراد محبوس در آن در دست نیست عنوان «امید در آتش انتظار» را تیتر کرده است.
جهموری اسلامی نیز خبر از حضور تکاوران نیروی دریایی ارتش ایران در عرضه نفت کش سوچی داده و همین عنوان را در کنار تصویری از عملیات اطفای حریق به عنوان تیتر قرار داده است.
روزنامه شهروند نیز عنوان ورود به سوچی را تیتر اصلی امروز خود انتخاب کرده و گزارشی از آخرین وضعیت اطفای حریق و تلاش برای نجات خدمه این نفت کش منتشر کرده است.
خراسان نیز در یادداشت روز خود از عملکرد چینیها در قصور برای نجات دریانوردان ایرانی نفت کش سوچی انتقاد کرده و پیشنهاد داده در صورت اثبات قصور آنها واکنشی مناسب همچون تحریم کالاهای چینی در پیش گرفته شود.
اما موضوع دیگری که مثل روز گذشته در روزنامههای امروز نیز پی گرفته شد، موضوع برجام و بیانیه ترامپ است. روزنامه شهروند عنوان «اولتیماتوم ترامپ به آمریکا» را تیتر کرده و خراسان در گزارشی «هشدار تند روسیه واکنش محتاطانه اروپا» را تحلیل کرده است. روزنامه ایران و چند روزنامه دیگر با انعکاس واکنش وزارت خارجه کشورمان نسبت به بیانیه ترامپ عنوان «برجام بینیاز از اصلاح» را برجسته کردند.
روزنامه جوان، اما با چاپ کارتونی از ترامپ در صفحه اصلی خود عنوان «لگد امریکا به «تقریباً هیچ»!» از زاویهای دیگر به این موضوع پرداخته است.
کیهان نیز تیتر اول خود با عبارت «جشن با جنازه برجام یا تدبیر برای مقابله با مشکلات اقتصادی؟!» خط انتقادی تند خود نسبت به برجام و سیاست خارجی و داخلی دولت روحانی را ادامه داده است. آرمان امروز، اما در سرمقاله امروز خود به تشریح عاقبت احتمالی برجام از منظر یک استاد دانشگاه پرداخته است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها، گزارشها و سرمقالههای منتشر شده در روزنامههای امروز با موضوعات روز را مرور میکنیم:
به توپ بستن مجلس برای یک مشت ریال!
روزنامه قانون در شماره امروزش در گزارشی که عنوان آن را تیتر اول صفحه نخست خود انتخاب کرده با اشاره به انتقادات تند برخی رسانهها و تریبونها از پیشنهاد مطرح شده برای کم کردن بودجه فرهنگی برخی نهادها نوشت: در همان زمانهایی که سخن از کمکردن بودجه نهادهای فرهنگی خاص بود، اعتراضها شروع شد. در همین راستا روزنامه اصولگرای رسالت که نزدیک به حزب موتلفه است، نوشت: «اگر به فکر فرهنگ جامعه نباشیم و مردم را در برابر تهاجم فرهنگی و شبیخون فرهنگی تنها بگذاریم، مشکلات ناشی از این هجوم بی امان، آثار اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و امنیتی خود را بدون شک بروز میدهد و باید صدها میلیارد تومان هزینه شود تا آفات و صدمات این تهاجم را دفع کنیم. شان دولت، پیش بینی، پیشگیری و آینده نگری برای زیستی معقول برای شهروندان است. دولت یازدهم و دوازدهم در حوزه اجتماعی چه کرده و چه میکند؟ «تدبیر» در این حوزه کجاست.
وقتی نگاه دولت به فرهنگ و آسیبهای فرهنگی و تهاجم فرهنگی بر سبیل وادادگی است، به فضای مجازی حساس نیست، به نقش مخرب برنامههای ماهوارهای در انهدام خانوادهها بی اعتناست، وقتی بودجه مؤسسات خودجوش فرهنگی را قطع میکند، وقتی بودجه وزارت ارشاد کمی بیشتر از یک هزار میلیارد تومان است، طبیعی است باید سالی ۱۵۰ هزار میلیارد تومان فقط صرف مبارزه با مواد مخدر شود. آیا به این رویکرد میگویند عقلانی اداره کردن کشور، آن هم توسط برخی که در جامعه سیاسی ما معروف به گروه عقلا بودند و اکنون هم هستند؟! وقتی بودجه نهادهای قرآنی، کم یا حذف میشود، جوان را از سر جلسه قرآن، مسجد و منبر بلند میکنیم و میبریم پای منقل و وافور! هزینه هنگفتی برای مبارزه با مواد مخدر و آسیبهای اجتماعی صرف میکنیم، اما برای منبر، محراب و مسجد که میتوانند از این مفاسد جلوگیری کنند، بودجهای اختصاص نمیدهیم. این نهادهای سنتی و فرهنگی میتوانند در پیشگیری از جرائم سازمان یافته و مبارزه با اعتیاد و دعوت جوانان به اخلاق و معنویت نقش مهمی ایفا کنند. جدول شماره ۱۷ بودجه را که اختصاص به برخی نهادهای فرهنگی دارد حذف میکنیم، در حالی که جمع جبری هزینهای که برای مبارزه با مواد مخدر میکنیم بیش از ۷۰۰ برابر مصارف جدول شماره ۱۷ موسسات فرهنگی است! آیا نگاه دولت به مساله فرهنگ و آسیبهای فرهنگی، عقلانی است؟»
این رسانه که بلندگوی یک تفکر سنتی ایران است، آسمان را به ریسمان میبافد تا بودجه جریانهای نزدیک و همفکر خود را به چنگ بیاورد ولی اشاره نمیکند که این همه سال بودجه بیزبان مملکت را هزینه کردند و پاسخ ندادند و نتیجهاش این شده است که خود شما به آن اشاره میکنید!
اگر قرار است در ادامه نیز بودجه بگیرید ونتیجه این روندی باشد که به آن اعتراف دارند، چرا باید بودجه صرف شود؟! اما این نوع ادعاها و پچپچهایی که وجود داشت بیپاسخ نبود و رسانههایی که مردمگرا بودند و دلشان برای پول این کشور.
اما طرف مقابل نیز ساکت ننشست و حتی کار را به تریبون نمازجمعه کشاند. کاظم صدیقی که خطیب این هفته نماز جمعه بود با بیان اظهاراتی که انتقادهای فراوانی به آن وجود داشت گفت: «بعد از جنگ نظامی امروز دشمن جنگ نرم فرهنگی و اقتصادی را در دستور کار دارد، بنابراین باید در بودجه ۹۷ اولویتها را مورد بررسی قرار دهیم و مجلس باید با نظارت، اقتدار خود را نشان دهد و رهروی راه مدرس باشد و کمکاریها و فسادها را تعقیب کرده و مشکلات را به مردم گزارش دهند. صدیقی با تاکید بر اینکه باید در قانونگذاری کارها تسهیل شود نه اینکه قانون روی قانون تصویب و امور را پیچیدهتر کنیم، خاطرنشان کرد: اینقدر نرمش، عقبنشینی و انفعال از سوی مجلس به نفع مملکت نیست و مجلس باید نشان دهد خانه مردم است و نباید به دنبال مقابله با شورای نگهبان در اموری از جمله احکام دین باشد چرا که اینها حاشیهسازی است و کار مجلس نیست. وی با اشاره به اینکه در بودجه ۹۷ برای فرهنگ بودجه قابل اعتنایی در نظر نگرفته شده است، تصریح کرد: اگر بخواهیم دین را رواج دهیم باید برای حوزههای علمیه و مراکز فرهنگیمان بودجه مناسب پیشبینی شود».
اینکه برخی برای اندکی بودجه بیشتر حاضر هستند مجلس شورای اسلامی را که در بیشتر مسائل بهتر از دورههای قبلی خود عمل کرده اینگونه از تریبون نماز جمعه زیر سوال ببرند، جای تامل دارد ولی بی شک همانگونه که برخی شخصیتهای محافظهکار بیان کردند با افزایش بودجه فرهنگ در کشور نهادینه نمیشود. در کشوری که برخی افراد و جریانهای مدعی آن با توهین، اتهام و … را بر زبان دارند اگر هزاران هزار میلیارد تومان بودجه نیز تزریق کنی، فایدهای ندارد و این افراد بر همین مدار پیش خواهند رفت. ادله این مدعا نیز حضور این نوع جریانهای مدعی در میان مردم بیادعای ایران است؛ جریانهایی که گاهی اقداماتی از آنها سرزده است که نه تنها فرهنگعالی بلکه ادب اجتماعی نیز از آن برداشت نمیشد.
در صورت اثبات قصور چینیها کالای چینی را تحریم کنیم
روزنامه خراسان در ستون یادداشت امروز خود وضعیت اعضا و خدمه نفت کش ایرانی آتش گرفته و قصور چینیها را موضوع قرار داد و نوشت: اگرچه مسئولان شرکت ملی نفت میگویند علاوه بر پیگیریهای مستمر، مدیران ارشد این شرکت روزانه دو بار در جمع خانوادههای این عزیزان حاضر میشوند و به تشریح وضعیت و اقدامات انجام شده میپردازند، رئیس جمهور محترم نیز (هر چند کمی دیر) وزیر کار را به ماموریت ویژه رسیدگی و پیگیری این حادثه گمارده و براساس خبرهای اعلام شده امروز (یک شنبه) تکاوران اعزامی کشورمان نیز قرار است در عرشه نفتکش حادثه دیده حاضر شوند و همچنین وزیر امور خارجه نیز دیروز با وزیر خارجه چین درباره برجام و این حادثه گفت و گوی تلفنی داشته، اما به نظر میرسد لااقل برخی اقدامات آن گونه که انتظار میرفت و ضرورت داشت سریع و به هنگام انجام نشد به عنوان مثال دستگاه دیپلماسی کشورمان نباید دیروز و پس از گذشت یک هفته از بروز این سانحه جانگداز در سطح وزیر اقدام و به گفت و گوی تلفنی بسنده میکرد بلکه به این مهم باید همان روز اول حادثه پرداخته میشد، اعزام مسئولان و تکاوران نیز باید خیلی زودتر شکل عملیاتی و اجرایی به خود میگرفت و البته رسانه ملی و دیگر رسانهها نیز باید بسیار پررنگتر و جدیتر به این موضوع مهم میپرداختند تا شاید چینیهای «نمک نشناس» که براساس دادههای خبری لااقل تا سه یا چهار روز ابتدایی حادثه قصور و اهمال و تعلل جدی در اطفای آتش داشتند و گویا فقط روزها برای مهار آتش اقدام میکردند و شبها از عملیات اطفا خبری نبوده است کمی بیشتر به خود میآمدند و به وظیفه وجدانی، انسانی و البته قانونی خود (که طبق کنوانسیونهای بین المللی و قوانین دریاها مسئول مستقیم رسیدگی و امدادرسانی در این گونه حوادث، کشوری است که حادثه در آبهای آن به وقوع پیوسته) جدیتر عمل میکردند.
(دعوت ایران از شناور آتش خوار ژاپنی برای امدادرسانی شاهد روشنی بر کوتاهی چینی هاست) و همان طور که در همان روز اول به کمک کشتی فله بر خود شتافتند به تمام وظایف خود در مقابل اطفای آتش و نجات جان خدمه نفتکش ایرانی عمل میکردند، گرچه برخی مقامات چین یعنی همان کشوری که سال هاست از قِبَل تحریمهای ظالمانه و ناجوانمردانه آمریکا از یک سو و تحقق نیافتن اقتصاد مقاومتی از سوی دیگر، سود صدها میلیارد دلاری از صادرات کالاهای نامرغوب و کمتر مرغوب به کشورمان به جیب زده، مدعی اند که تمام تلاش خود را برای اطفای شعلههای آتش نفتکش ایرانی انجام داده اند، اما لااقل تا چند روز گذشته خبرهایی که میآمد از قصور و تعلل و اهمال جدی طرف چینی که وظیفه اصلی امداد برعهده اوست حکایت میکند و آن هم به بهانههایی از قبیل: ریسک بالای نزدیک شدن به نفتکش به دلیل احتمال وقوع انفجارهای مجدد، پراکندگی آلودگیهای سمی در نزدیکی نفتکش و بدتر از همه این که گفته میشود چینیها به دلیل جلوگیری از انتشار «لکه نفتی»! در دریا ترجیح میدادند که محموله کشتی بسوزد و تمام شود تا هم از آلودگی دریا جلوگیری شود و هم امدادرسانان را خطری تهدید نکند!
اگر این گفتهها و شنیدهها درست باشد وای به حال «وجدان چینی». به هر صورت اگر خبرهای این چنینی درباره تعلل و قصور چینیها در امدادرسانی به خدمه عزیز نفتکش ایرانی صحت داشته باشد، مردم حق دارند از «نمک نشناسی چینی» و از آن بالاتر از «نامردی چینی» سخنها بگویند و از مسئولان به خصوص از دستگاه دیپلماسی و دستگاه قضایی انتظار پیگیری داشته باشند که اگر قصور و تقصیر نیروهای امدادی چینی در تداوم شعله کشیدن آتش و انفجارها ثابت و مسجل شد این موضوع را از طریق دادگاهها و سازمانهای بین المللی با جدیت مطرح و تا حصول نتیجه و پاسخ گو کردن چین پیگیری کنند و در این ماجرا مسائل و روابط سیاسی و حتی «برجامی» بین دو کشور مانع ایجاد نکند.
اگر قصور چینیها اثبات شود کار دیگری که میتوان انجام داد منع واردات کالاهای چینی توسط دولت و تحریم مصرف کالای چینی توسط مردم است.
امید است اکنون که «جعبه سیاه» نفتکش پیدا شده هر چه سریعتر علت و مقصر برخورد کشتی چینی با نفتکش ایرانی که از جمله حوادث نادر محسوب میشود مشخص شود و از آن مهمتر هر چه زودتر سرنوشت دریادلان عزیزمان برای خانوادههای محترمشان و همچنین مردم ایران روشن شود.
ییلاق و قشلاق بودجه دستگاهها کجاست؟
جهانبخش محبی نیا نماینده مجلس در بخشی از سرمقاله امروز ابتکار با عنوان آسیب شناسی بودجه نویسی در ایران نوشت: جدول شماره هفده بودجه کشور ییلاق و قشلاق اشخاص حقیقی است که دولت هر چند برای حذف آن خیز برداشت، اما این کار را انجام نداد و با پراکنش ردیفها زیر نهادهای دولتی آنها استتار کرد و شفافیت را از اطلاعات شامل افراد سلب کرد. بخش اعظمی از مشتریان جدول شماره هفده با ضرس قاطع کبوتران حرمند که دان به رایگان، نوش جان میکنند.
در ردیفهای غیر ضروری و اضافی دستگاههای اجرایی موارد بسیار متعددی هست که تحت عنوان کمک به اشخاص حقیقی و حقوقی روسای قوا، شورای نگهبان، معاونت حقوقی ریاست جمهور و جاهای دیگر آورده اند که به هر نحوی که روسای مربوط دلشان خواست، اعتبار موصوف را هزینه میکنند. این امر با فرهنگ دینی و عقل همخوانی ندارد.
در مواردی هم در دل نهادها، معاونتها یا نمایندگیها ردیفهای اختصاصی حفر شده است که آنان به غیر از حقوق و مزایا، نیازی به پول ندارند، آنها مانند سایر کارمندان لازم است حقوقشان را از یک جا دریافت کنند تا موجودی خزانه که شرف و حیثیت اقتصاد کشور است دچار هرج و مرج نشود.
ایراد فنی دیگر عدم تناسب امور است. در لایحه بودجه ۹۷ بیشترین سهم به امور رفاه اجتماعی است که ۷۸ هزار میلیارد تومان جمع اعتبارات آن بخش است. برای امور سلامت ۵۷ هزار میلیارد تومان، امور آموزش و پژوهش ۲۷ هزار میلیارد تومان، امور دفاعی و امنیتی ۵۱ میلیارد تومان اعتبار لحاظ شده است. این در حالی است که برای فصل انرژی، فصل ارتباطات و فناوری اطلاعات، حمل و نقل، صنعت، معدن، بازرگانی، کشاورزی، منبع طبیعی، منابع آب، روابط کار و تعاون که امور اقتصادی را در بر میگیرد ۲۳ هزار میلیارد تومان اعتبار در نظر گرفته شده است.
نکته شاخص دیگر که در مغز بودجه کل کشور به مثابه موتور عمل میکند ردیفهای متفرقه است.
به راستی مراد و منظور از ردیف متفرقه چیست؟ این ردیفها با احکام پنهان و خاص خلق میشود و تخلفات مربوط به خود را بوجود میآورد. اولین آسیب ردیفهای مذکور ایجاد آشفتگی در تراز عملیاتی، سرمایهای و مالی است. عدم تسلط دستگاههای اجرایی به این امور هم از آثار ثانوی آن است.
مصیبت بزرگتر و آشکار بودجه که حاکم بر خزانه کل کشور است و هیچ دولتی قادر به مدیریت آن نبوده است. جذب همه درآمدهای کشور و پرداخت بر مبنای مصوبه مجلس است. بر اساس اصل ۵۳ قانون اساسی:
«کلیه دریافتهای دولت در حسابهای خزانه داری کل متمرکز میشود و همه پرداختها در حدود اعتبارات صوب به موجب قانون انجام میگیرد.»
بخش اعظمی از دریافتها به خزانه واریز نمیگردد و با قاعده جمعی – خرجی، در آمد – هزینه و درآمدهای اختصاصی از پوشیدن یونیفورم مالی دولت امتناع میورزند. پیش خور کردن منابع نفتی، محرومیت پارلمان از کمیسیون تخصصی بررسی بودجه کل کشور و نقص در تدوین آئین نامههای اجرایی که عدول از قانون اساسی به حساب میآید و دهها مورد دیگر از نارسائیهای جدی بودجه کل کشور است که ان شاء الله در گفتارهای آنی باید به آن پرداخت.
عاقبت برجام به کجا خواهد کشید؟
علی بیگدلی استاد دانشگاه در سرمقاله امروز آرمان به تحلیل سرنوشت احتمالی برجام پرداخت و نوشت: ترامپ تحت تاثیر فشار اتحادیه اروپا و بعضی از محافل داخلی آمریکا ناچار بود که آخرین فرصت خود را با ملحقاتی اعلام کند که ضمنا پای اتحادیه اروپا هم وارد این ماجرا شود، مخصوصا اینکه انتهای برجام باید باز باشد و بسته نشود. چون در برجام آمده که سال ۲۰۲۵ انتهای تعهدات ایران است و ایران آزاد میشود. نکته دیگر بازرسی از تمام مراکزی است که بازرسان، بازرسی از آن را لازم میدانند و شامل مراکز نظامی و غیرنظامی میشود. این درحالی است که آژانس بازرسیهای لازم را انجام داده و بارها پایبندی ایران را اعلام کرده است.
اما مساله برجام آنقدر لایه لایه و درهم پیچیده شده که دیگر از حدود اختیارات آمریکا هم بیرون رفته و آمریکا بهخاطر اینکه در برابر اتحادیه اروپا تنها نماند، این بار هم تن به این کار داد، ولی خیلی در اصل قضیه تفاوت نکرد. درواقع هیچکس نباید دلخوش باشد که آمریکا ۱۲۰ روز دیگر این موضوع را به تاخیر انداخت. تمدیدهای ۱۲۰ روزه باعث شده که هیچ سرمایهگذار عمدهای نتواند وارد ایران شود و سرمایهگذاری کند. اگر آمریکا از برجام خارج شود، تحریمهایی که بهواسطه برجام برداشته شده، دوباره اجرا میشود که باعث نگرانی است. باید به این موضوع هم توجه کنیم که اتحادیه اروپا صرفا به خاطر ما آنقدر در برابر آمریکا نمیایستد. از طرف دیگر خانم موگرینی هم در مصاحبهای اعلام کرد که برای امضایمان احترام زیادی قائل هستیم و امضایمان را فدای تصمیمات ترامپ نمیکنیم. آمریکا هم با وجود فضایی که ترامپ در دنیا به وجود آورده، نمیخواهد که اتحادیه اروپا را کاملا از دست دهد. انگلستان با همه نزدیکی که هم از جهت فرهنگی و هم از جهت تاریخی با آمریکا داشت روابطش دستخوش تحولاتی با آمریکا شده است. یکی دیگر از شروط ترامپ، تغییرات محتویات برجام است.
این در حالی است که ما از ابتدا اعلام کردیم تن به هیچ تغییری نمیدهیم. پس این موضوع باقی میماند که اتحادیه اروپا تا کجا میتواند همکاریاش را با ما ادامه دهد؟ اتحادیه اروپا بارها اعلام کرده از ایران تا زمانی دفاع میکند که محتویات و مندرجات برجام را رعایت کند؛ بنابراین آنچه خارج از برجام است هم مورد موافقت اتحادیه اروپا نیست. عاقبت برجام بستگی به روابط اتحادیه اروپا و آمریکا دارد.
اگر مثلث اتحادیه اروپا، آمریکا و ایران را در نظر بگیریم، آمریکا خودش تشکیل دهنده یک مثلث دیگر با عربستان و اسرائیل است که هم از طریق نهادهای درون آمریکا و هم از طرف اسرائیل و عربستان شدیدا تحت فشار است که برجام را نقض کند. نقض کردن برجام خودش خیلی اهمیت ندارد و درواقع بازگشت تحریمهای قبل از برجام برای ما سنگین خواهد بود. یعنی تحریمهای نفتی، حمل و نقل، بیمه، کشتیرانی و همه مشکلاتی که قبل از برجام داشتیم باز دوباره توسط آمریکا اعمال شود. اتحادیه اروپا تا زمانی که نسبت به تعهداتمان در مندرجات برجام صحیح عمل کنیم از ما حمایت خواهد کرد. اما در این میان آمریکا مسائل دیگری را اضافه میکند که از نظر اتحادیه اروپا هم مردود شمرده میشود. از طرفی اتحادیه اروپا خیلی جرات نمیکند که با آمریکا سر لجاجت پیدا کند، چون حجم مبادلاتشان بالاست. به هر حال اتحادیه اروپا از جهت حیثیتی موضوع را سخت گرفته که از ما حمایت کند و در چارچوب برجام حتما از ما حمایت خواهد کرد. سوالی که هر بار در این میان مطرح است اینکه آیا ترامپ میتواند برجام را نقض کند که پاسخ از نظر حقوقی مثبت است. همانطور که قرارداد پاریس را هم که آقای اوباما امضا کرده بود، نقض کرد و این در اختیارات رئیس جمهور آمریکاست. به خاطر اینکه برجام به تصویب کنگره نرسید، بنابراین تبدیل به قانون نشد. ترامپ این امکان را دارد که آمریکا را از برجام خارج کند، ولی مشکل ما این است که تا این موافقتنامههای ۱۲۰ روزه ادامه دارد، کمپانیهای شرکتهای خارجی جرات سرمایهگذاری در ایران را ندارند. در واقع با کارشکنیهای آمریکا رمق چندانی از برجام باقی نمانده است. نقض برجام از جانب ایران آرزوی آمریکاست، ولی ما هم زمانی این کار را میکنیم که اتحادیه اروپا با ترامپ هم عقیده و خواستار تغییراتی در برجام شود که در این صورت ناچاریم دست به این کار بزنیم.