گزارشها و یادداشتهایی به مناسبت روز دانشجو، شمارش معکوس برای پرداخت سود سهام عدالت، به رسمیت شناختن بیت المقدس به عنوان پایتخت اسرائیل توسط آمریکا، توجیهات تکراری برای گرانی دلار، تصمیم دارویی دردناک و قمار داراییها با بیت کوین، از مواردی است که موضوع گزارشهای تحلیلی و خبری روزنامههای امروز شده است.
روزنامه ایران، خراسان، کیهان و جوان، تیترهای نخست خود را به مقوله فلسطین و سخنان رهبری در این باره و نیز تحلیلهایی درباره رسمیت شناختن بیت المقدس به عنوان پایتخت اسرائیل توسط ترامپ با انتقال سفارتخانه این کشور به اولین قبله مسلمین اختصاص دادند.
ایران و کیهان تیتر «فلسطین قطعا آزاد خواهد شد» و جوان «دنیای اسلام مقابل توطئه آمریکا درقدس میایستد» را تیتر اول خود برگزیدند.
روزنامه ابتکار و آفتاب یزد که از معدود روزنامههای بخش خصوصی بودند، امروز چاپ شده و صفحات نخست خود را با فضایی دانشجویی به مناسبت ۱۶ آذر روز دانشجو بسته اند.
تیتر آفتاب یزد «شور دانشجویی سیاسون» و تیتر ابتکار «یاد آر ز شمع مرده یاد آر» است. این دو روزنامه یادداشتها و تحلیلهایی از چالشهای جنبش دانشجویی را نیز در صفحات خود قرار داده اند.
در ادامه تعدادی از یادداشت ها، گزارشها و تحلیلهای منتشر شده در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
چالشها و کاستیها جنبش دانشجویی
جلال خوشچهره در سرمقاله امروز ابتکار به مناسب روز دانشجو در مورد چالشهای پیش روی جنبش دانشجویی نوشت: در جنبش دانشجویی در ایران دچار آفتهایی است که لازم است برای پویایی خود به رفع آن همت کند. عدم ارتباط با طبقات اجتماعی و محدود شدن در مطالبات مربوط به جامعه روشنفکری یکی از اصلیترین مشکلاتی است که سبب میشود ارتباط دانشجویان با بدنه اجتماعی و مشکلات مبتلابه آن در کمترین سطح باشد.
گاه مطالبات دانشجویان چنان صنفی است که بدنه اجتماعی از آن درک محدود دارد؛ از این رو نمیتواند بازتاب لازم را داشته باشد. همچنین است هویت مستقل دانشجویان که در تعامل با جریانها و طیفهای سیاسی از مرز معلوم برخوردار نیست. به عبارت دیگر غالب اوقات چنین مینماید که این جریانها و طیفهای سیاسی با منافع معلوم هستند که به مطالبات دانشجویی سمتوسو میدهند. از این رو همراهی یا مخالفت طیفهای دانشجویی با هر پدیده یا رخداد سیاسی – اجتماعی بستگی به ارادهای دارد که جریانهای سیاسی رقیب اراده میکنند.
این وضع دو آسیب جدی در پی دارد؛ نخست، همبستگی جامعه دانشجویی را در تعقیب مطالبات مشترک خود دچار مشکل میکند. دوم، آنان را در اندازه نیروهای ابزاری برای مطالبهگران بیرون از دانشگاه قرار میدهد. مروری بر چشمانداز جامعه دانشگاهی نشان میدهد که بدنه اجتماعی کمتر شاهد خواست مشترک دانشجویان درباره موضوعات مختلف صنفی باشند. بدیهی است گرایشهای دانشجویی میتواند با هر یک از جریانهای رقیب پهنه سیاست همسو و یا متعارض باشد، اما سخن این است که آیا همسوییها و یا تعارضات باید در چارچوب عامل متغیر باشد یا تابعی از اراده دیگران. متاسفانه جامعه دانشجویی هنوز نتوانسته است در این باره نقش مستقل خود را در تاثیرگذاری بر تحولات اجتماعی به نمایش گذارد. البته جریانهای سیاسی نیز سوداگرانه ترجیح دادهاند که در این باره سکوت کرده و اوضاع بر همین سیاق باقی بماند.
مشکل دیگر در جنبش دانشجویی به سن و سال تحصیلی دانشجویان مربوط است؛ به این معنا که دانشجویان سالهای اول و دوم تحصیلی بیش از دیگر دانشجویان سالهای پایانی در تحرکات اجتماعی – سیاسی مشارکت میکنند، اما رفتهرفته که به سالهای پایانی تحصیل نزدیک میشوند، محافظهکار میشوند. این وضع به دلیل نگاهی است که به آینده شغلی خود دارند؛ بنابراین تاثیرگذاری حرکتهای دانشجویی و فعالان آن با درجه پیشتازی و نیز محافظهکار شدن آنان محاسبه میشود. نگاه تخصصی و کارشناسانه به مسایل سیاسی – اجتماعی، از دیگر مسایلی است که جامعه دانشجویی بشدت به آن نیازمند است. شوربختانه دیده میشود که واکنشهای دانشجویی به رخدادها معمولا بازتابی از گرایشهای سیاسی رقیب است تا اینکه از نظرات کارشناسی با ظرفیت تولید فکر و ایدههای پیشبرنده برخوردار باشد؛ بنابراین اگر این امر پذیرفته است که مطالبات و نظرات دانشجویان عموما برخوردار از ایدههای انتقادی است، اما مهمتر این است که دانشجویان ایدههای نوگرایانه خود را در چارچوبهای نظری مدون و کارشناسانه بیان کنند.
همه موارد اشاره شده در سطور بالا و موارد دیگری از این دست میتواند محل بحث و بررسی و حتی در مظان انتقادهای صریح دانشجویان قرار گیرد. اما الزامهای زمانه و تجربه جامعه ایرانی در دوران مدرنسازی، نیازمند بازخوانی مفاهیمی است که جنبش و مطالبات دانشجویی یکی از اصلیترین آنهاست. خوب است در این ایام که همه از گرانی جایگاه دانشجویان میگویند، جامعه دانشگاهی به تعریف دوباره از خود پرداخته و فارغ از همه تعارفات، آسیبها و آفتهای مبتلابه را شناسایی و برای آن چارهاندیشی کند.
سرکشي به حساب ميليونرها ممنوع
شرق در گزارش نوشت: حد آستانه بررسي اطلاعات پولي از 500 ميليون تومان به پنج ميليارد تومان افزايش يافت. اين اصلاحي است که در توافق اخیر وزراي اقتصادي و دارايي و دادگستري انجام شده و به موجب آن حداقل ميزان گردش حسابي که مورد بررسي سازمان امور مالياتي قرار خواهد گرفت، پنج ميليارد تومان خواهد بود. پيشازاين در دي سال 95 در آييننامه اجرائي تبصره 5 ماده 169 مکرر قانون مالياتهاي مستقيم حد آستانه براي بررسي اطلاعات حسابهاي بانکي 500 ميليون تومان اعلام شده بود که در همان زمان نيز واکنشهاي زيادي به همراه داشت. مخالفتها با بررسي حسابهاي بانکي براي اخذ ماليات اما محدود به اين حد نصاب براي بررسي نبود و از مخالفت با شيوه اجراي آن تا کليت آن مورد اعتراض افراد و گروههاي مختلف قرار گرفته بود. مخالفتهايي که از نگراني کارشناسان درباره سرنوشت گردشهاي مالي پس از اجراي اين آييننامه تا حرمت تجسس در دين اسلام را شامل ميشد و البته گروههاي ذينفع را نيز به واکنشهايي واداشت.حالا به نظر ميرسد وزارت اقتصاد و سازمان امور مالياتي در عقبنشيني آشکار آستانه بررسي اطلاعات حسابها را به 10 برابر ميزان قبلي افزايش داده است تا قسمت بزرگي از حسابهاي بانکي اشخاص از بررسي مستقيم سازمان امور مالياتي مصون بمانند. اين در حالي است که هنوز عدهاي بررسي همين مقدار از حسابهاي بانکي را نيز «سرککشيدن در حريم خصوصي مردم» ميدانند و معتقدند نبايد کمّ و کيف حساب «مردم»ي که سالانه ميلياردها تومان به حسابشان ميآيد و ميرود، بررسي دقيقتر شود.
اگرچه تلاش براي بررسي حسابهاي بانکي در کشور سابقهاي طولاني دارد؛ اما ماده 169 مکرر قانون مالياتهاي مستقيم، اصلاحي مصوب 31 تير 1394 ميگويد: برای شفافيت فعاليتهاي اقتصادي و استقرار نظام يکپارچه اطلاعات مالياتي، پايگاه اطلاعات هويتي، عملکردي و دارايي مؤديان مالياتي شامل مواردي نظير اطلاعات مالي، پولي و اعتباري، معاملاتي، سرمايهاي و ملکي اشخاص حقيقي و حقوقي در سازمان امور مالياتي کشور ايجاد ميشود. در تبصره 5 اين ماده قانوني نيز آمده است: ترتيبات اجراي احکام اين ماده و…به موجب آييننامهاي است که در مدت شش ماه از تاريخ تصويب اين قانون با پيشنهاد سازمان امور مالياتي کشور و مشارکت بانک مرکزي جمهوري اسلامي ايران تهيه ميشود و به تصويب وزيران امور اقتصادي و دارايي و دادگستري ميرسد.
از همان ابتداي مطرحشدن مسئله بررسي حسابهاي بانکي يکي از طرفهاي درگير که چندان علاقهاي به اجراي اين قانون نداشت، بانکها بودند. بانکها البته هرگز به طور مستقيم مخالفت خود را با اجراي اين قانون نشان ندادند؛ اما همواره دو نگراني مهم را در اين زمينه مطرح کردند که اجراي آييننامه را تا حدود زيادي زمينگير ميکرد. اولين نگراني بانکيها چيزي بود که در قالب انتقادات حقوقي به بررسي حسابهاي بانکي مطرح ميشد. براي مثال هادي اسماعيلزاده، حقوقدان و مدير وقت گروه حقوق اقتصادي مؤسسه عالي بانکداري در سال 92 با تأکيد بر محرمانهبودن اطلاعات حساب مشتريان بانکي، گفته بود طبق قاعده اطلاعات حساب بانکي مشتريان بانکي کاملا محرمانه است و بانک بهعنوان وکيل مشتريان خود حق ندارد اطلاعات حساب آنها را در اختيار شخص حقيقي يا حقوقي قرار دهد؛ مگر اينکه دادستان اجازه دستيابي را صادر کند. اين نگراني البته ريشه مهمتري داشت و آن ترس بانکها از انتقال ثروت سپردهگذاران از بانکها به سمت بازارهاي ارز و سکه و مسکن بود؛ خطري که ميتوانست علاوه بر زمينزدن بانکها، آشفتگيهايي هم در بازارهاي مورد اشاره ايجاد کند. به زبان سادهتر، آنها معتقد بودند شفافيت حسابهاي بانکي به شفافيت فعاليتهاي اقتصادي منجر نميشود، بلکه ثروتهاي پنهان دورمانده از ماليات را به بازارهاي غيرشفاف ديگري منتقل خواهد کرد.
امریکا درهای جهنم را به روی اسرائیل گشود
روزنامه جوان در گزارشی نوشت: خاورمیانه پس از داعش، ظاهراً قرار نیست روی آرامش ببیند. اول فتنه اقلیم، بعد بحران استعفای نخست وزیر رفیق حریری، حالا هم تصمیم ترامپ بحران زده برای به رسمیت شناختن بیتالمقدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی و انتقال سفارت امریکا به این شهر؛ تصمیمی که نبیه بری رئیس مجلس لبنان آن را با بیانیه بالفور در ۱۹۱۷ مقایسه میکند. گروههای فلسطینی تصمیم رئیسجمهور امریکا را «عبور از تمامی خط قرمزها» میدانند. کشورهای عربی و مسلمان درباره «شرایط انفجاری» منطقه هشدار دادهاند و اروپا، روسیه و چین هم با ابراز نگرانی، از آن تعبیر «فاجعه» میکنند. مسیحیان بیت اللحم دیروز تصاویر ترامپ را به آتش کشیدند و رهبر کاتولیکهای جهان، گفته که دعا میکند خاورمیانه و تمامی جهان مصون بماند «تا مناقشهای جدید به مناقشات خشونتبار دیگر جهان اضافه نشود.»
به گزارش «جوان»، «الکس کاستلانوس»، مشاور هفت نامزد ریاست جمهوری از حزب جمهوریخواه روز چهارشنبه به تأثیر اعترافات مایک فلین مشاور سابق رئیسجمهور امریکا اشاره کرده و گفته که دونالد ترامپ بیش از آنچه اکثر مردم فکرش را میکنند، به استیضاح نزدیک است، ولی رئیسجمهور امریکا احتمالاً قصد دارد بحران خانگی را با یک تصمیم منفجر کننده درباره حساسترین پرونده بینالمللی ۷۰ سال اخیر کنار بزند. برخی منابع امریکایی هفته قبل گفته بودند ترامپ تصمیم دارد بیت المقدس را به عنوان پایتخت اسرائیل به رسمیت بشناسد ولی جارد کوشنر داماد و مشاور ارشد ترامپ بعداً گفت که رئیسجمهور امریکا هنوز تصمیم نهایی را در این خصوص اتخاذ نکرده است. با این حال، روز سه شنبه همزمان با بالاگرفتن بحثها درباره استیضاح ترامپ در واشنگتن، کاخ سفید رسماً تأیید کرد که ترامپ تصمیم گرفته قدس را به عنوان پایتخت اسرائیل به رسیمت بشناسد. رئیسجمهور امریکا روز سهشنبه در تماس تلفنی با بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی، ملک سلمان پادشاه عربستان و ملک عبد الله پادشاه اردن، آنها را از تصمیم خود برای به رسمیت شناختن بیت المقدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی و انتقال سفارت امریکا به این شهر آگاه کرد؛ شهری که علاوه بر اهمیت تاریخی برای یهودیان، مسیحیان و مسلمانان، برای فلسطینیان مسئلهای هویتی به حساب میآید.
به جز بنیامین نتانیاهو که تصمیم ترامپ را «ابراز هویت تاریخی و ملی» اسرائیل خوانده و دستور داده ارتش رژیم صهیونیستی به حال آمادهباش دربیاید، هر دو رهبر عربی درخصوص این تصمیم، به ترامپ هشدار دادهاند. پادشاه عربستان به ترامپ گفته که هر «حرکتی در این زمینه باعث تحریک مسلمانان در اطراف جهان خواهد شد.» پادشاه اردن نیز به ترامپ گفته که تصمیم انتقال سفارت امریکا به قدس تلاشها برای ازسرگیری مذاکرات صلح را از بین خواهد برد و احساسات مسلمانان و مسیحیان را برخواهد انگیخت. نمایندگان پارلمان اردن نیز در مقابل سفارت امریکا در امان تحصن کردند. اعلان جنگ به مسلمانان و مسیحیان مقامهای امریکایی در واشنگتن گفتهاند روند انتقال سفارت امریکا به قدس سه تا چهار سال طول میکشد. آنها دیروز به رادیو سوا گفتند که ترامپ طی دستوری وزارت خارجه را مکلف به آمادهسازی طرح انتقال سفارت از تلآویو در برنامهای سه تا چهار ساله خواهد کرد و رئیسجمهور هرگز برای این مسئله جدول زمانی معین نمیکند؛ موضعی که به نظر میرسد برای کاستن از حساسیتهای موجود است. با این حال، گروهی از تفنگداران دریایی امریکا برای حفاظت از سفارتخانههای این کشور، به برخی از سفارتخانههای خاورمیانهای امریکا اعزام شدهاند. مقامهای فلسطینی میگویند تصمیم امریکا «عبور از همه خط قرمزها» است و «سه روز» اعلام خشم کردهاند.
ضرب الاجل ده روزه وزیر اقتصاد برای انتشار اسامی بانکهای متخلف
خراسان نوشت: وزیر اقتصاد گفت: با رئیسکل بانک مرکزی توافق نامهای به امضا رسیده که بر مبنای آن، بانکها موظف به ارائه اطلاعات مالیاتی شدهاند. به گزارش مهر، کرباسیان، دوشنبه شب در برنامه گفت: وگوی ویژه خبری ادامه داد: اگر بانکها تا ۱۰ روز دیگر همکاری لازم را در این خصوص نداشته باشند، سازمان مالیاتی اسامی بانکها را اعلام خواهد کرد؛ بر این اساس بانکهایی که در این حوزه همکاری لازم را نداشته باشند، بدون شک نباید منتظر حمایت وزارت اقتصاد باشند. وی با بیان این که در تعامل با مجلس و کمیسیون اقتصادی، اولین لایحه قبل از بررسی بودجه ارائه خواهد شد، گفت: لایحه صندوقهای مکانیزه فروش، نهایی خواهد شد و در فرصت باقی مانده، اصناف آموزشهای لازم را خواهند دید. وی در بخش دیگری، واگذاری اموال مازاد بانکها را یک تکلیف دانست و گفت: کمیتهای ویژه، با زمانبندی خاص برای واگذاری اموال مازاد بانکها تشکیل شده است که بر این اساس، گزارش برنامه زمانبندی برای فروش اموال بانکها در دستور کار قرار گرفته است؛ در این میان طی یک سال باید ۱۵ هزار میلیارد تومان از این اموال به فروش برسد که این کار انجام شده است. وزیر امور اقتصادی و دارایی، با اشاره به مصوبه شورای پول و اعتبار در خصوص نرخ سود بانکی افزود: سود تسهیلات بین بانکی، نظم دهی شده و این امر، جزو وظایف شورای پول و اعتبار است. البته کاهش نرخ سود تسهیلات بانکی نیز در دستور کار قرار گرفته است که به عنوان وزیر اقتصاد آن را پیگیری میکنم.
گـور فرجام آرزوهای ولیعهد مغرور
کیهان در گزارشی تحلیلی نوشت: اولین نشست وزرای دفاع کشورهای عضو ائتلاف به اصطلاح اسلامیِ ضدتروریسم عربستان سعودی روز یکشنبه پنجم ماه جاری در شهر ریاض برگزارشد؛ ائتلافی که عربستان سعودی آن را در ۱۴ دسامبر سال ۲۰۱۵ تشکیل داده بود. در این نشست، «راحیل شریف» فرمانده ائتلاف و تعدادی از مقامات عربی شرکتکننده در آن، سخنرانی کردند. «راحیل شریف» فرمانده پاکستانی ائتلاف در این نشست گفت: «قصد داریم منابع مالی شبکههای تروریستی را بخشکانیم. دولتهای اسلامی در حال پرداخت تاوان ایستادگی خود در برابر تروریسم هستند. باید یک واکنش دسته جمعی به تروریستها نشان داد. این ائتلاف هیچ کشور و دینی را هدف قرار نخواهد داد».
در همین حال، «محمد بن سلمان»، ولیعهد عربستان سعودی نیز در این نشست مدعی شد: «بزرگترین خطر تروریسم، خدشهدار کردن اعتقادات اسلامی ما است و اجازه آن را نمیدهیم و اجازه نخواهیم داد که تروریسم وجهه دین ما را خدشه دار کند و در راستای ایجاد رعب و وحشت غیرنظامیان در کشورهای اسلامی حرکت کند. امروز در راستای همکاری و هماهنگی با یکدیگر برای مبارزه با تروریسم حرکت میکنیم. این تروریسم وجهه دین مبین اسلام را خدشهدار میکند و این سبب میشود که ما با جدیت بیشتر برای مبارزه با تروریسم به منظور غلبه نهایی بر آن حرکت و عمل کنیم.»
به نظر میرسد که «محمد بن سلمان» ولیعهد جوان و مغرور سعودی که زمزمههای روی کار آمدنش در این کشور روز به روز بیشتر میشود، با ارائه نمایش مضحک «ائتلاف به اصطلاح ضدتروریسم» به دنبال تکمیل پازل قدرت خود در عرصه منطقهای و جهانی است. بنسلمان تاکنون با اتخاذ سیاستهای ضربتی و سرکوبگرانه علیه شاهزادگان و کانونهای قدرت و ثروت در عربستان، موفق شده تا حدود زیادی قدرت خود را در داخل مرزهای این کشور بسط دهد. از همین روی، وی اکنون به این فکر افتاده تا از طریق فعالسازی ائتلافی که در سال ۲۰۱۵ توسط ریاض تشکیل شده است، برای تکمیل پازل قدرتش در منطقه و جهان تلاش کند. در واقع، برگزاری اولین نشست وزرای دفاع کشورهای عضو ائتلاف ضدتروریستی عربستان آن هم در آستانه تکیه زدن بن سلمان بر کرسی قدرت، نوعی «قدرتنمایی» و «عرض اندام» از سوی ولیعهد سعودی برای قدرتهای خارجی ازجمله کشورهای غربی و ایالات متحده است تا وی را به عنوان یکی از کانونهای قدرت در منطقه جدی بگیرند. مقامات ریاض درحالی شعار مبارزه با تروریسم را سر میدهند و برای آن نشستی را در سطح وزرای دفاع برگزار میکنند که امروز دیگر کمتر کسی در این مسئله تردید دارد که عربستان سعودی خاستگاه ایدئولوژی وهابیت و افراطیگری است؛ ایدئولوژی که تکفیریهای القاعده، داعش و جبهه النصره محصول آن هستند و مدتهاست در قامت بلایی خانمانسوز به جان ملتهای بیدفاع و بیگناه برخی ملتهای منطقه افتادهاند. ازهمین رو، باید گفت که محمد بن سلمان برای تکمیل نردبان کسب قدرت خود در داخل و خارج از مرزهای عربستان سعودی با انتخاب پوشش «مبارزه با تروریسم»، اشتباه بزرگی را مرتکب شده است، چرا که این نمایش مضحک برای کمتر کسی باورپذیر خواهد بود.
در این میان، برگزاری اولین نشست وزرای دفاع عضو ائتلاف ضدتروریستی عربستان آن هم در فاصله بسیار کوتاهی از اعلام ریشهکن شدن «شجره خبیثه داعش» در سرزمینهای عراق و شام نشان میدهد که سعودیها پس از شکست غیرقابل پیشبینی مزدوران دستپرورده خود، در تدارک سناریوی جدیدی برای پیشبرد اهدافشان در سوریه و عراق هستند. پرواضح است، برای عربستان سعودی آسان نیست که پس از سالها صَرف هزینههای هنگفت و سرسامآور در حمایت از گروههای تروریستی در سوریه و عراق، امروز و به دنبال شکست داعش، به راحتی از این دو کشور خارج شود. برهمین اساس، بدون هیچگونه تردیدی آلسعود در زیر چتر یک ائتلاف ضدتروریستی درصدد توطئه چینی جدیدی برای ایفای نقش جدید خود در سوریه و عراق برآمده است تا به زعم خود، به حداقل اهداف از پیش برنامهریزی شدهاش در آنجا دست پیدا کند.