روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد.
اکثریت مطلق کابینه دوازدهم در اختیار اصلاح طلبان است و این جریان به رغم دروکردن کرسی های کابینه، از پاسخگویی درخصوص عملکرد شانه خالی کرده و حتی ژست اپوزسیون دولت را نیز به خود می گیرد.
مجاهدین شنبه؛ اسم رمز اصلاح طلبان برای فرار از پاسخگویی!
روزنامه قانون در گزارشی با عنوان «افول در دور دوم» نوشت:
«حضور مجاهدین شنبه و عزلت یاران اطراف روسای جمهور به فاصله اندکی از پیروزی گاهی از یاران همراه ونشان دار خالی شده و پردهنشینهای فرصت طلب، موقعیت ها را اشغال میکنند. همیشه کسانی بیشترین بهرهها را در فردای پیروزی برده اند که کمترین نقش وحضور را در ماراتن رقابت وپیروزی داشته اند و این، بدنه اجتماعی را نآمید کرده و روسای جمهور با ریزش محبوبیت مواجه می شوند. مردمی که در مبارزات انتخاباتی افرادی مانند، زیباکلام و رخشان بنیاعتماد را مبلغ روحانی می بینند واعتماد میکنند، در فردای پیروزی با واعظی و فضلی و… مواجه می شوند! این حس خلف وعده بدنه اجتماعی را مایوس و رییس جمهور را تنها میکند».
پیش از این نیزءتیرماه ۹۶ء روزنامه زنجیره ای آفتاب یزد، برخی اعضای دفتر و مشاوران نزدیک روحانی را غنیمتطلبان (مجاهدین شنبه) خواند.
امر محرز برای اصلاح طلبان این است که ۴ سال دیگر، هیچ نیازی به روحانی و دولت اعتدال ندارند. این جماعت به خوبی می داند که از برجام آبی گرم نمی شود و کارنامه دولت نیز خالی است.به همین خاطر از همین حالا،پروژه فاصله گذاری با دولت را کلید زده است. این جماعت مدعی است که هیچ نقشی در دولت ندارد و تعدادی فرصت طلب اطراف رئیس جمهور را احاطه کرده اند.
این در حالی است که اکثریت مطلق کابینه دوازدهم در اختیار اصلاح طلبان است. این جریان به رغم دروکردن کرسی های کابینه، از پاسخگویی درخصوص عملکرد شانه خالی کرده و حتی ژست اپوزسیون دولت را نیز به خود می گیرد.
چندی پیش «مرتضی حاجی» گفته بود:«اینکه شما کسی را مورد حمایت قرار دهید لزوما به معنای پذیرش مسئولیت کارهای او نیست…مسئولیت عملکرد روحانی بر عهده خودش است».
«محمدرضا تاجیک» مشاور رئیس دولت اصلاحات نیز چندی پیش گفته بود:«اینکه ما فرض کنیم حیات اصلاحطلبی مدیون کسانی است که به ما اجازه دادند از فضای قدرت نصیبی ببریم و حظی ببریم و جایی در سریر قدرت بنشینیم، این مساله را به حیات اصلاحطلبی وصل کردن خطایی فاحش و جفا به جریان اصلاحطلبی است. جریان اصلاحطلبی در هر شرایطی جریانی توفنده، مردمی و تاریخی است که با تمام و فرازوفرودهای تاریخ ما، حیات خود را حفظ کرده است».
در مجموع می توان گفت، مجاهدین شنبه؛ اسم رمز اصلاح طلبان برای فرار از پاسخگویی است.پاسخگویی درباره کارنامه دولتی که خود اکثریت مطلق آن را تشکیل داده است.
زیرساخت هسته ای ایران نابود شد،زیرساخت تحریم ها باقی است
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت:
«آنچه که در مذاکرات هستهای رخ داد این بود که ایران به خوبی در برجام مواضع خود را اعلام کرد و نشان داد که کشوری قاعدهمند است و ایران در آن مقطع توانست قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت را ملغی و قطعنامه ۲۲۳۱ را جایگزین این قطعنامه کند و این مساله یک پیروزی بزرگ برای ایران محسوب میشد».
گفتنی است بر خلاف این ادعا، بر اساس متن قطعنامه ۲۲۳۱ که در واقع مکمل برجام است، جمهوری اسلامی ایران همچنان هم شامل تحریم های موشکی و تسلیحاتی است و هم اینکه تمامی مفاد قطعنامه های قبلی شورای امنیت در قطعنامه جدید «تجمیع» شده است و صرفا با ادعای یک کشور از ۱+۵ به عدم اجرای تعهدات ایران در برجام، در فاصله حداکثر ۶۰ روز، با طی کردن رجوع به کمیسیون های کارشناسان، وزرای خارجه، مشورتی و سرانجام رجوع به شورای امنیت، تمام مفاد قطعنامه های گذشته علیه ایران باز می گردد.
این مساله، یعنی«بازگشت پذیری مفاد قطعنامه های گذشته» به خوبی نشان می هد عملا تحریم های قبلی «لغو نشده» اند بلکه به یک چماق بالای سر ایران تبدیل شده اند تا با کوچکترین بهانه گیری یکی از کشورهای ۱+۵ از جمله خود آمریکا، مجددا علیه ایران اعمال شوند.
قرار بود با امضای برجام، در قبال محدودیت های گسترده در صنعت هسته ای ایران، تمامی تحریم ها لغو شود. اما در نهایت هسته ای رفت ولی تحریم ها باقی ماند.
غارت ۲ میلیارد دلاری اموال ایران، تمدید قانون تحریمی آیسا، تصویب قانون محدودیت ویزا، تصویب بیش از ۸۰ طرح ضدایرانی در کنگره آمریکا، پابرجا ماندن تحریم سوئیفت، تمدید وضعیت اضطراری علیه ایران و در نهایت تصویب طرح سیاه چاله تحریم (تحریمی که کارشناسان آن را جامعترین بسته تحریمی آمریکا علیه ایران در طول تاریخ نامیدند) تنها بخشی از عهدشکنیهای آمریکا در پسابرجام است.
در دولت سازندگی، دولتمردان غنیتر شدند و فقیران فقیرتر
روزنامه شرق در مطلبی نوشت:
«دولت سازندگی با ایده خصوصیسازی، دولتیان را دولتمند کرد تا با این روش اشتغال ایجاد کند و فقر را کاهش دهد. نهتنها چنین اتفاقی نیفتد، بلکه دولتمردان، غنیتر شدند و فقیران فقیرتر».
گفتنی است پیش از این «حسین راغفر» کارشناس اقتصادی حامی دولت گفته بود:
«پدیده رانت و ثروت اندوزی در دوره بعد از جنگ تحمیلی(دولت سازندگی) به اوج خود رسید…در شرایط کنونی، بسیاری از وزرا در طول سالهای بعد از جنگ تحمیلی بیشتر وارد قدرت اقتصادی شدهاند؛ بنابراین گروهی به وسیله قدرت، مبادرت به ثروتاندوزی کردهاند. برای به دست آوردن این ثروت نیز از اطلاعات درون سیستم و مناسبتهای درون ساختار استفاده کرده و شبکهای از ائتلاف قدرت و ثروت به وجود آوردهاند و منابع بزرگی را به سمت اقوام، دوستان و همفکران خود سوق دادهاند».
یکی از مهمترین ویژگیهای مثبت و ممتاز جمهوری اسلامی مسئله ساده زیستی مسئولان آن و پرهیز از اشراف منشی بوده است؛ اما متاسفانه این ویژگی با پایان دوران جنگ و استقرار دولت سازندگی مورد تضعیف برخی دیدگاههای اشرافی منشانه قرار گرفت.
این رویکرد اشتباه بیش از هرکس متوجه مسئولین و خواص شد و برخی از مسئولین مسابقه تجملگرایی و ثروتاندوزی را آغاز کردند. در چنین فضایی بود که ماشینهای لوکس زیر پای مسئولان قرار گرفت و سکونت در خانههای مجلل شمال شهر برای مسئولان رفتهرفته عادی شد و گروهی از عناصر سابقاً انقلابی چرب و شیرین دنیا بهشدت زیر زبانشان مزه کرد.
دولت روحانی در مبارزه با فساد،اقدام موثری انجام نداد
«ابراهیم اصغرزاده» در مصاحبه با روزنامه آفتاب یزد گفت:
«دولت روحانی نتوانسته یا نخواسته است قدمی موثر در راه از میان برداشتن فساد “شوق غارت”،”مال خودسازی”،”خویشاوندسالاری” و انحصارطلبی خواص و نورچشمیها بردارد. مگر چقدر زمان داریم».
گفتنی است بر اساس نظرسنجی مرکز پژوهشهای مجلس از ۲۶۱ تشکل اقتصادی، شاخص فساد اقتصادی در سال ۱۳۹۵ به اوج خود رسید.آمارهای فوق به خوبی نشان میدهد که دولت یازدهم بر خلاف شعارهای فسادستیزانه، در مهار مفاسد اقتصادی توفیقی نداشته و سوءمدیریتهای ۴سال اخیر سبب بدتر شدن اوضاع هم شده است.
لازم به ذکر است که غارت ۱۲هزار میلیاردی برخی وابستگان به طیف اصلاحطلب از صندوق ذخیره فرهنگیان، تنها بخشی از فساد در دولت یازدهم است.