جهان در مقابل تصمیم ترامپ، کاهش نرخ سود تسهیلات بانکی، شعلههای بین المللی شدن انتفاضه، سیاه شدن مشتری در حراجهای سیاه، فلسطین نقطه مشترک جناحهای سیاسی، رشد اقتصادی ۳/۷ درصدی و جزییات طرح جایگزینی کنکور و گزارشهایی از مراسمهای برگزارشده روز دانشجو در شهرهای مختلف از محورهایی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
آنچنان که روزنامه روزان گزارشی با عنوان «فلسطین نقطه اشتراک جناحهای سیاسی» چاپ کرده است به نظر میرسد روزنامههای جریانهای سیاسی مختلف نیز رویکردی مشابه و نزدیک به هم را در قبال این موضوع اتخاذ کرده اند و هر کدام از زاویهای به آن نگریسته اند.
محمدعلی وکیلی نماینده مجلس و مدیرمسئول روزنامه ابتکار نیز در سرمقاله امروز این روزنامه با عنوان ازرقص شمشیرتا قدس فروشی! به موضوع رفتارهای ترامپ در قبال جهان اسلام و بخصوص بیت المقدس پرداخت و نوشت:ترامپ در اولین واکنش، این اقدام را «با هماهنگی سران عرب» خواند. این سخن ترامپ قابل تامل است! این سخن به این معنی است که «سران عرب»، قدس را فروختهاند. عمق خیانت آنان هنوز مشخص نیست. یک قلمش که امروز رو شد، «قدسفروشی» است. معلوم نیست در جلسه رقص شمشیر دیگر چه چیزی معامله شده است. قدس، ناموس جهان اسلام است؛ وقتی کسی آن را میفروشد پس از آن اگر هر کاری از او سر بزند نباید تعجب کرد. امنیتی که قرار است از آمریکا خریداری شود همینگونه است؛ دست آخر به نوامیسِ شریفِ ما (مانند قدس شریف) دست درازی میکنند.
مدیر مسئول همدلی نیز در سرمقاله امروزش با عنوان «همه پرسی علاج غده سرطانی اسرائیل» تنها را حل غده سرطانی اسرائیل را برگزاری همه پرسی دانست و نوشت: امروز مسائلی همچون داعش، تحولات سوریه، یمن و سایر کشورهای اسلامی، رقابتطلبی عربستان در برابر ایران، قطر و سایر کشورهای اسلامی باعث شده فلسطین از محوریت کشورهای اسلامی خارج شود. در داخل فلسطین نیز گروههای فلسطینی یا به دلیل توطئهچینیهای خارجی یا کجفهمیهای داخلی دچار اختلاف و تفرقه شدهاند و این موضوع باعث تقویت جناح یهودی شده است. تردیدی نیست برای رفع این غده سرطانی چارهای جز رجوع به همهپرسی مردمی در مناطق فلسطینینشین و اتحاد و همراهی گروههای فلسطینی و کشورهای اسلامی نیست.
قانون نیز که تصویر ترامپ را در کنار دیوار ندبه بیت المقدس و تیتر «تنها در جهنم» در صفحه نخست خود چاپ کرده است، چند یادداشت در رابطه با تصمیم اخیر ترامپ منتشر کرده که عنوان یکی از آنها «ایران از اشتباه تاریخی ترامپ استفاده کند» به قلم شهروز برزگر کلشانی/ عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس است.
روزنامههای کیهان، وطن امروز، جمهوری اسلامی، اعتماد، خراسان و نعداد دیگری از روزنامهها نیز یادداشتهایی در باره تصمیم ترامپ و عوارض آن نوشته اند که در ادامه تعدادی از آنها را به همراه گزارشها و یادداشتهایی با موضوعات دیگر مرور میکنیم:
آرمان و آرزوی بعدی اعراب چه خواهد بود؟
الیاس حضرتی مدیر مسئول روزنامه اعتماد در سرمقاله امروز این روزنامه نوشت: تصمیم ترامپ برای به رسمیت شناختن بیتالمقدس به عنوان پایتخت اسراییل چه پیامی دارد و چرا رخ داد؟ چرا در ٧٠ سال گذشته که از شکلگیری این رژیم در منطقه میگذرد، دولتهای گوناگون ایالات متحده حاضر به انجام چنین کاری نشدند، ولی اکنون که باید منطقه به سوی صلح و آرامش بیشتر برود به یکباره مواجه با چنین تصمیمی میشویم؟ رهبران ایالات متحده حتی در زمانی که اسراییل در موضع بسیار قدرتمندی قرار داشت، چنین تصمیمی نگرفتند، اکنون چه اتفاقی رخ داده است که به یکباره مواجه با این بحران میشویم؟ شاید سادهترین پاسخ، حضور ترامپ در کاخ سفید باشد. ولی فراموش نکنیم که همین ترامپ مهمترین شعارهایش را که اولویت برنامههای او بود، آن طور که گفته و قول داده بود پیگیری نکرده است. از جمله ساخت دیوار میان امریکا و مکزیک، یا حتی لغو برجام و حل مساله کرهشمالی و نیز برنامه درمانی اوباما و… ولی انتقال پایتخت به بیتالمقدس نه تنها موضوع محوری انتخاباتی وی نبود، بلکه در شرایط کنونی وضعیت منطقه، ظاهرا هیچ ضرورتی به انجام این کار نبود.
او در بخش دیگری از یادداشت خود نوشت: عوارض این تصمیم چه خواهد بود؟ به طور قطع چشمانداز صلح در منطقه که تیره بود، اکنون تیرهتر و سیاهتر شده است؛ تقریبا تمام امیدها به حل صلحآمیز مشکلات منطقه را از میان برده است. بهعلاوه مساله در اینجا فقط فلسطینیها نیستند، بلکه مساله بیتالمقدس، موضوعی اسلامی و مورد توجه همه مسلمانان است. حتی مسیحیان نیز در این مورد حساس هستند. بنابراین هنگامی که چشمانداز صلح تیره و تار شد، دو واکنش زیر در میان مردم شکل خواهد گرفت. استیصال و سپس رادیکالیسم و خشونت رشد خواهد کرد. امروز از هر روزی بهتر میتوان فهمید که چرا داعش و دیگر نیروهای تندرو و خشن، محصول سیاستهای ایالات متحده هستند.
نتیجه دیگر این اقدام آشکار شدن بیش از پیش سیاستهای جنگطلبانه و ظالمانه ایالات متحده در منطقه است. به ویژه اینکه این اقدام به طور کامل از سوی مجموعه همپیمانان غربی آن نیز محکوم شده است. ضمن آنکه خلاف مقررات بینالمللی است و اگر امکان اندکی برای تطابق با قوانین بینالملل داشت، تاکنون بارها و بارها روسای جمهور سابق ایالات متحده، بیتالمقدس را به عنوان پایتخت خود شناسایی میکردند. بنابراین روشن است که ترامپ و ایالات متحده نه تنها هیچ علاقهای به حل مشکلات منطقه ندارند، بلکه درصدد تشدید آن بوده و در پی بالکانیزه کردن منطقه هستند. راهی که تاکنون نیمی از آن پیموده شده است.
نتیجه دیگر این اقدام از میان رفتن حس اعتماد به نفس جوامع عربی در رسیدن به اهداف خود است. هنگامی که حکومتهای عربی تحت رهبری محمد بن سلمان و عربستان سعودی قرار بگیرند، نتیجهای بهتر از آنچه رخ داد شاهد نخواهند بود. البته اگر محمد بن سلمان به این نتیجه برسد که امریکا آنقدر قابل اعتماد نیست که بخواهد با طناب آن وارد چاه ایران و سایر مسائل منطقه شود در این صورت چند گام به جلو برداشته است. جوامع عربی در یک مقطع دنبال اندیشه سوسیالیسم عربی رفتند که نتیجه آن عراق و لیبی و سوریه و مصر شد و سالهاست که در پی رادیکالیسم بنیادگرای وهابیت رفتهاند. القاعده و داعش محصول آن بود و محصول اولیه آن جنایت و آوار و بدبختی در همه جا بود. اکنون به کدام آرمان و آرزو چنگ خواهند زد؟ باید منتظر ماند و دید.
«حرفهای روحانی» مثل آبی که ساکن است
آفتاب یزد در سرمقاله امروز خود با استفاده از صفت بی تعارف برای انتقاد خود از حسن روحانی در رابطه با وعدههای داده شده توسط او وتکرار آن در سخنرانی هایش نوشت: بیتعارف باید اذعان نمود که سخنرانیها و نطقهای رئیس جمهور محترم روز به روز خنثیتر و کلیشه ایتر میگردد. فی المثل ایشان میگویند دانشجویان ستاره دار نباید داشته باشیم، اما از گوشه و کنار میشنویم و میبینیم که در این دولت هم دانشجو ستاره دار شده است. یا وقتی ایشان در نشست تلویزیونی از اقتصاد کشور میگویند و آن را رو به جلو میپندارند به وضوح لمس میکنیم که چرخ اقتصاد خوب نمیچرخد و خانوادههای بسیاری به دلیل رکود حاکم و نبود نقدینگی به اصطلاح هشت شان گرو نه شان است.
البته این مطلب به معنای بازگشت به عقب و یا خدای ناکرده پشیمانی نسبت به حمایت از کاندیداتوری شیخ دیپلمات نیست بلکه مراد آن است که گفته شود رکود و سکون فعلی در اقتصاد به پاستور نیز گویا نفوذ نموده است. سخنان رئیس جمهور جریانی و شوری و حتی سوگمندانه امیدی نیز ایجاد نمیکند. همه چیز گویا بی حرکت و ساکن است. مثل آبی که جریان ندارد.
به نظر میرسد مشاورهای رئیس جمهور نسبت به دولت قبل تغییرجدی کرده اند. نشانهها این طور میگویند. از جا به جاییهای عجیب در کابینه گرفته تا در حاشیه قرار گرفتن آقای معاون اول گواه این مدعاست. قابل کتمان نیست محافظه کاری به روشی پرطرفدار در دولت فعلی تبدیل شده است. سِر آن هرچه باشد، اما در حال ضربه زدن به محبوبیت و مقبولیت رئیس جمهور محترم است. مراد آن نیست که به قول علی مطهری «شلوغ کاری» شود بلکه حداقل با جسارت ذکر نمایند چه کرده اند و چه میکنند تا مردم قدری به رایی که داده اند امیدوار شوند و بتوانند از آن دفاع کنند. فی المثل چه خوب بود که حسن روحانی در روز دانشجو به جای آنکه به یکی از دانشگاههای شهرستان برود به یکی از دانشگاههای اصلی کشور در پایتخت میرفت و بی پیرایه مقابل دانشجویان قرار میگرفت تا ببیند در جامعه چه میگذرد و مطالبات چه سمت و سویی دارد. مشاورهای جدید هم به جای آنکه جریان بازی نمایند و برنامههای بلند مدت بنویسند به کوچه وبازار بروند تا ببینند حال مردم چگونه است. فکر میکنیم تز «راضی نگه داشتن همه»در حال آسیب زدن به پایگاه رئیس دولت است؛ باید فکری کرد.
ستارههای دنباله دار دانشجویان
ابتکار درگزارشی به بهانه روز دانشجو، مساله دانشجویان ستاره دار را موضوع قرار داد و در بخشی از آن نوشت: با فرا رسیدن روز دانشجو بار دیگر مسئله ستارهدار شدن دانشجویان از سوی فعالان سیاسی و دانشگاهی مطرح شد و غالبا تاکید داشتند که حتی روند ستارهدار شدن دانشجویان کاهش پیدا کردهاست، اما وجود چنین پدیدهای در دولت حسن روحانی به هیچ عنوان قابل قبول نیست.
بیراه نیست اگر بگوییم یکی از ویژگیهای دولت محمود احمدی نژاد طرح واژگان و ایجاد رویدادهای بیسابقه و جدید در کشور بوده و اصطلاح دانشجوی ستاره دار هم از همین ابداعات دولت وی بود. ماجرا به زمانی بر میگردد که در کنار اسم دانشجویان پذیرفته شده در مقطع کارشناسی ارشد ستارههایی درج شده بود که نشان دهنده عدم تایید صلاحیت عمومی آنها از سوی نهادهای اطلاعاتی بود و اکثر این افراد سابقه فعالیت سیاسی در دانشگاه داشتند. البته در آن دوران مشخص نبود دقیقا چه تعداد دانشجو دارای ستاره بودند، اما بعد از آن بنا بر برخی گزارشها در هشت سال دولت احمدی نژاد ۷۶۸ دانشجو ستارهدار شده اند.
اما با فرا رسیدن انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲، حسن روحانی در وعدههای خود به مسئله ستارهدار شدن دانشجویان اشاره کرد و قول داد در صورت پیروزی در انتخابات به این مسئله رسیدگی کند و دانشجویان ستارهدار را به دانشگاه برگرداند. روحانی حتی امسال در مراسم روز دانشجو در دانشگاه سیستان و بلوچستان نیز بار دیگر به این مسئله اشاره کرد و گفت: «نباید فضا به شکلی باشد که دانشجو وقتی میخواهد حرف و سخنی به میان آورد، مراقب باشد که آیا کسی اسم او را یادداشت میکند، یا نه. ستاره جایش در آسمان است نه در دانشگاه. دانشجو آمده در دانشگاه آزادانه سخن بگوید و نظراتش را مطرح کند و نسبت به آنچه احساس میکند، صحیح نیست، آزادانه انتقاد کند.»
با این وجود به عقیده برخی از فعالان دانشگاهی بعد از اینکه فرجی دانا به دلیل همین مسئله رفع ستارهدار شدن دانشجویان در مجلس نهم استیضاح شد، این روند روز به روز کُندتر شد. اما باز هم ماجرا به همینجا خلاصه نشد و امسال برخی اخبار حاکی از آن بود که بیش از ۱۰۰ دانشجوی کارشناسی ارشد و دکترا ستارهدار شده اند. مسئلهای که از سوی برخی نمایندگان مجلس نیز تائید شد و بنا بر گفته آنها وزیر علوم دولت دوازدهم این مسئله را اطلاع داده است و تصمیم دارد آن را پیگیری کند. غلامی در دیدار با اعضای فراکسیون امید با اعتقاد به اینکه در دوران تصدی او بر وزارتخانه علوم نباید دانشجوی ستارهدار وجود داشته باشد، گفت: «چه کسی میگوید چنین دانشجویانی حق تحصیل ندارد؛ همان مرجعی که این دانشجو را از تحصیل منع میکند باید دلایل این محرومیت و جرم دانشجو را نیز شفافسازی کند.» وی با بیان اینکه باید با عدالت و دقت به مسئله دانشجویان ستارهدار رسیدگی شود، گفت: «اگر حاکمیت، وزارت علوم و دانشگاهها را بهعنوان متولی آموزش عالی کشور قبول دارد باید به آنها اعتماد کرده و بگویند که تشخیص کارشناسی این متولیان را قبول داشته و پشتیبانی خواهیم کرد.» البته غلامی بیراه هم نگفته است و مسئول ستارهدار شدن دانشجویان هیات گزینش دانشجو سازمان سنجش است که صلاحیت دانشجویان را تائید نمیکند. این صلاحیتهای عمومی ربطی به دولت نداشته و توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب شده و همه ساله اجرا میشود. هیات مرکزی گزینش دانشجو که نهادی است زیرمجموعه شورای عالی انقلاب فرهنگی، مسئولیت مستقیم بررسی صلاحیت دانشجویان را بر عهده دارد. این هیات در مورد صلاحیت عمومی دانشجویانی که قصد تحصیل در دانشگاههای کشور را داشته باشند از نهادهایی نظیر وزارت اطلاعات، نیروی انتظامی و حراست دانشگاه محل تحصیل قبلی دانشجو استعلام میکند. در صورتی که صلاحیت عمومی متقاضی ورود به دانشگاه از سوی نهادهای مذکور تایید نشود، دبیرخانه هیات گزینش با توجه به نظر نهادهای مذکور و موارد دیگر حکم به محرومیت دانشجو از تحصیل یا پذیرش دانشجو با تعهد یا همراه شرایط دیگر از جمله تغییر محل تحصیل میدهد.
آنچه که شواهد و قرائن پیدا است، دولت و مجلس به دنبال حذف روند ستاره دار شدن دانشجویان هستند و شاید طی هفتههای آینده اخبار جدیدی در این خصوص منتشر شود. با این وجود باید در نظر داشت که محروم کردن دانشجویان از حق ادامه تحصیل بخش قابل توجهی از قانون اساسی را نقض میکند. بندهای ۳، ۹ و ۱۴ اصل سوم و اصول ۱۹، ۲۰، ۲۲، ۳۰، ۳۶، ۳۷ و بهویژه اصل ۲۳ از همین دست قوانین هستند که با ستاره دار کردن دانشجویان نقض میشود.
دوربرگردان به سمت قدس
سید علی علوی سردبیر خراسان در سرمقاله امروز این روزنامه در ارتباط با به رسمیت شناخته شدن بیت المقدس به عنوان پایتخت اسرائیل نوشت: پروژه خاورمیانه جدید که با حملات ۱۱ سپتامبر آغاز شد عملا در تلاش بود مسئله فلسطین را از بنیان در جهان اسلام دگرگون کند؛ اما جنگهای ۳۳ روزه لبنان و ۲۲ روزه و هشت روزه غزه عملا معادلات را تغییر داد. به گونهای که همچنان فلسطین مسئله اول جهان اسلام ماند و مبارزان علیه رژیم صهیونیستی همچون سید حسن نصرا… چهره محبوب جهان اسلام و دنیای عرب بودند. این شرایط با همه فراز و فرودها تا آغاز بهار عربی در سال ۲۰۱۰ ادامه داشت، اما بهار عربی، بروز جنگهای داخلی و ظهور داعش عملا مسئله فلسطین را نزدیک به هفت سال از ذهن امت اسلام دور کرد و مسئله اصلی جهان اسلام از فلسطین به درگیریهای داخلی معطوف شد و عملا اسرائیل به عنوان دشمن نخست در افکار امت اسلامی کم رنگ شد.
حساسیتها به گونهای درباره اسرائیل در افکار عمومی جهان اسلام چنان پایین آمد که این امکان را به حکام کشورهای اسلامی سازشگر همچون عربستان داد که با هزینه کم عملا فرایند عادی سازی روابط شاه با رژیم صهیونیستی را به یک رویه معمول تبدیل کنند.
اگر قبلا ارتباط با اسرائیل یک تابو بود، اما جنگهای داخلی و بحرانهای پس از بهار عربی در سوریه، عراق، لیبی، مصر، بحرین، تونس و تند رویهای حاصل از اسلام خشن داعشی چنان ذهنها و دلهای توده مسلمانان را به خود مشغول کرد که عملا طی هفت سال گذشته مسئله فلسطین از اولویت جهان اسلام و افکار عمومی جهان اسلام خارج شده بود. کاهش ضریب حساسیتی که برنده آن تنها و تنها رژیم اشغالگر قدس بود و دستاوردهایی برای این رژیم فراهم کرد که سالها برای تحقق آن زمان نیاز بود؛ از تغییرات در آرمان حماس تا توسعه شهرک سازیها و…
در این شرایط تصمیم ترامپ رئیس جمهور آمریکا در به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت اسرائیل به نظر میتواند شرایط را دگرگون کند و اجرایی شدن قانونی که نزدیک به ۲۲ سال اجرای آن برای ۴۴ بار توسط سه رئیس جمهور قبلی آمریکا به تعویق افتاده بود، شاید نقطه عطفی برای جهان اسلام باشد.
ترامپ نشان داده که رئیس جمهوری تاجر مسلک است و اصولا دیوانه وار به مرگ میگیرد تا مخاطبانش به تب راضی شوند اگر چه او حتما رایزنیها و بده بستانهای منطقهای اش رابا همپیمانان منطقهای اش همچون عربستان و اردن انجام داده است. اما «مکروا و مکر ا… وا… خیر الماکرین.»
عوارض تصمیم غلط ترامپ
روزنامه جمهوری اسلامی نیز در سرمقاله امروز خود در نقد تصمیم اخیر ترامپ در رابطه با بیت المقدس نوشت: تصمیم جنجال برانگیز و ضداسلامی دونالد ترامپ رئیسجمهور غیرعادی آمریکا برای انتقال سفارت کشورش از تلآویو به بیت المقدس، عوارضی دارد که در مجموع به زیان رژیم صهیونیستی و به سود ملت فلسطین تمام خواهد شد. این عوارض هر چند فراوانند، ولی بخشی از مهمترین آنها را میتوان اینگونه برشمرد:
– انقلاب فلسطین با این تصمیم گسترش بیشتری مییابد و مردم تمام سرزمینهای اشغالی اعم از مسلمان و مسیحی را از حالت نیمه فعال به فعال تبدیل خواهد کرد. طی دو روز گذشته نشانههای زیادی از این واقعیت مشاهده شده و این انتظار از هم اکنون وجود داردکه حتی کرانه باختری نیز همانند غزه وارد مبارزات مسلحانه شود.
– توطئه سازش که دولت آمریکا محور اصلی آن است و اخیراً درصدد ملحق ساختن گروههای مبارز فلسطینی به بخش سازشکار بود، بطور کامل خنثی خواهد شد. تعبیر درست در مورد تصمیم ترامپ مبنی بر انتقال سفارت آمریکا به بیت المقدس این است که گفته شود این، تیر خلاص بر توطئه سازش در فلسطین بود.
– محمود عباس که به عنوان رئیس دولت خودگردان محور گفتگوهای سازش از ناحیه بخش سازشکار فلسطین بود، در یک موضع گیری فوری و روشن، با تصمیم ترامپ مخالفت کرد. معنی این موضع گیری این است که او دیگر محور فلسطینی گفتگوهای سازش نخواهد بود و اصولاً سازشکارترین بخش فلسطین نیز جرات پذیرفتن این تصمیم خلاف را ندارد. بنابر این، یا گفتگوهای سازش مرده است و یا ترامپ باید از تصمیم خود برگردد.
– مخالفت اتحادیه اروپا و بسیاری از کشورهای دیگر با تصمیم ترامپ نیز یکی از عوامل مهمی است که مساله فلسطین را بار دیگر مورد توجه جهانیان قرار داده و ماهیت اشغالگری رژیم صهیونیستی و بیمنطق بودن حامیان آن به ویژه دولت آمریکا را به اثبات میرساند. جالب اینکه حتی در خود آمریکا نیز تصمیم ترامپ با واکنشهای منفی زیادی مواجه شده است.
این مجموعه عوارض اگر مقدمات فروپاشی رژیم صهیونیستی را فراهم نیاورند، حداقل آن را چند گام به عقب میرانند، کما اینکه دولت آمریکا را نیز در موضع ضعف قرار میدهند. این احتمال نیز وجود دارد که شخص ترامپ وادار به عقب نشینی و پس گرفتن حرف و لغو تصمیم خود شود و به این واقعیت پی ببرد که علت عدم ورود روسای جمهور آمریکا به مرحله اجرائی کردن قانونی که حدود سه دهه قبل تصویب شده این بود که این باصطلاح قانون با قطعنامههای سازمان ملل، اعتقادات مردم فلسطین و ملتهای مسلمان و واقعیتهای عینی در تضاد است و آمریکا نیز چارهای غیر از لغو یا مسکوت گذاشتن آن ندارد.